چرا آنچه که ما تصمیم می گیریم نام فناوری های جدید را نام گذاری کنیم بسیار مهم است؟

چرا آنچه که ما تصمیم می گیریم نام فناوری های جدید را نام گذاری کنیم بسیار مهم است؟

گره منبع: 3070419

در سال 2017، سردبیر من مقاله ای با عنوان «رابط کامپیوتری بزرگ بعدی در حال ظهور است - اما هنوز نامی ندارد" هفت سال بعد، که ممکن است صد سال در فناوری باشد، این تیتر یک روز هم قدیمی نشده است.

هفته گذشته ، UploadVR اخبار را شکست که اپل به توسعه دهندگان برای هدست ویژن پرو آینده خود اجازه نمی دهد که به برنامه های کاربردی به عنوان VR، AR، MR یا XR اشاره کنند. در دهه گذشته، این صنعت از اصطلاحاتی مانند واقعیت مجازی (VR)، واقعیت افزوده (AR)، واقعیت ترکیبی (MR) و واقعیت توسعه‌یافته (XR) برای توصیف فناوری‌هایی که شامل مواردی مانند هدست‌های VR هستند. با این حال، اپل به وضوح اعلام می کند که توسعه دهندگان باید برنامه های خود را به عنوان "فضایی" یا از اصطلاح "محاسبات فضایی" استفاده کنند. آنها همچنین از توسعه دهندگان می خواهند که به دستگاه به عنوان یک هدست اشاره نکنند (اوه). اپل آن را "کامپیوتر فضایی" می نامد و حالت VR به سادگی "کاملاً غوطه ور" است.

باید دید که آیا اپل این قوانین را به شدت اجرا خواهد کرد یا خیر، اما این خبر واکنش‌های رنگارنگی را از سوی صاحبان صنعت برانگیخت. مقداری به طرز سرگرم کننده ای مورد سوال قرار گرفت با چه برنامه ای مانند VRChat، یکی از محبوب ترین پلتفرم های صنعت میلیون ها نفر از کاربران فعال ماهانه، باید انجام دهند. دیگران بحث در تقاطع فلسفه زبان و نام تجاری برای بررسی استراتژی بازاریابی گسترده تر اپل.

کسانی که در این زمینه کار کرده‌اند، مطمئناً از پوچ بودن دیرینه تکیه بر مجموعه‌ای از اصطلاحات ناسازگار آگاه هستند.

در حالی که هنوز هیچ شرکتی با موفقیت اجماع زبانی را تحمیل نکرده است، مطمئناً این اولین بار نیست که یک شرکت قصد دارد این مقوله را در ذهن مصرف کنندگان تعریف کند.

در سال 2017، همانطور که گوگل برای اولین بار شروع به کار کرد فروش دستگاه های VR، آنها تلاش کرد تا صنعت را به سمت اصطلاح "محاسبات فراگیر" هدایت کند" تقریباً در همان زمان مایکروسافت برتری برندسازی را هدف قرار داد با تثبیت روی برچسب "واقعیت ترکیبی". و همه آن فیس بوک را به یاد خواهند آورد نام شرکت را تغییر داد در تلاشی برای تعریف صنعت گسترده تر به عنوان "متارورس".

اصطلاح محاسبات فضایی مطمئناً اختراع اپل نیست. تصور می شود که اولین بار به معنای امروزی توسط سیمون گرین ولد از MIT معرفی شده است مقاله پایان نامه او در سال 2003، و در بسیاری از دهه گذشته مورد استفاده قرار گرفته است. مانند بسیاری دیگر، مدت‌هاست که این اصطلاح را مفیدترین واژه در به تصویر کشیدن سهم اصلی این فناوری‌ها می‌دانستم - این که آنها از فضای سه بعدی برای توسعه رابط‌هایی استفاده می‌کنند که برای سیستم‌های عصبی ما بصری‌تر هستند.

یک سفر ریشه‌شناختی پیچ در پیچ برای یک فناوری نیز منحصر به رابط‌های کامپیوتری نیست. همه فن‌آوری‌های جدید از طریق برچسب‌های همیشه در حال تکامل چرخه می‌شوند که اغلب با مرتبط کردن آنها با مفاهیم آشنا شروع می‌شوند. کلمه "فیلم" زندگی را با "تصویر متحرک" آغاز کرد برای توصیف اینکه چگونه مجموعه ای از تصاویر ثابت به نظر می رسد "حرکت" دارند، مانند ورق زدن یک کتاب تصویری. در 1900 های اولیه، فیلم کوتاه تر عامیانه در کمیک استریپ ظاهر شد و به سرعت مورد توجه عموم قرار گرفت. قبل از اینکه اصطلاح «کامپیوتر» به ماشین‌ها اشاره کند، شخصی را توصیف می‌کرد که کارش انجام محاسبات ریاضی بود. و اولین خودروها به عنوان "کالسکه بدون اسب" به مردم معرفی شدند که باید استفاده امروزی از اصطلاح "ماشین بدون راننده" را به ما یادآوری کند.

محققان علوم اعصاب، زبان‌شناسی و روان‌شناسی به‌ویژه با روش‌هایی که زبان – و استفاده از کلمات – می‌تواند بر نحوه ارتباط ما با جهان تأثیر بگذارد، آشنا هستند. وقتی فردی کلمه ای را می شنود، شبکه ای غنی از ایده ها، تصاویر و تداعی های به هم پیوسته در ذهن ما فعال می شود. از این نظر، کلمات را می توان به عنوان مجموعه ای از مفاهیم در نظر گرفت و میانبری برای درک دنیا.

چالش برچسب‌گذاری فناوری‌های نوظهور این است که آن‌ها می‌توانند برای تجربه ما بسیار جدید باشند، مغز ما هنوز مجموعه ثابتی از مفاهیم همراه را برای ارتباط با آنها ایجاد نکرده است.

به عنوان مثال، کلمه "ماشین" ویژگی هایی مانند "چهار چرخ"، "فرمان" و "دستگاهی که برای جابجایی افراد استفاده می شود" را به ذهن می آورد. با گذشت زمان، مجموعه‌ای از تداعی‌هایی مانند اینها در ذهن ریشه می‌گیرند شبکه های دائمی روابط که می تواند به ما در پردازش سریع محیط کمک کند. اما این همچنین می‌تواند محدودیت‌هایی ایجاد کند و به دلیل تغییرات محیطی، اختلالات نادیده گرفته شود. اشاره به فناوری رانندگی خودران به عنوان "خودروهای بدون راننده" ممکن است منجر به نادیده گرفتن یک "ماشین بدون راننده” به اندازه کافی کوچک است تا بسته ها را در پیاده رو حمل کند. این همان فناوری است، اما ممکن است بیشتر مردم از آن به عنوان خودرو یاد نکنند.

این ممکن است مانند تفکر بی فایده در مورد نقش معناشناسی به نظر برسد، اما کلماتی که ما استفاده می کنیم پیامدهای واقعی بر تجارت فناوری های نوظهور دارند. در سال 1980، AT&T مشاور مک کینزی را استخدام کرد تا پیش بینی کند که تا سال 2000 چند نفر از تلفن همراه استفاده خواهند کرد. تجزیه و تحلیل آنها تا پایان قرن بیش از 900,000 دستگاه را تخمین زد و به دلیل توصیه ها، AT&T از تجارت سخت افزار خارج شد. بیست سال بعد، آنها متوجه شدند که این توصیه چقدر مفید نبوده است هر سه روز 900,000 گوشی فروخته می شد تنها در آمریکای شمالی

در حالی که به هیچ وجه از کار آنها دفاع نمی کنم، معتقدم که از برخی جهات مک کینزی اشتباه نکرده است. هم AT&T و هم McKinsey ممکن است با مجموعه ای از مفاهیمی که کلمه "تلفن همراه" در سال 1980 بیان می کرد گمراه شده باشند. دستگاه ها بزرگ بودند، به وزن ده پوند یا بیشتر، هزاران دلار هزینه داشت و عمر باتری دردناکی کوتاهی داشت. مطمئناً بازار بزرگی برای آن گوشی ها وجود نداشت. یک پروژه بهتر برای AT&T و McKinsey شاید این باشد که 20 سال دیگر اصطلاح "تلفن همراه" را کشف کنند. آن دستگاه ها عملی، جمع و جور و مقرون به صرفه بودند.

یک مثال جدیدتر ممکن است اصطلاح "متروورس" یک فرد عملیات تجاری که بر روی دوقلوهای دیجیتال متمرکز شده است، با شنیدن کلمه متاورس، با یک فرد بازاریابی که بر فعال سازی برند در دنیای مجازی مانند Roblox متمرکز است، مجموعه بسیار متفاوتی از تداعی ها را در ذهن خود دارد. من با بسیاری از رهبران ارشد گیج و سردرگم که به میدان آمده اند کار کرده ام انواع پروژه های بسیار متفاوت حامل برچسب "metaverse"، که منجر به عدم اطمینان در مورد معنای واقعی این اصطلاح می شود.

در مورد رابط‌های محاسباتی سه بعدی ما که هنوز نامی از آنها برده نشده است، هنوز مشخص نیست که چه برچسبی ذهن مصرف‌کنندگان اصلی را تسخیر خواهد کرد. در طول مصاحبه با مت میسنیکس، یک کارآفرین سریال و VC، در مورد شرکت خود 6D.ai - که بعداً به Niantic فروخته شد - از من پرسیدم که ممکن است در نهایت به این چیزها چه بگوییم. شش سال پس از آن بحث، پاسخ او را به یاد می آورم.

«احتمالاً اپل هر چه تصمیم بگیرد نامش را بگذارد.»

تصویر های اعتباری: جیمز یارما / می Unsplash

تمبر زمان:

بیشتر از تکینگی هاب