رایلی کمبل یکی از آن مربیان مشتاقی نیست که همیشه رویای رهبری کلاس درس خود را داشت یا در دوران بزرگ شدن با دوستانش مدرسه بازی می کرد.
برای مدتی، او در واقع فکر میکرد که ممکن است وارد صنعت مهماننوازی شود - و یک مرتبط را دنبال کرد مسیر آموزش حرفه ای و فنی (CTE). در دبیرستانش
اما مجموعه ای از اتفاقات غیرمنتظره باعث شد که او در برنامه های خود تجدید نظر کند.
در کلاس دهم، برای مقداری پول اضافی، کمپبل از طریق یک برنامه سوادآموزی در زادگاهش واشنگتن دی سی، برای آموزش دانش آموزان دبستانی ثبت نام کرد. این برنامه بعداً به او فرصتی داد تا اولین کتاب کودکان خود را در سن 10 سالگی تالیف و منتشر کند.
سپس، در طول سال آخر، کمپبل در برخی از دوره های آموزشی کالج ثبت نام کرد.
آن کلاسهای ثبتنام دوگانه، این قرارداد را امضا کردند: کمپبل معلم میشد.
کمپبل اکنون در دانشگاه آمریکایی تحصیل می کند و در آنجا شرکت می کند برنامه همکاران تدریس، که به او یک بورس تحصیلی کامل اعطا کرد و طیف وسیعی از منابع و پشتیبانی را به مربیان مشتاق ارائه می دهد، مانند مربیگری معلم.
حالا او که دانشجوی دانشگاه است، به گذشته نگاه نکرده است. هر مرحله از راه، اعتبار بیشتری برای او فراهم کرده است که او به آموزش تعلق دارد - و این رشته به دیدگاه، شفقت او و رویکرد دانش آموز محور او نیاز دارد.
در مجموعه معلم آینده، ما افرادی را در برنامههای آمادهسازی معلم معرفی میکنیم که به زودی وارد کلاسهای درس خودشان میشوند تا بفهمند چه چیزی آنها را به این رشته کشاند و چه انگیزهای آنها را برای ماندن در زمانی که بسیاری از همسالانشان در حال انتخاب رشتههای دیگر هستند. مسیرهای شغلی و حرفه ها این ماه، ما رایلی کمبل را به نمایش می گذاریم.
مصاحبه زیر برای وضوح ویرایش و فشرده شده است.
EdSurge: اولین خاطره شما از یک معلم چیست؟
رایلی کمبل: I think my earliest memory is of my first grade teacher. She was really open to letting students bring their own experiences into the classroom. That’s such a big concept for first grade. One of my classmates had written and published a book as a first grader — with the help of his parents, obviously — and she allowed him to read his story to the class. That got us really excited about reading. That was my first introduction to really liking reading.
چه زمانی متوجه شدید که می خواهید خودتان معلم شوید؟
این کمی داستان است. بنابراین من به دبیرستان بالو رفتم، که اینجا در واشنگتن دی سی است، در بخش 8. دبیرستان بالو و تعدادی دبیرستان دیگر در دی سی برنامه خواندنی دارند به نام رسیدن به ادغام. It is an afterschool program where high school students are hired and trained to tutor elementary school students to try to improve their reading scores. I worked with Reach for a long time, but I didn’t really have a desire to be an educator. I just liked the money.
But it was honestly that program that inspired me to think, ‘Oh, I can do this.’ During my first year, it was only me and one other tutor, and at first we worked with students one-on-one. But by the end of the year, the two of us were tutoring an entire class of students, and I was able to manage it quite well. That’s where I kind of had an inkling of, like, ‘This might be something that I can go into.’
Reach also has a summer program where students choose a literacy project to work on and present at the end of the summer. Two years in a row, I chose to do a book project. So I’m a published author of two children’s books, and it was that experience of writing the children’s books that made me go from, ‘This may be something that I can possibly do,’ to, ‘This is something I really want to do.’
Still, I wasn’t exactly sure. You hear that teachers don’t get paid a lot, and I wasn’t sure if I had a passion for education, or if I just liked working with children.
بعد در سال آخر شروع کردم دوره های ثبت نام دوگانه در دانشگاه آمریکایی، و من کاملاً عاشق شدم. من یک دوره به نام مدارس و جامعه و دیگری به نام عدالت اجتماعی در آموزش شهری را گذراندم. من حتی نمی توانم توضیح دهم که چقدر در آن کلاس ها احساس روشنگری کردم. این به نوعی تجربه من به عنوان یک معلم خصوصی و تجربه من به عنوان یک دانش آموز دبیرستانی و کالج را با ثبت نام دوگانه به هم گره زد - و جنبه ای از تحصیل را به من نشان داد که قبلاً ندیده بودم.
I think that it was a combination of those experiences that really made me feel, by the time I finished my dual enrollment program, that this was definitely what I wanted to do, that education is my passion. I can’t say it was one particular thing, but just a series of events that pushed me into this pathway.
از دو کتابی که منتشر کردید بگویید.
کتاب اول نام داردمرد بالا!” and I’m a co-author with two other students, plus we had an illustrator. I was 16 years old when this book came out. We wrote it during the summer of 2019, when I was transitioning from 10th grade to 11th grade. Me and my co-authors really wanted to have a book that was about social justice, especially with the current political climate.
ما این کتاب را برای کودکان نوشتیم, particularly little boys in elementary school, to let them know that their feelings and emotions are valid and there’s nothing wrong with expressing them. We also wanted the book to be reflective of our city, so the entire story is set in D.C. We have references to landmarks in the city like a popular baseball field.
تابستان بعد که سال شیوع کووید بود، دوباره در برنامه بودیم و می خواستیم کتاب دومی را منتشر کنیم. ما همین روند را دنبال کردیم - برای نوشتن داستانمان همکاری کردیم - اما از طریق زوم که بسیار سخت بود.
کتاب دوم، «دیارو خیلی متفاوت نیست,” was inspired by one of my co-authors, Diarou. (I worked with different co-authors for each book.) She was a newcomer to Reach, and she is from Guinea, in Africa, and she’s one of the sweetest people ever. We wrote the story based on her experience as an immigrant — coming to a new country, joining a new school, struggling to connect with people and then finding community through language. We published that one in November 2020.
من دوست داشتم برای بچه ها داستان بنویسم در مورد اینکه خودشان را پیدا کنند و همان چیزی باشند که هستند و خودشان را به گونه ای که راحت ترین احساس می کنند بیان کنند.
You’re also part of the Teaching Fellows program at American University, right? Tell me about that.
آره. بنابراین یکی از شگفت انگیزترین چیزها در مورد آن این است که پس از فارغ التحصیلی، شغلی در مدارس دولتی دی سی تضمین شده است. وقتی مدرکم را گرفتم، با علم به اینکه وقتی فارغ التحصیل می شوم، شغلم تضمین شده است، وزن کلی از دوش من برداشته می شود.
It’s also great because as fellows, we will still have contact with the faculty that run the fellowship program — the same people that we’ve been building relationships with over four years will mentor us for our first five years after graduation. They will check in on us, and that’s a guarantee. I really appreciate that because I’m a little scared to be a first-year teacher.
The fellowship is one of the best things that’s ever happened to me, and I genuinely mean that. I love the support from the faculty and staff at AU that we get. They are very diligent about making sure that we have access to opportunities. Whatever we need, they make sure that we can get it. Transportation is not a problem, access is not a problem.
رهبران دائماً ما را بررسی می کنند. بهترین کلمه برای توصیف این یاران «حمایت» است. آنها به معنای واقعی کلمه تمام تلاش خود را انجام می دهند تا اطمینان حاصل کنند که تا حد امکان از ما حمایت می شود.
چرا می خواهید معلم شوید؟
I want to reignite the fire — or ignite the fire, for some people — of education. If students find joy in learning at a very young age, then they’ll find joy in learning when they’re older and then we can continue the cycle of learning.
آیا تجربه خودتان در مدرسه تا حد زیادی مثبت بود یا تا حد زیادی منفی، و چگونه این رویکرد شما را به تدریس نشان می دهد؟
I had a couple of negative experiences with teachers, but even those experiences helped to inform my decisions as an educator now, because I saw what I didn’t want my own students to experience. For example, my fourth grade teacher would single people out, she would yell, she literally split the classroom in half — dividing ‘good’ and ‘bad’ students. Looking back, I know I definitely do not want to be like her. I believe in restorative teaching practices.
But overall, I would say I had a quite positive experience, especially in high school because a lot of people were rooting for me. I was valedictorian when I graduated. I had straight A’s my entire high school career.
I had one teacher, Ms. Graham, who is the sweetest lady on earth, and she really made me feel like I belonged. And she was a new teacher. I didn’t know it until after I had already felt attached to her, but it was her first year teaching. When I look back at how confident she seemed her first year teaching, I’m like, ‘Wow, I can be that teacher, and the students wouldn’t even know [it’s my first year].’
چه چیزی شما را به آینده شغلی خود امیدوار می کند؟
نسل پشت سر من
ترم گذشته هفتهای چند بار در کلاس پنجم ابتدایی برای کلاس یادگیری خدمت کار میکردم و اولین بار بود که با گروه بزرگتری از دانشآموزان [ابتدایی] کار میکردم. وقتی بچه بودم مرا به یاد خودم انداختند. تقریباً تک تک دانشآموزان آن کلاس برای یادگیری هیجانزده بودند، و حتی دانشآموزانی که هیجانزده نبودند، آماده گفتگو در مورد علت آن بودند. من هنوز هم می توانستم با آنها ارتباط برقرار کنم، به دلیل برخی از رویکردهای آموزشی که در دانشگاه آمریکایی یاد گرفتم.
A lot of people are complaining about students today, but I’m seeing the exact opposite — kids who are brilliant and want to learn. You just have to pique their interest.
چه چیزی باعث توقف یا نگرانی شما در مورد معلم بودن می شود؟
One thing is the pay. I’m aware of how much I’ll be getting paid, but that doesn’t mean that the salary that teachers are making is OK. And I’m really lucky because teachers in D.C. get paid more than [most] teachers across the U.S.
من در واقع با معلمی متفاوت در کلاس آموزشی خدمت خود شروع کردم، زیرا حتی یک هفته از کارم با او نگذشته بود که اولین معلم آن را ترک کرده بود. معلمان بیش از حد کار می کنند و مورد توجه قرار نمی گیرند. بسیاری از آنها استرس دارند و زمین را ترک می کنند.
I’m just really scared that at some point there are not going to be enough teachers to meet the demands of students and that education is going to worsen. I really hope that it doesn’t get to that point.
چرا رشته در حال حاضر به شما نیاز دارد؟
You can never have enough teachers, and having a diverse teacher workforce is so important because students are so very diverse. Even though my particular experience may not be unique, it’s an experience that maybe one student — or even one other teacher — has never heard before. And having diverse perspectives in as many spaces as possible is important to fostering a culturally responsive education and a strong classroom community.
- محتوای مبتنی بر SEO و توزیع روابط عمومی. امروز تقویت شوید.
- PlatoData.Network Vertical Generative Ai. به خودت قدرت بده دسترسی به اینجا.
- PlatoAiStream. هوش وب 3 دانش تقویت شده دسترسی به اینجا.
- PlatoESG. کربن ، CleanTech، انرژی، محیط، خورشیدی، مدیریت پسماند دسترسی به اینجا.
- PlatoHealth. هوش بیوتکنولوژی و آزمایشات بالینی. دسترسی به اینجا.
- منبع: https://www.edsurge.com/news/2024-01-23-this-children-s-book-author-and-future-teacher-wants-to-help-ignite-joy-in-learning
- : دارد
- :است
- :نه
- :جایی که
- $UP
- 10th
- 13
- 16
- 20
- 2019
- 2020
- 8
- a
- قادر
- درباره ما
- در مورد IT
- کاملا
- دسترسی
- در میان
- واقعا
- افریقا
- پس از
- از نو
- سن
- مجاز
- تقریبا
- قبلا
- همچنین
- همیشه
- شگفت انگیز
- آمازون
- امریکایی
- an
- و
- دیگر
- قدردانی
- روش
- رویکردها
- هستند
- AS
- مشتاق
- At
- نویسنده
- اهدا
- مطلع
- به عقب
- بیسبال
- مستقر
- BE
- زیرا
- شدن
- بوده
- قبل از
- پشت سر
- بودن
- باور
- متعلق
- بهترین
- بزرگ
- بیت
- کتاب
- کتاب
- درخشان
- به ارمغان بیاورد
- بنا
- دسته
- اما
- by
- نام
- آمد
- کمپبل
- CAN
- می توانید دریافت کنید
- کاریابی
- پول دادن و سكس - پول دادن و كس كردن
- مرکز
- CFM
- بررسی
- بررسی
- فرزندان
- را انتخاب کنید
- انتخاب
- را انتخاب
- شهر:
- وضوح
- کلاس
- کلاس ها
- کلاس درس
- اقلیم
- نویسنده مشترک
- مربی
- مربیگری
- همکاری
- کالج
- ترکیب
- راحت
- آینده
- انجمن
- مفهوم
- مطمئن
- اتصال
- به طور مداوم
- تماس
- ادامه دادن
- گفتگو
- میتوانست
- کشور
- زن و شوهر
- دوره
- دوره
- کاوید
- محصول
- بطور فرهنگی
- جاری
- چرخه
- DC
- مقدار
- تصمیم گیری
- قطعا
- درجه
- خواسته
- توصیف
- میل
- DID
- نشد
- مختلف
- مختلف
- دیدگاه های متنوع
- do
- میکند
- ندارد
- دان
- دوتایی
- در طی
- هر
- اولین
- زمین
- آموزش
- مربیان
- احساسات
- پایان
- به پایان رسید
- کافی
- ثبت نام کرد
- ثبت نام
- تمام
- به خصوص
- حتی
- حوادث
- تا کنون
- هر
- همه چیز
- کاملا
- مثال
- برانگیخته
- تجربه
- تجارب
- توضیح دهید
- بیان کننده
- اضافی
- ویژگی
- ویژگی های
- احساس
- احساسات
- همراهان
- خطا
- کمی از
- FFF
- رشته
- پنجم
- پیدا کردن
- پیدا کردن
- آتش
- نام خانوادگی
- بار اول
- پنج
- به دنبال
- پیروی
- برای
- پرورش دادن
- چهار
- چهارم
- دوستان
- از جانب
- کامل
- بیشتر
- آینده
- به
- جنس
- نسل
- واقعا
- دریافت کنید
- گرفتن
- می دهد
- Go
- رفتن
- کردم
- درجه
- فارغ التحصیل
- گراهام
- بزرگ
- گروه
- در حال رشد
- ضمانت
- تضمین شده
- بود
- نیم
- اتفاق افتاده است
- سخت
- آیا
- داشتن
- عنوان
- شنیدن
- شنیده
- کمک
- کمک کرد
- او
- اینجا کلیک نمایید
- زیاد
- دبیرستان
- او را
- خود را
- اصابت
- صادقانه
- امید
- مهمان نوازی
- چگونه
- HTML
- HTTP
- HTTPS
- صدمه
- i
- if
- روشن کردن
- تصویرگر
- مهم
- بهبود
- in
- افراد
- صنعت
- اطلاع دادن
- الهام بخش
- علاقه
- مصاحبه
- به
- معرفی
- IT
- کار
- پیوستن
- جونز
- لذت
- تنها
- عدالت
- بچه
- بچه ها
- نوع
- دانستن
- دانا
- خانم
- زبان
- تا حد زیادی
- بعد
- رهبران
- برجسته
- یاد گرفتن
- آموخته
- یادگیری
- ترک
- رهبری
- ترک کرد
- اجازه
- اجازه دادن
- پسندیدن
- سواد
- کوچک
- ll
- آرم
- لندن
- طولانی
- مدت زمان طولانی
- نگاه کنيد
- نگاه
- به دنبال
- خیلی
- عشق
- محبوب
- ساخته
- ساخت
- ساخت
- مرد
- مدیریت
- بسیاری
- حداکثر عرض
- ممکن است..
- شاید
- me
- متوسط
- دیدار
- حافظه
- مربی
- قدرت
- خردسال
- پول
- ماه
- بیش
- اکثر
- موش
- MS
- بسیار
- my
- yo mismo
- نیاز
- نیازهای
- منفی
- هرگز
- جدید
- تازه وارد
- اخبار
- بعد
- هیچ چی
- نوامبر
- اکنون
- of
- خاموش
- پیشنهادات
- قدیمی
- بزرگتر
- on
- یک بار
- ONE
- فقط
- باز کن
- فرصت ها
- فرصت
- مقابل
- or
- دیگر
- ما
- خارج
- روی
- به طور کلی
- خود
- پرداخت
- پدر و مادر
- بخش
- شرکت می کند
- ویژه
- ویژه
- حزب
- شور
- راه ها
- مسیر
- توقف
- پرداخت
- هم
- مردم
- چشم انداز
- دیدگاه
- عکس
- برنامه
- افلاطون
- هوش داده افلاطون
- PlatoData
- بازی
- به علاوه
- نقطه
- سیاسی
- محبوب
- تصویر
- مثبت
- ممکن
- احتمالا
- قدرت
- شیوه های
- تهیه
- در حال حاضر
- فشار
- زیبا
- مشکل
- روند
- برنامه
- برنامه ها
- پروژه
- ارائه
- عمومی
- منتشر کردن
- منتشر شده
- ناشر
- تحت فشار قرار دادند
- کاملا
- محدوده
- RE
- رسیدن به
- خواندن
- مطالعه
- تحقق بخشیدن
- واقعا
- تجدید
- منابع
- مربوط
- روابط
- آزاد
- منابع
- پاسخگو
- راست
- ریشه
- ROW
- دویدن
- s
- حقوق
- همان
- دید
- گفتن
- می ترسم
- مدرسه
- دانشکده ها
- نمرات
- دوم
- امن
- مشاهده
- به نظر می رسید
- مشاهده گردید
- ارشد
- سلسله
- سرویس
- خدمت
- تنظیم
- او
- شانه ها
- نشان داد
- طرف
- امضاء شده
- تنها
- So
- آگاهی
- عدالت اجتماعی
- جامعه
- برخی از
- چیزی
- بزودی
- فضاها
- انشعاب
- مربع
- کارکنان
- آغاز شده
- ماندن
- گام
- هنوز
- داستان
- داستان
- راست
- قوی
- تلاش
- دانشجو
- دانشجویان
- چنین
- تابستان
- پشتیبانی
- مطمئن
- T
- طول می کشد
- مصرف
- معلم
- معلمان
- تعلیم
- فنی
- گفتن
- نسبت به
- که
- La
- شان
- آنها
- خودشان
- سپس
- آنجا.
- آنها
- چیز
- اشیاء
- فکر می کنم
- این
- کسانی که
- اگر چه؟
- فکر
- از طریق
- گره خورده است
- زمان
- بار
- به
- امروز
- با هم
- در زمان
- جمع
- آموزش دیده
- گذار
- حمل و نقل
- امتحان
- تدریس خصوصی
- دو
- فهمیدن
- غیر منتظره
- منحصر به فرد
- دانشگاه
- تا
- شهری
- us
- معتبر
- اعتبار سنجی
- Ve
- بسیار
- بسیار متنوع
- می خواهم
- خواسته
- می خواهد
- بود
- واشنگتن
- نبود
- مسیر..
- we
- هفته
- وزن
- خوب
- رفت
- بود
- چی
- چه شده است
- هر چه
- چه زمانی
- که
- در حین
- WHO
- چرا
- اراده
- با
- کلمه
- مهاجرت کاری
- مشغول به کار
- نیروی کار
- کارگر
- بدتر می شود
- خواهد بود
- نمی خواست
- نوشتن
- نوشته
- کتبی
- اشتباه
- نوشت
- سال
- سال
- شما
- جوان
- شما
- خودت
- زفیرنت
- زوم