Op-ed: Proof of Stake - با نابرابری جدید، همانند نابرابری قدیمی آشنا می شوید؟

مقاله: اثبات سهام - با نابرابری جدید، همانند نابرابری قدیمی روبرو شوید؟

گره منبع: 3076434

مطلب زیر یک پست مهمان از جان دوادوس است.

وعده اقتصاد رمزنگاری شده در جاه طلبی ماهانه آن برای ایجاد پلتفرم های اقتصادی جدید نهفته است که بر اساس ایده های آرمانی تمرکززدایی و دموکراتیزه سازی و ایجاد مدل های حکمرانی فراگیر و عادلانه ساخته شده است و در نتیجه زمینه بازی را برای مردم عادی هموار می کند.

ما در یک انشعاب تعیین کننده در مسیر صنعت هستیم، جایی که بیشتر انرژی و همچنین سرمایه در اولویت قرار دارند. اثبات شرط و پوست بزرگ هستند، استقرار مایعات، قرار دادن مجدد و غیره  اجازه دهید نگاهی گذرا به تاریخ داشته باشیم و پیامدهای این موضوع را برای جو معمولی بررسی کنیم.

تاریخچه سرمایه: ثروت در مقابل درآمد

به نظر می رسد در انگلیسی قدیم اصطلاح "سرمایه" به عنوان صفتی به معنای "از یا مربوط به سر" استفاده شده است. از ریشه لاتین گرفته شده است سرمایه ایبه معنی «سر» و برای نماد سر گاو استفاده می شد. از دیرباز، گاوها منابع ثروت بوده اند. هم در محصولات کوتاه مدت مرتبط با شیر و هم در رشد تعهدی بلندمدت به گله.

در سفر خود از مراتع به بازار، اصطلاح "سرمایه" شروع به استفاده از بعد جنبشی کوتاه مدت یک دارایی و همچنین بعد بالقوه بلند مدت آن در ایجاد ارزش اضافی کرد. در زبان عامیانه، سرمایه با پول مخلوط می شود و پول اغلب با سرمایه اشتباه گرفته می شود.

سرمایه ممکن است به صورت پولی ردیابی شود، و پول ممکن است برای تسهیل مبادلات سرمایه استفاده شود، اما به خودی خود پول نمی تواند و نمی تواند تولید اضافی را آغاز کند. به عبارت دیگر، سرمایه در مورد بازده است در حالی که پول بیشتر در مورد نقدینگی است.

درآمد گذرا است. ثروت ماندگار است اما ثروت چگونه دوام می آورد و رشد می کند؟

رمز و راز سرمایه: رشد در مقابل توزیع

سیمون کوزنتس، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، در بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد و سرمایه پیشگام بود. کوزنتس داده هایی را در مورد رشد اقتصادی و نابرابری درآمد در ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و آلمان جمع آوری کرد. فرضیه او این بود که با توسعه کشورها و رشد تولید ناخالص داخلی آنها، نابرابری ابتدا افزایش می یابد، اما سپس به اوج خود می رسد و شروع به کاهش می کند.

انتقاد اولیه از به اصطلاح منحنی کوزنتس به مجموعه داده‌های کوچکی بود که او مشاهده کرد، به ویژه در دوره‌ای که با یک سری شوک‌های اقتصادی همراه بود - رکود بزرگ، جنگ‌های جهانی، و همچنین شروع جنگ سرد. . با این حال، نظریه او با جریان اصلی اقتصاد سازگار بود و یک پلت فرم اطمینان بخش برای رشد شتابان فراهم کرد.

این کار به توماس پیکتی، اقتصاددان نامتعارف فرانسوی واگذار شد تا قطعی منحنی ارتدوکسی کوزنتس را از بین ببرد. پیکتی تکامل درآمد و نابرابری سرمایه را مطالعه کرد و داده های گسترده ای را از قرن 18 تا قرن 21 گردآوری کرد. تحلیل او به طور قطعی نشان داد که سرمایه از درآمد پیشی می گیرد. و اینکه با بلوغ رشد اقتصادی در نابرابری کاهشی وجود نداشت.

همانطور که پیکتی می گوید، زمانی که او تحقیق در مورد مدل های نظری رشد اقتصادی را آغاز کرد، متوجه شد که اغلب داده های واقعی بسیار کمی در ایجاد و پروژه این مدل ها دخیل است. قضاوت او این است که اغلب اقتصاددانان زمان زیادی را صرف انجام نظریه و زمان بسیار کمی را برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها می گذرانند.

ایده های کلیدی پیکتی، نسبت ثروت به درآمد و همبستگی نرخ بازده سرمایه با نرخ رشد اقتصادی اسمی است. در طول دویست سال گذشته داده ها، تنها تضعیف قابل توجه سهم اقتصادی سرمایه و کاهش نابرابری اقتصادی ناشی از آن را می توان به تاثیر جنگ های جهانی نسبت داد که سرمایه را ویران کرد.

از تحلیل پیکتی، دوران کاهش نابرابری در اواسط قرن بیستم یک امر دور از ذهن بود که عمدتاً ناشی از بار جنگ های متعدد و نیاز همزمان به مالیات های بالا بود. تحلیل او نشان می‌دهد که در درازمدت، نابرابری نه از شکاف بین کسانی که درآمد بالایی دارند و کسانی که درآمد ندارند، بلکه بین افرادی که مقادیر زیادی از سرمایه را به ارث می‌برند و کسانی که ندارند، ناشی می‌شود.

صحبت از تمرکز سرمایه، و وراثت آن، انسان را به این سوال می رساند: توزیع سرمایه در شبکه های رمزنگاری-اقتصادی چگونه است؟

معضل PoS: اثبات غیرمتمرکز نابرابری

اثبات سهام به عنوان راهی برای تأیید اینکه شرکت کنندگان شبکه چیزی با ارزش در شبکه قرار داده اند و اگر رفتار آنها مطابق با قوانین تعیین شده توسط حاکمان شبکه نباشد، ممکن است جریمه شوند. شرکت کنندگان برای رفتاری که با قوانین مطابقت دارد، پاداش هایی متناسب با سهم خود دریافت می کنند.

به طور معمول، برای شرکت در یک شبکه PoS، باید حداقل مقدار سرمایه ("سهام") را واریز کنید. اگر سرمایه دارید، می توانید بازی کنید. اگر این کار را نکنید، یکی از تعداد کمی از کارتل‌های اعتبارسنجی متمرکز (از قبل) را پیدا می‌کنید تا سهام شما را جمع کند و پاداش دریافت کند.

به عنوان مثال، در Ethereumمدل PoS، اعتباردهندگان سرمایه را به شکل ETH در یک قرارداد هوشمند به اشتراک می‌گذارند. سپس اعتباردهنده مسئول تأیید اعتبار بلوک های جدید پخش شده از طریق شبکه است و همچنین ممکن است بلاک های جدید را به دلخواه خود ایجاد و منتشر کند. اگر اعتباردهنده سعی کند قوانین را نقض کند، ممکن است برخی یا تمام سهام او جریمه شود.

PoS تضمین می کند که سرمایه درآمد تولید می کند، که باید آدام اسمیت را راحت کند، اما با توجه به اینکه دارندگان توکن پایه اغلب به طور قابل توجهی متمرکز هستند، آیا ما شاهد مقدمه یک معضل دیجیتالی، بین نابرابری پایینی هستیم که برای سیستمیک لازم است. ثبات، و واقعیت تمرکز بالای اکثر شبکه های رمزنگاری مرحله اولیه؟

از محدودیت‌های باریک دیدگاه انتشارات Scope One، PoS ممکن است برتر از آن دیده شود بله; با این حال، بینش‌های مبتنی بر شواهد پیکتی، بحران اقتصادی اجتناب‌ناپذیر ناشی از این نابرابری غیرمتمرکز دیجیتال را پیش‌بینی می‌کند. اقتصاددانان رمزنگاری به خوبی می‌توانند بینش‌های مبتنی بر داده‌های پیکتی را به کار ببرند.

تمبر زمان:

بیشتر از CryptoSlate