می خواهم به نه به پنج خود را جایگزین کنید? شما باید بدانید چگونه یک تجارت بخریم. و در حالی که ممکن است فکر کنید که باید یک مدیر اجرایی سطح بالا یا دانشمند در زمینه کسب و کار باشید، واقعیت این است که هزاران تن کسبوکارهای سودآور به قیمت دلار به فروش میرسند، فقط منتظرم که وارد شوید، آنها را جمع کنید و بدون انجام تمام کار شروع به ساختن شش (یا حتی هفت) فیگور کنید. این استراتژی دقیق است که کودی سانچز قبلاً حرفه بانکی پردرآمد خود را به او واگذار می کرد میلیونها نفر کسبوکارهای به اصطلاح خسته کننده را اداره کنند.
خواه یک لباسشویی, محوطه سازی خدمات ، یا شرکت حقوقی، مشاغل برای فروش هستند بدون اینکه شما حتی بدانید. برای وارد شدن به هر یک از این معاملات، لازم نیست یک متخصص صنعت باشید. بسیاری از مشاغلی که کودی خریداری کرده است خارج از صلاحیت اصلی او بوده اند. او در خرید کسب و کار آنقدر خوب شده است که کودی اکنون به کارآفرینان دیگر کمک می کند. از مشاغل خود خارج شوند و وارد مشاغلی شوند که به آنها کمک می کند ساختن ثروت. کدی ده قدم ساده برای خرید تجاری می تواند به هر کسی کمک کند تا یک کسب و کار "خسته کننده" را بخرد، بسازد و از آن سود ببرد.
کودی دقیقاً توضیح می دهد که چرا چک های کلان را پشت سر گذاشته تا شروع به خرید کسب و کار کند گام های تکرارپذیر برای کسب و رشد یک کسب و کار، باید به دنبال کدام کسب و کار باشید و پنج تا هرگز نخرید. همچنین خواهید شنید که او چگونه این خریدهای تجاری را تامین می کند و بعد از خرید یک کسب و کار چه باید کرد که درآمد را به شدت چند برابر می کند و شما را میلیون ها نفر می کند!
برای گوش دادن به پادکست های اپل اینجا را کلیک کنید.
پادکست را از اینجا بشنوید
متن را اینجا بخوانید
میندی:
به پادکست BiggerPockets Money خوش آمدید، جایی که با کودی سانچز مصاحبه می کنیم و در مورد طبقه دارایی مشاغل خسته کننده صحبت می کنیم. سلام سلام سلام. نام من Mindy Jensen است و مانند همیشه با من است که در آینده کسب و کار کسل کننده من خرید میزبان مشترک اسکات ترنچ است.
اسکات:
ممنون، میندی من سعی خواهم کرد این کار را انجام دهم در حالی که بزرگترین EBITDA در جهان هستم.
میندی:
شما باید شفاف سازی کنید که EBITDA چیست. من هنوز نمی دانم، و همیشه می شنوم که شما این را می گویید. من و اسکات اینجا هستیم تا استقلال مالی را کمتر ترسناک کنیم، حتی اگر او از کلمات عجیبی مانند EBITDA استفاده می کند. ما اینجا هستیم تا استقلال مالی را فقط برای شخص دیگری کاهش دهیم، تا شما را با هر داستان پولی آشنا کنیم، زیرا ما واقعاً معتقدیم آزادی مالی برای همه قابل دستیابی است، مهم نیست از کجا و چه زمانی شروع می کنید.
اسکات:
درست است. چه بخواهید زودتر بازنشسته شوید و به دنیا سفر کنید، سرمایه گذاری های بزرگ و دارایی هایی مانند املاک و مستغلات انجام دهید، کسب و کار خود را راه اندازی کنید یا به سادگی EBITDA خود را بهبود بخشید. ما به شما کمک می کنیم به اهداف مالی خود برسید و پول را از سر راه خود بردارید تا بتوانید خود را به سمت این رویاها حرکت دهید.
میندی:
بسیار خوب، اسکات، اول از همه، EBITDA را مشخص کنید و سپس به ما بگویید این چیست، زیرا من نمی دانم این چیست، حتی اگر می شنوم که هر ماه آن را می گویید.
اسکات:
EBITDA یا EBITDA به هر دو صورت که من شنیده ام تلفظ می شود، سود قبل از بهره، مالیات، استهلاک و استهلاک است. این روشی است که تمام نویزهای موجود در صورت سود و زیان یک کسب و کار را محاسبه می کند تا به جریان نقدی تقریبی برسد. و بیشتر اوقات در ارزش گذاری کسب و کارها مفید است. این ناقص است، مانند هر تقریبی از سودآوری ناقص است، اما تعداد کسبوکارها ارزشگذاری میشوند، بر اساس چندین EBITDA است، مطابق با ارزشی که ما برای یک ملک تجاری ارزشگذاری میکنیم. ما میگوییم درآمد خالص عملیاتی، NOI را میگیریم و یک نرخ سقفی یا چند برابر برای آن اعمال میکنیم، و شما همین کار را در کسبوکارها انجام میدهید تا آنها را ارزشگذاری کنید. و یکی دیگر از اصطلاحات رایجی که برای توصیف این موضوع وقتی به کسب و کارها نگاه می کنید می شنوید SDE است که مخفف درآمد اختیاری فروشنده است.
و این روش دیگری برای توصیف سودآوری یک تجارت است. بنابراین اگر یک کسب و کار 600,000 دلار سود به همراه داشته باشد، مالک 200,000 حقوق به خود پرداخت می کند و 400,000 EBITDA وجود دارد. ما آن کسب و کار را با داشتن SDE 600,000 دلار می نامیم. باز هم، یک مثال ساده، اما کسبوکارهایی که امروز با کودی سانچز که یکی از سرمایهگذاران تأثیرگذار مورد علاقه من در اینترنت است، صحبت میکنیم. من عاشق همه چیزهایی هستم که او ارائه می کند و فکر می کنم که او یک پایان نامه فوق العاده دارد. او کسبوکارهایی را خریداری میکند که چندین برابر EBITDA یا SDE ارزش گذاری میشوند.
میندی:
اسکات، من صحبت کردن با او خیلی چیزها را یاد گرفتم، حتی نمی توانم بگویم با او صحبت کردم، گوش دادن به کودی یک نمای کلی عالی از اینکه چگونه برای کسب و کارها ارزش قائل است، چگونه به دنبال کسب و کار می گردد، چگونه کسب و کارها را پیدا می کند و چگونه این مشاغل را می خرد، چگونه آنها را تامین مالی می کند این فقط یک قسمت فوق العاده عالی است. اگر قسمت 325 را با تیم دیلینی که او یک مغازه مشروب فروشی خریده بود گوش دادید، جالب به نظر می رسد. این یکی باعث می شود که شما بخواهید به دنبال کسب و کار باشید.
اسکات:
کاملا. او خیلی الهام بخش است چه لذتی دارد که امروز به او گوش کنم.
میندی:
او فوق العاده است. ما بخش جدیدی در برنامه داریم به نام لحظههای پولی که در آن یک نکته یا ترفند هک پول را به اشتراک میگذاریم تا در سفر مالی به شما کمک کنیم. لحظه پولی امروز این است، اگر می خواهید پول کمتری را در فروشگاه مواد غذایی خرج کنید، از خود تسویه حساب استفاده کنید. مطالعات نشان داده است که خریدارانی که از تسویه حساب شخصی استفاده می کنند، پول بیشتری پس انداز می کنند، زیرا از آنچه که اسکن می کنند و خرج می کنند آگاهی بیشتری دارند.
اسکات:
یکی از دلایلی که من برای صحبت با کدی بسیار هیجان زده هستم، به خاطر پایان نامه ای است که در کلاس دارایی مشاغل کوچک وجود دارد، درست است؟ سال 2023 است، پول خود را کجا می گذارید؟ آیا آن را در املاک و مستغلات قرار می دهید؟ آیا آن را در سهام قرار می دهید؟ آیا آن را در اوراق قرضه قرار می دهید؟ آیا آن را نقدی می گذارید؟ آیا آن را در مشاغل خصوصی قرار می دهید؟ ما اینجا به چه چیزی نگاه می کنیم؟ یکی از چیزهایی که برای من جذاب است، فکر کردن به کلاسهای دارایی به معنای کلی، این بازار برای مشاغل خصوصی کوچک است که اغلب متعلق به بچههای بومی هستند. بنابراین چند واقعیت جالب. من فکر میکنم که 58 درصد از کسبوکارهای کوچک متعلق به بچههای بزرگ هستند و دو سوم آنها هیچ برنامه جانشینی رسمی ندارند. روزانه 10,000 کودک بازنشسته بازنشسته می شوند و این باید چندین سال ادامه یابد.
کسی نیست این چیزها را بخرد این کسبوکارها، اگر فروخته نشوند، در یک دوره زمانی متلاشی میشوند یا به طور بالقوه دیگر وجود ندارند. و به همین دلیل است که می توانید این چیزها را با یک، دو یا سه برابر جریان نقدی خریداری کنید. مانند خرید یک خانه 300,000 دلاری است که سالانه 100,000 دلار جریان نقدی تولید می کند. چالش این است که چه کسی این را اجرا می کند؟ چگونه می خواهید بدانید که چگونه کسب و کار را اداره کنید؟ چگونه می خواهید بدانید که چه افرادی را قرار دهید؟ چگونه میتوانید آن را تثبیت کنید؟ چگونه می توانید آن را رشد دهید؟ و چگونه می توانید آن را تامین کنید؟ و این یک مشکل پیچیده است، اما برای کسانی که مایل به رفتن و غواصی در این منطقه هستند، خودآموزی کنند، شاید حتی بیشتر از آنچه که خودتان آموزش می دهید تا درگیر سرمایه گذاری در املاک و مستغلات شوید، برای مثال، فرصت های خارق العاده ای وجود دارد. برای بازگشت به اینجا
اگر بتوانید آن جریان نقدی را افزایش دهید و آن را به بیش از یک میلیون یا 2 میلیون دلار در سال برسانید، ناگهان نه تنها یک میلیون تا 2 میلیون دلار در سال درآمد کسب می کنید، بلکه ارزش کسب و کار شما بیشتر می شود زیرا خودکار و تثبیت شده است. و یک شرکت سهامی خاص یا یک خریدار دیگر می تواند آن را با چند برابری بزرگتر از آنچه شما برای آن خریده اید خریداری کند. بنابراین یک اثر چند برابری و گسترش بسیار قوی در این دسته وجود دارد که باید برای شنوندگان واقعاً کارآفرین ما بسیار جالب باشد. این برای همه نیست، احتمالاً برای یک اقلیت کوچک است، اما یک طبقه دارایی قدرتمند برای کسانی است که مایلند وقت و انرژی خود را برای پیگیری آن صرف کنند.
میندی:
اسکات، آیا وقتی کسب و کار خود را میخرید، برنامهای دارید که آنها را برای همیشه نگه دارید یا بسازید و سپس بفروشید؟
اسکات:
من دانشجوی این فضا هستم. من امیدوارم که آرزو داشته باشم طی چند سال آینده، شاید چند سال آینده، کسبوکاری مانند این را بخرم و بخش کوچکی از موفقیتی را که کودی با برنامهاش کسب کرده است، تکرار کنم. اما باز هم می گویم فعلاً در حال یادگیری این موضوع هستم و شاید چند سال دیگر وارد این بازار شوم، اما از این بابت بسیار هیجان زده هستم. و اگر من امروز مدیرعامل BiggerPockets نبودم، این یکی از اولین جاهایی بود که شخصاً برای ایجاد ثروت به دنبال آن بودم.
میندی:
کودی سانچز یک روزنامهنگار اصلاحشده، سرمایهگذار نهادی تبدیل به سرمایهگذار حشیش و مشاوری است که اکنون بنیانگذار تفکر مخالف و یکی از بنیانگذاران اکتشافات غیرمتعارف است. او در کمک به مردم در تفکر انتقادی و جریان نقدی غیر متعارف پیشرفت می کند و در عین حال به کسب و کارهای کوچکی که ما آن را عرق آور و خسته کننده می نامیم اختصاص می دهد. کدی، به پادکست BiggerPockets Money خوش آمدید. امروز خیلی خوشحالم که با شما صحبت می کنم.
کد:
خوب، ممنون که من را در اختیار دارید. من هم خوشحالم که با شما صحبت می کنم.
میندی:
خوب، بیایید به پیشینه شما شیرجه بزنیم. سفر شما با پول چگونه است؟
کد:
طولانی. من فرزند مهاجرانی بودم که به ایالات متحده آمدند و احساس می کردند که پول چیزی است که همیشه کمیاب خواهد بود، این پول هرگز واقعاً فراوان نخواهد بود و ما هرگز نمی توانیم در اطرافمان روی آن حساب کنیم. و در واقع، اگر زمانی آن را به دست آوردیم، باید واقعاً مطمئن شویم که آن را حفظ می کنیم زیرا خطرناک ترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که بیش از حد خرج کنیم و به اندازه کافی پس انداز نکنیم. و بنابراین من داستان های زیادی در مورد پول داشتم که در مورد پول بود، مراقب باشید که شما آن را اینجا خرج کردید. مطمئنی که اونجا رو برگردوندی؟ این همه کمبود و محدودیت بود. و تنها فایده واقعی آن من فکر می کنم این بود که از قوانین و اینکه به من می گویند چه کار کنم متنفرم.
و به دلیل آن داستانی که به من گفته شد X را انجام ندهم و Y را انجام ندهم، باعث شد به شدت روی این واقعیت تمرکز کنم که هرگز نمی خواستم کسی هرگز امور مالی من را کنترل کند یا مجبور باشم هر روز نگران آنها باشم. از نو. و بنابراین من گفتم، چه می شود اگر من آنقدر پول درآورم که هرگز آن را حساب نکنم و مجبور نباشم بودجه بگذارم و مجبور نباشم هر روز حساب جاری خود را تماشا کنم، زیرا در واقع، دارم می روم تمام روز با پول چرخیدن و این در نهایت به ذهنیت من تبدیل شد و سپس کمی به یک واقعیت تبدیل شد.
میندی:
پس کودی سانچز کمی شبیه اسکروج مک داک است.
کد:
در ذهن من، ای کاش واقعاً اینطور بود، که سرگرم کننده بود. یک انبار کوچک پر از پول نقد.
میندی:
شنا در سکه های طلا.
اسکات:
خوب، آیا میخواهید کمی جزییات را در مورد نحوه شروع حرفهتان و نحوه انتقال به کاری که در حال حاضر انجام میدهید به ما بدهید؟
کد:
من در امور مالی شروع کردم. من برای مدت طولانی مسیر سنتی گلدمن ساکس، ونگارد، استیت استریت، همه این شرکتهای واقعا بزرگ را انجام میدادم و در مسیر مالی سنتی خوب عمل میکردم و در نهایت نمیخواستم دیگر برای آن مرد کار کنم. می خواستم برای خودم کار کنم. من می خواستم کسی باشم که قوانین را به جای پیروی از آنها وضع کند. و به این ترتیب که در نهایت منجر به خرید کسبوکارم شد و معاملات خودم را به جای انجام آنها برای یک شرکت مالی بزرگ انجام دادم.
اسکات:
وقتی به این کلاس دارایی فکر می کنید و آنچه که ما بسیار هیجان زده هستیم که در مورد آن با شما صحبت کنیم، مفهوم کسب و کار خسته کننده است. آیا از آنجا با خرید خاصی شروع کردید یا از یک سطح بالا به پایین شروع کردید؟ نه، من فکر می کنم که می خواهم به دلیل این روندهای طولانی مدت پولم را در این نوع دارایی بگذارم، و سپس از آنجا می خواهم بروم و وارد آن شوم، یا شما چگونه به این موضوع رسیدید؟ آیا این یک رویکرد عمدی بود یا این که شما را در تمام مدتی که رفته اید به حرکت درآورد؟
کد:
من شروع به خرید کسب و کار کردم زیرا نمی خواستم نگران کار کردن برای شخص دیگری باشم و مجبور به دریافت چک باشم. و بنابراین کسب و کار وسیله ای برای رسیدن به هدف بود. این بود، من این دارایی نقدینگی را میخرم، زیرا میخواهم جایگزین حقوقم شود، و دیگر نمیخواهم مثل آن زمان در هفتهای 60، 70، 80 ساعت کار کنم. تا زمانی که دلارها وجود داشت، برایم مهم نبود که آن تجارت یک کارخانه مجسمه سازی باشد، اگر یک تجارت محوطه سازی باشد یا یک شرکت نظافتی باشد. واقعاً فقط یک راه خروج بود. و پس از آن که من کمی آزادی و کمی فضایی برای نفس کشیدن پیدا کردم، آنچه معمولاً اتفاق می افتد این است که می توانید فکر کنید. زمانی که نمی توانید نفس بکشید و زمانی که در کار خفه می شوید، فکر کردن سخت است. و این برای من تغییر کرد.
و وقتی این تغییر کرد، در نهایت متوجه شدم، اوه صبر کنید، یک پایان نامه در اینجا وجود دارد که بزرگتر است. این تز وجود دارد مبنی بر اینکه این مشاغل کوچک در سراسر کشور برای خرید در دسترس هستند، افرادی که من و شما را دوست دارند میتوانیم این کار را انجام دهیم، و اینکه برای خرید کسبوکاری که میلیونها دلار تولید میکند، لازم نیست یک میلیون دلار داشته باشید. درآمد، که در واقع یک اهرم کامل وجود دارد که هیچ کس از آن استفاده نمی کند و نقطه تکیه ای برای قرار دادن آن وجود دارد که هیچ کس حتی آن را در نظر نگرفته است. و سالها طول کشید تا به آن برسم.
میندی:
اول از همه، آفرین به خاطر استفاده از کلمه تکیه گاه در برنامه ما. فکر نمیکنم هیچکس در 400 و بسیاری از قسمتها از این کلمه استفاده کرده باشد. من آن را دوست دارم. شما اشاره کردید که لازم نیست یک میلیون دلار برای خرید این مشاغل داشته باشید. چه نوع کسب و کاری را با کمتر از یک میلیون دلار خریداری می کنید و کدام کسب و کار را خسته کننده می دانید؟
کد:
من یک کسب و کار خسته کننده را هر کسب و کاری می دانم که معمولاً یک فروشگاه مادر و پاپ است، کسب و کاری است که موارد بسیار کمی مانند اطلاعات اختصاصی، فناوری ثبت اختراع، مشاغل یا محصولات واقعاً پیچیده دارد. اینها مشاغلی هستند که خندقی در اطراف خود ندارند. آنها در هر جامعه ای هستند و چیزهایی مانند مطب دکتر، حسابداری، شرکت های نظافت، محوطه سازی، سقف سازی، حمل و نقل باری هستند. اینها معمولاً مشاغل روزمره آجر و ملات یا مشاغل خیابانی اصلی هستند. و دلیل اینکه شما می توانید آنها را با آن مقدار دلار کمتر خریداری کنید، معمولاً این است که این مشاغل بازاری برای خریداران ندارند. این مانند املاک و مستغلات نیست که در آن همه خرید مستغلات را به عنوان یک سرمایه گذاری عادی کرده باشند. مردم حداقل هنوز به کسب و کارها اینطور فکر نمی کنند.
میندی:
شما فقط به مخالفت با وارن، بهترین دوست من بافت، رفتید و گفتید، به دنبال کسب و کارهایی هستید که خندق ندارند. او به دنبال کسب و کارهایی است که خندق بزرگی مانند راه آهن شما دارند. اما همچنین این مشاغل کمی بیش از یک میلیون دلار هستند. بدون خندق خیلی جالبه. بنابراین این کسب و کارها ارزان تر خواهند بود. به چه قیمت های خرید نگاه می کنید؟
کد:
کاملا بستگی داره این کسبوکارها همه راه را ادامه میدهند، من یک کسبوکار را خریدم که یک خبرنامه بود به قیمت 8,000 دلار، تا اینکه تراکنشهای چند صد میلیون دلاری انجام دادم و بخشی از تراکنشهای میلیارد دلاری بودم، اگرچه هرگز یکی از آنها را رهبری نکردم. بنابراین اندازه آنها می تواند کاملاً متفاوت باشد، درست مانند هر اندازه املاک و مستغلات از خانه ای که آن را به قیمت 50,000 دلار در میانه ناکجاآباد می خرید تا چند میلیارد دلار، مثلاً مجتمع صنعتی یا برج بزرگ در نیویورک. آنها کاملاً متفاوت هستند. و دلیل اینکه من به خندق اهمیت نمی دهم این است که فکر می کنم این اشتباهی است که بسیاری از مردم در جامعه امروزی می گویند که شما می خواهید یک استارتاپ راه اندازی کنید و هیچکس نمی تواند وارد شود و سهم بازار شما را بدزدد و بازار شما را رشد دهد. اشتراک گذاری. خوب، بیشتر مشاغل کوچک در جامعه شما سهم بازار صفر دارند. هیچ کس تلاش نمی کند، شما نمی توانید یک خدمات محوطه سازی در سراسر کشور را نام ببرید.
شما نمی توانید یک سرویس سقف در سراسر کشور نام ببرید. احتمالاً حتی نمیتوانید یکی را در جامعه یا شهر خود نام ببرید، احتمالاً حتی نامی که استفاده میکنید. و بنابراین فکر میکنم کمی اشتباه است که فکر کنیم باید کسبوکارهایی داشته باشیم که این چیزهای شیک را داشته باشند که از ما در برابر سایر افراد محافظت میکند، در حالی که در واقع آنچه کسبوکارها را از رقابت در این فضا محافظت میکند، اجرای پایه است. آیا سرنخ های خود را به سرعت پیگیری می کنید؟ آیا کارهایی را که می گویید انجام می دهید انجام می دهید؟ آیا واقعاً افرادی را استخدام می کنید که شایسته و ناتوان هستند؟ آیا اصلا بازاریابی دارید؟ آیا شما وب سایت دارید؟ این چیزهای بسیار کوچک برابر است، من فکر میکنم کسبوکارهایی که حداقل میتوانند تا چند میلیون دلار به دست بیاورند، اگر واقعاً چند ده میلیون دلار درآمد دیدهایم.
اسکات:
این مشکلی است که من دوست دارم بدانم چگونه در این فضا حل کرده اید. این مشاغل را 350 تا 750,000 دلار در EBITDA یا SDE بنامیم. اگر مدیر عامل شایسته ای را استخدام کنید که با تجربه است و می داند چه کاری انجام می دهد، اگر بخواهید روی آن سرمایه گذاری کنید و خودتان آن را اداره نکنید، درصد زیادی از سودآوری آن کسب و کار را از بین می برد. و بسیار سخت خواهد بود که کسی را که شاید این شرایط را داشته باشد و سالانه 150 تا 200,000 دلار درآمد داشته باشد و تجربه اداره تیم های بزرگ را داشته باشد و بتواند به طور منطقی این کار را انجام دهد، برای رها کردن شغل دلپذیر خود و انجام یک چالش تجاری مانند این بسیار سخت است. با فرض انبوهی از بدهی و پرداخت مبلغی. چگونه این مشکل اساسی اجرایی را حل می کنید؟
کد:
به طور خلاصه، شغل نخرید، کسب و کار بخرید. پاسخ واقعا ساده است. اطمینان حاصل کنید که از یک شرکت خیلی کوچک خرید نمیکنید یا قبلاً شرکتی دارید که اپراتورهایی در سطحی دارد که باید آنها را با مقدار پولی که در تجارت دارید اداره کنید. اگر آن را ندارید، این یک شغل است، یک تجارت نیست و یا قابل فروش نیست یا باید آن را با اثر چندگانه بسیار کم بفروشید. اما اکثر مردم، اگر شرکتی وجود داشته باشد که 350,000 تا 750,000 دلار SDE درآمد دارد، که فقط حقوق صاحب آن است، کارگر متوسط در ایالات متحده چیزی بین 65,000،80,000 تا 10،350 دلار برای اداره یک کسب و کار درآمد دارد، چه کارآفرین یا یک کسب و کار کوچک. مالک بنابراین ما در مورد 750,000 برابر آن حقوق برای شما صحبت می کنیم تا یک کسب و کار بخرید و کسب و کار را اداره کنید. بنابراین اگر واقعاً کسبوکاری است که XNUMX تا XNUMX،XNUMX دلار در SDE دارد، در واقع یک کنسرت بسیار خوب برای اکثر مردم است.
من فکر میکنم کاری که باید در انجام آن بسیار مراقب باشیم که فکر میکنم بسیاری از ما در اینترنت میتوانیم به آن دچار شویم، این است که مقدار زیادی اختیار داریم و شاید معاملات انجام دهیم. البته برخی از معاملات من دیگر به آن اندازه نیستند. اما زمانی که من برای اولین بار شروع به کار کردم، اولین کسب و کار من در خشکشویی 100,000 دلار درآمد و 67,000 دلار سود داشت. و من در آنجا بودم که با افرادی که سعی در اصلاح مسائل داشتند هماهنگ می کردم. اما من این تجارت را اساساً برای هیچ چیز دریافت کردم. و آن کسب و کار پس از آن قابل فروش برای 3X بود و بازی اکتساب و سپس واگذاری یا فروش یک تجارت را به من آموخت. من فکر می کنم به نظر شما، یک تجارت بخر، شغل نخر. همچنین مطمئن شوید که اولین معامله شما را ورشکست نمی کند. بنابراین شاید کمی کوچکتر از آنچه تصور می کنید بروید. و برای لوله کش متوسطی که در داخل یک کسب و کار کار می کند و سپس شرکت لوله کشی را برای اجرای 350 تا 750 هزار می خرد، برای من بسیار خوب به نظر می رسد.
اسکات:
کاملا. من حدس میزنم که به این نوع چیزها نگاه کردهام، و بسیار هیجانزده بودم که با شما صحبت کنم، زیرا این چیزی است که من میخواهم به عنوان یک سرمایهگذار وارد آن شوم. من فکر می کنم که من به آن نزدیک شده ام، خوب، اگر من واقعاً بخواهم آن را بخرم و مجبور به استفاده از آن نباشم، باید به این موارد نگاه کنید، این یک شرط بندی واقعاً بزرگ است، تا مدیریتی را قرار دهید که بتواند در واقع چیزی را اجرا کنید و همچنان بازده سرمایه گذاری معقولی داشته باشید. خب به نظر من در عمل خیلی سخته که مثلا برم اون خشکشویی رو بخرم. و این کار را به روشی انجام دهید که سودآور باشد بدون اینکه در ابتدا چیزی را خودم کار کنم. به آن مشاهده چه می گویید؟
کد:
خب، من فکر میکنم بسیاری از مردم، اگر شما را از آن حذف کنیم، بنابراین فکر میکنم مردم باید کسب درآمد کنند، یاد بگیرند، سپس شروع به سرمایهگذاری کنند و سپس تسلط پیدا کنند. اکثر مردم می خواهند از کسب درآمد به استادی برسند، بنابراین می خواهند بروند، من همین الان مقداری پول در می آورم. چه برسد به اینکه من 250 هزار دلاری که دارم را اعمال کنم و بیرون بروم و امپراتوری شرکت هلدینگ کسب و کارهای کوچک بسازم. حقیقت این است که شما به اندازه کافی نمی دانید. شما هنوز نمی دانید چگونه یک اپراتور را استخدام کنید، نمی دانید کجا آنها را پیدا کنید، نمی دانید که قیمت مناسب برای آنها چیست. بنابراین چیزی که من به اکثر مردم می گویم این است که در اولین خرید دست خود را کثیف کنید. همانطور که مطمئن هستم با اولین معامله املاک خود انجام دادید. احتمالاً دستهایتان را کثیف کردهاید، احتمالاً خودتان مقداری از توانبخشی را انجام دادهاید. احتمالاً بیشتر از آنچه می خواستید برای اولین معامله وقت گذاشتید.
اما این تکرارها به شما این امکان را میدهند که خیلی سریع، بسیار سریعتر از زمانی که اولین معامله را کاملاً عملیاتی به شخص دیگری واگذار کرده باشید، افزایش دهید. بنابراین به طور معمول، مگر اینکه مردم با ریسک راحت باشند و پول نقد زیادی داشته باشند، می گویند دستتان را در اولین معامله کثیف کنید. بله، دستمزد ساعتی که به خودم پرداخت میکردم، زمانی که در شرایط مالی بالا بودم، شاید یک میلیون دلار در سال، اگر نگوییم بالا، شش رقمی برای اداره یک خشکشویی میگرفتم، هیچ معنایی نداشت. این معنی نداشت. اما اولین تراکنش رختشویخانه به من اجازه داد تا تعداد زیادی از آنها را افزایش دهم و بدون آن نمیتوانستم جایی که امروز هستم باشم. و بنابراین فکر میکنم همه آن لحظه را دارند که در یک کسبوکار جدید باید برای یک ثانیه روی زمین بخوابند.
و اگر عاشق بازی هستید، تقریباً نمی توانید درگیر آن شوید. اکنون، برای شما، احتمالاً کسب و کاری که فقط 67,000 دلار سود دارد، شاید کمی خیلی کوچک باشد. بنابراین، آنچه شما اساساً می خواهید انجام دهید این است که یک کسب و کار کمی بزرگتر بخرید و می خواهید زمان زیادی را با اپراتور خود صرف کنید و به این فکر کنید که چگونه می خواهید آن را همزمان با آنها اداره کنید. اما من برای اولین تراکنش به شما نمی گویم که یک کسب و کار بخرید، یک اپراتور در محل قرار دهید و سپس بگویید، هی، اگر بتوانید توزیع های نیمه فصلی را داشته باشید، عالی خواهد بود. احتمالا کمی غیر منطقی است.
اسکات:
کاملا. فکر می کنم آنچه شما اینجا می گویید، چیزی که من می شنوم این است که شما 600,000، یک میلیون دلار در سال درآمد دارید، به این فکر می کنید که وارد تجارت خشکشویی شوید. پاسخ این است که شما باید این کار را انجام دهید، این اساساً این است که اگر می خواهید به این دنیا تبدیل شوید و می خواهید از 40 ساعت در هفته یا 50 ساعت کار کنید، این کار را در بالای کار روزانه خود انباشته خواهید کرد. ساعت در هفته در کار روزانه خود را به 80 یا 90 برای یک دوره زمانی به منظور انجام این انتقال. و شما می خواهید از آن سود برای بقیه دوران کاری خود بهره مند شوید، زیرا در سمت مالک معادله قرار خواهید گرفت. آیا این چیزی است که من می شنوم؟
کد:
فکر نمی کنم بیش از یک مسیر وجود داشته باشد، درست است؟ مطمئنا بله. گزینه A، شما می توانید این کار را انجام دهید. گزینه B، می توانید یک کسب و کار بزرگتر بخرید، کسب و کاری که 350 یا 750 هزار در سال انجام می دهد و کار خود را رها می کنید، زیرا، نمی دانم، شاید شما آن را در W2 خود انجام نمی دهید یا اگر در حال ساخت آن هستید، می توانید جایگزین یک سبک زندگی نسبتا راحت بنابراین شما فقط بروید و 40، 60 ساعت خود را در کسب و کار بگذارید. گزینه سه، شما یک معامله کوچکتر انجام می دهید و آن را با یک اپراتور دیگر انجام می دهید و هفته ای 10 یا 20 ساعت وقت می گذارید. این یک چیز است که من در مورد املاک و مستغلات با مشاغل کوچک فکر می کنم متفاوت است، آیا فکر می کنم در خرید مشاغل کوچک، همه می خواهند مانند، مانند وجود دارد، یک راه چیست؟ یک راه برای انجام آن چیست؟ و دلیل اینکه پول زیادی برای خرید مشاغل کوچک وجود دارد این است که فقط یک مسیر وجود ندارد.
مسیر این است که چقدر می توانید در ساختار خود خلاق باشید؟ شما بچه ها همه چیز را در مورد املاک و مستغلات می دانید. چقدر می توانید در ساختار خود با اپراتور خود خلاق باشید؟ چقدر میتوانید در همسویی کسبوکاری که ممکن است مزیت ناعادلانهای با آن داشته باشید، خلاق باشید؟ به عنوان مثال، شما بچه ها پادکست هستید. شاید شما یک شرکت تولید پادکست بخرید که قبلاً با شرکتی که مالک آن هستید و دانش ناعادلانه ای در آن دارید، هماهنگ است و می توانید بلافاصله مشتریان جدیدی بیاورید، اما در واقع کسب و کاری را خریداری می کنید که به بالا یا پایین رفتن پادکست شما ارتباطی ندارد. با حمایت مالی، درست است؟ این فقط یک تجارت خدماتی است که تکرار می شود. و بنابراین فکر می کنم هنگام خرید یک تجارت راه های زیادی برای پوست گربه وجود دارد. سوال واقعی که باید از خود بپرسید همه چیز در مورد وضوح معامله است. یک معامله خوب برای من چگونه به نظر می رسد؟
چقدر می خواهم در یک کسب و کار درآمد کسب کنم؟ چقدر می خواهم برای آن وقت بگذارم؟ من می خواهم در کجا واقع شود؟ میخواهم در چه صنعتی باشد؟ و هنگامی که چیزی را که من آن را جعبه معامله یا پایان نامه خود می نامم پشت سر داشته باشید، می خواهم نوع X، Y، Z را بخرم، سپس جستجوی شما بسیار آسان تر می شود. در زمینه املاک و مستغلات بسیار آسان است که بگوییم، من خانه های یک خانواده را در منطقه Austin Metroplex خریداری می کنم که کمتر از 500,000 دلار است، اما امکان تامین مالی فروشنده با نرخ زیر 3٪ را فراهم می کند. این یک بلوک معامله است، واقعاً ساده. وقتی به خرید کسب و کار میرسید، گزینههای بسیار بیشتری نسبت به تجارتهای تک خانواده، چند خانواده و انواع مختلف تجاری دارید که میتوانید در ابتدا کمی غرق در تلاش برای کشف کردن جعبه معاملهتان شوید. اما مهمترین چیز این است که بفهمید یک تجارت خوب برای شما چگونه به نظر می رسد. و این یک اندازه برای همه نیست.
میندی:
فقط گفتی شغل نخر، تجارت بخر. و من فکر می کنم این توصیه شگفت انگیزی است. من می توانم خیلی ها را بشنوم، اوه مرد، من این تجارت را خریدم زیرا به Codie گوش دادم، و سپس تنها کاری که انجام می دهم این است که در این شغل کار کنم. قبل از اینکه واقعاً صاحب آن شوید و اکنون باید سه یا دو شغل تمام وقت کار کنید تا سعی کنید سرمایه گذاری خود را از بین نبرید، چگونه تشخیص می دهید که چه شغلی قرار است و چه چیزی یک کسب و کار خواهد بود؟
کد:
خوب، بسیاری از این موارد به این نتیجه می رسد، بنابراین 10 مرحله برای خرید یک کسب و کار وجود دارد. بیایید اینگونه پاسخ دهیم. 10 مرحله برای خرید یک کسب و کار وجود دارد. اولین قدم برای خرید یک کسب و کار درک این موضوع است که فرصت وجود دارد و اگر بخواهید می توانید با پول نقد کم انجام دهید. و اینکه آن کسب و کار به طور بالقوه می تواند جایگزین 25 تا 25 شما شود که کاملاً قابل انجام است. دوم شفافیت معامله است، به این معنی که، هی، من دقیقا می دانم که چه نوع کسب و کاری برای من خوب است. من از خودم پرسیده ام، ما 20 سوال داریم که از شما می پرسیم، اما من این XNUMX سوال را از خودم پرسیده ام. سوم پیدایش است. چگونه یک کسب و کار پیدا کنم؟ آنها در کجا قرار دارند؟ چهارم، اهتمام لازم است. این بخش خواهد بود. بنابراین چگونه می توانم بدانم که آیا این یک تجارت خوب است که واقعاً همان کاری را که می گوید انجام می دهد یا خیر، جایی که مالک آن در واقع فقط XNUMX ساعت در هفته کار می کند و این مقدار زیادی درآمد دارد که آنها می گویند این کار را انجام می دهد تا من بدانم من چه هستم وارد شدن به خودم؟
چهارم مذاکره است. چگونه می توانم به خوبی با فروشنده مذاکره کنم تا به آنچه می خواهم برسم؟ شش شما را می فروشد. بنابراین چگونه می توانم فروشنده را متقاعد کنم که من کسی هستم که کودک کوچک آنها را تحویل می دهم که آنها تمام زندگی خود را ساخته اند یا تمام زندگی خود را صرف ساختن کرده اند؟ هفت قرار است تامین مالی شود. پس چگونه می توانم برای انجام این معامله پول دریافت کنم؟ هشت در حال بسته شدن است. بنابراین چگونه می توانم این تجارت را با وکیل و حسابدارم انجام دهم و در واقع معامله را به طور کلی ببندم. نه 90 روز اول است. و سپس 10 رشد است. و بنابراین، اگر به خرید یک کسبوکار از این طریق فکر میکنید، دارید، فکر نمیکنم بتوانید فقط به یک پادکست مانند این گوش دهید، بیرون بروید و یک تجارت بخرید. فکر نمی کنم برای کسی که امروز گوش می دهد این ایده خوبی باشد.
من فکر می کنم در واقع شما 30 تا 60، 90 روز یادگیری دارید. اگر 20 تا 30 دقیقه را صرف چیزی مثل دوره آموزشی خود کرده اید یا کتابی می خوانید یا هر کاری که می خواهید انجام دهید، می توانید در 30 تا 60، 90 روز یاد بگیرید که جعبه معامله شما چیست، چگونه می توانید تعهدنامه انجام دهید، چه معامله خوبی است. به نظر می رسد برای شما، و غیره. و در پایان 30 تا 90 روز، می توانید در اجرای یک معامله تجاری کوچک به جلو بروید. حالا، آیا فکر میکنم که در آن حرفهای باشید؟ نه. اما فکر میکنم اگر مراحل را دنبال کنید، درک کافی خواهید داشت که در کجا قرار نیست خود را ورشکست کنید. این آسان نیست، اما ساده است.
میندی:
از صداقت شما متشکرم، زیرا نمیخواهم شنوندگان من اینطور باشند، اوه، من میتوانم این کار را انجام دهم. نه، اول باید خودتان را آموزش دهید. و من این 10 مرحله را دوست دارم. من با عصبانیت داشتم تایپ می کردم همانطور که شما آنها را می گفتید، پس خیلی ممنون.
اسکات:
ما در BiggerPockets یک فرآیند فکری موازی در مورد سرمایه گذاری در املاک و مستغلات داریم. اگر می خواهید در املاک سرمایه گذاری کنید، باید ده ها یا صدها ساعت را صرف آموزش خود کنید. اکثر اعضای ما می گویند که ماه ها یا سال ها قبل از انجام اولین تراکنش خود را آموزش دیده اند. و به نظر می رسد زمانی که شما در حال خرید یک کسب و کار هستید این موضوع بیشتر است زیرا این چارچوب کلی برای خرید یک کسب و کار وجود دارد. و سپس تخصص خاص صنعت وجود دارد که شما باید پس از شناسایی یک معامله، با بیشترین سرعت ممکن آن را به دست آورید تا بتوانید به خوبی در آن کار کنید. کدی، جعبه و فرآیند خرید شما چیست و در حال حاضر برای سرمایه گذاری در این کلاس دارایی چه می کنید؟
کد:
وقتی من کسب و کارهای کوچک می خرم، در حال حاضر 26 کسب و کار داریم. وقتی کسبوکارهای کوچک میخرم، امروز بسیار متفاوت از دو سال پیش قبل از شرکت رسانهای من به نظر میرسد. این روزها کسبوکارهایی را میخرم که در آن مزیت ناعادلانهای دارم، که میتواند شرکت رسانهای من را تسریع بخشد یا شرکت رسانهای من میتواند شتاب بگیرد. و به این ترتیب ممکن است به نظر برسد که من به تازگی یک کسب و کار مدیریت املاک را خریداری کرده ام، به عنوان مثال، بخشی از یک کسب و کار مدیریت املاک، زیرا فکر می کنم این واقعا به جبران املاک من کمک می کند. و از آنجایی که معاملات املاک و مستغلات شروع به کند شدن میکنند، رزروهای Airbnb شروع به کند شدن میکنند، و در مجموع وارد رکود میشویم، زیرا من مانند دو سال گذشته خرید املاک را متوقف میکنم زیرا قیمتها را دوست نداشتم. مدیریت دارایی همچنان به ثبات می رسد، زیرا همه باید دارایی های خود را مدیریت کنند. و به همین دلیل یک شرکت مدیریت املاک خریدم.
و من در مورد آن زیاد صحبت می کنم زیرا ما یک کسب و کار مدیریت دارایی داریم که به افراد دیگر کمک می کنیم تا مشاغل مدیریت دارایی خود را افزایش دهند. پس مثل این است که، بسیار خوب، من از کسب و کار مدیریت املاک درآمد کسب می کنم. من از کسب و کاری که بهترین ها را در شرکت های مدیریت املاک کلاسی جستجو می کند و آنها را به شرکت ما اضافه می کند، درآمد کسب می کنم، و این کار سبد املاک و مستغلات من را جبران می کند. این خرید خوبی برای من است. قسمت دوم جعبه خرید من این است که هفته گذشته یک شرکت تولید ویدیو خریدم. و بنابراین ما ویدیوهای زیادی را با تفکر مخالف در تمام شبکه های اجتماعی من انجام می دهیم. و من در حال مبارزه بودم زیرا در رسانه ها می دانستم و متوجه می شدم که داشتن رهبران در آن فضا واقعا سخت است. من بر بسیاری از ویرایشها نظارت میکردم و بیشتر از همیشه درگیر یک تجارت بودم، زیرا صورتم سراسر آن بود.
و بنابراین من واقعاً در مورد نحوه انجام کارها بسیار خاص بودم. و زمان زیادی از من گرفته شد و من واقعاً غرق در آن بودم. و بنابراین من بیرون رفتم و شروع به جستجو کردم که بهترین افراد کلاس در تولید ویدیو چه کسانی هستند. و آنچه من پیدا کردم این است که بهترین افراد در کلاس ما عمدتاً در مقیاس ما در لس آنجلس، نیویورک، بسیاری از بازارهای بزرگ قرار دارند. پس یا باید حقوق غول پیکری به آنها بدهم و راضیشان کنم که به اینجا بیایند یا باید به یک صنعت جانبی بروم. و بنابراین کاری که من در عوض انجام دادم این بود که می دانستم معاملات برند در حال کاهش است، تبلیغات و حمایت های مالی در حال حاضر با شروع رکود بازار کاهش می یابد. و بنابراین فکر کردم، خوب، چرا یک شرکت تولید ویدئو که معمولاً با برندها کار می کند، نخرم؟ آنها توجه بالایی به جزئیات دارند. ارزش تولید آنها واقعاً خوب است. آنها فوق العاده سازماندهی شده اند، باید ضرب الاجل ها را طی کنند. همه چیزهایی که ما با آنها دست و پنجه نرم می کنیم.
من یکی از آنها را می خرم، آنها در حال حاضر ارزش کمتری خواهند داشت زیرا بازار با مشکل مواجه است و آنها را به شرکت خود متصل می کنم و آنها تمام عملیات من را در اختیار خواهند گرفت. و این همان کاری است که من انجام دادم. بنابراین در حال حاضر، جعبه معامله من بسیار استراتژیک است. افراد زیادی در اینترنت هستند که بیرون میروند و میخواهند در حال حاضر 372 خانه مجردی را با شبکه خود بخرند، یا هر خشکشویی یا کارواشی را که پیدا کنند میخرند. در یک نقطه خاص، فکر می کنم باید از خود این سوال را بپرسید که آیا این معامله بخشی از مزیت ناعادلانه من است، وقتی که معاملات زیادی انجام دادید؟ و آیا می توانم آن را به سطحی که برای من معنادار است، مقیاس دهم؟ یعنی میخواهم کاری کنم که کسبوکارم سالانه حداقل یک میلیون دلار درآمد داشته باشد. و اگر نتوانند این کار را انجام دهند، احتمالاً در حال حاضر در جعبه معامله من نیستند.
اکنون، 10 سال پیش که 50 دلار بود، 50 دلار است. اگر به من 50 دلار می رسد، بسیار عالی است. اما این امروز تغییر کرده است و اکنون اعداد فقط بزرگتر شده اند.
میندی:
باشه. من آن را دوست دارم. آیا چیزی هست که روی آن سرمایه گذاری نکنید؟
کد:
اوه، تن. پنج کسب و کار وجود دارد که من هرگز دوست ندارم در آنها سرمایه گذاری کنم، اما احتمالاً 50 کسب و کار نیز وجود دارد. پنج کسب و کاری که هرگز در آنها سرمایه گذاری نمی کنم، خرده فروشی ها هستند. بنابراین به بوتیکها فکر کنید، شما فقط به خطوط روند آنچه در خردهفروشیها در حال حاضر اتفاق میافتد نگاه کنید، هم از منظر ترافیک پیادهروی و هم از نظر هزینه اجاره و رقابت با تجارت الکترونیک. من خرده فروشی کار نمی کنم. دوم رستوران هاست. رستوران ها یکی از بالاترین نرخ شکست را در بین هر کسب و کاری دارند. رستوران ها نیز معمولاً برای اداره بسیار پیچیده هستند. بنابراین باید با موجودیها سر و کار داشته باشید، باید با نیروی کار واقعاً مهاجر برخورد کنید، باید با گرایشهای مصرفکننده کنار بیایید، باید با فصلی بودن مقابله کنید. حتی برای کسی مثل من خیلی گیج کننده است.
سوم هتلها هستند، این فقط املاک و مستغلات است که به عنوان یک کسبوکار در میآیند. چهارم آمازون FBA است. هر چیزی که در آن یک پلتفرم واحد بتواند توانایی من برای دسترسی به مشتریان نهایی خود را کنترل کند، من علاقه ای به آن ندارم. من می خواهم تجربه نهایی را با مشتری کنترل کنم و بتوانم مستقیماً با آنها ارتباط برقرار کنم. و آخرین مورد احتمالاً هر چیزی مربوط به مشاوره است. مشاوره دارای ریسک های کلیدی زیادی است، AKA یک نفر نقطه خرید است، چرا کسی با شما تجارت می کند. و بنابراین من دوست ندارم کسب و کارهای مشاوره ای بخرم زیرا احساس می کنم این خرید یک شغل است و وقتی طرف مقابل را ترک می کند من فقط آنها را جایگزین می کنم.
اسکات:
آمین من فکر می کنم که عالی است. من با همه چیزهایی که شما گفتید موافقم، و فکر می کنم این یک راه فوق العاده برای نزدیک شدن به آن است، به استثنای اینکه در چند مورد از املاک و مستغلات زیربنایی خوشم می آید، و فکر می کنم اگر شما به خرده فروشی می روید، و من شنیدهام که چند سرمایهگذار میگویند، من اساساً این فروشگاه را برای موجودی میخرم و علاوه بر آن، املاک و مستغلات را به عنوان پاداش دریافت میکنم. بنابراین گاهی اوقات چیزهایی مانند آن وجود دارد که می توانید در این فضا پیدا کنید. اما بله، این به خوبی افزایش یک میلیون دلار سود به صورت مکرر، که تز شماست، نیست.
کد:
خوب، و حق با شماست. به عنوان مثال، من مالک املاک و مستغلاتی هستم که کارواش هایم در آن هستند. من مالک برخی از املاکی هستم که خشکشویی های ما در آن هستند. اما چیزی که در مورد این دو چیز وجود دارد این است که آنها انتظار خدمات 24 ساعته ندارند. یک هتل، آنها انتظار خدمات 24 ساعته دارند. این بازی مهمان نوازی که به نظر من یکی از سطوح بالاتر کارآفرینی است. و بنابراین در کنار آن که به عنوان یک کسب و کار ظاهر می شود و واقعاً در املاک و مستغلات قرار می گیرد، یک تجارت بسیار خدمات گرا و با توقع بالا است. و بنابراین معمولاً وقتی مردم یک کسبوکار را میخرند، میخواهم شما را شروع کنیم. اگر می خواهید رانندگی را شروع کنید، بیایید در فراری یاد نگیریم. بیایید با هوندا یاد بگیریم. و هنگامی که بتوانید هوندا را مدیریت کنید، اجازه دارید به فراری، لامبورگینی ارتقا دهید.
شاید بتوانید یک روز با هواپیما پرواز کنید، اما مانند روز اول رانندگی، سه چرخه را دریافت می کنید. و بنابراین من سعی می کنم در این سطح برای بیشتر در اینترنت صحبت کنم. و سپس در برخی از گروههای بزرگتر ما، مردانی داریم که 10، 50، 10 میلیون دلار تراکنش انجام دادهاند. و این یک بازی توپ کاملاً متفاوت است. همچنین زمانی است که واقعاً سرگرم کننده است. اما این برای من XNUMX سال پیش چندان قابل ربط نبود، و فکر نمیکنم برای اکثر افرادی که در اینترنت گوش میکنند قابل ربط باشد.
اسکات:
خیلی خوب. من اینجا یک سوال پیچیده دارم. شما فرصت طلبانه با یک خشکشویی شروع کردید. تصور میکنم در این مقطع زمانی، این بخشی از یک استراتژی بزرگتر برای رسیدن به جایی که اکنون هستید، نبود، و شما آن را ذرهبهذره به این سمت ساختید، و در یک مقطع زمانی به یک استراتژی پلتفرم اول برای کسب و هستهتان تبدیل میشود. کسب و کار. آیا توصیه می کنید که مردم ابتدا با آن پلتفرم و استراتژی شروع کنند یا فقط آن را کشف کنند و اجازه دهند بعداً تکامل یابد؟ و قسمت دوم این سوال که فکر می کنم ارتباط نزدیکی با هم دارد این است که برنامه خروج از اینجا چیست؟ آیا این یک کنگلومرا غول پیکر است؟ آیا این یک شرکت هلدینگ از نوع سهام خصوصی است که قرار است در مقادیر زیادی از املاک سرمایه گذاری کند یا چیز دیگری؟
کد:
بیایید با سوال دوم شروع کنیم. هدف نهایی برای من در زندگی، اکثر مردم سعی می کنند این برنامه پنج، 10، 20 ساله را داشته باشند. و من به زندگی خود نگاه کردهام، هیچ کدام از آنها اساساً به این شکل تکان نمیدهند. اگر قرار بود به من بگویید چه زمانی در گلدمن و استیت استریت مجوز می گرفتم تا به سمت بانکداری سرمایه گذاری و مدیریت دارایی بروم، اگر می گفتی هی کدی، حدس بزن چی؟ 10 سال دیگر شما قرار است TikToks را در اینترنت انجام دهید، فکر میکردم که شما از فکرتان خارج شدهاید. فکر میکردم راهی نیست و با این حال، ما تراکنشهای بیشتری انجام دادهایم و بیشتر از هر کسی که در آن روز با آنها کار میکردم، درآمد کسب کردهایم. و خوشبختانه من به برنامه 10 ساله خود پایبند نبودم.
برنامه 10 ساله من که در ژورنال کوچکم نوشته شده است و در هر سه ماهه در مورد جایی که می خواهم بروم می نویسم، گفت که می خواهم یک تجارت مدیریت دارایی را برای یک شرکت بزرگ بین المللی در مکان های مختلف مدیریت کنم. درست در حال حاضر که مانند انگشتان دست در برابر تخته سیاه به نظر می رسد. نمی توانستم به چیزی فکر کنم. من می خواهم کمتر از بازگشت به کت و شلوار و وال استریت کار کنم. و بنابراین من برنامه 10 یا 20 ساله ندارم. تنها برنامه 10 یا 20 ساله من چیزی شبیه به این است، من می خواهم بتوانم آزادی اختیاری داشته باشم تا کارهای مورد علاقه ام را در آن لحظه با تیمی که عملکرد فوق العاده بالایی دارد، انجام دهم که به من اجازه می دهد 80 ساعت کار نکنم. یک هفته اگر من نمی خواهم، و با این حال به من این امکان را می دهد که 80 ساعت در هفته روی چیزهایی که می خواهم کار کنم.
اسکات:
استراتژی انعطاف پذیری است، که در واقع کلمه ای است که ما هنگام صحبت در مورد برنامه ریزی مالی شخصی شما از آن استفاده می کنیم. همه چیز در مورد انعطاف پذیری و داشتن آن در اسرع وقت و حفظ یک موقعیت انعطاف پذیر است، یک موقعیت آزاد از نظر مالی در طول زندگی شما. شما فقط باید در مقیاسی بسیار بزرگتر از آنچه که ما معمولاً در مورد امور مالی شخصی اینجا در پادکست BiggerPockets Money می بینیم، بازی کنید. بازگشت به ابتدا، عالی است، هدف انعطافپذیری است، اما یک استراتژی پشت کاری که انجام میدهید وجود دارد، یک استراتژی اصلی وجود دارد. شما قبلاً در مورد خریدهای بولتون صحبت کردید. چه زمانی از سرمایهگذاری فرصتطلبانه جریان نقدی در این طبقه دارایی به استراتژی واضحتری که امروز دارید، تبدیل شد؟
کد:
در سال 2020 زمانی که متوجه شدم غولهایی مانند راک، جورج کلونی، کایلی جنر، رایان رینولدز، با تماشای غولهایی مانند راک، جورج کلونی، کایلی جنر، رایان رینولدز، میلیاردها دلار برای چیزهایی که هیچ ربطی به شایستگی اصلی آنها نداشت، یعنی بازیگری AKA، به دست میآورند، شروع به سرمایهگذاری روی همین یک کلمه از مخاطبان کردم. یا اینکه در اینترنت به عنوان یک شخصیت شناخته می شود. من آنها را تماشا کردم و به این فکر کردم که چه چیزی سرگرم کننده تر به نظر می رسد، اداره یک شرکت سهام خصوصی، که من افراد زیادی را می شناسم که شرکت های سهام خصوصی را اداره می کنند که صدها میلیون، اگر نه میلیاردها دلار در سال درآمد دارند، یا داشتن این مخاطب غول پیکر که برای شما مانند یک پایگاه سرمایهگذار دائمی میشود که میتوانید از آن استفاده کنید و تا زمانی که مخاطبان خود را درک کنید، میتوانید چیزهایی را برای آنها راهاندازی کنید که اساساً خطری برای شما ندارند. و در آن لحظه بود که متوجه شدم باید کل استراتژی خرید خود را تغییر دهم. دیگر نمیتوانم فقط کارواش، خشکشویی، شرکتهای محوطهسازی بخرم، اکنون نیاز به خرید شرکتهایی دارم که بتوانند توسط مخاطبانم شتاب بگیرند.
و اگر به این گوش می دهید، همیشه به دنبال مزیت ناعادلانه خود هستید. بنابراین اولین معامله ای که انجام می دهید ممکن است به این دلیل باشد که پدرتان یک شرکت رنگ دارد و به این دلیل که او 30 سال خانه ها را رنگ آمیزی کرده است، فرصتی دارید که او را بخرید یا شرکت نقاشی او را تصاحب کنید. پس شما این کار را انجام دهید. و مدتی شرکت نقاشی را اداره میکنید و بعد متوجه میشوید که میتوانید یک اپراتور وارد کنید و میخواهید به دنبال معامله بعدی خود باشید. و کار هوشمندانه ممکن است این باشد که متوجه شوید شرکت نقاشی شما واقعاً یک شرکت نقاشی نیست، بلکه یک شرکت بازاریابی است. شما واقعاً در بازاریابی و فروش مهارت دارید. و بنابراین به جای خرید یک شرکت نقاشی دیگر، ممکن است یک شرکت خورشیدی بخرید زیرا می دانید که هزینه جذب مشتری برای خورشیدی یکی از بالاترین هزینه های موجود است. بنابراین، اگر مشتریانی برای نقاشی دارید که میتوانید به طور همزمان خورشیدی را متقاطع بفروشید، زیبا نشستهاید.
و بنابراین چگونه به این فکر کردم که این بود که مزیت ناعادلانه من کجاست که دلار من می تواند بسیار فراتر از هر کس دیگری پیش رود؟ این کمی استراتژیک تر از آن چیزی است که بسیاری از افراد آنلاین در مورد چیزهایی فکر می کنند. آنها می خواهند تدریس کنند. اینجا X است، شما باید Y پرداخت کنید، هر انسان را بشویید و تکرار کنید. و من فکر میکنم که این برای شما، شنونده، ضرر بزرگی است، زیرا فکر میکنم به عنوان شنونده باید از خود بپرسید، من یک طراح گرافیک هستم که در ساخت انیمیشنها فوقالعاده است. بنابراین، به همین دلیل، من میخواهم شرکتی را بخرم که بتواند با چیزی که به طور منحصر به فرد در آن مهارت دارم، تسریع یابد. و این تغییر برای من در سال 2020 بود، و فکر نمی کنم به گذشته نگاه کرده باشم.
میندی:
چگونه بودجه این معاملات را تامین می کنید؟
کد:
خوب، بیایید در ابتدا در مورد نحوه تأمین مالی آنها صحبت کنیم. من حدود 80 درصد از معاملاتم را تا چند سال گذشته انجام داده ام، تامین مالی فروشنده. بنابراین تقریباً تمام معاملات من این بود، هی، شما یک تجارت دارید، می خواهید خارج شوید، شما طلاق می گیرید، این پنج D است. شما مرگ دارید، طلاق دارید، بیماری دارید، چیزی در مورد تصمیمات دارید، اما اساساً در جایی که برای شخص دیگری در کسب و کارتان درگیر می شوید یا توزیع دارید، AKA شما در حال نقل مکان هستید، به مکان دیگری می روید یا هر چیز دیگری. . بنابراین یکی از این پنج دلیل معمولاً دلیل فروش این افراد است. و به همین دلیل شما نیاز به فروش یک تجارت دارید یا می خواهید از یک تجارت خارج شوید. من سعی می کنم افراد را در نقاط ماشه خود پیدا کنم. در آن نقطه ماشه شما اهرم زیادی دارید. و بنابراین چیزی که یک نفر طلاق دارد اتفاق می افتد و آنها باید در تجارت خود بفروشند، من می خواهم کسی باشم که آن را با پول دلار جمع می کند و کسی باشم که دارایی ها را بین هر دو طرف تقسیم می کند.
و بنابراین بیشتر معاملات من با OPM، پول دیگران، تامین مالی فروشنده انجام شده است. 60٪ از کل مشاغل در زمین های تجاری کوچک با تامین مالی فروشنده فروخته می شود. بنابراین بسیار عادی است، نه کاملاً تأمین مالی فروشنده، بلکه تأمین مالی بخشی از فروشنده. و سپس میتوانم بگویم که احتمالاً 10 درصد دیگر از معاملاتم را با بانکها انجام دادهام، چه این وام SBA باشد، چه وام از بانک محلی من. و سپس 10% آخر معاملاتی بود که من بیرون رفتم و برای آنها سرمایه جمع کردم. بنابراین به روش سنتی، من برای خرید یک کسب و کار کوچک، یا از دوستان و خانواده خود سهام یا بدهی جمع آوری کرده ام. من فکر میکنم اکثر مردم باید سعی کنند با تعصب شدید در تامین مالی فروشنده و با درصد پایینتری شروع کنند.
ما به تازگی یک پسر در گروه خریدهای غیر متعارف خود داشتیم، جایی که ما در مورد خرید مشاغل صحبت می کنیم. نام او Renaun است، و او به تازگی یک تجارت را به قیمت 8 میلیون دلار، 100٪ تامین مالی فروشنده، 0 دلار کاهش داد. این کسب و کار در منطقه جغرافیایی او واقع شده است و فروشنده آن کسب و کار قرار است یک سال بماند تا به او در انتقال کمک کند. این یک معامله باور نکردنی است. رناون مدیر اجرایی بسیار پردرآمدی بود که شش رقمی در ظرفیت فروش قبلی داشت، هیچ ارتباطی با این نوع کسب و کار نداشت، اما در مذاکره بر سر منبع قرارداد بسیار خوب بود و سپس سعی کرد راهی برای برنده شدن هر دو نفر پیدا کند. ساختار یک معامله
اسکات:
و من فکر می کنم مزیت تامین مالی فروشنده در بسیاری از این تراکنش ها این است که فروشنده را با پوست بسیار زیادی در بازی نگه می دارد به طوری که آنها آنجا هستند تا به شما آموزش دهند و مشاور باشند یا به شما پاسخ دهند به سوالاتی که مطمئناً شما قرار نیست هر پاسخی را در جلسه بررسی دقیق دریافت کنید. من فکر می کنم که این ابزار واقعاً قدرتمندی است به ویژه در این فضا.
کد:
موافق.
اسکات:
اجازه بدهید اینجا یک سوال سخت از شما بپرسم. زمانی که معامله ای مانند این در شرکتی متشکل از چند ده کارمند، شاید سه یا چهار عضو تیم رهبری، که در سال اول پس از کسب تغییری در تیم رهبری ایجاد نمی شود، چند درصد از زمان را تخمین می زنید؟ آیا ایجاد تغییرات اساسی رایج تر است یا کمتر؟
کد:
من می گویم بسیار رایج است. به طور معمول، شما به عنوان مالک کسی هستید که می خواهید برخی از تغییرات را ایجاد کنید. بنابراین، اگر در مورد آن فکر کنید، احتمالاً فروشنده برای فروش یک کسب و کار کمی بررسی شده است. مدتی طول می کشد تا به آن نقطه برسیم که واقعاً تصمیم بگیرم اکنون می خواهم یک فروش را اجرا کنم. و در طول آن شاعر، اغلب تیم کمی پای خود را از روی گاز برمی دارد. و بنابراین چیزی که میتوانم بگویم این است که من دیدهام که افراد کمتری به دلیل تغییر مدیریت ترک میکنند، این ترس بزرگی است که مردم دارند، به نظر میرسد این است، میتوانم بگویم جالب است که به عقب برگردم و ببینم آیا میتوانم بفهمم درصد واقعی ما چقدر است، اما کمتر از 10٪ مواقع یک رهبر ارشد را از دست می دهم که می خواستم آن را حفظ کنم زیرا کسب و کار را خریدم. برای من خیلی نادر
چیز رایج تر این است که آن رهبران داخل شرکت به اندازه کافی خوب نیستند. بنابراین شما می خواهید اپراتور خود را پیدا کنید که بتواند رهبران را نیز استخدام کند. این یک مؤلفه واقعاً کلیدی برای یافتن یک اپراتور است، این است که آنها نمی توانند فقط یک مجری باشند. آنها همچنین باید یک رهبر باشند. و رهبران به این معنا هستند که در شرکتهای قبلی، افراد دیگری را نیز همراه خود داشتند که میخواستند در کنار آنها به شرکت بیایند. بنابراین یک راه واقعا خوب برای بررسی و اینکه آیا اپراتور شما خوب است، میتواند رهبری کند، توانایی حفظ و جذب استعدادها را دارد یا خیر، این است که از آنها بخواهید، هی، مرد، دوست دارم این را اجرا کنید. میلیون دلاری کسب و کاری که من تازه خریدم. به نظر می رسد که شما مجموعه مهارت های موازی دارید. اگر قرار باشد شما را بیاورم، چه کسی را می خواهید بیاورید؟ و چقدر دوست دارید در این شرکت تیم بزرگی داشته باشید؟
و اگر آنها دوست داشتند، من ممکن است به این نوع افراد و این نوع افراد نیاز داشته باشم، شما بروید، عالی. اون کیه؟ چه کسی را می شناسید؟ و بلافاصله میتوانید بگویید که چقدر به هم مرتبط هستند و آیا واقعاً یک رهبر هستند یا فقط یک مدیر مردم بودند؟
اسکات:
عالی. من یک سوال در این زمینه دارم. بهعنوان اولین مدیرعامل، چالش شناسایی افراد ضعیف و حذف سریع و حرفهای آنها برای اولین بار بسیار طاقتفرسا بود. من تصور می کنم فرهنگ در بانکداری سرمایه گذاری کمی متفاوت است و هیچ مشکلی با آن وجود ندارد. و بنابراین این یک امر عادی است هر زمان که یک بازیگر ضعیف وجود دارد، ما از آنجا بیرون می رویم زیرا صد نفر در صف گذشته هستند و همه ما عادت کرده ایم با سرعت یک میلیون مایل در ساعت حرکت کنیم. اما من می خواهم بگویم که آنچه شما در اینجا می گویید، و مردم باید این را بشنوند، این است که وقتی یک کسب و کار را خریداری می کنید، چندین نفر از رهبران را اخراج خواهید کرد، تقریباً مطمئناً، به خصوص اگر بیش از یک بار این کار را انجام دهید. شما باید آن را به سرعت انجام دهید. شما باید این کار را به صورت حرفه ای انجام دهید، و باید درک بسیار واضحی از ظاهر خوب در هر یک از آن موقعیت های مدیریتی داشته باشید.
و بنابراین این یک نقش نیست، اگر شما هرگز مجبور نبوده اید کسی را خاتمه دهید یا اگر هرگز مجبور نبوده اید کسی را به دلیل عملکرد ضعیف خاتمه دهید، برخلاف اینکه او ظاهراً بد رفتار می کند یا شما یک چیز واضح دارید، این اتفاق می افتد. یک تجربه جدید و بسیار بسیار دشوار برای شما در ابتدا. آیا شما با آن موافق هستید، کودی؟ و آیا در این مورد تذکری دارید؟
کد:
اخراج کردن یک نفر هرگز جالب نیست. فکر نمیکنم هیچ وقت بهتر بشه من در واقع هرگز رهبری را ندیده ام که برود، فقط امروز یک نفر را اخراج کرد. فوقالعاده بود. من فکر نمی کنم که آن افراد واقعاً وجود داشته باشند، حتی در امور مالی، فقط احساس خوبی ندارد. شما دوست ندارید این کار را با انسان ها انجام دهید، حتی اگر فکر کنید که آنها، بدون نقل قول، لیاقت این کار را دارند. با این حال، من مطمئن نیستم که اگر نتوانید مکالمات دشواری داشته باشید، حق مالک بودن را دارید. و بنابراین من فکر می کنم کمی از این صحبت کردن با خود و گفتن این است که آیا من از آن دسته انسانی هستم که می خواهم مردم را رهبری کنم؟ چه کسی می خواهد مالک شود؟ چه کسی می خواهد اثری در این دنیا بگذارد؟ و اگر چنین است، چند چیز وجود دارد که باید در طول زندگی به کمربند ابزارم اضافه کنم، و یکی از آنها این است که باید افراد را زمانی که برای شرکت من مناسب نیستند و زمانی که من مناسب آنها نیستم رها کنم. .
و دوم اینکه متوجه میشوی، یکی، همیشه بهتر از چیزی است که فکر میکنی. خیلی به ندرت تا به حال کسی را اخراج کرده ام، جایی که او یکی، غافلگیر شده یا دو، بد رفته است. و این به این دلیل است که مدیریت آنها برای شما بسیار مهم است. و این چیزها تاکتیکی است و افرادی که تیمها را رهبری نمیکنند یا کسبوکار را اداره نمیکنند، اصلاً دوست ندارند در مورد این موضوع صحبت کنند. اما واقعاً مهم است که زودتر چکاینها را انجام دهید و با اصطکاک راحت شوید. من همیشه به مدیرانم میگویم، از تعریف کردن از افرادی که در تیم شما عملکرد ضعیفی دارند، صرفاً به این دلیل که احساس بهتری به شما میدهد، دست بردارید. شما باید گفتگوی سختی داشته باشید. چقدر وحشتناک می شد اگر دوچرخه سواری یاد می گرفتی و هر بار که زمین می خوردی، والدینت مثل این بودند، آره، همین کار را ادامه بدهی. کار نکرد اما باید دقیقاً به همین روش ادامه دهید، جایی که همیشه به سمت چپ متمایل هستید. آنها هرگز دوچرخه سواری را یاد نخواهند گرفت.
و بنابراین، به عنوان یک رهبر خوب، باید بتوانید بگویید، هی، مرد، تعداد فروش شما کاهش یافته است، شما به اندازه کافی تماس تلفنی برقرار نمی کنید. می خواهی به آنچه در آنجا می گذرد گوش بدهم؟ و در واقع بازخورد دادن به مردم، و سپس مردم از اتفاقی که میافتد شگفتزده نخواهند شد، زیرا قبلاً برای مدتی به آنها آموزش دادهاید.
اسکات:
بنابراین دوباره، من فکر می کنم این اتفاق می افتد، درست است؟ به همین دلیل است که معامله خوبی در کسب و کار به دست می آورید، به این دلیل است که در بسیاری از موارد عملکرد ضعیفی دارد و شما مجبور هستید در بسیاری از این موارد تیم مدیریت را بازیافت کنید، یا حداقل برخی از تیم مدیریت را در برخی از این معاملات بازیافت کنید. . من فکر می کنم این چیزی است که مردم باید از آن آگاه باشند و از طریق آن فکر کنند. سوال دومی که من دارم این است که اولین بار مدیر عامل شرکت است، که تقریباً همه کسانی که یکی از این نوع کسب و کارها را می خرند، برای اولین بار مدیرعامل می شوند. از کجا میدانید که از نظر این افراد چگونه به نظر میرسد؟ باز هم این بزرگترین چالش برای من بود که وارد کار شدم، زیرا هرگز یک مدیر مالی استخدام نکرده بودم. من هرگز یکی از این نقش ها را استخدام نکرده بودم. چگونه می توانید آن را میانبر کنید و شانس بهتری حداقل در تجارت اول خود داشته باشید؟
کد:
اینها واقعاً رازها هستند. من سه کار انجام می دهم. من یک برنامه 30، 60، 90 روزه برای هر استخدام جدیدی که وارد می کنم دارم. در همه مشاغل یکسان به نظر می رسد. این بخشی از اسناد ورود ما است. میتوانید برنامههای اجرایی Google، Amazon و غیره را در گوگل جستجو کنید. می توانید برنامه های 30، 60، 90 روزه را گوگل کنید. شما می توانید تکالیف دیگران را بدزدید، این همان کاری است که من به شما توصیه می کنم انجام دهید. و سپس فقط چیزهای مربوط به شرکت خود را کاشت کنید. و در داخل آن برنامه 30، 60، 90 روزه، آنها را دارم و یا می نویسم موفقیت در آن پنجره 30، 60، 90 روزه چگونه به نظر می رسد؟ بنابراین در 30 روز اول، X، Y و Z، 15 یا 30 کار را انجام داده اید. در 60 روز اول این کارها را انجام خواهید داد. در 90 روز اول، این کارها را انجام خواهید داد. قسمت زیبای آن در هر دوره است، بنابراین بعد از 30 روز، می گویم، خوب، آیا شما با همه اعضای تیم ملاقات کرده اید؟
باشه کپی کن آره. آیا نقش ها و مسئولیت های جدیدی را برای اعضای تیم اصلی خود ایجاد کرده اید؟ باشه، نگرفتی. چرا؟ و بنابراین من اساساً در حال بررسی هر یک از آن چیزها هستم، و سپس بسیار آسان است که ببینم آیا آنها موفق هستند یا خیر. چیز دیگری که همیشه شما را به عنوان یک صاحب کسب و کار عاقل نگه میدارد، کارت امتیازی است. بنابراین، هر کسبوکاری باید یک کارت امتیازی یا یک صفحهگسترده بسیار ساده اکسل داشته باشد، جایی که در اینجا هدف ما است، این است که چگونه هر فرد به نحوی به هدف کمک میکند. اگر این شخص اعدادی ندارد که مستقیماً با آنها همسو باشد، احتمالاً اشتباه میکنید. و من همه اینها را با این ایده می گویم که این چیزها چیزهایی است که من هر بار 60 درصد مواقع انجام می دهم.
همیشه وجود دارد، حتی پس از 15 سال از فعالیتم در تجارت، جایی که در آن هستم، KPI و کارت امتیازی را دقیقاً در اینجا ندارم، بنابراین فقط به این شخص اجازه می دهم با آن کار کند. و البته پس از آن چیزی به پهلو می رود. و بنابراین به عنوان یک صاحب کسب و کار کمی محبت و لطف کنید تا همه در مورد کامل بودنشان در اینترنت صحبت کنند و متوجه شوند که حقیقت این است که این اتفاق بسیار نادر است. اگر 60 یا 70 درصد از این کارها را انجام دهید، صاحب عملکردی برتر خواهید شد. من نمی توانم تعداد مالکانی را به شما بگویم که هرگز برنامه های 30، 60، 90 روزه را انجام نمی دهند، که هرگز کارت امتیازی اساسی ندارند، این بدان معنا نیست که کسب و کار شما شکست خواهد خورد، فقط به این معنی است که شما ممکن است سخت تر از آن کار کنید. شما نیاز دارید و من واقعاً دوست ندارم بیشتر از نیازم سخت کار کنم.
اسکات:
من در آنجا زنگ می زنم و می گویم که فکر می کنم یک سیستم عامل وجود دارد که اگر صاحب کسب و کار هستید، باید آن را قرض کنید. من EOS، 4 رشته اجرا را توصیه می کنم. کتابی در مورد EOS Traction وجود دارد. من مربی را استخدام می کنم تا آن را اجرا کند یا با 40 می روم، اما فقط یک سیستم عامل قرض می کنم. پس از استفاده از یکی از این موارد که چند سالی است در مورد آن صحبت می شود، خودتان را اختراع کنید، زیرا چرا چرخ را دوباره اختراع کنید و هر بخش از اداره یک تجارت را دوباره اختراع کنید؟ فقط یک کتاب بازی را که قبلاً در جای خود قرار داده است، قرار دهید. آیا شما چنین چیزی دارید یا به نظر شما اپراتورهایی که این کار را انجام می دهند موفق تر هستند؟
کد:
من فکر می کنم داشتن یک سیستم بسیار مهم است. بسیاری از کسبوکارهای من با EOS یا راکفلر اجرا میشوند، و مطمئناً Traction را خواندهام، بسیاری از آن را دوست دارم. تنها چیزی که در مورد آن دوست ندارم این است که جلسات سطح 10 را دوست ندارم، نحوه اجرای آنها در EOS. من فکر می کنم که در برخی از شرکت های من می تواند کمی بیش از حد محدود باشد. من همچنین فکر میکنم که به یک فرهنگ عالی منجر نمیشود. این منجر به فرهنگی می شود که هر هفته بر روی تاکتیک ها و اجرای بسیار خاص تمرکز می کند، بر خلاف، من همیشه از این جمله پیروی کرده ام، اگر می خواهید به یک مرد یاد بدهید که یک قایق بسازد، به او یاد نمی دهید. تخته ها را پیدا کنید و بگذارید و آنها را پیچ کنید. شما به آنها یاد می دهید که حسرت دریای آزاد را داشته باشند. و بنابراین فکر میکنم هک واقعی در اداره یک کسبوکار این است که آیا میتوانید به افراد با مجموعهای از مأموریتها و ارزشهای فرقه انگیز الهام بخشید تا بخواهند کارهایی را انجام دهند که هرگز مجبور نیستید برای آنها توضیح دهید و آنها را مدیریت کنید.
و کمترین علاقه من به کسب و کارهایی است که در آن 472 مورد از فهرست کارها را بررسی می کنم زیرا باید همه اعضای تیم را قرمز، زرد و سبز کنم. و مشاغل مورد علاقه من آنهایی هستند که در آنها بر ایجاد فرهنگی تمرکز می کنم که مسئولیت شخصی و برتری شخصی را در درجه اول کلید موفقیت شخصی و در نتیجه موفقیت تجاری قرار می دهد. و بنابراین اگر می توانید، هر جا که می توانید، روی چیزهای نرم در واقع تمرکز کنید. اکثر مردم به شما می گویند که روی تاکتیک ها تمرکز کنید، من به تمرکز روی داستان اعتقاد زیادی دارم.
اسکات:
کدی، آیا توصیه نهایی برای کسی که گوش می دهد، که می خواهد وارد تجارت کسب و کار خسته کننده شود، دارید؟
کد:
دوگانه. یکی، من فکر میکنم شما بچهها کار خیلی خوبی انجام دادید که خیلی ساده و آسان به نظر نمیرسید. شما هم می توانید با 0 دلار یک تجارت بخرید، زمان صفر را صرف آن کنید، میلیونر شوید، یک لامبو و یک قایق تفریحی داشته باشید. این چیزی نیست که ما در اینجا در مورد آن صحبت می کنیم. و از طرف دیگر، همچنین فرض کنید که شما به عنوان یک انسان بسیار توانمندتر از آن هستید که به خودتان اعتبار می دهید. و فرض کنید که صاحبان کسب و کار زیادی را ملاقات کرده اید. فکر کردی همه آنها چقدر باهوش هستند؟ آیا از هر صاحب کسب و کاری که با آنها درگیر بوده اید تحت تاثیر قرار گرفته اید؟ پاسخ منفی است. من با دسته ای از صاحبان مشاغل بزرگ ملاقات کرده ام، و می توانم به شما بگویم، 10٪ از مواقع من را به باد می دهد. و 90 درصد مواقع فکر می کنم، من برای شما عادی هستم.
و بنابراین برای کسانی که گوش می دهند، اگر به نظر می رسد که شما از آن دسته افرادی هستید که می خواهند صاحب یک کسب و کار شوند، می خواهند تأثیر بگذارند، من فکر می کنم قوی ترین تأثیری است که هر انسانی می تواند داشته باشد، یعنی ساختن چیزی، دیگران را استخدام کند و خلق کند تا دیگران بتوانند مصرف کنند. من فکر می کنم تماس بالاتری وجود ندارد. و من فکر میکنم که خرید کسبوکار به شما این امکان را میدهد که وقتی آن دانه استارتآپی را در درون خود ندارید که اگر آن را ایجاد نمیکردید میمیرید، اما در عوض فقط میخواهید وارد بازی شوید، این کار را انجام دهید. و من فکر می کنم وارد شدن به بازی نیمی از نبرد است، و بعد از اینکه به آنجا رسیدید می توانید بفهمید که چه بازیی را می خواهید بازی کنید.
میندی:
کودی، این خیلی چشم باز و بسیار مفید بود. من واقعاً دوست دارم که وارد نشدی، اوه، هر کسی می تواند این کار را انجام دهد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک چیز را انجام دهید و سپس می توانید میلیونر شوید. این کار نیاز به کار دارد، اما لزومی ندارد که این 150 ساعت در هفته باشد. من عاشق نحوه ارائه ایده یا پیشنهاد مزیت ناعادلانه هستم. عالیه. هر کسی یک مزیت ناعادلانه دارد. چه کاری انجام می دهید که می توانید از آن بهره ببرید و بهتر از هر کس دیگری می توانید انجام دهید؟ و من با تو خیلی خوش گذشت، کودی. خیلی ممنونم. مردم کجا می توانند اطلاعات بیشتری درباره شما پیدا کنند؟
کد:
خوب، اگر می خواهید در مورد خرید مشاغل خسته کننده، که فکر می کنم حتی از من جالب تر است، اطلاعات بیشتری کسب کنید، به contrarianthinking.co مراجعه می کنم. این خبرنامه رایگان ماست. هفتگی بیرون میاد ایده های بسیار خوبی برای چگونگی کسب درآمد غیر متعارف در آن وجود دارد. ما همچنین یک خبرنامه ثانویه در unconventionalacquisitions.com داریم که The Boring Business Brief نامیده می شود، و آن یکی همه چیز در مورد خریدهای هر هفته برای شما افراد فوق العاده است. من یکی از اینها را بررسی می کنم. و سپس من کودی سانچز و تمام اینتروب ها هستم. من فکر میکنم یوتیوب یک راه سرگرمکننده برای به دست آوردن دید سطح بالایی از خرید یک دسته از مشاغل است. ما زمان زیادی را در YouTube صرف می کنیم، بنابراین شاید از آنجا شروع کنم.
آن بذر باور را در درون خود بکارید. با تماشای ویدیوهایی که فقط 10 دقیقه از وقت شما را می گیرد و سپس عمیقاً در خبرنامه ها و آموخته ها غوطه ور می شوید، چند ایده در ذهن خود ایجاد کنید. احتمالاً از آنجا شروع می کنم.
میندی:
ممنون کودی
کد:
متشکرم.
اسکات:
کدی انبوهی از اطلاعات است. باید بروی اون منابع رو چک کنی و سپس اینستاگرام شما تقریباً هر روز چیزهای عالی پست می کنید. پس واقعاً قدر آن را بدانیم و از شما چیزهای زیادی یاد بگیریم.
کد:
خوب، از هر دو شما متشکرم. سوالات عالی از زمان اینجا لذت بردم.
میندی:
ممنون کودی به زودی با شما صحبت خواهیم کرد.
کد:
خداحافظ بچه ها.
میندی:
بسیار خوب، آن کودی سانچز بود، و این شگفت انگیز بود. اسکات، من خیلی هیجان زده هستم که امروز باید با کودی صحبت کنیم. گوش دادن به او فقط بود، من میخواهم بروم کسبوکار بخرم، میخواهم شروع به یادگیری بیشتر در این مورد کنم، و میخواهم مزایای غیرمنصفانهام را بنویسم تا بتوانم بفهمم چه کاری میتوانم بهتر از دیگران انجام دهم.
اسکات:
من خیلی از او الهام گرفته ام باز هم، همانطور که گفتم، من مطالب او را دنبال می کنم و فکر می کنم که او کار فوق العاده ای در قاب بندی فرصت انجام می دهد و در مورد قرار دادن و برداشت با این کار بسیار واقعی است. باز هم فکر میکنم که او آنقدر مستحکم، مستقیم و آنقدر رک است و در مورد چیزی که دربارهاش صحبت میکند، آنقدر قوی و پرشور است، که گول نخورید. اگر آن شخصیت را ندارید و حاضر نیستید به آنجا بروید و مستقیم صحبت کنید. و باز هم، او این را با صدای بلند نگفت، اما من فکر میکنم 90 درصد مواقعی که یک شرکت در این شرایط فروخته میشود، تغییرات و فسخ یا استعفای افرادی از تیم رهبری و شاید بخشهای دیگر وجود دارد. مشاغل در این طبقه دارایی و اگر شکم این کار را ندارید، این برای شما مناسب نیست.
بنابراین، مجدداً، درصد کمی از مردم در این محیط رشد خواهند کرد، اما کسانی که این کار را انجام می دهند، فکر می کنم بهترین بازده را در بین هر طبقه دارایی در ایالات متحده آمریکا، شاید در جهان طی 10 تا 20 سال آینده، به دلیل قیمت پایین خرید و فرصت باورنکردنی برای ساده کردن کارایی در بسیاری از این مشاغل.
میندی:
آنچه شما می گویید، و من می توانم بر اساس آنچه که کدی می گفت، ببینم، می توانم ببینم اینها چگونه هستند، من به صحبت های مرد کوره خود، باب، از سیرکولیتینگ ایر گوش می دهم. اگر در لانگمونت نیاز به کوره داشتید، به باب بروید. همه می دانند که شما به باب می روید. هرکسی که با آنها صحبت می کنم، مرد کوره شما کیست؟ این باب از گردش هوا است. همه در مورد باب از هوای گردشی صحبت می کنند. اما شما شروع به صحبت با باب می کنید و او برنامه جانشینی ندارد. فکر کنم الان یکی از بچه هاش داره باهاش کار میکنه ولی یه مدتی نبود. و وقتی که او در سن بالا نمیرود، اما همه هر روز پیر میشوند، میخواهید چه کار کنید، پس وقتی دیگر نمیخواهید اینجا کار کنید، چه میخواهید بکنید؟
اسکات:
این یکی از نمونههای کسبوکاری است که میتواند تا زمانی که کسی برنامهای برای گرم کردن آن ارائه ندهد سرد شود.
میندی:
بسیار خوب، اسکات، من فکر میکنم که این قسمت پادکست BiggerPockets Money را به پایان میرساند زیرا ریچ هرگز بهتر از این کار نخواهد کرد. او اسکات ترنچ است، و من میندی جنسن هستم که می گویم، مراقب خرس عروسکی باش.
اسکات:
اگر از قسمت امروز لذت بردید، لطفاً یک بررسی پنج ستاره در Spotify یا Apple به ما بدهید. و اگر به دنبال محتوای پول بیشتری هستید، از کانال YouTube ما در youtube.com/biggerpocketsmoney دیدن کنید.
میندی:
BiggerPockets Money توسط Mindy Jensen و Scott Trench ساخته شده است. تولید شده توسط Kailyn Bennett، ویرایش توسط Exodus Media، کپی رایت توسط Nate Weintraub. در آخر، یک تشکر بزرگ از تیم BiggerPockets برای امکان پذیر ساختن این نمایش.
پادکست را اینجا تماشا کنید
[محتوای جاسازی شده]
به ما کمک کنید تا به شنوندگان جدید دسترسی پیدا کنیم آیتونز با گذاشتن امتیاز و بررسی برای ما! فقط 30 ثانیه طول می کشد. با تشکر! ما واقعا از آن قدردانی می کنیم!
در این قسمت ما پوشش می دهیم
- کسب و کارهای "خسته کننده" که می توانند جایگزین حقوق شما شوند و شما را میلیونر کند
- نحوه خرید کسب و کار از ابتدا تا انتها و پنج نوع کسب و کار که باید از آنها اجتناب کنید
- مشاغل در مقابل مشاغل و نحوه اطمینان از خرید جریان نقدی، نه نه به پنج دیگر
- جعبه خرید کودی و دقیقاً همان چیزی که او به دنبال آن است هنگام به دست آوردن یک کسب و کار
- از کجا می توان بودجه برای خریدهای تجاری پیدا کرد (و کدام فروشنده ها به شما کمک مالی ارائه می دهند)
- استخدام، اخراج و مدیر عامل شدن اولین کسب و کار شما
- و So خیلی بیشتر!
پیوندهایی از نمایش
با کدی ارتباط برقرار کنید
آیا علاقه مند به کسب اطلاعات بیشتر در مورد حامیان مالی امروز هستید یا خودتان شریک BiggerPockets شوید؟ به ما اطلاع دهید!
یادداشت توسط BiggerPockets: اینها نظرات نوشته شده توسط نویسنده هستند و لزوماً نظرات BiggerPockets را نشان نمی دهند.
- محتوای مبتنی بر SEO و توزیع روابط عمومی. امروز تقویت شوید.
- PlatoAiStream. Web3 Data Intelligence دانش تقویت شده دسترسی به اینجا.
- ضرب کردن آینده با آدرین اشلی. دسترسی به اینجا.
- خرید و فروش سهام در شرکت های PRE-IPO با PREIPO®. دسترسی به اینجا.
- منبع: https://www.biggerpockets.com/blog/money-416
- : دارد
- :است
- :نه
- :جایی که
- $UP
- 000
- 10
- سال 15
- ٪۱۰۰
- 20
- سال 20
- 200
- 2020
- 2023
- 24
- 250K
- 26
- 30
- 40
- 50
- 60
- 70
- 80
- a
- توانایی
- قادر
- درباره ما
- در مورد IT
- فراوان
- شتاب دادن
- تسریع شد
- حساب
- حسابداری (Accounting)
- به دست آوردن
- کسب
- اکتساب
- جمع آوری
- در میان
- واقعا
- اضافه کردن
- می افزاید:
- آگهی
- مزیت - فایده - سود - منفعت
- مزایای
- نصیحت
- مشاور
- پس از
- از نو
- در برابر
- سن
- قرون
- پیش
- AIR
- Airbnb
- هم راستا
- تراز می کند
- معرفی
- اجازه دادن
- اجازه می دهد تا
- در امتداد
- در کنار
- قبلا
- همچنین
- هر چند
- همیشه
- am
- شگفت انگیز
- آمازون
- امریکا
- مقدار
- مقدار
- an
- و
- تصاوير متحرك
- سالیانه
- دیگر
- پاسخ
- پاسخ
- هر
- دیگر
- هر کس
- هر چیزی
- اپل
- درخواست
- قدردانی
- روش
- نزدیک شدن
- هستند
- محدوده
- دور و بر
- AS
- بمکد
- دارایی
- کلاس دارایی
- مدیریت دارایی
- دارایی
- At
- قابل دستیابی است
- توجه
- وکیل
- جالب
- حضار
- آستین
- نویسنده
- خودکار
- در دسترس
- میانگین
- مطلع
- دور
- عزیزم
- به عقب
- بدی
- بانک
- بانکداری
- ورشکسته
- بانک
- پایه
- مستقر
- خط مقدم
- اساسا
- اساس
- نبرد
- BE
- خرس
- خوشگل
- شد
- زیرا
- شدن
- شود
- تبدیل شدن به
- بوده
- قبل از
- شروع
- پشت سر
- بودن
- باور
- باور
- در زیر
- سود
- بهترین
- شرط
- بهتر
- میان
- خارج از
- تعصب
- بزرگ
- بزرگتر
- بزرگترین
- بیلیون
- میلیاردها
- بیت
- بلاک ها
- قایق
- فریب
- بولتون
- سهام
- جایزه
- کتاب
- رزرو
- مرز
- خسته کننده
- امانت گرفتن
- هر دو
- هر دو طرف
- خریداری شده
- جعبه
- نام تجاری
- مارک های
- می شکند
- سرما خوردگی
- آجر و ملات
- به ارمغان بیاورد
- به ارمغان می آورد
- بودجه
- بوفه
- ساختن
- بنا
- ساخته
- دسته
- کسب و کار
- صاحب مشاغل
- صاحبان کسب و کار
- کسب و کار
- اما
- خرید
- خریداری کردن
- خریداری می کند
- by
- صدا
- نام
- فراخوانی
- تماس ها
- آمد
- CAN
- می توانید دریافت کنید
- شاهدانه
- کلاه لبه دار
- توانا
- ظرفیت
- سرمایه
- ماشین
- اهميت دادن
- کاریابی
- دقیق
- مورد
- موارد
- پول دادن و سكس - پول دادن و كس كردن
- جریان نقدی
- CAT
- دسته بندی
- مدیر عامل شرکت
- معین
- قطعا
- cfo
- به چالش
- تغییر دادن
- تغییر
- تبادل
- کانال
- بررسی
- بررسی شده
- بررسی
- حساب کاربری
- کودک
- فرزندان
- آهک
- در گردش
- شهر:
- وضوح
- کلاس
- کلاس ها
- تمیز کاری
- واضح
- مشتری
- مشتریان
- کلونی
- نزدیک
- نزدیک
- بسته
- CO
- بنیانگذاران
- میزبان مشترک
- مربی
- مربیگری
- سکه
- جمع آوری
- COM
- بیا
- می آید
- راحت
- آینده
- تجاری
- مشترک
- ارتباط
- انجمن
- شرکت
- شرکت
- شرکت
- شایسته
- رقابت
- به طور کامل
- پیچیده
- تعریف
- جزء
- مفهوم
- تضاد
- گیج کننده
- کنگلومرا
- متصل
- هوشیار
- در نظر بگیرید
- در نظر گرفته
- استوار
- مشاور
- مشاوره
- مصرف
- مصرف کننده
- محتوا
- ادامه دادن
- ادامه
- مداوم
- به طور مداوم
- کنترل
- گفتگو
- گفتگو
- متقاعد کردن
- هماهنگ کردن
- copywriting است
- هسته
- هزینه
- میتوانست
- کشور
- زن و شوهر
- دوره
- سقوط
- ایجاد
- ایجاد شده
- ایجاد
- خالق
- اعتبار
- صلیب
- بسیار سخت
- فرهنگ
- در حال حاضر
- برش
- پدر
- خطرناک
- روز
- روز به روز
- روز
- مقدار
- معاملات
- مرگ
- بدهی
- تصمیم گیری
- تصمیم گیری
- عمیق
- بستگی دارد
- توصیف
- سزاوار
- طراح
- جزئیات
- DID
- مردن
- مختلف
- تمایز
- مشکل
- سخت کوشی
- مستقیم
- مستقیما
- رشته ها
- اختیاری
- مرض
- توزیع
- توزیع
- do
- مستندات
- میکند
- نمی کند
- عمل
- دلار
- دلار
- انجام شده
- آیا
- پایین
- رو به پایین
- دوجین
- ده ها
- رویاها
- رانده
- رانندگی
- دو
- مدت
- در طی
- تجارت الکترونیک
- E&T
- هر
- هر فرد
- پیش از آن
- در اوایل
- کسب درآمد
- سود
- درامد
- آسان تر
- ساده
- خوردن
- EBITDA
- ویرایش
- تعلیم دادن
- آموزش
- اثر
- بازده
- هر دو
- دیگر
- جاسازی شده
- امپراطوری
- کارکنان
- پایان
- انرژی
- مشغول
- کافی
- اطمینان حاصل شود
- وارد
- تمام
- به طور کامل
- موسس شرکت
- کارآفرینی
- کارآفرینان
- کارآفرینی
- محیط
- EOS
- قسمت
- قسمت
- برابر
- انصاف
- به خصوص
- املاک
- تخمین زدن
- حتی
- در نهایت
- تا کنون
- هر
- هر روز
- هر روز
- هر کس
- همه چیز
- تکامل یابد
- کاملا
- مثال
- اکسل
- برتری
- استثنا
- برانگیخته
- اجرا کردن
- اجرا کردن
- اعدام
- اجرایی
- وجود داشته باشد
- خروج
- مهاجرت
- توسعه
- انتظار
- انتظار
- گران
- تجربه
- با تجربه
- کارشناس
- تخصص
- توضیح دهید
- چشم
- چهره
- واقعیت
- کارخانه
- حقایق
- شکست
- سقوط
- خانواده
- خارق العاده
- محبوب
- ترس
- باز خورد
- احساس
- فراری
- کمی از
- شکل
- آمار و ارقام
- نهایی
- سرانجام
- سرمایه گذاری
- امور مالی
- مالی
- آزادی مالی
- اهداف مالی
- استقلال مالی
- به لحاظ مالی
- تامین مالی
- پیدا کردن
- پیدا کردن
- پیدا می کند
- پایان
- آتش
- تیر
- شرکت
- شرکت ها
- نام خانوادگی
- بار اول
- مناسب
- رفع
- انعطاف پذیری
- قابل انعطاف
- فلیپ
- طبقه
- جریان
- در حال جریان
- تمرکز
- تمرکز
- تمرکز
- به دنبال
- به دنبال
- پیروی
- پا
- برای
- برای همیشه
- رسمی
- به جلو
- یافت
- موسس
- چهار
- چهارم
- چارچوب
- رایگان
- آزادی
- اصطکاک
- دوست
- دوستان
- از جانب
- جلو
- کامل
- سرگرمی
- اساسی
- بودجه
- بودجه
- بودجه
- بیشتر
- آینده
- بازی
- GAS
- سوالات عمومی
- جغرافیایی
- جورج
- دریافت کنید
- گرفتن
- غول
- دادن
- می دهد
- دادن
- Go
- هدف
- اهداف
- می رود
- رفتن
- طلا
- مرد طلایی
- گلدمن ساکس
- رفته
- خوب
- افرین
- گوگل
- بزرگ
- بزرگترین
- سبز
- خواربار
- گروه
- گروه ها
- شدن
- در حال رشد
- رشد
- مرد
- هک
- بود
- نیم
- دسته
- دست ها
- رخ دادن
- اتفاق می افتد
- اتفاق می افتد
- سخت
- آیا
- داشتن
- he
- سر
- شنیدن
- شنیده
- شنوایی
- به شدت
- سنگین
- برگزار شد
- کمک
- مفید
- کمک
- کمک می کند
- او
- اینجا کلیک نمایید
- پنهان
- زیاد
- در سطح بالا
- بالاتر
- بالاترین
- او را
- استخدام
- خود را
- اصابت
- نگه داشتن
- برگزاری
- خانه
- مشق شب
- امید
- مهمان نوازی
- هتل
- هتل ها
- ساعت
- ساعت ها
- خانه
- چگونه
- چگونه
- HTTPS
- بزرگ
- انسان
- انسان
- صد
- صدها نفر
- صدها میلیون
- i
- من می خواهم
- اندیشه
- ایده ها
- شناسایی
- شناسایی
- if
- تصور کنید
- بلافاصله
- مهاجران
- تأثیر
- انجام
- مهم
- تحت تاثیر قرار
- بهبود
- in
- ناتوان
- درآمد
- باور نکردنی
- استقلال
- صنعتی
- صنعت
- کارشناس صنعت
- تاثیرگذاران
- اطلاعات
- الهام بخشیدن
- الهام بخش
- الهام بخش
- اینستگرام
- نمونه
- در عوض
- سازمانی
- سرمایه گذار نهادی
- عمدی
- علاقه
- جالب
- بین المللی
- اینترنت
- مصاحبه
- به
- معرفی
- فهرست
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- بانکداری سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذار
- سرمایه گذاران
- گرفتار
- موضوع
- IT
- اقلام
- کار
- شغل ها
- روزنامه
- روزنامه نگار
- سفر
- JPG
- تنها
- فقط یکی
- نگاه داشتن
- کلید
- نوع
- دانستن
- دانا
- دانش
- شناخته شده
- آفرین
- لامبورگینی
- زمین
- بزرگ
- تا حد زیادی
- بزرگتر
- نام
- بعد
- راه اندازی
- غیر روحانی
- رهبری
- رهبر
- رهبران
- رهبری
- منجر می شود
- یاد گرفتن
- آموخته
- یادگیری
- کمترین
- ترک کردن
- ترک
- رهبری
- ترک کرد
- کمتر
- سطح
- سطح
- قدرت نفوذ
- LG
- صدور مجوز
- زندگی
- سبک زندگی
- پسندیدن
- لاین
- خطوط
- فهرست
- شنونده
- استماع
- کوچک
- زندگی
- وام
- محلی
- واقع شده
- محل
- مکان
- طولانی
- مدت زمان طولانی
- دیگر
- نگاه کنيد
- شبیه
- نگاه
- به دنبال
- مطالب
- از دست دادن
- خاموش
- خیلی
- عشق
- کم
- ساخته
- اصلی
- ساخت
- پول را
- باعث می شود
- ساخت
- مرد
- اداره می شود
- مدیریت
- تیم مدیریت
- مدیر
- مدیران
- مدیریت
- بسیاری
- علامت
- بازار
- بازار یابی (Marketing)
- بازار
- بازارها
- عظیم
- انبوه
- استاد
- تسلط
- ماده
- ممکن است..
- متوسط
- معنی دار
- به معنی
- رسانه ها
- جلسات
- عضو
- اعضا
- ذکر شده
- متوسط
- قدرت
- میلیون
- میلیون دلار
- میلیون دلار
- میلیونر
- میلیون ها نفر
- ذهن
- ذهنیت
- اقلیت
- دقیقه
- ماموریت
- مدرن
- مادر
- لحظه
- لحظه
- پول
- ماه
- ماه
- بیش
- اکثر
- حرکت
- به جلو حرکت کن
- متحرک
- بسیار
- چند
- چندگانه
- باید
- my
- نام
- در سرتاسر کشور
- نزدیک
- لزوما
- نیاز
- خالص
- شبکه
- هرگز
- جدید
- نیویورک
- عضویت در خبرنامه
- خبرنامه
- بعد
- خوب
- نه
- سر و صدا
- به طور معمول
- هیچ چی
- اکنون
- تعداد
- شانس
- of
- خاموش
- ارائه
- دفاتر
- چاپ افست
- غالبا
- اغلب اوقات
- oh
- خوب
- on
- پردازنده
- شبانه روزی
- یک بار
- ONE
- آنهایی که
- آنلاین
- فقط
- باز کن
- دریای آزاد
- کار
- عملیاتی
- سیستم عامل
- عملیات
- اپراتور
- اپراتور
- دیدگاه ها
- فرصت ها
- فرصت
- مخالف
- گزینه
- گزینه
- or
- سفارش
- سازمان یافته
- خاستگاه
- دیگر
- دیگران
- ما
- خارج
- خارج از
- روی
- به طور کلی
- نظارت
- مروری
- غرق شدن
- خود
- متعلق به
- مالک
- صاحبان
- مالک است
- پرداخت
- رنگ
- نقاشی
- موازی
- پدر و مادر
- بخش
- ویژه
- احزاب
- شریک
- بخش
- احساساتی
- گذشته
- ثبت اختراع
- فناوری ثبت اختراع شده
- مسیر
- پرداخت
- پرداخت
- کشور
- مردم
- مردم
- درصد
- کامل
- کارایی
- بازیگر
- هنرمندان
- انجام
- شاید
- دوره
- همیشگی
- شخص
- شخصی
- شخصیت
- شخصا
- چشم انداز
- فوق العاده
- تلفن
- تماس های تلفنی
- انتخاب کنید
- قطعه
- محل
- اماکن
- برنامه
- برنامه ریزی
- برنامه
- سکو
- افلاطون
- هوش داده افلاطون
- PlatoData
- بازی
- بازیکن
- بازی
- لطفا
- برق وصل کردن
- لوله کشی خانه ها
- پادکست
- نقطه
- نقطه
- فقیر
- پاپ
- مقام
- موقعیت
- موقعیت
- ممکن
- پست
- بالقوه
- قوی
- تمرین
- شیوه های
- ارائه شده
- زیبا
- قبلی
- قیمت
- قیمت گذاری
- قبلا
- خصوصی
- سهام خصوصی
- در هر
- شاید
- مشکل
- روند
- ساخته
- تولید
- محصولات
- حرفه ای
- سود
- سودبخشی
- مفید
- برنامه
- تلفظ شده
- املاک
- ویژگی
- اختصاصی
- محافظت از
- خرید
- خرید
- خرید
- قرار دادن
- قرار می دهد
- قرار دادن
- صلاحیت های
- یک چهارم
- سوال
- سوالات
- به سرعت
- نقل قول کردن
- مطرح شده
- سریعا
- نادر
- نرخ
- نرخ
- رتبه
- رسیدن به
- خواندن
- مطالعه
- واقعی
- املاک و مستغلات
- واقعیت
- تحقق بخشیدن
- متوجه
- واقعا
- دلیل
- معقول
- دلایل
- بحران اقتصادی
- توصیه
- نو اموز استخدام کردن
- مکرر
- قرمز
- توانبخشی
- مربوط
- آزاد
- برداشتن
- از بین بردن
- اجاره
- تکرار
- جایگزین کردن
- نشان دادن
- استعفا
- منابع
- مسئولیت
- مسئوليت
- REST
- رستوران ها
- خرده فروشی
- نگه داشتن
- برگشت
- بازده
- درامد
- این فایل نقد می نویسید:
- غنی
- سوار شدن
- راست
- خطر
- سنگ
- نقش
- نقش
- نورد
- نورد
- اتاق
- دور
- مسیر
- قوانین
- دویدن
- در حال اجرا
- رایان
- ساکس
- سعید
- حقوق
- فروش
- حراجی
- همان
- ذخیره
- گفتن
- گفته
- می گوید:
- مقیاس
- مقیاس گذاری
- پویش
- کمیاب
- کمبود
- حرکت شبیه چمچه زنی
- کارت امتیازی
- SEA
- جستجو
- دوم
- ثانوی
- ثانیه
- بخش
- بخش
- دیدن
- دانه
- به نظر می رسد
- به نظر می رسد
- مشاهده گردید
- بخش
- به ندرت
- خود
- فروش
- فروشندگان
- فروش
- نیمه
- ارشد
- حس
- سرویس
- جلسه
- تنظیم
- مجموعه
- محیط
- هفت
- چند
- اشتراک گذاری
- او
- تغییر کرد
- خریداران
- باید
- نشان
- نشان داده شده
- طرف
- یک وری
- ساده
- به سادگی
- به طور همزمان
- تنها
- نشسته
- شش
- اندازه
- مهارت
- پوست
- خواب
- کند
- کوچک
- کسب و کار کوچک
- کسب و کارهای کوچک
- کوچکتر
- هوشمند
- So
- اجتماعی
- جامعه
- نرم
- خورشیدی
- فروخته شده
- حل
- برخی از
- کسی
- چیزی
- یک جایی
- بزودی
- مصنوعی
- صدا
- سپارش
- فضا
- خاص
- هجی کردن
- خرج کردن
- هزینه
- صرف
- حامیان
- Spotify
- صفحه گسترده
- ثبات
- می ایستد
- ستاره
- شروع
- آغاز شده
- راه افتادن
- شروع می شود
- شروع
- دولت
- خیابان دولت
- بیانیه
- ایالات
- ماندن
- گام
- مراحل
- چوب
- هنوز
- سهام
- توقف
- opbevare
- پرده
- داستان
- داستان
- ساده
- استراتژیک
- استراتژی
- ساده کردن
- خیابان
- ساختار
- تلاش
- دانشجو
- مطالعات
- قابل توجه
- موفقیت
- موفق
- چنین
- ناگهانی
- خلاصه کردن
- فوق العاده
- غافلگیر شدن
- سیستم
- تاکتیکی
- تاکتیک
- گرفتن
- صورت گرفته
- طول می کشد
- استعداد
- صحبت
- سخنگو
- مذاکرات
- پشت سر هم
- شیر
- عوارض
- تیم
- اعضای تیم
- تیم ها
- پیشرفته
- گفتن
- ده ها
- مدت
- نسبت به
- تشکر
- با تشکر
- که
- La
- ایالات متحده آمریکا
- جهان
- شان
- آنها
- خودشان
- سپس
- آنجا.
- اینها
- پایان نامه
- آنها
- چیز
- اشیاء
- فکر می کنم
- تفکر
- سوم
- این
- کسانی که
- اگر چه؟
- فکر
- سه
- هیجان زده
- رشد
- از طریق
- سراسر
- تیم
- زمان
- بار
- نوک
- به
- امروز
- امروز
- تن
- لحن
- هم
- در زمان
- ابزار
- بالا
- کاملا
- طرف
- برج
- کشش
- سنتی
- مالی سنتی
- ترافیک
- معامله
- معاملات
- رونوشت
- انتقال
- سفر
- درمان
- روند
- روند
- ماشه
- زحمت
- حمل و نقل
- صادقانه
- حقیقت
- امتحان
- تبدیل
- تبدیل
- دو
- نوع
- انواع
- به طور معمول
- غیر متعارف
- نامرتبط
- اساسی
- فهمیدن
- درک
- تعهد
- غیر منصفانه
- منحصر به فرد
- متحد
- ایالات متحده
- ایالات متحده آمریکا
- تا
- ارتقاء
- us
- استفاده کنید
- استفاده
- با استفاده از
- معمولا
- ارزش
- ارزش
- ارزشها
- ارزیابی
- پیشتاز
- بسیار
- تصویری
- فیلم های
- چشم انداز
- بازدید
- vs
- حق الزحمه
- صبر کنيد
- منتظر
- دیوار
- وال استریت
- می خواهم
- خواسته
- می خواهد
- وارن
- بود
- تماشا کردن
- تماشای
- مسیر..
- راه
- we
- ثروت
- سایت اینترنتی
- هفته
- هفتگی
- خوش آمد
- خوب
- رفت
- بود
- چی
- چه شده است
- هر چه
- چرخ
- چه زمانی
- هر زمان که
- چه
- که
- در حین
- WHO
- تمام
- چرا
- به طور گسترده ای
- اراده
- مایل
- پیروزی
- با
- بدون
- کلمه
- کلمات
- مهاجرت کاری
- مشغول به کار
- کارگر
- کارگر
- با این نسخهها کار
- جهان
- جهان
- نگران
- نگرانی
- با ارزش
- خواهد بود
- بسته بندی کردن
- نوشتن
- کتبی
- اشتباه
- X
- کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
- سال
- مشتاق بودن
- سال
- بله
- هنوز
- نیویورک
- شما
- شما
- خودت
- یوتیوب
- زفیرنت
- صفر