اهمیت برنامه مدیریت تغییر

اهمیت برنامه مدیریت تغییر

گره منبع: 1947671
برنامه مدیریت تغییربرنامه مدیریت تغییر

در مواقع عدم اطمینان در چشم انداز کسب و کار جهانی، سازمان هایی که هستند سازگاری و واکنش سریع به تغییرات آنهایی هستند که از بحران هایی مانند همه گیری جان سالم به در می برند. در پنج سال گذشته و به‌ویژه در طول همه‌گیری، سازمان‌های جهانی برای بقای خود تحت فشار زیادی برای اتخاذ تحول دیجیتالی قرار گرفته‌اند. حقیقت این است که برای اینکه یک شرکت بتواند با موفقیت یک مدل عملیاتی دیجیتال را اجرا کند، باید تغییرات را "مدیریت" کند. بدون ایجاد و ترکیب یک برنامه مدیریت تغییر، یک ابتکار تحول دیجیتال احتمالاً شکست خواهد خورد. 

برای کسانی که ممکن است در زمینه تحول دیجیتال و مدیریت تغییر جدید باشند، در اینجا یک بررسی سریع از هر دو مفهوم وجود دارد:

تحول دیجیتال شامل استفاده از دارایی های دیجیتال مانند فناوری‌های دیجیتال و ابزارهایی برای تغییر فرآیندها و سیستم‌های تجاری موجود. بنابراین، دستیابی به تحول دیجیتال بدون درک اینکه چگونه فناوری های دیجیتال می توانند برای کسب و کارها مفید باشند، بسیار سخت است. 

مدیریت تغییر است فرآیند مستند برای اجرای هر تغییر بزرگ یا کوچک در یک فرآیند یا سیستم تجاری موجود. مراحل مدیریت تغییر به خوبی اجرا شده می تواند به طور قابل توجهی نتایج دیجیتال را بهبود بخشد. 

مدیریت تغییر و تحول دیجیتال: هر دو برای تحول کسب و کار ضروری هستند 

مدیریت تغییر و تحول دیجیتالاگرچه یکسان نیستند، اما اغلب برای تحول دیجیتال موفق یک کسب و کار به یکدیگر نیاز دارند.  

در یک کسب و کار مدرن، تغییر یا تحول بدون استفاده از داده ها و فناوری های دیجیتال نمی تواند اتفاق بیفتد. در تحول دیجیتال، از فناوری‌ها و ابزارهای دیجیتال برای تغییر مدل کسب‌وکار استفاده می‌شود. و مدیریت تغییر از طریق رویکرد سیستماتیک خود برای مدیریت تغییر، به فرآیند تحول دیجیتال در برنامه ریزی، اجرا و اجرای تغییرات مورد نیاز در سراسر سازمان کمک می کند. 

ایده پشت مدیریت تغییر پیش‌بینی مشکلات، کاهش خطاها، مدیریت مقاومت، اندازه‌گیری تأثیرات و هماهنگ کردن پذیرش است تا انتقال برای همه کاربران یکپارچه باشد. داشتن یک برنامه مدیریت تغییر تضمین می کند که اثرات نامطلوب تحول دیجیتال حداقل است.  

In دگرگونی های دیجیتال، فناوری های دیجیتال به طور گسترده در مناطق تجاری مورد استفاده قرار می گیرند - منجر به تغییرات اساسی در نحوه اداره تجارت و ارائه ارزش به مشتریان می شود. 

دیجیتالی شدن شامل تأثیرات انسانی عمیق تر و گسترده تر است که با تغییرات مرتبط است، نه فقط سیستم ها و فرآیندهای جدید در حال اجرا. به طور معمول، زمانی که کسب و کارها ابتکارات تحول دیجیتال را انجام می دهند، درگیر می شوند مدیریت تغییر سازمانی (OCM) کارشناسان برای کمک. OCM می‌تواند به مدیریت ریسک‌های مرتبط با تغییرات پیشنهادی به سمت مردم کمک کند.

مدیریت تغییر جزء اصلی تحول دیجیتال است

A مدیریت تغییر این طرح مراحل زیر را در یک ابتکار تحول دیجیتال انجام می دهد:

  • وضعیت فعلی کسب و کار را برای شناسایی شکاف ها در فرآیندها و سیستم ها ارزیابی می کند
  • اهداف و هدف مورد نظر از تحول دیجیتال را تعریف می کند
  • به ترسیم طرح کلی یا نقشه راه برای تکمیل تمام مراحل تحول کمک می کند
  • به مدیریت (نظارت) و اجرای تحول (تغییر) در هر مرحله کمک می کند 

مدیریت تغییر، از طریق استفاده خردمندانه از بهترین شیوهکمک می کند تا خطرات شناسایی شده را به حداقل برساند و تغییرات را به شیوه ای ایمن اجرا کند.

رجوع به ویلیام مک نایت شود وبینار مدیریت تغییر، که برای آموزش به شرکت ها طراحی شده است که چگونه با کمک فناوری تغییرات عملکردی ایجاد کنند. 

مدیریت تغییر در طول تحول دیجیتال 

به عنوان یک دگرگونی های دیجیتال ابتکار انجام شده در یک سازمان می تواند چالش برانگیز و دشوار باشد، مدیریت تغییر نقش مهمی در حصول اطمینان از اینکه کل فرآیند به خوبی پیش می رود توسط:

  • اولین خط دفاعی در برابر مقاومت سازمانی بودن
  • تسلط محکم بر تمام اهداف و اهداف شناسایی شده تحول دیجیتال
  • برقراری ارتباط با مسائل، مشکلات، نگرانی ها و همچنین مزایای آینده برای همه در هر مرحله 
  • حصول اطمینان از اینکه تحول یک شبه اتفاق نمی افتد، بلکه به تدریج و در مراحل انجام می شود
  • ارائه پشتیبانی و آموزش کافی به کارکنان تجاری برای پذیرش تغییر. 

مزایا و معایب مدیریت تغییر

اجرای یک برنامه مدیریت تغییر، تیم های رهبری را قادر می سازد تا به طور موثر تغییرات پیشنهادی در فرآیندها یا سیستم های تجاری را استراتژی و مدیریت کنند. در اینجا موارد قابل مشاهده هستند مزایا و معایب مدیریت تغییر:

مزایا عبارتند از:

  • مدیریت تغییر چارچوبی را برای حمایت و درک تغییر و تأثیر آن بر یک سازمان ارائه می دهد، به عنوان مثال، مدل لوین مدیریت تغییر
  • اگر اعضای تیم کسب و کار اعتماد به نفس داشته باشند، به جای اینکه توسط مدیریت مجبور به پذیرش تغییر شوند، تغییرات استراتژیک خود را هدایت خواهند کرد.
  • تیم مدیریت تغییر اطمینان حاصل می کند که تغییرات به درستی اجرا شده اند و کارکنان تجاری به درستی برای استفاده از سیستم ها یا فرآیندهای جدید آموزش دیده اند.
  • در جریان تغییرات سازمانی، کارکنان کسب و کار قادر خواهند بود مهارت‌های جدیدی را به دست آورند، فرصت‌های جدید را دنبال کنند و خلاقیت خود را به گونه‌ای اعمال کنند که در نهایت به نفع سازمان باشد. 

معایب عبارتند از:

  • هنگامی که یک استراتژی توسعه نیافته یا ضعیف باشد، تغییر می تواند کاملاً بی اثر باشد. 
  • اگر با مقاومت نیروی کار در برابر تغییر در مراحل اولیه به طور موثر برخورد نشود، می تواند هر گونه تلاش مدیریت تغییر را از مسیر خود خارج کرده و آسیب برساند. 
  • بدون خرید شرکتی، کارکنان کسب و کار فقط تغییرات را به‌عنوان به‌روزرسانی یا فرآیندهای جایگزین می‌بینند، نه یک جهت کاملاً جدید برای سازمان.
  • مدیریت تغییر ممکن است قادر به ایجاد تغییرات جزئی در وضعیت موجود باشد، اما نمی تواند یک کسب و کار را در مسیری کاملاً جدید قرار دهد. 
  • برای به حداقل رساندن جنبه‌های منفی مدیریت تغییر، تیم مدیریت تغییر باید مطمئن شود که برنامه‌ها به خوبی طراحی شده‌اند و استراتژی‌ها موثر و دائما در حال بهبود هستند. 

ابزارهای کلیدی برای مقابله با معایب فوق، ارتباط صادقانه و به موقع در مورد ارزش درک شده در مقابل ارزش واقعی هر تغییری است.

مزایا و معایب تحول دیجیتال 

تبدیل دیجیتالی کسب و کار در دنیای به سرعت در حال تغییر امروز ضروری است و می تواند به عرضه محصولات جدید، دستیابی به مشتریان جدید و گسترش به بخش های مختلف بازار کمک کند. در حالی که شرکت‌ها برنامه‌های دیجیتالی دارند و به دنبال دیجیتالی کردن نیروی کار هستند، سطح شایستگی دیجیتالی کردن کارکنان آنها و انگیزه تغییرات بسیار متفاوت است.

مزایا عبارتند از:

  • انواع وجود دارد مزایای تحول دیجیتالاز جمله تجارب بهتر مشتری، مدل های کسب و کار و همکاری و همچنین افزایش بهره وری، چابکی، نوآوری و شفافیت. 
  • بزرگترین مزیت تحول دیجیتال، اتوماسیون کارهای معمولی است که زمان و کار زیادی از انسان می گیرد.
  • فن‌آوری‌های دیجیتال، کسب‌وکارها را قادر می‌سازد تا از داده‌ها برای به دست آوردن بینش عملی و هوش رقابتی برای سود کسب‌وکار استفاده کنند.
    دیجیتالی شدن در سطح سازمانی همچنین امکان همکاری فوری از راه دور، مشاوره و کار تیمی بین واحدهای مختلف تجاری را فراهم می کند. 
    تحول دیجیتال در تولید منجر به ادغام حسگرها و دستگاه‌های IoT برای ردیابی در زمان واقعی تولید می‌شود. اتوماسیون فرآیندهای دستی مانند مدیریت موجودی و ذخیره سازی؛ و استفاده از تجزیه و تحلیل داده ها برای کشف ناکارآمدی های زنجیره تامین بهبود می یابد.
  • کانال‌های دیجیتالی ارتباطات (وب، موبایل، اجتماعی) به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا مشتریان خود را بهتر درک کنند، مستقیماً با آنها ارتباط برقرار کنند و تجربه مشتری را افزایش دهند. 
  • در حالت ایده‌آل (در صورت انجام صحیح)، هر ابتکار تحول دیجیتال فرصتی را برای ارزیابی و بهینه‌سازی سیستم‌ها و فرآیندهای کسب‌وکار فراهم می‌کند، تا اطمینان حاصل شود که آنها به اندازه کافی سازگار و چابک هستند تا بینش‌های کسب‌وکار را ارائه دهند، و موقعیت یک کسب‌وکار را برای موفقیت‌های آینده قرار دهند.

معایب عبارتند از:

  • از آنجایی که تحول دیجیتال معمولاً به کسب و کارها نیاز دارد که فرآیندها و رویه های موجود را بازنگری کنند، هزینه های قابل توجهی با ارزیابی و اجرای تغییرات همراه است. 
  • یکی دیگر از اشکالات بالقوه تحول دیجیتال از دست دادن اعتماد مشتری است که ممکن است با اعمال تغییرات در سیستم ها یا فرآیندهای خود توسط مشاغل اتفاق بیفتد. 
  • شکست در پیاده‌سازی اجتناب‌ناپذیر است، بنابراین تیم‌های تحول دیجیتال باید به دنبال راه‌هایی برای کاهش خطر شکست با شناسایی مواردی که نیاز به تغییر و چرایی دارد، شناسایی مجموعه مهارت‌های مورد نیاز، آزمایش فناوری‌های جدید قبل از عرضه آن‌ها، آموزش پرسنل پشتیبانی و ترویج فرهنگ دیجیتالی اول باشند. در سراسر شرکت 
  • فن‌آوری‌های جدید همچنان در حال ظهور هستند و فناوری‌های موجود همچنان در حال ارتقا هستند، بنابراین لازم است سازمان‌ها به اندازه کافی انعطاف‌پذیر باشند تا در صورت لزوم از فناوری‌های جدید استقبال کنند. 

پینوشت

اهداف کسب‌وکار شما، همراه با یک برنامه مدیریت تغییر سنجیده‌شده و کمک کارشناسان متخصص در تحول دیجیتال، بهترین استراتژی‌ها برای تغییر به سمت دیجیتال هستند. اگر سازمان شما در حال شروع یک کار بزرگ است تعمیرات اساسی دیجیتالمانند راه اندازی یک پلت فرم تجارت الکترونیکی جدید یا تغییر به تجربه مشتری کاملاً متصل، بسیار مهم است که به این فکر کنید که چگونه می خواهید طراحی کنید. استراتژی مدیریت تغییر.

برای ارتقای نوآوری و خروجی، لازم است کسب و کارها یک پلتفرم دیجیتال داشته باشند که ارتباط و همکاری را تسهیل می کند در بین تمام بخش های داخل شرکت هنگامی که ارتباطات داخلی دیجیتالی می شود، بهره وری، مسئولیت پذیری و خلاقیت افزایش می یابد و در عین حال مزیت رقابتی بسیار مورد نیاز حفظ می شود. با قدرت یک محیط کسب و کار دیجیتالی فعال، کسب و کار شما قادر خواهد بود تا چالش ها را پیش بینی کند و راه حل هایی را از قبل ایجاد کند تا در سال های آینده پایدار بماند.

تصویر تحت مجوز Shutterstock.com استفاده می شود

تمبر زمان:

بیشتر از DATAVERSITY