آیا بیمه کل زندگی کلاهبرداری است؟ یا یک سرمایه گذاری ارزشمند؟ شاید قبلاً شنیده باشید که ما در مورد بیمه کل زندگی صحبت می کنیم، اما شرط می بندیم که ما تنها کسانی نیستیم که به شما اشاره می کنیم. مشاور مالی شما، شریک تجاری، والدین یا سرمایه گذاران دیگر نیز می توانستند به شما اجازه ورود بدهند "مزایای شگفت انگیز" که فقط کل بیمه عمر می تواند ارائه دهد. اما چقدر از این واقعیت است و چقدر تخیلی؟ و اگر کل بیمه عمر چنین باشد سرمایه گذاری ضد گلوله، چرا به جای خرید همین الان یک بیمه نامه نخرید سرمایه گذاری برای بازنشستگی?
آوردیم دکتر جیم دال، بیشتر به نام سرمایه گذار کت سفید، توضیح دادن حقیقت پشت کل سیستم بیمه عمر و اینکه آیا واقعا کلاهبرداری است یا خیر. جیم تحصیلات مالی خود را در طول دوره رزیدنتی خود در دانشکده پزشکی پس از اینکه متوجه شد تقریباً هر متخصص مالی در تلاش است، شروع کرد از او بهره ببرید. جیم خواه یک مشاور املاک، مشاور مالی یا حسابدار باشد، احساس میکرد که نمیتواند در گفتگوی معمولی با آنها خود را حفظ کند. بنابراین، او دانش خود را در زمینه سرمایه گذاری و امور مالی افزایش داد و شروع کرد سرمایه گذار کت سفید تا به پزشکان، درست مانند او، کمک کند تا سنت هایشان را درک کنند.
در اوایل حرفه سرمایه گذاری خود، جیم بیش از هفت سال را صرف یک زندگی گران قیمت کرد بیمه نامه، فقط متوجه شوید که او ساخته شده است بازده منفی. اکنون، او اینجاست تا به هر سرمایهگذار آموزش دهد که واقعاً بیمه عمر چیست، چه کسی واقعاً به آن نیاز دارد، و کمیسیون های عظیمی که فروشندگان هنگام فروش یک بیمه نامه به شما می دهند. اگر بیمه عمر کامل دارید، باید این را بشنوید. و اگر این کار را نکنید، اکنون خواهید فهمید که چرا اینقدر بر آمریکایی های روزمره فشار وارد می شود.
برای گوش دادن به پادکست های اپل اینجا را کلیک کنید.
پادکست را از اینجا بشنوید
متن را اینجا بخوانید
میندی:
به پادکست BiggerPockets Money خوش آمدید، جایی که با Jim Dahle از The White Coat Investor مصاحبه می کنیم و در مورد بیمه عمر صحبت می کنیم. قرار است سرگرم کننده باشد.
جیم:
اما چیزی که برای اکثر مردم یک فاجعه مالی نیست، مرگ در سن 92 سالگی است. این فقط یک فاجعه مالی نیست. این یک رویداد مورد انتظار است، درست است؟ همه ما انتظار داریم که این اتفاق بیفتد. احتمالاً در 92 سالگی هیچکس به درآمد شما بستگی ندارد. پس آیا در 92 سالگی به بیمه نیاز دارید؟ نه. و آیا باید بیمه ای بخرید که به طور کلی به آن نیاز ندارید؟ نه تو نباید.
میندی:
سلام سلام سلام. اسم من میندی جنسن است و مثل همیشه، اسکات ترنچ، میزبان همکارم، با من است.
اسکات:
اوه، و مانند همیشه، میزبان مشترک من، میندی جنسن، با من است.
میندی:
اوه، این یکی خوب بود. من و اسکات اینجا هستیم تا استقلال مالی را کمتر ترسناک کنیم، کمتر فقط برای شخص دیگری، تا شما را با هر داستان پولی آشنا کنیم، زیرا ما واقعاً معتقدیم که آزادی مالی برای همه قابل دستیابی است، مهم نیست که چه زمانی و از کجا شروع می کنید.
اسکات:
درست است. چه بخواهید پیش از موعد بازنشسته شوید و به دنیا سفر کنید، سرمایه گذاری های کلان در دارایی هایی مانند املاک و مستغلات انجام دهید، کسب و کار خود را راه اندازی کنید یا بیمه عمر را نخرید، ما به شما کمک می کنیم به اهداف مالی خود برسید و از این طریق درآمد کسب کنید. راهی که بتوانید خود را به سمت آن رویاها هدایت کنید.
میندی:
تو فقط کل نمایش را دادی، اسکات. امروز با جیم دال صحبت می کنیم. ما در مورد بیمه کل زندگی صحبت می کنیم و اسکات فقط آن را خراب کرده است. ما طرفدار نیستیم، اگرچه موارد خاصی وجود دارد که ایده خوبی است. بنابراین ما در یک لحظه به آن می پردازیم. اما قبل از اینکه این کار را انجام دهیم، به لحظه پول خود می رویم. این بخش جدیدی است که در آن نکته یا ترفندی برای هک پول برای شما آورده ایم تا به شما در سفر به سمت استقلال مالی کمک کنیم. لحظه پولی امروز واقعاً خوب است که باید آن را شروع کنم. در لیست مواد غذایی خود، بخش خرید نکنید. اگر دائماً در حال خرید چیزهای مشابه در فروشگاه هستید، قبل از خروج از خانه بررسی کنید و چیزهایی را که از قبل دارید یادداشت کنید تا موارد تکراری نخرید.
اسکات:
دوستش دارم. آره و به عنوان یادآوری، ما همیشه به دنبال مهمانانی هستیم که به برنامه بیایند و داستان پول خود را به اشتراک بگذارند یا در قسمت های جمعه مالی ما مربی شوند. بنابراین اگر علاقه مند هستید، به biggerpockets.com/guest یا biggerpockets.com/financereview بروید.
میندی:
خوب، قبل از اینکه جیم را بیاوریم، بیایید کمی استراحت کنیم. و ما برگشتیم. جیم دال، پزشک اورژانس و بنیانگذار The White Coat Investor است. پس از برخوردهای متعدد با متخصصان مالی بیوجدان در اوایل کارش، او فرآیند خودآموزی خود را برای کسب سواد مالی آغاز کرد و سپس متوجه شد که هیچ کس دیگری نیز با پزشکان صحبت نمیکند. بنابراین تصمیم گرفت که سرمایهگذار کت سفید را ایجاد کند تا بتواند به آموزش پزشکان در امور مالی کمک کند. او اکنون مدیر عامل، ستون نویس و مجری پادکست آنهاست. جیم، به پادکست BiggerPockets Money خوش آمدید. من خیلی هیجان زده هستم که امروز با شما صحبت می کنم.
جیم:
ممنون میندی این فوق العاده است که اینجا با شما و اسکات هستم.
میندی:
بیایید کمی از حرفه و تاریخچه شما مرور کنیم. پیشینه شما چیست و سفر شما با پول از کجا شروع می شود؟
جیم:
سوابق من واقعاً مانند اکثر پزشکان است. من به کالج رفتم و یک رشته بیولوژی مولکولی بودم، چیز خاصی نیست. به دانشکده پزشکی رفت، واقعاً هنوز هیچ علاقه ای به هیچ چیز مالی نداشت، و سپس به رزیدنتی رفت. و تقریباً در نیمهی راه اقامتم، متوجه شدم که هر تعاملی که با یک متخصص مالی داشتم، پایان بدی داشته است، خواه وامدهنده، خواه مشاور مالی، خواه فروشنده بیمه یا استخدام کننده یا هر چیز دیگری. . همیشه از من سوء استفاده می شد و آن را دوست نداشتم. و بنابراین تصمیم گرفتم که از آن حالم به هم بخورد. کاهی که کمر شتر را شکست، یک مشاور مالی بود که فکر میکردم فقط کارمزد بود، در نهایت بر مبنای کارمزد بود، و من تفاوت بین این اصطلاحات را یاد گرفتم. و من تصمیم گرفتم که اگر شروع به یادگیری این چیزها نکنم، این فقط در تمام دوران حرفه ای من اتفاق می افتد.
بنابراین شروع به خواندن کردم. آنلاین، انجمن ها، وبلاگ ها، رفتن به کتابخانه، رفتن به استفاده از کتابفروشی ها و فقط برداشتن کتاب ها و خواندن آنها. و من کتابهای وحشتناک زیادی خواندم، اما تعدادی خوب نیز پیدا کردم، و در نهایت متوجه شدم که این چیزها آنقدرها هم پیچیده نیست. شما می توانید آن را یاد بگیرید، و هیچ کس نیست. اگر ترکیبی از سواد مالی و انضباط مالی دارید، مانند داشتن یک ابرقدرت است. و بنابراین بسیار جالب بود که این چیزها را یاد بگیرم، شروع به استفاده از آن در زندگی خود کنم که از محل اقامت خارج شدم، به نوعی به زمین زدم، و واقعاً برای من سود زیادی داشت.
با گذشت سالها، متوجه شدم که به اندازه گذشته در حال یادگیری آنلاین نیستم. من خیلی بیشتر تدریس می کردم، و هیچ کس دیگری آن را به پزشکان آموزش نمی داد، بنابراین تصمیم گرفتم از تایپ کردن مطالب مشابه در اینترنت بارها و بارها خسته شدم و شروع به وبلاگ نویسی کردم تا بتوانم فقط یک پیوند ارسال کنم. اساساً اینجا جایی است که من آن را توضیح دادم. و این خاستگاه سرمایهگذار کت سفید بود. این یک تجارت از روز اول بود، اما در 12 سال گذشته فقط سعی کردم به همسالانم کمک کنم تا از انجام کارهای احمقانه با پول خود دست بردارند.
میندی:
یه چیز خیلی جالب گفتی شما گفتید، من متوجه شده ام که پول آنقدرها هم سخت نیست و امور مالی آنقدرها هم سخت نیست، و زمانی که در مورد آن یاد بگیرید، می تواند بسیار دلهره آور باشد، زیرا اگر از صفر شروع کنید و بگویید، "اوه، خیلی پیچیده ست." تا زمانی که در مورد آن یاد نگیرید و سپس متوجه شوید که واقعاً آنقدرها هم پیچیده نیست، پیچیده است، درست مانند یادگیری زبان دیگر، واقعاً پیچیده است تا زمانی که وارد آن شوید و سپس متوجه شوید که واقعاً آنقدرها هم پیچیده نیست.
جیم:
قیاس زبان کامل است، درست است؟ شما می گویید مثل یک زبان دیگر است. مثل یک زبان دیگر است. همه این اصطلاحات وجود دارد که باید آنها را درک کنید. و تا زمانی که تعاریف اصطلاحات را درک نکنید، نمی توانید با کسی در این زمینه یا در مورد موضوع گفتگوی معقول داشته باشید. و من همیشه پزشکان به من مراجعه می کنند و آنها از کلمات اشتباه استفاده می کنند. آنها وقتی به معنای تبدیل هستند می گویند شخصیت پردازی مجدد، یا وقتی منظورشان این است یا هر چیز دیگری می گویند rollover. و آنها فقط کلماتی را که برای انجام این مکالمه استفاده کنند، نمی دانند. و این خیلی شبیه دارو است. منظورم این است که شما به مطب دکتر رفته اید و نمی دانید دکتر در مورد چه چیزی صحبت می کند زیرا آنها با دکتر صحبت می کردند.
و اگر آن را از هر زمینه فنی که باشد به عباراتی که مردم می فهمند ترجمه نکنید یا اصطلاحاتی را که استفاده می کنید به آنها آموزش ندهید، حتی نمی توانید در مورد آن صحبت کنید. بنابراین، قبل از شروع یادگیری مطالب، باید زبان را یاد بگیرید، اما وقتی این کار را انجام دادید، متوجه میشوید که این کار به سختی بسیاری از زمینههای فنی موجود نیست. هر چه که هستید، اگر از نوعی حرفه ای با درآمد بالا هستید، حقوق یا مهندسی، پزشکی یا دندانپزشکی یا هر چیز دیگری، احتمالا یادگیری رشته خود بسیار دشوارتر از یادگیری نحوه مدیریت پولتان خواهد بود.
میندی:
کاملا.
اسکات:
من فکر میکنم که نمونه بارز پزشکان دنیای مالی در رده بیمههای کل زندگی قرار میگیرد، و این یکی از دلایلی است که میخواهیم امروز با شما صحبت کنیم این است که فکر میکنم شما یک دسته دارید. . شما آنقدر با این موضوع آشنا هستید و پرونده بیمه عمر، بیمه کل زندگی را آنقدر به طور کامل و دقیق شکست داده اید که می خواستیم شما بیایید و آن را برای ما باز کنید، زیرا می دانم که بسیاری از آنها، نه فقط پزشکان. ، اما بسیاری از مردم به طور کلی در مورد آن موضوع مضطرب هستند. این چیزی است که به نظر می رسد سهام آن بسیار بالاست، بسیار سخت فروخته شده است. ممکن است نظر خود را در مورد این محصول به ما بگویید؟ به ما بگویید چیست، چگونه کار می کند، و چه کسی باید از آن استفاده کند، چه زمانی باید از آن استفاده کنید، یا چه زمانی باید هرچه سریعتر فرار کنید؟
جیم:
خب، اجازه دهید از نمای 30,000 فوتی، از همان ابتدا شروع کنم. من مخالف بیمه نیستم من خیلی طرفدار بیمه هستم. من فکر می کنم اگر با یک فاجعه مالی روبرو هستید، باید به خوبی در برابر آن بیمه شوید. و فجایع مالی وجود دارد. شما در طول حرفه خود معلول می شوید، به خصوص برای یک حرفه ای با درآمد بالا مانند یک پزشک، این یک فاجعه مالی بزرگ است. مرگ شما در حالی که شخص دیگری به درآمد شما بستگی دارد. این یک فاجعه مالی بزرگ است. خانه شما در حال سوختن است برای بسیاری از ما، این یک فاجعه مالی است. مریض شدن یا مجروح شدن و بستری شدن در بیمارستان، جمع آوری صدها هزار دلار اسکناس می تواند یک فاجعه مالی باشد. شکایت کردن، چه در زندگی حرفه ای و چه در زندگی شخصی. باز هم یک فاجعه مالی. من فکر می کنم شما باید بیمه کنید و باید در برابر همه این موارد به خوبی بیمه شوید. وقتی صحبت از بیمه عمر به میان میآید، در اکثر موارد، مردم نیاز به بیمه عمر دارند، اگر متاهل باشند یا بچهدار باشند یا هر چیز دیگری، که چند دهه طول میکشد و باید در طول این چند دهه خیلی خوب بیمه کنند.
من از بیمه هفت رقمی صحبت می کنم. اکثر مردم باید هفت رقم بیمه عمر داشته باشند. و اگر وقتی جوان و سالم هستید آن را بخرید آنقدر گران نیست، شش یا 700 دلار در سال تمام هزینه ای است که برای داشتن 1 میلیون دلار بیمه عمر مدت دار دارید. اما چیزی که برای اکثر مردم یک فاجعه مالی نیست، مرگ در سن 92 سالگی است. این فقط یک فاجعه مالی نیست. این یک رویداد مورد انتظار است. همه ما انتظار داریم که این اتفاق بیفتد. احتمالاً در 92 سالگی هیچکس به درآمد شما بستگی ندارد. پس آیا در 92 سالگی به بیمه نیاز دارید؟ نه. و آیا باید بیمه ای بخرید که به آن نیاز ندارید؟ به طور کلی، نه. تو نباید. شما باید در برابر فجایع مالی به خوبی بیمه شوید، اما نیازی نیست که سقوط آیفون خود را در توالت بیمه کنید، درست است؟ شما می توانید آن را جایگزین کنید. و آنچه بیمه کل زندگی است یک بیمه نامه مادام العمر است. بنابراین هر زمان که بمیرید، چه در ۲۵ سالگی یا ۴۵ سالگی یا ۷۰ سالگی یا ۹۲ سالگی بمیرید، به شما پول میدهد، یا به ورثهتان پرداخت میکنید، واقعاً دارایی خود را میپردازد، اما مزایای فوت را پرداخت میکند.
و البته، اگر چیزی میخواهید که بدون توجه به زمانی که بمیرید، پرداخت شود، هزینه آن بسیار بیشتر از چیزی است که فقط در صورت مردن بین 30 تا 55 یا 60 سالگی یا هر زمانی که از نظر مالی درآمد داشته باشید، پرداخت میشود. مستقل. و بنابراین طبیعتاً شما انتظار دارید که بیمه کل عمر هزینه بسیار بیشتری نسبت به بیمه عمر مدت داشته باشد. و در واقع این کار را می کند. بسته به سن و وضعیت سلامتی شما و مواردی از این دست، معمولاً هشت یا 10 برابر یا 20 برابر بیشتر برای همان مزایای فوت پرداخت می شود. اگر در 55 سالگی بمیرید و 1 میلیون دلار بیمه مدت دار دریافت کنید، یک میلیون دلار دریافت می کنید. اگر در 1 سالگی بمیرید و 55 میلیون دلار بیمه کل زندگی داشته باشید، یک میلیون دلار دریافت خواهید کرد. خودشه. همان سود مرگ است.
و این یک نمای کلی از کل بیمه عمر است. و مردم در مورد آن چنین فکر می کنند و این راهی است که اکثر آنها باید در مورد آن فکر کنند. شما بگویید، "اوه، البته من بعد از 65 سالگی نیازی به بیمه ندارم. البته این گران است. همه جور آدمی بعد از 65 سالگی سر میکشند، من قصد ندارم آن را بخرم.» مشکل اینجاست که میتوانید با بیمه کل عمر، علاوه بر دریافت مزایای فوت، کارهای زیادی انجام دهید. از آنجا که روشی که بیشتر این بیمه نامه های عمر ارزش نقدی کار می کنند این است که با پیش رفتن ارزش نقدی انباشته می شوند و این مفید است. بدیهی است که همه پول نقد را دوست دارند، و بنابراین خوب است که ارزش نقدی داشته باشید. این چیز بدی نیست. اما اگر به یک بیمه نامه پرداخت کنید، یک بیمه نامه تمام عمر برای 10 یا 20 سال، شاید مقداری ارزش نقدی در آنجا داشته باشید، شاید 50,000 دلار یا 100,000 دلار یا هر چیز دیگری که ممکن است باشد، و در واقع اجازه دارید در مقابل آن وام بگیرید. شما می توانید از شرکت بیمه وام با ارزش نقدی آن به عنوان وثیقه دریافت کنید.
و به این ترتیب انواع فرصت ها را معرفی می کند. می توانید در مقابل آن وام بگیرید. لازم نیست برای وام گرفتن به بانک بروید، و این امکان را برای تمام این استفاده های دیگر از بیمه کل زندگی فراهم می کند. ممکن است کسی بخواهد از آن به عنوان نوعی پس انداز بازنشستگی استفاده کند یا ممکن است بخواهد از آن به عنوان پس انداز دانشگاهی یا تامین مالی خرید املاک و مستغلات یا به عنوان نوعی صندوق اضطراری استفاده کند. همه این کاربردهای دیگر وجود دارد که اکنون می توانید از این خط مشی استفاده کنید. و به این ترتیب به فروش می رسد. به افرادی فروخته می شود که در سن 92 سالگی نیازی به مزایای فوت ندارند. به عنوان حساب بازنشستگی دیگر به آنها فروخته می شود. به عنوان یک طرح پس انداز کالج به آنها فروخته می شود. به عنوان صندوق اضطراری به آنها فروخته می شود. به آنها فروخته می شود زیرا مجبور نیستید اکنون به بانک بروید و پول قرض کنید، فقط می توانید آن را از کل سیاست زندگی خود خارج کنید.
و حقیقت این است که تقریباً برای هر یک از این استفاده ها، روش بهتری نسبت به استفاده از یک بیمه نامه کل زندگی وجود دارد. و این حقیقت صادقانه خداوند در مورد بیمه کل زندگی است. من نمی فروشم، اگر شما آن را نخرید، من سودی ندارم. اگر آن را بخرید من سودی نمی برم، اما این حقیقت در مورد بیمه کل زندگی است. و می توانید به جزئیات همه این کاربردهای مختلف و اینکه چرا کل زندگی بهترین راه برای برآورده کردن این نیاز نیست، بپردازید. اما این یک نوع نمای کلی است.
اسکات:
پس جیم، چرا بیمه کل عمر اینقدر سخت فروخته می شود؟ چرا طرفداران زیادی در مورد این محصول بسیار سخت گیر هستند؟
جیم:
خوب، شما متوجه خواهید شد که 95٪ یا بیشتر از طرفداران، ممکن است 99٪ از طرفداران آن را برای امرار معاش می فروشند. باشه؟ بنابراین این تضاد منافع بزرگ وجود دارد.
اسکات:
آیا این یک راه درآمدزا برای امرار معاش است؟
جیم:
مردم ممکن است متوجه نشوند که چقدر سودآور است. پورسانت معمولی برای فروش یک بیمه نامه تمام عمر از حدود 50٪ تا 110٪ حق بیمه سال اول متغیر است. بنابراین اگر حق بیمه شما برای این بیمه نامه 20 یا 30,000،10 دلار در سال است، که در بین مخاطبان من از پزشکان اصلاً غیرعادی نیست، آن شخص برای فروش این بیمه نامه به شما 20، 30,000، XNUMX،XNUMX دستمزد می گیرد. بله، آنها واقعاً تلاش خواهند کرد. به نظر شما چند تا از آن ها باید در ماه بفروشند تا درآمد فوق العاده ای داشته باشند؟ خیلی زیاد نیست. بنابراین این تضاد منافع بزرگ وجود دارد. برخی از افراد وجود دارند، از جمله بسیاری از کسانی که آن را می فروشند، که واقعاً نمی دانند چگونه کار می کند، و به این همه کاربردهای مختلف آن فکر می کنند و فکر می کنند که این یک چاقوی ارتش سوئیس از محصولات مالی است، پس البته باید عالی باشد زیرا به همه چیزهای مختلفی که می توانید از آن استفاده کنید نگاه کنید. اما وقتی در جزئیات فرو می روید، اینجاست که شیطان را پیدا می کنید. شیطان در جزئیات است و وقتی این کار را می کنید خیلی زیبا نیست.
میندی:
آن نقل قول چیست؟ سخت است که یک مرد چیزی را بفهمد، در حالی که دستمزدش به درک نکردن آن بستگی دارد.
جیم:
دقیقا. من فکر می کنم که از رمانی در مورد صنعت بسته بندی گوشت آمده است، همان چیزی است که در ابتدا از آن آمده است، اما می توان آن را تقریباً برای هر چیزی اعمال کرد.
اسکات:
بنابراین من فقط میخواهم در اینجا اعلام کنم که میزبان پادکستی با Mindy درباره مسئولیت مالی هستم، و از طریق یک وکیل به یک مشاور مالی ارجاع شدم تا در مورد برخی چیزها صحبت کنم. و مطمئناً، مکالمه پیش میرود و من میگویم، همه اینها منطقی است، تا زمانی که «اوه، شما باید بیمه کنید، باید یک بیمه نامه کامل زندگی بگیرید.» زنگ های هشدار شروع به زدن می کنند. شما باید سیاستی بگیرید که نه تنها شما را به استقلال مالی برساند، بلکه باید در برابر تمام پتانسیل های درآمد آتی که در حرفه خود دارید بیمه کنید. آیا قبلاً آن را شنیده اید؟
جیم:
خوب، منظور من این است که از این خط می توان برای توجیه فروش بسیاری از انواع بیمه ها استفاده کرد، خواه از کارافتادگی باشد یا بیمه عمر مدت یا کل زندگی. آنها انگیزه ای دارند که شما را وادار به خرید به همان اندازه که می خواهید بخرید. اما وقتی در حال خرید بیمه هستید، بیمه معامله خوبی نیست. مردم باید بدانند بیمه معامله بدی است. این همیشه یک معامله بد است زیرا باید یک معامله بد باشد. در مورد آنچه اتفاق می افتد فکر کنید. شما یک حق بیمه پرداخت می کنید، شما و 1,000 نفر دیگر حق بیمه پرداخت می کنید. و شرکت بیمه آن حق بیمه را می گیرد، تمام هزینه هایش را می پردازد، از جمله پورسانت به نمایندگانش، سربارش و همه این چیزها. اگر یک شرکت بیمه انتفاعی باشد احتمالاً می خواهد سود کند. بنابراین کمی سود می برد. و پس از آن، البته باید هر گونه ادعایی که ظاهر می شود، همه از آن حق بیمه پرداخت شود.
بنابراین به طور متوسط، بیمه یک پیشنهاد بازنده است. به طور متوسط، شما همیشه پشت خرید بیمه هستید. حالا من نمی گویم در صورت نیاز بیمه نخرید، اما بدانید که این یک معامله بد برای شما است. و بنابراین شما نباید بیش از آنچه نیاز دارید خرید کنید. و در واقع، من فکر می کنم اگر برنامه، فرض کنید شما متاهل هستید و برنامه این است که اگر فردا با اتوبوس به شما برخورد کرد، همسرتان مجبور نباشد کار کند. اگر برنامه این است، بله، این مدت بیمه نامه عمر باید به اندازه کافی بزرگ باشد که با مرگ شما فوراً از نظر مالی مستقل شوند و بتوانند از ترکیبی که قبلا پس انداز کرده اید به اضافه درآمدهای بیمه عمر برای بقیه زندگی کنند. از زندگی آنها، اگر هدف شما این باشد. اما آیا باید به طور مطلق هر دلاری را که از اینجا به بعد به دست می آورید جایگزین کنید؟ نه، شما مجبور نیستید این کار را انجام دهید. شما فقط باید به نیازهای خود نگاه کنید و به اندازه کافی بیمه بخرید که آنها را پوشش دهد.
میندی:
در حالی که داشتیم این نمایش را آماده می کردیم، تهیه کننده من کایلین گفت: "من هدف این محصول را نمی فهمم." بیمه کل عمر برای چه کسانی است و چه کسانی از آن بهره نمی برند؟
جیم:
خوب، خوب، این چیزی است که کار را سخت می کند، زیرا چند نفر و چند موقعیت وجود دارند که در آنها منطقی است. اما اگر به عنوان یک قاعده کلی در نظر بگیرید که این را نمیخواهید، محصولی است که برای فروختن و خریدن طراحی شده است، شخصی که با شما صحبت میکند تضاد منافع زیادی دارد که آن را به شما میفروشد. اگر زمانی که با هر چیزی و با هر کسی در مورد بیمه کل زندگی تعامل می کنید، این ذهنیت را به عنوان پس زمینه کلی خود داشته باشید، در 99 درصد مواقع حق با شماست. اما این شرایط وجود دارد که می تواند مفید باشد. بگذارید برای شما مثالی بزنم. خوب، فرض کنید دو شریک تجاری قدیمیتر هستند و آنها صاحب یک تجارت هستند. و این یک شراکت عالی است، یک تجارت عالی است، آنها آن را دوست دارند، اما برنامه آنها این است که اگر یکی از آنها بمیرد، می خواهند که شخص دیگر اساساً کسب و کار را بدست آورد.
آنها نمی خواهند با یکی از وارثان، یکی از همسران دیوانه، هر چه باشد، تجارت کنند. و یه جورایی مسن ترن و بنابراین بیمه عمر مدت دار، که بازدهی داشته باشد و برای خرید دارایی شریک دیگر پول تولید کند، در آن سن به نوعی گران است. بنابراین آنها تصمیم می گیرند، خوب، بیایید این کار را با بیمه کل زندگی انجام دهیم. بنابراین، کسبوکار یک بیمهنامه زندگی کامل برای هر یک از آنها میخرد، با این ایده که اگر یکی از آنها فوت کند، کل درآمد بیمه عمر برای خرید وراث آن شریک استفاده میشود. و بنابراین فردی که باقی مانده می تواند کسب و کار را حفظ کند. این یک استفاده عالی از بیمه کل زندگی است. در اینجا یک مثال دیگر است. برخی از افراد در برنامه ریزی املاک می خواهند برخی از دارایی ها را از دارایی خود خارج کنند. آنها خود را کمتر از میزان معافیت تاکتیک های املاک نگه می دارند و بنابراین آن را در یک اعتماد غیرقابل برگشت قرار می دهند.
هنگامی که در اعتماد غیرقابل برگشت قرار می گیرد، تمام رشد آن حساب در آن تراست مشمول مالیات بر دارایی نمی شود. و بنابراین، اگر چیزی دارید که برای یک کسبوکار ارزش زیادی دارد، سعی میکنید قبل از اینکه واقعاً رونق بگیرد، آن را به یک اعتمادی مانند آن تبدیل کنید. سرمایهگذاریها میتوانند به یک تراست تبدیل شوند، اما بسیاری از مردم این واقعیت را دوست ندارند که تراستها مالیات بسیار سنگینی دریافت میکنند. شما بالاترین نرخ مالیات را در یک تراست با مقادیر بسیار کم درآمد میبینید. من فکر می کنم کمتر از 15,000 دلار در سال است و ناگهان شما در بالاترین گروه مالیاتی در این اعتماد قرار می گیرید. و بنابراین گاهی اوقات کاری که مردم انجام می دهند این است که یک بیمه نامه کل زندگی را در داخل آن اعتماد غیرقابل برگشت قرار می دهند، زیرا این بیمه نامه به روشی محافظت شده از مالیات رشد می کند، هیچ درآمدی از آن خارج نمی شود که شما مجبور به پرداخت مالیات باشید. سود سهام حاصل از آن اساساً به عنوان بازگشت سرمایه تلقی می شود که گویی شما حق بیمه را بیش از حد پرداخت کرده اید.
و بنابراین اساساً از این نظر بدون مالیات رشد می کند. و سپس هر زمان که بمیرید، سود فوت به امانت وارد می شود و به ذینفعان امانت می رسد. و بنابراین این استفاده ای است که برخی افراد برای آن پیدا می کنند. گاهی اوقات شخصی را پیدا میکنید که دوست دارد این کار را انجام دهد، و اینها عبارتاند از اصطلاحات علامت تجاری، بانکی روی خودتان یا بانکداری بینهایت یا جهش. و اینها اساساً سیستمهایی هستند که در آنها میتوانید از کل بیمه نامه عمر خود وام بگیرید نه اینکه برای قرض گرفتن به بانک بروید. و در کوتاه مدت، معامله چندان خوبی نیست. در درازمدت، ممکن است با انجام یکی از این نوع سیاستها، درآمد کمی بیشتر از پول نقد خود داشته باشید. و بنابراین وقتی با سرمایه گذاران املاک و مستغلات روبرو می شوم که به بیمه کل زندگی علاقه مند هستند، معمولاً به استفاده از آن فکر می کنند. و بنابراین می تواند یک استفاده معقول نیز باشد.
اینها احتمالاً سه مورد از رایج ترین مواردی هستند که من مردم را آنجا می بینم. و گاهاً شخصی فقط خواهان دریافت مزایای مرگ دائمی است. آنها یک بچه معلول دارند و هنوز از نظر مالی کاملاً مستقل نیستند. آنها 68 ساله هستند و هنوز کار می کنند، و می خواهند که از آن بچه مراقبت شود و آنها در این سن واقعاً برای من معنایی ندارند. بنابراین من واقعاً خوشحالم که این خط مشی کل زندگی را در 45 انتخاب کردم زیرا حق بیمه ها هنوز هم سطح هستند. شما گهگاه چنین افرادی را خواهید دید. من فکر می کنم اکثر اوقات حتی افرادی که بچه های معلول دارند نیازی به بیمه نامه عمر کامل ندارند، اما این ایده خیلی بدی برای استفاده از آن نیست. اما فقط پزشک بودن، فقط به دست آوردن پول زیاد، فقط سرمایه گذار املاک و مستغلات بودن، اینها دلیلی برای خرید یک بیمه نامه زندگی کامل نیستند.
اسکات:
آیا میتوانیم کمی عمیقتر در مورد سومین مورد استفاده برای سرمایهگذاران املاک با بانکداری بینهایت غوطهور شویم؟ چه چیزی را باید باور کنید و چه کاری باید انجام دهید تا واقعاً آن یک سرمایه گذاری معقول باشد؟
جیم:
خوب، پس مشکل این سیستم ها اینجاست. آنها مانند این محصول مالی متحول کننده به فروش می رسند که با خرید این کالا همه چیز بهتر می شود. و البته، این فقط افرادی است که سعی می کنند کمیسیون دریافت کنند. اما اگر به آن توجه کنید، اگر واقعاً در تمام جزئیات غوطه ور شوید، آنچه معامله می کنید چیزی است که برای پنج تا 10 سال سود بدی به شما می دهد، در ازای درآمد کمی بیشتر از پول نقد خود در دراز مدت. . این در اصل چیزی است که شما به دست می آورید. این مبادله است. هر چیز دیگری را که در مورد آن به شما می گویند را فراموش کنید، این چیزی است که شما با هم عوض می کنید. و اگر مایل به مقابله با مشکلات بیمه عمر، خرید بیمه نامه، تامین مالی بیمه نامه، مقابله با بازده های منفی برای پنج سال اول به علاوه، چیزی که به دست می آورید این است که در عوض 4 یا 5 درصد از پول نقد خود را دریافت می کنید. از 2 یا 3 درصد.
خوب، در حال حاضر، شما می توانید 4.5٪ در صندوق بازار پول در هر کجا کسب کنید. اما یک یا دو سال پیش، میتوانید ببینید که چرا این پیشنهاد جذابی است که بتوانید در بلندمدت به جای 4 درصدی که یک سال پیش در حساب پسانداز با بازده بالا کسب میکردید، 1 درصد از پول نقد خود را کسب کنید. اما باید مطمئن شوید که اگر میخواهید این کار را انجام دهید، هر زمان که یک بیمه نامه کامل خریدید، مانند ازدواج است. تا زمانی که مرگ شما را از هم جدا کند یا برای رهایی از آن هزینه زیادی به شما تحمیل خواهد کرد. بنابراین شما می خواهید میزان مناسبی از بررسی های لازم را انجام دهید. اگر فقط به یک سیاست نگاه کرده باشید، در دنیا برای خرید آن چه کاری انجام می دهید؟ این مانند خرید یک ملک سرمایه گذاری با نگاه کردن به یک ملک است. این دیوانه است. بنابراین، اگر از بیش از یک نفر نظر نگرفتهاید، از جمله فردی که از فروش بیمهنامه به شما سودی نمیبرد، و به چندین سیاست نگاه نکردهاید، احتمالاً نمیخواهید یک مورد مناسب را بخرید.
اما سیاستهایی وجود دارد که برای انجام این کار طراحی شدهاند، این بانک را روی خودتان انجام دهید، بانکداری بینهایت، هر چیزی که میخواهید اسمش را بگذارید. و اساساً سه ویژگی دارند. اولین مورد این است که بیشتر پولی که در آنجا وارد می شود، یا حداقل بخش بزرگی از پولی که به آنجا می رود، حق بیمه معمولی نیست که بیمه عمر معمولی را بخرد. این چیزی است که به آن اضافه های پرداخت شده می گویند. و بنابراین آنچه شما سعی می کنید انجام دهید این است که پول بیشتری را سریعتر دریافت کنید و اضافه های پرداخت شده کمیسیون کمتری نسبت به بیمه نامه معمولی پرداخت می کنند. و بنابراین، برای خرید بیمه نامه، روشی مقرون به صرفه تر است. پس این شماره یک است. شماره دو، شما می خواهید سیاست غیر مستقیم به رسمیت شناخته شود. اکنون، یک خط مشی معمولی کل زندگی، شناسایی مستقیم است. و معنی آن این است که وقتی پولی را در مقابل آن قرض میگیرید، آن پولی را که از آن وام گرفتهاید یا برخلاف سیاست، دیگر سود سهامی از آن پولی که قرض گرفتهاید به شما پرداخت نمیشود.
یک سیاست شناسایی غیر مستقیم همچنان سود سهام را به شما می پردازد. بنابراین شما این پول را قرض میکنید و همچنان به شما پرداخت میکند که انگار پول هنوز وجود دارد. و این همه سیاست ها نیست. و اگر میخواهید این کار را در جایی انجام دهید که مکرراً در برابر ارزش نقدی خود وام میگیرید و آن را پس میدهید، میخواهید مطمئن شوید که سیاستی دارید که در واقع استقراض در مقابل آن را بهعنوان شناسایی غیرمستقیم میشناسد. و سپس آخرین چیز این است که شما وام های شستشو می خواهید، به این معنی که نرخ سودی که پرداخت می کند حدود هزینه ای است که برای قرض گرفتن پول برای شما دارد. زیرا زمانی که در برابر کل بیمه عمر خود وام می گیرید، هر زمان که پول قرض می کنید، معاف از مالیات است. و آنها به ما می گویند: "اوه، معاف از مالیات است، پول خود را بدون مالیات بیرون بیاورید." خوب، هر زمان که پول قرض می کنید، معاف از مالیات است. شما در مقابل خانه خود وام می گیرید، این خانه معاف از مالیات است. شما در مقابل ماشین خود وام می گیرید، این کار معاف از مالیات است. شما پول کارت اعتباری را قرض میکنید، این کار معاف از مالیات است، درست است؟
این چیز جدیدی نیست که در مورد بیمه کل زندگی جالب باشد، اما شما می خواهید بدون بهره باشد، و بدون بهره نیست. وقتی پول خود را از این سیاست قرض میگیرید، بهره پرداخت میکنید. اما حداقل اگر وام شستوشو است، اگر نرخ بهره همان نرخ سود سهام در این سیاست است، حداقل هزینهای برای قرض گرفتن آن برای بیرون آوردن پولتان ندارد. بنابراین از این نظر، به نوعی مانند برداشت از حساب پس انداز بانکی است. شما آن را از حساب پس انداز خود بیرون می آورید، 5 درصد از آن درآمد کسب می کنید، این برای شما 5 درصد هزینه دارد. این همان چیزی است که اگر از یک حساب پس انداز پول خارج کرده باشید. و بنابراین این چه چیزی است که به عنوان یک حساب پس انداز عمل می کند. و برای چند سال اول، مدتی طول میکشد تا از بیمه کل عمر خارج شوید، زیرا باید این کمیسیون هنگفت را بپردازید.
و بنابراین حتی بهترین سیاستهای طراحیشده، هنوز برای چهار یا پنج سال شکست نمیخورند. ممکن است در طول پنج سال گذشته 100,000 دلار حق بیمه پرداخت کرده باشید و ارزش نقدی شما اگر در این مرحله کنار می رفتید ممکن است هنوز فقط 92,000 باشد. تو واقعا عقب هستی و بنابراین برای پنج یا 10 یا 15 سال اول، اگر آن پول را صرف پسانداز کنید، از جایی که میخواهید بود عقب هستید. اما پس از آن، احتمالاً در بیشتر موقعیتها با فرض اینکه سیاستی را خریداری کردهاید که واقعاً برای این کار طراحی شده است، جلوتر هستید. و سپس به جای بیرون کشیدن پول از حساب پس انداز خود یا تلاش برای گرفتن وام از بانک، فقط در مقابل کل بیمه عمر خود وام می گیرید. بنابراین شما ممکن است 100,000 بر خلاف سیاست وام بگیرید، ملکی بخرید. از آنجایی که آن ملک پول میسازد، شما آن وام را پس میدهید، و سپس آن را از آنجا بیرون میکشید و ملک دیگری میخرید. به این ترتیب ممکن است توسط یک سرمایه گذار املاک استفاده شود.
میندی:
آیا این سیاست ها در حال حاضر با وام های شستشو و آنچه شما گفتید را به خاطر نمی آورم در دسترس هستند، حتی اگر در مقابل آن وام بگیرید، باز هم سود کسب می کنید؟
جیم:
بله، تشخیص غیر مستقیم. بله، می توانید آنها را بخرید.
میندی:
هنوز هم می توانید آنها را بخرید. باشه.
جیم:
بله، می توانید آنها را بخرید. نه رفته اند و نه چیزی. هر چند این همه سیاست نیست. شما باید متوجه شوید که جو بلو که از Northwestern Mutual یا نیویورک یا هر چیز دیگری وارد میشود، وارد میشود و سعی میکند این بیمه نامه را به شما بفروشد تا بتواند 30,000 دلار خود را در این ماه به دست آورد، که ممکن است سیاست مورد نظر شما نباشد. و بنابراین کمک می کند کسی باشید که مدتی است این کار را انجام می دهد که دقیقاً می داند شما چه می خواهید، اما این به شما هم مربوط می شود. شما باید مطمئن شوید که این خطمشی دارای آن ویژگیها است، زیرا همه آن ویژگیها را ندارند. حالا، اینطور نیست که آن ویژگی ها هم رایگان باشند، درست است؟ منظورم این است که اگر قرار است وام های غیرمستقیم دریافت کنید، احتمالاً چیزی را رها می کنید و احتمالاً آن نرخ سود سهام است. احتمالاً در آن سیاست خاص، نرخ سود سهام کمی پایینتر دارید. بنابراین برای اینکه بتوانید به طور معمول در مقابل آن وام بگیرید، اگر پول را خارج از بیمه نامه قرض نکرده باشید، ممکن است بازده بلندمدت کمی پایین تری داشته باشید.
اسکات:
برای رد کردن کامل 99٪ موارد استفاده از محصولات بیمه عمر، شما در مورد موارد استفاده مختلف در آن 1٪ بسیار ناچیز آگاه هستید که در اینجا واقعاً جالب است.
جیم:
مشکل این نمایندگان است، این فروشندگان، کاری که آنها انجام می دهند این است که از یک کاربرد به دیگری می پرند تا زمانی که یکی را پیدا کنند که با شما همراه باشد. و سپس شما مانند "اوه بله" و سپس آنها بیمه نامه را می فروشند. آنها در آن بسیار خوب هستند. تنها راه برنده شدن در این بحث با کل فروشنده بیمه عمر این است که بایستید و از اتاق خارج شوید. اگر روی آن صندلی در دفتر آنها بمانید، نمی توانید در بحث پیروز شوید. قرار نیست آنها را متقاعد کنید که این ایده خوبی نیست.
اسکات:
کل نماینده بیمه عمر در لیست نیست. آنها خود را به عنوان یک فروشنده بیمه عمر معرفی نمی کنند. آنها خود را به عنوان مشاور مالی شما معرفی می کنند، درست است؟ CFP شما و بارها در گفتگو با این افراد به طور ضمنی گفته می شود که آنها بهترین نفع شما را خواهند داشت. آنها برنامه ریز مالی شما هستند، شما به آنها در مورد امور مالی خود اعتماد دارید، اما این نقش امانتداری در بیشتر موارد برای اکثر افرادی که این سیاست ها را می فروشند، نیست، درست است؟ و اگر چنین است، اگر در یکی از موارد استفاده بسیار نادری هستم که بیمه تمام عمر برای آن اعمال میشود، باید به چه کسی مراجعه کنم... آیا میتوانم کسی را در خرید آن کمک کنم که در یک فروشنده سفارشی نیست؟ چگونه می توانم این کار را انجام دهم؟
جیم:
نه خیلی راحت شما نمی توانید. آنها تلاش می کنند به سمتی حرکت کنند که فروش بیمه ممکن است بدون کمیسیون باشد، اما تعداد زیادی از آن ها وجود ندارد، و افراد زیادی وجود ندارند که عمدتاً در مورد بیمه مشاوره می دهند. بنابراین اگر این را می خواهید، باید آن را از یک نماینده سفارش داده شده بخرید. و این اشکالی ندارد. شما ماشین خود را از یک نماینده سفارش داده شده خریداری می کنید. میری نمایندگی فورد و یه F-250 میخری. شما می دانید که آن مرد همه چیز را در مورد F-250 می داند. او در مورد تمام ویژگیها به شما میگوید و این را به شما میگوید: «بهخاطر این و این بهتر از Chevy است، Chevy اینجا کمی بهتر است، اما در کل فورد یک معامله بهتر است». و این اشکالی ندارد و شما کامیون را از او می خرید. خوب است، درست است؟ این چیز بدی در زندگی نیست. افراد زیادی با کمیسیون پول در می آورند. افراد زیادی در آنجا وجود دارند که مشاور املاک هستند، آنها با پورسانت حقوق می گیرند. این چیز بدی نیست که بابت کارمزد پرداخت شود.
شما فقط باید تشخیص دهید که اگر سوال شما این است که آیا ماشینم را تعویض کنم؟ و شما این سوال را از یک فروشنده خودرو بپرسید، پاسخ مثبت است و باید سال آینده دوباره آن را جایگزین کنید. شما نمی توانید این سوال را از آنها بپرسید. آیا باید بیمه نامه بخرم؟ می توانید از آنها بخواهید که در مورد ویژگی های این سیاست خاص به من بگویند. یا اگر یک نماینده مستقل است، می توانید به آنها بگویید، این کاری است که من می خواهم با سیاست انجام دهم. چه سیاستی برای من بهترین است؟ اما اگر از او بپرسید، آیا من به یک سیاست 20,000 دلاری در سال نیاز دارم یا 30,000 دلاری در سال؟ جواب 30,000 هست و شما فقط باید آن تضاد منافع بزرگ را تشخیص دهید، زمانی که با یک کارگزار سفارش داده شده سر و کار دارید و نه یک مشاور مالی امانتدار که هزینه ای را پرداخت می کنید تا به شما مشاوره بدون تعارض بدهد. این چیزی نیست که وقتی با کسی صحبت می کنید که این سیاست ها را می فروشد، به دست نمی آورید.
و به احتمال زیاد، علیرغم این واقعیت که شما مثال خود را ذکر کردید و من تجربه مشابهی را داشتم که وکیل شما شما را نزد یک مشاور مالی فرستاده است، واقعاً شما یک امانتدار نبوده است. این یک فروشنده بود که خود را به عنوان مشاور مالی درآورده بود. بنابراین اگر میخواهید بدانید که کسی واقعاً چیست، باید به نحوه دریافت حقوق آنها نگاه کنید. آیا بابت کمیسیون حقوق می گیرند؟ اگر چنین است، آنها یک فروشنده هستند. آیا آنها مانند یک وکیل یا حسابدار یا فقط یک مشاور مالی برای زمان خود هزینه پرداخت می کنند؟ سپس آنها نسبت به شما وفادارتر خواهند بود. بنابراین شما فقط باید بفهمید که مردم چگونه حقوق می گیرند و ساده لوح نباشید.
و این مشکل پزشکان است. ما فرض را بر این میگذاریم که به این دلیل که وقتی با یک پزشک دستگاه گوارش تماس میگیریم تا نظر او را در مورد اینکه با این بیمار که خون استفراغ میکند چه کنیم آنها تحت یک استاندارد عمل می کنند و فقط نیستند. این روشی نیست که دنیای تجارت کار میکند، و وقتی پزشکان این موضوع را یاد میگیرند، چشمنواز بزرگی است.
اسکات:
بنابراین جیم، من احساس میکنم میتوانم این سؤالها را بپرسم، اما احساس میکنم سرگرمکنندهتر است که به تو اجازه بدهم این سؤال را پاره کنی. برخی از بزرگترین اسطورهها، برخی از بزرگترین نقاط فروش که شما را به سختی در زمینه فروش از میان این افراد رد میکنند، کدامند، و رد آنها چیست؟
جیم:
خوب، خوب، اجازه دهید در مورد برخی از کاربردهایی که مردم برای ترغیب شما به خرید این چیزها استفاده می کنند صحبت کنیم. در اینجا یکی از موارد رایجی است که آنها آنجا پرتاب می کنند. برای اهداف برنامه ریزی املاک به این نیاز دارید. خوب، خوب، برخی از کاربردهای برنامه ریزی املاک از بیمه کل عمر وجود دارد. قبلاً یکی را با اعتماد غیرقابل برگشت ذکر کردم، اما اکثر مردم دارایی پیچیده ای ندارند. آنها حتی مجبور به پرداخت مالیات بر املاک نیستند. شما می توانید امروز بمیرید، اگر متاهل هستید، می توانید امروز با تقریباً 26 میلیون دلار در دارایی خود بمیرید و هیچ مالیاتی از املاک فدرال نپردازید. چیزی نپردازید، درست است؟ بنابراین بیایید فرض کنیم که شما اکنون یک میلیونر هستید، یک میلیون دلار دریافت کرده اید و ممکن است با 8 میلیون بمیرید. مشکل مالیات بر املاک نخواهید داشت. بنابراین این مرد در تلاش است تا راه حلی برای مشکلی که حتی ندارید به شما بفروشد. و حتی اگر مشکل مالیات بر املاک داشتید، اینطور نیست که بیمه تنها راهی است که می توانید برای آن پرداخت کنید.
فردی که برای مشکل مالیات املاک به بیمه کل زندگی نیاز دارد، کسی است که دارای 40 میلیون دلار است و 35 آن در مزرعه خانوادگی است. این مرد چگونه می خواهد مالیات املاک خود را بپردازد؟ او وقتی بمیرد هیچ نقدینگی نخواهد داشت و می خواهد آن مزرعه را بین دو نفر تقسیم کند. خب، حالا ممکن است به بیمه کل عمر نیاز داشته باشد. اما دکتر یا وکیل یا مهندس جو بلو که قرار است بمیرد و 8 میلیون دلار ارزش داشته باشد و بیشتر آن در دارایی های نقدی است، این مشکلی نیست. شما مالک هیچ گونه مالیات ملکی نیستید، و حتی اگر داشته باشید، می توانید آن را از دارایی های نقدی خود بپردازید. بنابراین هیچ چیز مهمی وجود ندارد.
اسکات:
خب من یه سوال در این مورد دارم و من گفتم که میخواهم آن را پاره کنم، اما یک سوال در آنجا دارم. در مقاله ای که خواندم و به ما انگیزه داد که از شما بخواهیم در این برنامه بیایید، شما می گویید که اگر می خواهید مزایای مرگ دائمی دریافت کنید، برای مثال، در این مورد استفاده کنید که هنوز محصولاتی بهتر از بیمه کل زندگی وجود دارد. ، مانند بیمه عمر همگانی بدون فسخ تضمین شده. آیا می توانید توضیح دهید که این چیست و آیا این موضع شما در حال حاضر همچنان ادامه دارد؟
جیم:
مطمئن. تفاوت بین این دو، باشه زندگی جهانی این بیمه نامه عمر دائمی و فوق العاده انعطاف پذیر، بیمه نامه عمر ارزش نقدی است. شما می توانید انواع مختلفی از کارها را با آن انجام دهید. بنابراین شما زندگی جهانی متغیر را می بینید و زندگی جهانی شاخص را می بینید و زندگی جهانی مستقیم را می بینید و زندگی جهانی تضمین شده را می بینید. و چه یک سیاست زندگی جهانی تضمین شده به سادگی یک سیاست مادام العمر است که ارزش نقدی انباشته نمی کند. و شما حق بیمه را هر سال می پردازید، از هر زمان، 25 یا 35 یا هر زمان دیگری تا روزی که بمیرید، و سپس هر سودی که باشد، دریافت می کنید. ممکن است یک میلیون دلار سود داشته باشد. و در مقایسه با خرید یک بیمه نامه کل زندگی که ارزش نقدی انباشته می کند، ممکن است حدود نیمی از آن هزینه داشته باشد. و بنابراین، اگر این چیزی است که شما نیاز دارید، مقدار مشخصی است که مهم نیست که چه زمانی بمیرید، چه الان بمیرید، چه در 1 سال دیگر بمیرید، اگر این چیزی است که نیاز دارید، زندگی تضمین شده جهانی راه ارزان تری برای به دست آوردن آن است. از تمام زندگی
اکنون، این منفعت مرگ بر اساس تمام عمر، با فرض اینکه همیشه سود سهامی را که پرداخت میکند دوباره سرمایهگذاری کنید، سود مرگ آن در واقع به مرور زمان افزایش مییابد. و بنابراین شما ممکن است یک میلیون دلار مزایای مرگ بخرید، و تا زمانی که 1 سال بعد بمیرید، ممکن است 50 میلیون دلار باشد، در حالی که این سیاست تضمین شده زندگی جهانی همچنان 2 میلیون دلار خواهد بود. بنابراین تفاوت بین این دو است، اما هزینه آن نصف است. و بنابراین شما باید به همه گزینه های خود نگاه کنید. اگر قصد دارید با یک بیمه نامه عمر دائمی ازدواج کنید، باید تمام گزینه ها و آنچه را که می توانید دریافت کنید را بدانید.
بسیار خوب، یکی دیگر از موارد استفاده ای که مردم شما را با آن می فروشند، که به نظر من یکی از احمقانه ترین موارد است، پرداخت هزینه دانشگاه است. منظورم این است که اکثر مردم، اکثر این سیاستها حتی برای 15 سال هم شکسته نمیشوند. این فقط به مجموع حق بیمه پرداختی شما برمی گردد. و بنابراین آنها میگویند، "اوه، بله، این را بخر و میتوانی در مقابل آن برای دانشگاه وام بگیری، و عالی است." خوب، عالی نیست. حتی بعد از 15 سال هم می شکنی، آن وقت است که به پول نیاز داری. رشد نکرده است. شما اساسا باید همه چیز را برای دانشگاه پس انداز می کردید. پول شما هیچ یک از کارهای سنگین را انجام نداد. بهتر است یک ملک اجاره ای بخرید و از درآمد حاصل از آن برای پرداخت هزینه های کالج استفاده کنید، یا از درآمد حاصل از آن برای پرداخت هزینه کالج بفروشید، یا از یک حساب 529 برای پرداخت هزینه کالج استفاده کنید، جایی که در واقع انتظار دارید سرمایه گذاری در آنجا رشد کند. شما همراه باشید سپس شما در حال خرید یک بیمه نامه کل زندگی برای پرداخت هزینه کالج هستید. پس این یکی از دلتنگی های خاص من است. من فکر می کنم استفاده وحشتناک از یک سیاست کل زندگی است.
با این حال رایج ترین آنها بازنشستگی است. این یکی دیگر از حساب های بازنشستگی است که به شما می گویند. این مانند Roth IRA است زیرا به روشی محافظت شده از مالیات رشد می کند. با رشد آن مالیات نمی پردازید، اما به خوبی حساب بازنشستگی نیست. اکنون، بنابراین، اگر قبلاً همه این موارد را تأمین کرده اید، Roth IRA خود و Roth IRA همسرتان و 403 (b) و 401 (a) و 457 (b) خود را در محل کار به حداکثر رسانده اید، و این کار را انجام داده اید. همه چيز. و بعد شما بروید، خوب، دیگر چگونه می توانم برای بازنشستگی پس انداز کنم؟ بگذارید چیزی را به شما معرفی کنم. شما فقط می توانید سرمایه گذاری کنید. شما با یک حساب مشمول مالیات یا یک حساب کارگزاری تماس بگیرید یا می توانید برخی از ملک های اجاره ای را خریداری کنید. هیچ محدودیتی در میزان پس انداز و سرمایه گذاری برای آینده وجود ندارد. فقط محدودیتی برای میزانی که می توانید در حساب های بازنشستگی قرار دهید وجود دارد. بنابراین وقتی این چیزها را به حداکثر برسانید، دیگر لازم نیست بروید، اوه، حدس میزنم الان باید یک بیمه عمر کامل بخرم.
می توانید برخی از املاک اجاره ای بخرید، می توانید یک سندیکای املاک و مستغلات بخرید، می توانید در حساب کارگزاری پیشتاز خود یک صندوق شاخص کل بورس را خریداری کنید. هیچ محدودیتی برای میزان سرمایه گذاری در حساب مشمول مالیات وجود ندارد. و حقیقت این است که بازده بیمه کل عمر بسیار ناچیز است، شما تقریبا همیشه، به خصوص در اوایل، وضعیت شما بهتر است، اگر سرمایه گذاری می کنید، سرمایه گذاری سنتی تری دریافت می کنید، چه سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات، هر چه باشد. اکثر مردم بازده بیمه کل زندگی را درک نمی کنند. شما این سیاست را می خرید، درست است؟ شما آن را بهعنوان این سرمایهگذاری میخرید، زیرا میخواهید تا پایان عمر آن را حفظ کنید، و بازگشت شما را تضمین میکند.
اگر آن را برای 50 سال آینده نگه دارید، بازگشتی که تضمین می کند حدود 2٪ در سال است. این چیزی است که به شما تضمین می کند. 2 درصد در سال این حتی تورم هم نیست، درست است؟ این یک بازده وحشتناک برای چیزی است که پول شما را به مدت 50 سال بند می آورد. بازده پیش بینی شده در حدود 5 درصد است. و در تجربه من، اکثر مردم به چیزی بین این دو دست می یابند. پس 3 یا 4 درصد. آیا این عالی است؟ خیر آیا قابل قبول است؟ حدس میزنم اگر با آن مشکلی ندارید، 50 سال چیزی را نگه دارید. اما اگر قرار باشد برای 50 سال سرمایه گذاری کنم، می خواهم به طور کلی بیش از 3 یا 4 درصد از آن درآمد کسب کنم.
میندی:
مدام می گویید سیاست بخر. روشی که شما آن را بیان می کنید این است که این یک خرید و تمام شده است، اما این درست نیست. این چند برابر است، شما هر ماه برای همیشه برای این بیمه نامه پرداخت می کنید.
جیم:
راههای مختلفی برای خرید بیمه نامه وجود دارد، و من از طرفداران روشهایی هستم که به شما امکان میدهند به جای آهستهتر، آن را سریعتر تأمین مالی کنید. شما می توانید تا آخر عمر هزینه کنید. این یک روش بسیار متداول برای فروش این سیاست ها است. اما قاعده کلی، اگر میخواهید بهترین بازده را از کل بیمه نامه زندگی دریافت کنید، این است که آن را در اسرع وقت تأمین کنید.
اسکات:
آیا می توانیم بگوییم حداقل بازگشت بد؟
جیم:
حداقل بد ممکن است راه بهتری برای گفتن آن باشد. اما همانطور که قبلاً اشاره کردم، میخواهید از اضافات پرداختی استفاده کنید، و در واقع میتوانید آنچه را که به آن سیاست پرداخت هفت یا ۱۰ پرداخت میگویند، در جایی که پس از هفت سال تمام شدهاید، دریافت کنید، به مدت هفت سال حق بیمههای سنگین پرداخت میکنید و پس از آن میتوانید پرداخت کنید. انجام شده. و دیگر نیازی به پرداخت حق بیمه ندارید. اما این چیزی نیست که بیشتر بیمه نامه های فروخته می شود. اکثر آنها، حق با شماست، شما هر سال پرداخت می کنید. بنابراین تمام کاری که هنگام خرید بیمه نامه انجام می دهید، بله، اولین پرداخت را انجام می دهید، اما همچنین تعهدی به پرداخت های آینده می دهید.
و این چیزی است که بسیاری از مردم را دیوانه می کند. آنها پنج، شش یا هفت سال است که این چیز را دارند، به آن نگاه می کنند و می گویند: «ای مرد، من حتی روی این چیز هم نشکسته ام و پول لازم را ندارم. من می خواهم با بچه هایم به تعطیلات بروم. من باید برای دانشگاه آنها پس انداز کنم. من حتی حساب های بازنشستگی خود را به حداکثر نمی رسانم زیرا تمام پول من صرف این سیاست احمقانه کل زندگی می شود. و آن وقت است که عصبانی می شوند، بازدهی خود را محاسبه می کنند، متوجه می شوند که هنوز منفی است، و سپس به سمت من می آیند و می گویند: "آیا این سیاست را کنار بگذارم؟"
اسکات:
بنابراین این سوال بعدی است، این است که اگر در آن موقعیت قرار بگیرید چه کاری انجام می دهید؟
جیم:
این سخت است زیرا حقیقت این است که بدترین بازده ها به شدت از جلو بارگذاری می شوند. 10 سال، 15 سال، 40 سال طول میکشد تا بسته به نحوه طراحی خطمشی، شکست بخورید. و این بدترین سالهای بازگشت است. اگر رفتید یک بیمه نامه بخرید و برگشتید، می خواهید یک سال بعد از شر آن خلاص شوید، ممکن است بازدهی شما منهای 33٪، منهای 50٪ باشد، چیزی شبیه به آن. این همان چیزی است که اگر بعد از یک سال این چیز را رها کنید، پس می گیرید. آن پول کجا رفت؟ به کمیسیون رفت. عاملی که آن را به شما فروخته است، پول آن جا رفته است و چه آن را در یک سال بریزید و چه 2 سال نگه دارید، باید به او حقوق داده شود. و بنابراین بازگشت های اولیه کاملاً وحشتناک هستند، و شما باید این را درک کنید. اما اگر بازده بلندمدت 5٪ تا XNUMX٪ باشد، خوب، باید بازدهی بهتری در جایی وجود داشته باشد.
اگر بازگشت بد در ابتدا باشد و خوب بعداً برگردد، و وقتی می گویم خوب، احتمالاً بدی کمتر روش درستی برای توصیف آن است. اما زمانی که تصمیم میگیرید یک بیمه نامه را کنار بگذارید، چه کاری باید انجام دهید، حتی اگر هرگز نباید آن را خریداری میکردید، آیا باید تصمیم بگیرید که آیا بازگشت به جلو قابل قبول است؟ و روشی که شما این کار را انجام می دهید این است که آنچه را که تصویر در حال خدمت یا تصویر نیرو نامیده می شود دریافت می کنید. و کاری که انجام میدهد این است که بازدهی را در آینده پیشبینی میکند و به شما نشان میدهد که بازده تضمینشده چه چیزی از آن نقطه به جلو میرود. و برخی از افرادی که آرزو می کنند هرگز سیاست خود را نمی خریدند و این کار را پس از 10 یا 15 سال داشتن آن انجام می دادند، تصمیم می گیرند: «اوه، ادامه دادن خیلی بد نیست. من انتظار دارم 4.5، 5٪ تخفیف برای این چیز داشته باشم." و آنها فقط تصمیم می گیرند آن را حفظ کنند.
و این اصلا غیرمعمول نیست، اینکه آنها چیزی را نگه می دارند که آرزو می کردند از ابتدا هرگز نمی خریدند. اما بسیاری از افراد چهار یا پنج، شش، هشت ساله میگویند: «هنوز از پولم استفاده بهتری دارم. من هنوز 8 درصد وام دانشجویی دارم و این بیمه نامه احمقانه کل زندگی را گرفتم.» می ریزند، ارزش نقدی شان را می گیرند و می روند. بدیهی است که اگر واقعاً نیاز قانونی به بیمه عمر دارید، ابتدا باید بیمه عمر مدت دار دریافت کنید. اما من بعد از هفت سال از کل بیمه عمرم کنار رفتم و هیچ پشیمانی از این بابت ندارم.
اسکات:
باشه. من می خواستم بپرسم، شما در این زمینه فوق العاده آگاه هستید. عزم روشنی برای دانستن همه چیز وجود دارد، بنابراین میتوانید هر بحثی را که فروشنده میآید و این موضوع را داشته باشد، شکست دهید. به نظر می رسد قبلاً یک خط مشی داشتید، من می توانم حدس بزنم که آیا اکنون یک خط مشی دارید یا نه، اما آیا می توانید تجربه خود را در مورد آن برای ما توضیح دهید؟
جیم:
حقیقت این است که من اگر نیاز به بیمه نامه داشتم با خرید بیمه نامه مخالف نبودم، یک بیمه نامه می خریدم. من مخالف آن نیستم. بیمه کردن من به خصوص آسان نیست. من چند عادت بد دارم من دوست دارم غواصی کنم، دوست دارم پرواز کنم، دوست دارم صخره نوردی و کوهنوردی و این جور چیزها بروم. بنابراین یک بیمه نامه برای من خیلی مقرون به صرفه نیست زیرا باید برای بیمه بیشتر بپردازم. اما اگر به یکی نیاز داشتم، یکی را می خریدم. اگر من یک نیاز برنامه ریزی املاک یا یک نیاز تجاری یا چیزی داشتم، هیچ مشکلی برای خرید بیمه نامه نداشتم. مشکلی که خریدم این بود که برای من کاملا نامناسب بود. کاملا نامناسب فروخته شد. و این راهی است که بیشتر بیمه نامه ها فروخته می شوند. آنها به کسی فروخته می شوند که واقعاً نیازی به آن ندارد. سیاست اشتباه فروخته شده است، برای به حداکثر رساندن کمیسیون برای نماینده طراحی شده است. این طراحی نشده است که به من کمک کند یا بهترین بازگشت ممکن یا هر چیز دیگری را به من بدهد.
پس من اینجا هستم، من دانشجوی پزشکی هستم، هیچ درآمدی ندارم. درآمد ندارم، دارایی ندارم. و من این بیمه نامه کوچک تمام عمر را توسط دوستم که به او اعتماد داشتم و یک کارآموز تابستانی در Northwestern Mutual بود فروخت. و این یک سناریوی بسیار رایج برای مردم است. و او همه چیزهای خوب را در مورد آن به من گفت و من گفتم: "خب، من مطمئناً می خواهم مسئولیت مالی داشته باشم و اکنون متاهل هستم، باید بیمه داشته باشم." و بنابراین من آن را خریدم. و من بازدهی خود را پس از هفت سال در آن سیاست محاسبه کردم. و بخشی از دلیلی که بازگشت بسیار وحشتناک است این است که یک سیاست نسبتا کوچک بود. بخشی از آن این بود که من در واقع بیمه نامه ای را نخریدم که برای بازدهی خوب طراحی شده بود. برای شروع سیاست خوبی نبود. اما به هر حال بازگشت من بعد از هفت سال جمعاً منهای 33 درصد بود. من هنوز بعد از هفت سال هنوز نشکن نشده بودم. و من خیلی تا شکستن فاصله داشتم.
اسکات:
بنابراین برای کسی که نمی داند منفی 33٪ در این زمینه به چه معناست، وقتی که پرداخت پول را متوقف کردید، آیا همه چیز را از دست داده اید؟ آیا تمام مواردی که در سیاست گذاشتید به صفر رسید؟ فایده ای داشت؟ آیا با بستن آن توانستید مقداری از این سیاست استخراج کنید؟
جیم:
من به خاطر ندارم که مبلغ دقیق چقدر بود زیرا این یک سیاست کوچک بود، اما برای سادگی بگوییم که 1,000 دلار در سال همان چیزی است که من پرداخت می کردم. بنابراین فرض کنید من پول پرداخت کرده ام، اکنون هفت سال گذشته است و من 7,000 دلار حق بیمه پرداخت کرده ام. و چیزی که احتمالاً در آن نقطه از آن دور شدم چیزی در حدود 4,500، 5,000 دلار بود. بنابراین چیزی وجود دارد. شما بدون هیچ چیز دور نمی شوید، اما هنوز هم پول خود را از دست داده اید. اینطور نیست که سرمایه گذاری خوبی بوده است. هفت سال، شما پول خود را بسته اید و بازدهی منفی از آن دارید. سخت است که در مورد آن به عنوان یک سرمایه گذاری هیجان زده شوید.
اسکات:
و آیا این در آن زمان نقد می شود؟ وقتی بیمه نامه را می بندید، آیا رویداد مشمول مالیاتی وجود دارد؟
جیم:
آره شما در حال تسلیم سیاست هستید و این یک رویداد مشمول مالیات است. در مورد من، من ضرر داشتم، بنابراین هیچ مالیاتی وجود ندارد. مبنای آن ارزش نقدی، کل مبلغ حق بیمه پرداختی است. و بنابراین من ضرر داشتم، بنابراین هیچ مالیاتی نمی دانستم. اگر برای مدت طولانی آن را داشته اید، ممکن است کمی سود داشته باشید که باید مالیات بر درآمد معمولی را بپردازید. اما حقیقت این است که اگر به اندازه کافی آن را داشته اید تا سود داشته باشید، ممکن است بخواهید آن را حفظ کنید، نه برای اینکه از پرداخت مالیات بر سود خودداری کنید، بلکه فقط به این دلیل که از سال های بد بازگشتی گذشته اید. حالا این مدتی طول می کشد. برخی از سیاستها، ممکن است 15 سال قبل از اینکه واقعاً از بین رفته باشید، از آن گذشته باشید.
اسکات:
آیا متوجه شده اید که در مفهوم تلاش برای جدا کردن کل بیمه نامه زندگی خود، تصور می کنم که این نیز در بسیاری موارد با جدایی از برنامه ریز مالی همراه است که آن را به شما فروخته و ممکن است بسیاری از دارایی های شما را مدیریت کند. آیا با آن سناریو برخورد کرده اید؟
جیم:
بله، منظورم این است که شرایط خیلی سخت تر است، درست است؟ زیرا نه تنها باید مشاور را اخراج کنید و از شر سیاست خلاص شوید، بلکه باید با این واقعیت کنار بیایید که به کسی اعتماد کرده اید و سپس آنها چیزی را به شما فروخته اند که شاید برای شما خوب نبوده است. و این دردناک است، شماره یک. شماره دو، سخت است زیرا ممکن است هنوز برای انجام آن به تنهایی صلاحیت نداشته باشید. بنابراین هر زمان که یک مشاور مالی را اخراج کردید، ابتدا باید برنامه را به جای کاری که قرار است بعد از اخراج او انجام دهید، دریافت کنید. و اگر از مشاور دیگری استفاده میکنید، ابتدا آن مشاور را دریافت کنید. از آنها بخواهید در این فرآیند کمک کنند، و آنها می توانند. آنها فقط از مشاور دیگر پول می گیرند. چیز مهمی نیست آنها یک فرم برای آنها می فرستند، آنها پول را برای آنها می فرستند، یک برگه را امضا می کنند که می گوید: "پرداختم به شما تمام شده است"، اگر شما هزینه ای معمولی به آنها می پردازید.
و سپس می توانید مستقیماً با شرکت بیمه تا آنجا که آن بیمه نامه را کنار بگذارید یا آن بیمه نامه را نقد کنید یا هر کاری که می خواهید انجام دهید، معامله کنید. اگر میخواهید خودتان این کار را انجام دهید، باید یک برنامه مالی مکتوب داشته باشید. اگر میخواهید خودتان یک سرمایهگذار باشید، باید خودتان بتوانید این طرح را بنویسید. اگر نمیخواهید خودتان سرمایهگذاری کنید، خوب، با قیمتی منصفانه مشاوره خوب استخدام کنید و سپس اجازه دهید آن شخص به شما کمک کند. اما بله، اگر فکر میکنید این شخص یک مشاور مالی واقعی است، قطعاً پیچیدهتر است.
اسکات:
بله، من فکر می کنم که این مورد بوده است. من اخیراً با شخصی صحبت کردم که متأسفانه در چنین موقعیتی قرار داشت که فکر می کنم چشمان آنها به بیمه نامه زندگی گران قیمتی که توسط مشاور مالی به آنها فروخته شده بود، به اضافه میلیون ها دلار، چند میلیون دارایی تحت مدیریت با آن مشاور مالی و صحبت این بود، من فکر میکنم باید بروید و یک مشاور مالی فقط با هزینه استخدام کنید، شاید از پلتفرمی مانند شبکه برنامهریزی XY استفاده کنید. ما هیچ وابستگی نداریم، اما مثل آن بچه ها. به آنها هزینه ای بپردازید که می تواند هزاران دلار باشد تا آن طرح را جمع آوری کنید و سپس طرح انتقال را مشخص کنید. و این یک تمرین بسیار دردناک، ترسناک و ایجاد اضطراب در آنجا است.
جیم:
کاملاً، اما به محض اینکه به سمت دورتر آن بروید، بسیار قدرتمند است. و آنچه شما باید متوجه شوید، اگر شنونده بیرون باشد و فکر کند، «آه، این وضعیتی است که من در آن هستم، احمقانه. حالا باید این کار را انجام دهم، اجازه دهید به شما قول بدهم، در انتهای تونل نور وجود دارد. تقریباً همه در یک مقطع زمانی این فرآیند را طی می کنند. و بنابراین احساس نکنید که تنها هستید. همه ما آن را انجام داده ایم. من انجامش داده ام. قبل از اینکه واقعاً سواد مالی پیدا کنم حداقل دو بار این کار را انجام داده ام. تقریباً همه سرمایه گذاران کت سفید این کار را انجام داده اند. به کسی اعتماد کردند شاید نباید اعتماد می کردند، چیزی خریدند شاید نباید می خریدند. و شما باید از آن خارج شوید. در غیر این صورت، منظورم این است که اگر این کار را نکنید، به عواقب آن فکر کنید. اگر 10 سال دیگر هنوز آنجا باشید، وحشتناک خواهد بود.
اسکات:
آره منظورم این است که اینجا واقعا جای تاسف دارد. فکر میکنی این افراد چه احساسی دارند، جیم، وقتی از سرمایهگذاری وحشتناک بیمه عمر و شاید مشکلات دیگری که با مشاور مالیشان کمک میکند که به این هزینههای بزرگ یا زیان بزرگ کمک میکند، آگاه میشوند؟
جیم:
منظورم این است که شما هم مانند من احساس خواهید کرد. احساس می کنید که آدم بدجنسی هستید، درست است؟ و هیچ راهی برای دور زدن آن وجود ندارد. و این همیشه برای مخاطبان من اتفاق می افتد. جراحان مغز و اعصاب، رادیولوژیست های مداخله ای. اینا آدمای گنگ نیستن آنها افراد بسیار باهوشی هستند، اما شاید بهترین درک را از نحوه عملکرد محصولات مالی نداشته باشند. و آنها با صنعتی تعامل کردند که برای بهره برداری از آنها طراحی شده است، که آنها را به عنوان نهنگ هایی می بیند که باید زوبین شوند. پس فکر نکنید که 100% تقصیر شماست. مطلقا اینطور نیست. هیچ کس این چیزها را در دبیرستان و دانشگاه یاد نمی گیرد. خودت باید یاد بگیری و حتی افراد بسیار باهوش این اشتباهات را مرتکب می شوند. بنابراین احساس نکنید که یک پرونده ناامید هستید یا خود را بیش از حد مورد ضرب و شتم قرار ندهید. فقط به اندازه ای که مشکل را حل کنید، خودتان را شکست دهید.
میندی:
بله، من می خواهم برجسته کنم که شما در حال کار هستید، من حتی نمی دانم یک رادیولوژیست مداخله ای چیست. من چندین دکتر را در توییتر دنبال می کنم و این اصطلاح را نمی دانم. این اصطلاح را نمی دانم این اصطلاح را نمی دانم اما پزشکان باهوش هستند. شما به طور خاص، شما در پزشکی اورژانس هستید. شما فقط در یک چیز تخصص ندارید. شما باید در مورد همه چیز چیزهای زیادی بدانید و سپس با کارشناسان تماس بگیرید. و این همان کاری است که شما با امور مالی خود نیز انجام می دهید. شاید زمان کافی برای مدیریت امور مالی خود را نداشته باشید. بنابراین شما با یک متخصص تماس می گیرید و آنها یک بازی واقعاً خوب صحبت می کنند. آنها به دلیلی فروشنده هستند. آنها با یک بیمه نامه عمر 30,000 دلار به یک دلیل به دست می آورند زیرا این یک چیز پرسود برای شرکت بیمه است.
بنابراین وقتی شما، من نمی خواهم بگویم که درگیر می شوید، اما این یک عبارت واقعا عالی است. بنابراین من می خواهم آن را بگویم. هنگامی که شما را به زمین فروش آنها مکیده، خود را کتک نزنید. اما همچنین ننشینید و نگویید: "خب، حدس میزنم که اکنون به این موضوع گیر کردهام." شما به آن گیر نکرده اید. شما نه با مشاور مالی گیر کرده اید، نه به سیاست های مزخرف گیر کرده اید. شما باید تغییری ایجاد کنید. پس به خودت قدرت بده درک کنید که حتی افراد باهوشی مانند پزشکان و وکلا و حتی افراد باهوش در فروش واقعا عالی جذب می شوند. من توسط زمین های فروش عالی جذب شده ام. شما ضررهای خود را کاهش می دهید و ادامه می دهید، و این اشتباه هزینه غرق شده چیست؟ شما قبلاً این پول را از دست داده اید. به از دست دادن بیشتر ادامه ندهید. شما قبلاً این حق بیمه ها را پرداخت کرده اید. به پرداخت بیشتر ادامه ندهید. اگر مشاور مالی شما کار نمی کند، در حال حاضر سودهایی را از دست داده اید که نمی توانید آنها را پس بگیرید، در ادامه به ضرر خود ادامه ندهید. شبکه برنامه ریزی XY مکانی عالی برای یافتن یک مشاور مالی با هزینه است.
مشاور مالی مبتنی بر کارمزد چیست؟ شما در همان ابتدای نمایش به آن اشاره کردید. من حتی نمی دانستم که هزینه ای وجود دارد. فکر میکردم یا بر اساس کمیسیون است یا فقط با هزینه. این یک چیز سرگرم کننده دیگر است، بنابراین مطمئن شوید که یک مشاور مالی فقط با هزینه دریافت می کنید، اما آنها آنقدر گران نیستند. اسکات چیزی در مورد هزاران دلار گفت. فکر میکنم کایل ماست، زمانی که برای اولین بار با او مصاحبه کردیم، مانند پنج سال پیش بود، اما زمانی که برای اولین بار با او مصاحبه کردیم، او چیزی در حدود 6، 800، 1,000 دلار بود تا وضعیت مالی و اهداف شما را بررسی کند و به شما ایده بدهد. باید انجام شود. از نظر استقلال مالی، این مانند یک قطره در سطل است.
اسکات:
میندی، من بیشتر به این موضوع نظر میدهم که شاید در زمینه انتقالی از این نوع ممکن است کار بسیار بیشتری برای جدا شدن از یک مشاور مالی موجود، انتقال مقادیر زیادی از داراییهایی که داخل یا خارج از حسابهای بازنشستگی هستند به یک حساب جدید نیاز داشته باشد. برنامه ریزی کنید، مطمئن شوید که هیچ رویداد مالیاتی در زمانی که این اتفاق می افتد وجود ندارد، مطمئن شوید که به درستی انجام شده است. این ممکن است چند هزار دلار باشد، اما اگر 2 میلیون دلار دارایی تحت مدیریت با برنامه ریز مالی خود و یک سیاست 50,000 دلاری در سال دارید، آن شخص قبلاً با فروش این سیاست برای شروع کارها، 40 دلار از شما سود کرده است و آنها سود می برند. احتمالاً 2 درصد دیگر که 50 کلان در سال در 2 میلیون دارایی در هر سال برای مدیریت است. این یک مثال خواهد بود. همه چیز متفاوت خواهد بود، بنابراین استخدام بسیار ارزان تر است، حتی اگر برای شما هزینه داشته باشد…
میندی:
همیشه بسیار ارزان تر
اسکات:
... پنج یا 10 دلار در آن سال اول برای دریافت مشاوره واقعا خوب برای راه اندازی آن.
جیم:
و مطمئناً، این نرخ ادامه در مشاوره مالی است. اگر به دنبال مشاوره مالی با کیفیت بالا هستید، باید انتظار داشته باشید که سالانه مبلغ چهار رقمی را بپردازید. چیزی بین 1,000 تا 10,000 دلار. این نرخ ادامه دارد. اکنون، اگر کارمزد AUM را پرداخت میکنید، 1% از داراییهای تحت مدیریت را پرداخت میکنید و 3 میلیون دلار دریافت میکنید، که هر سال 30,000 دلار در سال است. این خیلی بیشتر از نرخ است. بنابراین همانطور که داراییهای شما بالا میرود، باید در مورد هزینه AUM مذاکره کنید یا به کسی بروید که ساعتی یا یک کارمزد ثابت را دریافت میکند.
اسکات:
عالی. خوب، جیم، آیا چیز دیگری دارید که امروز در مورد بحث بیمه عمر در اینجا قبل از اینکه از اینجا خارج شویم، اضافه کنید؟
جیم:
اوه، من فقط به مردم هشدار می دهم که در مورد این چیزها بیاموزند، تعصب طبیعی علیه بیمه کل زندگی داشته باشند. بدانید که بیشتر اوقات برای شما مناسب نیست، اما موقعیتهایی وجود دارد که ممکن است منطقی باشد و اگر در یکی از آن موقعیتها قرار دارید نگاه کنید و آن را درک کنید، اشکالی ندارد، اما فقط تشخیص دهید که به آن نیاز ندارید. فقط به این دلیل که پول زیادی به دست می آورید یا فقط به این دلیل که متاهل هستید یا چیزی شبیه به آن. این دلیل نمی شود که همه باید یک بیمه نامه زندگی کامل داشته باشند.
اطلاعات زیادی در اینترنت وجود دارد که به نظر می رسد آن را با بیمه عمر مدت دار در نظر می گیرد. برابر نیست. بیش از 99٪ از بیمه نامه هایی که باید فروخته شوند، بیمه نامه های عمر مدت دار هستند. حقیقت این است که حدود 80 درصد از کل بیمه نامه های عمر قبل از مرگ تسلیم می شوند، و این چیزی است که برای کل زندگی شما طراحی شده است. بنابراین 80 درصد از مردم پشیمان هستند. وقتی از مخاطبان خودم از افرادی که این سیاستها را خریدهاند نظرسنجی کردم، ۷۵ درصد از خرید آن پشیمان شدند. بنابراین به خاطر داشته باشید که اگر این را بخرید، احتمال پشیمان شدن شما بسیار زیاد است.
میندی:
وای. 80 درصد افرادی که این بیمه نامه را خریداری می کنند ناراضی هستند و تا آخر راه را ادامه نمی دهند. دقیقاً یک آمار بسیار بد وجود دارد.
جیم:
بله، منظورم این است که این آمار من نیست. از انجمن آکچوئرها می آید.
اسکات:
آخرین مورد قبل از رفتن، می دانم که قبلاً آن را گفته ام. آیا می توانید توضیح دهید که در این زمینه چه معنایی مبتنی بر کارمزد در مقابل هزینه صرف می کند؟
جیم:
مبتنی بر هزینه اصطلاحی است که توسط صنعت برای گیج کردن شما استفاده می شود. به طور جدی. برای همین است. و قبلاً به همه تحت پورسانت پرداخت می شد، و سپس این روند وجود داشت که برای مشاوره مانند شما به یک وکیل یا حسابدار پرداخت می کنید، به جای پرداخت کمیسیون، هزینه پرداخت می کنید. و به این ترتیب آن افراد شروع به نامیدن خود را فقط با هزینه پرداخت کردند. خب، پس مردم میگویند، خوب، چرا من نمیتوانم کارمزد بگیرم و کمیسیون بگیرم؟ شاید بتوانم صندوق های سرمایه گذاری بارگذاری شده را بفروشم، بیمه کل زندگی را بفروشم و هزینه سالانه از آنها بگیرم، و آنها مجبور بودند برای آن نامی بیاورند، و این نام مبتنی بر کارمزد است. و همیشه با هزینه فقط اشتباه گرفته می شود. این فقط به معنای کمیسیون و کارمزد است.
اسکات:
مشاور مالی مبتنی بر حق الزحمه راهی عالی برای دستیابی به آزادی مالی در سنین پایین به نظر می رسد.
میندی:
برای مشاور مالی
جیم:
شما می توانید به عنوان یک مشاور مالی مشاوره خوبی بدهید و یک قتل انجام دهید. شما مجبور نیستید این کار را اشتباه انجام دهید. این یک حرفه بسیار پردرآمد است. شما می توانید این کار را به درستی انجام دهید، هزینه های عادلانه ای دریافت کنید، و همچنان بسیار بسیار خوب انجام دهید.
اسکات:
این بیشتر یک شوخی بود. آره. اما بله، مطمئنم که ما توسط برخی برنامهریزان مالی فوقالعاده مبتنی بر حقالزحمه که کار بزرگی انجام میدهند، شکست خواهیم خورد، اما ما از آن قدردانی میکنیم، جیم. این فوق العاده بوده است. واضح است که ... من نمی توانم تصور کنم که با کسی آگاه تر از شما در مورد این موضوع صحبت کنم، بنابراین من واقعاً از آن قدردانی می کنم. ما به این مقاله پیوند خواهیم داد که چرا بیمه کل زندگی یک مقاله سرمایه گذاری بد است که الهام بخش این پادکست خاص است، اما مردم از کجا می توانند درباره شما اطلاعات بیشتری کسب کنند؟
جیم:
خوب، نام تجاری The White Coat Investor است، و بنابراین اگر می خواهید به پادکست من گوش دهید، این سرمایه گذار کت سفید است. آیا می خواهید کتاب های من را بخوانید؟ همه آنها سرمایه گذار کت سفید را به نام خود دارند. وب سایت، همه آن در thewhitecoatinvestor.com متمرکز شده است.
اسکات:
عالی. خب خیلی ممنون ما واقعا قدردان آن هستیم. این کاملاً فوق العاده بود.
میندی:
متشکرم جیم، و به زودی با شما صحبت خواهیم کرد.
اسکات:
امروز با شما بودن فوق العاده بود
میندی:
بسیار خوب، جیم دال از سرمایه گذار کت سفید بود. این خیلی سرگرم کننده بود، اسکات. من همیشه هر زمان که در این برنامه با مردم صحبت می کنیم چیزهای جدیدی یاد می گیرم. ما در قسمت 139 جو ساول سیهی داشتیم که به طور کلی در مورد بیمه عمر صحبت می کرد. من فکر می کردم این یک قسمت واقعا عالی بود که در آن او در مورد حقایق بیمه عمر صحبت کرد، اما این قسمت واقعاً به این موضوع پرداخت که چرا کل زندگی احتمالاً برای شما ایده خوبی نیست.
اسکات:
اوه، منظورم این است که این مرد فوق العاده بود. سرمایهگذار کت سفید یک پلتفرم و منبع فوقالعاده نه تنها برای پزشکان، بلکه برای بسیاری از افراد دیگر است که میتوان در اینجا به آنها کمک کرد. و می توانید بگویید که جیم کمی انتقام جویی از صنعت بیمه عمر دارد و در نتیجه شاید یکی از آگاه ترین افراد جهان در این زمینه است که به هیچ وجه انگیزه ای برای فروش آن ندارد. شکل یا فرم پس چه افتخاری است که با او صحبت کنم.
منظورم این است که این فقط یک تفکیک باورنکردنی از همه استدلالهای مربوط به بیمه عمر است که او میتواند به نوعی منصرف کند، در حالی که میگوید، بله، چند مورد استفاده محدود وجود دارد، و یکی از آن موارد استفاده معدود میتواند نسبتاً برای یک مورد استفاده باشد. سرمایهگذار املاک و مستغلات ثروتمندی که میخواهد یک مانده چند میلیونی در مانده نقدی خود، در بیمه نامه عمر خود ایجاد کند، که میتواند به راحتی برای پروژههای خاص وام بگیرد. بنابراین اگر واقعاً این شما هستید، واقعاً با دقت فکر کنید. اما این یکی از معدود موارد استفاده ای خواهد بود که خارج از چند مورد دیگر که او به آنها اشاره کرده است، مرتبط خواهد بود و ممکن است برای درصد بسیار کمی از شنوندگان BP Money رخ دهد.
میندی:
بله، قطعا پس به طور کلی بیمه عمر. اگر از نظر مالی مستقل هستید، احتمالاً نیاز ندارید، ممکن است نیاز داشته باشید، اما احتمالاً ندارید. بیمه عمر ندارم اسکات، بیمه عمر داری؟
اسکات:
من بیمه نامه کامل عمر ندارم. من همچنین در حال حاضر یک بیمه نامه عمر طولانی ندارم، اگرچه ممکن است در آینده دوباره آن را بررسی کنم و نوعی تعادل را در آنجا بدست بیاورم.
میندی:
من یک سیاست چتری دارم. من انواع مختلفی از بیمه دارم. بیمه عمر کامل ندارم من بیمه عمر مدت ندارم، صرفاً به این دلیل که از نظر مالی مستقل هستیم، بنابراین خود بیمه شده ایم.
اسکات:
دقیقا.
میندی:
اگر اتفاقی برای ما بیفتد، باز هم از فرزندانمان مراقبت خواهند شد.
اسکات:
فلسفه ای که در اینجا برای بیمه عمر مشترک هستم، این است که بگویم، محافظت از سبک زندگی وابستگی من یا وارثانم پس از مرگم است. و بنابراین، اگر آزادی مالی برای من و خانوادهام به معنای 1.5 میلیون دلار ارزش خالص است و من 500,000 دارایی خالص داشته باشم، میخواهم اسپرد میلیون دلاری بین این دو عدد را بیمه کنم، احتمالاً با یک بیمه نامه مدت رو به کاهش. به طوری که وقتی پنج، 10 سال دیگر دارایی خالص من یک میلیون و هدفم یک میلیون و نیم است، الان فقط به 500,000 هزار بیمه و غیره نیاز دارم. این یک هنر برای آن است. یک حدس وجود دارد، اما کاهش مدت بیمه نامه چیزی است که واقعاً برای من جذاب خواهد بود اگر برای بیمه عمر بخرم، اگر دوباره شروع می کردم و البته وابستگی داشتم. من هرگز آن را نداشتم زیرا تا چند سال گذشته هرگز وابستگی نداشتم.
میندی:
بله، فکر می کنم بیمه عمر جای خودش را دارد، اما همیشه لازم نیست. بنابراین به وضعیت خود نگاه کنید، به شرایط خود نگاه کنید، به وضعیت مالی خود نگاه کنید و تصمیم بگیرید، آیا من به آن نیاز دارم؟ چقدر نیاز دارم؟ اجازه نده کسی با تو حرف بزند تحقیق خود را انجام دهید و خط مشی مناسبی را برای خود دریافت کنید، اگر این به معنای داشتن یک خط مشی است.
اسکات:
بنابراین، اگر دوست یا عضوی از خانواده دارید که در حال بررسی بیمه عمر است، لطفاً از او بخواهید ابتدا این قسمت را گوش کند یا دوباره مقاله سرمایهگذار کت سفید را بررسی کند، که ما در یادداشتهای برنامه در اینجا به آن پیوند خواهیم داد، چرا بیمه کل زندگی یک سرمایه گذاری بد است و افسانه ها را در thewhitecoatinvestor.com از بین می برد. برو آن مقاله را بخوانید یا از آنها بخواهید قبل از خرید بیمه عمر کامل از شخصی که قرار است 80 تا 100 درصد از حق بیمه سال اول کارمزد بگیرد، به این قسمت گوش دهند.
میندی:
باشه، اسکات، باید از اینجا برویم؟
اسکات:
اجازه دهید آن را انجام دهد
میندی:
این قسمت پادکست BiggerPockets Money را به پایان می رساند. او اسکات ترنچ است و من میندی جنسن هستم که در حال حاضر خیلی طولانی می گویم.
اسکات:
اگر از قسمت امروز لذت بردید، لطفاً یک بررسی پنج ستاره در Spotify یا Apple به ما بدهید. و اگر به دنبال محتوای پول بیشتری هستید، از کانال YouTube ما در youtube.com/biggerpocketsmoney دیدن کنید.
میندی:
BiggerPockets Money توسط Mindy Jensen و Scott Trench، تولید شده توسط Kailyn Bennett، ویرایش توسط Exodus Media، کپی رایت توسط Nate Weintraub ساخته شده است. در آخر، یک تشکر بزرگ از تیم BiggerPockets برای امکان پذیر ساختن این نمایش.
پادکست را اینجا تماشا کنید
[محتوای جاسازی شده]
به ما کمک کنید تا به شنوندگان جدید دسترسی پیدا کنیم آیتونز با گذاشتن امتیاز و بررسی برای ما! فقط 30 ثانیه طول می کشد. با تشکر! ما واقعا از آن قدردانی می کنیم!
در این قسمت ما پوشش می دهیم
- بیمه کل زندگی توضیح داد، و سود واقعی داشتن یک سیاست
- مدت بیمه عمر در مقابل بیمه کل زندگی و کدام یک برای پول شما بهتر است
- طرح های کمیسیون فروش و چرا کل بیمه نامه های عمر اینقدر گران هستند؟
- La شرایطی که یک بیمه نامه کل عمر منطقی است (و زمانی که اینطور نیست)
- توهم "بانکداری بی نهایت". و چرا این افزایش سرمایه تاکتیک آنقدرها که به نظر می رسد هوشمندانه نیست
- تکذیب ها تا دفعه بعد مشاور مالی شما سیاستی را در مورد شما اعمال کند
- مبتنی بر کارمزد در مقابل فقط کارمزد مشاوران مالی و بهترین منافع شما را در دل دارند
- و So خیلی بیشتر!
پیوندهایی از نمایش
با جیم ارتباط برقرار کن
آیا میخواهید در مورد حامیان مالی امروز بیشتر بدانید یا خودتان شریک BiggerPockets شوید؟ ما را بررسی کنید صفحه حامی!
یادداشت توسط BiggerPockets: اینها نظرات نوشته شده توسط نویسنده هستند و لزوماً نظرات BiggerPockets را نشان نمی دهند.
- محتوای مبتنی بر SEO و توزیع روابط عمومی. امروز تقویت شوید.
- پلاتوبلاک چین. Web3 Metaverse Intelligence. دانش تقویت شده دسترسی به اینجا.
- منبع: https://www.biggerpockets.com/blog/money-390
- :است
- 1 میلیون دلار
- $3
- $UP
- 000
- 1
- 10
- 100
- سال 15
- 2%
- سال 20
- 50 سال
- 70
- 8
- ٪۱۰۰
- a
- قادر
- درباره ما
- در مورد IT
- کاملا
- قابل قبول
- حساب
- حساب ها
- انباشتن
- رسیدن
- در میان
- واقعا
- اضافات
- مزیت - فایده - سود - منفعت
- نصیحت
- مشاور
- پس از
- در برابر
- عامل
- عاملان
- پیش
- هشدار
- معرفی
- اجازه می دهد تا
- تنها
- قبلا
- هر چند
- همیشه
- آمریکایی
- مقدار
- مقدار
- و
- سالیانه
- دیگر
- پاسخ
- هر جا
- استیناف
- اپل
- اعمال می شود
- با استفاده از
- قدردانی
- مناسب
- هستند
- استدلال
- استدلال
- ارتش
- دور و بر
- هنر
- مقاله
- AS
- دارایی
- همکاری
- At
- قابل دستیابی است
- وکیل
- جالب
- حضار
- نویسنده
- در دسترس
- میانگین
- به عقب
- زمینه
- بد
- بدی
- برج میزان
- بانک
- بانکداری
- اساسا
- اساس
- BE
- زیرا
- شدن
- تبدیل شدن به
- قبل از
- شروع
- شروع
- پشت سر
- بودن
- باور
- زنگ ها
- در زیر
- ذینفع
- سود
- بهترین
- شرط
- بهتر
- میان
- تعصب
- بزرگ
- بزرگترین
- اسکناس
- زیست شناسی
- بیت
- بلاگ
- وبلاگ ها
- خون
- فوت
- سهام
- کتاب
- مرز
- امانت گرفتن
- قرض گرفت
- قرض گرفتن
- خریداری شده
- گزاف گویی
- BP
- نام تجاری
- شکستن
- تفکیک
- شکستن
- به ارمغان بیاورد
- پهن
- شکست
- شکسته
- حق العمل
- آورده
- ساختن
- اتوبوس
- کسب و کار
- خرید
- خریداری کردن
- خرید
- خریداری می کند
- by
- محاسبه
- محاسبه
- صدا
- نام
- فراخوانی
- CAN
- می توانید دریافت کنید
- نمی توان
- سرمایه
- ماشین
- کارت
- اهميت دادن
- کاریابی
- Осторожно
- حمل
- مورد
- موارد
- پول دادن و سكس - پول دادن و كس كردن
- اتفاقی
- دسته بندی
- محور
- مدیر عامل شرکت
- معین
- قطعا
- صندلی
- شانس
- شانس
- تغییر دادن
- کانال
- مشخصات
- بار
- بار
- ارزان تر
- بررسی
- فرزندان
- آهک
- را انتخاب کنید
- موقعیت
- ادعای
- واضح
- بالا رفتن
- بالا رونده
- نزدیک
- بسته
- میزبان مشترک
- وثیقه
- کالج
- COM
- ترکیب
- بیا
- اظهار نظر
- کمیسیون
- کمیسیون
- تعهد
- مشترک
- شرکت
- مقایسه
- شایسته
- به طور کامل
- بغرنج
- مفهوم
- تضاد
- اشتباه
- عواقب
- با توجه به
- به طور مداوم
- محتوا
- زمینه
- ادامه دادن
- کمک
- گفتگو
- تبدیل
- متقاعد کردن
- سرد
- copywriting است
- هزینه
- مقرون به صرفه
- هزینه
- میتوانست
- زن و شوهر
- دوره
- پوشش
- ایجاد
- ایجاد شده
- اعتبار
- کارت اعتباری
- در حال حاضر
- برش
- روز
- مقدار
- معامله
- مرگ
- دهه
- تصمیم گیری
- مصمم
- تصمیم گیری
- عمیق تر
- قطعا
- وابستگی
- بستگی دارد
- بستگی دارد
- توصیف
- طراحی
- با وجود
- دقیق
- جزئیات
- تعیین
- DID
- مردن
- تفاوت
- مختلف
- مشکل
- سخت کوشی
- مستقیم
- جهت
- مستقیما
- از کار افتادگی
- غیر فعال
- كشف كردن
- کشف
- گفتگو
- منصرف کردن
- سود سهام
- سود سهام
- دکتر
- پزشکان
- نمی کند
- عمل
- دلار
- دلار
- آیا
- پایین
- رویاها
- قطره
- رها کردن
- موادی که موقتا برای استعمال انبار میشود
- نسخه های تکراری
- در طی
- مرگ
- هر
- پیش از آن
- در اوایل
- کسب درآمد
- سود
- به آسانی
- تعلیم دادن
- آموزش
- هر دو
- جاسازی شده
- اورژانس
- قدرت دادن
- توانمندسازی
- مهندس
- مهندسی
- کافی
- قسمت
- به خصوص
- اساسا
- املاک
- حتی
- واقعه
- در نهایت
- تا کنون
- هر
- هر روز
- هر کس
- همه چیز
- کاملا
- مثال
- تبادل
- برانگیخته
- ورزش
- موجود
- مهاجرت
- انتظار
- انتظار می رود
- مخارج
- گران
- تجربه
- کارشناس
- کارشناسان
- توضیح دهید
- توضیح داده شده
- عصاره
- خیلی
- چشم ها
- نما
- منصفانه
- منصفانه
- سقوط
- آشنا
- خانواده
- پنکه
- طرفداران
- خارق العاده
- مزرعه
- FAST
- چربی
- امکانات
- فدرال
- پرداخت
- هزینه
- همکار
- کمی از
- داستان
- رشته
- زمینه
- شکل
- آمار و ارقام
- سرمایه گذاری
- دنیای مالی
- امور مالی
- مالی
- استقلال مالی
- سواد مالی
- محصولات مالی
- به لحاظ مالی
- مالی
- پیدا کردن
- پایان
- آتش
- نام خانوادگی
- رفع
- صاف
- قابل انعطاف
- به دنبال
- برای
- گدار
- برای همیشه
- فرم
- انجمن
- به جلو
- یافت
- موسس
- رایگان
- آزادی
- جمعه
- دوست
- از جانب
- جلو
- سرگرمی
- عملکرد
- صندوق
- بودجه
- بودجه
- بودجه
- آینده
- افزایش
- عایدات
- بازی
- سوالات عمومی
- عموما
- دریافت کنید
- گرفتن
- دادن
- می دهد
- دادن
- Go
- هدف
- اهداف
- می رود
- رفتن
- خوب
- بزرگ
- خواربار
- زمین
- شدن
- رشد کرد
- رشد می کند
- رشد
- ضمانت
- تضمین شده
- تضمین می کند
- مهمان
- مرد
- هک
- نیم
- دسته
- رخ دادن
- اتفاق می افتد
- سخت
- هاردکور
- آیا
- داشتن
- سلامتی
- سالم
- شنیدن
- شنیده
- به شدت
- سنگین
- بلند کردن سنگین
- برگزار شد
- کمک
- کمک کرد
- کمک می کند
- اینجا کلیک نمایید
- پنهان
- زیاد
- عملکرد بالا
- نماد
- استخدام
- تاریخ
- اصابت
- نگه داشتن
- برگزاری
- بیمارستان
- میزبان
- خانه
- چگونه
- چگونه
- HTTPS
- بزرگ
- صدها نفر
- i
- من می خواهم
- اندیشه
- ضمنی
- in
- انگیزه
- مشوق
- شامل
- از جمله
- درآمد
- مالیات بر درآمد
- باور نکردنی
- بطور باور نکردنی
- استقلال
- مستقل
- شاخص
- صنعت
- تورم
- اطلاعات
- الهام بخش
- در عوض
- بیمه
- صنعت بیمه
- هوشمند
- تعامل
- اثر متقابل
- علاقه
- نرخ بهره
- علاقه مند
- جالب
- اینترنت
- مصاحبه
- مصاحبه
- معرفی
- معرفی می کند
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذار
- سرمایه گذاران
- شامل
- آیفون
- IRA
- IT
- ITS
- جیم
- کار
- سفر
- JPG
- نگاه داشتن
- بچه
- بچه ها
- نوع
- دانستن
- دانش
- شناخته شده
- زبان
- بزرگ
- نام
- راه اندازی
- قانون
- وکیل
- پرش
- یاد گرفتن
- آموخته
- یادگیری
- ترک کردن
- ترک
- وام دهنده
- سطح
- LG
- کتابخانه
- زندگی
- سبک زندگی
- بلند کردن اجسام
- سبک
- پسندیدن
- احتمالا
- محدود
- محدود شده
- لاین
- ارتباط دادن
- مایع
- نقدینگی
- فهرست
- ذکر شده
- سواد
- سواد آموزی
- کوچک
- زنده
- زندگی
- وام
- وام
- طولانی
- مدت زمان طولانی
- دراز مدت
- دیگر
- نگاه کنيد
- نگاه
- به دنبال
- از دست دادن
- شکست
- خاموش
- تلفات
- خیلی
- عشق
- کم
- نافع
- ساخته
- عمده
- ساخت
- پول را
- باعث می شود
- ساخت
- مرد
- مدیریت
- مدیریت
- مدیریت
- بسیاری
- بازار
- ماده
- ماده
- حداکثر
- بیشینه ساختن
- به معنی
- گوشت
- رسانه ها
- پزشکی
- پزشکی
- دیدار
- عضو
- ذکر شده
- روش
- با دقت
- قدرت
- میلیون
- میلیون دلار
- میلیونر
- میلیون ها نفر
- ذهن
- ذهنیت
- اشتباهات
- مولکولی
- لحظه
- پول
- بازار پول
- ماه
- بیش
- اکثر
- حرکت
- چندگانه
- متقابل
- صندوق سرمایه گذاری مشترک
- نام
- طبیعی
- نزدیک
- لزوما
- لازم
- نیاز
- ضروری
- نیازهای
- منفی
- خالص
- شبکه
- جدید
- نیویورک
- بعد
- یادداشت
- رمان
- عدد
- تعداد
- of
- دفتر
- خوب
- on
- ONE
- آنلاین
- باز کن
- عملیاتی
- نظر
- دیدگاه ها
- فرصت ها
- مخالف
- گزینه
- سفارش
- عادی
- منشاء
- در اصل
- دیگر
- در غیر این صورت
- خارج از
- به طور کلی
- مروری
- خود
- پرداخت
- دردناک
- مقاله
- پدر و مادر
- بخش
- ویژه
- ویژه
- شریک
- شرکای
- همکاری
- عبور
- گذشته
- بیمار
- پرداخت
- پرداخت
- پرداخت
- مبلغ پرداختی
- کشور
- مردم
- درصد
- کامل
- انجام
- شاید
- دائمي
- شخص
- شخصی
- فوق العاده
- فلسفه
- پزشک
- برگزیده
- قیر
- زمین
- محل
- برنامه
- برنامه ریزی
- سکو
- افلاطون
- هوش داده افلاطون
- PlatoData
- بازیکن
- لطفا
- به علاوه
- پادکست
- نقطه
- نقطه
- سیاست
- سیاست
- ممکن
- پست
- پتانسیل
- حق بیمه
- آماده
- زیبا
- قیمت
- در درجه اول
- نخستین
- شاید
- مشکل
- مشکلات
- درآمد حاصل
- روند
- تولید کردن
- ساخته
- تهيه كننده
- محصول
- محصولات
- حرفه
- حرفه ای
- حرفه ای
- سود
- پیش بینی
- پروژه ها
- وعده
- املاک
- ویژگی
- پیشنهاد
- محافظت از
- محفوظ
- کشیدن
- خرید
- خرید
- هدف
- اهداف
- تحت فشار قرار دادند
- قرار دادن
- کیفیت
- سوال
- سوالات
- سریع
- سریعتر
- به سرعت
- نادر
- نرخ
- نسبتا
- رتبه
- رسیدن به
- خواندن
- مطالعه
- واقعی
- املاک و مستغلات
- تحقق بخشیدن
- متوجه
- تحقق
- مسکن
- دلیل
- معقول
- دلایل
- تازه
- به رسمیت شناختن
- شناختن
- به رسمیت می شناسد
- اشاره
- پشیمانی
- تاسف
- منظم
- سرمایه گذاری مجدد
- نسبتا
- مربوط
- باقی مانده
- به یاد داشته باشید
- به طور مکرر
- جایگزین کردن
- نشان دادن
- تحقیق
- منابع
- مسئوليت
- مسئوليت
- REST
- نتیجه
- بازنشستگی
- حساب بازنشستگی
- برگشت
- عودت
- بازده
- این فایل نقد می نویسید:
- خلاص شدن از شر
- سنگ
- نقش
- اتاق
- روث ایرا
- دور
- به طور معمول
- قانون
- دویدن
- در حال اجرا
- سعید
- دلیل
- حقوق
- فروش
- حراجی
- فروشنده
- فروشندگان
- فروشنده
- همان
- ذخیره
- پس انداز
- حساب پس انداز
- کلاهبرداری
- سناریو
- طرح ها
- مدرسه
- ثانیه
- بخش
- به نظر می رسد
- بخش
- فروش
- فروش
- فروش
- در حال ارسال
- حس
- تنظیم
- هفت
- چند
- شکل
- اشتراک گذاری
- خريد كردن
- کوتاه
- باید
- نشان
- نشان می دهد
- امضاء
- مشابه
- به سادگی
- وضعیت
- شرایط
- شش
- به آرامی
- کوچک
- هوشمند
- So
- جامعه
- فروخته شده
- راه حل
- برخی از
- کسی
- چیزی
- یک جایی
- بزودی
- سخن گفتن
- ویژه
- متخصص
- به طور خاص
- صرف
- انشعاب
- حامیان
- Spotify
- گسترش
- ایستادن
- استاندارد
- ستاره
- شروع
- آغاز شده
- راه افتادن
- وضعیت
- ماندن
- هنوز
- موجودی
- بازار سهام
- سهام
- توقف
- متوقف شد
- opbevare
- داستان
- راست
- دانشجو
- موضوع
- مشترک
- چنین
- ناگهانی
- شکایت
- تابستان
- ابرقدرت
- سویسی
- سندیکایی
- سیستم های
- تاکتیک
- گرفتن
- طول می کشد
- صحبت
- سخنگو
- مالیات
- عوارض
- تعلیم
- تیم
- فنی
- قوانین و مقررات
- که
- La
- آینده
- جهان
- شان
- آنها
- خودشان
- آنجا.
- اینها
- چیز
- اشیاء
- تفکر
- سوم
- به طور کامل
- فکر
- هزاران نفر
- سه
- از طریق
- سراسر
- گره خورده است
- روابط
- زمان
- بار
- نوک
- به
- امروز
- امروز
- با هم
- توالت
- فردا
- هم
- بالا
- موضوع
- جمع
- لمس کرد
- نسبت به
- طرف
- علامت تجارتی
- تجارت
- سنتی
- رونوشت
- انتقال
- ترجمه کردن
- سفر
- درمان
- روند
- کامیون
- درست
- اعتماد
- مورد اعتماد
- اعتماد
- دور زدن
- دو برابر
- توییتر
- انواع
- نوعی
- چتر
- غیر معمول
- زیر
- فهمیدن
- درک
- مایه تاسف
- جهانی
- غیر معمول
- us
- استفاده کنید
- مورد استفاده
- معمولا
- مرخصی
- ارزش
- پیشتاز
- مختلف
- در مقابل
- تصویری
- چشم انداز
- نمایش ها
- بازدید
- vs
- راه می رفت
- راه رفتن
- خواسته
- مسیر..
- راه
- سایت اینترنتی
- خوش آمد
- خوب
- نهنگ ها
- چی
- چه شده است
- چه
- که
- در حین
- سفید
- WHO
- اراده
- مایل
- پیروزی
- با
- خروج
- شگفت انگیز
- کلمات
- مهاجرت کاری
- کارگر
- با این نسخهها کار
- جهان
- بدترین
- با ارزش
- ارزشمند
- خواهد بود
- نوشتن
- کتبی
- اشتباه
- سال
- سال
- بازده
- جوان
- شما
- خودت
- یوتیوب
- زفیرنت
- صفر