چرا تعداد زیادی VC و استارت آپ به بانک ها هجوم می آورند؟

چرا تعداد زیادی VC و استارت آپ به بانک ها هجوم می آورند؟

گره منبع: 2684533

همانطور که سرمایه گذاران خطرپذیر و استارت آپ ها سعی کردند به طور انبوه وجوه را از بانک سیلیکون ولی برداشت کنند، تعداد قابل توجهی در حال حاضر فریاد می زنند آیا آنها حق دارند این کار را انجام دهند؟

سقوط SVB هدف بزرگی را در پشت بانک های تخصصی و اکوسیستم VC بیگ تک قرار داد. این طنین موسسات خارج از ایالات متحده را نیز تحت تاثیر قرار داده است، از جمله موسسات قبلی معتبر و به ظاهر انحصاری مانند کردیت سوئیس. و با زمزمه های مداوم بی ثباتی های گسترده تر هنوز در افق، منطقی است که شرکت ها گزینه های خود را در آینده ارزیابی کنند.

رشته پیوندی تمرکز در سراسر این فروپاشی های بانکی نباید توسط VCها و استارت آپ ها در فضای کریپتو و وب 3 نادیده گرفته شود. اما اگر این رشته از فروپاشی بانکی چیزی را نشان می‌دهد، زمان آن فرا رسیده است که VCها و سایر ارائه‌دهندگان نقدینگی شروع به مهاجرت از تامین مالی متمرکز کنند. با بسیاری از روایت‌ها و مسیرهای رقیب، استارت‌آپ‌ها و سرمایه‌گذاران چه کاری می‌توانند انجام دهند تا مطمئن شوند در دام دیگری نیفتند؟

جدید همچنان بر قدیمی تکیه دارد

برای روشن بودن، ما به VC ها توصیه نمی کنیم که تمام سرمایه خود را در یک سبد قرار دهند، یا به استارتاپ ها به طور کامل از بانک ها دوری کنند. بانک‌ها و موسسات حمایت بی‌اندازه‌ای را برای تامین‌کنندگان نقدینگی فراهم می‌کنند تا به راه‌اندازی استارت‌آپ‌های نوآورانه کمک کنند و عملیات تجاری را دست نخورده نگه دارند.

این امر به ویژه در مراحل رشد صادق است، جایی که سرمایه و سایر حمایت‌های غیرمالی برای خارج کردن یک شرکت از منطقه راه‌اندازی و ایجاد کسب‌وکاری که برای ماندگاری ساخته شده است بسیار حیاتی هستند. علاوه بر این، در حال حاضر، هیچ جایگزین غیرمتمرکز واقعی برای بانک‌ها وجود ندارد که بتواند نیازهای مالی مورد نیاز VCهای بزرگ و وسایل سرمایه‌گذاری را برآورده کند.

اما با در نظر گرفتن این موضوع، ما نمی توانیم نادیده بگیریم که توالی سریع سقوط بانکداری متمرکز اثرات فوری روی اکوسیستم کریپتو، از جمله الف کاهش پیوند استیبل کوین تقریبا فاجعه بار. این نشان می‌دهد که، علی‌رغم همه‌ی سر و صدایی که در مورد اینکه چگونه کریپتو آماده سبقت گرفتن از امور مالی سنتی است، هنوز هم بسیار به این صنایع سنتی متکی است.

مقابله با یک بحران در سطح کلان که می تواند عواقب جدی برای عملیات و آینده شما داشته باشد، نیاز به یک سطح در فرآیند تصمیم گیری دارد. دانستن اینکه پس از وقوع چنین بحرانی چه گام هایی باید بردارید، مستلزم این است که بدانید کجا ایستاده اید و چه مسیرهایی باز است. هنگامی که یک صنعت در حالت بازیابی است، ممکن است به نظر برسد که برای تصمیم گیری سریع دنبال کردن کارهایی که همتایان خود انجام می دهند، ارزشمند به نظر برسد. اما آنچه برای دیگران بهتر است ممکن است لزوماً برای نیازها و استراتژی بازیابی شما کارساز نباشد.

دقت لازم نیست

با توجه به این مسیرها، عاقلانه است که به خاطر داشته باشید که برای انجام آنها به طور جدی به موسسات یا VCهای دیگر وابسته نباشید. علت سعی و کوشش فقط به این دلیل که معتبر به نظر می رسند یا در محدوده ریسکی کار می کنند که جذاب به نظر می رسد.

فقط به این دلیل که یک مؤسسه به خوبی مورد احترام است و به خاطر برداشتن گام‌های درست در موقعیت‌های دیگر به این معنا نیست که همیشه بهترین تماس را انجام می‌دهد. بله، چنین مؤسساتی بنا به دلایلی معتبر هستند، اما روشی که یک مؤسسه یا مشاور یک موقعیت و پیامدهای آن را تجزیه و تحلیل می‌کند، معمولاً برای مخاطبان گسترده‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرد. در حالی که مطمئناً استفاده از آن به عنوان معیار هوشمندانه است، اما در نهایت فقط شما می توانید نیازهای شرکت و سرمایه گذاری خود را درک کنید. 

VCها و ارائه‌دهندگان نقدینگی در ماه‌های آینده احتمالاً به آنچه می‌دانند پایبند خواهند بود و پروژه‌ها را در صنعتی که سابقه قابل اعتمادی دارد، تقویت می‌کنند. و با توجه به اینکه بحران بانکی هنوز کاملاً تمام نشده است، به ویژه در ایالات متحده، ممکن است زمان آن رسیده باشد که گزینه های دیگری را برای ذخیره وجوه و ایجاد ثروت در نظر بگیرید. یک آلترناتیو واقعاً غیرمتمرکز در حال حاضر وجود ندارد، اما در آینده، قطعاً جایگزینی برای سیستم فعلی ارائه خواهد کرد.

تنوع بخشیدن به جایی که پول شما در فضاهای متمرکز و غیرمتمرکز قرار دارد ایده بدی نیست، اما نیازمند تحقیقات قوی و درک این موضوع است که این بخش ها به روش های کاملاً متفاوتی کار می کنند. فقط به این دلیل که می دانید TradFi و DeFi چگونه کار می کنند لزوماً به این معنی نیست که دانش شما همیشه قابل انتقال است و مهم است که همیشه آماده یادگیری و محتاط باشید. هر بخش خطرات ذاتی خود را دارد.

SVB یک شکست بانک بود، نه یک شکست استارتاپ. با این حال، این بدان معنا نیست که استارت‌آپ‌ها و VCها نباید چیزی از نابودی آن بیاموزند. شاید VCها و استارت‌آپ‌هایی که نیش سقوط آن را احساس کردند حق داشته باشند به عقب برگردند، شاید هم اینطور نباشند. اما اگر یک درس کلیدی وجود داشته باشد که می‌توان از بحران‌های متعددی که صنعت فناوری را در طول یک سال گذشته رنج می‌برد، گرفت، این است که پیروی از جمعیت همیشه بهترین ایده نیست.

تمبر زمان:

بیشتر از چنگال