یادگیری اجتماعی و عاطفی (SEL) در چند دهه گذشته افزایش یافته است. بررسیهای اخیر نشان میدهد که پشتیبانی گسترده از مهارتهای SEL از سوی پدر و مادر, معلمان و مدیران مدارسو برنامه های درسی بیشتری در مناطق در سراسر ایالات متحده استفاده می شود در همان زمان، یک گروه کوچک اما سرسخت از صداها - که معمولاً توسط گروه های اجتماعی محافظه کار سیاسی رهبری می شوند - SEL را مورد حمله قرار داده اند و آن را به یک سازمان تبدیل کرده اند. مفهوم بحث برانگیز. در حالی که برخی از طرفداران SEL به سرعت این انتقادات را با توضیح اینکه SEL است، رد می کنند در واقع با یک برنامه سیاسی مرتبط نیست، دیگران استدلال می کنند که SEL نمی تواند و نباید از مسائل سیستمی که سیاسی تلقی می شوند جدا شود.
برای مثال، بدون اذعان به واقعیت نژادپرستی سیستمیک، برخی از مربیان استدلال میکنند که SEL میتواند ذهنیتی را تداوم بخشد که در آن بیعدالتیهای اجتماعی احتمالاً تنها در صورتی حل میشود که بتوانیم هویتهای اجتماعی و عاطفی معیوب دانشآموزان به حاشیه را «رفع» کنیم. بدون تغییر رفتارهای آموزشی، برنامههای درسی و سیاستهای مدرسه که میتواند برای دانشآموزان ما، بهویژه دانشآموزان رنگین پوست تهاجمی باشد، گنجاندن یادگیری اجتماعی-عاطفی در تدریس کافی نخواهد بود.» دنا سیمونز می نویسد، یک مربی قبلی و بنیانگذار LiberatED، مجموعه ای که منابع مدرسه محور را برای رسیدگی به SEL در کنار عدالت نژادی توسعه می دهد. سیرا کالر جونز، مربی و محقق عدالت اجتماعی، موافق است، آن را می نویسد "SEL عاری از شیوه های تایید کننده فرهنگی به هیچ وجه SEL نیست."
ما باید گفتگوهای انتقادی بیشتری در مورد SEL داشته باشیم. سؤال این است: چگونه میتوانیم طیف روشهایی را که میتوان آن را نقد کرد، گسترش داد؟
به عنوان یک محقق کیفی و معلم معلم در برنامه روانشناسی آموزشی در دانشگاه ایالتی واشنگتن، من این بحث را دنبال میکنم و این سوال را بررسی میکنم که چگونه گفتگوهای انتقادی را گسترش دهیم. برای درک عمیقتر این موضوع، با یکی از همکارانم همکاری کردم تا با دو محقق دانشگاهی که SEL را از طریق یک دریچه انتقادی از طریق مشاهدات مبتنی بر مدرسه و تجزیه و تحلیل دقیق ادبیات و برنامه درسی بررسی میکنند، مصاحبه کنم.
کلیو استرنز، محقق، نویسنده و استادیار آموزش در کالج هنرهای لیبرال ماساچوست، که در چندین کلاس درس در هفته با معلمان پیش از خدمت کار می کند و آنها را مشاهده می کند، سؤالات جالبی در مورد اینکه چگونه SEL مفید است و چگونه می تواند باشد، پرسیده است. ناخواسته مضر کاتلین هولتون، مدرس بخش جامعهشناسی در دانشگاه ماساچوست، دیدگاههای تاریخی ارزشمندی را در مورد پیوندهای بین احساسات و کنترل اجتماعی ارائه میکند.
در گفتگوی ما با استرنز و هالتون، محققان روشن میکنند که چگونه میتوان عمیقاً متعهد به پرورش انسانیت اجتماعی و عاطفی دانشآموزان (و معلمان) بود و عناصر خاص خود SEL را زیر سوال برد. متن مصاحبه فشرده شده و برای وضوح کمی ویرایش شده است.
اما مک مین: چه چیزی شما را به تحقیق در مورد SEL سوق داد؟
کاتلین هالتون: من از این منظر به SEL آمدم که همیشه از نظر جامعه شناختی به احساسات علاقه مند بودم. یکی از اولین کتاب های جامعه شناسی که خواندم «قلب مدیریت شده» نوشته آرلی هوچیلد بود. این ایده که شرکتها یا سرمایهداری علاقهمند به کنترل احساسات مردم در خدمت سود هستند، ذهنم را به هم ریخت. بچههای من در آن زمان واقعاً کوچک بودند - این بیش از ده سال پیش بود. من شروع به این فکر کردم که آنها در حال یادگیری در مورد احساسات خود در مدرسه هستند، که در دوران کودکی برای من اتفاق نیفتاد. و این فقط نوعی ترکیب دو جهان بود.
کلیو استرنز: اولین بخش از کار من به عنوان معلم مدرسه ابتدایی بود. من به یک کلاس آموزشی پاسخگو فرستاده شدم - مدرسه من یک مدرسه دولتی در منهتن بود و پول زیادی برای آموزش همه ما می ریخت. من فقط به یاد دارم که در طول یک هفته تمرین در تابستان آنجا نشسته بودم و به برخی از توصیه های متنی که آنها می کردند گوش می دادم. و من به عنوان یک معلم واقعاً آزرده خاطر شدم، و از شیوههای تعامل من با بچهها... فیلمنامههایی که پیشنهاد میشد، آزرده خاطر شدم.
هر دوی شما نقاط درگیری با SEL را مطرح کرده اید. دغدغه های اصلی شما چیست؟
استرنز: من چندین نگرانی در مورد SEL دارم. من فکر میکنم به طور کلی، به جای پرداختن به بیعدالتیهای اجتماعی اساسی، مرکز کنترل واکنشها به شرایط را در دست و ذهن تک تک کودکان قرار میدهد. بنابراین، برای مثال، یکی از داستانهای تحقیق من به معلمی مربوط میشود که الف مرحله دوم درس ... در مورد اینکه وقتی احساس غمگینی می کنید چه می کنید، و این یک برنامه متنی است. نتیجه این بود: «وقتی غمگین میشویم، کارهایی وجود دارد که میتوانیم برای آن انجام دهیم، مثلاً میتوانیم نفس عمیق بکشیم. ما میتوانیم روی صحبت کردن با کسی که به او اهمیت میدهیم تمرکز کنیم» - چیزهایی مانند این. او از بچه های کلاس مثالی از زمانی که احساس غمگینی می کردند، خواست. و یکی از بچه ها دستش را بلند کرد و گفت: "خب، دیشب واقعاً غمگین شدم زیرا پتوی من سوراخ بود و گرما در خانه من شکسته بود و من واقعاً سردم بود. آنقدر سرد بودم که میلرزیدم و واقعاً غمگین بودم.»
و معلمی که فکر میکنم فردی بسیار دلسوز بود، اما در برنامه درسی پنهان شده بود، زیرا باید آن را با وفاداری دنبال میکرد، چیزی شبیه این گفت: «درسته. بنابراین خوزه دیشب غمگین بود. و پس وقتی چنین احساس غمگینی می کنیم چه کنیم؟ میتوانیم نفس بکشیم و بیرون بیاوریم.» و من از تصویر این کودک مات و مبهوت شدم. او از یک خانواده مهاجر غیرقانونی بود که دقیقاً در کانون برخی از سرسخت ترین گفتمان ترامپ در مورد مهاجرت قرار داشت. خانواده او تقریباً به هیچ خدماتی دسترسی نداشتند. در آن زمستان در ماساچوست یخبندان بود و او زیر پتویی با سوراخ هایی در آن خوابیده بود. و برنامه درسی به او میگفت: «این مشکل توست. این واقعیت که شما غمگین هستید ... نفس بکشید و بیرون بیاورید، از استراتژی های خود استفاده کنید.
من احتمالاً هفته ای دوازده مدرسه ابتدایی هستم و هیچ کدام از آنها اصلاً در برنامه درسی مطالعات اجتماعی ندارند. کمی علم. اما اساسا روزها ریاضی، خواندن و SEL هستند. خیلی آسان است که آن را در گفتمان عدالت قرار دهیم: میدانید، «ما باید این ساعتها را در هفته صرف آموزش ریاضی کنیم وگرنه در حال خدمت به نابرابری هستیم، درست است؟ ... مدارس همیشه و همیشه در ایالات متحده این وظیفه را داشته اند که با توجه به ساختارهای اجتماعی موجود در آنها و میزان زمانی که با کودکان دارند، این امر غیرواقعی است. به طور کلی، محیط های دوران کودکی و دبستان مطمئناً SEL را بر آموزش تاریخ، یا بر هر نوع آموزش یا مشارکت سیاسی یا دموکراتیک اولویت داده اند. تا دوران راهنمایی به سختی در مورد آن صحبت می شود.
هولتون: من کاملاً با آنچه کلیو میگفت موافق هستم، بهویژه وجود این گسست بزرگ برای بسیاری از کودکان، از نظر اینکه واقعیت عاطفی واقعی آنها چیست و سپس پاسخهای کمی از سوی معلمان که برنامههای درسی را دنبال میکنند. در واقع چه چیزی برای صحبت در مدرسه امن است و خوب است؟ من همچنین زمان زیادی را با این برنامههای درسی گذراندهام، و بسیاری از مثالها [در درسها نشان داده شدهاند] نمونههایی از بچههای سفیدپوست طبقه متوسط هستند. می دانید، "یکی مداد من را دارد و من آن را می خواهم." من نمی گویم اینها تجربیات مهمی نیستند که بچه ها باید از آن عبور کنند و بفهمند چگونه مدیریت کنند. اما من همچنین [نمونههایی در تحقیقات آموزشی] زیادی خواندهام که به کودکان گفته میشود: «اوه، در واقع در مورد آن صحبت نکن، در مورد آن چیز بزرگ و وحشتناک صحبت نکن». که مشکل ساز است. من فکر میکنم SEL به قدری سادهگرایانه است که نوعی یکسانی را در نظر میگیرد. تعامل انسان ها یکی از پیچیده ترین چیزهای دنیاست! این تفاوت های فرهنگی بسیار شکل می گیرد.
چه چیزی SEL را برای بسیاری از مردم جذاب می کند؟
استرنز: بخش بزرگی از آن نگرانی مداوم و فزاینده در مورد رفتار کودکان است، که تا حدی به افزایش استانداردسازی تحصیلی در چند دهه اخیر در ایالات متحده مربوط می شود، وقتی بیشتر از بچه ها می خواهیم، آنها را تحت فشار قرار می دهیم. و ما از آنها از نظر آکادمیک بسیار بیشتر و بسیار جوانتر می خواهیم. اغلب، کودکان چاره ای جز برقراری ارتباط از طریق رفتار خود ندارند و این به نوبه خود معلمان را تحت فشار قرار می دهد و معلمان شروع به جستجوی راه هایی برای مدیریت رفتار می کنند. اما خیلی راحت نیست که بگوییم، "ما فقط می خواهیم بچه ها را وادار به رفتار کنیم." بنابراین، در عوض، ما خودمان را گول می زنیم - منظورم این است که من نیز مقصر این موضوع هستم. ما خودمان را فریب می دهیم و فکر می کنیم که از لحاظ عاطفی به آنها کمک می کنیم، زمانی که فکر می کنم SEL واقعاً راهی برای آموزش انطباق بدون نامگذاری آن است.
هولتون: من آنچه را که Clio گفت تکرار می کنم، و سپس یک زمینه بزرگتر از نظر تمایل به انطباق بدون نامیدن آن را انطباق اضافه می کنم. بسیاری از چیزهایی که قبلاً از نظر روش های مناسب برای بزرگسالان برای مدیریت رفتار کودکان خوب بود، دیگر خوب نیستند. بنابراین، همانطور که انواع ابزارهایی که برای مدیریت رفتارهای کودکان در دسترس بزرگسالان است تغییر کرده است، آنها به چیزی نیاز دارند - ما در پایان روز به چیزی نیاز داریم تا کودکان را با این چیزهای بزرگتری که ما از آنها میخواهیم مطابقت دهیم. ایده های ما در مورد اینکه بچه ها چه هستند و چه چیزی باید توانایی داشته باشند نیز تغییر کرده است. ما از کودکان میخواهیم تا برخی از مهارتهای زیبای بزرگسالان را انجام دهند.
فشار گسترده ای برای ارائه SEL به عنوان چیزی غیرسیاسی، جهانی خوب، مترقی و آینده نگر وجود دارد. و سپس این موج حمله و انتقاد، اغلب توسط گروه های محافظه کار جامعه، وجود دارد که آن را «تلقین لیبرال» می نامند. شما خود را در کجای آن مجموعه نقد قرار می دهید؟
هولتون: مهم نیست که بحث در مورد چه چیزی باشد، فکر میکنم واقعاً عادت کردهام که خودم را به خوبی توسط طرفها دستگیر نکنم. آیا SEL فقط نوعی چیز بی گناه و مترقی است که باید جشن گرفته شود؟ نه، من باور نمی کنم که باشد. آیا این نوعی راه شوم برای پنهان کردن برنامه های پنهانی است که چپ ها روی آن توافق دارند؟ نه، اینطور نیست. من هیچ یک از این روشهای تفکر در مورد SEL را درست یا مفید نمیدانم. هیچ یک از آنها به خوبی وعده ها و لذت های SEL یا خطرات آن را درک نمی کنند. هیچ کدام با آن قاب بندی گرفته نمی شوند.
استرنز: هر کاری که ما در مدارس انجام می دهیم ذاتاً سیاسی خواهد بود زیرا مدارس یک پدیده سیاسی هستند. آنها هرگز نبوده اند. و در هر صورت، فشار برای دیدن آنها به عنوان چیزی غیر از این یکی از ترسناک ترین بازنویسی های تاریخ آموزشی آمریکا است که من تا به حال دیده ام. من فکر می کنم کلمه "تلقین" کلمه واقعا پیچیده ای است، زیرا هیچ کس نمی تواند تفاوت بین تلقین و آموزش را به طور کلی تعریف کند. بنابراین من گاهی اوقات فکر میکنم راههایی برای انجام SEL وجود دارد که میتواند ترسناک و مخرب باشد، به نحوی که برای من بسیار شبیه تکرار مشکلساز تلقین است. اما این ایده که به نوعی تلقین چپ است، به نوعی مانند کاتلین که گفت، کاملاً بیهوده است. اگر میخواهیم SEL را به عنوان یک چرخش پیشرو در آموزش جشن بگیریم، پس باید از نزدیک به چیستی آن نگاه کنیم. من زمان زیادی را صرف مطالعه طیف وسیعی از محبوبترین برنامههای درسی SEL کردهام، و دیدم در مدارسی که از آن برنامههای درسی استفاده میشود چه اتفاقی میافتد، و هرگز ندیدهام که این برنامه کاری جز آموزش به بچهها در مورد نحوه حضورشان در دنیا انجام دهد. ذاتاً کمی ناقص هستند. من واقعا نمی توانم آن را به عنوان یک چرخش پیشرونده ببینم.
آیا SEL در لحظه کنونی ما ارزش پذیرش دارد؟ حتی در بحبوحه تلاش ها برای اینکه SEL از نظر فرهنگی پاسخگوتر و جامعه محور باشد، آیا برخی از این نگرانی ها باقی می مانند؟
استرنز: من قطعا هرگز نمی گویم مدارس و معلمان نباید زندگی عاطفی کودکان یا معلمان را در نظر بگیرند. من واقعاً فکر می کنم SEL یک روش اشتباه برای انجام آن است. من متوجه شدم که اساساً شکاف بزرگتری بین کودکان و معلمان ایجاد می کند. این مانند یک برنامه درسی دیگر است که باید از آن عبور کرد. من فکر می کنم درست است که این نوع ناامیدی برای رابطه و یکپارچگی عاطفی در کلاس درس بسیار وجود دارد، و با این حال ... مجموعه ای از مشکلات در اطراف آن وجود دارد. چه می شد اگر معلمان مجبور بودند کمی بیشتر کار داخلی انجام دهند تا به این فکر کنند که چگونه می خواهند در مورد احساسات صحبت کنند - احساسات خود و احساسات بچه ها؟ برای من، تقریباً قطعاً بهتر از داشتن یک مجموعه زبان و مهارت از پیش تعیین شده است.
هولتون: من میخواهم این جنبههای تاریک SEL را نقد کنم، اما در عین حال، لزوماً فکر نمیکنم که نیازی به سطل زباله داشته باشد. هنوز هم به آنچه که بسیاری از مردم در مورد دوران کودکی، در مورد مدارس در حال حاضر از دست داده اند، می تاباند. به نظر می رسد آنچه مردم می گویند می خواهند ارتباط بیشتر و زمان بیشتری برای ارتباط با بچه ها و ارتباط بچه ها با یکدیگر است و آنها راه هایی برای مقابله با احساسات عظیمی که در کلاس های درس وارد می شود می خواهند. ... من بسیاری از ابزارها را [در SEL] دوست دارم، اما ای کاش می توانستند با زمینه بیشتری در مورد نابرابری ارائه شوند.
- محتوای مبتنی بر SEO و توزیع روابط عمومی. امروز تقویت شوید.
- پلاتوبلاک چین. Web3 Metaverse Intelligence. دانش تقویت شده دسترسی به اینجا.
- منبع: https://www.edsurge.com/news/2022-12-02-why-we-need-to-have-more-critical-conversations-about-social-and-emotional-learning
- a
- درباره ما
- در مورد IT
- کاملا
- دانشگاهی
- دسترسی
- در میان
- واقعا
- نشانی
- خطاب به
- بالغ
- بزرگسالان
- دستور کار
- AIR
- معرفی
- در کنار
- همیشه
- امریکایی
- مقدار
- تحلیل
- و
- دیگر
- جذاب
- مناسب
- استدلال
- دور و بر
- هنر
- دستیار
- مرتبط است
- حمله
- نویسنده
- در دسترس
- اساسا
- زیرا
- بودن
- باور
- بهتر
- میان
- بزرگ
- بزرگتر
- بیت
- کتاب
- به ارمغان می آورد
- گسترده تر
- شکسته
- آورده
- فراخوانی
- نمی توان
- توانا
- سرمایه داری
- گرفتن
- اهميت دادن
- کاریابی
- جشن گرفتن
- مشهور
- قطعا
- متغیر
- کودک
- فرزندان
- وضوح
- کلاس
- نزدیک
- نزدیک
- هم قطار
- Collective - Dubai Hills Estate
- کالج
- رنگ
- ترکیب
- آینده
- مرتکب شده
- ارتباط
- انجمن
- به رهبری جامعه
- انطباق
- بغرنج
- نگرانی
- نگرانی ها
- تضاد
- ارتباط
- زمینه
- کنترل
- کنترل
- گفتگو
- گفتگو
- شرکت ها
- میتوانست
- زن و شوهر
- بحرانی
- نقد
- فرهنگی
- جاری
- برنامه تحصیلی
- خطرات
- روز
- روز
- مقدار
- مناظره
- دهه
- عمیق
- قطعا
- دموکراتیک
- بخش
- نومیدی
- توسعه
- تفاوت
- عمل
- آیا
- دوجین
- در اوایل
- از دست
- آموزش
- آموزش
- مربیان
- تلاش
- هر دو
- عناصر
- در آغوش گرفتن
- احساسات
- کافی
- انصاف
- به خصوص
- اتر (ETH)
- حتی
- تا کنون
- در حال بررسی
- مثال
- مثال ها
- تجارب
- توضیح دادن
- بررسی
- خانواده
- ویژه
- کمی از
- وفاداری
- شکل
- پر کردن
- پیدا کردن
- پیدا کردن
- نام خانوادگی
- ناقص
- تمرکز
- به دنبال
- پیروی
- تفکر رو به جلو
- موسس
- انجماد
- از جانب
- کاملا
- عموما
- دریافت کنید
- گرفتن
- داده
- Go
- رفتن
- خوب
- گروه
- گروه ها
- گناهکار
- دست ها
- رخ دادن
- اتفاق می افتد
- مضر
- داشتن
- قلب
- مفید
- کمک
- پنهان
- پنهان شدن
- تاریخی
- تاریخ
- سوراخ
- میزبان
- ساعت ها
- خانه
- چگونه
- چگونه
- HTML
- HTTPS
- بزرگ
- انسان
- بشریت
- اندیشه
- ایده ها
- هویت ها
- تصویر
- مهاجرت
- مهم
- in
- گنجاندن
- افزایش
- فرد
- نابرابری
- نمونه
- در عوض
- تمامیت
- اثر متقابل
- فعل و انفعالات
- علاقه
- علاقه مند
- جالب
- داخلی
- مصاحبه
- درگیری
- مسائل
- IT
- تکرار
- خود
- عدالت
- بچه
- بچه ها
- نوع
- دانستن
- زبان
- بزرگ
- بزرگتر
- نام
- یادگیری
- مدرس
- رهبری
- عدسی
- درس
- درس
- سبک
- لینک ها
- استماع
- ادبیات
- کوچک
- زندگی
- نگاه کنيد
- به دنبال
- خیلی
- ساخت
- باعث می شود
- ساخت
- مدیریت
- اداره می شود
- مدیریت
- حکم
- بسیاری
- بسیاری از مردم
- ماساچوست
- عظیم
- ریاضی
- ماده
- متوسط
- ذهن
- ذهن
- گم
- لحظه
- پول
- بیش
- اکثر
- محبوبترین
- چندگانه
- لزوما
- نیاز
- نیازهای
- نه
- شب
- مبهم
- ONE
- مداوم
- دیگر
- دیگران
- خود
- بخش
- ویژه
- ویژه
- گذشته
- مردم
- شخص
- دیدگاه
- پدیده
- برگزیده
- افلاطون
- هوش داده افلاطون
- PlatoData
- نقطه
- سیاست
- سیاسی
- از نظر سیاسی
- محبوب
- ممکن
- شیوه های
- در حال حاضر
- ارائه شده
- زیبا
- قبلی
- اصلی
- اولویت بندی شده
- شاید
- مشکل
- مشکلات
- معلم
- سود
- برنامه
- برنامه ها
- مترقی
- وعده
- روانشناسی
- عمومی
- فشار
- قرار می دهد
- سوال
- سوالات
- سریع
- نژاد پرستی
- مطرح شده
- محدوده
- RE
- واکنش
- خواندن
- مطالعه
- واقعیت
- اخیر
- توصیه
- ماندن
- به یاد داشته باشید
- تحقیق
- پژوهشگر
- محققان
- منابع
- پاسخگو
- امن
- سعید
- همان
- عالمان
- مدرسه
- دانشکده ها
- علم
- اسکریپت
- مشاهده
- سرویس
- خدمات
- خدمت
- تنظیم
- تنظیمات
- چند
- شکل دادن
- باید
- نشان
- طرف
- نشسته
- مهارت ها
- کوچک
- So
- آگاهی
- عدالت اجتماعی
- برخی از
- چیزی
- تاحدی
- طیف
- خرج کردن
- صرف
- شروع
- آغاز شده
- دولت
- ایالات
- بخار
- هنوز
- داستان
- استراتژی ها
- دانشجویان
- مطالعات
- در حال مطالعه
- تابستان
- پشتیبانی
- افزایش
- سیستمیک
- گرفتن
- صحبت
- سخنگو
- معلم
- معلمان
- تعلیم
- تیمی
- ده
- قوانین و مقررات
- La
- جهان
- شان
- چیز
- اشیاء
- تفکر
- از طریق
- زمان
- به
- تن
- ابزار
- آموزش دیده
- آموزش
- رونوشت
- درست
- دور زدن
- عطف
- ما
- زیر
- اساسی
- فهمیدن
- متحد
- ایالات متحده
- دانشگاه
- us
- استفاده کنید
- ارزشمند
- Ve
- از طريق
- میخواهم
- واشنگتن
- حالت واشنگتن
- راه
- هفته
- چی
- چه شده است
- که
- در حین
- سفید
- WHO
- بطور گسترده
- اراده
- زمستان
- در داخل
- بدون
- کلمه
- مهاجرت کاری
- کارگر
- جهان
- جهان
- با ارزش
- خواهد بود
- نوشته
- سال
- جوانتر
- شما
- زفیرنت