سبیل آقای پول در زندگی پس از FI: حقیقت درباره بازنشستگی زودهنگام در 30 سالگی

سبیل آقای پول در زندگی پس از FI: حقیقت درباره بازنشستگی زودهنگام در 30 سالگی

گره منبع: 1914936

سبیل آقای پول کودک پوستر اینترنت برای بازنشستگی پیش از موعد است. در سی سالگی، پیت آدنی قادر بود یک شغل پرسود را به عنوان مهندس نرم افزار ترک کنید تمرکز بر ساختن یک زندگی آزاد مالی. او آورده جنبش FIRE با آموزش آنلاین به دیگران که چگونه مهارت های خرج کردن ساده می تواند به آنها اجازه دهد، به جریان اصلی تبدیل شوند ترک شان مشاغل شرکتی، پول بیشتری نگه دارید در حالی که کمتر کار می کنید، و زندگی مبتنی بر اشتیاق داشته باشید، نه چک حقوق. وبلاگ پرطرفدار او میلیون‌ها بازدیدکننده داشته است، زیرا نسخه‌های اولیه او به آن هجوم آورده‌اند خرد بدون مالی در جامعه متوسط ​​آمریکا به ندرت در مورد آن صحبت می شود.

پیت نزدیک به بیست سال است که بازنشسته شده است در حال حاضر، به این معنی که او بیش از دو برابر مدت زمانی که در دنیای کار سپری کرده، آتش گرفته است. بنابراین، او روزهای خود را چگونه می گذراند؟ چه چیزی او را نگه می دارد؟ آیا او هنوز به اندازه کافی پول دارد؟ و چگونه کسی می تواند سیستمش را تکرار کن? اسکات و میندی این قسمت را با پرسیدن سؤالات «زندگی پس از FI» سپری می‌کنند، بنابراین می‌توانید دقیقاً بدانید که با چه چیزی وارد می‌شوید. زود بازنشسته شدن. پاسخ های پیت موضوعات اغلب دست نخورده ای را روشن می کند که اکثر جامعه پولی نمی توانند به آنها پاسخ دهند.

ما به عمق خواهیم رفت برنامه ریزی برای استقلال مالی، در حال توسعه "مهارت های خرج کردنکه می تواند چندین دهه بازنشستگی پیش از موعد را زودتر به ارمغان آورد و راه درست برای ترک شغل و دست از کار بکشید پیت همچنین نشان می دهد که چه یک روز در زندگی یک بازنشسته پیش از موعد به نظر می رسد و چگونه امروز است سقوط بازار سهام روی پرتفوی او تاثیر گذاشته است. آیا می خواهید پیش از موعد بازنشسته شوید؟ بند در - ما مردی را داریم که FI را در برنامه امروز به میان مردم آورد!

برای گوش دادن به پادکست های اپل اینجا را کلیک کنید.

پادکست را از اینجا بشنوید

متن را اینجا بخوانید

میندی:
به پادکست Bigger Pockets Money خوش آمدید که در آن با پیت آدنی از مستر پول سبیل مصاحبه می کنیم و در مورد زندگی پس از استقلال مالی صحبت می کنیم.

پیت:
خرج کردن پول کمتر محرومیت نیست، مهارت است. این فقط بلند کردن وزنه بیشتر یا توانایی دویدن بیشتر یا هر چیز دیگری است، بنابراین نمی‌گویید، آه، دوندگان ماراتن چگونه با دویدن 26 مایل در این طول مسابقه کنار بیایید؟ نمیشه کمتر بدوید؟ و برعکس است. مثل این است که نه، من در دویدن مهارت دارم، بنابراین تا چه اندازه دویدن را انتخاب می کنم. خوب، وقتی در خرج کردن کارآمد خوب شوید، پول بیشتری دریافت می‌کنید، سرگرمی بیشتری کسب می‌کنید، ممکن است راهی برای برقراری ارتباط یا مانند Craigslist داشته باشید.

میندی:
سلام.

اسکات:
آخ. میندی، فکر می‌کنم برای رسیدن به یک پاسخ خوب به آن یکی، دچار لغزش خواهم شد.

میندی:
خب این خوب بود من و اسکات اینجا هستیم تا استقلال مالی را کمتر ترسناک کنیم، کمتر فقط برای شخص دیگری، تا شما را با هر داستان پولی آشنا کنیم، زیرا ما واقعاً معتقدیم که آزادی مالی برای همه قابل دستیابی است، مهم نیست که چه زمانی و از کجا شروع می کنید.

اسکات:
درست است. چه بخواهید پیش از موعد بازنشسته شوید و به دنیا سفر کنید، سرمایه گذاری های کلان در دارایی هایی مانند املاک و مستغلات انجام دهید، کسب و کار خود را راه اندازی کنید یا در مورد زندگی پس از استقلال مالی بیاموزید. ما به شما کمک می کنیم تا به اهداف مالی خود برسید و پول را از سر راه خود بردارید تا بتوانید به سمت رویاهای خود حرکت کنید.

میندی:
اسکات، ما سبیل مستر پول را برمی گردانیم. او در اپیزود شماره یک به ما ملحق شد و امروز قرار است با او در مورد چگونگی زندگی‌اش پس از رسیدن به استقلال مالی و بازنشستگی صحبت کنیم، زیرا فکر می‌کنم صحبت‌های کافی پیرامون این موضوع وجود ندارد. در مورد سفر به استقلال مالی همه نوع گفتگو وجود دارد، اما افراد زیادی وجود ندارند که توصیف کنند بازنشستگی چگونه است.

اسکات:
بله، من فکر می کنم که این درست است و گاهی اوقات پیدا کردن افرادی که واقعاً سبک زندگی آتشین را دارند حتی بعد از این همه مدت دشوار به نظر می رسد. همه چیزهایی که ما در مورد این صحبت کردیم. مستر پول سبیل یکی از افراد اصلی است که این کار را انجام داده است. او یک پیشگام با رهبری اسلات است و او یک الهام بخش شخصی است. بنابراین در سال 2013، 2014، زمانی که کار و سفرم را شروع می کردم، بسیار تحت تأثیر دو وب سایت، پلتفرم ها، mrmoneymustache.com و biggerpockets.com قرار گرفتم. و بنابراین، فلسفه من هنوز هم تا به امروز واقعاً ترکیبی از آن نوع دو رویکرد به پول است.
این نوع مهارت خرج کردن که امروز با آقای سبیل صحبت خواهیم کرد و سپس مفهوم سرمایه گذاری در املاک و مستغلات و این که بخش بزرگی از زندگی من در کارنامه ام است. به شدت همه و همه را تشویق کنید که به mrmoneymustache.com بروند و یک سری جدید بوت کمپ، ایمیل، ایمیل سری 50 وجود دارد که می توانید در آن ثبت نام کنید= عالی است یا فقط می توانید با اولین پست شروع کنید و راه خود را شروع کنید. فقط شاید صدها یا بیشتر، شاید صد تا 200 پست وجود دارد و آنها واقعاً یک دوره دانشگاهی در زمینه امور مالی شخصی هستند.

میندی:
بله، امروز با پیت صحبت کردم و فکر می‌کنم واقعاً جالب است که ببینم برنامه او برای وابستگی مالی چگونه شروع شد و چگونه به پایان رسید و چگونه به سفر خود به سمت استقلال مالی نزدیک می‌شود، سفرش برای لذت بردن از زندگی‌اش در حال حاضر. فکر می کنم خیلی سرگرم کننده است. قبل از اینکه پیت را بیاوریم، بیایید کمی استراحت کنیم. و ما برگشتیم. مهمان امروز پیت آدنی است که با نام مستر پول سبیل نیز شناخته می شود. او نیازی به معرفی ندارد، اما این نمایش من است، بنابراین به هر حال آن را انجام خواهم داد. پیت این وبلاگ کوچک کوچک را اداره می کند که هیچ کس نشنیده است که در آن درباره خرج کردن پول صحبت می کند. او به نوعی دلیل این است که اکثر افرادی که تا به حال در مسیر استقلال مالی ملاقات کرده ام، استقلال مالی را کشف کرده اند. پیت، به پادکست Bigger Pockets Money خوش آمدید. من خیلی هیجان زده هستم که امروز با شما صحبت می کنم.

پیت:
متشکرم. هیجان انگیز است که برای دومین حضور مهمانم در اینجا برگشته ام.

میندی:
درست. باید بگویم به پادکست Bigger Pockets Money خوش آمدید. ما در واقع چند قسمت پیش در قسمت شماره یک با شما صحبت کردیم. الان است، چه گفتی، اسکات؟ 378 قسمت بعد، بنابراین خوشحالم که می توانید به ما بپیوندید. چه کار کرده ای؟

پیت:
موفقیت بزرگ این نمایش را تبریک می گویم، من خودم طرفدار بزرگی هستم.

میندی:
اوه، متشکرم.

پیت:
من به کارهای معمولی مانند ساختن چیزها، کمک به مدیریت و سرایداری در مرکز مشترکمان، فضای کار مشترک و تایپ کردن برخی موارد در رایانه نیز توجه کرده ام. مثل اکثر سال ها که می گویم. اوه، و تربیت پسر، البته، این کار اصلی است.

میندی:
بیایید در مورد چند سال پیش قبل از استقلال مالی صحبت کنیم، زمانی که واقعاً هنوز کار می کردید. چرا به دنبال استقلال مالی رفتید؟ زیرا من افراد زیادی را می شناسم که پس از خواندن یک پست وبلاگ در وبلاگ شما شروع به پیگیری کردند، اما واضح است که شما اینگونه شروع نکردید. از کجا شروع کردی؟

پیت:
برای من، فکر می‌کنم این فقط یک متفکر دمدمی بود، درست مانند مهندس استاندارد که واقعاً متوجه کارهایی که دیگران انجام می‌دهند یا دنبال نمی‌کند. بنابراین من تازه متوجه شدم، اوه، این پول بسیار زیادی است که آنها برای یک جوان 22 ساله یا هر چیز دیگری به من می دهند. اگر فردی پول اضافی داشته باشد چه باید بکند؟ بنابراین من تازه در مورد سرمایه گذاری یاد گرفتم و سرمایه گذاری را انجام دادم و بعد فکر کردم، خوب، اگر سرمایه گذاری های شما در حال رشد باشد و در نهایت بتوانند هزینه های زندگی شما را پوشش دهند، چه کار می کنید؟ خوب، مطمئناً شما می خواهید کار خود را ترک کنید. بنابراین این ایده اصلی بود. اما نکته مهمتر این است که در آن سن ما در نهایت به دنبال تشکیل خانواده بودیم، در پایان دهه بیست و اوایل دهه سی شما، بسیاری از مردم، و من نمی خواستم کارگر باشم و سعی کنم وقتم را با این کار شدید تقسیم کنم. از پدر بودن بنابراین این یک تقویت فوق العاده برای انگیزه ماندن دو والدین در خانه برای یک بچه جوان در آن زمان بود.

اسکات:
در آن دوره برای کسب اطلاعات به کجا مراجعه کردید زیرا وبلاگ مستر پول سبیل وجود نداشت تا به نوعی استراتژی را اطلاع رسانی کند؟ چطور این همه چیز را فهمیدی؟

پیت:
بله، من در مورد مفهوم استقلال مالی و در واقع کل ایده این قانون 4 درصد را نمی دانستم، آن را هم درست نکردم، اما فقط مدتها بعد از اینکه قبلاً از قبل در مورد آن در وبلاگ ها و کتاب های دیگر خوانده بودم. بازنشسته شدم، پس این برای من یک جور ثانویه بود. منبع اصلی من فقط خواندن کتاب‌های سرمایه‌گذاری معمولی مانند تاریخچه بازار سهام و این کتاب‌های قدیمی جان بوگل بود که در مورد صندوق‌های شاخص و اینکه چرا آنها از سهام فردی و چیزهایی از این قبیل بهتر هستند صحبت می‌کردم. بنابراین من فقط به کتابخانه می رفتم و در بخش سرمایه گذاری جستجو می کردم و فقط کتاب ها را بر اساس عنوان آنها انتخاب می کردم زیرا به پول علاقه زیادی داشتم و این به زمانی که بچه کوچک بودم برمی گردد. من حتی آن زمان علاقه مند بودم. بنابراین تقریباً به طور تصادفی بر روی آن اتفاق افتاده است. من شروع به نوشتن در مورد آن نکردم تا زمانی که تقریباً شش سال بازنشسته شده بودم. و البته 12 سال پیش هم همینطور. بنابراین من در واقع 18 سال بازنشسته هستم. بنابراین بسیاری از اینها واقعاً کمی عجیب از تاریخ باستان در حال حاضر است.

میندی:
پس بیایید به ماشین راه برگشت نگاه کنیم. برنامه شما برای بازنشستگی پیش از موعد چه بود و واقعاً چگونه از بین رفت؟

پیت:
بنابراین برنامه این بود که فقط از تعطیلات آخر هفته نامحدود لذت ببرم و کم و بیش، به همین شکل بود، به جز چند بار که به طور تصادفی به پروژه‌هایی متعهد شدم که نباید انجام می‌دادم و سپس به طور موقت دوباره کار داشتم، و بعد متوجه شدم این هدف خوبی برای بازنشستگی نبود. و اعداد و ارقام، از آنجایی که من در مورد قانون 4٪ نمی دانستم، ما این مفهوم متفاوت را داشتیم که فقط فکر کنیم، خوب، چگونه خانه پرداخت شده است، بنابراین هیچ صورتحساب وام مسکنی وجود ندارد، و سپس یک عدد اضافی، فکر می کنم عدد 600,000 دلار سرمایه گذاری برای ایجاد سود سهام و سود سرمایه برای تأمین مالی بقیه زندگی، مانند خواربار و سرگرمی و هزینه های سفر و تربیت فرزند بود.
بنابراین آنچه که برای شما مفید است، اگر اکنون از دریچه قانون 4٪ به آن فکر کنید، داشتن مسکن واقعاً ارزان به علاوه 24,000 دلار اضافی در سال از درآمد سرمایه گذاری کاملاً قابل اعتماد است. و به یاد داشته باشید که این چیزی شبیه به 2,005 دلار است، بنابراین می توانید با اعداد پس از تورم امروز تقریباً آن را دو برابر کنید. این مانند داشتن 40 هزار دلار برای زندگی و خانه تقریبا رایگان است، که فکر می‌کنم اکثر مردم تا زمانی که کنترل بسیاری از مخارج زندگی خود را در دست دارند، امروز هم می‌توانند انجام دهند.

اسکات:
و یکی از چیزهایی که من، چون بدیهی است که شما الهام بخش بزرگی در سفر شخصی من به اینجا هستید، سبیل آقای پول و جیب های بزرگتر را در همان زمان کشف کردم. اما یکی از چیزهایی که واقعاً مرا به فلسفه شما جذب کرد همین مفهوم بسیار ساده بود، پایین نگه داشتن هزینه های خود در آن زمان و 24,000 در آن زمان یا حتی 40,000 امروز، فکر می کنم برای برخی افراد بسیار کم باشد، شاید حتی با خانه پرداخت به آن افراد چه می‌گویید و چگونه توانستید زندگی راحتی بسازید که واقعاً خیلی کمتر از آن سطح کل هزینه‌ها باشد؟

پیت:
آره خب، موضوع این است که من ساده لوحانه فکر می‌کردم که سبک زندگی فوق‌العاده، فوق‌العاده شیک و بزرگی دارم که کاهش نمی‌یابد، این تقریباً بیشترین هزینه‌ای بود که می‌توانستم خرج کنم. و دلیل آن این بود که ما در آن زمان یک زوج حرفه ای با درآمد مضاعف بودیم که هر دو مهندس درآمد زیادی داشتند. پس مشکل پول نبود اگر می‌خواستیم بیشتر خرج کنیم، نیازهای هزینه‌های سالانه‌مان را بیشتر می‌کردیم، 80,000 یا هر مقداری که در نهایت به آن می‌رسید. بنابراین برای من این چیزی بود که بیش از همه می توانید تصور کنید که به آن نیاز دارید و سپس فقط ضایعات را حذف کنید. بنابراین روشی که من مردم را تشویق می کنم به آن فکر کنند این است که پول کمتری خرج می کنند محرومیت نیست، یک مهارت است. این فقط بلند کردن وزنه بیشتر یا توانایی دویدن بیشتر یا هر چیز دیگری است. بنابراین شما نمی گویید، آه، دوندگان ماراتن، چگونه با دویدن ۲۶ مایل در این مسابقات کنار می آیید؟
نمیشه کمتر بدوید؟ و برعکس است. انگار نه، من در دویدن خوب هستم. بنابراین من چقدر خوب دویدن را انتخاب می کنم. وقتی در خرج کردن کارآمد به خوبی کار می کنید، پول بیشتری به دست می آورید، سرگرمی بیشتری کسب می کنید، ممکن است راهی برای دریافت اتصالات یا Craigslist خود داشته باشید، می توانید همان یخچالی را تهیه کنید که دوست شما ممکن است مجبور شود برای آن 3,000 دلار بپردازد. شما فقط می توانید انگشتان خود را فشار دهید و همان یخچال با قیمت 1,000 دلار در آشپزخانه شما ظاهر می شود زیرا مهارت بیشتری در خرج کردن پول برای آن چیز خاص دارید. و همین امر برای همه این دسته از زندگی، حمل و نقل و غذا صدق می کند. معمولاً یک راه واقعاً ناکارآمد برای انجام آن وجود دارد و سپس طیفی از کارآیی وجود دارد، و تا زمانی که واقعاً واقعاً سخت‌تر شوید، کارها سخت می‌شوند، حداقل احتمالاً به این دلیل که مهارت کمتری نسبت به برخی از این نویسندگان بازنشستگی زودهنگام مانند جیکوب دارم. ، پسر افراطی بازنشستگی زودهنگام، برای استفاده از مثال کلاسیک، او واقعا ماهر است.
بنابراین او می تواند مثلاً صد دلار در هفته را به راحتی صرف خرید مواد غذایی کند. در حالی که برای من، من باید 300 دلار خرج کنم، منظورم این است که در واقع این اعداد خیلی بزرگ هستند. او می‌تواند هفته‌ای 30 دلار خرج کند، من می‌توانم 100 دلار در هفته هزینه کنم، و هر دو به یک اندازه تغذیه و کیفیت می‌خوریم. او فقط در این کار از من بهتر است. بنابراین من همه را تشویق می‌کنم که اینطور در مورد آن فکر کنند، زیرا به جای فکر کردن، اوه، نمی‌خواهم سبک زندگی‌ام را کوچک کنم، فقط به آنها می‌گویم نه، فقط باید مهارت‌های خود را در یادگیری نحوه خرید کالا و نحوه ملاقات افزایش دهید. نیازهای شما. حتی چیزهایی نخرید، اما نیازهای شما را برآورده می‌کند و سپس هزینه آن کاهش می‌یابد و این در واقع سرگرم‌کننده‌تر است، فقط به این دلیل که روشی قدرتمندتر است، شما فقط مجبور نیستید همه چیز را از افراد دیگر خریداری کنید. اگر می توانید مقداری از آن را از درون مجموعه مهارت خود تهیه کنید،

میندی:
بیایید ببینیم چگونه کار را ترک کردید. شما قانون 4 درصد را که الان خیلی ها انجام می دهند، انجام ندادید، اما در مقطعی تصمیم گرفتید، من پول کافی دارم، کارم را رها می کنم. آن فرآیند چگونه به نظر می رسید؟ از آنجا که سندروم یک سال دیگر وجود دارد، و من فکر می‌کنم افرادی که بر اساس قانون 4 درصد بازنشسته می‌شوند، منظورم این است که من از طرفداران شدید قانون 4 درصد هستم، ما در برنامه با بیل باگین صحبت کرده‌ایم. اعداد او دروغ نمی گویند. البته همه عملکردهای گذشته نشان دهنده آینده نیست. اما من فکر می‌کنم قانون 4 درصد پایه‌های محکمی در پشت آن دارد.

پیت:
آره این یک سناریوی کاملا محافظه کارانه است، بهترین سناریو نیست. این شبیه بدترین سناریوی میانه است.

میندی:
پس چگونه کار خود را ترک کردید؟

پیت:
اوه، خوب، من فقط یک ایمیل فرستادم که می خواهم این دو هفته آخر کار من باشد. در واقع، من یک برنامه آزمایشی انجام دادم. من کارم را با کاهش چهار روز در هفته به جای پنج روز در کار مهندسی در سال آخر کارم شروع کردم. بنابراین این یک معاوضه برای کاهش 20 درصدی حقوق بود. و این خیلی خوب بود زیرا چرخ های تمرینی بود، درآمد کاهش یافت و اوقات فراغت من 50٪ افزایش یافت زیرا سه روز آخر هفته داشتم. و بعد متوجه شدم، هی، من واقعاً این را دوست دارم. من آماده هستم که بعد از آن به 100٪ بروم. و همچنین یک سال اضافی به من داد. این سندرم یک سال دیگر من بود که هنوز هم پول زیادی با 80 درصد حقوق پس انداز می کنم، اما نه به اندازه، اما در ازای آن، کمی زودتر بازنشستگی را شروع کردم.

اسکات:
بله، من فکر می کنم این یک مشکل واقعی برای مردم است که در واقع ماشه را می کشند. درست مثل این است که آنها به انبوه و همه چیز اضافه می کنند. و من برای لحظه ای نگران شدم که من فقط قرار است اینطور باشم، خوب، فقط یک ایمیل فرستادم. اما نه، به نظر می‌رسد که حتی برای شما که این مشکل را پشت سر می‌گذارید، یک دوره آزمایشی یک ساله و چند چرخ آموزشی برای سهولت در بازنشستگی پیش از موعد وجود دارد. و آیا توصیه می کنید که مردم به جای اینکه یکباره همه چیز را قطع کنند و مستقیماً به بازنشستگی تمام وقت بروند، یک سال یا شش ماه یا مدتی از زمان را برای سهولت در این مسیر طی کنند، اگر به نوعی در حباب هستند. ?

پیت:
بله، منظورم این است که خوب است اگر آن گزینه را داشته باشید. البته این کاملا بستگی دارد، اگر شغل شما فوق العاده بد است، ممکن است لازم باشد هر چه زودتر از آن خارج شوید یا اگر در راه دوقلو دارید و می خواهید بتوانید با این نوزادان وقت بگذرانید، این کار را انجام ندهید. با چهار روز در هفته به هم نخورید. اما بله، اگر مطمئن نیستید که با جنبه زمانی خود چه کار کنم یا اینکه آیا به اندازه کافی پول خواهم داشت، پس مطمئناً چیز خوبی است. اگر شغلی دارید که اجازه چنین کاری را می دهد، پس آره، چرا که نه؟

اسکات:
ما در مورد قانون 4 درصد در جامعه مالی شخصی صحبت کرده‌ایم، این واقعاً در اینجا کاملاً مورد بحث قرار گرفته است. اما از نظر عملی، من بازنشستگان بسیار کمی را ملاقات می‌کنم، بازنشستگان پیش از موعد که واقعاً با قانون 4 درصد زندگی می‌کنند، به‌ویژه آن‌هایی که واقعاً بخش‌هایی از سهام خود را در پرتفوی خود می‌فروشند تا واقعاً بازنشستگی پیش از موعد را تأمین کنند. بیشتر مردم تمایل دارند که نوعی آس دیگر در سوراخ داشته باشند. و من تعجب می کنم که آیا این چیزی است که شما تجربه کرده اید. و منظور من از آن این است که آنها ممکن است موقعیت نقدی زیادی داشته باشند، ممکن است درآمد ملک اجاره ای داشته باشند، ممکن است یک تجارت جانبی یا کار پاره وقت داشته باشند یا چیزی شبیه به آن. آیا این با افرادی سازگار است که در این فضا افراد بسیار کمی وجود دارند که در واقع پرتفوی خود را فروخته اند؟ و اگر چنین است، آیا برای افرادی که مشتاق آزادی مالی اولیه هستند، نکاتی وجود دارد؟

پیت:
آره خوب، دو چیز جداگانه است، زیرا من قطعاً چند نفر را می شناسم، شاید 5٪ از بازنشستگان پیش از موعد. این واقعاً متفاوت است زیرا به تیپ شخصیتی بستگی دارد. برخی از مردم واقعاً می‌خواهند بازنشسته شوند و دیگر کار نکنند و اینها کسانی هستند که تصمیم می‌گیرند از سبد سهام خود مانند سود سهام زندگی کنند، مقداری ذخیره نقدی بزرگ‌تر نگه دارند و اگر سود سهام کافی نیست، گهگاه سهام را بفروشند. اما شاید 90 درصد از بازنشستگان پیش از موعدی که من ملاقات کرده‌ام، اول از همه، آنها نسبت به سن معمولی بازنشستگی واقعاً جوان هستند، و این بدان معناست که آنها انرژی و ایده‌های کارآفرینی زیادی دارند، بنابراین آنها همچنان از این طریق درآمد خواهند داشت. کارهایی که آن‌ها انجام می‌دهند، زیرا اگر در آنجا چیزهای ارزشمندی خلق می‌کنید و با مردم تعامل می‌کنید، پول درآوردن سخت است. پول ما در جامعه اینگونه است. بنابراین اول از همه، خانه اجاره ای، منظورم این است که واقعاً مانند سهام داشتن در یک شرکت است.
مثل این است که شما صاحب یک دارایی هستید و سپس سود سهام را به صورت اجاره به شما می پردازد، و گاهی اوقات مدیریت را به طور کامل استخدام می کنید تا کاملاً منفعل باشد. من دوست دارم مردم را تشویق کنم به یاد داشته باشند که هیچ تفاوت واقعی بین سهام و خانه اجاره ای وجود ندارد به جز اینکه خانه اجاره ای گاهی به کار بیشتری نیاز دارد، اما هر دو دارایی هستند که به شما پول می دهند. و در مورد خودم، حدس می‌زنم که واقعاً متفاوت بوده است. من از زندگی با سرمایه‌گذاری در سهام گرفته تا از دست دادن یکسری پول، هدر دادن پس‌اندازهای دوران بازنشستگی‌ام با راه‌اندازی یک کسب‌وکار خانه‌سازی برای از دست دادن پول در اواسط دهه 2000 متغیر بوده‌ام. این احتمالاً بزرگترین اشتباه زندگی من بود. سپس شما در حال بهبودی هستید، از شر آن شرکت خلاص می‌شوید و سپس به بی‌درآمدی برمی‌گردید و بر تربیت فرزند تمرکز می‌کنید و سپس وبلاگی راه‌اندازی می‌کنید که برای مدتی درآمدی نداشت.
سپس دوره ای را پشت سر گذاشتم که درآمد زیادی بیش از نیازم داشتم. و پس از آن در حال حاضر این به یک عدد بسیار کمتر کاهش یافته است. بنابراین این یک نوع ترن هوایی است. و من آن را مستقل از وضعیت واقعی بازنشستگی خود می دانم زیرا آن قطعه پس انداز اولیه همیشه در صندوق های شاخص وجود داشته است. و گاهی اوقات به سمت داشتن یک خانه کم و بیش یا هر چیز دیگری، پرداخت وام مسکن تغییر می کند. اما به طور کلی، این فقط یک عصا روانی بود. و این برای بسیاری از مردم صادق است. گاهی اوقات شما حتی واقعاً پس‌انداز بازنشستگی خود را نیاز ندارید، پس بازنشستگی را صدا بزنید. اما مطمئناً به افراد کمک می کند تا شهامت ترک شغل خود را پیدا کنند و انجام آن هیچ ضرری ندارد. این یک حاشیه ایمنی خوب است که به شما اعتماد به نفس می دهد تا بقیه چیزهای زندگی خود را انجام دهید.

میندی:
خوب، پس ارزش خالص شما در حال حاضر در مقایسه با زمانی که بازنشسته شده اید چقدر است، شما آن دوره درآمد سنگینی از وبلاگ داشتید که به طور چشمگیری کاهش یافته است. آیا الان بیشتر از زمانی که بازنشسته شدی پول داری؟

پیت:
بله، بله، قطعا. بنابراین یک دوره، در ابتدا بازنشستگی سال 2005 و سپس شرکت خانه‌سازی وجود داشت که در ابتدا کمی پول به دست آوردیم، سپس یک دسته کلی از دست دادیم زیرا سقوط بازار مسکن در همان زمان اتفاق افتاد و سرمایه‌گذاری‌های سهام نیز در همان زمان کاهش یافت. . بنابراین احتمالاً این بدترین دوره از ارزش خالص من خواهد بود، شاید در سال 2006. سپس من تصمیم گرفتم کمی کار اضافی انجام دهم و همسرم نیز در آن زمان برای بازسازی پس اندازمان انجام داد. بنابراین به نوعی ما از بازنشستگی خارج شدیم، اما فقط به صورت نیمه وقت، زیرا واقعاً می‌خواستیم به والدین وقف بمانیم. و پس از آن یک دوره مسطح بود و بعد وبلاگ بالا رفت و بعد از آن مقداری بشردوستی انجام دادم زیرا پول بسیار بیشتر از نیازم بود. بنابراین مبلغی که من از درآمد وبلاگ دادم در واقع بسیار بیشتر از بیش از 10 سال یا شاید حتی 20 سال هزینه شخصی من است.
اما من همه چیز را ول نکردم زیرا آنقدر شجاع نیستم بنابراین هنوز مقداری از آن تخم مرغ لانه را ذخیره کرده ام. بنابراین پایان آن داستان دیوانه وار این است که من الان چند برابر بیشتر از زمان بازنشستگی دارم. و همچنین ما از Seemi جدا شدیم و من چند سال پیش طلاق گرفتیم، بنابراین توده تخم مرغ لانه بزرگ خود را از هم جدا کردیم. و بنابراین هر کدام از ما در آن مقطع از نظر مالی مستقل بودیم. و پس از آن، بنابراین هنوز احساس خوبی داشتم، اما فکر می‌کنم از آن زمان درآمد من کمی رشد کرده است، فقط به دلیل اینکه درآمد طبیعی بیش از آنچه در بازار سهام خرج می‌کنم، همچنان در طول زمان افزایش یافته است. پس آره، من راحت تر از همیشه هستم. در مورد خودم واقعاً به پول فکر نکنید تا صادقانه بگویم، زیرا هزینه‌های من، هر چقدر هم که احساس می‌کنم در حال ولخرجی هستم، هرگز آنقدر بالا نمی‌رود. بنابراین این بخش جالب واقعی در مورد پول است و بازنشستگی پیش از موعد شما هستید، این فقط به شما اجازه می دهد که پول را به طور کامل فراموش کنید و روی چیزهای دیگر زندگی خود تمرکز کنید.

اسکات:
آره شما استعاره ای در یکی از پست های وبلاگ خود در جایی دفن شده اید در مورد، هی، پول باید آب تمیز و آشامیدنی از شیر آب باشد. بله، ضروری است، اما هنگامی که به اندازه کافی از آن استفاده کنید، دیگر چیزی نیست که نقطه کانونی در زندگی شما باشد. و بنابراین من فکر می کنم که این یک هدف نهایی واقعا سالم برای مردم در هنگام فکر کردن به رابطه آنها با پول است.

پیت:
و این می تواند سخت باشد زیرا کسب درآمد و مخفی کردن یک چیز اعتیادآور است زیرا مردم اینطور هستند که شما هرگز نمی توانید پول زیادی داشته باشید، بنابراین من فقط کمی بیشتر، کمی بیشتر انجام می دهم و مقداری دوپامین وجود دارد. و به چیزهایی پاداش می دهد که واقعاً می توانید به آنها معتاد شوید. و تا زمانی که به هیچ بخش دیگری از زندگی شما آسیب نرساند، از یک جهت اشکالی ندارد. اما بسیاری از افرادی که فوق‌العاده ثروتمند هستند، ممکن است 10 میلیون ثروت داشته باشند، این همه دارایی و چیزهای دیگر، و هنوز هم در تلاش هستند تا یک ملک سرمایه‌گذاری دیگر به دست آورند، حتی اگر کاملاً به آن نیاز نداشته باشند، آنها آن را نمی‌خواهند. ، آنها فقط پول می خواهند و به اصطلاح بازی را دوست دارند، اما بسیاری از جنبه های دیگر زندگی آنها را از آنها پنهان می کند زیرا آنها وانمود می کنند که مهم است و بنابراین از چیزهای مهم تر مانند روابط خود غافل می شوند. با فرزندان یا عزیزانشان، یا شاید سلامتی آنهاست، اوه، من وقت ندارم ورزش کنم زیرا 100 ملک اجاره ای خود را مدیریت می کنم.
بنابراین این موضوع واقعاً بزرگی است که باید مراقب آن بود. این مفهوم از انباشت بدون ذهن و یک مطالعه روانشناختی واقعاً دقیق در مورد آن وجود دارد که من در جایی خواندم که در آن انسان ها به طور طبیعی مستعد انباشتگی هستند که نیازی ندارند. کمی است، اگر آب لوله کشی تمیزی داشته باشید، درست مثل این است که من برای خودم یک لیوان آب بریزم و یک لیوان دیگر برای هر موردی و یک لیوان دیگر، و شما میزهای آشپزخانه خود را با لیوان های تمیز نوشیدنی پر کنید. آب و سپس شما شروع به پر کردن زمین و میز می کنید و چیزی را می دانید که هرگز نمی دانید، ممکن است بعداً تشنه شوم، این شیر ممکن است از کار بیفتد. و سپس به نوعی زندگی خود را فقط با پر کردن آن با لیوان های آب ویران می کنند. این چیزی است که اتفاق می افتد اگر شما بیش از حد بر روی پول تمرکز کنید در حالی که به اندازه کافی دارید.

اسکات:
پس بیایید در مورد صحبت کنیم یعنی هدف نهایی اینجا پول نیست، درست است؟ نداشتن آن قدر لیوان آب روی میزها با داشتن این سبک زندگی است. بنابراین می‌توانید با ما آشنا شوید که زندگی روزمره‌تان در ماه‌ها یا بلافاصله پس از بازنشستگی چگونه به نظر می‌رسید، چه شکلی بود و امروز چگونه به نظر می‌رسد؟ آیا می توانید نگاهی اجمالی به روز به روز داشته باشید؟

پیت:
من فکر می کنم بهترین راه برای تصور این است که فقط یک آخر هفته به نظر می رسد. همیشه شنبه است و این می تواند برای برخی افراد بد باشد، زیرا اگر از شنبه خود به طور نیمه مخرب استفاده کنید، اوه، باشه، کار خیلی سخت بود، بنابراین من می خواهم شنبه را صرف نوشیدن آبجو و تماشای ورزش در تلویزیون کنم، اینطور نیست. چیزی برای آرزو با این حال، آخر هفته های من همیشه پر از کار و پروژه بود. من همیشه خانه ام را بازسازی می کنم یا کارهایی مانند سفر به کوه با دوستان یا پیاده روی یا هر چیز دیگری انجام می دهم. بنابراین فقط به شما امکان می دهد بیشتر از این کار کنید. و البته در مورد من، 17 سال گذشته تقریباً با بزرگ کردن پسرمان به شدت تعریف شده است، زیرا برای بزرگ کردن یک بچه کار زیادی می‌طلبد، به طوری که این اولین فعالیت بوده است. اینطور نیست که دائماً روی آنها معلق باشید.
بنابراین زمان آزاد زیادی برای انجام پروژه ها وجود دارد. و بنابراین از آن زمان تاکنون انواع کارهای سرگرم کننده را انجام داده ام. اما خوب است که وقتی پدر و مادر هستید فقط این را به عنوان چیز اصلی خود داشته باشید، فقط برای اینکه اینطور باشد، بله، زمان زیادی نمی برد، به خصوص وقتی بزرگتر می شوم، اما دوست دارم برای کلید در آنجا باشم. لحظه ها و بتوانید فقط به هر چیز دیگری نه بگویید. اگر لحظه‌ای کلیدی وجود دارد مانند اینکه فرزندتان در یک کنسرت شرکت می‌کند و شما باید به او کمک کنید تا در لحظه‌ی کلیدی زندگی باشد که به کمک شما نیاز دارد یا می‌خواهید تا دیروقت بیدار بمانید و با او کتاب بخوانید، خیلی خوب است. برای من.
این موضوع شماره یک برای بازنشستگی بود و آن کار تقریباً به پایان رسیده است. او در واقع در اتاق بغلی اینجاست و تمام روز کار خودش را انجام می دهد، من کارم را اینجا با شما بچه ها انجام می دهم. بنابراین من خیلی زود مجبور شدم برای مرحله بعدی زندگی‌ام کار دیگری انجام دهم، زیرا قرار نیست برای مدت طولانی‌تری یک والدین فعال باشم.

اسکات:
عالی. علاوه بر فعالیت های خانوادگی در آنجا، آیا برخی از تفریحات دیگر در طول چند سال اخیر تغییر کرده است؟ برخی از تمرکزها و شاید بلافاصله پس از بازنشستگی چه مواردی بودند و امروز علاوه بر شغل شماره یک کدامند؟

پیت:
این قطعا فقط من هستم، زیرا هر کسی ترجیحات متفاوتی دارد و من اتفاقاً عاشق آن هستم، عشق شماره یک من در اوقات فراغت فقط ساخت و ساز است، به اندازه کافی عجیب مانند کار یدی. بنابراین من ساختن وسایل، ساختن آشپزخانه‌های جدید، بازسازی خانه‌ها را دوست دارم، و سال‌ها و سال‌ها این کار را با دوستانم در وقت آزادم انجام داده‌ام. بنابراین وقتی بچه دار می شدیم، مثل این بود که موقع چرت زدن من می رفتم و فقط دو ساعت ساخت و ساز در محله انجام می دادم. به همین دلیل، من و دوستانم، حتی نمی‌دانم، شاید ده‌ها یا چند خانه قدیمی را درست در همین محله بازسازی کرده‌ایم و یک زوج یا شاید چند خانه از ابتدا ساخته‌ایم. و بنابراین این شماره یک است. و البته وارد نوشتن شدم. پس اینگونه بود که آن وبلاگ مستر پول سبیل شروع به کار کرد. و در سالهای اولیه آن، مانند سال 2012 تا شاید 2016 یا 17، من کمی روی آن کار کردم.
بنابراین یک زوج بود، شاید به طور متوسط ​​یک یا دو ساعت در روز. این داشتن یک کار واقعا کوچک است. در حال حاضر، من این کار را زیاد انجام نمی دهم و بیشتر ساخت و ساز انجام می دهم و احتمالاً باید فعالیت های جدیدی اضافه کنم. منظورم این است که ما این فضای کار مشترک را شروع کردیم که Mindy یکی از مالکان آن است و به عنوان یک کار جانبی نیز بسیار خوب بود. گاهی اوقات متفاوت است، من واقعاً سخت روی آن کار خواهم کرد، به خصوص زمانی که، اوه، ساخت و ساز به نظرم مربوط به ساختمان باشد. اما ما رویدادهای بزرگی در آنجا داریم و مکان بسیار خوبی برای ملاقات با دوستان است. و این یک تصمیم واقعاً خوش شانس بود که ما به آن دچار شدیم زیرا چیزهای زیادی را برای زندگی همه ما به ارمغان می آورد و امیدوارم برای اعضای و شرکت کنندگان خوب باشد.

اسکات:
چه توصیه ای به کسی دارید که ممکن است گوش کند و بگوید خوب شلیک کنید، من شنبه هایم را با نوشیدن آبجو و تماشای فوتبال می گذرانم و شنبه هایم را صرف بازسازی آشپزخانه یا حمام دوستم نمی کنم یا چیزی شبیه به این. آیا من حتی در بازنشستگی پیش از موعد مولد خواهم بود؟ چگونه می توانم دوباره به این موضوع بپردازم که واقعاً مطمئن باشم که به جای سرگرمی های واقعا ناسالم، اگر همیشه شنبه است، یک بازنشستگی پیش از موعد فوق العاده خواهم داشت؟

پیت:
بله، مشکل است. منظورم این است که احتمالاً باید داستان های موفقیت و شکست بیشتری را در آن بخش جستجو کنم زیرا واقعاً نمی توانم به طور کامل با آنچه در چنین مغزی می گذرد ارتباط برقرار کنم. اما من فکر می‌کنم که هر چه مدت طولانی‌تری یک شغل را حفظ کنید، احتمال وقوع آن شرایط بیشتر می‌شود، زیرا در بسیاری از مواقع مردم… مغز شما پلاستیکی است و هر چه کاری را بیشتر انجام دهید تغییر می‌کند. بنابراین، اگر شما همان شغل یا شغلی را دارید که دهه به دهه ادامه می‌یابد، تا زمانی که به سن من برسید، مثلاً 48 سال، من به طور بالقوه می‌توانستم 28 سال یا بیشتر کار کنم. بنابراین، مغز من فقط به هویت، من احتمالاً یک مدیر مهندسی یا چیزی در این مرحله، مدیر مهندسی می‌شوم. بنابراین تمام چیزی که می‌توانم به آن فکر کنم، مشخصات طراحی، تیم‌ها، ضرب‌الاجل‌ها و اهداف است و من خیلی روی آن سرمایه‌گذاری می‌کردم.
بقیه مغز من با علایق ورودی جانبی ممکن است کمی از بین رفته باشد، و شاید واقعاً بخواهم آخر هفته ها استراحت کنم، زیرا کارم بسیار شدید بود. بنابراین، اگر در چنین موقعیتی هستید، باید خود را از دنیای شرکت‌ها دور کنید، یا برای همیشه در آن بمانید، که اگر از آن لذت می‌برید، انتخاب معتبری است، یا خودتان را از شیر بگیرید و کار کمتری انجام دهید و علایق جدیدی در بیرون ایجاد کنید. . حدس می‌زنم فقط با امتحان کردن چیزها و مصاحبه با دوستانتان می‌توانید به آن پی ببرید. اگر دوستان موفقی دارید که علایق زیادی در خارج از کار دارند، این کار را امتحان کنید. اما فکر می‌کنم اکثر مردم در آن موقعیت، ایده خلاق بودن و حل مشکلات را دوست دارند. به همین دلیل است که تماشای ورزش برای اکثر مردم برنامه ای پایدار نخواهد بود زیرا شما چیزی خلق نمی کنید، بلکه فقط آن را مصرف می کنید. بنابراین حتی می تواند یک کسب و کار جانبی یا می تواند یک موقعیت داوطلبانه باشد، اما چیزی که در آن مغز شما در واقع مشکلات را با کمی سختی حل می کند، به احتمال زیاد راهی برای یک بازنشستگی خوب است.

میندی:
من فکر می کنم این یک سوال واقعا مهم است، اسکات، زیرا افرادی که شاید به دنبال استقلال مالی نیستند، آنها به دنبال آتش برای بخش FI نیستند، آنها آن را برای قسمت دوم دنبال می کنند زیرا برای یک رئیس وحشتناک کار می کنند یا فقط از شغلشان یا هر چیز دیگری متنفرند. آنها هستند، اوه، من نمی توانم صبر کنم تا ترک کنم. اما آنها واقعاً هیچ برنامه ای برای ترک سیگار ندارند. من فکر می کنم این فقط برای بازنشستگی پیش از موعد نیست، فکر می کنم این برای هر بازنشستگی است. چیست؟ مرگ بر اثر بازنشستگی شما بازنشسته می‌شوید و من به یاد ندارم که چه آماری در ذهنم وجود دارد، اما درصد بالایی از افرادی که بازنشسته می‌شوند در عرض یک سال مرده‌اند، بازنشستگی سنتی، نه بازنشستگی پیش از موعد.
و دلیل آنها این است که آنها هیچ برنامه ای ندارند. آن‌ها دور هم می‌نشینند و تلویزیون تماشا می‌کنند، زیرا آخر هفته‌ها همین کار را می‌کنند. بنابراین من فکر می کنم این یک نکته واقعا معتبر است. هر کاری که در حال حاضر در تعطیلات آخر هفته انجام می دهید همان کاری است که در زمان بازنشستگی انجام خواهید داد. بنابراین اگر کاری را که در آخر هفته انجام می دهید دوست ندارید، اگر آن شخص را دوست ندارید، آن شخص نباشید. من فکر می کنم این یک توصیه عالی بود، پیت.

پیت:
و اینکه مردن اندکی پس از بازنشستگی و برخی از مردم از آن به عنوان استدلالی علیه بازنشستگی پیش از موعد استفاده می کنند، زیرا آنها اینطور هستند که شما فقط خواهید مرد، اما من فکر می کنم این نادرست است. من به آن بیشتر به عنوان یک داستان هشدار دهنده از بازنشستگی فکر می کنم، در حالی که شما هنوز آنقدر جوان هستید که می توانید یک بازنشستگی سالم داشته باشید. زیرا اگر بیش از حد صبر کنید، مغز و بدن خود را نابود کرده اید و دیگر چیزی برای بازنشستگی وجود ندارد. هیچ زندگی در آنجا در انتظار شما نیست. بنابراین بله، زود فکر کنید و آزادی خود را بسازید در حالی که هنوز این مغز و بدن فعال خوب برای لذت بردن دارید زیرا بسیار سرگرم کننده است. این بسیار متنوع تر است و باعث می شود زندگی شما نیز بسیار طولانی تر به نظر برسد. احساس می کنم بیشتر از صد سال پیش بازنشسته شدم. حرفه من تا حدودی یکنواخت بود زیرا شما هر روز همان کار را انجام می دهید. اما وقتی این موضوع تمام شد، اتفاقات دیوانه وار زیادی برای من رخ داده است.
فقط یک سال با سال بعد متفاوت است و سال‌های بزرگ‌کردن کودک و تربیت قبل از کودک در طول و اکنون پس از آن وجود دارد و فقط طولانی‌تر و طولانی‌تر می‌شود. احساس می‌کنم نه تنها به نوعی شبیه به زندگی در نسخه‌ای عجیب از بهشت ​​انسان است، بلکه بعید به نظر می‌رسد که زندگی واقعاً این چنین خوب و مرفه باشد، بلکه به نظر می‌رسد که واقعاً بسیار طولانی است. و اگر قرار بود همین الان بمیرم، بفهمید که دارم می میرم و مثل این باشید که حداقل یک عمر 200 ساله خوب با تجربیات زیاد داشتم، این کاملاً ارزشمند بود، چه سواری. بنابراین فکر می‌کنم این به من کمک می‌کند که بیشتر از زندگی سپاسگزار باشم و بیشتر از آن قدردانی کنم.

میندی:
پس بازنشستگی پیش از موعد همان چیزی است که انتظار داشتید یا متفاوت است؟ بهتر است؟ منظورم این است که به نوعی فکر می کنم بهتر از آن چیزی است که شما انتظار داشتید، اما -

پیت:
آره بهتره

میندی:
چگونه بهتر از چیزی است که انتظار داشتید؟

پیت:
من فکر می‌کنم بیشتر بهتر است، زیرا تنوعی که من به آن اشاره کردم، فکر می‌کردم این فقط برای اوقات فراغت و پروژه‌ها و تعطیلات و تربیت خوب بچه‌هاست و بعد همین است، اما این واقعیت است که همیشه می‌توانید با افراد جدید ملاقات کنید و صادقانه بگویم. ، این موقعیت نوشتن، آقای پول سبیل برای من بسیار مفید بوده است زیرا می توانم کمی درونگرا باشم و کمی بیش از حد به کارگاهم عقب نشینی کنم. و با مجبور شدن به دنیا برای ملاقات با افراد زیادی و رفتن به سفرهای بسیار بیشتر از آنچه که داشتم و قرار گرفتن در معرض بسیاری از ایده های جدید که در غیر این صورت نمی دیدم، زندگی من را بیشتر کرد. پر شده. و البته قرار نیست همه به یک وبلاگ نویس یا هر پادکست دیگری تبدیل شوند زیرا همه به آن علاقه ندارند.
اما این کنار گذاشتن من از کار معمولی بود که اجازه داد حتی این اتفاق بیفتد. من حتی فکر نمی‌کنم این کار را به نویسندگی برسانم، با وجود اینکه از بچگی همیشه از نوشتن لذت می‌بردم، در حالی که در همان زمان کار داشتم به عنوان یک وبلاگ این کار را انجام نمی‌دادم، زیرا اینطور نیست. در محل کار. من نمی خواهم در زندگی ام دو کار دشوار را همزمان انجام دهم. بنابراین من به فضایی که به دلیل فقدان شغل ایجاد شده بود نیاز داشتم تا احساس کنم وقت دارم تا توانم را در نوشتن امتحان کنم. بنابراین من در آنجا واقعاً خوش شانس بودم.

اسکات:
روابط چطور؟ من فکر می‌کنم بسیاری از مردان آمریکایی، شاید زنان نیز، برای پیدا کردن دوستان جدید بعد از دوران دبیرستان یا کالج در نیروی کار، مشکل زیادی دارند. با این حال به نظر می رسد شما یک جامعه واقعا قوی ساخته اید. آیا می گویید که بازنشستگی پیش از موعد به شما کمک کرده تا روابط دوستانه ای ایجاد کنید که در دنیای کار امکان پذیر نبود؟

پیت:
این به من اجازه داد چیزهای جدیدی را کشف کنم که در غیر این صورت وقت برای کشف آنها نداشتم. بنابراین ابتدا دوستی از دوران دانشگاه، دانشگاه و سپس دور بعدی دوستان برای بسیاری از افراد از جمله من، از طریق تربیت فرزند است. شما با همه والدین دوستان بچه هایتان دوست می شوید مانند بچه های دیگر دبستان یا هر چیز دیگری. و این یک جامعه عالی اینجا در محله ما است. خیلی از ما هنوز با هم دوست هستیم، مثل پدرها و مادرها و بچه‌ها همیشه مهمانی‌های محله‌ای هستند و این عالی است. اما برای فراتر از آن، داشتن چیزی فراتر از آن بسیار خوب است و یکی از راه‌های انجام آن امروزه من متوجه شده‌ام این است که ما یک گروه ملاقات برای افراد آتش‌نشانی را فقط در آن وب‌سایت، meetup.com، راه‌اندازی می‌کنیم. و بنابراین این یک علاقه مشترک است، کمی علاقه عجیب و غریب است، اما افراد بسیار جالب و باهوش و سرگرم کننده را بیرون می آورد.
بنابراین برای من، این منبع بسیار خوبی از جامعه بوده است و همه کسانی که بخشی از گروه ملاقات ما هستند، که اکنون 1400 نفر و چند نفر دارد، فکر می کنم به بسیاری از آنها نیز کمک می کند. بنابراین، هرکسی که به دنبال گسترش دایره اجتماعی خود است، چه بازنشسته باشید و چه نباشید، به نظر من استفاده از سرویسی مانند Meetup احتمالا ایده خوبی است زیرا در این صورت می‌توانید افراد با علایق را گسترش دهید و پیدا کنید و فقط والدین یا چیزهای دیگر نیستند. که شما به طور پیش فرض دور هم جمع شده اید. و ممکن است شباهت های بیشتری با این افراد داشته باشید. و من فکر می‌کنم که چاشنی زندگی دوستی‌ها، یافتن دوستان بزرگسالی است که واقعاً خودتان را طوری انتخاب می‌کنید که انگار واقعاً از گذراندن وقت با آنها لذت می‌برید، نه اینکه صرفاً مجبور باشید با افرادی که نزدیک‌تر به شما زندگی می‌کنند دوست باشید. به همان اندازه که خوب است، اگر واقعاً می خواهید جرقه فکری در زندگی خود ایجاد کنید، داشتن یک شبکه جستجوی بزرگتر خوب است.
فکر می‌کنم داشتن پول بیشتر و وقت آزاد بیشتر یا حداقل کمبود استرس فکر می‌کنم می‌تواند برای روابط شخصی خوب باشد، زیرا دوستانتان را نیشگون نمی‌گیرید یا در مورد افراد متاهل، همسرتان را نیشگون نمی‌گیرید و تلاش نمی‌کنید. آنها را در مورد پول یا نگرانی در مورد بدهی خود، بدهی مشترک خود ناراحت کنید. بنابراین در مورد من، ما چندین سال پیش، پنج سال پیش، طلاق گرفتیم، و برخی از ادعاهایی که از طریق نظرات وبلاگ مطرح شد، این بود که این موارد آتش کار نمی کند، زیرا شما بچه ها به دلیل ارزان بودن شما از هم جدا شدید. . خنده‌دار است که می‌توانستم ببینم آن خط فکری چگونه اتفاق می‌افتد، اما در واقع برعکس است. ما برای تمام مدت پول اضافی داشتیم و به روشی که واقعاً برای فرزندپروری خوب بود، به شما امکان می‌دهد وقت خود را به فرزندپروری اختصاص دهید.
این به شما اجازه می‌دهد که به عنوان یک زوج بر سر پول دعوا نکنید و حتی اگر مجبور به طلاق شوید، کل این روند را بسیار بدتر می‌کند، زیرا شما بر سر این چیزها دعوا نمی‌کنید و احساس تدافعی نمی‌کنید، آه، اگر او قبول کند. پول را نخواهم داشت و هر دو فقیر خواهیم شد. ما باید خانه را رها کنیم و اجاره ماشین داریم. اگر از نظر مالی وضعیت بهتری داشته باشید و به خصوص اگر خرج کمتری دارید، همه آن چیزها حذف می شوند. بنابراین این یک نعمت بزرگ در مورد ما بود. این رابطه به خودی خود هیچ ربطی به پول یا این یا آن طرف ندارد. فقط همه افراد برای یک رابطه تمام عمر سازگار نیستند و من مردم را تشویق می کنم که اگر برای آنها هم چنین اتفاقی می افتد به این موضوع فکر نکنند، چون اینطور نیست.
جامعه ما دوست دارد مردم را خجالت بکشد و گناه کند تا طلاق بگیرد و من فکر می کنم این راه سالمی برای فکر کردن به آن نیست. بنابراین پول ما را در کنار هم نگه نمی‌دارد، اما مطمئناً همه چیز را در طول و بعد از رابطه بهتر کرد و اکنون هم بهتر است. و من فکر می‌کنم این واقعیت که ما با هم دوست شده‌ایم، واقعاً دوستان بسیار خوب و همکاری‌کننده‌ای تا حدودی به این دلیل است که در کل وضعیت هیچ نگرانی مالی وجود ندارد.

اسکات:
منطقی است. در مورد موضوع دیگری از روابط شخصی، شاید با دوستان قبلی، من فکر می کنم برخی از افراد ممکن است سفر به استقلال مالی را طی کنند و هی، اگر می خواهید این کار را انجام دهید، در جایی زندگی می کنید که بسیار ارزان تر است. همانطور که قبلاً در مورد آن صحبت کردید، روی مهارت خرج کردن کار خواهید کرد و به ازای هر دلار خرج شده، مقدار بیشتری دریافت خواهید کرد. شما می خواهید بیش از یک یا دو سال ده ها هزار دلار با درآمد متوسط ​​جمع آوری کنید. شما آن را در املاک سرمایه گذاری می کنید و این غیر قابل ربط است، شاید زمانی که برای اولین بار کار را شروع کردید برای برخی از همکارانتان غیرمرتبط بود، آنها شاید با درآمدی مشابه سبک زندگی متفاوتی با شما داشتند و نمی دانند چرا این کار را می کنید؟ چه جوری پیش می رود؟ من اینجا را تعمیم می‌دهم، این می‌توانست در مورد شما متفاوت باشد، اما این در برخی موقعیت‌ها برای من صادق بود.
و ناگهان می‌گوید، خوب چطور دو سال بعد صد دلار برای خرید ملک اجاره‌ای پیدا کردم، که کاملاً غیرقابل ربط است. هیچ راهی وجود ندارد که آنها بتوانند با این نوع نقدینگی ارتباط برقرار کنند و شاید آن ارتباطات را نبینند. بنابراین آیا متوجه شدید که مسیر خرید احتمالاً تأثیری در ایجاد فاصله بین دوستان قبلی داشته است یا فکر می‌کنید این چیزی است که افرادی که این موضوع را دنبال می‌کنند تا حدی از آن عبور می‌کنند؟

پیت:
قطعاً بر برخی افراد تأثیر می گذارد و احتمالاً اگر درآمد کمتری دارید، ممکن است مجبور شوید انتخاب های دشوارتری داشته باشید. اگر می‌خواهید با حقوق هدف از نظر مالی مستقل شوید، مثلاً در Target کار می‌کنید، ممکن است مجبور شوید از تمام وعده‌های غذایی رستوران و مالکیت ماشین یا چیزی دیگر صرف نظر کنید و ممکن است شما را با دوستانتان بسیار متفاوت کند و آن‌ها ممکن است اوه، اوه، پیت سرگرم کننده نیست، زیرا تنها کاری که او انجام می دهد این است که در خانه بماند و لوبیا و برنج بخورد. منظورم این است که شرایطی وجود دارد که ممکن است درست باشد، اما به محض اینکه در مقیاس درآمد کمی بالاتر می‌روید یا می‌خواهید اندکی پس‌انداز خود را افزایش دهید، واقعاً تفاوتی در سبک زندگی قابل درک وجود ندارد. به عنوان یک مهندس، من هنوز هم می‌توانستم تمام کارهایی مانند سفرها و اسنوبورد را انجام دهم و یک دوچرخه خوب، یک ماشین و یک خانه زیبا داشتم.
و این به نوعی خنده دار بود زیرا چیزهایی که من آنها را بیرون آوردم تقریباً نامرئی بود. بنابراین من کمر را بریدم اما سرگرم کننده نبودم. و این همچنان به سبک زندگی اجازه می دهد تا 24,000 دلار به علاوه مسکن باشد. و فقط به عنوان مثال، من انتخاب کرده بودم زمانی که زمان خرید خانه فرا می رسد، فکر می کردم، خوب، شغل من اینجاست، نزدیک ترین خانه ای که می توانم بخرم کجاست؟ و تقریباً نزدیکترین خانه را انتخاب کردم. و چون در بولدر کار می‌کردم، جایی که واقعاً گران بود، مجبور بودم فقط هشت مایل دورتر از شهر باشم، خوشبختانه هنوز در فاصله دوچرخه‌سواری بودم، بنابراین این محله زیبا، انتخاب من است. من مجبور شدم با دوچرخه به محل کار بروم و بعد همکارم که در اتاقک بعدی کار می کرد، او در فاصله 23 مایلی زندگی می کرد، او خانه ای در یک حومه بزرگ خرید و او می گوید، بله، ما به نوعی مناظر آنجا هستیم و خلوت است. .
و خانه تقریباً به اندازه خانه من بود، اما او مجبور بود رانندگی کند، باید صد هزار دلار در هر دهه برای رفت و آمد خرج می کرد که من نداشتم. و صدها و صدها ساعت ورزش دوچرخه سواری در همان بازه زمانی انجام دادم. بنابراین شما نقطه شروع را انتخاب می کنید و سپس 10 سال به جلو می روید، تفاوت این است که بدن یک نفر خراب شده است و آنها سه وسیله نقلیه را از رانندگی این همه نابود کرده اند و صدها هزار دلار برای رانندگی خرج کرده اند و سپس فرد دیگر مناسب تر است. نسبت به زمانی که شروع کردند، آنها هنوز خانه دارند و وقت آزاد بیشتری دارند زیرا رانندگی نمی کنند یا مجبور نیستند تعداد زیادی ماشین بخرند و از آنها نگهداری کنند. بنابراین خنده‌دار است، انتخاب‌های کوچکی مانند آن و نوع ماشینی که می‌خرید و با اوقات فراغت خود چه می‌کنید، در آن زمان تقریباً نامرئی به نظر می‌رسد، اما واقعیت پروانه‌ای این تصمیم‌ها در یک دوره 10 و 20 ساله واقعاً بزرگ می‌شود.
و به همین دلیل او را امتحان کردم. به همین دلیل است که مجبور شدم مقالات زیادی در وبلاگ بنویسم زیرا شما نمی توانید فقط یک چیز داشته باشید که بگوید باید پول کمتری خرج کنید، اگر مردم خودشان به آن فکر نکرده باشند، به اشتراک گذاشتن ایده ها در اینجا کمک می کند که دقیقاً چگونه باید داشته باشید. تعطیلات را با هزینه کمتر دریافت کنید، در اینجا دقیقا نحوه حمل و نقل خود را با پول کمتر دریافت کنید. و من فقط خوشحالم که من یک نسخه متفاوت از وارن بافت هستم. من وارن بافت صرفه جویی هستم که برای من واقعاً سرگرم کننده است و نمی توانم بدون توجه به پول این کار را انجام دهم. این فقط سرگرم کننده است که بفهمم چگونه چیزها را برای من بهینه کنم.

میندی:
خوب بیایید به تلفن همراه شما نگاه کنیم. چه نوع تلفن همراهی دارید؟

پیت:
بله، این سوال خوبی است و تقریباً نمونه دقیق آن است. بنابراین من یک تلفن Google Pixel در اینجا دارم. و-

میندی:
چه شماره ای؟

پیت:
چه شماره ای؟ اوه، این 4A است. قرار است خیلی زود ارتقا پیدا کند، اما این گوشی برای من هزینه داشت، فکر می کنم دو سال پیش چیزی 220 دلار بود. دقیقاً به خوبی آیفون همان دوران که هزار دلار یا چیزی دیوانه کننده بود، عکس می گیرد. و من از آن در سرویس تلفن گوگل پنج استفاده می‌کنم که تقریباً 20 دلار در ماه است. بنابراین افراد عادی، از جمله کودکان نوجوان افراد، آیفون 13 پرو مکس را با طرح 100 دلاری ورایزون در ماه خواهند داشت. و من یک عکاس حرفه ای هستم، درست است؟ من پلتفرمی دارم که در آن برای ارسال عکس و تصویر و محتوا درآمد کسب می کنم.
و حتی من یک گوشی دارم که قیمت آن پنج برابر کمتر از یک نوجوان است، اما عکس ها به همان اندازه خوب هستند. عجیب است که این تصمیمات گسترده تر نیستند. مانند اپل به عنوان یک شرکت، به همان اندازه که باهوش هستند و محصولاتشان زیبا هستند، حتی نباید وجود داشته باشند، زیرا آنها این سود را با دریافت پنج برابر بیشتر برای همان کیفیت به دست می آورند، اما مردم جذب برند می شوند و آنها را جذب می کند. دوست دارم، آه، افراد خلاق از چیزهای اپل استفاده می کنند. مکان خوبی برای کسب و کار است، اما کار خوبی برای انجام دادن به عنوان یک مصرف کننده نیست.

اسکات:
اما آیا احساس نمی‌کنید که اعتبار شما با ظاهر نشدن در چت‌های متنی با رنگ آبی اپل به‌جای رنگ سبز Google Pixel شما کاملاً از بین رفته است؟

پیت:
خب، من دوست دارم برعکس عمل کنم. من می گویم، اوه، پس شما یکی از آن افراد آیفون هستید. من برات متاسفم درباره فیلم های غیر اپل شنیده اید؟

اسکات:
من یک آیفون دارم، بنابراین بعد از این یکی از اینجا کمی خجالت می کشم.

میندی:
اما بیایید به این نگاه کنیم. من افراد زیادی را می شناسم، من سهامدار اپل هستم، بنابراین از همه افرادی که بیرون می روند و به محض اینکه گوشی جدید اپل را می خرند، سود زیادی برده ام. و چگونه است؟ قبلا 500 دلار بود، فکر کنم برای گوشی 1,000 یا 1,200 دلار باشه. و این همان تلفنی است که اکنون با قیمت تمام شده می‌خرید تا جایگزین تلفنی شود که سال گذشته یا 18 ماه پیش با قیمت کامل عرضه شد. و شما در این انتخاب های ماهانه بالاتر هستید. شما در مورد این تصمیمات نامرئی که می گیرید یا تصمیمات تقریباً نامرئی که می گیرید صحبت می کنید. من گوگل پیکسل سه دارم چون از تو پیت مقتصدترم، ظاهراً چون نمی‌خواهم یاد بگیرم چگونه از یک تلفن جدید استفاده کنم. بخشی از صرفه جویی من کمبود فناوری است، اما تلفنی ندارم که خوب کار کند.
چرا به گوشی دیگری نیاز دارم؟ از آنجا که آنها با یک گوشی جدید آمدند دلیل کافی نیست. حالا ممکن است دوربین من درجه یک نباشد، اما من همچنین تعداد زیادی عکس نمی‌گیرم که با دوربینم پول در بیاورم و اگر لازم باشد، شوهرم پیکسل هفت دارد زیرا دوربینش را شکست یا او تلفنش خراب شد، بنابراین مجبور شد یک گوشی جدید تهیه کند. بنابراین فرصتی برای گرفتن وجود دارد، منظورم این است که هنوز هم عکس های واقعا عالی می گیرد. منظورم این است که اولین دوربین های دیجیتال را به یاد بیاورم که به این بزرگی بودند، عکس های وحشتناکی گرفتند، هنوز هم عکس های عالی می گیرد و من با آن خوب هستم. برای آنچه من نیاز دارم کار می کند، اما من یک سرویس سلولی نعناع دارم که ماهیانه 15 دلار است. بنابراین من این دلارهای هنگفت را برای خدمات تلفن همراه خود که به راحتی می توانم از عهده آن بربیایم، پرداخت نمی کنم، اما چرا در حالی که مجبور نیستم اینقدر پول خرج کنم؟
بنابراین این چیزهای کوچک هستند که من آنچه را که نیاز دارم را با قیمت کمتری دریافت می کنم. به نظری که در مورد یخچال های 100 دلاری دادید برمی گردد، من به یخچال نیاز دارم. بنابراین اگر یخچال 100 دلاری دارید که تازه از بینی شما خارج می شود، پیت به من اطلاع دهید. اما خدمات تلفنی من عالی است. فکر کنم روی شبکه اسپرینت هست، برای من کاملا خوب کار میکنه. همه چیزهایی که نیاز دارم را پوشش می دهد. پس چرا باید صد دلار برای یک نام تجاری بزرگ بپردازم در حالی که می توانم 15 دلار برای Mint Mobile بپردازم که یک سرویس عالی است. معنی ندارد. اما اگر از وجود آن بی اطلاع هستید، پس از کجا می دانید که آن را دریافت کنید؟ این به نوعی دلیل اصلی اجرای این نمایش است.

پیت:
بله، این نکته واقعی است. اگر می‌خواهید همه چیزهایی را که در چند دقیقه گذشته در مورد آن صحبت کردیم خلاصه کنید، این است که بسیاری از مردم آن کنجکاوی یا آگاهی از گزینه‌های جایگزین را ندارند. بنابراین کسی می‌گوید، اوه، یک بار شورلت تاهو را برای یک سفر اسکی کرایه کردم و خوب بود، بنابراین یکی از آن‌ها را خریدم و قیمتش حدود 70,000 دلار است. و خیلی خوب بود چون تونستم چمدونام رو در عقب جا بدم بدون اینکه متوجه بشم صد ماشین دیگه هم هست که میتونن تو چمدون جا بگیرن و نصف بنزین مصرف کنن و یک چهارم هزینه خریدن و عملکرد بهتر و هر چیز دیگه ای داشته باشن.
بنابراین کمبود تحقیق و آگاهی در مردم وجود دارد. بنابراین اگر شما پنج نفر دیگر داشته باشید، افراد مقتصد دیگر، واقعاً کمک می کند، آنها دوستان خوبی پیدا می کنند، زیرا میندی، اگر با کسی ملاقات کردید که می گفت، خداییش، ای کاش قبض تلفن من 200 دلار در ماه نبود. شما مثل اوه، خوب حدس بزنید چیست؟ می تواند 15 باشد. و اگر آنها به شما اعتماد می کردند و به ایده های شما احترام می گذاشتند، این کار را انجام می دادند و ناگهان حدود 2,000 دلار در سال پس انداز می کنند و آن چیزها به همان اندازه مسری است که هزینه های بیهوده در بین گروه های دوستان مسری است.

اسکات:
آنچه من در اینجا می شنوم این است که یک جامعه وجود دارد و این مهارت خرج کردن، دو نوع مهم است که من امروز از آنها می گیرم و کسی به کجا می رود... اول از همه، من معتقدم که خرج کردن، مهارت خرج کردن یک فرآیند است. . در این یک شبه خوب نمی شود. و تصمیمات زیادی در اینجا وجود دارد و آنها در بسیاری از موارد مستقیماً با زندگی شما مرتبط هستند. من فکر می کنم که می تواند یک جزء رویداد در آن وجود داشته باشد. می توانید فردا بیرون بروید و برنامه تلفن خود و 15 چیز دیگر در مورد الگوهای خرج کردن خود را تغییر دهید، اما برای بیشتر مردم ممکن است این یک فرآیند باشد. چه راه خوبی برای شروع این فرآیند و واقعاً گفتن 12 ماه آینده، من می‌خواهم بازی خود را در اینجا بالا ببرم چیست؟ آیا نکاتی دارید که کسی بتواند آن را از آن دور کند؟

پیت:
خب من یک خودخواه دارم. می‌توانید به mrmoneymustache.com بروید و پیوندی را پیدا کنید که در آن برای سری ایمیل‌های بوت کمپ ثبت‌نام می‌کنید، جایی که فقط یک ایمیل در هفته دریافت می‌کنید، به‌گونه‌ای که شما را برنامه‌ریزی می‌کند که خرج‌کننده کارآمدتر و عاقل‌تری باشید، زیرا فقط دارد. ایده هایی برای نحوه مدیریت هر دسته از زندگی. این یا کتاب های مالی در وبلاگ های دیگر و کتاب های مالی در مورد نحوه بهینه سازی مطالب. من واقعاً روی هزینه کردن بیشتر از دیگران تمرکز می کنم. برخی از افراد می‌گویند، فقط درآمد خود را افزایش دهید، که خوب است، اما مشکل این است که خرج کردن هر مقدار درآمد آسان است. افرادی هستند که سالانه 10 میلیون دلار درآمد دارند و هنوز بدهکار هستند. و بازیکنان NFL که میانگین حقوقشان 2 میلیون دلار در سال است، تقریباً 75٪ از آنها به محض اینکه بازی حرفه ای را متوقف می کنند، کاملاً بی پول می شوند، حتی اگر هر سال می توانستند بازنشسته شوند، اما برای بازنشستگی کافی است.
بنابراین آنها می توانند مانند پنج بار در یک فوتبال پنج ساله بازنشسته شوند. بنابراین، خرج کردن هر مقدار پول آسان است، به همین دلیل است که باید در مورد هزینه‌های خود حتی مهم‌تر از افزایش درآمد خود بدانید. و سپس وقتی درآمد خود را افزایش می دهید، می توانید آن پول را نگه دارید زیرا همه در آتش می افتند.

اسکات:
من فقط می‌خواهم ثبت‌نام برای ایمیل‌های بوت کمپ را انجام دهم. همه را خواندم، مطمئنم که یکی دو مورد اینجا را از دست داده‌ام، اما فکر می‌کنم اساساً همه پست‌هایی را که در وبلاگ آقای پول سبیل پست کرده‌اید، زمانی که من داشتم از سوراخ خرگوش استقلال مالی پایین می‌رفتم، بسیار عالی است. یکی شما فقط می توانید از ابتدا شروع کنید و همه آنها را بخوانید، اما فکر می کنم فهرستی از آنها را به ترتیبی که فکر می کنید برای مردم مناسب است ایجاد کرده اید. این می تواند بسیار مفید باشد. و اگر به آن مراجعه نکرده اید، می توانید به mrmoneymustache.com نیز بروید و روی تصادفی که یکی از موارد مورد علاقه من است کلیک کنید. و هر چند وقت یکبار وقتی این کار را انجام می دهید، چیز جالبی ظاهر می شود. اما من فکر می‌کنم که این مکان عالی برای رفتن و شروع این است و شما واقعاً، فکر می‌کنم در این کار بسیار خوب عمل می‌کنید، من عاشق روشی هستم که آن را بیان کردید، و مهارت خرج کردن را توسعه می‌دهید.

پیت:
بله، ممنون من همچنین کتاب Scott Trenches Set for Life را توصیه می کنم، که مطمئن هستم حداقل به طور اتفاقی در این پادکست ذکر شده است. اما من می‌خواستم به شما اعتبار بدهم، زیرا آن کتاب... ما همین الان داشتیم آن را با دوستی که در واقع کمی طرفدار ترنچ است و بسیار خوب نوشته شده است، به ویژه با در نظر گرفتن اولین کتاب یا یکی از اولین کتاب‌هایتان، دوباره آن را می‌خواندیم. و شنیده‌ام که شما هم نسخه جدیدی منتشر می‌کنید، اما آن کتاب واقعاً باحال است، زیرا در مورد هزینه‌ها صحبت می‌کند و مردم را تشویق می‌کند که قدردانی داشته باشند و فقط اینطور نباشند، نه، من حاضر نیستم هیچ تغییری ایجاد کنم. . او مثل این است، انجامش بده از این کار خوشحال خواهید شد. و سپس به مسائل فنی چگونگی سرمایه گذاری در چیزهای مختلف، از جمله املاک اجاره ای نیز می پردازد. و بسیار جالب است که کتابی داشته باشید که هر دو از جمله نگرش را با هم ترکیب کند، من فکر می‌کنم بیشتر کتاب‌ها نگرش کافی ندارند، به این معنی که مردم واقعاً متوجه نمی‌شوند که شما باید تغییرات شخصی ایجاد کنید تا فقط یک صفحه گسترده. تغییر می کند.

اسکات:
آره خب ممنون رویکرد من در Set for Life قطعاً به شدت از مستر پول سبیل الهام گرفته شده بود و سپس آن را با یک رویکرد واقعاً سنگین املاک و مستغلات ترکیب کردم، به ویژه مفهوم هک خانه و تلاش برای افزایش درآمد به روش‌های خلاقانه و کنترل آن. از آن. اما من واقعاً از آن قدردانی می کنم. آن موضوع نشان دهنده چیزهای زیادی از جانب شماست.

پیت:
بله، احتمالاً به همین دلیل است که آن را دوست دارم. این مانند برنده شدن سبک سبیل است، تنها سبکی که من درک می کنم. اما به هر حال من هنوز زنده بودم. فوق العاده است و امیدوارم همچنان فروش خوبی داشته باشد.

میندی:
باشه، پیت، آخرین سوال. رکود اخیر بازار چگونه بر وضعیت روحی شما در رابطه با بازنشستگی پیش از موعد تأثیر گذاشته است؟

پیت:
بله، پس از چه رکودی بازار صحبت می کنید؟ آیا باید امسال به بازار سهام نگاه کنم؟ این پاسخ اغراق آمیز من است. واقعاً واضح است که می دانم، من به امور مالی نگاه می کنم، اقتصاددان و همه چیز را می خوانم. بنابراین من چند آمار را برای این پاسخ آماده کرده ام فقط به این دلیل که به نوعی سرگرم کننده است که چیزها را در چشم انداز قرار دهیم. بنابراین بسیاری از مردم، به ویژه در اخباری که در مورد بازار سهام صحبت می کنند، بسیار پایین آمده است و اکنون هیچ کس نمی تواند بازنشسته شود. اما حقیقت این است که بزرگترین معیار شاخص سهام ایالات متحده، یعنی S&P 500 در سال گذشته 20 درصد افت داشته است، تقریباً یک سال پیش شروع شد و به تازگی کاهش یافته است و به نوعی ثابت بوده است. چند ماه گذشته بنابراین نسبت به یک سال قبل 20 درصد کاهش یافته است. با این حال، در واقع از جایی که دو سال پیش بود صاف است، بنابراین ژانویه 2021. و پس از آن، بنابراین، اگر شما فقط دو سال پیش خرید کرده بودید، در آن زمان فکر می کردیم، وای، بازار سهام آنقدر بالاست، من نمی توانم باور کنم. آی تی.
آیا قرار است دوباره بالا برود؟ مطمئناً دستاوردهای 10 سال آینده خود را از قبل به ما می دهد، که در آن زمان به نوعی درست است. بنابراین، اگر دو سال پیش خرید کرده بودید، باز هم اکنون چهار و نیم درصد افزایش داشتید، زیرا این سهام در تمام این مدت سود سهام پرداخت می کردند. بنابراین در واقع خیلی خوب است. حالا، اگر به سه سال قبل به قبل از سقوط کووید 2020 برگردید، یعنی ژانویه 2020، از آنجا تا به حال، حتی پس از کاهش فعلی ما، سهام همچنان حدود 9 درصد سالانه بازدهی داشته است، از جمله سود سهام، که در واقع این است. واقعا خوب. بنابراین حتی اگر به سه سال قبل برگردیم، بازار سهام استثنایی بوده است. به عبارت دیگر، کاهش فعلی ضربه‌ای است که اگر سرمایه‌گذاری بلندمدت مناسبی هستید، نباید متوجه آن می‌شوید. و سپس فقط برای اینکه فکر کردن به قدرت سرمایه‌گذاری کمی شگفت‌انگیزتر شود، اگر به 10 سال به اواخر ژانویه 2012 یا ژانویه 2013 برگردیم، بازار سهام در آن دوره زمانی 13 درصد در سال بازدهی داشته است. ترکیب و سالانه، از جمله سود سهام، شما همیشه باید سود سهام را در نظر بگیرید.
بنابراین به عبارت دیگر، هر کسی که در اوایل کار وبلاگ نویسی من سرمایه گذاری را شروع کرده است، عملکرد فوق العاده ای داشته است. پول آنها حتی پس از کاهش فعلی منفجر شده است. و بخش فوق‌العاده خنده‌دار این است که یادم می‌آید در سال 2013 نوشتم، بازار سهام پس از سقوط فوق‌العاده خود در سال 2009 پس از بحران بزرگ مالی بهبودی بسیار خوبی داشته است. و حتی در آن زمان، می‌توانید همین الان در مقالات من جستجو کنید و به نظراتی که در مورد سرمایه‌گذاری در بازار سهام می‌نوشتم و مردم می‌گویند، کمی گران است نگاه کنید. من می روم منتظر شیب. سهام برای من خیلی غنی است، من پول نقد یا طلا یا چیز دیگری در اختیار دارم. و مردم همیشه خواهند گفت که صرف نظر از زمان بازار سهام، هر سطحی که باشد، اما انجام چنین کاری در سال 2013 بسیار احمقانه است. در بیشتر موارد، درآمد شرکت ها هر سال اندکی افزایش یافته است.
و اقتصاد آمریکا با وجود همه چیزهای مضحکی که در اخبار می خوانید چیز بسیار شگفت انگیزی است. بنابراین بله، اکنون سرمایه گذاری بهتری نسبت به قبل است. و اگر فوق العاده، فوق العاده کاملاً بازنشسته هستید و هیچ منبع درآمد دیگری ندارید و در حال حاضر کاملاً با سود سهام و فروش سهام زندگی می کنید، پس هنوز خوب هستید. این فقط کمی بیشتر به درد شما می خورد زیرا می بینید که بخش کوچکی از سهام شما هر ماه فروخته می شود تا مواد غذایی خود را بخرید و هی، اگر حال شما را بهتر می کند، شاید فقط چند خرید لوکس را به تعویق بیندازید. سال و آنها را به تاخیر بیندازید تا دفعه بعد که بازار سهام به بالاترین حد خود برسد و این راهی است برای افزایش پس انداز بازنشستگی شما حتی بیشتر. و همچنین نظم و انضباط ذهنی خوبی است زیرا ما در وهله اول واقعاً به آن خریدهای لوکس نیاز نداشتیم. پس واقعا مشکلی نیست اما خوشحالم که بازار کاهش یافت زیرا در سال گذشته توسط ریاضی واقعی بیش از حد ارزش گذاری شده بود. خرید سهام در سال گذشته بسیار دردناک بود زیرا آنها بر اساس قیمت به درآمد بسیار بالا بودند.

میندی:
جالب هست. من فکر می کنم این یک راه عالی برای نگاه کردن به آن است. بله، بازار سهام برای سال 2022 سقوط کرده است، اما حتی اگر به 10 سال قبل برگردیم، آیا شما سالی 13 درصد را گفتید؟

پیت:
آره.

میندی:
وقتی 10% دارم، احساس خوبی دارم.

پیت:
آره در یک دهه واقعا خوب بود و به همین دلیل است که حتی در حال حاضر سهام کمی گرانتر از میانگین هستند. بنابراین به جای اینکه فکر کنیم الان خیلی ارزان هستند، چه زمانی قرار است دوباره بالا برود تا من واقعاً بتوانم پولی را که لیاقتش را دارم داشته باشم، بهتر است فکر کنیم که آنها در سال گذشته بیش از حد گران بودند، بسیار گران بودند. اکنون آنها کمی بیشتر از میانگین گرانی هستند زیرا واقعاً آنچه اهمیت دارد نسبت قیمت به درآمد است. این تنها چیزی است که هنگام خرید سهام شرکت به طور کلی اهمیت دارد. و بنابراین آنها اکنون کمی گران هستند، یا می تواند کمی بیشتر کاهش یابد و سپس یک معامله واقعی خواهد بود یا می تواند ثابت بماند، و درآمد شرکت در طول زمان افزایش می یابد زیرا شرکت ها در حال رقابت هستند. یکدیگر و سوددهی و رشد بیشتر.
در هر صورت در بلندمدت، قیمت سهام با سرعت معتدل و معقول از سر می‌گیرد تا حباب‌هایی مانند ذهنیت سوداگرانه ایجاد نکند، مانند کل شور بیت‌کوین که در آن همه چیز بر اساس هیچ ساخته نشده است. شما نمی خواهید بازار سهام یا اقتصاد شما بر اساس سفته بازی ساخته شود، باید بر اساس درآمد و بهره وری بنا شود.

اسکات:
من کاملاً با فرض شما موافقم، اما فقط برای اینکه کمی وکیل مدافع شیطان بازی کنید و کسی را که گوش می دهد فشار دهید، ممکن است بگوید، خوب، من این را می شنوم، اما شما هم همین الان می گویید که احساس می کنید بازار بیش از حد ارزش گذاری شده است و هنوز هم دارید گفتن، من باید تمام دلارهای مازاد خود را به سهام بریزم، حتی اگر چیزها هنوز بیش از حد ارزش گذاری شده باشند یا واقعاً سال گذشته به طرز ناراحت کننده ای بیش از ارزش گذاری نشده بودند، اما امروز هم هستند، آیا واقعاً باید همچنان این کار را انجام دهم؟ چگونه به کسی اطمینان می دهید، شاید این سوال را از خود بپرسید؟

پیت:
آره خوب مسئله این است که شما هرگز نمی دانید چه مدت ... منظورم این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که نسبت درآمد قیمت به میانگین تاریخی 200 ساله خود بازگردد. یک جایی که دوست دارم به آن نگاه کنم این است که اگر به وب سایت multipl.com بروید، مانند MULTPl.com، تاریخچه ای 200 ساله از بازار سهام دارد. و نکته مورد علاقه من که باید به آن نگاه کنم، نسبت شیلر PE 10 است، که اساساً فقط یک نسخه فوق العاده هموار از جایی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد شرکت ها در 10 سال گذشته است، به طوری که آن را هموار می کند. چرخه تجاری رکود و رونق و جالب است زیرا به شما کمک می کند تا ببینید که آیا ما گران هستیم یا ارزان، اما همچنین به شما کمک می کند تا متوجه شوید که در دوران مدرن، سهام کمی بیشتر از حد متوسط ​​بوده است، زیرا میانگین از آنچه در دهه 1800 و اوایل اتفاق افتاد تعیین شده است. دهه 1900، و اکنون زمان کمی متفاوت است.
پول آزادانه‌تر جریان می‌یابد، بنابراین نمی‌توانید فوق‌العاده لجباز باشید و بگویید، من هرگز سهام نمی‌خرم تا زمانی که به ارزانی سال 1929 بازگردد، زیرا در این صورت هرگز سوار این قطار سود سهام، قدردانی و رشد نخواهید شد. بنابراین بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که وانمود نکنید که از بازار باهوش‌تر هستید و سپس فقط در بخش‌های کوچک خرید کنید. و اگر می خواهید کمی یواشکی باشید، می توانید به این نمودارها نگاه کنید و بگویید، بسیار خوب، اکنون نسبت به هر زمان دیگری بیش از حد ارزش گذاری شده است، همانطور که من گفتم، آن یک سال پیش بود. بنابراین اگر قرار است مقداری پول نقد کنم تا سرمایه‌گذاری دیگری مانند خانه، ملک اجاره‌ای یا چیز دیگری که برای آن به پول نیاز داشتم بخرم، اکنون زمان بهتری نسبت به زمان سقوط است.
اما من سعی نمی‌کنم آنقدر ابلهانه باشم که بگویم آن را بیرون می‌آورم و فقط آن را نقدی نگه می‌دارم و امیدوارم بعداً با قیمت ارزان‌تری خرید کنم، زیرا همانطور که در نمونه پست وبلاگم در سال 2013 گفتم، مردم می گویند، بله، سال 2013 امسال سهام نخرید، آنها این 13 درصد سود سالانه را از دست می دادند و سهام هرگز به قیمت های سال 2013 و کل تاریخ بشر باز نمی گردد. بنابراین اگر سعی کنید بیش از حد باهوش باشید، آن ذهنیت از دست می‌رود، به همین دلیل است که میانگین هزینه‌های دلار صرفاً کم‌کم کردن آن است، این تقریباً بهترین استراتژی است که می‌توانید بدون اطلاع از پیش‌بینی آینده به دست آورید.

اسکات:
آخرین سوال در این مورد. بنابراین، برای مثال، من عاشق کاری که انجام می‌دهم و اینجا در Bigger Pockets هستم، بنابراین نمونه کارها من اساساً یک تخصیص تهاجمی است. من هیچ تخصیص اوراق بهادار 60/40 با آن ندارم. توصیه شما به کسی که به بازنشستگی فکر می کند، به تازگی بازنشسته شده است، یا شاید وارد دوره آزمایشی طولانی مدت این سال شود، از نظر حرکت از یک سهام فقط به یک تخصیص اوراق قرضه ترکیبی تر، چه خواهد بود؟ آیا فکری در مورد آن دارید، یا فکری در مورد اینکه چگونه شخصاً با آن برخورد می کنید؟

پیت:
بله، من هم در اردوی شما هستم و نه به این دلیل که آن را بر اساس درآمدهای آینده قرار می دهم. فکر می‌کنم وقتی به این نمودارها از نرخ بقای مورد انتظار یک سهام در برابر سبد اوراق قرضه نگاه می‌کنم، داشتن 100 درصد سهام معمولاً تقریباً همیشه بهتر است. و مانند چند مورد در تاریخ، زمانی که بازده اوراق واقعاً بالا بود، بهتر بود کار 60/40 انجام شود، اما در حال حاضر بازده اوراق قرضه پایین است. آنها همیشه پایین به نظر می رسند، به این معنی که شما با سرمایه گذاری در اوراق قرضه پول زیادی دریافت نمی کنید و شانس زیادی برای افزایش آنها در آینده وجود ندارد. بنابراین در عصر مدرن، من واقعاً مشکلی با 100 درصد سبد سهام نمی بینم. بر روی کاغذ، نوسانات بیشتری خواهد داشت، اما واقعاً بر میزان بقای 30 ساله شما در یک سبد بازنشستگی تأثیر نمی گذارد.
وقتی آن را در این شبیه سازها، یکی از شبیه سازهای مورد علاقه من به نام cFIREsim، حرف C، و سپس FIREsim اجرا می کنید، اگر حرف های من را باور ندارید، باید خودتان آن را امتحان کنید. این اساساً اوراق قرضه را اضافه می کند، به نوعی فقط بازده کلی را کاهش می دهد. این آن را کمی پایدارتر می‌کند، اما اگر می‌خواهید مقداری پول را بازنشسته کنید، سبد سهام شما طولانی‌تر دوام نمی‌آورد، زیرا در کل افزایش بازده سهام بیش از آن ثبات اوراق قرضه را جبران می‌کند. بنابراین، به هر حال، من نیز 100% سهامدار هستم و یک راه خوب برای متعادل کردن آن این است که اگر تصمیم گرفتید خانه خود را در زمان بازنشستگی رایگان وام مسکن داشته باشید، وام مسکن خود را پرداخت کنید، این مانند اوراق قرضه ای است که پرداخت می کند. نرخ تضمین شده برابر با بهره وام مسکن شما است و جریان نقدی مورد نیاز شما را برای همیشه کاهش می دهد.
و همچنین تقاضای کمتری را برای همیشه در سبد سهام شما ایجاد می کند. بنابراین این یکی از راه‌هایی است که می‌توانید به روشی متفاوت به تعادل بازنشستگی خود فکر کنید، نه اینکه بگویید، خوب، من 4 درصد وام مسکن خود را پرداخت می‌کنم و اوراق قرضه‌ای می‌خرم که 3 درصد پرداخت می‌کند. این یک معامله بد است. همچنین ممکن است فقط بازده 4 درصدی وام مسکن خود را دریافت کنید. به علاوه شما این اطمینان روانی خوب را دارید که من صاحب این خانه هستم و آنها نمی توانند آن را از من بگیرند و من برای ماندن در خانه خود به هزاران پول نقد در ماه نیاز ندارم. بنابراین این یکی از راه‌های ایجاد احساس آرامش بیشتر در دوران بازنشستگی است.

اسکات:
خوب، آیا محیط نرخی وجود دارد که برخی از احساسات شما را در این مورد تغییر دهد؟

پیت:
آره فکر می‌کنم نمی‌توانم این محاسبه را در ذهنم انجام دهم، اما اگر نرخ‌های بهره‌ای که می‌توانید برای اوراق قرضه بلندمدت دریافت کنید به درصد معینی برسد، مثلاً پنج درصد یا بیشتر، برخی از آن‌ها، آنگاه می‌توانید همان را وصل کنید. اعداد را به یک ماشین حساب بازنشستگی آینده وارد می کند و ناگهان متوجه می شوید، اوه بله، این بازدهی بالاتری نسبت به داشتن یک سبد سهام خالص خواهد داشت. بنابراین، این یک نوع ریاضی پایه است و اگر مردم بخواهند وارد این موضوع شوند، کتابی وجود دارد، اگر افرادی با مهارت، ریاضی، سرمایه‌مدار هستند، کتابی به نام «تخصیص منطقی دارایی» وجود دارد. من فکر می‌کنم ممکن است مانند برتون [نامفهوم 01:02:38]، نویسنده سرمایه‌گذاری، باشد که همه چیز را به صورت کمی تجزیه و تحلیل می‌کند و می‌توانید ببینید که در چه موقعیت‌هایی بهتر است از یک تخصیص سهام منشعب شوید و اساساً به جوش می‌آید. بنابراین، هرچه اوراق قرضه بهتر باشد، ارزش افزودن آنها به سبد سهام خود را دارد.

اسکات:
عالی. بنابراین، اگر نرخ‌ها در یک یا دو سال آینده به افزایش خود ادامه دهند، نکته قابل توجهی است، شاید یک نقطه عطف در راه است، اما برای شما هنوز، بسیار ساده و ساده است.

پیت:
منظورم این است که صادقانه بگویم، ما احتمالاً قبلاً از یک نقطه عطف عبور کرده‌ایم که در آن برخی از اوراق قرضه اگر امروز این کار را انجام دهید، سبد سهام شما را بهتر از سهام خالص می‌کند. اما من واقعاً در مورد این اعداد نگران نیستم زیرا از آن مرحله آب لوله کشی گذشته ام که واقعاً نمی خواهم به آن فکر کنم و وضعیت مالی خود را تغییر دهم. ترجیح می‌دهم به جای آن روی کارهایی تمرکز کنم که از انجام آن‌ها لذت می‌برم.

اسکات:
کاملا منطقی است.

میندی:
پیت، چت کردن با شما بسیار سرگرم کننده بوده است. من واقعاً از شما سپاسگزارم که بعد از پنج سفر زندگی خود را به اشتراک گذاشتید، زیرا فکر می کنم افراد کافی در مورد اتفاقاتی که پس از بازنشستگی شما رخ می دهد صحبت نمی کنند و شنیدن داستانی در مورد همه چیز به نوعی همان طور که شما برنامه ریزی کرده اید پیش می رود، خوب است. و اگر دقیقاً آنطور که برنامه ریزی کرده بودید پیش نرفت، باز هم خوب بود. و این واقعاً، من فکر می‌کنم، دلگرم‌کننده است برای افرادی که مانند، اوه، بعد از این واقعیت چه اتفاقی می‌افتد؟ پس خیلی ممنون از وقتی که امروز گذاشتید. من واقعا از صحبت کردن با شما لذت بردم.

پیت:
آره، خوشحالم. من نمی توانم صبر کنم تا 300 قسمت دیگر یا بیشتر برگردم.

میندی:
شاید زودتر برگردیم

اسکات:
آره شاید کمی زودتر از 377 قسمت دیگر. ولی آره. ما واقعاً از آن قدردانی می کنیم و حکمت شما باز هم بدیهی است که زندگی را برای من تغییر می دهد، دیدگاه با همه اینها، و می دانم که این برای صدها هزار، شاید میلیون ها نفر دیگر بوده است که به مطالب شما برخورد کرده اند. و بنابراین فکر می‌کنم که اینها را برای افرادی که مهارت خرج کردن را تقویت می‌کنند و بعد از بازنشستگی فقط به زندگی مورد نظر خود فکر می‌کنند، بگذارم، منظورم این است که اینها فقط چیزهای مهمی هستند... اینها جوهره پیام شما در اینجا هستند و آنچه مردم باید در زندگی خود در اولویت قرار دهند.

پیت:
آره امیدوارم.

میندی:
باشه، پیت، به زودی با تو صحبت خواهیم کرد.

پیت:
باشه زود باهات حرف بزن

میندی:
خیلی خوب. آن پیت آدنی بود که با نام مستر پول سبیل هم شناخته می شد. اسکات، نظرت در مورد آن قسمت چیست؟

اسکات:
من فکر می کنم همیشه یک امتیاز است که از پیت، آقای پول سبیل یاد بگیریم و واقعاً فقط در دیدگاه او در مورد چیزها غوطه ور شویم. او دیدگاه واقعاً سالمی در مورد نگرش به مدیریت پول و زندگی دارد، و من فکر می‌کنم که بسیاری از مردم، مطمئناً من، آرزوی چنین سبک زندگی را دارند. و من فکر می‌کنم که او واقعاً چیز خاصی در اینجا ساخته است، و فکر می‌کنم این واقعاً گویای این است که او یک سازنده است و این کاری است که او دوست دارد انجام دهد و دوست دارد این کار را در تمام طول روز، هر روز، دقیقاً همانطور که می‌خواهد، با شرایط خودش انجام دهد. و او از آن نهایت استفاده را می کند و واقعاً سعی می کند یک زندگی عالی برای خود بسازد. و من فکر می کنم این چیزی است که شما باید یک سوال سخت در مورد آن از خود بپرسید، آیا این شما خواهید بود؟ و چگونه می توانید به آن نقطه برسید تا چیزی حتی بهتر از وضعیت فعلی که شاید در محل کار دارید برای بازنشستگی وجود داشته باشد؟ و من فکر می کنم این یک سوال جالب برای برخی از مردم است.

میندی:
کاملا موافقم

اسکات:
من واقعاً فکر می‌کردم که این یک مثال قدرتمند بود از این که چگونه اگر شما 28 سال را به عنوان یک مدیر مهندسی سپری کنید، مغز شما به یک مدیر مهندسی عالی تبدیل می‌شود. و فکر می‌کنم این واقعاً بود، این یک ذهن واقعاً جالب است که او باید بتواند آن واقعیت موازی متناوب را تصور کند و سپس صراحتاً در مورد آن صحبت کند، هی، این جایی است که من می‌توانم به آن برسم. و یک فرآیند آموزشی در اینجا وجود دارد و عمدی است و سالها طول می کشد تا به آن نوع آدم آینده ای تبدیل شوید که می خواهید باشید و زندگی را طراحی کنید که به شما امکان می دهد هر روز برای آن بهینه سازی کنید.

میندی:
این خیلی کلیدی است، اسکات. بفهمید که می خواهید چه کسی باشید، می خواهید زمان خود را چگونه بگذرانید، و سپس زندگی خود را طوری طراحی کنید که به شما اجازه انجام این کار را بدهد. و راهی که شما این را به دست می آورید این است که امور مالی را از سر راه بردارید. وضعیت مالی خود را حل کنید، وضعیت مالی خود را مشخص کنید، پول را از سر راه خود بردارید تا بتوانید بهترین زندگی خود را داشته باشید. اسکات، اجازه دهید برخی از این منابعی را که امروز پیت به آنها اشاره کرد، مرور کنیم. ابتدا cfiresim.com بود، ماشین حسابی که به شما کمک می‌کند بفهمید در دوران بازنشستگی به چه مقدار پول نیاز دارید و چگونه امور مالی شما در دوران بازنشستگی کار می‌کند. شما به این محاسبه مراجعه می کنید و توسط یک برنامه نویس، یک توسعه دهنده نرم افزار نوشته شده است، و فقط اعداد خود را تایپ می کنید و نوع پورتفولیوی خود را تایپ می کنید، سهام، اوراق قرضه، پول نقد طلا و غیره، تنظیمات برای مواردی مانند اجتماعی امنیت، و شما شبیه سازی را می زنید و این شبیه سازی دوران بازنشستگی خود را دریافت می کنید. این واقعاً بسیار جذاب است و می توانید انواع اعداد مختلف را در آنجا پرتاب کنید. این یک ماشین حساب واقعا جذاب است.

اسکات:
ما همچنین در مورد multipl.com صحبت کردیم، که MULTPL.com است، که می‌توانید به آن مراجعه کنید تا نسبت‌های شاخص قیمتی برای S&P 500 و به طور کلی بازار سهام را مشاهده کنید. من همچنین می خواهم آن را بازنشستگی پیش از موعد بنامم. من فکر می کنم پیت یا آقای پول سبیل می گویند که اگر وبلاگ او یک دوره دانشگاهی در مورد بازنشستگی پیش از موعد و آزادی مالی است، آن Early Retirement Extreme شاید سطح دکترا باشد که آن را به یک سطح دیگر می برند و آن مهارت و مهارت را دارند. واقعاً به این مهارت خرج کردن بسیار مؤثر بروید. بنابراین این یک منبع جالب دیگر است. البته ما mrmoneymustache.com را داریم. و سپس در آخر، می‌خواهم در مورد آن صحبت کنم، شما به این مفهوم از اجتماع اشاره کردید و اطراف خود را با افرادی که به نوعی همفکر هستند و گروه‌های سبیلی در فیسبوک وجود دارند که می‌توانید به آنها ملحق شوید، اشاره کردید.
در واقع جلسات مستر پول سبیل در اطراف وجود دارد که ممکن است در منطقه محلی شما برگزار شود. ممکن است جلسات Choose FI یا Financial Independence وجود داشته باشد. البته، ما گروه فیس‌بوک Bigger Pockets Money را داریم که مخصوصاً آن را دوست داریم، اما غوطه ور شدن در این جوامع، شروع یک جلسه برای خودتان، اگر در محلی وجود نداشته باشد یا شرکت کنید که ممکن است به شما در ملاقات با افراد دیگر کمک کند. که در آن با هم در منطقه محلی شما هستند که می توانید بروید و در مورد این موقعیت ها صحبت کنید. همچنین تالارهای بزرگ جیب‌ها و انجمن‌های مستر پول سبیل وجود دارد که می‌توانید به آنجا بروید و در این مورد بحث کنید و مشاوره بگیرید، سؤال بپرسید، هی، مردم از چه چیزی برای برنامه‌های تلفن همراه خود استفاده می‌کنند؟ یا احساس می کنم اینجا گیر کرده ام و هیچ راه حل خوبی برای حل این مشکل با هزینه هایم ندارم، کسی توصیه خوبی دارد؟ و شما پاسخ هایی را از افرادی دریافت خواهید کرد که واقعاً برای سال ها یا دوره های طولانی این هنر را کامل کرده اند. در واقع، این سوال مورد علاقه مردمی است که باید در گروه فیسبوک پول جیبی بزرگ به آن پاسخ دهند، سوالاتی در مورد هزینه کردن یا هزینه کردن در زندگی واقعی یا سناریوهای سرمایه گذاری است.

میندی:
و اگر با انبوهی از مسائل مالی روبرو هستید که می خواهید آنها را حل کنید یا فقط می خواهید وضعیت مالی خود را بررسی کنید، می توانید برای حضور در قسمت جمعه مالی این پادکست درخواست دهید. برای حضور در نمایشگاه به biggerpockets.com/finance review بروید.

اسکات:
و به هر حال، اگر مشکلی دارید که احساس می‌کنید برای پولتان به کمک نیاز دارید، حضور در برنامه جمعه مالی را بهتر می‌کند، نه بدتر. هیچ‌کس نمی‌خواهد در مورد کسی بشنود که وضعیت مالی خوبی دارد و این به آن مردم کمک نمی‌کند. ما می‌خواهیم به افرادی کمک کنیم که مشکلاتی دارند که بسته‌بندی نشده یا مسائل پیچیده یا آن نوع چیزها هستند. پس لطفاً لطفاً برای درخواست خود با خیال راحت اقدام کنید. هدف ما کمک به شما و کمک به شما برای حل این مشکلات و رسیدن به سطح بعدی است.

میندی:
عالی. اسکات، باید از اینجا برویم؟

اسکات:
اجازه دهید آن را انجام دهد

میندی:
این قسمت پادکست Bigger Pockets Money را به پایان می رساند. او اسکات ترنچ است و من میندی جنسن می‌گویم، سبیل پول نقد را نگه دارید.

اسکات:
اگر از قسمت امروز لذت بردید، لطفاً یک بررسی پنج ستاره در Spotify یا Apple به ما بدهید. و اگر به دنبال محتوای پول بیشتری هستید، از کانال YouTube ما در youtube.com/biggerpocketsmoney دیدن کنید.

میندی:
Bigger Pockets Money توسط Mindy Jensen و Scott Trench، تهیه‌کننده Caitlin Bennett، ویرایش توسط Exodus Media، Copywriting توسط Nate Weintraub ساخته شده است. در آخر، یک تشکر بزرگ از تیم Bigger Pockets برای امکان پذیر ساختن این نمایش.

پادکست را اینجا تماشا کنید

به ما کمک کنید تا به شنوندگان جدید دسترسی پیدا کنیم آیتونز با گذاشتن امتیاز و بررسی برای ما! فقط 30 ثانیه طول می کشد. با تشکر! ما واقعا از آن قدردانی می کنیم!

در این قسمت ما پوشش می دهیم

  • طرح قابل تکرار پیت برای FI و مراحل ساده ای که می تواند به آزادی مالی منجر شود
  • ترک 9-5 و اینکه چرا ترک کار به یکباره می تواند یک اشتباه بزرگ باشد
  • چرا اکثر بازنشستگان پیش از موعد هرگز به تخم لانه آنها دست نزنید (و چرا احتمالاً این کار را نمی کنید)
  • خواه ناخواه بازنشستگی زودهنگام واقعاً مطابق با هیاهوها زندگی می کند
  • La 2022 سقوط بازار سهام و اینکه چگونه روی پورتفولیو و ذهنیت سرمایه گذاری پیت تاثیر گذاشته است
  • سهام در مقابل اوراق قرضه و چرا کسی که به دنبال بازنشستگی پیش از موعد است باید یکی را بر دیگری انتخاب کند
  • و So خیلی بیشتر!

پیوندهایی از نمایش

کتاب ذکر شده در نمایش:

آیا می‌خواهید در مورد حامیان مالی امروز بیشتر بدانید یا خودتان شریک BiggerPockets شوید؟ ما را بررسی کنید صفحه حامی!

یادداشت توسط BiggerPockets: اینها نظرات نوشته شده توسط نویسنده هستند و لزوماً نظرات BiggerPockets را نشان نمی دهند.

تمبر زمان:

بیشتر از جیب های بزرگتر