شما پیشنهاد lowball ممکن است برای اکثر فروشندگان توهین آمیز به نظر برسد. اما، هنگامی که به درستی عبارت و زمان بندی شود، قادر خواهید بود قفل معاملات املاک و مستغلات با قیمت عالی، گاهی اوقات حتی بدون اینکه فروشنده بداند. متأسفانه، اکثر سرمایه گذاران املاک و مستغلات یک اشتباه بزرگ هنگام مذاکره خیلی اوقات، آنها هر چیزی را که می خواهند بخواهند هنگام ارائه پیشنهاد، ندانستن راه هایی برای دریافت قیمت حتی بهتر بعداً وجود دارد. آیا می خواهید ببینید که این شیوه ی دزدکی از مذاکره چگونه کار می کند؟ بچسبید!
ما با خود برگشتیم مربیان املاک و مستغلات همانطور که آنها یک قدم به خرید ملک بعدی خود و ساختن خود نزدیک می شوند نمونه کارها املاک و مستغلات رویایی. ابتدا با هم چت می کنیم فیلیپ، که معامله کامل را از دست داد اما اکنون راه بهتری برای دریافت املاک تحت قرارداد می داند. سپس، دنی همانطور که او می ماند به ما می پیوندد در جستجوی یک خانواده چند میلیون دلاری اما در حال تلاش برای یافتن املاک با قیمت مناسب در منطقه خود است. سرانجام، وندی در حالی که او بحث می کند که کدام یک از اجاره هایش بهترین ها را دارند، روشن است مستاجر میان مدت پتانسیل. او همچنین وارد بازار جدیدی می شود که می تواند برای او عالی باشد جریان نقدی بالا هک خانه استراتژی.
ما همچنین عمیقاً به ذهنیت این سرمایه گذاران متوسط می پردازیم. ما در مورد اینکه چرا اینقدر سخت است صحبت خواهیم کرد یک معامله بزرگ را رها کنید، چگونه یادگیری خود را سیستماتیک کنید تا به طور مداوم مهارت های خود را ارتقا دهید (حتی در یک روز شلوغ)، شکستن فلج تجزیه و تحلیلو چرا باورهای محدودکننده شما اغلب نادرست است. بنابراین اگر میخواهید معامله بعدی املاک و مستغلات خود را مانند فیلیپ، دنی و وندی انجام دهید، با این قسمت هماهنگ شوید!
اینجا کلیک کنید برای گوش دادن به پادکست های اپل
پادکست را از اینجا بشنوید
متن را اینجا بخوانید
دیوید:
این نمایش پادکست BiggerPockets 726 است. در آینده، آن را قفل کنید، قرارداد خود و موارد احتمالی خود را درک کنید، آیا مشاور املاک شما به عقب برگردد و در کل آن مذاکره مجدد کند، درست است؟ چون الان در حالت عاطفی هستند. آنها می گویند، اوه، ما بالاخره می خواهیم ملک خود را بفروشیم. آنها به این فکر می کنند که قرار است پول را برای چه چیزی خرج کنند. آنها در حال خرید برای چیز بعدی خود هستند. پس وقتی برگشتی و گفتی من 30 روز دیگر نیاز دارم، آنها به شما نمی گویند شن بکوبید. این یک درس یادگیری عالی است. خوشحالم که تونستیم با هم ازش بگذریم. متاسفم که آن را از دست دادید، اما این باید شما را تشویق کند که 10 پیشنهاد دیگر را بسیار کمتر از قیمت سایر املاک بنویسید و ببینید کدام یک از این افراد می خواهند با توپ بازی کنند. اسم بازی همینه
همه چه خبر؟ این دیوید گرین، میزبان شما از پادکست املاک و مستغلات BiggerPockets، بزرگترین، بهترین، بدترین پادکست سرمایه گذاری املاک و مستغلات در جهان است. امروز اینجا، راب عباسولو، میزبان و شریک جنایی من است. ما یک قسمت فوق العاده برای شما بچه ها داریم. در نمایش امروز، ما سه مربی خود را بازگردانیم و از پیشرفتی که آنها در سفر خود داشتهاند بهروزرسانی دریافت میکنیم، و در واقع چیزهای بسیار جالبی برای به اشتراک گذاشتن داریم. ما شروع به دیدن برخی پیشرفتها کردهایم. راب، نظرت در مورد نمایش امروز چی بود؟
غارت:
خوبه مرد واقعا خوبه. این واقعاً خوب است که می بینم همه آنها شروع به پیچیدن در گوشه می کنند و همه آنها شروع به فهمیدن اینکه دقیقاً چه کاری می خواهند انجام دهند و همه شروع به اقدام کرده اند و شما می توانید به نوعی ذهن آنها را در حال باز شدن ببینید. در حال تکامل و مانند بودن، وای، باشه. چون خیلی از کارهایی که الان انجام میدهند برایشان غیرقابل تصور به نظر میرسد، مثل یک ماه پیش یا دو ماه پیش که ما برای اولین بار این کار را شروع کردیم، درست است؟ و بنابراین اکنون که آنها واقعاً این کار را انجام می دهند، خنده دار است زیرا مانند بسیاری از این چیزها بسیار ساده است، اما اهداف کوچک و آنها هر روز و هر بار که به یک هدف کوچک می رسند این کار را انجام می دهند، شما می توانید فقط اعتماد به نفس درخشان از آنها را ببینید.
دیوید:
بله، این موفقیت بزرگی است و ما در حال یادگیری این موضوع هستیم که با این مربیان شما یک هدف بزرگ دارید، مکانی که میخواهید به آن برسید، یک مقصد نهایی، اما در یک مرحله به آنجا نمیرسید. . در واقع باید نشانگرهای مهم کوچکتری را در طول مسیر تنظیم کنید که شما را در سفر راهنمایی کنند. این یکی از چیزهایی است که من از Jocko Willink یاد گرفتم که او در مورد Navy Seals و چگونگی موفقیت آنها در طول روز صحبت می کند. فکر میکنم این اندی استامپ بود که درباره این موضوع صحبت میکردم، جایی که آنها توضیح میدهند که وقتی شما در تمرین مهر و موم هستید، تمرین جوانهها، فوقالعاده دشوار است و به جای فکر کردن به این که باید دو هفته از این یا یک ماه از آن را پشت سر بگذارم. آنها می گویند، فقط قسمت بعدی را پشت سر بگذارید. تا دو ساعت دیگر به شما غذا می دهند و شما یک دقیقه استراحت خواهید کرد. فقط به دو ساعت آینده فکر کنید.
اگر میتوانید به آن نقطه برسید، نگران باشید که بعد از آن چه اتفاقی میافتد. و کاری که ما در اینجا انجام میدهیم همان است، تعیین اهداف کوچک، تبدیل آن به تکههای بایت سایز که قابل کنترل هستند، از خود بپرسیم و در پایان نقطه عطف بعدی توضیح دهیم، چه چیزی یاد گرفتم؟ چه کاری می توانستم بهتر انجام دهم؟ چگونه برای بعدی آماده شوم؟ و سپس برداشتن آن گام بعدی می تواند چیزها را در زمینه موفقیت به طرز چشمگیری تغییر دهد. در واقع، موفقیت فقط انباشته ای از همه این اهداف کوچک است.
قبل از اینکه وارد نمایش امروز شویم، یک نکته سریع برای همه اینجا دارم. وقتی در اقیانوسی از احتمالات گم میشوید، به وظایف و کسبوکار خود نگاه کنید و آنچه را که میتوانید بهعنوان یک سیستم برای سادهسازی یا پیگیری پیشرفت خود پیادهسازی کنید، ارزیابی کنید. خیلی سخت است وقتی سرگردان هستید و فقط می گویید بعد چه کار کنم؟ و شما شروع به پرسیدن از مردم می کنید، من چه کار کنم؟ هنگامی که شما شروع به جستجوی جهان برای یک نوع جهت می کنید، به جای نوشتن و برنامه ریزی آن، من این کار را انجام می دهم، سپس این، و سپس این را. فقط از بین بردن این تعجب که من باید چه کار کنم و جایگزین کردن آن با سیستمی که بتوانید کار کنید، می تواند برای آرامش ذهن شما و از بین بردن اضطراب شگفت انگیز باشد. و همچنین می تواند به شما قدرت دهد زیرا همیشه می توانید بگویید، چه کاری می توانستم بهتر انجام دهم و چگونه در مرحله بعدی بهتر انجام دهم؟ راب، قبل از اینکه ما اولین مربی خود را بیاوریم، چیزی هست که بخواهید قبل از ورود به آن بگویید؟
غارت:
نه، من فقط می خواستم از شما بپرسم که آیا این روزها چیزهای دیوانه کننده یا چیز عجیبی در مجموعه املاک و مستغلات شما اتفاق افتاده است؟
دیوید:
بله، من در حال حاضر در مشکلات "غرق" هستم. من فقط [نامفهوم 00:03:42] که دیروز. یکی از اجاره های کوتاه مدت من، واقعاً از تمام 18 ملکی است که خریدم، این تنها یکی بود... متاسفم، از 8 ملکی که در حال بازسازی هستند، این تنها موردی بود که مشکلی نداشت. . من از آن بسیار سپاسگزار بودم. من هر روز به خدا فکر می کردم که این ملک خوب است. و من دیروز از خواب بیدار شدم و متوجه شدم که در حالی که گاراژ در حال تبدیل به فضای نشیمن است، واحد اصلی در یک هفته گذشته در دو فوت و نیم آب نشسته است و ما فکر می کنیم که لوله ای در آشپزخانه ترکیده و شروع به کار کرده است. سیل در خانه و هیچ کس نمی دانست، و آب برای مدت بسیار طولانی در حال ساخت و ساز و ساخت و ساز بوده است.
بنابراین وقتی پیمانکارم را به آنجا فرستادم تا از داخل ملک فیلم بگیرد تا بتوانم آن را برای یک طراح بفرستم و صفحه ای از کتاب شما را برداشته و سعی کند ملک را بهتر جلوه دهد، او نتوانست در را بگیرد. باز کنید چون آب زیاد بود معلوم میشود که کل طبقه، کل زیرزمین، همه پریزهای برق، همه مبلمان، هر چیزی که دو و نیم فوت و پایینتر از آن ملک است، کاملاً سطل زباله است، از جمله زیرزمین زیر آن و موارد دیگر. بنابراین این یکی از چیزهایی است که در سرمایه گذاری املاک و مستغلات انتظار شنیدن آن را ندارید.
غارت:
خوب، می دانی چه چیزی بهتر از جکوزی است، دیو؟ یک وان خانه. می گویم، بچرخان، از لیمو آبلیمو درست کن. بیایید یک بخاری در آنجا قرار دهیم و بیایید اولین وان خانه را با این اندازه ایجاد کنیم.
دیوید:
کل این فاجعه ممکن است ارزش آن را داشته باشد که شما به آن فکر کنید. چرا یک وان آب گرم بگیرید در حالی که می توانید یک وان خانگی تهیه کنید؟
غارت:
خوب، من همین یک یا دو هفته پیش از یک مهمان خواستم اقامت Airbnb خود را در یکی از ملک های من لغو کند زیرا سطح وای فای من خیلی بالا بود. او گفت که در خواب او را آزار می دهد، بنابراین من مجبور شدم آن را با Airbnb حل کنم.
دیوید:
جالبه. پس مجبور شدی روتر بدتری را به آنجا بفرستی چون صدای وزوزی که او میشنید مانع از خوابیدن میشد؟
غارت:
اوه رفیق، نه او فقط بود، طبقه پایین یک کمد است و می دانم که پر از وسایل است و وقتی می خوابم اذیتم می کند، می خواهم کنسل کنم. و من بودم، این چیزی نیست، مرد.
دیوید:
یک کلاه فویل و تخت خواب کنار شما هست، فقط آن را بپوشید.
غارت:
دقیقا. با هزینه ای ناچیز.
دیوید:
آره. خیلی خوب. خوب، برای بهترین ما اتفاق می افتد. نه اینکه بهترین هایمان را داشته باشم، اما برای همه ما اتفاق می افتد. مشکلاتی ظاهر می شوند که انتظار ندارید. همه چیز به این بستگی دارد که چگونه می چرخید و سعی می کنید از آن اشتباه درس بگیرید. بنابراین، در برنامه امروز، شما بچهها میخواهید در مورد مشکلاتی که منتیهای ما با آنها مواجه هستند و همچنین توصیههایی که راب و من به آنها میدهیم تا از طریق آن عبور کنند، بیاموزید. من فکر می کنم که شما آن را دوست خواهید داشت.
بسیار خوب، فیلیپ هرناندز، آخرین باری که با هم صحبت کردیم، شما قرار بود با عواملی که تجربه معاملات زمین را داشتند، شبکه کنید و سپس مشکلات احتمالی اموال چشمه های آب گرم بیابانی را تجزیه و تحلیل کنید. ما را از طریق به روز رسانی های خود راهنمایی کنید.
فیلیپ:
آره بنابراین من چند گفتگوی عالی با ماموران داشتم، به ویژه با یکی از متخصصان زمین ارتباط برقرار کردم. او شروع به ارسال برخی از لیست های خود برای من کرد. فکر میکنم این رابطهای است که تازه شروع شده است، اما واقعاً عالی بود که با کسی صحبت کنم که واقعاً مجبور نبودم برخی از چیزهایی را که همیشه در خشکی به دنبال آن هستم، مانند چاهها، دسترسی و منطقهبندی توضیح دهم. و بنابراین ارتباط با آن نماینده واقعاً شاداب بود.
و پس از آن، بله، من همچنین یک موسیقیدان هستم. من یک رویداد شب سال نو را در این مرکز استراحت 40 هکتاری بازی کردم که اتفاقاً برای فروش بود، و با مالک رابطه برقرار کردم و چند جلسه داشتم، جلساتی به ارزش سه ساعت از من و او فقط تلفنی. واقعاً کتابهای او را مرور میکنیم و سعی میکنیم بفهمیم که این واقعاً چه چیزی را میسازد و آیا این برای طرح تجاری ما کارساز است؟ و بله، تلاش برای فهمیدن اینکه آیا این چیزی است که میخواهم آن را لقمه بزنم، قطعاً در چند هفته گذشته در پس ذهن من بوده است.
دیوید:
باشه باحال شما همچنین چند بار درگیری را پشت سر گذاشته اید، پس به ما بگویید که مبارزه هفته شما چه بوده است؟
فیلیپ:
آره، بزرگترین مبارزه من این بود که ملکی را پیدا کردم که از آن بازدید کردم و در مکان رویایی من نه فقط برای یک مرکز خلوت، بلکه در واقع جایی بود که دوست دارم زندگی کنم که با آن ارتباط زیادی داشته باشم. و وارد مذاکره شدیم. من یک پیشنهاد ارائه کردم، یک پیشنهاد متقابل دریافت کردم و آن یک پیشنهاد متقابل بود که کاملاً در حد بودجه من بود. من فکر می کنم کمی بیش از حد به این بازار خریدار اعتماد کردم، شما فقط می توانید هر چه می خواهید بپرسید. و من یک دوره بررسی دقیق درخواست کردم که مطابق با خواسته فروشنده نباشد و آنها با خریدار دیگری رفتند و من قطعاً هنوز در مورد آن یکی احساس ناراحتی می کنم و پنهانی امیدوار هستم که آنها از یک قرارداد خارج شوند. اما بله، از نظر احساسی واقعاً سخت بود.
دیوید:
بنابراین چنین ناامیدی چیزی است که تعداد زیادی از مردم در املاک و مستغلات باید با آن دست و پنجه نرم کنند. و بعداً می گویید چرا من روی آن تپه مردم؟ چگونه میتوانید با این دانش جدید بهجای دانستن اینکه آرزو میکردید چه کارهای متفاوتی انجام میدادید تا آن را به شکلی متفاوت طراحی کنید، پیش بروید؟
فیلیپ:
فکر میکنم بزرگترین نکته برای من این است که بخواهم این بازی را انجام دهم که در آن تمام مزیتهایی را که میتوانم در معاملات ملکی به دست بیاورم، برنده میشوم، فقط میتوانم شماره من را پیدا کنم، چه عددی برای طرح تجاری من مفید است. من احساس خوبی خواهم داشت، و بعد فقط با آن عدد به جلو بروم و بازی فکری انجام ندهم، مثلاً آیا میتوانستم 5 گراند را اینجا ذخیره کنم، 10 دلار را آنجا؟
دیوید:
بله، این نکته خوبی است. هنگامی که ما در تلاش برای برنده شدن در سرمایه گذاری در املاک و مستغلات هستیم، اندازه گیری موارد اشتباه بسیار آسان است. بنابراین شما می توانید در چیزهایی که در واقع برای شما ارزش عینی ندارند گاهی اوقات برنده شوید یا کمی ارزش دارند، اما برای آنها تلاش زیادی می کنید. و سپس چیزهای دیگری که ارزش زیادی دارند ممکن است نادیده بگیرید. پس خودتان را در مورد آن کتک نزنید زیرا این چیزی است که همه ما آموخته ایم. این است که چگونه سیستم من یا سیستم راب، هر چه باشد، مردم سیستم خود را دارند. معمولاً وقتی در مورد یک سیستم صحبت می کنیم به مجموعه ای از ارزش ها اشاره می کنیم. آنها عمدتاً از طریق این ناامیدی هایی که شما تجربه کرده اید ایجاد می شوند. آیا می توانید کمی جزئیات در مورد آنچه فروشنده می خواست و آنچه شما به دنبال آن بودید و چگونه از دست داده اید به ما بگویید؟
فیلیپ:
بله، بنابراین این ملک به قیمت یک میلیون دلار فهرست شده است. تقریباً 10 ماه در بازار بود. نماینده لیست به من گفته بود که چند بار قراردادش از بین رفته است. بنابراین احساس میکردم در موقعیت بسیار مطمئنی هستم که واقعاً چیزهای زیادی بخواهم. بنابراین پیشنهاد اولیه من بیش از 200 K زیر درخواست بود، و سپس یک شمارنده دریافت کردیم که تنها 50 K از آنچه من خواسته بودم بود و کاملاً با اعداد ما مطابقت داشت. ما کمی نگران بودیم زیرا به زمین و چیزهایی نگاه میکنیم که لزوماً سازههای دائمی روی آنها ساخته نشده است، بنابراین ما میخواهیم دوره بررسی دقیقتری داشته باشیم. برای آنها، آنها از این دارایی خسته شده اند، آنها آماده انجام آن هستند، و آنها مانند 30 روز تلاش هستند. من تصمیم گرفتم برای 60 روز بررسی دقیق بخواهم، که خیلی بیشتر از آنچه آنها آماده بودند درخواست می کردم، و آنجا بود که من از جا افتادم و، بله، شخص دیگری وارد شد و گفت، بله، 30 روز عالی است.
دیوید:
این همان ملکی بود که گفته بودم هی، یک پیشنهاد تهاجمی بنویس و ببین چگونه با تو مقابله می کنند؟
فیلیپ:
در واقع ملک بسیار مشابه است. در واقع، آن ملک، من پیشنهاد متقابل دریافت نکردم. آن فروشنده اینگونه بود که میتوانید پیادهروی کنید، اما این دقیقاً همان استراتژی بود که ما در مورد آن صحبت کردیم.
دیوید:
بسیار خوب، پس این درس خوبی است که شما تشخیص دادید. دنبال دو ملک رفتی. این نمی توانست بهتر از این عمل کند. یکی از آنها به تو گفت برو شن و ماسه بکوب، دیگری به شدت با تو مقابله کرد. آنوقت شما انگار، اوه، این بچه ها می خواهند با توپ بازی کنند. بنابراین شما خیلی نزدیک شدید و این یک درس خوب برای همه کسانی است که گوش می دهند تا از کاری که فیلیپ انجام داد یاد بگیرند این است که با سوراخ کردن ویژگی های مختلف، متوجه شدید که کدام یک نقطه ضعف دارد. انگشت شما درست از روی کاغذی که در آن به شدت با شما مقابله کردند، رفت.
توصیه ای که دفعه بعد به شما خواهم داد این است که احساس کنید، اوه، آنها واقعاً 30 روز می خواهند، من واقعاً 60 روز می خواهم، اما این قیمت واقعاً خوب است و اعداد کار می کنند، پیشنهاد را بپذیرید، حقوق خود را شروع کنید سخت کوشی و وقتی به نقطه ای رسیدید که 30 روز گذشته است و شما هستید... این مخصوصاً برای کالیفرنیا است، و شما باید از احتمال بازرسی خود چشم پوشی کنید، به این معنی که سپرده شما در معرض خطر است، به آنها 5 بزرگ یا شاید 10 گرند دیگر پیشنهاد دهید تا شما را تمدید کنند. 30 روز دیگر
شما لزوماً مجبور نیستید پولی را از سپرده خود آزاد کنید زیرا این پولی است که اگر آن را نخرید از دست می دهید. اما شما فقط میتوانید اینطور باشید که میدانید، من میخواستم قیمت X را به شما بپردازم. اگر دوباره آن را تنظیم کنیم و اگر 5,000 روز دیگر به من بدهید، 30 دلار دیگر به شما می دهم چطور؟ در آن نقطه، گلدان آنها متعهد شد. آنها مانند، خوب، ما نمی خواهیم این خریدار را از دست بدهیم. ما خریدار دیگرمان را که راه افتاد را گم کردیم چون با فیل رفتیم. اما، شما سعی کردید برای 30 روز اضافی مذاکره کنید، زمانی که آنها اهرم مالی داشتند، زیرا آنها خریداران دیگری داشتند.
هدف خریدار این است که آن چیز را قفل کند، تمام رقبای شما را به دست بیاورد، خوب، آن دختر را از بازار خارج کنید، او مال شماست. شما نمیخواهید نگران باشید، او میخواهد به استیکهاوس فوربس برود، اما من میخواهم او را به Applebee ببرم که فرصتهای دیگری از افراد دیگر پیدا کرد که او را بیرون میآورند. هنگامی که تاریخ تعیین شده را دریافت کردید و آن ملک را در یک قرارداد دریافت کردید، فضای کمی بیشتر برای مذاکره برای خرید زمان اضافی برای خود دارید. بنابراین این فقط کمی تجربه برای پیشرفت شماست. فقط به این دلیل که گفتید به جای 30 60 روز می خواهم به این معنی نیست که 60 را نمی گیرید.
غارت:
این واقعاً خوب است. راستش را بخواهید، هرگز دست از شگفت زده کردن من بر نمی دارید، دیوید، با مهارت های مذاکره خود، اما این است، مذاکره در لحظه واقعاً سخت است زیرا تنش ها همیشه بالا هستند، اما وقتی وارد معامله شدید و به آنها نشان دادید که دارید یک خریدار جدی و اینکه واقعاً این را میخواهید، درخواست تمدید دو هفتهای و سپس تمدید دو هفته دیگر همیشه بسیار آسانتر است، زیرا همه ریسکها برای همه بالاست. همه ما در معامله هستیم هیچکس نمیخواهد معامله دوباره از بین برود، و بنابراین شما اهرمهای بیشتری در قسمت پشتی خواهید داشت.
من میخواهم بگویم، فیلیپ، نمیخواهم شما در این مورد زیادهروی کنید، زیرا 30 روز بررسی دقیق روی این نوع پروژهها کافی نیست. من شخصاً فکر می کنم شما به 60 نیاز دارید. حداقل برای این نوع چیزها، من همیشه به دنبال 90 روز به اضافه هستم. بنابراین من نمیخواهم در این مورد زیاد خود را مغلوب کنید، زیرا فکر نمیکنم 30 روز معقول باشد، اما با استفاده از تاکتیک دیوید، به این ترتیب میتوانید به چنین معاملهای دست پیدا کنید.
فیلیپ:
بله، این توصیه عالی است. و، بله، ما تصادفاً یک ملک بسیار مشابه داشتیم که در حال مذاکره برای آن بودیم، و همان چیزی بود که باعث شد ما ملک را از دست بدهیم این است که آنها می خواستند ... در آن صورت، آنها یک دوره 19 روزه می خواستند و ما تقریباً 19 روز هستیم، این برای کاری که می خواهیم انجام دهیم کاملاً منطقی نیست. اما در آینده، چون من نحوه قرارداد آن را دنبال میکردم، افرادی که آن را تحت قرارداد گرفتند و آنها درخواست دو تمدید کردند زیرا 40 روز پس از بستن آن به طور کامل بسته شد.
دیوید:
من از شنیدن این اتفاق برای شما ناراحت هستم، اما تعجب نمی کنم. این فقط تجربه ای است که من از حضور در این موقعیت و نمایندگی مشتریان دارم. واقعاً صادقانه بگویم، به همین دلیل است که داشتن یک نماینده خوب چنین تفاوت بزرگی ایجاد می کند، درست است؟ وقتی من و راب با هم قراردادمان را انجام دادیم، او به نوعی متوجه شد که مغز من چگونه کار میکند و چگونه فکر میکنم، اما ما نمایندهای هم داشتیم که میتوانست استراتژی من را به خوبی اجرا کند. برخی از عوامل هستند که نمی توانند این کار را انجام دهند. بنابراین شما ایده درستی داشتید، و این نکته ای است که می خواهیم در اینجا برجسته کنیم. این فقط اجرا می تواند بهبود یابد و شما باید انتظار آن را داشته باشید. هیچ کس در اولین لحظه خود وارد چیزی نمی شود و آن را له نمی کند. چیزی که من گفتم، اکثر افرادی که گوش می دهند احتمالاً فکر می کنند، من حتی نمی دانستم که شما می توانید این کار را انجام دهید. و هیچ کس نمی داند که شما می توانید این کار را انجام دهید، مگر اینکه آنها این کار را اغلب انجام داده باشند
غارت:
هی، مثل این است که هر وقت خریدار یا فروشنده دوست داشته باشد، من این خانه را همانطور که هست می فروشم، بدون تعمیر، و بعد شما، اوکی، مطمئن هستید. و سپس بازرسی برمی گردد و شما هستید، اما من به شما نیاز دارم که همه این 1000 مورد را برطرف کنید. این تقریباً همان چیزی است که شما وارد آن می شوید.
دیوید:
بله، این قانونی است که من یاد گرفتم، چیزی به نام فروش وجود ندارد. هیچ کس حتی نباید آن را بگوید. وقتی می گویند همانطور که هست معنی ندارد. اگر بازرسی احتمالی وجود داشته باشد، چیزی به عنوان فروش وجود ندارد زیرا شما فقط خواهید گفت، باشه، من خانه شما را نمیخواهم. یعنی چی باید بخری؟ نه، من با سپرده ام بیرون می روم. خب من نمیخوام تو بری خوب، پس همه این موارد را اصلاح کنید و به همان جایی که بودید برمی گردید.
اما زمانی که آنها اهرم فشار را دارند، در ابتدا با آن نبرد نروید، زیرا هنوز می توانند با افراد دیگر قرار ملاقات بگذارند. آنها هنوز در حال خرید آن ملک هستند. هنگامی که در امان است، شما اهرم را از بین برده اید. و برعکس در مورد فروشندگان صادق است. اگر من نماینده شما به عنوان فروشنده هستم، نه، ما با این خریدار قرارداد نمیبندیم تا زمانی که نشان دهد میتواند در 30 روز بررسیهای لازم را انجام دهد یا ساختار آن را به گونهای تنظیم کنیم که اگر بخواهید، 10 دلار را از دست بدهید. عقب نشینی کردن اگر از این معامله خارج شوید، چیزی به دست می آوریم. اما اکثر ماموران آنقدر باهوش نیستند، مرد. آنها فقط با جاده کم مقاومت پیش می روند.
بنابراین، در آینده، آن را قفل کنید، قرارداد خود یا موارد احتمالی خود را درک کنید، آیا مشاور املاک شما به عقب برگردد و در کل آن مذاکره مجدد کند، درست است؟ چون الان در حالت عاطفی هستند. آنها می گویند، اوه، ما بالاخره می خواهیم ملک خود را بفروشیم. آنها به این فکر می کنند که قرار است پول را برای چه چیزی خرج کنند. آنها در حال خرید برای چیز بعدی خود هستند. پس وقتی برگشتی و گفتی من 30 روز دیگر نیاز دارم، آنها به شما نمی گویند شن بکوبید. هیچ کس دیگری وجود ندارد که آن معامله را انجام دهد. در 30 روز گذشته در حال تعلیق در MLS نشان داده شده است. آنها تمام قدرت خود را از دست داده اند. حالا آنها آن را دوست ندارند، اما باید با آن موافقت کنند و اگر می خواهید معامله را شیرین کنید، یک دو هزار دلار اضافی به قیمت خرید به آنها بدهید.
بنابراین این یک درس یادگیری عالی است. خوشحالم که تونستیم با هم ازش بگذریم. متاسفم که آن را از دست دادید، اما این باید شما را تشویق کند که 10 پیشنهاد دیگر را بسیار کمتر از قیمت سایر املاک بنویسید و ببینید کدام یک از این افراد می خواهند با توپ بازی کنند. اسم بازی همینه یک سوالی که این هفته پرسیدید در مورد سیستم ها بود و پرسیدید که آیا راهی برای ساده کردن بررسی دقیق برای تجزیه و تحلیل ویژگی ها وجود دارد یا خیر. فکر می کنم به این دلیل است که شما می گویید، چگونه می توانستم این کار را در 30 روز انجام دهم؟ چند سوال در مورد آن موضوع دارید؟
فیلیپ:
این قطعا بخشی از آن است. من همچنین، به عنوان یادداشت جانبی، همین دیروز، که واقعاً هیجان انگیز بود، یک واحد 22 در کلیولند تحت قرارداد با چند شریک گرفتم. بنابراین اکنون بسیار متفاوت است زیرا این یک ملک تجاری است، زمینی وجود ندارد که من بررسی دقیق را تجزیه و تحلیل کنم، اما ما قطعاً در یک جدول زمانی با بررسی دقیق خود برای این 22 واحد هستیم. و بنابراین واقعاً تمرکز و داشتن بهترین چک لیستی که حتی می توانم برای گذراندن آن تصور کنم در بالای ذهن من است.
دیوید:
بسیار خوب، راب، از دیدگاه او، چون این به نوعی در خانه چرخ شماست، آیا چیزی وجود دارد که بتوانید به فیلیپ در مورد سادهسازی دقت نظر توصیه کنید؟
غارت:
آره بنابراین من فکر میکنم که این واقعاً سخت است، زیرا وقتی صحبت از بررسی دقیق این نوع معاملات زمین به میان میآید، واقعاً مستلزم آشنایی با تمام نقشهای مختلف در بخشها برای همه شهرستانهای مختلف است که قرار است با آنها تماس بگیرید. . بنابراین بین یک بررسی کننده طرح و سپس یک مسئول ساختمان و ایمنی و سپس اداره بهداشت محیط و سپس کمیسیون منطقه بندی تفاوت وجود خواهد داشت.
بنابراین شما اساساً باید زبان این همه افراد مختلف را یاد بگیرید و با آنها تماس بگیرید و سوالات مشابهی را از آنها بپرسید. بنابراین یکی از چیزهایی که من با انجام چندین بار این کار با ویژگی های مختلف یاد گرفته ام این است که تمایل دارم بارها و بارها و بارها تماس بگیرم، و گاهی اوقات من شخص دیگری هستم. من فقط می خواهم همه رجورژیت های مختلف را بشنوم زیرا اگرچه رمز همیشه یکسان است، تفسیر مردم از کد همیشه بسیار متفاوت است.
بنابراین من دوست دارم با همه مقامات مختلف شهری تماس بگیرم و اساساً اساس آنها را درک کنم که چرا آنها به آنچه معتقد هستند اعتقاد دارند، چرا آنها کد خاصی از سپتیک تانک تا بزرگ بودن سپتیک تانک تا مراحل خارج از شبکه را دارند. آیا می توانید از توالت های کمپوست و این همه چیز استفاده کنید، درست است؟ من در اینجا در حال سخت گیری هستم، اما دلیل اینکه همه اینها را می گویم این است که تمایل دارم تمام سؤالاتی را که قرار است از قبل بپرسم یادداشت کنم زیرا نمی خواهید به نظر بیایید که فقط در حال غوغا هستید. زمانی که با تلفن صحبت می کنید، از هیچ کجا نمی خواهید. شما میخواهید مجموعهای از سؤالات بسیار مختصر و معنیدار برای همه داشته باشید، و سپس میخواهید نام افراد در آن بخش مختلف را یاد بگیرید و درخواست ارجاع دهید که میتوانید با چه کسی صحبت کنید.
پس هی، خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید. میدانم که شما زیاد نمیدانستید که توالتهای خارج از شبکه در اینجا مجاز هستند. آیا کسی در بخش شما وجود دارد که بتوانید به من اشاره کنید؟ بنابراین فکر میکنم فهرستی طولانی از این قبیل سؤالات داشته باشید، و سپس مطمئن شوید که با چه کسی صحبت کردهاید، یادداشت میکنید. به این ترتیب اگر دوباره با آنها صحبت کنید، آنها نیستند، آیا شما آن پسری نبودید که دو روز پیش زنگ زد؟ و بعد تو هستی، نه. بنابراین من این کار را بارها انجام دادهام، جایی که بارها و بارها با همان شهرستان تماس گرفتهام، و در نقطهای مشخص که برای شما اتفاق میافتد و آنها میگویند، شما همین دو روز پیش تماس گرفتید، پوشش شما به نوعی منفجر شده است. و بعد وقت روز را به شما نمی دهند، درست است؟
بنابراین مطمئن شوید که دقیقاً یادداشت میکنید با چه کسی صحبت میکنید، موقعیت آنها چیست، چه کاری انجام میدهند، و سپس تمام سؤالات خود را از قبل یادداشت کنید تا بتوانید آن مکالمات را تا حد امکان مختصر نگه دارید. زیرا در بیشتر موارد، مردم نمی خواهند یک ساعت با شما تلفنی صحبت کنند. نمیدانم هنوز این را امتحان کردهاید یا نه، اما آنها میخواهند شما را در اسرع وقت از تلفن خارج کنند.
فیلیپ:
چون وقتی دارید این کار را میکنید و با مقامات شهرستان صحبت میکنید، آیا چیزهایی خواهید داشت که پیش بیاید و اینطور باشد، خوب، این یک پرچم قرمز است، این بدان معنی است که من نباید این فرصت را دنبال کنم؟
غارت:
نه لزوماً نه، اما از آنها می پرسم، چه چیزی ممکن است اتفاق بیفتد که این پروژه را از حرکت به جلو باز دارد؟ بیشتر اوقات آنها می گویند، اوه، واقعاً چیزی وجود ندارد که بتواند آن را متوقف کند، اما باید مراقب این موضوع باشید. اما کاری که من دوست دارم در این مرحله بررسی دقیق انجام دهم این است که بدانم پروژه من از نظر فنی امکان پذیر است و سپس ملک را می بندم و سپس می توانیم مجوز واقعی را انجام دهیم، اما هیچ راهی برای شما وجود ندارد که بتوانید بررسی کامل را انجام دهید. 60 روز و تک تک پاسخ ها را بدانید. شما می توانید یک ایده بسیار خوب به دست آورید، و این چیزی است که شما سعی می کنید بدانید، درست است؟
شما سعی می کنید امکان سنجی پروژه خود را بررسی کنید تا اطمینان داشته باشید که ملک خود را ببندید زیرا کاری که نمی خواهید انجام دهید این است که ملک خود را با تمام این سوالات بی پاسخ ببندید و سپس متوجه شوید که در واقع نمی توانید پروژه خود را توسعه دهید، درست است؟
فیلیپ:
این توصیه عالی است. خیلی ممنونم.
دیوید:
بسیار خوب، فیلیپ، از وقتی که گذاشتید بسیار متشکرم. از شما قدردانی می کنم و به خاطر آن قرارداد کلیولند تبریک می گویم. بیایید دفعه بعد که صحبت می کنیم بیشتر در مورد آن بشنویم.
فیلیپ:
خوب به نظر می رسد. بچه ها خیلی ممنونم واقعا قدرش را بدان
دیوید:
دنی، آخرین باری که با هم صحبت کردیم، داشتی یک دلال برای همکاری پیدا میکردی و میخواستی روی تواناییهایت برای اینکه کمی برونگراتر رفتار کنی و مکالمهها را روانتر کنی، کار کنی. ما به جای اینکه مستقیماً به آن حمله کنیم، روی برخی از بخشهای دیگر زندگیتان کار کردهایم که در آنها احساس ناراحتی میکردید که فقط کمی حرکت کنید و بعد از ایجاد آن، آن شتاب را بگیرید و آن را برای این مشکل به کار ببرید. در حال حاضر داشتن پس چطور شد؟
دنی:
بله، پس هی، به قول جان فولی، خوشحالم که اینجا هستم. وقتی به درون گرایی فکر می کردم، رفتم و هر روز کمی روی آن کار کردم، همانطور که همه شما پیشنهاد کردید. از آنجایی که بعد از آخرین پادکست به ذهنم رسید، در موقعیتهای مختلفی که با افراد جدید صحبت میکنم میتوانم به آن فکر کنم و شاید فکر میکنم شما به صندوقدار فروشگاه مواد غذایی در رستورانها اشاره کردید. هر روز کمی مکالمه بیشتر می شود و درست مثل ورزش کردن و فقط بلند کردن کمی بیشتر هر روز و چند وزنه دیگر بسیار طبیعی تر شده است. بنابراین خیلی خوب کار کرده است.
دیوید:
باشه. باید بگویم، این در واقع در این گفتگو دیده می شود. شما کمی برونگراتر هستید و شاید ridge کلمه درستی نباشد، اما کمی شلتر بوده است. آیا من کاملاً آن را تصور می کنم یا کمی بیشتر احساس می کنید که می توانید جریان داشته باشید؟
دنی:
بله انجام میدهم. قطعا احساس راحتی بیشتری می کنم. فکر میکنم بخشی از آن نیز این است که ما قبلاً چند مورد از این کارها را انجام دادهایم، این سومین ضبط است، بنابراین من کمتر در مورد چیزی که باید در مورد آن صحبت کنم فکر میکنم و بیش از حد آماده میکنم و واقعاً نگران آن قسمت هستم. و من می توانم کمی راحت تر باشم.
دیوید:
اما یک درسی نیز در آن وجود دارد، و آن این است که اولین بار که هر کاری انجام می دهید، فوکوس خودکار ناخوشایند است، سخت است. و هر چه بیشتر به آن پایبند باشید، طبیعیتر میشود، و وقتی صحبت از تجزیه و تحلیل معاملات یا صحبت با مردم یا شرکت در رویدادها میشود یا مانند آخرین مهمانمان، فیلیپ صحبت کرد که پیشنهادی نوشته است، فرقی نمیکند. یک پیشنهاد متقابل واقعاً خوب، او وقتی به آن نقطه رسید، آن را به نوعی زیر و رو کرد. اما دفعه بعد که او به آن نقطه می رسد، قرار نیست دست و پا بزند. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که در اولین شلیک آن را از پارک خارج کنید. بنابراین به شما کمک می کند که به آن پایبند باشید و هرچه بیشتر پیش بروید، تشخیص این روند آسان تر می شود. حالا، شما اشاره کرده بودید که مبارزهتان در این هفته این بود که مشکل ادامه دار این است که باید بین کار سرمایهگذاری املاک و مستغلات خود با کار تمام وقت خود تعادل برقرار کنید. چگونه در آن جبهه انگیزه دارید؟
دنی:
بله، ما هم چنین افرادی مانند راب را داریم، من نیز چالش هایی در مورد زندگی خانوادگی دارم و به نوعی مطمئن می شوم که زمان کافی را در آنجا اختصاص دهم. بنابراین برای من، فکر میکنم به این درک رسیدهام که باید هرج و مرج را در آغوش بگیرم تا چیزها تغییر نکنند. من شغلم را دوست دارم. من قصد دارم وقتی آنجا هستم تمام انرژی خود را بگذارم. وقتی در خانه هستم، برنامهریزی میکنم تمام انرژی خود را در خانوادهام بگذارم، پس چگونه میتوانم آن را در کنار هم قرار دهم و آن را بخشی از زندگی روزمرهام کنم و همچنین پیشرفت تدریجی داشته باشم، جایی که هر یکشنبه فقط یک انفجار بزرگ نیست؟ تمام روز را صرف کنم و فقط باسنم را ببندم و سعی کنم تمام این چک لیست ها را انجام دهم؟
اما این برای من انگیزهبخش بوده است، فقط همین درک، نگاه من به تصویر بزرگتر است. چرا این کار را می کنم؟ بنابراین مطمئن شوید که این همیشه در ذهن شماست. و این نکته بزرگ در مورد مالکیت شدید، فقط به نوعی گفتن من مسئول نتایج هستم، بنابراین اگر کاری انجام ندهم، هیچ اتفاقی نمیافتد. بنابراین من همیشه به استفاده از آن چیزها ادامه می دهم تا به خودم فشار بیاورم و ذهنیت درستی داشته باشم.
دیوید:
بله، درست است، موفقیت ما بیشتر به این بستگی دارد که ما چه کسی هستیم تا آنچه انجام می دهیم. بسیاری از مردم به فکر سرمایه گذاری در املاک و مستغلات می افتند، اگر من فقط این کارها را انجام دهم، به این نتیجه می رسم. اینطور نیست. این چیزی است که شما هستید. اکنون انجام کارها بر فردی که تبدیل می شوید تأثیر می گذارد. کلید همین است. همانطور که این شخصیت در حال ساخت است، خواهید دید که فرصت مناسب، افراد مناسب است. حتی ممکن است یک طبقه دارایی کاملاً متفاوت با آنچه فکر میکردید باشد، اما هر چه بیشتر در سفر بمانید مشخص میشود. پس این راهی است دنی، در راه بمان.
دنی:
بله، من آن را دوست دارم و هر روز کمی پیشرفت می کنم، عالی بود.
دیوید:
بنابراین با دست زدن به سیستمها، اشاره کردید که روشهایی را برای سیستمبندی نحوه تلاش برای آموزش خود دوست دارید. بیایید کمی در مورد آن صحبت کنیم. چطور بود؟
دنی:
بله، بدیهی است که از زمانی که املاک و مستغلات را کشف کردم و تصمیم گرفتم که در آن جستجو کنم، این پادکست علاوه بر همه کتابها و همه راههای یادگیری، منبع اصلی اطلاعاتی بوده است. من متوجه شدم از آنجایی که در ساکرامنتو حفاری زیادی انجام می دهم، زمان رانندگی زیادی وجود دارد، بنابراین به جای گوش دادن به رادیو، به موقع تا می کنم، مطمئن می شوم که در حال بررسی برخی از پادکست ها یا برخی از آنها هستم. کتاب های صوتی وجود دارد زمان زیادی می دهد. در رابطه با زندگی خانوادگیام، بردن دخترم به تمرینها و مواردی از این دست، شکافهایی وجود دارد که میتوانید به آنجا بروید و چند کار یا کارهای کوچک را انجام دهید. یک ماژول انجام دهید یا بخوانید، به بخشی از یک پادکست گوش دهید، یک تماس تلفنی یا ایمیل برقرار کنید و فقط آن شکاف ها را پیدا کنید. حتی در محل کار، پیاده روی کنید، بروید به چند تماس تلفنی رسیدگی کنید. من فکر میکنم این چیزها واقعاً مفید بوده است فقط برای تشخیص تمام زمان اضافی که در طول روز وجود دارد و قادر به اولویتبندی این چیزها.
دیوید:
آیا سعی کرده اید برای ویژگی YouTube Premium ثبت نام کنید تا بتوانید حتی زمانی که برنامه بسته است به آن گوش دهید؟
دنی:
ندارم.
دیوید:
15 دلار در ماه خوب است یا هر چیزی که باشد. این یکی از کارهای مورد علاقه من است که انجام دادم. بنابراین من روی برخی از AirPods و YouTube Premium سرمایه گذاری کردم. زیرا اکثر پادکست ها مطالب خود را در YouTube پخش می کنند. اگر در یوتیوب نیست، اگر فقط به پادکست گوش می دهید، البته می توانید این کار را هم انجام دهید. اما هر زمان که هر کاری انجام می دهم، برای دویدن می روم. من در باشگاه هستم و ورزش می کنم، به خواربارفروشی می روم تا غذا بخرم، غذای شما را آماده کنم، شما ماشین خود را می شستید، علف هایتان را می برید، هر کاری که انجام می دهید، می توانید از این چیزها استفاده کنید. پس زمینه. لازم نیست به من اجازه دهید یک ساعت از روز را برای نشستن در اتاقم، روی کاناپهام و فقط گوش دادن اختصاص دهم. درست؟
شما می توانید کاری باشید که در حال انجام آن هستید در حالی که چیزهای سازنده دیگری در حال وقوع هستند. بنابراین، اگر میخواهید بفهمید چگونه زمان بیشتری پیدا کنید، یکی از راهها این است که میتوانید راههایی برای آموزش خودتان در حین انجام کارهای دیگری که همه ما باید انجام دهیم، پیدا کنید، درست است؟ مانند راب که باید برود بچههایش را بردارد، او هم باید با موقعیتها کنار بیاید. شما می توانید خود را در این میان آموزش دهید. و بنابراین احتمالاً راههایی وجود دارد که میتوانید در اینجا هم افزایی را برای صرفهجویی در وقت خود ترکیب کنید. در مورد برنامه عملی خود برای مراحل بعدی، به من بگویید چه چیزی در ذهن دارید و چگونه می توانیم در این زمینه به شما کمک کنیم.
دنی:
بله، بنابراین من با برخی از دلالان، برخی از مردم در ساکرامنتو صحبت کرده ام. فکر می کنم با یک نفر خیلی راحت هستم. اکنون می خواهم شروع کنم به نوعی شماره گیری سمت ارزیابی را شروع کنم و به نوعی به بررسی دقیق تر این معاملات با قصد ارائه پیشنهادهای تهاجمی در آنجا بپردازم. بنابراین این قدم بعدی برای من این است که فقط وارد و به... من چند بار آنجا رفته ام. من خواص جالبی می بینم. حالا وقت آن است که به جایی که لاستیک به جاده برخورد می کند و واقعاً وارد آن می شود.
فکر می کنم از نظر پیشنهادات تهاجمی برای من جالب خواهد بود و وقتی به ملک های 10 تا 20 واحدی فکر می کنیم، پول زیادی وجود دارد. قیمتی که من بررسی کردم حدود 2 تا 4 میلیون است. بر اساس آنچه که من می توانم بگویم، هنوز هم بالاترین چیزهای خارج از کشور بسیار گران هستند. بنابراین پیشنهادات تهاجمی ممکن است 600، 700 K کمتر باشد. پس آیا این بازار مناسبی است؟ احساس میکنم فرصتهایی وجود خواهد داشت و ممکن است به نوعی در حال گذراندن باشد و به انجام آن ادامه دهم. این یکی از آن چیزهایی خواهد بود که فقط روی آن کار کنید. این اولین باری نیست که از آن عبور می کنم و آنها این پیشنهاد را می پذیرند. اما آیا این 600، 700 کیلوبایت از قیمت فهرست معقول است یا در حال حاضر آنقدر از کار افتاده ام که باید دوباره فکر کنم؟
دیوید:
هر کسی که گوش می دهد باید همان کاری را که شما می گویید انجام دهد؟ این استراتژی است که من برای همه در این بازار توصیه می کنم. وقتی راب از من راهنمایی خواست، این توصیه را به او می کنم. وقتی دارم ملک خودم را می خرم، این کار را انجام می دهم. عادت به اجرای تجزیه و تحلیل خود را با ماشین حساب BiggerPockets در لیست قیمت Zillow ترک کنید. بس کن تجزیه و تحلیل آن را در مورد آنچه در لیست ذکر شده است متوقف کنید و بگویید هیچ کار نمی کند، و سپس فقط بگویید، من نمی توانم املاک بخرم. منطقه، نوع دارایی مورد نظر، معیارهای شفاف را بیابید. به نظر می رسد که می دانید، وسایلی در محدوده 2 تا 4 میلیون، 20 واحد به علاوه در این مناطق. این را بدانید، شماره ای را بدانید که باعث می شود معامله کار کند و فقط پیشنهاد را با آن شماره بنویسید.
و شما در تلاش نیستید که آن را بپذیرید، بلکه سعی دارید یک پیشنهاد متقابل دریافت کنید. شما سعی می کنید فروشنده ای را پیدا کنید که مثلاً من در لیست 4 قرار گرفتم. شما آن را در 3.4 نوشتید. 3.55 چطور؟ خوب، اکنون آنها به جایی که می خواهید باشید بسیار نزدیک شده اند و می توانید به دنبال استراتژی های خلاقانه برای ساختار آن باشید. شاید آنها یک یادداشت و موقعیت دوم به شما بدهند تا پیش پرداخت شما کمی کمتر باشد. شاید آنها مقداری پول با سود 0% به شما کمک کنند که بتوانید برای توانبخشی از آن استفاده کنید. شما وقتی کاری را انجام می دهید که واقعاً به آن نزدیک شوید.
و بنابراین اقدام باید به صورت تهاجمی انجام شود. پیشنهادات بیشتری باید نوشته شود، اما آنها را در ننویسید... فقط، A، به یک سری چیزها در لیست قیمت نگاه نکنید و بگویید، هیچ چیز کار نمی کند. این کاری است که بقیه انجام می دهند. دنی، رقیب شما در حال تجزیه و تحلیل چیزها با قیمت فهرست است. مهم نیست اگر این چیزها برای مدتی در آنجا نشسته است، فروشندگان در حال گوش دادن به اخبار هستند. آنها می بینند که نرخ های بهره واقعاً تکان نمی خورد. آهسته آهسته بر آنها فائق میآید که مجبور به فروش هستند، و اگر بخواهند بفروشند، با هر پیشنهادی که میگیرند، خواهد بود، نه آنچه میخواهند. معنی دارد؟
دنی:
بله، قطعا. فکر میکنم از شما یاد گرفتهام، این در مورد آن لیست قیمت نیست، بلکه این است که چه قیمتهایی در محل کار برای شما مناسب است. و من قطعاً در این طرز فکر هستم.
دیوید:
بنابراین من به معنای واقعی کلمه یک صفحه گسترده دارم، برگهها دارد، پیشنهادات نوشته شده و سپس پیشنهادات پذیرفته میشود، و سپس ویژگیهایی که من دارم پایین میرود. وقتی پیشنهادی برای ملکی می نویسم، به آن برگه می رود زیرا تا دو هفته دیگر آن را پیگیری می کنم و پیشنهاد دیگری را می نویسم. شاید به 3.4 شما نه بگویند، خوب است. دو هفته دیگر دوباره آن را می نویسی. باز هم می گویند نه. خوب، شش هفته بعد، شاید آن شمارنده 355 برگردد. باشه. این راهی است که ما در این بازار برنده میشویم این است که شما فقط به دنبال قسمت نرم آن هستید. منتظر بمانید تا فروشندگان خودشان به آنجا برسند و فقط تصمیم بگیرید که قیمت را کاهش دهید، به دنبال آن بروید و قبل از کاهش قیمت آنها را پیدا کنید تا شما کسی باشید که آن را قفل می کنید.
دنی:
کاملا. متشکرم.
غارت:
یک چیز سریع، دنی، آیا هنوز یک پیشنهاد توهین آمیز ارائه کرده ای؟
دنی:
نه هنوز. نه. من فقط...
غارت:
خوب، آره، باید این کار را انجام دهی، رفیق. من فکر می کنم شما احتمالاً خیلی می ترسید. تو انگار خدای من، اگر این کار را بکنم، زندگی آن شخص را خراب می کنم. همه چیز خراب خواهد شد. همه قرار است سالهای آینده در مورد من صحبت کنند، و هیچکس این حرف را نخواهد زد. فقط آن را انجام دهید و سپس انتظار نه را داشته باشید. از آنها بخواهید که به شما بگویند که اساساً شن و ماسه بکوبید، و سپس، بسیار خوب، وای. رد اول احساس خوبی دارد، بیایید 10 بار دیگر این کار را انجام دهیم. راستش را بخواهید، هر «پیشنهاد بد»ی که تا به حال ارائه کردهام، احساس خوبی است که اولین پیشنهاد را ارائه کنم، زیرا خیلی خوب است، میدانستم که آنها به دنبال آن نیستند، اما حالا بیایید سراغ یکی دیگر برویم.
بنابراین من می گویم فقط برای از بین بردن ناراحتی ها، برو پیشنهاد بده. برو یک پیشنهاد دیوانه کننده برای چیزی که شبیه آن هستی، اوه، من واقعاً این یکی را نمی خواهم، اما اگر آن را با یک میلیون دلار کمتر دریافت کنم، حدس می زنم که آن را قبول کنم. و شما می توانید این پیشنهاد را ارائه دهید. آنها می گویند نه، هر چه باشد، ادامه دهید. اما فکر میکنم باید این ناراحتیها را از بین ببرید، و سپس میتوانید آن را به یک عادت تکراری تبدیل کنید.
دیوید:
این تکلیف شماست.
دنی:
بله.
دیوید:
خب، میخواهم دفعه بعد که با چندین روش O double راب، پیشنهاد تهاجمی صحبت میکنیم، برگردی.
دنی:
بسیار خوب، انجام خواهد شد.
دیوید:
آره و به یاد داشته باشید، هدف پذیرش آن نیست، هدف گرفتن یک شمارنده است. بنابراین می توانید با آن بازی کنید. شما می توانید در سطحی از توهین شروع کنید، و بعد، رفیق، من این را دوست ندارم. شاید کمی پیش بیاید و حداقل یک مکالمه به راه بیفتد، چیزی که واقعاً می خواهید. شما می خواهید نماینده آنها برگردد و بگوید، راهی نیست. و نماینده شما بگوید، خوب، چه چیزی باید باشد؟ خوب، در مورد این چطور؟ اکنون شما حداقل در حال ساختن مقداری حرکت هستید. شما فقط اسپاگتی را به دیوار پرتاب نمی کنید و امیدوار نیستید که بچسبد.
دنی:
آره دوستش دارم من قطعا این کار را خواهم کرد.
دیوید:
خیلی خوب. ممنون، دنی
دنی:
خب. ممنون.
دیوید:
خیلی خب، دنی بود. بعد ما وندی داریم. وندی، تو نام مورد علاقه راب عباسولو در جهان را داری. او دوست دارد هر بار که با شما صحبت می کنیم به آن اشاره کند. اوضاع چطوره؟
وندی:
اوه، این عالی است. متشکرم. آره اسمم رو هم دوست دارم فکر کنم نگهش دارم
دیوید:
آخرین باری که صحبت کردیم، شما در حال ارزیابی املاک موجود خود به عنوان اجاره میان مدت یا کوتاه مدت بودید. من میدانم که آنها لزوماً در مناطقی نیستند که این کار میتواند کارساز باشد، اما شما قرار بود یک آزمایش استرس انجام دهید تا ببینید چه کاری باید انجام شود. ما را از طریق چگونگی آن فرآیند راهنمایی کنید.
وندی:
آره خیلی خوب. اول از همه، این یک تجربه عالی بود. من پیش رفتم و تمام این ویژگیهای متفاوتی را که در محلههای کلاس C دارم، تجزیه و تحلیل کردم، و واقعیت جالب اینجاست. مردم هنوز در این نوع محله ها Airbnb و اجاره های کوتاه مدت انجام می دهند و من تعجب کردم. اکنون تمام آنچه گفته می شود، بیشتر آنهایی که من دارم، آنهایی که در ایندیانا هستند، پایدار هستند. آنها در حال حاضر در بلندمدت اجرا میکنند، و من هنوز حاضر نیستم به هیچیک از آنها بپرم تا آن دستههای اپل را ناراحت کنم.
من فکر می کنم بالتیمور می تواند یک بازار اجاره میان مدت واقعا عالی باشد. با این حال، یک بار دیگر، همانطور که من به آن مناطق نگاه می کنم، آنها هنوز کمی انتقالی هستند، اگر بخواهید. و بنابراین شاید دوست دارم یک سال صبر کنم. من از هر چهار نفر، سه مستاجر بخش 8 دارم. چهارمین مورد که فکر میکنم برای اجاره میانمدت یا کوتاهمدت مناسب باشد، اما امسال منتظر میمانم تا ببینم در یک سال آینده چه رویکردی مناسب است.
اما من از بهترین فرصتم استفاده خواهم کرد، که در اوکالا، فلوریدا است. حالا این دو ملکی است که من روی آنها پول گذاشته ام که یک سال تاخیر دارند، و من ناامید هستم، بله، اما قرار است در آوریل انجام شود و من یکی از این دو را می گیرم. آن ها همانطور که من تجزیه و تحلیل کردم، با نرخ های بهره که اکنون هستند، حتی زمانی که این املاک به بازار عرضه می شوند، تقریباً یک وقفه است. بنابراین فکر میکنم فرصتی برای من این است که یکی از آنها، این کم خطرترین مسیر را به اجارهای میانمدت تبدیل کنم. من نمی توانم در آن جامعه اجاره کوتاه مدت انجام دهم، اما می توانم اجاره میان مدت انجام دهم. و کاری که انجام می دهد این است که جریان نقدی من را از نقطه سربه سر به حدود 600 دلار در ماه برساند. حداقل تحلیل من نشان می دهد که این چیزی است که بازار باید به دست آورد. پس این جایی بود که من را به آن ختم کرد.
دیوید:
بنابراین شما چندین چیز مثبت داشته اید که به نوعی از آن تست استرس کوچک یا آزمایش ساختگی بیرون آمده است، در اینجا ببینید اگر مقداری از موجودی موجود خود را به اجاره های میان مدت منتقل کنید چگونه به نظر می رسد.
وندی:
آره.
دیوید:
باشه. این ما را به سوال اصلی شما برمی گرداند، که مانند بازار بود، آیا باید در آن سرمایه گذاری کنم؟ من فکر می کنم لاس وگاس بود، آیا ما در مورد آن صحبت می کردیم؟ درست است؟
وندی:
بله.
دیوید:
باشه. پس نظر شما در مورد آن پس از آخرین گفتگوی ما چیست؟
وندی:
بسیار خوب، پس از آخرین باری که با هم صحبت کردیم، من یک وام دهنده، یک مشاور مسکن دارم، و این وام دهنده واقعی مبتنی بر داده را انتخاب کردم که کارهای زیادی را در وگاس به مدت 20 سال انجام داده است، که معیارهای بسیار روشنی برای آنچه که دارد دارد. به سرمایه گذاران خود توصیه می کند یا مردم در نقاط خاصی از شهر خرید کنند. بنابراین اگر شما لاس وگاس را میشناسید، آنها به آن مانند L نگاه میکنند و به نوعی از مناطق نزدیک به نوار دور میمانید. از قضا اینجا جایی است که همه اجاره های کوتاه مدت هستند، که من نمی دانم، مطمئن هستم که شما با بازار اجاره کوتاه مدت آشنا هستید که در حال حاضر به نوعی در حال تحول است، زیرا آنها مقداری سختگیرانه اعمال کرده اند. قوانین سر جای خود
بنابراین یکی از نکات منفی وگاس این است که هست، احتمالاً بازار B منهای یا B برای من است که وارد آن شوم. این فرصت عالی است، و حتی برای اجاره های میان مدت و حتی برای اجاره های کوتاه مدت، اگر بتوانید قرارداد ببندید و در ملک زندگی می کنید، قوانین عجیبی دارند. اما به طور بالقوه کمی اشباع شده است، زیرا همه هتل هایی که در آنجا هستند، به دلیل تمام اجاره های کوتاه مدت دیگری که ممکن است به فضای اجاره میان مدت کشیده شوند.
اما من همین دیشب با جسی واسکوئز، که مرد اجارهای میانترم است، صحبت کردم و این فوقالعاده بود. او به نوعی به من بینش و امید داد. او گفت، این بازار وحشتناکی نیست، بهترین بازار نیست، اما در مورد اجاره های میان مدت قطعاً می توان در آنجا انجام داد.
دیوید:
باشه. پس در مورد آن استراتژی چه فکری می کنید؟ من فکر می کنم شما در مورد احتمال انتقال به آنجا برای هک خانه صحبت می کردید. آیا فکر می کنید اجاره های میان مدت ممکن است راهی برای رفتن باشد؟
وندی:
بله، بنابراین این رویکرد ایمن من است، زیرا من این نوع قانون مورفی را در زمینه سرمایه گذاری در املاک دارم، آنچه ممکن است اشتباه باشد، اشتباه خواهد شد. بنابراین من در نحوه انجام کارها بسیار محافظه کار هستم، اگرچه کمی هم کوچ نشین هستم و بنابراین می توانم هر کاری که از نظر مالی برایم بهتر است انجام دهم. بنابراین من به این فکر می کنم که با اولین سفرم در وگاس، می خواهم یک خانه بخرم، شاید یک خانه چهار خوابه پنج خوابه با حداقل سه حمام، احتمالاً چهار حمام، و هک خانه. که به عنوان فردی که در آن خانه زندگی می کند و سپس اتاق ها را به دیگران اجاره می دهد، شاید برخی اجاره های میان مدت. اگر می توانستم مجوز اجاره کوتاه مدت بگیرم، احتمالا می توانستم از یکی از آن اتاق ها برای مجوز اجاره کوتاه مدت استفاده کنم. اما اتاق های دیگر را به پرستاران دوره گرد یا عشایر دیجیتالی یا حتی افرادی که در بازار پیدا می کنم و به دنبال چیزی می گردند اجاره دهید.
به نظر می رسد بازار می تواند حداقل 1,200 دلار در ماه را برای یک مکان واقعاً خوب تحمل کند. در حال حاضر، یک جورهایی سطح پایین وجود دارد، نه آنهایی که برای 800، 900، 1000 به نظر می رسند، اما اگر می خواهید در جایی زندگی کنید که در آن احساس راحتی و امنیت داشته باشید و هوا آفتابی باشد و خوب باشد، فکر می کنم می توانید مردم را به آن سوق دهید. قطعاً بیش از 1,200 دلار پرداخت کنید. بنابراین، به این فکر میکنم که اگر بتوانم سه اتاق را با این قیمت پر کنم، میتوانم تا حد زیادی وام مسکن خود را پوشش دهم و حداقل با یک هک خانه در وگاس حتی از بین برم.
دیوید:
عاشقشم. این اخبار دلگرمکنندهای است، بسیار بهتر از زمانی که برای اولین بار شروع کردیم، و به نظر میرسید که هر پتانسیلی نوعی مانع دارد. بنابراین اگر مردم بخواهند درباره جسی واسکوئز بیشتر بشنوند، او دوست راب است و معلوم شد که او با تعدادی از دوستان من نیز آشناست، بنابراین احتمالاً قرار است با هم دوست شویم. شما می توانید او را در قسمت 728 بشنوید. باید قسمت بعدی باشد که بعد از این قسمت پخش می شود، و شما مانند وندی غافلگیر خواهید شد. حالا، وندی، در به روز رسانی هفته گذشته خود، اشاره کردید که با باورهای محدود کننده دست و پنجه نرم می کنید. بیایید در مورد آن صحبت کنیم. از کجا می توانیم در مورد آنها به شما کمک کنیم؟
وندی:
اوه، بله. بنابراین حدس میزنم این یک الگو برای من باشد. من بین این تعادل تجزیه و تحلیل فرصت های جدید و چیزها و فلج تجزیه و تحلیل که به نوعی من را از اقدام باز می دارد، می روم. و گاهی اوقات به دلیل درستی است، اما گاهی اوقات احساس می کنم باید این کار را می کردم. شش یا هشت ماه بعد به عقب نگاه می کنم و می گویم، ببین، یک نفر دیگر آن را انجام داده است، چرا من نبودم؟ بنابراین سعی میکنم به دنبال دلایلی بگردم تا بگویم، نه، کار نمیکند، و ادامه میدهم. حتی وقتی دیشب می خواستم با جسی صحبت کنم، می خواستم با آنها تلفنی صحبت کنم، و او گفت، من افکار بسیار خاصی در مورد وگاس دارم، و تمام چیزی که می توانستم فکر کنم این بود، آه، او به من خواهد گفت. برای انجام وگاس.
و بخشی از وجود من که به نظر می رسد خسته کننده است، از اینکه می توانم نه بگویم، احساس آرامش می کنم و سپس می توانم به ایده جدید دیگری بروم. اما حداقل این را در خودم تشخیص دادم و گفتم خدایا با خودت این کار را نکن.
غارت:
اساساً خیالتان راحت بود که این کار نمیتواند کار کند، زیرا در آن صورت چنین چیزی به شما امکان میدهد در مرحله تحقیق بمانید که شاید شما را وارد این مرحله بعدی کند.
وندی:
بله، مثل این پیشگویی خودشکوفایی شکست است. و بنابراین شاید اولین قدم این باشد که آن را در خودتان درک کنید. و خوشبختانه، وقتی با جسی صحبت کردم، او اصلاً این را نگفت. و بنابراین فکر میکنم فقط سعی میکنم یک قدم به عقب برگردم و بگویم، بسیار خوب، با درک اینکه من این ایدههای خودشکوفایی را در مورد اینکه چه چیزی مؤثر است و چه چیزی مؤثر نیست، دارم، همانطور که شما بچهها گفتید، در بسیاری از مواقع، هر چیزی در هر بازاری کار می کند اگر تلاش خود را در جهت درست به کار گیرید. هیچ چیز نیست، اما اکثر نمایشنامه های املاک و مستغلات می توانند کار کنند. شما فقط باید برای آن تلاش کنید.
من از تلاش نمی ترسم، حدس می زنم فقط از شکست می ترسم. این پس انداز زندگی من است، و این چیزی است که من را نگه می دارد. و سپس علاوه بر این، در حال حاضر در لاس وگاس یا حتی در سراسر جهان، من فکر می کنم همه در تعجب هستند که واقعاً در بازار چه اتفاقی می افتد. افت کرده است. آیا به کاهش ادامه خواهد داد؟ می دانم که نمی توانم پیش بینی کنم که قرار است در پایین ترین سطح بازار خرید کنم، اما می خواهم حداقل بدانم که چیزی را خریداری نمی کنم که به محض خرید، صد هزار دلار کاهش می یابد. به آن بنابراین آن ترس هایی که من دارم.
غارت:
مطمئن. خوب، اول از همه، من فکر می کنم که تشخیص آن بسیار بزرگ است. منم همینطورم، درسته، درسته، خیلی خب، سرکار نمیرم، یه چیز دیگه پیدا کنیم. اما فکر میکنم بعد از چند هفته انجام این کار، مشکلی که شما احتمالاً از آنچه که من با آن دست و پنجه نرم میکنم، یعنی سندروم شی براق املاک و مستغلات، بسیار عالی است، چیزهای زیادی وجود دارد، و من فقط میخواهم همه آنها را انجام دهم. و من همیشه هستم، درها را نمیبندم، درها را باز نمیکنم. و بنابراین برای من، این همیشه یک مشکل است زیرا همه چیز یک گزینه است. و وقتی همه چیز به یک گزینه تبدیل می شود، آنگاه گرفتن هر نوع تصمیم نهایی واقعاً سخت است. بنابراین من فکر میکنم واقعاً در این قسمت خاص، در این لحظه از زندگی شما، ما استراتژی را پیدا کردهایم. شما می خواهید یک هک خانه در وگاس انجام دهید، شما برای آن باز هستید.
من فکر می کنم زمان آن رسیده است که فقط به آن متعهد شویم. من فکر می کنم زمان آن فرا رسیده است که به آن استراتژی خاص، به آن تصمیم خاص متعهد شویم. آیا این کاری است که می خواهید انجام دهید؟ اگر اینطور است، بله، من آماده انجام آن هستم، بوم. از آنجایی که به محض اینکه تصمیم نهایی را گرفتید و به این نتیجه رسیدید، این همان کاری است که من میخواهم انجام دهم، حرکت از آن واقعاً دشوار است زیرا اکنون میتوانیم عملاً اقداماتی را برای به نتیجه رساندن آن تصمیم آغاز کنیم. می توانید شروع به نگاه کردن به خانه هایی در وگاس کنید که شامل پنج اتاق خواب، چهار حمام یا سه حمام یا هر چیزی که می توانید تهیه کنید. می توانید شروع به ایجاد یک لیست تکراری در Redfin کنید. می توانید شروع به تماس با نمایندگان کنید، می توانید شروع به ارائه پیشنهادات کنید.
و واقعاً هر چه عمیقتر به سوراخ خرگوش آن استراتژی خاص بروید، بالا رفتن از آن سختتر میشود، که به نظر من چیز خوبی است. بنابراین من فکر میکنم واقعاً این است، مشکل در ابتدای این است، وقتی گزینههای زیادی وجود دارد، ممکن است کمی طاقتفرسا باشد، اما متعهد شدن به استراتژی شما، که فکر میکنم هک خانه است، فکر میکنم این کار باعث میشود بسیاری از این مشکلات را برای شما حل کند.
وندی:
درست. احساس میکنم تصمیم گرفتهام ادامه دهم و این کار را انجام دهم، و مشاوران املاک به دنبال آن هستند و مجموعهای از معیارهای بسیار واضح را به آنها ارائه کردهام. و بنابراین اکنون این سوال پیش میآید که اندازه خانه مناسب چیست؟ چه چیزی به اندازه کافی خوب است؟ چه چیزی به اندازه کافی خوب نیست؟ بنابراین اکنون سیستمهایم و ماتریس اولویتبندیام را در اختیار دارم که به من کمک میکند چه چیزی خوب در مقابل یک بد است.
دیوید:
خیلی خوب. در مبحث سیستم ها، اشاره کردید که از صفحات گسترده زیاد استفاده می کنید، که وابسته به صفحه گسترده و صفحه گسترده هستید. از این همه سیستم سازی که می توانید با شنوندگان ما به اشتراک بگذارید، چه آموخته اید؟
وندی:
خب، سیستم ها به من کمک می کنند تا تصمیمات بهتری بگیرم. این موضوع کلی به طور کلی است. اما ای کاش تعداد بیشتری از آنها داشتم، و گاهی اوقات تعداد آنها بسیار زیاد است. این شمشیر دولبه سیستمها است، زیرا من صفحات گسترده زیادی دارم و گاهی اوقات آنطور که میخواهم سازماندهی نشدهاند. اما بیایید به عنوان مثال، زمانی که من یک ملک را تجزیه و تحلیل میکنم، فرآیند بسیار روشنی برای گذراندن این موضوع دارم، و آن چیزی است که فهرست اموال را از نماینده دریافت میکنم، و سپس ابتدا به زیباییشناسی آن نگاه میکنم. خانه، فضا، آیا اتاق خواب و حمام کافی دارد و آیا فضای خوبی دارد و آیا حداقل 2,500 فوت مربع و غیره دارد. اطراف خانه چقدر است؟
و من شروع به نگاه کردن به آن از منظر نقشه های گوگل می کنم. در کدام قسمت شهر است؟ آیا پارکینگ خوبی دارد؟ آیا خیابان جذاب به نظر می رسد؟ و سپس به زیلو می روم و می بینم چه چیز دیگری در محله برای فروش است؟ آخرین بار چه چیزی فروخت؟ چند وقت پیش فروخته شد؟ فقط یک تصویر اقتصادی از آن دریافت می کنم. و از این رو، اگر نتوانم از آن بازدید کنم، به اندازه کافی ایده خوبی در مورد واحد پیدا می کنم، من یک جور آدم لمسی هستم، دوست دارم چشم و دستم را روی آن بگذارم، اما اگر نتوانم، این من چگونه آن را انجام می دهم
از آنجا، سپس می روم تا تحلیل را از نقطه نظر پولسازی انجام دهم. اگر اجاره بلندمدت باشد، من به یک rentometer یا نسخه BiggerPockets آن نگاه خواهم کرد. اجاره کوتاه مدت، من توانستم آن را از طریق AirDNA انجام دهم. و سپس برای اجاره میان مدت، واقعاً هیچ ماشین حساب رسمی وجود ندارد، اما به نوعی یک و نیم برابر نرخ اجاره بلندمدت و/یا چیزی است که من فکر می کنم بازار متحمل می شود، که حداقل حدود 1200 در ماه برای یک اتاق است. بنابراین، اگر من آن را در 3 ضرب کنم، 3200 می شود، چگونه با وام مسکن من مقایسه می شود؟ خودم را در ترکیب قرار دهم، و حداقل اینگونه میتوانم بگویم، بسیار خوب، ما در نقطهای هستیم که شاید اکنون بتوانیم تعیین کنیم که چه پیشنهادی برای پرداخت این خانه داریم. من عاشق توصیه شما در مورد نحوه ارائه پیشنهادات بیشتر و ارائه آن در جایی که فکر می کنید باید به عنوان نقطه شروع آن را داشته باشید، شدم.
دیوید:
خیلی خوب. بنابراین اولین توصیه ای که به شما می کنم این است که به یک معامله فرضی دست پیدا کنید. فکر می کنم شما اشاره کردید که اگر حداقل سه اتاق خواب داشته باشد، هر کدام 1200 اجاره می دهند. این به شما اجازه می دهد تا به یک فضای زندگی بپردازید. نوعی آواتار مانند آن است و آن را به یک خط پایه تبدیل می کند. یا شاید این چیزی است که من باید داشته باشم. سپس بگویید، چگونه می توانم آن را بهبود بخشم؟ اگر سه اتاق خواب کار می کند، چگونه می توانم چهار اتاق خواب را بگیرم؟ یا چگونه می توانم پنج بگیرم؟ و فقط جستجوی خود را برای آن تنظیم نکنید، من می خواهم خانه های چهار خوابه را بررسی کنم. البته، شما می توانید این کار را انجام دهید، اما هر خانه سه حمام را جستجو کنید و متوجه شوید که، فرض کنید شاید یک خانه سه خوابه 1500 فوت مربع داشته باشد، اگر پارامتر خود را روی 2200 فوت مربع تنظیم کنید، چه؟ چهار اتاق خواب بیشتر خواهید داشت.
اگر آن را روی 2,600 فوت مربع تنظیم کنید، اما یک خانه سه خوابه پیدا کنید چه؟ خوب، افرادی که به خانه های 2,600 فوت مربعی نگاه می کنند احتمالاً به دنبال پنج اتاق خواب هستند. بنابراین آنها این خانه را از دست خواهند داد. احتمالاً در آن 2,600 فوت مربع مساحت کافی برای اضافه کردن دو اتاق خواب دیگر یا حتی احتمالاً سه اتاق وجود دارد. شما باید به هر پلان طبقاتی نگاه کنید. اما شما قصد دارید جواهرات را اینگونه تعریف کنید. اگر می دانید که سه اتاق خواب کار می کند، به دنبال راه هایی باشید که متراژ بیشتری داشته باشید و بگویید، آیا می توانم چهار اتاق خواب اضافه کنم؟ آیا می توانم پنج اضافه کنم؟ آیا می توانم شش بگیرم؟ و اگر جواب مثبت است آیا پارکینگ دارد؟ آیا حمام کافی دارد؟ آیا پلان زمین کار می کند؟
این به شما کاری برای انجام دادن می دهد. همانطور که گفتید از تلاش نمی ترسید. اینکه بتوانید این انرژی را صرف این کنید که برای شما مفید باشد، نه اینکه فقط ببینید چه خانههای سه خوابه در بیرون وجود دارد و کدام خانه بهترین است. این یک رویکرد خسته کننده است، خوب؟ وقتی آن را پیدا کردید، احتمالاً بیشتر از رقبا در بازار وجود داشته است زیرا افراد زیادی به دنبال خانه ای سه خوابه با مساحت 2,600 فوت مربع نیستند.
بنابراین پیشنهاد را با قیمتی که برای شما مناسب است بنویسید. اکنون، ممکن است قیمت فهرست باشد، ممکن است کمتر از قیمت فهرست باشد، اما کاری را انجام دهید که در جایی که پیشنهاد مینویسید، سعی کنید یک شمارنده دریافت کنید. حالا چه اتفاقی میافتد، این استراتژی من این است که من به دنبال این نیستم که در هر زمینهای از یک معامله به بازی خانگی برسم، من به دنبال آن هستم که چندین منطقه را جمعآوری کنم که در آنها برنده میشوم که ترکیب آن را به یک گرند اسلم تبدیل کنم. بنابراین، اگر خانه ای به مساحت 2,600 فوت مربع می گیرید که می توانید از هم اکنون پنج یا شش اتاق خواب داشته باشید، به جای این که قیمت آن را به پایان برسانید، 2,500 دلار در ماه یا بیشتر از این معامله درآمد خواهید داشت. شاید وارد محله بهتری شوید و سپس آن را کمتر از ارزش آن به دست آورید و سپس یک جزء ارزش افزوده به آن اضافه شود.
اینها با هم ترکیب می شوند تا معامله واقعاً خوب باشد. بعد از اینکه تعداد انگشت شماری از آنها را دیدید، مغز شما آنها را تشخیص می دهد، اوه، این همان چیزی است که من می خواهم به آن نگاه کنم. که پتانسیل دارد. سپس پیدا کردن آنها چندان سخت نخواهد بود. وقتی به خانه ها نگاه می کنید شروع به پریدن به سمت شما می کنند. فرقی میکنه؟
وندی:
آره و این یکی از سوالات دیگر من را مطرح می کند این است که در مورد هک خانه چند نفر در یک خانه 3000 فوت مربعی زندگی می کنند؟ آیا ما حداکثر چهار نفر را داریم که یکدیگر را نمی شناسند؟ آیا ما سعی می کنیم چند زوج داشته باشیم؟ ترکیب درست این چیه؟ و من هنوز بر این درک مسلط نشده ام.
دیوید:
بله، نمی توانم با اطمینان بگویم. من هرگز کسی را نداشتم که این سوال را بپرسد، خوب، چند نفر در آنجا زندگی می کنند؟ اکثراً آنچه می گویند این است که اتاق چه شکلی است و اجاره من چقدر است؟ این اکثریت است، درست است؟ زیرا وقتی در اتاقی از خانه زندگی می کنید، به نوعی درک می شود که قرار نیست زمان زیادی را در منطقه مشترک سپری کنید. این بیشتر یک محیط از نوع خصمانه است. من فقط می خواهم پول پس انداز کنم. من یک تخت برای خوابیدن می خواهم. من جایی برای وسایلم می خواهم، اما دنبال خانه نمی گردم. این یک نوع موقعیت بسیار گذرا است.
بنابراین مطمئن هستم که آنها ترجیح میدهند افراد کمتری داشته باشند، اما فکر نمیکنم این موضوع به اندازه حمام شخصی من در اولویت باشد؟ با چند نفر باید حمام مشترک داشته باشم؟ این چیزی است که در ذهن اکثر مردم خواهد بود. درست مثل وقتی که در هتل چک میکنید، نمیپرسید، خوب، چند نفر دیگر در هتل اقامت دارند؟
وندی:
اما شما می خواهید فضای مشترک شما جذاب باشد و شاید فضایی در فضای باز باشد که در آن بنشینم و کتاب بخوانم. اینها چیزهایی است که من به آنها فکر می کنم، اما نمی دانم که آیا آنها به آن فکر می کنند یا نه. آنها دقیقاً مثل این هستند که من به جایی برای خوابیدن نیاز دارم و به جایی برای دوش گرفتن نیاز دارم.
دیوید:
من فکر نمی کنم که آنها تقریباً به این موضوع فکر می کنند، من جایی می خواهم برای خواندن کتاب. اگر حریم خصوصی خود را دوست دارید، به دنبال اتاق برای اجاره نیستید، بلکه به دنبال آپارتمان هستید. افرادی که به دنبال این هستند به دنبال یک گزینه بودجه هستند، که من سال ها زندگی خود را به عنوان پلیس زندگی کردم. انگار جایی نمی خواهم بنشینم و کتاب بخوانم. من فقط به جایی نیاز دارم که بروم بخوابم و دوش بگیرم و سپس برای کار برگردم. بنابراین، شما پرستاران مسافرتی خواهید داشت که سعی می کنند اضافه کاری را جمع آوری کنند و افراد دیگری که می خواهند برای پیاده روی، کاوش و انجام کارها بیرون بروند. آنها مکان و خانه ای برای خنک شدن نمی خواهند. این افراد خانه خود را می خرند یا خانه خود را اجاره می کنند یا واحدهای خود را اجاره می کنند، نه اتاق های مشترک. این منطقی است؟
وندی:
آره.
دیوید:
باشه. پس این نصیحتی است که به شما خواهم داد. و سپس قوانین محلی را نیز بررسی میکنم تا مطمئن شوم که محدودیتهایی برای زندگی تعداد افراد در یک خانه وجود ندارد، که فکر نمیکنم معامله بزرگی باشد، زیرا معمولاً همسایهها گزارش میدهند که . چه چیز بزرگی خواهد بود و آنچه من همیشه به مردم می گویم، زیرا ما با تعداد زیادی هکر خانه در تیم دیوید گرین کار می کنیم، و این مشکل را داریم، مطمئن شوید که پارکینگ کافی وجود دارد. همه این را فراموش می کنند.
اگر پارکینگ کافی وجود نداشته باشد، مستاجران شما جلوی خانههای همسایه پارک میکنند. همسایه ها عصبانی می شوند زیرا با وجود اینکه صاحب فضای جلوی خانه خود نیستند، فکر می کنند دارند. و وقتی نمی توانند جلوی خانه خودشان پارک کنند، این به آنها انگیزه می دهد که شهر را صدا کنند و زندگی شما را جهنم کنند. بنابراین شما به دنبال خانهها هستید، نه لزوماً خانههایی که همسایگان شما واقعاً نزدیک هستند، کمی فضای بیشتری میخواهید و میخواهید مطمئن شوید که پارکینگ زیادی وجود دارد.
وندی:
جالب هست. آره باشه. و سپس می توانم مناطق زیر شیروانی را به اتاق خواب های دیگر نیز تبدیل کنم، درست است؟
دیوید:
هک آره شما می خواهید به دنبال آن باشید. این کاری بود که من انجام میدادم این بود که خانهای پیدا میکردم که دارای یک انبار سه خوابه بود، اتاق زیر شیروانی را به اتاق خواب تبدیل میکردم، اتاق نشیمن را به دو اتاق خواب تبدیل میکردم و هنوز هم یک اتاق خانوادگی داشتم، و میتوانستم سه اتاق خواب را به اتاق خواب تبدیل کنم. شش
وندی:
وای.
غارت:
آره ما همیشه این کار را در Airbnb انجام می دهیم. ما آن را به عنوان اتاق خواب علامت گذاری می کنیم. ما آن را فاش می کنیم، می گوییم هی، این یک فضای باز است، اما تخت ها وجود دارد. دو تخت در آنها قرار دادیم و مطمئناً می توان از آن به عنوان اتاق خواب استفاده کرد.
دیوید:
یا فقط مقداری دیوار خشک نصب کنید و آن را از یک انبار به اتاق تبدیل کنید. اگر میخواهید در واقع یک در قرار دهید و آن اتاق زیر شیروانی را قاب کنید، انجام این کار ارزان است.
وندی:
جالب هست. باشه. خوب، من به این فکر می کنم که اگر این کار درست شود، این اولین حمله من به این شهر لاس وگاس خواهد بود، و احتمالاً سپس رویکرد جسی واسکز را با واحدهای دیگر انتخاب خواهم کرد، و شاید فقط کل خانه را اجاره کنم، خانه ها، تعدادی ملک، به نوعی تحت قرارداد یا آربیتراژ دریافت کنید و شروع به ایجاد برخی روابط و ایجاد یک تجارت کنید. شاید این راهی باشد که روزی از W2 من خارج شوم تا به نوعی واقعاً به یک متخصص اجاره میان مدت در این زمینه تبدیل شوم. بنابراین این تفکر بلند مدت من است.
دیوید:
خوب، این چیزهای هیجان انگیز است.
غارت:
آره باحاله.
دیوید:
ما به زودی با شما بررسی خواهیم کرد. خیلی ممنون، وندی.
وندی:
متشکرم.
دیوید:
خیلی خوب. میخواهم از همه مربیهایمان برای شرکت در این برنامه با من و راب و به اشتراک گذاشتن سفرشان با جامعه BiggerPockets تشکر کنم. این فوق العاده بوده است. راب، آخرین کلمه قبل از اینکه از اینجا برویم؟
غارت:
نه، اما من می گویم که دیدن این سفر و سپس شکل گیری واقعی شخصیت افراد زیادی بسیار جالب بود. به عنوان مثال، ما به نوعی در مورد این موضوع غافل شدیم، اما فیلیپ به طور اتفاقی اشاره کرد که وارد یک واحد 20 شده است.
دیوید:
22 معامله، آره
غارت:
آره ما حتی در مورد آن صحبت نکردیم. من، یک لحظه صبر کنید، این کجا بود که دو هفته پیش با آنها صحبت کردیم یا دو ماه پیش؟ من یادم نیست جدول زمانی در این مورد چیست. اما، این پیشرفت بزرگی است. و این فقط نوک کوه یخ برای برخی از این نگاه هاست. بنابراین واقعاً برای دیدن اینکه آنها در واقع اقدامی انجام می دهند بسیار جالب است. فکر میکنم آنها خیلی نزدیک به پیچ هستند، و من هیجانزده هستم. فکر میکنم به محض اینکه دنی میرود و یک پیشنهاد توپ پایین میدهد و اساساً یک نه بزرگ دریافت میکند، فکر میکنم در ابتدا کمی ترسناک خواهد بود، اما فکر میکنم او بعد از آن احساس خوبی خواهد داشت.
دیوید:
بله، او در حال پیشرفت بزرگی است. فقط می توانید با شخصیت او بگویید، او قطعاً شروع به باز شدن کرده است و شما می بینید که برخی از آن استعدادها و مواهب طبیعی که دنی دارد، خود را آشکار می کنند. قبل از اینکه او فکر می کرد، من واقعاً به اندازه کافی نمی دانم که این کار را انجام دهم، برخی از آن ها عقب مانده بود. و سپس وندی، من همچنین می توانم این را بگویم و تمرکز شروع شده است. او شروع به رسیدن به آن هدف در چشمان خود می کند، و من احساس می کنم وندی از آن دسته افرادی است که وقتی روی آن هدف صفر می شود، آن را پایین می آورد. . هیچ چیزی مانع او نخواهد شد بنابراین دیدن این بسیار جالب بوده است.
و من میخواهم از شما تشکر کنم، راب، از همه، اگر میتوانید با راب تماس بگیرید یا در نظرات از او تشکر کنید، او اینجاست با گلوی بسیار دردناکی که در برنامه پخش میشود، ریههایش را سرفه میکند، زیرا او به این کار اختصاص دارد. پردازش می کند و شنوندگان ما را به اندازه من دوست دارد. پس از تو متشکرم، راب، که اینجا هستی.
غارت:
مطمئنا. خوشحالم که اینجا هستم.
دیوید:
و از شما شنوندگان متشکرم همچنین، ما بدون شما این پادکست را نخواهیم داشت. ما اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم پول بیشتری به دست آورید و زندگی بهتری بسازید و صمیمانه شما را دوست داریم و از حضور شما متشکریم. اگر میتوانید، لطفاً هر جا که به پادکستها گوش میدهید، یک بررسی پنج ستاره به ما بدهید، که به ما کمک زیادی میکند. خیلی خوب. این تمام چیزی است که من دارم. این دیوید برای راب "درمانگاه" عباسولو است که امضا می کند.
قسمت را اینجا ببینید
به ما کمک کنید!
با گذاشتن امتیاز و بررسی به ما کمک کنید تا به شنوندگان جدید در iTunes دسترسی پیدا کنیم! فقط 30 ثانیه طول می کشد و دستورالعمل ها را می توان پیدا کرد اینجا کلیک نمایید. با تشکر! ما واقعا از آن قدردانی می کنیم!
در این قسمت ما پوشش می دهیم:
- چرا شما هرگز پیشنهاد نهایی خود را ارسال نکنید هنگام تلاش برای بدست آوردن یک ملک کامل تحت قرارداد
- خرید زمین خام و نحوه اجرا علت سعی و کوشش در یک دارایی غیر سنتی
- در آغوش گرفتن هرج و مرج و چطور سبد املاک خود را بسازید با برنامه ای پرجمعیت
- چرا سال 2023 بازار مناسبی است نوشتن "پیشنهادات توهین آمیز" روی خواص
- سرمایه گذاری اجاره میان مدت و کدام بازارها برای آن بهتر عمل می کنند
- فلج تجزیه و تحلیل و چگونه ذهن شما شما را فریب می دهد تا موفق نشوید
- تنها چیزی که اکثر سرمایه گذاران هک خانه هنگام جستجوی معاملات جدید فراموش می کنند
- و So خیلی بیشتر!
پیوندهایی از نمایش
با دنی، فیلیپ و وندی ارتباط برقرار کنید:
آیا میخواهید در مورد حامیان مالی امروز بیشتر بدانید یا خودتان شریک BiggerPockets شوید؟ ما را بررسی کنید صفحه حامی!
یادداشت توسط BiggerPockets: اینها نظرات نوشته شده توسط نویسنده هستند و لزوماً نظرات BiggerPockets را نشان نمی دهند.
- محتوای مبتنی بر SEO و توزیع روابط عمومی. امروز تقویت شوید.
- پلاتوبلاک چین. Web3 Metaverse Intelligence. دانش تقویت شده دسترسی به اینجا.
- منبع: https://www.biggerpockets.com/blog/real-estate-726
- 000
- 1
- 10
- سال 20
- 2023
- a
- توانایی
- قادر
- درباره ما
- در مورد IT
- کاملا
- پذیرفتن
- دسترسی
- انباشتن
- تجمع
- رسیدن
- در میان
- عمل
- اقدامات
- واقعا
- اضافه
- پیشرفت
- مزیت - فایده - سود - منفعت
- نصیحت
- پس از
- عامل
- عاملان
- مهاجم
- پیش
- Airbnb
- معرفی
- اجازه می دهد تا
- قبلا
- هر چند
- همیشه
- تحلیل
- تحلیل
- تجزیه و تحلیل
- و
- دیگر
- پاسخ
- سبقت جستن
- اضطراب
- هر کس
- اپارتمان
- نرم افزار
- اپل
- درخواست
- قدردانی
- روش
- آوریل
- داوری کردن
- محدوده
- مناطق
- دور و بر
- دارایی
- کلاس دارایی
- هجوم بردن
- شرکت کننده
- جالب
- نویسنده
- نماد
- به عقب
- زمینه
- بد
- برج میزان
- توپ
- مستقر
- خط مقدم
- اساسا
- اساس
- نبرد
- خرس
- زیرا
- شدن
- شود
- تبدیل شدن به
- قبل از
- شروع
- بودن
- باور
- در زیر
- بهترین
- بهتر
- میان
- بزرگ
- مهبانگ
- بزرگتر
- بزرگترین
- بیت
- کتاب
- کتاب
- رونق
- مرز
- پایین
- خریداری شده
- مغز
- شکستن
- شکستن
- شکستن
- به ارمغان بیاورد
- به ارمغان می آورد
- دلال
- کارگزاران
- بودجه
- ساختن
- بنا
- ساخته
- دسته
- کسب و کار
- طرح کسب و کار
- مجسمه نیم تنه
- خرید
- خریداران
- خریداری کردن
- کالیفرنیا
- صدا
- نام
- فراخوانی
- تماس ها
- می توانید دریافت کنید
- ماشین
- اهميت دادن
- مورد
- پول دادن و سكس - پول دادن و كس كردن
- جریان نقدی
- مرکز
- معین
- چالش ها
- تغییر دادن
- هرج و مرج
- شخصیت
- ارزان
- بررسی
- شهر:
- کلاس
- واضح
- Cleveland
- مشتریان
- بالا رفتن
- نزدیک
- بسته
- نزدیک
- نزدیک
- بسته
- رمز
- ترکیب
- بیا
- راحت
- نظرات
- تجاری
- کمیسیون
- مرتکب شدن
- مرتکب شده
- مرتکب شدن
- مشترک
- انجمن
- مقايسه كردن
- رقابت
- به طور کامل
- جزء
- علاقمند
- اعتماد به نفس
- مطمئن
- اتصال
- متصل
- اتصالات
- محافظه کار
- به طور مداوم
- ادامه داد:
- قرارداد
- مقاطعه کار
- گفتگو
- گفتگو
- مبدل
- سرد
- گوشه
- میتوانست
- مقابله با
- شهرستان
- زن و شوهر
- دوره
- پوشش
- سقوط
- ایجاد
- خالق
- جرم
- ضوابط
- کریستال
- برش
- روزانه
- داده ها
- تاریخ
- دیو
- داود
- روز
- روز
- مقدار
- معاملات
- بحث
- مصمم
- تصمیم
- تصمیم گیری
- اختصاصی
- عمیق
- عمیق تر
- قطعا
- به تاخیر افتاده
- بخش
- گروه ها
- وابسته
- سپرده
- توصیف
- کویر
- طراح
- مقصد
- جزئیات
- مشخص کردن
- مشخص
- توسعه
- توسعه
- پروژه
- DID
- مردن
- تفاوت
- مختلف
- مشکل
- DIG
- دیجیتال
- سخت کوشی
- جهت
- مستقیما
- فاجعه
- افشای
- کشف
- نمایش دادن
- DM
- نمی کند
- عمل
- دلار
- آیا
- توسط
- درب
- دو برابر
- پایین
- نزولی
- رویا
- راندن
- رانده
- قطره
- کاهش یافته است
- رها کردن
- در طی
- هر
- آسان تر
- اقتصادی
- تعلیم دادن
- آموزش
- تلاش
- هر دو
- پست الکترونیک
- در اغوش گرفتن
- قدرت دادن
- روبرو شدن
- تشویق
- دلگرم کننده
- انرژی
- کافی
- تمام
- محیط
- محیطی
- تجهیزات
- سپرده
- به خصوص
- املاک
- اتر (ETH)
- ارزیابی
- شب
- حتی
- واقعه
- حوادث
- تا کنون
- هر
- هر روز
- هر کس
- هر کس
- همه چیز
- در حال تحول
- کاملا
- مثال
- برانگیخته
- مهیج
- اعدام
- موجود
- انتظار
- تجربه
- با تجربه
- تجربه
- توضیح دهید
- بررسی
- گسترش
- گسترش
- ضمیمهها
- اضافی
- مفرط
- چشم
- چشم ها
- شکست
- سقوط
- افتادن
- آشنا
- خانواده
- خارق العاده
- چربی
- محبوب
- ترس
- امکان پذیر است
- ویژگی
- پرداخت
- پا
- کمی از
- مبارزه کردن
- شکل
- پر شده
- نهایی
- سرانجام
- به لحاظ مالی
- پیدا کردن
- پیدا کردن
- پایان
- انگشت
- نام خانوادگی
- بار اول
- مناسب
- رفع
- طبقه
- فلوریدا
- جریان
- تمرکز
- متمرکز شده است
- به دنبال
- پیروی
- غذا
- پا
- پیش بینی
- فوربس
- فرم
- به جلو
- یافت
- چهارم
- FRAME
- رایگان
- دوست
- دوستانه
- دوستان
- از جانب
- جلو
- ثروتمند شدن
- نا امید
- خسته کننده، اذیت کننده
- ناامیدی ها
- کامل
- کاملا
- صندوق
- خنده دار
- آینده
- بازی
- گاراژ
- سوالات عمومی
- دریافت کنید
- گرفتن
- هدیه
- دختر
- دادن
- داده
- می دهد
- Go
- هدف
- اهداف
- خوب
- می رود
- رفتن
- خوب
- گوگل
- نقشه های گوگل
- ممنون
- بزرگ
- خواربار
- مهمان
- راهنمایی
- اسلحه ها
- مرد
- باشگاه بدنسازی
- هک
- هکرها
- هک
- نیم
- مشت
- دست ها
- رخ دادن
- اتفاق افتاده است
- اتفاق می افتد
- خوشحال
- سخت
- است
- داشتن
- سر
- سلامتی
- شنیده
- شنوایی
- برگزار شد
- کمک
- مفید
- کمک می کند
- اینجا کلیک نمایید
- پنهان
- زیاد
- نماد
- پیاده روی
- پیاده روی
- واپس نگری
- اصابت
- بازدید
- دارای
- سوراخ
- سوراخ
- صفحه اصلی
- خانه
- مشق شب
- صادقانه
- امیدوار
- امید
- میزبان
- HOT
- هتل
- هتل ها
- ساعت ها
- خانه
- خانه
- چگونه
- چگونه
- اما
- HTTPS
- بزرگ
- من می خواهم
- اندیشه
- ایده ها
- تأثیر
- انجام
- بهبود
- in
- انگیزه
- از جمله
- بطور باور نکردنی
- ایندیانا
- افراد
- اطلاعات
- اول
- بینش
- در عوض
- دستورالعمل
- قصد
- علاقه
- نرخ بهره
- جالب
- حد واسط
- فهرست
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاران
- طعنه آمیز
- IT
- آیتونز
- کار
- جان
- سفر
- پرش
- نگاه داشتن
- نگهداری
- کلید
- بچه ها
- نوع
- دانستن
- دانا
- دانش
- شناخته شده
- زمین
- زبان
- لاس وگاس
- نام
- قانون
- یاد گرفتن
- آموخته
- یادگیری
- ترک کردن
- ترک
- لیموناد
- وام دهنده
- درس
- سطح
- سطح
- قدرت نفوذ
- LG
- مجوز
- زندگی
- بلند کردن اجسام
- محدودیت
- لاین
- فهرست
- ذکر شده
- استماع
- فهرست
- لیست
- کوچک
- زنده
- زندگی
- زندگی
- محلی
- محل
- قفل شده
- قفل
- طولانی
- مدت زمان طولانی
- دراز مدت
- دیگر
- نگاه کنيد
- شبیه
- به دنبال
- از دست دادن
- شکست
- خیلی
- عشق
- محبوب
- کم
- ساخته
- اصلی
- اکثریت
- ساخت
- باعث می شود
- ساخت
- مرد
- بسیاری
- بسیاری از مردم
- نقشه ها
- علامت
- بازار
- بازارها
- ماتریس
- ماده
- حداکثر
- معنی
- معنی دار
- به معنی
- اندازه
- متوسط
- جلسات
- ذکر شده
- روش
- متوسط
- میان ترم
- قدرت
- مرحله مهمی از زندگی
- میلیون
- میلیون دلار
- میلیونرها
- ذهن
- ذهن
- ذهنیت
- حد اقل
- دقیقه
- گم
- اشتباه
- MLS
- واحد
- لحظه
- حرکت
- پول
- ماه
- ماه
- بیش
- رهن
- اکثر
- انگیزه
- حرکت
- متحرک
- چندگانه
- نوازنده
- نام
- نام
- طبیعی
- هدایت
- مهر و موم نیروی دریایی
- تقریبا
- لزوما
- نیاز
- نیازهای
- مذاکرات
- همسایه ها
- شبکه
- جدید
- بازار جدید
- اخبار
- بعد
- شب
- NOMAD
- عدد
- تعداد
- هدف
- هدف
- اقیانوس
- توهین آمیز
- ارائه
- پیشنهادات
- رسمی
- خوب
- ONE
- باز کن
- افتتاح
- دیدگاه ها
- فرصت ها
- فرصت
- مخالف
- گزینه
- گزینه
- سازمان یافته
- اصلی
- دیگر
- دیگران
- خارج از منزل
- رسانه
- خود
- مالک
- مالکیت
- مقاله
- پارامتر
- پارک
- پارکینگ
- بخش
- شرکت کننده
- ویژه
- ویژه
- شریک
- شرکای
- بخش
- گذشت
- مسیر
- الگو
- پرداخت
- انتظار
- مردم
- مردم
- کامل
- انجام دادن
- انجام
- شاید
- دوره
- دائمي
- شخص
- شخصیت
- شخصا
- چشم انداز
- فاز
- PHIL
- تلفن
- تماس تلفنی
- تماس های تلفنی
- انتخاب کنید
- تصویر
- قطعه
- لوله
- محور
- محل
- برنامه
- برنامه ریزی
- افلاطون
- هوش داده افلاطون
- PlatoData
- بازی
- بازی
- بازیکن
- بازی
- لطفا
- بسیاری
- به علاوه
- پادکست
- پــادکـست
- نقطه
- پاپ
- مقام
- موقعیت
- مثبت
- فرصت
- ممکن
- گلدان
- پتانسیل
- بالقوه
- پوند
- شیوه های
- ترجیح می دهند
- حق بیمه
- آماده
- زیبا
- قیمت
- قیمت
- اصلی
- اولویت بندی
- اولویت بندی
- اولویت
- خلوت
- شاید
- مشکل
- مشکلات
- روش
- روند
- تولیدی
- برنامه
- پیشرفت
- پروژه
- املاک
- ویژگی
- خرید
- دنبال کردن
- تحت فشار قرار دادند
- هل دادن
- قرار دادن
- قرار دادن
- سوال
- سوالات
- سریع
- به سرعت
- خرگوش
- رادیو
- محدوده
- نرخ
- نرخ
- رتبه
- خام
- رسیدن به
- خواندن
- اماده
- واقعی
- املاک و مستغلات
- تحقق
- تحقق
- مسکن
- دلیل
- معقول
- دلایل
- شناختن
- به رسمیت شناخته شده
- توصیه
- توصیه
- ضبط
- مکرر
- قرمز
- ردفین
- كاهش دادن
- مراجعه
- توانبخشی
- ارتباط
- ارتباط
- روابط
- آزاد
- به یاد داشته باشید
- از بین بردن
- اجاره
- اجاره
- گزارش
- نشان دادن
- نمایندگی
- درخواست
- نیاز
- تحقیق
- مقاومت
- مسئوليت
- REST
- رستوران ها
- نتیجه
- نتایج
- این فایل نقد می نویسید:
- خطر
- خطرناک
- جاده
- نقش
- اتاق
- اتاق
- دور
- روتر
- لاستیک
- خراب کردن
- قانون
- قوانین
- دویدن
- در حال اجرا
- ساکرامنتو
- امن
- ایمنی
- سعید
- فروش
- همان
- شن و ماسه
- ذخیره
- پس انداز
- می ترسم
- جستجو
- دوم
- ثانیه
- بخش
- مشاهده
- به نظر می رسید
- به نظر می رسد
- انتخاب شد
- فروش
- فروشندگان
- فروش
- در حال ارسال
- حس
- جدی
- تنظیم
- محیط
- چند
- اشتراک گذاری
- اشتراک
- خريد كردن
- کوتاه
- کوتاه مدت
- باید
- نشان
- نشان می دهد
- مناظر
- امضای
- مشابه
- ساده
- پس از
- تنها
- نشسته
- وضعیت
- شرایط
- شش
- اندازه
- مهارت ها
- خواب
- به آرامی
- کوچک
- کوچکتر
- هوشمند
- اب زیر کاه
- So
- نرم
- حل
- برخی از
- روزی
- کسی
- چیزی
- یک جایی
- بزودی
- صدا
- منبع
- فضا
- سخن گفتن
- متخصص
- تخصص دارد
- خاص
- خرج کردن
- هزینه
- حامیان
- صفحه گسترده
- مربع
- پایدار
- شروع
- آغاز شده
- راه افتادن
- دولت
- ماندن
- گام
- مراحل
- چوب
- چسبیده
- هنوز
- توقف
- متوقف کردن
- توقف
- opbevare
- استراتژی ها
- استراتژی
- ساده کردن
- ساده
- خیابان
- فشار
- سخت
- نوار
- ساختار
- مبارزه
- مبارزات
- تلاش
- سبک
- ارسال
- ارسال
- موفق شدن
- موفقیت
- چنین
- مفروض
- غافلگیر شدن
- همکاری
- سیستم
- سیستم های
- گرفتن
- طول می کشد
- مصرف
- استعداد
- صحبت
- سخنگو
- مذاکرات
- هدف
- وظایف
- تیم
- قوانین و مقررات
- آزمون
- La
- محوطه
- وزوز
- آینده
- جهان
- شان
- موضوع
- خودشان
- آنجا.
- چیز
- اشیاء
- تفکر
- سوم
- این هفته
- در این سال
- فکر
- سه
- از طریق
- سراسر
- پرتاب
- زمان
- به پایان رسید
- جدول زمانی
- بار
- نوک
- به
- امروز
- امروز
- با هم
- تن
- هم
- بالا
- موضوع
- کاملا
- لمس کرد
- لمس کردن
- نسبت به
- طرف
- مسیر
- آموزش
- معامله
- رونوشت
- سفر
- درست
- دور زدن
- عطف
- انواع
- زیر
- فهمیدن
- درک
- فهمید
- واحد
- واحد
- جهان
- بروزرسانی
- به روز رسانی
- به سمت بالا
- us
- استفاده کنید
- معمولا
- ارزش
- ارزشها
- مختلف
- وگاس
- نسخه
- در مقابل
- تصویری
- بازدید
- صبر کنيد
- منتظر
- راه می رفت
- راه رفتن
- خواسته
- میخواهم
- تماشا کردن
- آب
- راه
- ضعف
- هفته
- هفته
- ولز
- چی
- چه شده است
- که
- در حین
- WHO
- فای
- اراده
- پیروزی
- در داخل
- بدون
- تعجب کردم
- کلمه
- کلمات
- مهاجرت کاری
- مشغول به کار
- کارگر
- کار کردن
- با این نسخهها کار
- جهان
- نگران
- با ارزش
- خواهد بود
- وای
- نوشتن
- کتبی
- اشتباه
- X
- سال
- سال
- شما
- خودت
- یوتیوب
- زفیرنت
- Zillow