برگشتی مدتی است که روی پلی استیشن 5 منتشر شده است، به این معنی که امیدواریم تعدادی از شما تا به حال به نتیجه رسیده باشید. بخش بزرگی از جذابیت بازی، جدای از اکشن گلوله جهنمی آن، داستان جذاب و مرموز آن است. سلن دقیقا کیه؟ چرا او در سیاره متخاصم آتروپوس قرار گرفته است؟ حلقه بی پایان بازگشت به فرود تصادف چیست؟
در این مقاله، ما سعی می کنیم همه چیز را با هم جمع کنیم. روایت Returnal همه چیز را برای بازیکن توضیح نمی دهد، در عوض همه چیز را برای تفسیر باز می گذارد، که آن را برای بحث آماده می کند. در صورتی که مشخص نیست، ما قصد داریم در مورد داستان با جزئیات صحبت کنیم و همچنین تصاویری از اواخر بازی را نشان خواهیم داد، بنابراین در اینجا هشدار اسپویلر شما است.
بنابراین، چگونه داستان و پایان Returnal را توضیح دهیم؟ این یک مشکل است، زیرا اکثراً برای بازیکنان باز است تا خودشان نتیجهگیری کنند. با این حال، ما موافق این ایده هستیم که بیشتر رویدادهای بازی ساختاری هستند که سلن برای خودش ساخته است.
همه چیز در سر سلن است
از طریق لاگ های صوتی بازی، Xenoglyphs و توالی های داخل خانه، می توانیم به چند جزئیات کلیدی پی ببریم. سلن و مادرش رابطه ای بسیار دور و احتمالاً توهین آمیز داشتند. مادری که تیا نام داشت آرزو داشت به فضا برود، اما یک تصادف رانندگی زندگی او را بدتر کرد. او با یک سلن جوان در پشت از کنار یک پل و به دریاچه پایین سقوط کرد. در یک سکانس خانه، کاملاً واضح است که تیا در اثر تصادف دچار آسیبهای ستون فقرات شد و او را تا آخر عمر روی صندلی چرخدار رها کرد و بنابراین قادر به تحقق رویاهای خود برای فضانورد شدن نبود. سلن بدون آسیب از این تصادف عبور کرد، اما به نظر می رسد مادرش نسبت به او بسیار سرد شده است، حتی او را به خاطر سقوط و برهم خوردن رویاهایش مقصر می داند.
تاریخ محکوم به تکرار است
سلن برای رنجش از مادرش بزرگ شد، اما به همان اندازه به فضا وسواس داشت. او بسیار شبیه تیا می شود و این به رابطه او با فرزندش نیز تسری پیدا می کند. درست همانطور که تیا از سلن دور بود، سلن با پسرش هلیوس مبارزه می کند - او همان مراحل را تکرار می کند. تمرکز روی حرفهاش، حتی گاهی اوقات پسرش را در خانه تنها میگذارد.
در طول بازی به سرعت به جلو بروید و به نظر میرسد که ایده چرخهها و رویدادهای تکراری عمیقتر از حلقههای سرکش این عنوان است. پس از شکست دادن Ophion در پایان Act 2، اولین پایان بازی را خواهید دید. در این کات سین، سلن را می بینیم که شبانه در جاده های روستایی، Blue Öyster Cult رانندگی می کند. (نترس) درو در حال پخش در استریو سلن هنگام رانندگی حواسش پرت و غایب به نظر می رسد و پسرش، هلیوس، عقب است. او می پرسد: "آیا سایه سفید را می بینی؟"، ظاهراً به ماه کامل اشاره دارد. سلن جواب نمیده در امتداد پل، او فضانورد را می بیند - چهره ای که در طول بازی او را تعقیب کرده است - و برای اجتناب از آنها منحرف می شود. ماشین خارج از کنترل میچرخد، از کنارهی پل و به داخل آب میخورد - همان محل از اولین تصادف. سلن را می بینیم که کمربندش را برداشته و به هلیوس می رسد، اما به نظر می رسد قبل از اینکه بتواند به او کمک کند توسط شاخک ها کشیده شده است.
قطعات پایانی پازل
در اکت 3 بازی، شما جمع می شوید هر شش قطعه Sunface تا برای آخرین بار وارد مجلس شوند. این سکانس رابطه بد سلن و تیا را تقویت می کند. سلن همچنین در مورد تصادف آنها صحبت می کند "ما هر دو شکسته بودیم". با استفاده از کلید ماشینی که دریافت میکنید، به Abyssal Scar برمیگردید، دوباره Ophion را شکست میدهید و قفل وسیله نقلیه غوطهور را باز میکنید، که صحنه نهایی را شروع میکند.
در اینجا، سلن موجودی اسکلتی، هر چند به ظاهر باردار، را روی ویلچر می بیند که قبل از اینکه آن را به زمین بزند، دستش را به سمت او می برد. این موجود به نمایندگی از مادرش، به ستارهها اشاره میکند و از منظر اول شخص، به نظر میرسد که سلن خودش فضانورد میشود و روی پل ایستاده است. ماشین به سمت دریاچه منحرف میشود و سلن را میبینیم که تا سطح آب شنا میکند. او نفس نفس می کشد و می گوید: «هلیوس». به نظر می رسد که او جان خود را نجات می دهد اما موفق به نجات پسرش نمی شود و او را در ماشین غرق شده رها می کند.
یافتن معنا در طول بازی
جنبه هایی از بازی وجود دارد که همه اینها را به روش های هوشمندانه منعکس می کند. یک مورد واضح این است که کشتی نیز هلیوس نام دارد، و هر زمان که محل سقوط را ترک میکنید تا به یک دویدن دیگر بروید، میگوید «هلیوس رها شده است»، درست مانند اینکه سلن پسرش را در ماشین رها میکند. در طول بازی، به خصوص در بیوم دوم، مناره هایی خواهید دید که بسیار شبیه به ستون فقرات هستند که نشان دهنده آسیب مادرش هستند.
رئیس چهارمین بیوم، هایپریون، ارگ می نوازد، و شما بارها ملودی را می شنوید که بسیار شبیه نت های اول است. (نترس) دروآیه آغازین شاید ما بیش از حد این موضوع را می خوانیم، اما فکر می کنیم این امکان وجود دارد که هایپریون نماینده پدر سلن باشد که پیانو می نواخت و آهنگ را دوست داشت. به همین دلیل است که در یک نقطه، سلن آهنگ را در یک سکانس هاوس پخش میکند و میگوید: «او هرگز از این وینیل خوشش نمیآمد». ما آن را به این معنا میدانیم که تیا، مادرش، دوست نداشت این آهنگ را گوش کند، زیرا او را به یاد شوهر مرحومش میاندازد.
سپس تمام کار با تمدن های باستانی بازی وجود دارد. اینها به سادگی می تواند تخیل سلن باشد که در حال اختراع Severed و Hivemind است، زیرا همه اینها به او مربوط می شود. برخی از بایگانیهای Xeno یک پیشاهنگ ASTRA را به تصویر میکشند، برخی از Xenoglyphs به گذشته او اشاره میکنند، و تمام فناوری «بیگانهای» که او در کت و شلوارش میپوشد، کاملاً کار میکند. منطقی است که همه این چیزها بسیار راحت هستند اگر همه از ذهن سلن نشات می گیرد.
بنابراین، این نظریه وجود دارد، که این ایده را بررسی میکند که وقایع بازی همه در سر سلن هستند، زیرا او با آسیبهای روحی و گناه زندگیاش مقابله میکند، اما پیشنهادهای دیگری نیز وجود دارد.
این همه واقعا اتفاق می افتد
یک برداشت جایگزین از داستان این است که رویدادهای بازی در واقع در حال وقوع هستند و سلن واقعاً در این حلقه زمانی روی آتروپوس گیر کرده است. برداشت وحشی از چیزها را می توان در پیدا کرد ق، که نشان می دهد خود سیاره سلن را برای ایجاد اولین تصادف که باعث زخمی شدن مادرش می شود دستکاری می کند ، که به او امکان می دهد پیشاهنگ ASTRA شود ، به این معنی که او به آتروپوس سفر خواهد کرد. این حلقه شروع می شود که در آن سلن اول حلقه بعدی را شلیک می کند و چرخه ادامه می یابد. تمام اجساد سلن متوفی که پیدا کردید تکرارهای قبلی هستند که باعث می شوند حلقه برای همیشه ادامه پیدا کند. این یک نظریه پیچیده است که شامل انواع جدول زمانی متناوب است.
این در مورد بیماری ارثی است
نظریه دیگری که شنیده ایم این است که تیا به دلیل تصادف روی ویلچر نبوده است، به این دلیل است که او یک بیماری دژنراتیو داشته است که به این معنی است که با گذشت زمان ضعیف تر شده است. به سلن منتقل شد. یکی از علائمی که او از آن رنج میبرد، دیدن "سایههای سفید" در دیدش است و وضعیت او به این معناست که او نمیتواند فضانورد شود، در عوض مجبور میشود از مادر و فرزندش مراقبت کند. هنگامی که هلیوس در مورد سایه سفید در ماشین می پرسد، نشان می دهد که این بیماری به او نیز منتقل شده است. این نظریه اساسا یک چرخش جایگزین در مورد اول است که در آن وقایع بازی تمثیلی از احساس سلن هستند.
پیوند با اساطیر یونان
بازی ممکن است ظاهری ترسناک کیهانی با تأثیرات واضح لاوکرافتی داشته باشد، اما اساطیر یونانی به همان اندازه در سرتاسر این بازی وجود دارد. نام همه شخصیت ها همه از پانتئون یونان آمده است. سلن خدای ماه و هلیوس خدای خورشید است. تیا و هایپریون (یکی از باس های بازی) تایتان هستند و فرزندان فوق الذکر را با هم دارند. Phrike (رئیس دیگر) روح یونانی وحشت است. ایکسیون مجازاتی است که توسط زئوس به دلیل هوس پس از هرا مجازات می شود و با بسته شدن به چرخ آتشین پرنده مجازات می شود. در واقع، این رئیس وقتی برای اولین بار او را می بینید با چندین کراوات بسته می شود و می تواند پرواز کند. تعداد بیشتری نیز وجود دارد. Ophion و Nemesis در اسطوره یونانی پایه ای دارند و بسیاری از ارجاعات کوچکتر دیگر را می توان در طول بازی یافت.
به هر حال، اینها برخی از تئوریهای رایج در مورد آنچه در Returnal اتفاق میافتد هستند، اما ما میخواهیم بحث را برای شما باز کنیم. برداشت شما از روایت بازی چیست؟ آیا سلن واقعاً در یک دنیای بیگانه به دام افتاده است؟ آیا این همه یک استعاره بزرگ از تاریخ محکوم به تکرار است یا چرخه خشونت/سوءاستفاده؟ چیز دیگری کاملا؟ ما می خواهیم همه چیز در مورد آن را در بخش نظرات زیر بشنویم.
- "
- عمل
- بیگانه
- معرفی
- استیناف
- مقاله
- فضانورد
- سمعی
- بریج
- دسته
- کسب و کار
- ماشین
- کاریابی
- کودک
- فرزندان
- آینده
- نظرات
- مشترک
- ادامه دادن
- ادامه
- سقوط
- داده ها
- معاملات
- جزئیات
- مرض
- رویاها
- رانندگی
- حوادث
- شکل
- نام خانوادگی
- تمرکز
- به جلو
- کامل
- بازی
- سر
- تاریخ
- صفحه اصلی
- خانه
- چگونه
- HTTPS
- اندیشه
- IT
- کلید
- محل
- عمده
- ماه
- مادر
- نام
- باز کن
- سفارش
- دیگر
- چشم انداز
- تصویر
- سیاره
- بازیکن
- پلی استیشن
- پلی استیشن 5
- در حال حاضر
- PS5
- RE
- مطالعه
- ق
- REST
- جاده ها
- دویدن
- در حال اجرا
- می بیند
- حس
- سایه
- شش
- So
- آن
- فضا
- چرخش
- نوار
- سطح
- شنا
- سخنگو
- فن آوری
- زمان
- سفر
- وسیله نقلیه
- دید
- آب
- چرخ
- WHO
- با این نسخهها کار
- جهان