چهار سوال برای اد بارکر، مدیر جدید جنگ الکترونیک ارتش

چهار سوال برای اد بارکر، مدیر جدید جنگ الکترونیک ارتش

گره منبع: 2836561

آگوستا، گا. - در طول یک فصل تغییر رهبری در دفاتر اکتساب ارتش ایالات متحده، سرتیپ. ژنرال اد بارکر احساس می کند که در خانه است.

در ماه ژوئن، بارکر به عنوان رئیس انتخاب شد دفتر اجرایی برنامه برای اطلاعات، جنگ الکترونیک و حسگرها، یا PEO IEW&S، در Aberdeen Proving Ground در مریلند. وی در دو سال گذشته به عنوان معاون دفتر فعالیت می کرد.

بارکر جانشین مارک کیتز در مرکز توسعه برای همه چیزهای مربوط به پارازیت‌های ارتش، جعل، جاسوسی، جمع‌آوری اطلاعات و ناوبری می‌شود. او در 4 آگوست در حاشیه کنفرانس AFCEA TechNet Augusta در گرجستان با C15ISRNET در مورد اولویت ها و رشد بالقوه پورتفولیوی خود صحبت کرد.

بخش هایی از بحث زیر برای طول و وضوح ویرایش شدند.

چه اهدافی برای شما به عنوان رهبر جدید در PEO IEW&S در آینده نزدیک است؟

ما یک برنامه 100 روزه داریم. بسیاری از آن به دنبال این است که ما قرار است چه کاری انجام دهیم. به آن از نظر تیراژ میدان نبرد فکر کنید. بیرون رفتن، صحبت کردن با همتایانمان، شرکای استراتژیکمان و گفتن آنها، "هی، من روی صندلی هستم." آن نوع چیزها

از زمانی که من به مدت دو سال معاون بودم، برخی از این کارها بسیار آسان تر شده است. این به آنها اطمینان می دهد که مسیری که ما در آن قرار داریم، با رابطه و چیزهای دیگر، هنوز دست نخورده است - بدون تغییر بزرگ یا چیزی شبیه به آن. و سپس ارتباط اولیه با نیروی کار. می دانید، چند تالار شهر، من را رسماً به عنوان PEO معرفی می کند و به اشتراک گذاشتن چشم انداز استراتژیک و اهداف و افکار خود در مورد اینکه کارها قرار است به کجا بروند.

بخش دیگر آن این است: پس از مدت ها معاونت، به مدت دو سال، من واقعاً روی کاری که مارک کیتز به عنوان مدیر ارشد اجرایی انجام می داد، سرمایه گذاری کردم. من نمی خواستم بین راهی که مارک ما را در آن قرار داده بود و خودم و دیدم، نور زیادی نشان دهم.

اما چیزی که باید بگویم این بود که در نهایت، ما دائماً خودمان را ارزیابی می کنیم. ما باید دائماً به آینده نگاه کنیم، به تفاهم نامه هدف برنامه نگاه کنیم، به الزامات آینده نگاه کنیم، به طور کلی به جهان نگاه کنیم. محیط استراتژیک. پس باید روی چه چیزی تمرکز کنیم؟ و ما دائماً می پرسیم، "آیا برای آن آماده ایم؟"

بنابراین ما چند مورد را شروع کرده ایم تا خودمان را بسنجیم و کمی بهتر ببینیم. از نقطه نظر مطالعه، ما به مدیران برنامه، به اصطلاح، تکالیف می‌دهیم، و به نوعی می‌گوییم: «هی، اینها چیزهایی هستند که می‌خواهم شما به آنها نگاه کنید». سپس، در اواخر سپتامبر، می‌خواهیم دور هم جمع شویم و چند جلسه داشته باشیم تا همه این‌ها را با هم ترکیب کنیم تا درک جمعی و دیدگاه جمعی بیشتری از آنچه فکر می‌کنیم آینده به نظر می‌رسد و آنچه باید برای آن آماده شویم، داشته باشیم. این موضوع خیلی چیزها را تحریک خواهد کرد، درست است؟ کار برنامه‌ای را راه‌اندازی می‌کند. کاری را که ما باید از منظر مدیریت استعداد انجام دهیم، آغاز می کند.

دو موضوع اصلی من، جدای از مدیریت ذینفعان و درک شرکای استراتژیک ما، چابکی سازمانی و ایجاد آن چابکی سازمانی است، هم از دیدگاه ساختار کلی و هم از دیدگاه فرآیند، بلکه همچنین دیدگاه مدیریت استعداد. اینها دو چیزی هستند که از آن بیرون می آیند، که من می خواهم شروع کنم تا بتوانم به آینده شکل دهم و بهتر درک کنم.

چه برنامه‌ها یا پروژه‌هایی، مانند یک سیستم لایه‌های زمینی یا چیزی مشابه، بیشتر به چه برنامه‌هایی علاقه‌مند یا هیجان‌زده هستید؟

خوب، شما نمونه کارهای ما را دیده اید، می دانید که چقدر گسترده است. فقط خوبی های زیادی در آن وجود دارد.

با این حال، چیزی که واقعاً به ذهن می رسد این است: شما به چه چیزی نگاه می کنید کریستین ورموت، وزیر ارتش در حال صحبت کردن در موردیکی از الزامات ماست و این حس عمیق است. ما خیلی راحت می دانیم که ما یکی از کسانی هستیم که مسئول اصلی آن هستیم، مطمئن شویم که می توانیم مبارزه عمیق یا هر سطحی که مبارزه در سطح است را درک کنیم، چه در اروپا باشد چه در اقیانوس آرام.

همیشه مایه آرامش است که بدانید رهبران اهمیت کاری را که شما برای دهه‌ها انجام می‌دهید درک می‌کنند و آن را در خط مقدم قرار می‌دهند. در پایان، وقتی به آن فکر می کنید، همه این اولویت ها را فعال می کنیم. ما مشتاقانه منتظریم تا ببینیم که در مورد کارهایی که فرماندهی آینده ارتش انجام می دهد و هر گونه تنظیماتی که ممکن است در سمت تیم متقابل یا هر چیز دیگری انجام دهد، الزامات او چگونه توسعه می یابد.

ما از گفتگو درباره حس عمیق استقبال می کنیم زیرا می دانیم که آماده مشارکت هستیم. و این بر همه برنامه هایی که روی آنها ضربه زده اید تأثیر می گذارد، گره دسترسی هدفمند هوش تاکتیکی، TLS. فرصت های زیادی وجود دارد.

به نظر شما پرتفولیوی IEW&S در طول سالها چگونه تکامل یافته است؟ آیا تمرکز بیشتر روی حس عمیق است؟ پول بیشتر در پارازیت ها؟

در همه موارد، اولویت ها تا حدودی چرخه ای خواهد بود.

بدیهی است که جنگ الکترونیک در حال حاضر درس بزرگی است که ما از آن می گیریم تمام اقدامات در اروپا. ما باید از هر فرصتی برای شکل دادن به کاری که انجام می‌دهیم استفاده کنیم و به آن نیازها اطلاع دهیم و قابلیت‌ها را آگاه کنیم.

من فکر می‌کنم مسیرهایی که ما در حال طی کردن آن‌ها هستیم، از دیدگاه دیگر اقتدار معاملات و خریدهای سطح متوسط، برای این نوع محیط عالی هستند. این به ما امکان می‌دهد که در حین یادگیری، آن نوع کمپین یادگیری را تکرار کنیم. در هر رویداد، ما باید چیزی یاد بگیریم و سپس به فناوری یا آنچه که ارتش باید در بقیه DOTMLPF و به عنوان یک موسسه انجام دهد، اطلاع دهیم. این احتمالاً بزرگترین چیز است.

چیز دیگری که ما واقعاً باید در مورد آن پاسخگو باشیم این است که وقتی صحبت از توقف و رفع مشکلات در طرف شبکه به میان می آید، همه این موارد را می بینید. و نه فقط شبکه، بلکه قابلیت ها در کل و دستور و کنترل.

ما آماده درک هستیم ما در حال شرکت و اطلاع رسانی به تمرین های مختلف روی میز هستیم که نیاز به مشارکت در آن دارد. اما اطلاع‌رسانی به جایی که ارتش می‌خواهد برود، وقتی نوبت به کاری می‌رسد که آنها می‌خواهند انجام دهند، به‌صورت طبقه‌ای، فکر نمی‌کنم که مسیر ما را تغییر دهد، لزوماً در هیچ یک از تلاش‌ها.

با مثال‌های TLS یا TITAN، فکر می‌کنم معنی آن این است که آنها ممکن است در رده‌های متفاوتی قرار بگیرند، و ممکن است در آن رده کمتر یا بیشتر باشد. ارتش به سمت این مدیریت متمرکزتر می رودو سپس آن قابلیت ها را به تیم رزمی تیپ کاهش داد. من فکر می کنم ما باید آماده باشیم تا برای آن، در سراسر پورتفولیو، سازگار شویم.

انتقال بین شما و آقای کیتز چگونه بود؟ شما بچه ها قبلاً از نزدیک کار می کردید، و هنوز هم دارید، زیرا اکنون او فرماندهی، کنترل و ارتباطات تاکتیکی PEO را رهبری می کند.

من و مارک خیلی به عقب برمی گردیم. من او را از سال 2010 می شناسم و چندین بار روی موضوعات مختلف با هم کار کردیم. دو سال گذشته فقط یک موهبت بود، داشتن دو پسر که واقعاً چیزها را بسیار شبیه به هم می دیدند و رویکردهای بسیار مشابهی در مورد رهبری داشتند و نترسیدن از پشت سر گذاشتن مشکلات سخت.

زیبایی تمام انتقال های مختلف - همانطور که دیدید - این بود که شاید یکی از ساده ترین ها باشد، صادقانه بگویم. من دو سال معاون بودم و به شوخی می گویم که در تصمیم گیری ها خیلی مقصر هستم. بنابراین داشتن این کار از نظر من غیرصادقانه خواهد بود هر چیزی غیر از حمایت از مسیری که در آن هستیم.

اما قطعاً سطح دیگری از مسئولیت وجود دارد که PEO دارد که معاونت ندارد. این سطح شیب دار واقعاً تلاش من برای درک و درک برخی از چیزهایی بود که همیشه نمی دیدم که شاید بیشتر وقت او را می گیرند. حالا بعد از حدود 45 روز نشستن روی صندلی بیشتر متوجه شدم. مواردی مانند تایید رسمی شبکه ها و موارد دیگر.

مارک به من کمک کرد تا آن را هدایت کنم. و همانطور که گفتم، این واقعیت که من معاون بودم کمک زیادی کرد، زیرا می‌دانم که به عنوان بخشی از انتقال او، او یک مجموعه کاملاً جدید را به دست می‌گرفت. من سعی کردم از این موضوع بسیار آگاه باشم و مطمئن شوم که او زمان مناسبی را در اختیار دارد برای نشستن روی صندلی PEO C3T.

کالین دمارست یک خبرنگار در C4ISRNET است که در آن شبکه‌های نظامی، سایبری و فناوری اطلاعات را پوشش می‌دهد. کالین قبلا وزارت انرژی و اداره امنیت هسته ای ملی آن - یعنی پاکسازی جنگ سرد و توسعه تسلیحات هسته ای - را برای یک روزنامه روزانه در کارولینای جنوبی پوشش می داد. کالین همچنین یک عکاس برنده جایزه است.

تمبر زمان:

بیشتر از مصاحبه های اخبار دفاعی