"باشه! بیایید گفتگوهایمان را تمام کنیم و با هم برگردیم!»
با پایان یافتن بخش بحث گروهی کوچک از جلسه PD که در آن شرکت می کردم، احساس آرامش شدیدی بر من حاکم شد. اگر بیشتر در جلسه می ماندم، شاید مجبور می شدم از اتاق جلسه بیرون بیایم و جایی برای گریه کردن پیدا کنم. نه اشک شوق، به خودی خود، بلکه ناامیدی - ناامیدی که اغلب وقتی از مکالمه خارج می شوم احساس می کنم. اینطور نیست که حرفی برای گفتن یا نداشتن کلمات ندارم، اما در نحوه و زمان صحبت کردن انتخابی هستم و این همیشه با محیط گروه مطابقت ندارد.
در حالی که ممکن است برای بسیاری غیرقابل درک باشد که یک بحث گروهی کوچک بین معلمان چیزی غیر از سرگرمی، معاشرت و رفاقت را برمی انگیزد، من این فضاها را می دانم به شدت منزوی کننده زمانی که من تنها مربی آسیایی هستم. چه در یک اتاق آنلاین، چه در یک گروه کوچک حضوری یا یک نوبت و صحبت، وقتی با معلمانی هستم که از منظر غیرآسیایی، قارهای و عمدتاً حومه شهر به سمت من میآیند، میدانم که در نهایت با مخاطبی مواجه می شوم که با من صحبت می کند و نه با من.
اگر فقط من بودم، شخصیت و خلق و خوی خودم مقصر بود، اما این فقط من نیستم. تعداد زیادی از همکاران محلی و آسیایی-آمریکایی من با داستان های مشابهی وجود دارند که نشان می دهند این موضوع می تواند ریشه در هویت ما داشته باشد و نه فقط ما به عنوان افراد.
به عنوان یک معلم آسیایی آمریکایی، معتقدم که یک مسئولیت حمل داستان های دانش آموزان و جامعه ام در فضاهایی که درک کمی از هر یک وجود دارد - حتی زمانی که دانشآموزی در آن حضور ندارد - بنابراین مدارس و کلاسهای درس ما میتوانند به طور واقعی با تجربیات متنوع دانشآموزان و معلمان آسیایی آمریکایی صحبت کنند.
در حالی که هر معلمی از سرزمین اصلی دانشآموزان جزیرهای آسیایی و اقیانوس آرام نخواهد داشت یا از نزدیک با آمریکاییهای آسیایی از هاوایی کار نمیکند، تجربیات و دیدگاههای ما بخشی از داستان آمریکاست. وقتی داستانهای ما را تعریف میکنید، از شما میخواهم که آنها را با وفاداری بگویید. می خواهم به خاطر داشته باشید که پشت این داستان ها انسان ها وجود دارند. با این حال، ابتدا به فرصتی برای صحبت نیاز دارم.
اصیل آسیایی و کاملا آمریکایی
هاوایی جایی است که من بدون شرمندگی آسیایی و در عین حال کاملا آمریکایی بزرگ شدم. از آنجایی که چندین نسل از وطنهای آبا و اجدادیمان دور شدهاند، خانوادهام - مانند بسیاری از کسانی که در اطراف من بزرگ شدم - در مقایسه با کسانی که در جوامع دیاسپورا در سرزمین اصلی زندگی میکنند، نیازی به همگون شدن نداشتند. در عوض، از طریق فرهنگ متمایز در هم آمیختیم تجربه کشت شکر پدربزرگ و مادربزرگ مابا هر جامعه قومی هویت و انسجام خود را حفظ می کند و در برابر فشار برای از دست دادن کامل هر کدام از طریق همسان سازی مقاومت می کند.
دهه ای که صرف مطالعه و زندگی در سرزمین اصلی کردم باعث شد متوجه شوم که دیدگاه های ما چقدر متفاوت است. تفاوت بین سبک های ارتباطی ما. در حالی که کسانی که با اخلاق فرهنگی غربی بزرگ شدهاند، مستقلتر، صریحتر و مایلند که صدایشان شنیده شود، من با اخلاقیات فرهنگی کاملاً متفاوتی بزرگ شدم، رفتاری که به فروتنی خودبهخود اهمیت میدهد. به من آموختند که قبل از اینکه خودم حرف بزنم، دیگران را به تعویق بیندازم و اجازه دهم دیگران صحبت کنند. راستش را بخواهید، فقط صحبت کردن در مورد خودم گاهی اوقات باعث ناراحتی من می شود. احساس لاف زدن است، و لاف زدن یکی از بدترین گناهان اجتماعی است که در فرهنگ من می توانید مرتکب شوید.
در حالی که هیچ یک از شیوههای ارتباطی از نظر عینی بهتر یا بدتر از دیگری نیست، دنیای من دنیایی است که در آن شیوههای اشتراکگذاری و شنیده شدن من بسیار با فرهنگ غالب غرب در تضاد است و من را در اقلیت قرار میدهد. وقتی این انتظار ناخودآگاه وجود داشته باشد که صدای کسانی که شبیه شما هستند تنها صدایی هستند که شنیده می شود و اولویت بندی می شود، همه چیز و بقیه تبدیل به یک امر دور از ذهن و ناهنجاری می شود.
یکی از یکی و یکی از بسیاری
در مدرسه و در میان معلمان و مربیان همکارم، فضاهایی وجود دارد که من تنها آسیایی آمریکایی متولد و بزرگ شده در هاوایی هستم، و فضاهایی که من یکی از بسیاری از آنها هستم. در این فضاهای «تنها یک»، بحث ها اغلب از یک مسیر قابل پیش بینی پیروی می کنند. حتی قبل از تشکیل گروه، معلمان شروع به معرفی خود می کنند و به صورت جفت یا سه قلو با هم ارتباط برقرار می کنند که من همیشه از آنها حذف می شوم. اینکه آیا پروتکل های خاصی در محل وجود دارد یا نه، به طور کلی بی ربط است زیرا بحث به شیوه ای آزاد پیش می رود، برخی از معلمان به طور نامتناسب طولانی صحبت می کنند و دیگران به طور فرصت طلبانه خود را در جریان مداخله می کنند. ناگزیر، زمان تمام خواهد شد که دیگران فرصتی برای اشتراکگذاری داشته باشند، به جز من، وقتی که به نظر میرسد هیچ کس دیگر اهمیتی نمیدهد - یا حتی متوجه میشود، صحبت میکنم.
نامرئی آسیایی به عنوان پدیده ای توصیف شده است که توسط آن هویت های قومی فردی ما تحت الشعاع کلیشه ای فراگیرتر و فرهنگ غالب قرار می گیرد. این کلیشهها اغلب زمانی آشکار میشوند که ما برای یکدیگر گیج میشویم یا تصور میشود که همه ما یک فرد قابل تعویض هستیم. تجربه من شبیه چیزی است که یک همکار به عنوان "مردم از طریق شما می بینند" - نامرئی بودن و غیرشخصی بودن به معنای واقعی کلمه است. این احساسات در موارد نادری تأیید میشوند که بتوانم یک کلمه را بهطور جدی وارد کنم. در این موارد، مشارکتهای من اغلب با سکوتهای ناخوشایند و چشمهای غمانگیز مواجه میشود، تقریباً انگار یک شبح به تازگی صحبت کرده است.
با این حال، تجربیات من در فضاهای «یکی از چند» کاملاً در تضاد است. با مربیان محلی هاوایی، صرف نظر از اینکه همدیگر را می شناسیم یا نه، مکالمات بسیار راحت تر و عادلانه تر به نظر می رسد. بله، هنوز هم کسانی هستند که تمایل دارند بیشتر از دیگران صحبت کنند، اما نیاز کمتری به افراد برای اثبات خود وجود دارد.
وقتی به عنوان معلم جدید استخدام شدم، پس از ملاقات با سایر اعضای گروهم، متوجه شدم که یکی از معلمان کهنه کار، همکلاسی والدینم در دبیرستان است، معلم دیگری در فاصله یک مایلی از جایی که من بزرگ شده بودم زندگی می کرد، و ابتدا یک همکار. معلم سال با پسر عمویم به مدرسه رفت و با شریک گلف پسر عمویم نامزد کرد.
هر چقدر هم که این ارتباطات بینظیر به نظر میرسند، این نشاندهنده جامعه محلی و فرهنگ هاوایی است. احترام متقابلی وجود دارد که من در فضاهای دیگر احساس نمی کنم. این احترامی است که از یک فرهنگ جزیره ای چند قومیتی که در آن افراد با پیشینههای مختلف نسلهایی برای یافتن راهی برای زندگی صمیمی با یکدیگر پیدا کردهاند و در آن فقط یک یا دو درجه از جدایی بین شما و فردی که در یک بحث گروهی در کنار شما نشسته است وجود دارد.
در این نوع محیط، من احساس امنیت می کنم که صحبت کنم. باز هم، با توجه به اینکه بیشتر وقتم را در فضاهای عمدتاً سفید با معلمان سرزمین اصلی می گذرانم، این فضاها معمولاً استثنا هستند، و دور از هنجار.
وقتی همه صدای ما شنیده می شود، ما قوی تر هستیم
به عنوان یک معلم، من کلاه های متعددی بر سر می گذارم: نه تنها در کلاس درس با دانش آموزانم، بلکه به عنوان یک شخصیت عمومی. به عنوان معلم سال 2023 ایالت هاوایی، من چهره انسانی مدرسه و جامعه ام هستم. من این فرصت را داشته ام که در گردهمایی های حرفه ای با رهبران معلمان از سراسر کشور شرکت کنم و سنگینی مسئولیت را احساس می کنم که دیدگاه خود را به میز مذاکره بیاورم. دیدگاه فرهنگی ما به عنوان مربیانی که در هاوایی به دنیا آمده و بزرگ شدهاند، چشمانداز منحصربهفردی است و دیدگاه ما بهعنوان معلمان آسیایی-آمریکایی دیدگاهی است که میتواند باعث غنیتر شود. گفتگوی ملی در مورد نژاد، قومیت و هویت برای همه دانش آموزان ما
ما یک جامعه چند قومیتی هستیم که در یک منطقه جغرافیایی کوچک زندگی می کنیم و یک یا دو چیز در مورد ایجاد روابط و احترام به تفاوت ها می دانیم. برای اینکه این دیدگاه شنیده شود، معلمان باید پیشتاز را تشکیل دهند. معلمانی که مایل به گوش دادن - و منظورم واقعاً گوش دادن - به صدای معلمان آسیایی آمریکایی مانند من هستند.
- محتوای مبتنی بر SEO و توزیع روابط عمومی. امروز تقویت شوید.
- PlatoData.Network Vertical Generative Ai. به خودت قدرت بده دسترسی به اینجا.
- PlatoAiStream. هوش وب 3 دانش تقویت شده دسترسی به اینجا.
- PlatoESG. کربن ، CleanTech، انرژی، محیط، خورشیدی، مدیریت پسماند دسترسی به اینجا.
- PlatoHealth. هوش بیوتکنولوژی و آزمایشات بالینی. دسترسی به اینجا.
- منبع: https://www.edsurge.com/news/2024-01-31-how-my-voice-as-an-asian-american-teacher-goes-unheard-and-why-i-can-t-speak-up
- : دارد
- :است
- :نه
- :جایی که
- $UP
- a
- قادر
- درباره ما
- در میان
- از نو
- وابسته
- معرفی
- تقریبا
- همچنین
- همیشه
- am
- امریکایی
- آمریکایی
- در میان
- an
- و
- دیگر
- هر
- هر چیزی
- هستند
- محدوده
- دور و بر
- AS
- آسیایی
- فرض
- At
- شرکت کننده
- معتبر
- به عقب
- پس زمینه
- BE
- شود
- بوده
- قبل از
- شروع
- پشت سر
- بودن
- باور
- بهتر
- میان
- متولد
- برک آوت
- به ارمغان بیاورد
- بنا
- اما
- by
- رفاقت
- آمد
- CAN
- اهميت دادن
- حمل
- شانس
- کلاس درس
- نزدیک
- چسبندگی
- هم قطار
- همکاران
- آینده
- مرتکب شدن
- ارتباط
- جوامع
- انجمن
- مقایسه
- به طور کامل
- تایید شده
- اشتباه
- اتصال
- اتصالات
- قاره
- کنتراست
- مشارکت
- گفتگو
- گفتگو
- میتوانست
- کشور
- فرهنگی
- فرهنگ
- دهه
- درجه
- بخش
- شرح داده شده
- DID
- تفاوت
- مختلف
- کشف
- گفتگو
- بحث و گفتگو
- متمایز
- مختلف
- نمی کند
- غالب
- آیا
- هر
- ed
- مربیان
- هر دو
- دیگر
- پایان
- به پایان رسید
- مشغول
- کافی
- غنی سازی
- محیط
- متساوی
- قومیت
- اخلاق
- حتی
- هر
- هر کس
- همه چیز
- جز
- استثنا
- محروم
- انتظار
- تجربه
- تجارب
- چشم ها
- چهره
- خانواده
- احساس
- احساس
- احساسات
- احساس
- همکار
- وفاداری
- شکل
- پیدا کردن
- نام خانوادگی
- جریان
- به دنبال
- برای
- فرم
- از جانب
- نا امیدی
- کاملا
- سرگرمی
- اجتماعات
- سوالات عمومی
- عموما
- نسل ها
- جغرافیایی
- دریافت کنید
- روح
- داده
- می رود
- گلف
- کردم
- رشد
- گروه
- رشد کرد
- بود
- آیا
- داشتن
- هاوایی
- شنیده
- پنهان
- زیاد
- صادقانه
- چگونه
- اما
- HTTPS
- انسان
- انسان
- فروتنی
- i
- من می خواهم
- هویت ها
- هویت
- if
- in
- در دیگر
- غیر قابل درک
- مستقل
- نشان دهنده
- فرد
- افراد
- به ناچار
- نمونه ها
- در عوض
- به
- معرفی
- جزیره
- IT
- ITS
- لذت
- JPG
- تنها
- نوع
- دانستن
- رهبران
- ترک
- ترک کرد
- کمتر
- اجازه
- پسندیدن
- تحت اللفظی
- کوچک
- زنده
- زندگی
- محلی
- طولانی
- دیگر
- نگاه کنيد
- شبیه
- از دست دادن
- ساخته
- سرزمین اصلی
- باعث می شود
- روش
- بسیاری
- me
- متوسط
- نشست
- اعضا
- با
- قدرت
- مایل
- اقلیت
- بیش
- اکثر
- اغلب
- بسیار
- چندگانه
- باید
- متقابل
- my
- yo mismo
- نیاز
- نه
- جدید
- اخبار
- بعد
- نه
- اطلاع..
- عینی
- شانس
- of
- غالبا
- on
- ONE
- آنهایی که
- آنلاین
- فقط
- فرصت
- or
- سفارش
- دیگر
- دیگران
- ما
- خارج
- دادههای خارج از محدوده
- روی
- قریب به اتفاق
- خود
- ارام
- جفت
- بخش
- شرکت کردن
- شریک
- مردم
- برای
- شخص
- شخصیت
- چشم انداز
- دیدگاه
- پدیده
- محل
- کاشت
- افلاطون
- هوش داده افلاطون
- PlatoData
- بخشی
- قابل پیش بینی
- غالباً
- حق بیمه
- در حال حاضر
- فشار
- اولویت بندی شده
- درآمد حاصل
- حرفه ای
- پروتکل
- ثابت كردن
- عمومی
- قرار می دهد
- نژاد
- مطرح شده
- نادر
- تحقق بخشیدن
- واقعا
- دریافت
- بدون در نظر گرفتن
- روابط
- آرام
- تسکین
- به یاد داشته باشید
- حذف شده
- احترام
- احترام
- مسئوليت
- حفظ
- راست
- اتاق
- نشات گرفتن
- دویدن
- امن
- همان
- گفتن
- مدرسه
- دانشکده ها
- مشاهده
- به نظر می رسد
- به نظر می رسد
- انتخابی
- حس
- جلسه
- چند
- اشتراک گذاری
- اشتراک
- قابل توجه
- مشابه
- نشسته
- کوچک
- So
- آگاهی
- برخی از
- چیزی
- گاهی
- فضاها
- سخن گفتن
- صحبت کردن
- خاص
- خرج کردن
- صرف
- گفته شده
- Spot
- کامل
- دولت
- ماند
- هنوز
- داستان
- داستان
- قوی
- دانشجویان
- در حال مطالعه
- سبک
- قند
- نشان می دهد
- جدول
- صحبت
- سخنگو
- تدریس کرد
- معلم
- معلمان
- گفتن
- تمایل
- نسبت به
- که
- La
- صداها
- غرب
- شان
- آنها
- خودشان
- سپس
- آنجا.
- اینها
- چیز
- این
- کسانی که
- از طریق
- زمان
- به
- مسیر
- دو
- درک
- معمولا
- پیشتاز
- بسیار
- کهنه سرباز
- صدا
- صداها
- می خواهم
- بود
- مسیر..
- راه
- we
- پوشیدن
- وزن
- رفت
- بود
- غرب
- غربی
- چی
- چه زمانی
- در حالیکه
- چه
- که
- سفید
- WHO
- چرا
- اراده
- مایل
- با
- در داخل
- کلمه
- کلمات
- مهاجرت کاری
- جهان
- بدتر
- خواهد بود
- بسته بندی کردن
- بله
- هنوز
- شما
- زفیرنت