تا کجا می توانید پیش بروید؟ "محدودیت" شما در زندگی چیست؟ برای اکثر مردم، دلسرد شدن از موانع روزمره آسان است، اما برای مهمان امروزی، نگذاردن محدودیتها برای او چیزی است که منجر به آیندهای روشنتر میشود. تونی کلارکمهمان امروز حدود او را شناسایی و ارزیابی کرد برای تعیین نقطه شروع او و اکنون، او دارد سه واحد اجاره ای، از جمله یک دوبلکس در نشویل و یک خانه در کالیفرنیا.
تونی سفر سرمایه گذاری املاک و مستغلات زمانی شروع شد که او فهمید که زندگی چقدر گران است پس از کالج، او در یک کلیسا کار کرد و درآمد مناسبی داشت، اما پس از آشنایی با همسر فعلی اش، متوجه شد که این برای حمایت از خانواده کافی نیست. او به املاک و مستغلات روی آورد تا فرار از دست و پا زدن و اطمینان حاصل کنید که او مجبور نیست ساعت های دیوانه وار کار کند تا زندگی رویایی خود را داشته باشد. یک بار فهمید که نیاز دارد خرید دارایی که کسی می خواهد، او یک ون ترانزیت برای اجاره خریدم. او تنها از این خرید، سفر خود را برای پیگیری درآمد غیرفعال آغاز کرد.
از تجربهاش با ون ترانزیت، او بهطور یکپارچه به سمت املاک و مستغلات رفت. پس از شناسایی عوامل محدود کننده خود، او در نشویل مستقر شد-جایی که میتوانست از زندگی کردن لذت ببرد و اعداد و ارقام منطقی بودند. او همچنین توانسته یک تیم بسازد و حتی شروع یک مدیریت املاک شرکت. تونی اکنون به هدف نهایی خود یعنی خرید املاک بهتر با مستاجران عالی، صرف زمان کمتر برای کار و زمان بیشتر برای ساختن امپراتوری خود نزدیکتر شده است!
برای گوش دادن به پادکست های اپل اینجا را کلیک کنید.
پادکست را از اینجا بشنوید
متن را اینجا بخوانید
اشلی:
این قسمت 245 تازه کار املاک است.
تونی کلارک:
بعد از نامزدی وارد املاک و مستغلات شدم. من فکر می کنم، بسیاری از شنوندگان و بسیاری از ما به نوعی دوران دبیرستان خود را در دانشگاه می گذرانیم و سپس متوجه می شویم که باید از نظر مالی مسئولیت پذیر باشیم و چگونگی ساختن زندگی را بیابیم. و برای من، فقط می خواستم وارد املاک و مستغلات شوم یا به دنبال استقلال مالی باشم، اما نمی دانستم از کجا شروع کنم. اما چند سال پیش وارد املاک و مستغلات شد و در سراسر کشور نقل مکان کرد. من یک ون اسپرینتر خریده ام، در یک تریلر زندگی کرده ام، چند کار را درست مانند کارهای بیرون انجام داده ام.
اشلی:
اسم من اشلی کهر است و با مجری همکارم تونی رابینسون اینجا هستم.
تونی رابینسون:
و به پادکست تازه کار املاک و مستغلات خوش آمدید، جایی که هر هفته، دو بار در هفته، الهامبخش، انگیزه و داستانهایی را برای شما به ارمغان میآوریم که باید برای شروع سفر سرمایهگذاری خود بشنوید. و امروز، میخواهم بکی سو را فریاد بزنم، بکی بزرگ یک بررسی پنج ستاره در پادکست اپل برای ما گذاشت و بکی گفت: «من عاشق پویایی بین اشلی و تونی هستم. آنها آن را سرگرم کننده و همیشه جالب نگه می دارند. من از این نمایش چیزهای زیادی یاد گرفتم و این به من آموزش و اعتماد به نفس داد تا در املاک و مستغلات سرمایه گذاری کنم. ادامه بده من از هر دو شما قدردانی می کنم.» نه، بکی، اش و من از شما قدردانی می کنیم. و اگر شما بچه ها گوش می کنید و هنوز یک بررسی پنج ستاره در مورد پادکست اپل برای ما ارسال نکرده اید، لطفاً این کار را انجام دهید. هرچه بازدیدهای بیشتری داشته باشیم، می توانیم به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنیم. هرچه بتوانیم به افراد بیشتری دسترسی پیدا کنیم، می توانیم به افراد بیشتری کمک کنیم. و این همیشه هدف ما در اینجا در پادکست The Real Estate Rookie است. اشلی کهر.
اشلی:
من بسیار خوشحالم که در نهایت می گویید به جای اینکه یک رتبه بندی و نقد صادقانه برای ما بگذارید، یک بررسی پنج ستاره برای ما بگذارید. شما آن زمان لغزش کردید.
تونی رابینسون:
من در حال بررسی هستم و مدت زیادی است که یک بررسی پنج ستاره دریافت نکرده ایم. در واقع این یکی است، ما در نوامبر یک چهار ستاره گرفتیم، بقیه چیزها پنج ستاره بود. بنابراین حتی وقتی میگویم صادقانه، بیشتر مردم صادقانه ما را ترک میکنند، بنابراین معامله بدی نیست.
اشلی:
بله، بچه ها خیلی از شما متشکرم، ما واقعاً از آن قدردانی می کنیم، این روز ما را می سازد. ما مقدار زیادی از قلب و روح خود را در پادکست میریزیم، بنابراین امیدواریم که شما واقعاً ارزشی از آن پیدا کنید و تهیهکنندگان ما در یافتن مهمانان ما کار بزرگی انجام میدهند تا آنها را نیز به برنامه بیاورند.
تونی رابینسون:
آره خیلی باحال بوده منظورم این است که ما در قسمت 245 هستیم و اولین اپیزود من 37 یا چیزی شبیه به آن بود، بنابراین ما به معنای واقعی کلمه بیش از 200 قسمت را با هم ساختیم و این واقعاً دیوانه کننده است. این بسیار دیوانه کننده است مانند تعداد داستان هایی که شنیده ایم، پیام هایی که دریافت می کنیم، تاثیری که نمایش داشته است. مردم همیشه از شما و من به عنوان میزبان برای هر کاری که انجام می دهیم تشکر می کنند. و اغلب، ما باید به آنها یادآوری کنیم که، هی، ما فقط افرادی هستیم که سؤالات را می پرسند، واقعاً این مهمانان ما هستند که داستان ها را آورده و تجربه را به ارمغان می آورند و ارزش را به ارمغان می آورند، و ما فقط به اندازه کافی خوش شانس هستیم که بتوانیم برای پرسیدن همه سوالات از مردم
اشلی:
و آنها وقت خود را از روز خود اختصاص می دهند تا در مورد تمام مشکلات فنی ما با ما بنشینند و صبورانه منتظر بمانند تا پادکست اجرا شود. بنابراین بله، ما از تک تک مهمانان خود بسیار قدردانی می کنیم. اگر برای ما امتیاز و نظری بگذارید، لطفاً به ما بگویید چه مهمانی چنین تأثیری روی شما داشته است، چه قسمتهای مورد علاقه شما بوده است، زیرا فکر میکنم زمان آن فرا رسیده است، ما بیش از 200 قسمت را منتشر کردهایم، شاید کمی دنبالکننده داشته باشیم. قسمتها و واقعاً ببینید که همه در دو سال گذشته کجا بودهاند.
تونی رابینسون:
خوب، در مورد مهمانان صحبت می کنیم، امروز یکی از بهترین ها را برای شما گرفتیم. او به نام تونی نیز نامیده می شود، نه تونی جی رابینسون، بلکه تونی کلارک. پس تونی کلارک امروز مهمان ماست. و به اندازه کافی خنده دار، تونی برای حضور در پادکست درخواست داد و سپس در بین درخواستش و امروز در واقع توسط BiggerPockets استخدام شد. بنابراین او اکنون بخشی از خانواده BiggerPockets است. او در تیم فروش نماینده است، بنابراین کارهای جالبی را در سمت نماینده انجام می دهد. اما تونی داستان دیوانهواری دارد و ما وارد آن میشویم، اما او در مورد این صحبت میکند که چگونه بلافاصله پس از نامزدی، همسرش را متقاعد کرد که از خانهشان به یک تریلر نقل مکان کند و به سراسر کشور برود. اما اینکه چگونه این تصمیم او را برای موفقیت آماده کرد، امروز او را به پادکست آورد.
اشلی:
آره و بخشی که من واقعاً دوست داشتم این است که او در مورد اینکه چگونه بازار خود را انتخاب کردند و سپس چگونه معیارهای خود را ایجاد کردند و زمانی که آنها نیز بازار خود را انتخاب کردند صحبت کرد.
تونی رابینسون:
و نزدیک به پایان، او همچنین یک توصیه بسیار جالب در مورد نحوه دریافت وام می دهد، حتی اگر اساساً بیکار بود و همسرش تقریباً شاغل بود، اما او هنوز هم توانست بانکی پیدا کند تا ابتدا پول قرض دهد. معامله وجود دارد. داستان واقعاً جالبی است.
اشلی:
تونی، به نمایش خوش آمدید.
تونی کلارک:
متشکرم. فقط بگو کدوم تونی؟ میدونم که امروز دو نفری گرفتیم
اشلی:
خوب، همانطور که قبلاً قبل از شروع ضبط اشاره کردم، من تونی دیگر را در برنامه تأیید نمی کنم، بنابراین اصلاً نباید مشکلی ایجاد کند.
تونی رابینسون:
در واقع درست است. ما در طول پادکست زیاد با هم صحبت نمی کنیم، بیشتر مثل این است که با مهمان ها صحبت می کنیم.
اشلی:
آره هر از چند گاهی یک سوال از همدیگر می پرسیم، مثل تونی، نظرت در مورد آن چیست؟ اما من می گویم بسیار نادر است.
تونی کلارک:
چه خوب. خوب، هی، ممنون که من را در اختیار دارید. من از حضور در اینجا و صحبت با شما هیجان زده هستم.
اشلی:
بله، پس بیایید کمی به پیشینه شما بپردازیم.
تونی کلارک:
آره بنابراین اساساً من بزرگ شدم و چیزی در مورد املاک و مستغلات نمی دانستم. من در کلرادو بزرگ شدهام، بنابراین اسکی زیاد، برف زیاد، خیلی وقتگذراندن. پدرم صاحب یک کسب و کار کوچک بود، مادرم معلم است و برای من واقعاً بعد از نامزدی وارد املاک شد. من فکر می کنم، بسیاری از شنوندگان و بسیاری از ما به نوعی دوران دبیرستان خود را در دانشگاه می گذرانیم و سپس متوجه می شویم که باید از نظر مالی مسئولیت پذیر باشیم و چگونگی ساختن زندگی را بیابیم. و برای من، فقط می خواستم وارد املاک و مستغلات شوم یا به دنبال استقلال مالی باشم، اما نمی دانستم از کجا شروع کنم.
میدانم که کمی به سفر من و چگونگی اتفاق افتادن آن خواهیم پرداخت، اما چند سال پیش وارد املاک و مستغلات شدم و در سراسر کشور نقل مکان کردم. من یک ون اسپرینتر خریده ام، در یک تریلر زندگی کرده ام، چند کار را درست مانند کارهای بیرون انجام داده ام. همسرم تمام مسیر را برای سواری صرف کرد، اما بسیار سرگرم کننده بود. و اکنون من اینجا در کالیفرنیا هستم، جایی که او بزرگ شد و من در آنجا به کالج رفتم.
اشلی:
خب، ما باید بیشتر در مورد آن ون سرعتی صحبت کنیم، زیرا تونی دیگر میداند که این رویای من است که او و سارا را در یک ون کمپر بگیرم، و ما سه نفر یک سفر جادهای تازهکار در سراسر کشور انجام دهیم و پادکست زنده انجام دهیم. با یک ون کمپر پیچیده با پادکست تازه کار و چهره تونی در سراسر مسیر.
تونی کلارک:
همین یک رویا است.
تونی رابینسون:
او سخت فشار می آورد تا این اتفاق بیفتد. پس خواهیم دید که آیا روزی
تونی کلارک:
2023، و من می توانستم آن را ببینم، کل تور.
اشلی:
باشه. بنابراین، تونی، قبل از اینکه خیلی وارد بحث شویم، نمونه کارها به طور کلی امروز چگونه به نظر می رسد؟
تونی کلارک:
آره بنابراین در حال حاضر، ما سه واحد داریم که در آن یک دوبلکس در نشویل، تنسی داریم. ما در واقع فقط اجاره ای را که در آنجا داشتیم فروختیم. و سپس من خانه ای در کالیفرنیا دارم که در حال حاضر در آن زندگی می کنیم و ممکن است به یک هک خانه تقسیم شود.
اشلی:
عالی. به آنها تبریک می گویم.
تونی کلارک:
آه، ممنون.
اشلی:
بنابراین قبل از اینکه به داستان شما بپردازیم، همه چیز شبیه به آن، به من بگویید که چه چیزی در زندگی شما قبل از خرید ملک و مستغلات بد بود؟ چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید، من باید چیزی را تغییر دهم، می خواهم سرمایه گذار املاک و مستغلات شوم؟
تونی کلارک:
برای من، زمانی که وارد مسائل شوید، متوجه شدم که زندگی واقعا چقدر گران است. و من بلافاصله از کالج خارج شدم، در یک کلیسا کار می کردم، در لس آنجلس حدود 50,000 دلار در سال درآمد داشتم، که، تونی، شما خوب می دانید که مانند درآمد 30,000،30 دلاری در جای دیگری در کشور است. و سپس با همسر کنونی ام آشنا شدم و شروع به قرار گذاشتن کردیم و همه چیز شروع به جدی شدن کرد و من اینگونه گفتم: "وای، چگونه می توان روزی خانواده آینده را تأمین کرد، اما همچنین چگونه نمی توانم در شغلی که در آن هستم کار کنم. برای 40 تا XNUMX سال آینده، شبها، تعطیلات آخر هفته زیاد، ساعات طولانی کار میکنید؟» و واقعاً آن موقع بود که تازه متوجه شدم که باید کاری متفاوت انجام دهم یا باید راهی برای فرار از این بدبختی پیدا کنم.
من یک مربی داشتم که بزرگ شدم، یا حتی مربی نداشتم، او یکی از دوستان پدرم بود که یک مرد املاک و مستغلات بود. و من فقط به یاد دارم که میتوانستم بعدازظهر پنجشنبه با او به گلف بروم و او وقت آزادی داشت، او کسی بود که من واقعاً به او نگاه میکردم، و من میگفتم: «وای، شاید چیزی در آن باشد. بنابراین من باید به املاک و مستغلات نگاه کنم و ببینم آیا چیزی در آنجا وجود دارد یا خیر.
تونی رابینسون:
تونی، تو گفتی که پدرت صاحب یک کسب و کار کوچک بود، او در چه نوع تجارتی بود؟
تونی کلارک:
آره بنابراین او یک شرکت حمل و نقل را در کلرادو اداره می کند، فقط یک تجارت محلی جابجایی و ذخیره سازی.
تونی رابینسون:
و چرا راه پدرتان را در مقابل رفتن به این مسیر کارآفرینی دیگر برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار املاک دنبال نکنید؟
تونی کلارک:
پدرم همیشه در بزرگ شدن به من می گفت، وقتی 13 ساله شدم، قرار بود من را روی کامیون ها بیندازد تا به من نشان دهد دقیقاً چه کاری را تا آخر عمر نمی خواهم انجام دهم. این کار او بوده است. او عاشق کاری است که انجام می دهد، در آن بسیار موفق بوده است، اما به نوعی گفت: «هی، کار سختی است، کار کمرشکن است. این مسیر برای شما نخواهد بود مگر اینکه واقعاً، واقعاً بخواهید.» و خیلی زود فهمیدم که نمیخواهم اثاثیه بلند کنم و کامیونهای متحرک را تمام وقت رانندگی کنم.
اشلی:
یکی از شرکای تجاری من، جو، پدرش صاحب یک شرکت محوطه سازی است و همینطور بود. او برای مدت طولانی در شرکت محوطه سازی کار کرده است، از جوانی، احتمالا همسن شما در 13 سالگی. به بچههایش نشان دهد که میخواهند: «خوب، شما میتوانید سخت کار کنید، میتوانید از بدن خود برای انجام کارهای فیزیکی استفاده کنید و میتوانید از این طریق پول زیادی به دست آورید، اما آیا واقعاً پایدار است؟» و اکنون ما می خندیم زیرا پدرش که هنوز صاحب شرکت محوطه سازی است، این بچه های جوان را برای او کار می کند و او می گوید: "اوه، می دانید چیست؟ امروز بارانیه. من میروم به دریاچه، فیلمی میسازم و چند روز دیگر برمیگردم.»
و مثل این است که او به آنها نشان داده است که شما این نوع دیگر از جریان های درآمدی را ایجاد می کنید که منفعل تر هستند و می توانید تجارت خود را که شروع کرده اید یا هر چیز دیگری داشته باشید. اما فکر میکنم این مفهوم است که آیا میخواهی موفق باشی اما باید هر روز حاضر شوی، شغل داری. و مانند رابرت کیوساکی است که در آن شما می توانید صاحب کسب و کار خود شوید، اما آیا واقعاً صاحب شغل هستید و همیشه به یک کایروپراکتیک فکر می کنید. پزشک کایروپراکتیک به احتمال زیاد دستمزدی دریافت نمی کند مگر اینکه پشت سر خود را ترک کند. و من فرض میکنم برای مدتی احتمالاً برای پدر شما اینطور بوده است و شاید او اکنون آن را ساخته است که در واقع مجبور نیست کار بدنی و چیزهایی از این قبیل را انجام دهد. اما همه نمی توانند همیشه به آن نقطه برسند و شروع کنند. با جو، فشار بر بدنش، منظورم این است که او هر روز از کار کمرشکن شکایت می کند، اما این پولی است که او اکنون از آن برای تأمین مالی همه معاملات املاک و سرمایه گذاری هایش استفاده می کند تا نداشته باشد. تا هر روز جلوتر کمرش را بشکند.
تونی رابینسون:
تونی، میخواهم کمی صحبت کنم، زیرا تو داستان را با این سفر ون کمپر دیوانهوار آغاز کردی که ادامه دادی. پس چگونه میتوانیم از زندگی در کالیفرنیای جنوبی با درآمد 50,000 دلار در سال، کار برای این کلیسا، نامزدی به حضور در یک ون کمپر در جایی دیگر در آن سوی کشور تبدیل شویم؟ در بین این مراحل چه اتفاقی افتاد؟
تونی کلارک:
آره بنابراین واقعاً وقتی من و همسرم نامزد کردیم، پاییز 2019 بود و بنابراین ما تازه آماده میشدیم که اساساً به بیماری کووید و تعطیلی جهان و همه چیزهایی که همراه با آن بود برویم. و من شروع کردم به فکر کردن به این که چه کاری می توانم انجام دهم تا پول اضافی در کنارش داشته باشم؟ من زمان بیشتری ندارم که بتوانم آن را صرف کنم. و بنابراین، چه چیزی است که اساساً من پدر پولدار، پدر فقیر را خواندم و گفتم، چگونه می توانم دارایی را داشته باشم که کسی می خواهد، و من در حال حاضر نمی توانم خانه ای بخرم، پس بیایید فقط چیزی پیدا کنیم. و بنابراین، یک وانت فورد ترانزیت خریدم. بنابراین وقتی به ونهای کمپینگ سرعتی فکر میکنید، به وانتهای بزرگ واقعاً باحالی فکر میکنید که مردم با آنها رانندگی میکنند و اندازه آن را به اندازه ون کامیون تحویل غذا میدهید، این چیزی است که من میتوانستم از پس آن بربیایم. و بنابراین، یکی از آنها را خریدم و سپس آن را ساختم، یک تخت در آن گذاشتم و مقداری کف در آن گذاشتم و آن را به یک ون کمپر تبدیل کردم و سپس آن را در تورو اجاره کردم. در اصل تورو فقط برای ون های کمپر و…
تونی رابینسون:
اسم اون سایت چیه؟
تونی کلارک:
در فضای باز.
تونی رابینسون:
در فضای باز.
تونی کلارک:
آره و بنابراین، آن را در Outdoorsy اجاره کردم و سپس اساساً ماشینم را فروختم و فقط وقتی اجاره نمیشد آن را رانندگی کردم. و بنابراین، این برای من واقعاً راهی بود برای اینکه بگویم خوب، من می توانم مقداری پول دربیاورم، می توانم دارایی داشته باشم که اکنون مردم برای ماشین من و پول بنزین من پرداخت می کنند و این حداقل می تواند به من کمک کند. شروع به پرداخت بخشی از حلقه ای که من به تازگی به نامزدم دادم یا سعی کنید شروع به کسب درآمد غیرفعال کنید.
تونی رابینسون:
بنابراین، تونی، چطور میتوانی از این وانت حملونقل در Outdoorsy به سرمایهگذاری واقعی خود در املاک و مستغلات بپردازی؟
تونی کلارک:
بنابراین اساساً ون کمپر اولین قدم بود و سپس قدم بعدی این است که همسرم به نحوی به ون کمپر نگاه کرد و گفت: "وای، خیلی بامزه است. ما میتوانیم در یک تریلر در جنوب کالیفرنیا زندگی کنیم، زیرا ارزانتر از اجاره است.» و بنابراین در واقع وقتی ازدواج کردیم، به این تریلر نقل مکان کردیم که پدر و مادرش مقداری ملک خریده بودند و آنها آماده ساختن خانه می شدند.
تونی رابینسون:
خیلی جالبه پس این ایده همسرتان بود که وارد تریلر شوید؟
تونی کلارک:
این یا ایده او بود یا از همان ابتدا با آن همراه شد. فکر میکنم یک روز آن را بیخود مطرح کردم و گفتم: "اوه، این یک جور سرگرم کننده خواهد بود." او مانند "آره، بیایید این کار را انجام دهیم." و یک مورد خوب پیدا کردم، این تنها چیزی است که می توانستم بگویم.
تونی رابینسون:
اما، تونی، آیا شما همان کسی بودید که علاقه اولیه به املاک و مستغلات را برانگیخت یا او نیز با شما به این سفر می رفت؟
تونی کلارک:
آره بنابراین در ابتدا به آن علاقه مند شدم. من همیشه آدم اعدادی بودم، بچهای بودم که در تعطیلات در زمین بازی به دوستانش کارتهای بیسبال میفروخت و تبدیل به املاک و مستغلات میشد. من واقعاً به املاک و مستغلات علاقه مند بودم و ابتدا هک خانه را با او مطرح کردم و فقط گفتم: «هی، ما میتوانیم یک دوبلکس بخریم و نصف آن را اجاره کنیم و کل وام مسکن ما را پوشش دهد، یا حتی در کالیفرنیا بیشتر آن را پوشش دهد. ” و شروع به کار کمی زمان برد، اما واقعاً نکته مهمی که وقتی با او در مورد املاک صحبت می کردم این بود که گفتم: "هی، من می خواهم که بتوانید در خانه بمانید. مامان خانه با بچه هایمان.» این همیشه آرزویش این بوده که مجبور نباشد کار کند و از خانواده دور نباشد.
و به این ترتیب، من به نوعی اینطور بودم: «هی عزیزم. این چیزی است که فکر میکنم، من چند کتاب در مورد آن خواندهام، اما واقعاً نمیدانم دارم چه کار میکنم، اما اگر این کار انجام شود، ممکن است راهی برای شما باشد که بتوانید در هر شرایطی با بچههایمان در خانه بمانید. پنج، 10 سال و من هم میتوانم آنجا باشم و مجبور نباشم همیشه کار کنم و واقعاً میتوانیم وقت خانوادگی داشته باشیم.» زیرا این چیزی است که واقعا برای ما مهم است. و فکر میکنم همان لحظه لامپ برای او روشن شد و گفت: «خوب، من این چشمانداز را میبینم، نه اینکه شما بخواهید خانههایی بخرید و با انجام آن پول دربیاورید. نه، این در واقع به دنبال آزادی برای ما است به جای نوع دیگری از پروژه شور یا چیزی که شما روی آن کار می کنید.»
اشلی:
من فکر میکنم این چیزی است که بسیاری از مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند این است که وقتی با ایدهای مواجه میشوند، دید واقعی را میبینند. و بسیاری از اوقات که میتواند یک همسر یا یکی دیگر از افراد مهم باشد، بهویژه اگر شما کارهای زیادی را با سرگرمیهای مختلف یا سرگرمیهای مختلف شروع کردهاید، چیزهایی از این قبیل. منظورم این است که حتی خودم، زمانی که پسرم برای اولین بار به دنیا آمد، بزرگترین پسرم، یک مغازه عرقفروشی کوچک در زیرزمینم داشتم که در آن لباسهای کودک میدوختم و آنها را آنلاین میفروختم و این برای من بود. و بعد کار به جایی رسید که «اوه خدای من، انگشتانم درد میکردند و نمیتوانستم از قبل در آنجا ایستادگی کنم یا دیگر نمیتوانستم روی چرخ خیاطیام باشم.» من می گویم، "این پایدار نیست." بنابراین، پیدا کردن افرادی است که شبیه، خوب، باید بفهمید، بله، شاید من این 30 چیز مختلف دیگر را امتحان کرده باشم، اما اینجاست که چرا املاک و مستغلات کار خواهد کرد. آیا شما اصلاً از آن دسته افرادی بودید که بسیاری از مشاغل دیگر را راه اندازی کرده بودید و آن روحیه کارآفرینی را در درون خود داشتید، اما هنوز چیز مناسب را پیدا نکرده بودید؟
تونی کلارک:
بله، کاملا. من همیشه یکسری شلوغیهای جانبی داشتم یا کاری را که فکر میکردم انجام میدادم... همسرم برای همراهی با همه آنها قهرمان است، اما این حتی در دبیرستان بود، به یاد دارم که یک شرکت تجهیزات لاکراس راهاندازی کردم. من چوگان بازی کردم و نحوه دوخت لباس بچه را یاد گرفتم، یاد گرفتم که چگونه میله های چوگان را بند بزنم و به همین دلیل بروشورهایی را به دوستانم می دادم و بعد می گفتم: "اوه، این عالی است. من واقعاً میتوانم به مردم چین ایمیل بزنم و آنها نمیدانند که من 14 سال دارم و میگویم، هی، میتوانی X مقدار از این نوع چوب لاکراس را برای من بفرستی و سپس آنها را بفروشم.» و احتمالاً اگر الان این کار را میکردم، پایان خوبی نداشت و میرفتم، احتمالاً همه نوع تقلب یا چیزی است که من نمیدانم.
اشلی:
اما همچنین چند ساله بودید که این کار را انجام دادید که واقعاً کسی را پیدا کردید که واقعاً در چین ایمیل بزند؟ حتی در حال حاضر، من حتی نمی دانم از کجا شروع کنم با نوعی تولید یک محصول.
تونی کلارک:
من نمی دانم. این یکی از آن چیزها بود، اما من به نوعی آن را پیدا کردم و گفتم: "خوب، اینجا کارخانه ای است که می توانم با آن ارتباط برقرار کنم." اما فکر میکنم چیزی که واقعاً از آن یاد گرفتم و هنوز هم یاد میگیرم این است که طرز فکر کارآفرینی میتواند شما را خیلی دور ببرد، اما همچنین میتواند شما را از خیلی چیزها باز دارد، اگر همیشه از چیزی به چیز دیگری میپرید. به دیگری. و اینجاست که کل آن شرکت تجهیزات لاکراس در دبیرستان، زمانی که من به کالج رفتم، شروع به از بین رفتن کرد زیرا وقت من را چیز دیگری گرفته بود و سپس من به سمت شی براق بعدی و بعدی و بعدی پریدم.
فکر می کنم تا زمانی بود که املاک و مستغلاتی را پیدا کردم که در آن وسیله نقلیه ای بود که به جای اینکه بگویم اوه، می روم یک محصول بسازم، آن را این هفته بفروشم و یکسری پول به دست بیاورم و سپس باید بروم چیز دیگری پیدا کنم. انجام دهید، میگوید، خوب، اینجا چیزی است که در واقع یک سرمایهگذاری بلندمدت است یا وسیلهای است که من میتوانم از آن استفاده کنم، پایدار است و درک آن ساده و آسان است و من مجبور نیستم چرخ را دوباره اختراع کنم، زیرا این چیزی است که شما را وادار میکند در مشکل به جای انجام دادن کارهای مشابه بارها و بارها.
تونی رابینسون:
آره تونی، شما به چند مورد واقعاً روشنگر اشاره کردید که من می خواهم دوباره به آنها بپردازم. بنابراین، اول، از نظر همسرتان و اینکه چگونه او را به خدمت گرفتید، من همیشه این سوال را دارم زیرا همسرم شریک تجاری من است، ما در یک تجارت املاک از بسیاری جهات در کنار هم هستیم و مردم همیشه از من می پرسند. آنها میگویند: «تونی، چطور همسرت را سوار کردی؟ چطور توانستید او را با سرمایهگذاری راحت کند؟» و من فکر میکنم رویکردی که شما در پیش گرفتید، و این همان چیزی است که اشلی قبلاً گفت، در مورد فروش واقعاً آن دیدگاه، هی، وقتی بتوانیم این اتفاق بیفتد زندگی ما چگونه خواهد بود، این راهی است که شما همسرتان را به دست میآورید. در هیئت مدیره این است که شما به چیزی متوسل می شوید که فقط شبیه به آن نیست، این همان چیزی است که تونی می خواهد انجام دهد، اما هی، این بهترین چیزی است که برای خانواده ماست و به ما اجازه می دهد به اهداف خود برسیم.
اما برای اینکه این اتفاق بیفتد، فکر میکنم باید بین شما و همسرتان یک پایه اعتماد وجود داشته باشد تا جایی که آنها باید باور کنند که اگر این را بگویید، هی، من متعهد به انجام آن خواهم بود. این چیزی است که وقتی شما این را می گویید واقعاً شما را باور می کنند. و من فکر می کنم در این مکالمه به نکته دوم در مورد سندروم کل شی براق، می دانم که در اوایل دهه 20 خود نیز با همین موضوع بسیار دست و پنجه نرم کردم، جایی که هر چند ماه یکبار به یک ایده تجاری متفاوت می پریدم و اگر شما از سال 2009 وارد حساب Blue Host من شدهاید تا، نمیدانم، چند سال بعد، آدرسهای اینترنتی مختلف زیادی در آنجا وجود داشت، زیرا من فقط بارها و بارها همه این موارد مختلف را امتحان میکردم. و تا زمانی که به 20 سالگی رسیدم و گفتم: "خوب، بخشی از دلیل موفقیت من این است که هنوز روی یک چیز تمرکز نکرده ام. و وقتی واقعاً خودم را به این یک چیز متعهد کردم، آن موقع بود که موفقیت شروع به نشان دادن کرد.»
بنابراین، اگر شما فردی هستید که در صندلی تونی قرار دارد و میخواهید همسرتان را در هیئت مدیره قرار دهید، ابتدا فکر میکنم این دیدگاه که چگونه بر کل خانواده تأثیر مثبت میگذارد و نه فقط شما، اولین نفر است. گام. اما ثانیاً باید به همسرتان ثابت کنید، وقتی می گویید هی، این همان کاری است که من می خواهم انجام دهم، باید به او دلیل اعتماد کنید. و این اعتماد با نشان دادن اینکه شما واقعاً به این امر متعهد هستید به دست می آید. بنابراین، خواندن یک سری کتاب، رفتن به جلسات محلی، رفتن به کنفرانس ها، صحبت کردن با همسرتان در مورد اینکه چگونه می خواهید بروید. وقتی میبینند که شما سرمایهگذاری کردهاید، وقتی میبینند که شما این موضوع را جدی میگیرید، اینطوری اعتمادی ایجاد میکنید که آنها شما را باور میکنند و زمانی که در نهایت این دیدگاه را به سمت آنها سوق میدهید.
اشلی:
بنابراین برای اینکه بر اساس آن به سراغ موضوع بعدی بروید، حالا که همسرتان را در اختیار گرفتید، آماده هستید که وارد شوید، چگونه معیارهای خود را ایجاد کردید؟ به دنبال سرمایه گذاری در چه نوع چیزهایی هستید؟ چه استراتژی خود را تنظیم می کنید؟
تونی کلارک:
بنابراین واقعاً وقتی شروع به تعیین معیارهای خود کردیم، به نوعی گفتیم: "خب، چه عواملی محدود کننده هستند که نمی توانیم کاری در مورد آنها انجام دهیم؟" اول این است، "خوب، ما 20٪ کاهش نداریم، ما حتی 3٪ کاهش در کالیفرنیا نداریم، پس بیایید ادامه دهیم و کالیفرنیا را از هیئت مدیره خارج کنیم، یا باید خارج از ایالت سرمایه گذاری کنیم و یک خرید کنیم. ملک اجاره کنید و به زندگی در اینجا ادامه دهید، یا باید به جایی نقل مکان کنیم که بتوانیم سرمایه گذاری کنیم.» و بنابراین، این اولین چیزی بود که گفتیم: «خوب، خوب، ما محدود به مقدار پولی هستیم که داریم. ما توانستهایم مقداری پسانداز کنیم، اما کجا میتوانستیم برویم، کجا از زندگی لذت ببریم، کجا شروع به ساختن یک سبد خرید کنیم و اعداد و ارقام برای املاک و مستغلات که وقتی از یک هک خانه بیرون میرویم معنی پیدا میکنند. ما در وضعیت جریان نقدی منفی نیستیم؟
بنابراین در چند شهر مختلف مستقر شدیم. ما در آن زمان به شارلوت یا آستین نگاه کردیم، مثل الان و نشویل گران قیمت نبود و در نشویل مستقر شدیم. و پس از آن که به آنجا رسیدیم، واقعاً شروع به محدود کردن معیارهای خود کردیم تا حتی از آنجا، خوب، ما دوست داریم در چه محلههایی زندگی کنیم که هک خانه در دسترس باشد، جایی که میدانیم نمیخواهیم در برخی از قسمتها زندگی کنیم. شهری که یا فکر میکردیم ناامن یا کسلکننده است یا میلیونها دلیل مختلف، اما درست مثل این است که، خوب، بیایید بفهمیم کجا میخواهیم زندگی کنیم، جایی که اعداد و ارقام منطقی هستند. و بعد از آن، واقعاً به نوعی گفت، خوب، بیایید جستجویی برای املاک در این منطقه راه اندازی کنیم و پس از آن که چیزی پیش آمد، فقط باید در مورد ارائه یک پیشنهاد خوب هوشمندانه عمل کنیم.
من در آن زمان در املاک و مستغلات کار میکردم، تازه مجوزم را گرفته بودم و بنابراین فکر میکردم، خوب، ممکن است بر خلاف افراد دیگر، در گرفتن ملک پیشی داشته باشیم و فقط از آنجا برویم و آنچه را که به ما داده شده است، بگیریم. پیدا کردن یک ملک بر اساس آن معیارها
اشلی:
تونی، فکر میکنم آنقدر اطلاعات ارزشمندی است که شما گفتید که ابتدا به جایی که محدود بودید نگاه کردید و معیارهای خود را از آن شروع کردید، به جای اینکه فقط به این شکل نگاه کنید، خوب، این حداقل پول نقد من در بازده نقدی است، من میخواهم خانواده مجرد، چیزهایی از این قبیل. شما با محدودیتهایتان شروع کردید، و صادقانه بگویم، من نمیدانم تا به حال در پادکست در مورد آن صحبت کردهایم یا نه، وقتی که معیارهای شما راهی برای انجام این کار است. من فکر میکنم که این یک راه شگفتانگیز برای شروع ساخت جعبه خرید، معیارهای شما در مورد آنچه قرار است روی آن تمرکز کنید، باشد. پس وقتی تصمیم به نشویل گرفتید، آیا تیمی در آنجا ساختید؟
تونی کلارک:
ما انجام دادیم. بنابراین ابتدا، ما برای چند ماه به آنجا نقل مکان کرده بودیم و آن زمان را صرف تلاش برای ایجاد تیمی کردیم که می دانستیم شغلم را تغییر داده ام، من در یک صندوق سرمایه گذاری خصوصی که در حال انجام املاک مسکونی بود، کار می کردم. من می توانستم این تجارت را یاد بگیرم، به طوری که بتوانم تعداد زیادی از معاملات را اجرا کنم و اساساً به عنوان مشاور املاک در تیم ما وارد شوم. بنابراین ما نیازی به یافتن یک مشاور املاک نداشتیم، اما باید به دنبال کارشناسانی در زمینه های مختلف برای مدیریت املاک بودیم، در نهایت پیمانکاران و سرمایه گذاران دیگر. و واقعاً همان چند ماه اول حضور در نشویل بود، من فقط به هر جلسه ای که می توانستم می رفتم یا از هر کسی که در املاک می شناختم می پرسیدم که آیا دوستانی دارند که بتوانم با آنها صحبت کنم یا اینکه اساساً آنها را جلب کنم. من در کارت شهر تازه کار هستم، چه کسی را باید ملاقات کنم؟»
و اینکه مردم چقدر سخاوتمند وقت خود را صرف کردند و مایل بودند با من ملاقات کنند واقعاً تعجب آور بود. و این واقعاً راهی بود که ما تیم خود را ساختیم. فقط، هی، من می خواهم به آنجا برسم. من برای ملاقات با مردم و خارج شدن از منطقه امن خود وقت می گذارم و مردم مایل بودند به کشتی بپرند و به ما کمک کنند.
اشلی:
آیا فکر می کردید داشتن مجوز ملکی مزیت بزرگی در شروع کار است؟
تونی کلارک:
بنابراین داشتن مجوز املاک به ما در یکی از پنج ملکی که اکنون خریداری کرده ایم کمک کرده است، من فقط یک بار کمیسیون گرفته ام. بنابراین کمک کرده است، اما کاری که ما معمولاً انجام میدهیم، و اگر در حال بحث در مورد دریافت مجوز ملک خود هستید و سعی میکنید بفهمید که آیا ارزشش را دارد یا نه، میتوانید مجوز خود را دریافت کنید و به شما کمک میکند. من فکر می کنم این مفید است که بتوان اعداد و دسترسی به MLS و چیزهای مختلف را اجرا کرد. اما شما لزوماً به آن نیاز ندارید زیرا کاری که ما انجام میدهیم این است که من با نماینده فهرست تماس میگیرم و میگویم: "هی، اگر پیشنهاد ما را در مورد این ملک بپذیری، حاضرم از کمیسیون خود صرف نظر کنم." یا در مورد ملک اول ما، چون پیشپرداخت ما عامل محدودکنندهای برای ما بود، گفتم: «هی، اگر میتوانی این پول را در اعتبارات پایانی به ما بدهی، کارمزد را رد میکنم، پس پرداخت میکنی. برای بخشی از کارمزد وام ما و برخی ارتقاء خانه را برای ما انجام دهید." و این به ما بیشتر از دریافت کمیسیون کمک کرد.
بنابراین من فکر می کنم اگر می خواهید در املاک و مستغلات مستقر شوید یا فکر می کنید که قرار است املاک زیادی بخرید، 50/50 است. ضرری ندارد، ممکن است 600 دلار در سال، 1,000 دلار در سال برای حفظ مجوز شما هزینه شود، اما برای شروع یا ساختن یک مجموعه املاک و مستغلات نیازی به داشتن آن ندارید. این واقعاً یک ترجیح شخصی است.
اشلی:
با این حال، من این پاسخ را دوست دارم، فقط دیدگاه شما و نظر شما را دریافت می کنم زیرا ما اغلب این سوال را دریافت می کنیم.
تونی رابینسون:
آره من فقط می خواهم قبل از اینکه به چرخیدن ادامه دهیم برگردم، تونی. همچنین، اشلی قبلاً درباره نحوه شروع شما با عامل محدود کننده خود صحبت کرده است. کتابی به نام خوب به عالی توسط نویسنده ای به نام جیم کالینز و یکی از کتاب های تجاری مورد علاقه من وجود دارد، من آن را چند بار خوانده ام و یکی از مفاهیم آن کتاب... ببخشید، اجازه دهید یک قدم به عقب برگردم. کل فرضیه پشت سر رسیدن به عالی این بود که... ما بچه های اشلی را گرفتیم که به تازگی از مدرسه به خانه برگشتند، شاید جلوی دوربین و همه لباس پوشیده بودند. هدف از کتاب Good to Great این بود که آنها مطالعهای را روی همه این شرکتها انجام دادند که از عملکرد متوسط یا خوب در بازار خود به کارهای استثنایی جهش کرده بودند و آن سطح استثناگرایی را برای مدتی از پیش تعیینشده حفظ کرده بودند. به هر حال، یکی از چیزهای مشترکی که در بین این همه دارایی یا همه این شرکتهایی که از کالاها به عالی جهش کردند، دیدند، این بود که همه آنها کاری به نام مقابله با حقایق وحشیانه انجام دادند.
و کاری که آنها انجام دادند این بود که در مورد اینکه امروز کجا بودند، در مورد محدودیتهایشان، در مورد محدودیتهایشان بسیار صادق بودند، و داشتن آن صداقت وحشیانه در مورد جایی که بودند، به آنها اجازه داد برنامههایی را ایجاد کنند که برای موقعیتهای منحصربهفردشان مناسبتر باشد. . جایی که بسیاری از سرمایه گذاران جدید با مشکل مواجه می شوند، زمانی است که شروع به انجام این برنامه ها می کنند بدون اینکه واقعاً متوجه منابع محدودی باشند که در اختیار دارند. اما وقتی میتوانید این خوشبینی افراطی را در مورد تواناییهای خود با این صداقت شدید در مورد جایی که در حال حاضر در آن هستید مقایسه کنید، ترکیب این دو چیز به شما امکان میدهد واقعاً از پتانسیل خود استفاده کنید. و به نظر می رسد، تونی، این دقیقاً همان کاری است که تو و همسرت انجام دادی.
تونی کلارک:
این نکته بسیار خوبی است. این یکی از کتاب های تجاری مورد علاقه من نیز هست. و من عاشق رویارویی با حقایق وحشیانه هستم، زیرا دو راه برای نگاه کردن به آن وجود دارد و من از افراد زیادی می شنوم که در انتهای هر دو طرف هستند، جایی که یک راه است، من این کار را انجام می دهم و با آن مواجه نمی شوم. حقایقی که من در هیچ تجربه ای پول ندارم و فقط می خواهم آن را محقق کنم. مثل این است، خوب، بیایید شما را کمی از آنجا به عقب برگردانیم. اما از طرف دیگر، من فکر می کنم افراد زیادی هستند که در این گیر کرده اند، اوه، خوب، اینجا همه باورهای محدود کننده یا عوامل محدود کننده هستند که من پول ندارم، تجربه ندارم، من این را ندارم، آن را ندارم.
اما اگر هرگز از آن عبور نکنید و بگویید، خوب، این چیزی است که من ندارم، اما چه دارم یا چگونه می توانم شروع کنم، آنگاه می توانید سال ها در آن فلج تحلیلی گیر کنید. و فکر میکنم در «پدر پولدار، پدر فقیر» بود، جایی که رابرت کیوساکی میگوید: «نپرس آیا میتوانم آن را انجام دهم، بپرس چگونه میتوانم این کار را انجام دهم». یا چیزی در آن خطوط که فقط می گوید، خوب، این چیزی است که من دارم، این چیزی است که من ندارم، چگونه می توانم آنچه را که برای قدم بعدی می خواهم بسازم؟ چگونه می توانم آن را ممکن کنم؟
تونی رابینسون:
آره بنابراین، تونی، من فقط می خواهم به داستان اینجا برگردم. بنابراین شما و همسرتان نامزد میشوید، او را متقاعد میکنید که وارد تریلر شود یا او به نوعی شما را متقاعد میکند که این کار را انجام دهید. واقعاً چه مدت در آن تریلر ماندید قبل از اینکه به سراسر کشور بروید؟ و با انجام این کار چقدر توانستید پس انداز کنید؟ به نظر من سوال بزرگتری است.
تونی کلارک:
بنابراین اعداد پشت تریلر و دلیل پایان دادن به آن این است که وارد قسمت تریلر شدیم و گفتیم، "خوب، ما نمی دانیم می خواهیم چه بخریم، چند تریلر به ما نشان دهید." و بنابراین آنها به ما نشان دادند و گفتند: "خب، ما برای این تریلر به شما وام 10 ساله می دهیم. هرچه می خواهید بخرید، اعتبار خوبی دارید، هر چه باشد.» و مثل اینکه، خوب، باحال بود. به نظر خوب می آید. من به سمت سرمایه گذاری در املاک فکر می کردم که نمی دانم چرا کسی به شما وام می دهد که فقط یک تریلر برای 10 سال بخرید که دارید پرداخت می کنید، اما برای ما، این کار به جایی رسید که ما پرداخت کردیم. حدود 250 دلار در ماه در آن تریلر و ما مجبور شدیم شاید 2,000 دلار یا چیزی شبیه به آن را پایین بیاوریم. و بنابراین، برای پارک آن در زمین پدر و مادرش، ما یک ژنراتور برای برق داشتیم و مجبور شدیم در ژنراتور گاز بریزیم. و همه آن احتمالاً 400 یا 500 دلار در ماه بود که ما برای زندگی در این تریلر می پرداختیم.
من می گویم این یک تریلر بود، این یک نوع تریلر چرخ پنجم خوب بود. و بنابراین، اینطور نبود که ما آن را در این چیزی که در Coachella میبینید، خشن کنیم. بنابراین مفید بود. اما ما هشت ماه در آن بودیم. بنابراین اساساً ما آن را از روزی که قرنطینه شروع شد خریدیم، بنابراین فکر میکنم 9 مارس 2020 تا روز شکرگزاری، ما آنجا بودیم و بلافاصله بعد از شکرگزاری وسایل را جمع کردیم و به نشویل نقل مکان کردیم.
اشلی:
پس بعد از اینکه این اتفاق افتاد، شما به نشویل نقل مکان کردید، معیارهای خود را مشخص کردید، همه چیز مانند آن. آیا تمام سرمایه گذاری های شما در نشویل علاوه بر خانه شما در خانه در کالیفرنیا هک شده است؟
تونی کلارک:
آره آره
اشلی:
باشه. بنابراین هنگامی که این تیم را ایجاد کردید و اولین دارایی خود را کاهش دادید، در مورد رشد و گسترش چه فکری کردید؟ آیا این چیزی است که می خواهید کوچک و قدرتمند باشید، هزار واحد و یک تیم بزرگ می خواهید؟ چه چیزی برای آینده می بینید؟ و در واقع چیزی که ما نپرسیدیم، آیا شما هنوز خود مدیریت هستید یا تا به حال یک شرکت مدیریت املاک را استخدام کرده اید؟
تونی کلارک:
بنابراین ما شروع به مدیریت خود کردیم و کار را پایان دادیم، زیرا من یک مشاور املاک و مستغلات بودم و عمدتاً با سرمایهگذاران کار میکردم که شرکت مدیریت را راهاندازی کردم. و بنابراین، من چند مشتری را در نشویل پذیرفتم، بنابراین برای آنها مدیریت می کردم و برای خودم مدیریت می کردم و شروع به ساختن یک تیم کردم. من یک دستیار مجازی و چند نماینده را در تیم املاک و مستغلات خود آوردم که میتوانستند در عملیات آنجا کمک کنند، بنابراین ما فقط اجارههایمان را در آن شرکت مدیریتی جمع کردیم. بنابراین به نوعی هر دو است، و ما خودمان را اداره میکنیم، زیرا من درگیر آن هستم، اما هرگز نمیخواهم خودمدیریتی کنم، اگر فقط ما تلاش میکردیم همه چیزهایی را که میتوان با یک ملک اجارهای انجام داد مدیریت کنیم. من فکر می کنم داشتن یک شرکت مدیریت ارزش زیادی دارد.
اشلی:
خوب، این عالی است. بابت راه اندازی آن تبریک می گویم. خیلی باحاله بچه ها از چه نرم افزاری استفاده می کنید و چه نوع سیستم هایی دارید که در آن شرکت مدیریتی پیاده سازی کرده اید که ممکن است برای شخص دیگری مفید باشد؟
تونی کلارک:
بنابراین زمانی که ما فقط داراییهایمان را خود مدیریت میکردیم، از RentRedi استفاده میکردم، که فکر میکنم احتمالاً بهترین نرمافزار موجود برای هر صاحبخانهای است که خود مدیریت میکنند. ما اکنون از Hemlane استفاده می کنیم زیرا به شما امکان می دهد اجاره را به خوبی به عنوان یک مدیر تقسیم کنید و سیستم های جالبی در آنجا دارد که به ما امکان مقیاس بندی را می دهد. آن دو سیستم، و سپس واقعاً ما در Zillow پست میکنیم و من یک پیوند MLS را هر زمان که ملکی برای اجاره وجود دارد ارسال میکنم و سپس از یک سرویس نمایشی به نام Showami یا Showami استفاده میکنم، من نمیدانم چگونه آن را تلفظ کنم، اما اساساً اوبر واقعی است. بنگاههای املاکی که میگویید، "هی، من در این زمان نمایشگاه دارم، چه کسی آن را میخواهد؟" و سایر عوامل می توانند بگویند: "بله، آن را می گیرم." و شما هر قیمتی که تعیین کنید به آنها می پردازید و آنها آن را می پذیرند.
اشلی:
خیلی باحاله. من قبلاً در مورد آن چیزی نشنیده بودم. من از شرکت هایی شنیده ام که شما به شخصی که می خواهد به آن نگاه کند، کد کلید را می دهید و سپس شناسه او را می گیرد و کد کلید را فقط برای آن بازه زمانی تعیین می کند، اما در واقع یک مشاور املاک وارد می شود. و آنها را ملاقات کنید، و فکر می کنم شما آن را کاملاً توصیف کردید، هاب Uber واحدها را نشان می دهد، فکر می کنم دقیقاً نشان می دهد که چیست. پس این واقعا عالی است. و سپس Hemlane نرم افزار مدیریت اموال بود، من هم در مورد آن چیزی نشنیده ام.
تونی کلارک:
آره زمانی که AppFolio را بررسی کردیم، به نظر میرسید که AppFolio زمانی که به حدود 50 تا 100 واحد برسد، کار میکند، اما هنوز آنقدر کوچک هستیم که فقط گفتیم: "هی، ما به گزینه ای برای تقسیم اجاره نیاز داریم." ما دوست نداریم مانند بسیاری از شرکتهای مدیریتی، اجاره را بگیریم و سپس به مالکان پول بدهیم، و هملان به ما اجازه میدهد بگوییم، خوب، اجاره از مستاجر میآید و 8 درصد برای مدیریت به ما میرسد و 92 درصد به ما میرسد. مالک به طوری که ما هرگز مجبور نباشیم حسابی داشته باشیم که هزاران دلار در آن می چرخد. و سپس واقعاً به ما امکان می دهد آن را سفارشی کنیم. برای کسب و کارهای کوچکی مثل ما خوب کار می کند.
اشلی:
آره عالیه شنیدن نرم افزار مدیریت املاک جدید همیشه خوشحال کننده است. در آنجا، من احساس میکنم که حتی در پنج تا ۱۰ سال گذشته، گزینههایی که برای سرمایهگذاران کوچک املاک و مستغلات وجود دارد، سه یا حتی چهار برابر شده است. و البته، ما RentRedi را دوست داریم زیرا اگر از طرفداران BiggerPockets هستید، RentRedi را به صورت رایگان دریافت می کنید تا بتوانید اموال خود را مدیریت کنید. بنابراین اگر هنوز از این فرصت استفاده نکردهاید، مطمئن شوید که به biggerpockets.com رفته و اگر از طرفداران RentRedi هستید، عضویت رایگان را دریافت کنید. باشه. پس بیایید به قسمت اول سوال من که در پشت مشعل قرار دادیم برویم، هدف شما برای پورتفولیوی کوچک و قدرتمند شما چیست، می خواهید رشد و مقیاس کنید؟
تونی کلارک:
بنابراین هدف ما از نمونه کارها این است که چند ملک داشته باشیم که مستاجران واقعاً باکیفیتی داشته باشند که نگران نباشیم و نیازی به سردردهای زیادی نداشته باشیم در حالی که سعی می کنیم آنها را مدیریت کنیم. ما تصمیم به خرید ملک را نگرفتیم، سعی کردیم برای شروع املاک 10,000،40,000، XNUMX،XNUMX دلاری دریافت کنیم و سپس آن ها را بفروشیم و برویم یک ملک چند خانواده بخریم یا سعی کنیم آن را روی هم قرار دهیم. ما فقط به نوعی گفتیم: "هی، ما یک دوبلکس در یک منطقه زیبا از شهر می خواهیم که در آن هک کنیم و سپس سعی کنیم یکی دیگر و شاید یکی دیگر را انتخاب کنیم." من فکر میکنم برای ما، این به نوعی میشود، بیایید به جمعآوری املاک در جایی که هستیم ادامه دهیم یا در نشویل ملک میخریم. ما به این کار ادامه می دهیم. من عاشق بازار آنجا هستم.
من در درازمدت در املاک و مستغلات هستم و واقعاً ما به خرید از آنجا ادامه خواهیم داد، زیرا حتی در دو سال گذشته دیده ام که قدردانی از آن املاک بسیار بیشتر از برخی از خانه ها است که من چند سال پیش در محدوده 40,000،50,000 تا XNUMX،XNUMX دلاری نگاه میکردیم، جایی که با اولین دوبلکسی که در نشویل خریدیم، توانستیم یک HELOC را برای تمام پیشپرداخت خود به اضافه مقداری بعد از بازسازی آن بیرون بکشیم و آن را خراش دهیم. راه، که مسخره است. حتی با افزایش قیمتهای مسکن کووید، اینطور بود که "وای، این بسیار منطقی است زیرا ما در منطقه خوبی از یک شهر در حال رشد هستیم." و بنابراین فکر میکنم فقط میخواهم به جمعآوری تعداد بیشتری از آن داراییها ادامه دهم و حتی اگر کمی آهستهتر مقیاس کنیم، در طول مسیر سردرد کمتری خواهیم داشت، این به ما آزادی بیشتری میدهد زیرا نیازی به مدیریت مدیران یا برخورد با آنها نداریم. بسیاری از اخراج ها یا موارد مشابه و در پایان روز، به املاک و مکان هایی می رسیم که از بازدید از آنها لذت می بریم.
اشلی:
خوب، این عالی است. ممنون که آن را با ما به اشتراک گذاشتید. آیا میخواهید یکی از معاملات خود را بررسی کنید و ما بتوانیم نحوه خرید آن، اتفاقی که برای آن افتاده و اعداد روی آن را بررسی کنیم؟
تونی کلارک:
مطمئنا، بله. من در حال حاضر از طریق دوبلکسی که در نشویل داریم عبور خواهم کرد. بنابراین ما خرید این معامله را پایان دادیم. ما متوجه شدیم که توسط مالک برای فروش است، بنابراین در Zillow قرار داده شده است. ما به برگه فروش توسط مالک رفتیم و همسرم این مورد را پیدا کرد و او گفت: "هی، ما باید برویم این را نگاه کنیم." و هیچ عکسی وجود نداشت. نمای خیابان گوگل وجود داشت، مربوط به حدود پنج سال پیش بود، و به همین دلیل شبیه به این نوع منطقه فرسوده نشویل بود و ما میگفتیم: «خب، ما پارک را دوست داریم که نزدیک است و پس بیایید آن را بررسی کنیم.» و رفتیم و نگاهش کردیم. یک توسعه کاملاً جدید وجود داشت که درست در گوشه و کنار بالا رفته بود. این جیب کوچک واقعا جالب شهر بود. بنابراین با صاحبش تماس گرفتیم و گفتیم: "هی، می توانیم شما را ملاقات کنیم؟ آیا میتوانیم درباره این ملک صحبت کنیم؟»
و بنابراین ما بیرون رفتیم و مالک را ملاقات کردیم و فکر میکنم این در نهایت باعث شد که ما معامله کنیم، زیرا یک دوبلکس بود که سه تخت و دو حمام در هر طرف بود. در دهه 90 ساخته شد. خودش آن را ساخت. او پنج یا شش خانه اجاره ای در اطراف نشویل ساخت و این دوران بازنشستگی او بود. و بنابراین، او میگوید: «آره، من شروع به فروختن آنها میکنم و میخواهم به Destin نقل مکان کنم، و این یکی از آخرین موارد است.» و او گفت: "من دو سه سازنده دارم که به دنبال آن هستند تا زیاد بخرند و شما می توانید آن را خراب کنید و دو خانه بسازید." و بنابراین او می گوید: "اگر می توانید پیشنهادات سازنده را شکست دهید، این مال شماست." و ما می گوییم، "خوب، مطمئنا. بیایید در مورد آن صحبت کنیم و به شما باز خواهیم گشت.» و پایان دادن به ارائه پیشنهاد.
ما وارد شدیم و چند مشکل وجود داشت، بنابراین پیشنهادمان پذیرفته شد. بنابراین ما یک پیشنهاد 460,000 دلاری ارائه دادیم. قیمت آن 425,000 دلار بود و ما می دانستیم که این یک سرقت است. اگر میتوانستیم آن را با 425,000 دلار تهیه کنیم، نباید قیمت آن را در آنجا میدانستیم. بنابراین پس از آن قیمت تا 460,000 دلار به پایان رسید، اما زمانی که اعداد خود را انجام دادیم، متوجه شدیم که هنوز منطقی است، جایی که ما به چیزهای دیگر در اطراف نگاه کردیم، هنوز یک معامله خوب بود، بنابراین ما پیشنهاد را 460,000 دلار قرار دادیم. پذیرفته شد و سپس در ملک بسته شد. ما شروع به بازسازی یک طرف کردیم. در یک طرف ملک مستاجر بودند، کرایه بازار آن طرف حدود 3,000 دلار در ماه بود و 10 سال بود که آنجا بودند. آنها ماهانه 900 دلار پرداخت می کردند و 11 ماه از اجاره آنها باقی مانده بود.
بنابراین ما فقط طرفی را که در آن زندگی میکردیم انتخاب کردیم، زمانی که در آنجا زندگی میکردیم آن را تعمیر کردیم، اجازه دادیم اجاره آنها منقضی شود، و بعد از اینکه طرف خود را درست کردیم و اساساً خانه هک شد، آن طرف را بازسازی کردیم. 900 دلار در ماه برای آن مدت زمان، سپس میتوانیم طرف دیگر را بازسازی کنیم. و اکنون ما یک طرف را با 3,000 دلار در ماه اجاره کرده ایم و طرف دیگر را با حدود 2,500 دلار در ماه اجاره کرده ایم. در اینجا، ما چند نمایش در این هفته داریم.
تونی رابینسون:
بنابراین، تونی، میخواهم مطمئن شوم که این را میفهمم. پس شما در ابتدا گفتید که آن واحد ماهانه 900 دلار اجاره میشود و اکنون 3,000 دلار در ماه اجاره میشود؟
تونی کلارک:
آره 10 سال در نشویل بود. فکر میکنم یکی از ملکهای پایین خیابان، دوبلکس بسیار مشابهی بود که در سال 120,000 به قیمت 2013 دلار فروخته شد و اکنون 500,000 دلار ارزش دارد و اجارهها در بیشتر مناطق شهر دو یا سه برابر شده است، وحشی است.
تونی رابینسون:
این شگفت انگیز است. بنابراین یک سوال بعدی برای من. بنابراین حدس میزنم این سوال پیش بیاید که چگونه بودجه خرید این ملک را تامین کردید؟ من می دانم که وقتی در تریلر می ماندید مقداری پول پس انداز کرده بودید و وقتی به نشویل رسیدید، بچه ها چقدر پول پس انداز کرده اید؟ آیا گرفتن وام آسان بود؟ آن روند چگونه بود؟
تونی کلارک:
آره بنابراین این معامله در واقع دومین معامله ای بود که ما انجام دادیم. بنابراین اولین هک خانه ای که خریدیم، حدود 40,000 دلار پس انداز کرده بودیم. و این ترکیبی از این بود که من کار دوم را در کالیفرنیا شروع کردم، پس اندازمان را از زندگی در تریلر، فقط یکسری چیزهای مختلف داشتیم، و سپس ماشینم را فروختم. و به این ترتیب بود که "هی، ما حدود 40,000 دلار داریم که میتوانیم آن را در یک ملک واگذار کنیم." و من داشتم یک حرفه جدید را شروع می کردم. و بنابراین نوع عوامل محدود کننده ما در آنجا 40,000 دلار پس انداز داشتیم. من به تازگی از شغل W2 به شغل 1099 تغییر مکان داده بودم که در آن مشاور املاک بودم و همسرم به تازگی پرستاری را شروع کرده بود. او دانشکده پرستاری را تمام کرده بود، او به تازگی نامه پیشنهادی دریافت کرده بود و برای شروع آماده می شد.
و بنابراین، زمانی که ما فرآیند تامین مالی را طی کردیم، بانک ها در اولین معامله ما را چندان دوست نداشتند. آنها می گفتند: "می خواهی چه کار کنی؟ شما می خواهید 3 درصد را پایین بیاورید و واقعاً شغلی ندارید. شما یک مسکن هستید و همسرتان تقریباً شغل دارد. او برای شروع آماده می شود.» و ما گفتیم، "خب، بله، اما ببینید، ما قصد داریم هک خانه را انجام دهیم و اجاره بها خواهد رسید. ما اساساً برای مسکن صفر می پردازیم، عالی خواهد شد." و ما آن زمین را به 10، 12 بانک مختلف دادیم که من می گفتم: «هی، چطور می توانیم این کار را انجام دهیم؟ چطور میتوانیم راهی برای این کار پیدا کنیم» و آنها فقط گفتند: «نه، نه، نه، این اتفاق نمیافتد».
و در نهایت یک بانک محلی کوچک پیدا کردیم که در آنجا باید با معاون وام دهنده آنجا صحبت کنیم و من گفتم: «هی، این چیزی است که میخواهیم انجام دهیم. در اینجا اعداد این ملک خاص است که ما به آنها نگاه می کنیم. آیا کاری هست که بتوانید انجام دهید یا می توانید برای ما وام بنویسید؟» و او گفت: "خوب، خوب، بگذار ببینم چه کاری می توانم انجام دهم و چگونه می توانم این اتفاق بیفتد." و او پایان داد و گفت: «بسیار خوب، اگر بتوانید 10 درصد را کم کنید، من اساساً میتوانم همه درآمد همسرتان و درآمد نصف دارایی را از بین ببرم و تا زمانی که شما با آن احساس راحتی کنید، میتوانیم کار را انجام دهیم. ” و این بهترین شرایط وام نبود. ما در حال دریافت یک نرخ در چهارنفره بودیم، زمانی که بقیه افراد دو نفره بالا، سه نفره پایین بودند، اما مثل این بود: "هی، این چیزی است که ما باید انجام دهیم تا این اتفاق بیفتد." و خوشبختانه توانستیم با آن بانک محلی صحبت کنیم و آنها گفتند: "بله، ما کمی انعطاف داریم تا بتوانیم این کار را انجام دهیم."
تونی رابینسون:
خیلی خوب. تونی من چند سوال بعدی اینجا دارم. اول، چطور آن بانک را پیدا کردید، آن بانکی که در نهایت گفت بله؟
تونی کلارک:
راستش را بخواهید، فکر میکنم فقط بانکهای محلی نشویل را در گوگل جستجو کردم. به خاطر پادکست BiggerPockets بود. مهمانی آمد و گفت: "هی، من همه معاملاتم را از طریق اتحادیه های اعتباری محلی و بانک ها تامین می کنم." و من گفتم: "خوب، خوب، خوب به نظر می رسد. بگذار بروم شروع به برقراری تماسهای تلفنی کنم.» و در واقع فقط گوگل کردن بانک های محلی و اتحادیه های اعتباری محلی در نشویل بود.
تونی رابینسون:
پس وقتی این بانک را پیدا کردید، گفتید، هی، می توانم با معاون وام دهی صحبت کنم، یا چگونه به آن شخص در بانک رسیدید؟
تونی کلارک:
بنابراین با بانک تماس گرفتم و فقط گفتم: «هی، من یک موقعیت واقعا منحصر به فرد دارم. آیا کسی را دارید که اساساً محصولات وام مسکن غیرمجاز یا وام مسکن افراد خوداشتغال را مدیریت کند؟ فقط موقعیت های عجیب و غریب، و آنها مرا به سمت آن هدایت کردند.
تونی رابینسون:
بنابراین چند نکته گویا در اینجا برای شنوندگان تازه کار ما. اول، و من و اش بارها و بارها گفتهایم که اتحادیههای اعتباری محلی کوچکتر و بانکها بهترین مکانهایی هستند که میتوانید برای دریافت منابع مالی خود به آنجا بروید زیرا انعطافپذیری بیشتری دارند. دوم، وضعیت خود و آنچه را که میخواهید انجام دهید و نه لزوماً نوع محصول وامی که میخواهید برای آنها توضیح دهید، زیرا حتی فکرش را هم نمیکردید بپرسید، هی، آیا میتوانیم فقط از درآمد همسرم استفاده کنیم؟ و آیا ما می توانیم 10٪ پرداخت کنیم؟ آیا شما وامی دارید که بتواند این کار را انجام دهد؟ اما وقتی شرایط را توضیح دادید، آنها توانستند محصول وامی را به شما بدهند که با موقعیت منحصر به فرد و اهداف شما مطابقت دارد. بنابراین، دو چیز واقعاً مهم برای فرستنده تازه کار ما، و من فقط میخواستم مطمئن شوم که این موضوع را نمیبندیم.
اشلی:
خوب، تونی، از اینکه اعداد را با ما به اشتراک گذاشتی و به طور کلی همه چیز را به اشتراک گذاشتی، بسیار متشکرم. داستان شما برای همه بسیار الهام بخش است و من فکر می کنم ارزش زیادی از آن داشت. اما من می خواهم ما را به خط درخواست تازه کار خود ببرم، جایی که می توانید به یک سوال پاسخ دهید و همچنان به ارزش افزوده برای شنوندگان خود ادامه دهید. بنابراین هر کسی می تواند در هر زمان که بخواهد در 18885 rookie برای ما پیام بگذارد. و من و تونی در واقع پیام صوتی را که مستقیماً برای ما ارسال می شود دریافت می کنیم و ممکن است پست صوتی شما را برای پخش در برنامه انتخاب کنیم.
الکس:
سلام. اسم من الکس است. من از منطقه خلیج سانفرانسیسکو هستم. من پولی برای پیش پرداخت ملکی دارم که می خواهم هک کنم. نمی دانم با چه استراتژی باید پیش بروم. آیا باید با یک خانواده کوچک چند فامیلی، دوبلکس، تریپلکس یا یک خانواده بروم و سعی کنم آن را کار کنم و دیوارها را دیوار بکشم و برخی از وسایل را به این شکل قرار دهم؟ با تشکر.
تونی کلارک:
آره به نظر می رسد که دقیقاً به راه درست فکر می کنید که در آن به گزینه های خود نگاه می کنید و سعی می کنید بفهمید چه چیزی برای شما بهتر است. اولین سوال من این است که طیف راحتی در مقابل جریان نقدی کجاست؟ به نظر میرسد که گزینههای زیادی دارید، از چند خانواده تا تکخانواده و دیوارکشی اتاقخوابها یا قرار دادن پرده یا هر کاری که باید انجام دهید. هدف شما از خرید این هک خانه چیست؟ آیا می خواهید مجانی زندگی کنید؟ زیرا اگر چنین است، در سانفرانسیسکو، بسیاری از جاهایی که من در لس آنجلس هستم، ممکن است به معنای یک خانه خانوادگی مجردی یا یک دوبلکس باشد که در آن همه چیز ممکن را اجاره میکنید و شاید یک اتاق خواب را با کسی به اشتراک میگذارید، اما سپس به صورت رایگان زندگی میکنید. . و اگر هدف شما این است، حتما آن را انجام دهید.
من فکر می کنم ارزش زیادی در آن وجود دارد. یا اگر بگویید، "خب، من با پرداخت اندکی پول در ماه در این ملک مشکلی ندارم، اما می خواهم فضای شخصی خود را داشته باشم، یا می خواهم حداقل اتاق خود را داشته باشم." یا هر چیزی که به نظر میرسد، فکر میکنم این نکته بسیار معتبری است و این چیزی است که میتوانید با گفتن «این چیزی است که من میخواهم» در مقابل آن که باید یک اتاق خواب مشترک داشته باشید، به آن اشاره کنید.
بنابراین من میتوانم بگویم که این اولین چیزی است که شما باید بدانید که اهدافتان در خارج از بخش مالی چیست و سپس متوجه شوید، و شاید بتوانم بگویم قدم بعدی شما صحبت کردن با یک بانک و دیدن نوع تامین مالی آنها باشد. به شما می دهد. از آنجایی که پیش پرداخت یک چیز است، بانک ها احتمالاً به املاک چند خانواری بهتر از خانواده های مجردی نگاه می کنند، جایی که اگر به بانک بروید و بگویید "من می خواهم اتاق خواب های یک خانه مجردی را اجاره کنم"، آنها بیشتر خواهند بود. احتمالاً میگوید: «خب، ما نمیتوانیم از درآمد اجاره برای کمک به شما برای واجد شرایط بودن برای وام استفاده کنیم.» در حالی که اگر بروید و بگویید "من یک ملک چهار واحدی می خرم و سه واحد از آن ها را اجاره می کنم"، آنها به احتمال زیاد می گویند: "خوب، می توانیم از درآمد اجاره یا بخشی از آن استفاده کنیم." درآمد اجاره برای کمک به شما برای واجد شرایط بودن برای وام، و این به شما کمک میکند تا در صورت تمایل ملک گرانتری بخرید.
تونی رابینسون:
این پاسخ را دوست دارم، تونی.
اشلی:
آره و تنها چیزی که من به آن اضافه می کنم این است که اگر می خواهید چند دیوار بکشید، فقط مطمئن شوید که آیا نیاز به دریافت هر نوع مجوزی برای اضافه کردن اتاق خواب دارید یا کاری که در آنجا انجام می دهید، در هر شهری که هستید. من این کار را در داخل انجام میدهم. اما من آن را زیاد دیدهام، مانند زمانی که در کالج بودم که اتاقهای غذاخوری را به اتاق خواب تبدیل کردند تا به راحتی یک سه خوابه را به چهار خوابه تبدیل کنند و بتوانند آن چهار اتاق را اجاره کنند. و بعد فقط آشپزخانه و اتاق نشیمن باقی مانده بود. بنابراین قطعاً کاری است که می توانید به راحتی انجام دهید این است که یک اتاق غذاخوری را به اتاق خواب یا حتی اگر جایی دفتر کار وجود دارد، هر نوع فضای اضافی فراتر از اتاق نشیمن یا آشپزخانه است. و من مطمئن هستم که احتمالاً افرادی هستند که خانه را هک می کنند که حتی یک اتاق نشیمن وجود ندارد به شرط اینکه اتاق خواب خود را داشته باشید، و سپس آشپزخانه منطقه مشترک وجود دارد، زیرا منظورم این است که واقعاً به اتاق نشیمن نیاز ندارد. حدس میزنم میتوانید در اتاق خواب خودتان بنشینید.
تونی رابینسون:
خیلی خوب. بنابراین میخواهم ما را به امتحان تازهکار ببرم. بنابراین تونی، آقای کلارک، اینها سه سوال مهمی هستند که وقتی جلوی میکروفون می نشینید از شما پرسیده می شود. آیا برای امتحان آماده هستید؟
تونی کلارک:
من آماده ام.
تونی رابینسون:
خیلی خوب. بنابراین سوال شماره یک، یک کار عملی که یک تازه کار باید بعد از گوش دادن به قسمت شما انجام دهد چیست؟
تونی کلارک:
من فکر می کنم اولین کاری که می توانید بعد از گوش دادن به آن انجام دهید این است که بفهمید بهترین قدم بعدی شما چیست، جایی که لازم نیست یک شبه یک سرمایه گذار متخصص شوید، نیازی نیست همه چیز را بدانید. برای شروع باید در مورد سرمایه گذاری املاک و مستغلات بدانید، اما باید بدانید، بسیار خوب، قدم بعدی من چیست؟ چه به این معنی باشد که "من قصد دارم هفته ای چند بار رانندگی کنم تا DoorDash پول بیشتری به دست بیاورم" یا این که "من نوشتن پیشنهادات برای املاک را به تعویق انداختم زیرا می ترسم." دریابید که کار بعدی چیست که می توانید انجام دهید تا یک قدم به هدف خود نزدیکتر شوید.
اشلی:
تونی، یک ابزار، نرم افزار، برنامه یا سیستم در کسب و کار شما که استفاده می کنید چیست؟
تونی کلارک:
می توانم بگویم مهمترین برنامه ای که من استفاده می کنم در واقع Zillow است. و این چیزی است که هر کسی میتواند از آن استفاده کند، فقط راهاندازی جستجوهای کلیدواژه در Zillow و ذخیره نکردن ویژگیها، اما ذخیره جستجوها در Zillow است که اگر وارد شوید و کلمات کلیدی خاصی مانند ورودی جداگانه یا مجموعه مادرشوهر را جستجو کنید، یا اگر شما به دنبال یک هک خانه هستید، آشپزخانه آشپزخانه خوبی است. تنظیم کلمات کلیدی که مطابق با آنچه شما به دنبال آن هستید، باشد، به نظر من بسیار زیاد است. و سپس شما واقعاً می توانید هر کاری را که نیاز دارید در Zillow انجام دهید، این یک راز کوچک از یک مشاور املاک است. هر زمان که یک مشاور املاک به شما میگوید فهرستهایی به زودی دارند که هنوز در MLS نیستند، آنهایی هستند که بنر بزرگ به زودی در Zillow دارند، آنها وجود ندارند، مگر اینکه هنوز در جایی فهرست نشده باشند. و پس از آن شاید زمان کوتاهی وجود داشته باشد. اما تنها چیزی که نیاز دارید این است که یک لاگین در Zillow داشته باشید و سپس می توانید 95٪ از کارهایی را که برای شروع نیاز دارید انجام دهید.
تونی رابینسون:
خیلی خوب. آخرین سوال برای شما، تونی. قصد دارید پنج سال دیگر کجا باشید؟
تونی کلارک:
در پنج سال، هدف من این است که بتوانم سه تا چهار ساعت در روز کار کنم و کاری را انجام دهم که واقعاً از آن لذت می برم. در حال حاضر من برای BiggerPockets به عنوان بخشی از تیم فروش نماینده ویژه آنها کار می کنم، و این بسیار سرگرم کننده است. از راه دور کار میکنم، به افراد زیادی کمک میکنم، و سپس در مورد سیستمهای املاک و مستغلات، چیزهای CRM، همه چیزهای خستهکنندهای که از آنها لذت میبرم، مشاوره میکنم. دوست دارم بتوانم فقط سه تا چهار ساعت در روز را صرف کار کنم و سپس زمان زیادی را با خانوادهام بگذرانم و سپس در معاملات املاک و مستغلات سرمایهگذاری کنم که برایم جالب است. اگر کسی معامله ای را انجام دهد و آنها بگوید: "هی، یک انجمن خانه کوچک 50 واحدی وجود دارد که ما به دنبال شریک هستیم." من می خواهم بگویم، "عالی است، بیایید آن را بررسی کنیم" یا هر چیزی که به نظر می رسد. فقط بتوانم کارها را به این دلیل انجام دهم که می خواهم، نه به این دلیل که مجبورم. من فکر می کنم این هدف است.
تونی رابینسون:
این یک هدف شگفت انگیز است. آره ما دوست داریم به نقطه ای برسیم که من بیش از چهار ساعت در هفته کار کنم، مرد. ما هنوز کاملاً به آنجا نرسیده ایم، اما امیدوارم. بسیار خوب، پس قبل از اینکه کارها را به پایان برسانیم، میخواهم به ستاره راک تازه کار این هفته فریاد بزنم.
بنابراین ستاره راک امروز آلفرد چانگ است و آلفرد چانگ این را در گروه فیس بوک پست کرده است. او گفت: "چگونه از یک کارمند کم دستمزد با ارزش خالص صفر به داشتن 1.8 میلیون دلار املاک تبدیل شدم." بنابراین شماره یک، او می گوید: «من صدها معامله املاک و مستغلات را تجزیه و تحلیل کردم و همچنین سیستمی را برای شناسایی سریع بهترین بازارها و بهترین معاملات ایجاد کردم. شماره دو، «من درآمد فعال خود را با هوشمندتر کار کردن و ارائه ارزش بیشتر به کارفرما تقریباً 2 برابر افزایش دادم. و شماره سه، من هر دلاری را که می توانستم در املاک نقدی سرمایه گذاری کردم که در طول زمان افزایش می یابد. من به هیچ وجه یک غول املاک نیستم، اما استفاده از این استراتژی زندگی من و آینده خانواده ام را کاملاً تغییر داده است. اکنون خیالم راحت است و میدانم که به خاطر تصمیمی که سالها پیش گرفتم، مدتها بعد از رفتنم از بچههایم مراقبت خواهند شد.»
آلفرد، تبریک می گویم. چه سفر شگفت انگیزی است، و ما بسیار هیجان زده هستیم که بخش کوچکی از این موفقیت هستیم، مرد، و فقط آرزوی موفقیت های بیشتر با ورود به سال 2023 داریم.
اشلی:
و تونی، از اینکه امروز به ما ملحق شدید بسیار متشکرم. ما واقعا از حضور شما در پادکست لذت بردیم و به تیم BiggerPockets خوش آمدید. سه هفته است که با BiggerPockets کار می کنید.
تونی کلارک:
سه هفته، هنوز کاملا نو.
اشلی:
آره این عالی است. بنابراین از شما بسیار سپاسگزارم که وقت گذاشتید و به اینجا آمدید و سفر خود را به اشتراک گذاشتید و هر توصیه ای که به ما کردید عالی بوده است. پس مردم کجا می توانند با شما تماس بگیرند و اطلاعات بیشتری در مورد شما پیدا کنند؟
تونی کلارک:
من در BiggerPockets بسیار فعال هستم، بنابراین تونی کلارک در BiggerPockets، Instagram، Facebook، TikTok، Tony Clark در همه آنها. فقط با من تماس بگیرید، یک DM برای من ارسال کنید، من شماره خود را برای شما ارسال می کنم و می توانیم با تلفن تماس بگیریم یا خوشحال می شویم که به هر طریقی که می توانم کمک کنیم.
اشلی:
من اشلی در Wealth Firm Rentals هستم و تونی کلارک و تونی رابینز در Tony J. Robinson در اینستاگرام به من پیوستند. بچه ها از شما متشکریم و شنبه شما را برای پاسخ تازه کار خواهیم دید.
پادکست را اینجا تماشا کنید
در این قسمت ما پوشش می دهیم
- چرا مالکیت دارایی های قدردانی و نقدی است مسیر واقعی به ثروت
- چگونه هزینه های خود را کاهش دهید، ارزان زندگی کنید و بقیه را سرمایه گذاری کنید
- استفاده از دارایی های خود برای صرفه جویی در پول، کار کمتر و کسب درآمد به طور همزمان
- عوامل محدود کننده و چگونگی درک محدودیت های خود می تواند شما را به سرمایه گذار بهتری تبدیل کند
- چگونه به خود را تنظیم کنید معیارهای خرید، و چگونه می توانید سرمایه گذاری های متناسب با اهداف خود را پیدا کنید
- خودمدیریت و آنچه شما برای راه اندازی کسب و کار مدیریت املاک خود نیاز دارید
- و So خیلی بیشتر!
پیوندهایی از نمایش
کتاب های ذکر شده در این نمایش:
ارتباط با تونی:
آیا میخواهید در مورد حامیان مالی امروز بیشتر بدانید یا خودتان شریک BiggerPockets شوید؟ ما را بررسی کنید صفحه حامی!
یادداشت توسط BiggerPockets: اینها نظرات نوشته شده توسط نویسنده هستند و لزوماً نظرات BiggerPockets را نشان نمی دهند.
- محتوای مبتنی بر SEO و توزیع روابط عمومی. امروز تقویت شوید.
- پلاتوبلاک چین. Web3 Metaverse Intelligence. دانش تقویت شده دسترسی به اینجا.
- منبع: https://www.biggerpockets.com/blog/rookie-245
- 1.8 میلیون دلار
- $3
- 000
- 1
- 10
- 100
- 11
- 2019
- 2020
- 2023
- ٪۱۰۰
- a
- قادر
- درباره ما
- در مورد IT
- کاملا
- پذیرفتن
- دسترسی
- حساب
- اذعان
- در میان
- فعال
- واقعا
- مزیت - فایده - سود - منفعت
- نصیحت
- پس از
- عامل
- عاملان
- پیش
- الکس
- معرفی
- اجازه می دهد تا
- تنها
- قبلا
- همیشه
- شگفت انگیز
- در میان
- مقدار
- تحلیل
- و
- آنجلس
- دیگر
- پاسخ
- هر کس
- هر جا
- نرم افزار
- استیناف
- اپل
- کاربرد
- اعمال می شود
- قدردانی
- قدردانی
- تقدیر
- روش
- محدوده
- مناطق
- دور و بر
- ارزیابی
- دارایی
- دارایی
- دستیار
- آستین
- نویسنده
- در دسترس
- میانگین
- عزیزم
- به عقب
- زمینه
- بد
- بانک
- بانک
- پرچم
- موانع
- بیسبال
- مستقر
- خط مقدم
- اساسا
- سرخ مایل به قرمز
- زیرا
- شدن
- تبدیل شدن به
- قبل از
- شروع
- پشت سر
- بودن
- باور
- مفید
- بهترین
- بهترین نرم افزار
- بهتر
- میان
- خارج از
- پیشنهاد
- بزرگ
- بزرگتر
- بیت
- آبی
- تخته
- بدن
- کتاب
- کتاب
- مرز
- خسته کننده
- متولد
- هر دو طرف
- خریداری شده
- جعبه
- نام تجاری
- نام تجاری جدید
- شکستن
- روشن تر
- به ارمغان بیاورد
- آوردن
- به ارمغان می آورد
- آورده
- ساختن
- سازنده
- سازندگان
- بنا
- ساخته
- دسته
- کسب و کار
- صاحب مشاغل
- کسب و کار
- خرید
- خریداری کردن
- کالیفرنیا
- صدا
- نام
- تماس ها
- دوربین
- می توانید دریافت کنید
- توانا
- گرفتن
- ماشین
- کارت
- کارت ها
- اهميت دادن
- کاریابی
- مورد
- پول دادن و سكس - پول دادن و كس كردن
- جریان نقدی
- معین
- تغییر دادن
- شارلوت
- ارزان
- ارزان تر
- بررسی
- چین
- را انتخاب کنید
- را انتخاب
- کلیسا
- دایره
- شهرستانها
- شهر:
- مشتریان
- نزدیک
- بسته
- نزدیک
- بسته
- لباس ها
- Coachella
- رمز
- جمع آوری
- کالج
- کالینز
- کلرادو
- COM
- ترکیب
- ترکیب
- بیا
- راحت
- راحت
- آینده
- به زودی
- کمیسیون
- مرتکب شدن
- مرتکب شده
- مشترک
- انجمن
- شرکت
- شرکت
- مقايسه كردن
- به طور کامل
- مفهوم
- مفاهیم
- همایش ها
- اعتماد به نفس
- محدودیت ها
- مشاوره
- ادامه دادن
- پیمانکاران
- گفتگو
- متقاعد کردن
- سرد
- گوشه
- هزینه
- میتوانست
- کشور
- زن و شوهر
- دوره
- پوشش
- کاوید
- ایجاد
- اعتبار
- اتحادیه های اعتباری
- اعتبار
- ضوابط
- CRM
- در حال حاضر
- سفارشی
- برش
- پدر
- دوستیابی
- روز
- روز
- مقدار
- معاملات
- بحث
- تصمیم
- قطعا
- تحویل
- شرح داده شده
- مشخص کردن
- توسعه
- پروژه
- DID
- مردن
- مختلف
- مستقیما
- دلسرد
- نمایش دادن
- DM
- نمی کند
- عمل
- دلار
- دلار
- آیا
- DoorDash
- مضاعف
- پایین
- رویا
- راندن
- رانندگی
- در طی
- دینامیک
- هر
- پیش از آن
- در اوایل
- به آسانی
- آموزش
- هر دو
- بزرگتر
- پست الکترونیک
- کارمند
- به پایان می رسد
- مشغول
- لذت بردن
- کافی
- اطمینان حاصل شود
- تمام
- ورود
- جا افتاده
- کارآفرینی
- قسمت
- تجهیزات
- انصاف
- به خصوص
- اساسا
- املاک
- اتر (ETH)
- حتی
- در نهایت
- تا کنون
- هر
- هر روز
- هر روز
- هر کس
- همه چیز
- کاملا
- امتحان
- استثنایی
- برانگیخته
- مخارج
- گران
- تجربه
- کارشناس
- کارشناسان
- توضیح دهید
- توضیح داده شده
- اضافی
- مفرط
- چهره
- فیس بوک
- عوامل
- کارخانه
- سقوط
- خانواده
- محبوب
- ویژه
- هزینه
- کمی از
- شکل
- شکل گرفت
- سرانجام
- سرمایه گذاری
- مالی
- استقلال مالی
- به لحاظ مالی
- تامین مالی
- پیدا کردن
- سرمایه گذاری ها را پیدا کنید
- پیدا کردن
- شرکت
- نام خانوادگی
- مناسب
- ثابت
- انعطاف پذیری
- جریان
- در حال جریان
- متمرکز شده است
- تمرکز
- به دنبال
- غذا
- تحویل غذا
- گدار
- به جلو
- یافت
- فرانسیسکو
- تقلب
- رایگان
- آزادی
- دوستان
- از جانب
- جلو
- سرگرمی
- صندوق
- بودجه
- خنده دار
- آینده
- GAS
- سوالات عمومی
- ژنراتور
- سخاوتمندانه
- دریافت کنید
- گرفتن
- دادن
- داده
- Go
- هدف
- اهداف
- خوب
- می رود
- رفتن
- خوب
- مغازه
- گوگل
- بزرگ
- گروه
- شدن
- در حال رشد
- مهمان
- مهمان
- مرد
- هک
- هک
- هک
- هک
- نیم
- دستگیره
- آویزان کردن
- رخ دادن
- اتفاق افتاده است
- خوشحال
- سخت
- داشتن
- سر
- سردرد
- شنیده
- قلب
- کمک
- کمک کرد
- مفید
- اینجا کلیک نمایید
- پنهان
- زیاد
- استخدام
- اصابت
- سرگرمی
- نگه داشتن
- صفحه اصلی
- خانه
- صادقانه
- امید
- خوشبختانه
- میزبان
- ساعت ها
- خانه
- خانه
- مسکن
- چگونه
- چگونه
- HTTPS
- قطب
- بزرگ
- صدها نفر
- صدمه
- من می خواهم
- اندیشه
- شناسایی
- شناسایی
- بلافاصله
- تأثیر
- اثرات
- اجرا
- مهم
- in
- از جمله
- درآمد
- افزایش
- استقلال
- اطلاعات
- اول
- در ابتدا
- الهام
- الهام بخش
- اینستگرام
- در عوض
- علاقه
- علاقه مند
- جالب
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذار
- سرمایه گذاران
- گرفتار
- مسائل
- IT
- جیم
- کار
- شغل ها
- پیوست
- پیوستن
- پیوستن به ما
- سفر
- پرش
- نگاه داشتن
- کلید
- بچه
- بچه ها
- نوع
- کیوساکی
- دانستن
- دانا
- کار
- دریاچه
- نام
- خنده
- رهبری
- یاد گرفتن
- آموخته
- یادگیری
- ترک کردن
- ترک
- رهبری
- وام دادن
- امانت دادن
- نامه
- اجازه دادن
- سطح
- LG
- مجوز
- زندگی
- سبک
- احتمالا
- محدودیت
- محدود شده
- عوامل محدود کننده
- محدودیت
- لاین
- خطوط
- ارتباط دادن
- ذکر شده
- استماع
- فهرست
- لیست
- کوچک
- زنده
- زندگی
- وام
- محلی
- بانک های محلی
- مستند
- طولانی
- مدت زمان طولانی
- دراز مدت
- نگاه کنيد
- شبیه
- نگاه
- به دنبال
- مطالب
- آنها
- لس آنجلس
- خیلی
- عشق
- کم
- دستگاه
- ساخته
- حفظ
- ساخت
- پول را
- باعث می شود
- ساخت
- مرد
- مدیریت
- مدیریت
- مدیر
- مدیران
- مدیریت
- بسیاری
- مارس
- بازار
- بازارها
- عظیم
- مسابقه
- به معنی
- دیدار
- ناهار
- ملاقات ها
- عضویت
- ذکر شده
- پیام
- پیام
- میکروفن
- قدرت
- بزرگ
- میلیون
- ذهن
- ذهنیت
- حد اقل
- MLS
- مغول
- مادر
- لحظه
- پول
- ماه
- ماه
- بیش
- رهن
- وام مسکن
- اکثر
- انگیزه
- حرکت
- سینما
- متحرک
- چند خانواده
- نام
- تحت عنوان
- نشویل
- هدایت
- نزدیک
- لزوما
- نیاز
- ضروری
- منفی
- خالص
- جدید
- بعد
- به طور معمول
- نوامبر
- عدد
- تعداد
- پرستاری
- هدف
- ارائه
- پیشنهادات
- دفتر
- خوب
- قدیمی
- قدیمی ترین
- ONE
- آنلاین
- عملیات
- نظر
- دیدگاه ها
- فرصت
- مخالف
- خوشبینی
- گزینه
- گزینه
- سفارش
- در اصل
- دیگر
- خارج از
- به طور کلی
- شبانه
- خود
- متعلق به
- مالک
- صاحبان
- مالک است
- بسته بندی شده
- پرداخت
- پدر و مادر
- پارک
- بخش
- شریک
- شرکای
- بخش
- شور
- غیر فعال
- درآمد غیر فعال
- گذشته
- مسیر
- صبر کن
- پرداخت
- پرداخت
- پرداخت
- مردم
- دوره
- شخص
- شخصی
- چشم انداز
- تلفن
- تماس های تلفنی
- فیزیکی
- انتخاب کنید
- برگزیده
- تصاویر
- قطعه
- قیر
- سنگ فرش
- اماکن
- برنامه
- برنامه
- افلاطون
- هوش داده افلاطون
- PlatoData
- بازی
- بازیکن
- لطفا
- به علاوه
- پادکست
- پــادکـست
- نقطه
- نقطه
- فقیر
- پاپ
- مقام
- ممکن
- پست
- + نوشته شده در
- پتانسیل
- قدرت
- زیبا
- قیمت
- قیمت
- در درجه اول
- خصوصی
- سهام خصوصی
- شاید
- مشکل
- روند
- تولید
- محصول
- محصولات
- پروژه
- املاک
- ویژگی
- ثابت كردن
- ارائه
- ارائه
- ارائه
- کشیدن
- خرید
- هدف
- دنبال کردن
- فشار
- قرار دادن
- قرار دادن
- چهار برابر
- واجد شرایط شدن
- کیفیت
- سوال
- سوالات
- به سرعت
- محدوده
- اعم
- نادر
- نرخ
- رتبه
- رسیدن به
- خواندن
- مطالعه
- اماده
- واقعی
- املاک و مستغلات
- تحقق بخشیدن
- متوجه
- تحقق
- مسکن
- دلیل
- دلایل
- به رسمیت شناخته شده
- ضبط
- به یاد داشته باشید
- اجاره
- اجاره
- پاسخ
- نشان دادن
- درخواست
- منابع
- مسئوليت
- REST
- بازنشستگی
- برگشت
- این فایل نقد می نویسید:
- غنی
- سوار شدن
- حلقه
- جاده
- رابرت
- رابرت کیوساکی
- راک استار بشم
- نورد
- اتاق
- اتاق
- دور
- مسیر
- دویدن
- سعید
- فروش
- حراجی
- همان
- سان
- سان فرانسیسکو
- منطقه خلیج سان فرانسیسکو
- ذخیره
- صرفه جویی کردن
- پس انداز
- می گوید:
- مقیاس
- مقیاس گذاری
- می ترسم
- مدرسه
- یکپارچه
- جستجو
- دوم
- راز
- مشاهده
- به نظر می رسد
- فروش
- فروش
- حس
- جداگانه
- جدی
- سرویس
- تنظیم
- مجموعه
- محیط
- مستقر
- اشتراک گذاری
- اشتراک
- شلیک
- فروشگاه
- باید
- نشان
- نمایش ها
- نشان داده شده
- خستگی جانبی
- طرف
- قابل توجه
- مشابه
- ساده
- پس از
- تنها
- سایت
- نشسته
- وضعیت
- شرایط
- شش
- اندازه
- کوچک
- کسب و کار کوچک
- کوچکتر
- هوشمند
- دقیق
- برف
- So
- نرم افزار
- فروخته شده
- برخی از
- روزی
- کسی
- چیزی
- یک جایی
- آن
- بزودی
- روح
- جنوبی
- فضا
- سخن گفتن
- صحبت کردن
- خاص
- طیف
- خرج کردن
- هزینه
- صرف
- سنبله
- روح
- انشعاب
- حامیان
- پایدار
- پشته
- ایستادن
- شروع
- آغاز شده
- راه افتادن
- شروع
- دولت
- ماندن
- گام
- مراحل
- چوب
- هنوز
- سهام
- ذخیره سازی
- داستان
- داستان
- راست
- استراتژی
- جریان
- خیابان
- مبارزه
- مهاجرت تحصیلی
- موفقیت
- موفق
- چنین
- تعقیب قانونی کردن
- دنباله
- فوق العاده
- پشتیبانی
- تعجب آور
- قابل تحمل
- عرق کردن
- روشن
- سیستم
- سیستم های
- گرفتن
- طول می کشد
- مصرف
- صحبت
- سخنگو
- مذاکرات
- شیر
- معلم
- تیم
- فن آوری
- می گوید
- مستاجر
- قوانین و مقررات
- شکر گزاری
- La
- آینده
- جهان
- شان
- خودشان
- آنجا.
- چیز
- اشیاء
- تفکر
- این هفته
- فکر
- هزاران نفر
- سه
- از طریق
- تاکسی
- زمان
- بار
- به
- امروز
- امروز
- با هم
- تونی
- هم
- ابزار
- کاملا
- لمس
- سفر
- تریلر
- رونوشت
- عبور
- سفر
- زحمت
- کامیون
- کامیون
- درست
- اعتماد
- دور زدن
- تبدیل
- حال بارگذاری
- نهایی
- در نهایت
- فهمیدن
- درک
- اتحادیه
- منحصر به فرد
- واحد
- واحد
- ارتقاء
- us
- استفاده کنید
- ارزشمند
- ارزش
- وسیله نقلیه
- در مقابل
- تصویری
- چشم انداز
- نمایش ها
- وینیل
- مجازی
- دستیار مجازی
- دید
- صبر کنيد
- راه می رفت
- خواسته
- میخواهم
- راه
- ثروت
- هفته
- هفته
- خوش آمد
- چی
- چه شده است
- چرخ
- چه
- که
- در حین
- WHO
- زن
- وحشی
- اراده
- مایل
- باد
- در داخل
- بدون
- مهاجرت کاری
- مشغول به کار
- کارگر
- با این نسخهها کار
- جهان
- با ارزش
- خواهد بود
- می داد
- بسته بندی کردن
- پیچیده
- نوشتن
- نوشته
- کتبی
- اشتباه
- X
- سال
- سال
- جوان
- شما
- خودت
- یوتیوب
- زفیرنت
- صفر
- Zillow