بازاندیشی که چه کسی برنده رقابت فناوری آمریکا و چین است

بازاندیشی که چه کسی برنده رقابت فناوری آمریکا و چین است

گره منبع: 2825322

یک مطالعه در اوایل سال جاری نشان داد چین پیشتاز خیره کننده است در فناوری های ضروری و این اولین بار نیست که این ادعا مطرح می شود.

اما آیا این ادعاها بر اساس واقعیت است؟ هنگام ارزیابی تأثیر جهانی و دسترسی شرکت‌های آمریکایی مانند آمازون، اپل، OpenAI، بوئینگ، مدرنا، مایکروسافت و گوگل، بلافاصله مشخص نیست که ایالات متحده در نوآوری‌های فناوری عقب مانده است.

اما چالش این است که دقیقاً چگونه یک "رقابت فناوری" یا "رقابت استراتژیک" را اندازه گیری کنیم. به طور معمول، مسابقات شامل امتیازات، برندگان و بازنده ها می شود. اما چگونه می توان امتیاز را در رقابت های فناوری حفظ کرد؟ آیا تعداد پتنت ها، انتشارات دانشگاهی، مؤسسات آموزشی پیشرو یا شرکت های چند میلیارد دلاری است؟ یا اینکه سیستم امتیازدهی مناسب ترکیب پیچیده‌تری از این عوامل و عوامل دیگر است؟

رقابت بین ایالات متحده و چین یک رقابت چند بعدی است که شامل عناصر فنی، اقتصادی، نظامی و سیاسی است. برای ارزیابی دقیق جایگاه ایالات متحده در این رقابت، باید تمرکز خود را از معیارها (داده‌های عددی خام) به معیارها تغییر دهیم، که تفسیرهای معنی‌داری از این اعداد ارائه می‌دهند. این محور تضاد بین اقتصاد بازار آزاد و اقتصاد مبتنی بر دولت را روشن می کند.

برای تعیین اینکه چه کسی برنده است رقابت فناوری، تکیه بر متعارف وسوسه انگیز است نشانگرهای پیشرفت علمی، از جمله استنادهای علمی یا حق ثبت اختراع، زیرا عینی و قابل سنجش هستند. اما انجام این کار خطر نادیده گرفتن سایر عوامل با پیامدهای مهم برای نتیجه رقابت فناوری ایالات متحده و چین را به دنبال دارد.

این معیارها به اندازه‌گیری، تفسیر و تحلیل پیچیده‌تری نیاز دارند که تنوع در کیفیت، زمینه، اجرا و تأثیر را نشان می‌دهد. اگر آمریکا تمرکز کند صرفا در تلاش برای پیشی گرفتن از چین است بر اساس معیارهای فردی پیشرفت فناوری، احتمالاً به پیروزی‌های توخالی دست خواهد یافت، اما در پیشبرد منافع امنیت ملی خود ناکام خواهد بود.

به عنوان مثال، تلاش برای اندازه گیری پیشرفت ایالات متحده و چین در زمینه هوش مصنوعی را در نظر بگیرید. چین تعداد زیادی دارد مقالات و پتنت های علمی هوش مصنوعی، نشان دهنده رهبری جهانی پکن در این زمینه است.

با این حال، ایالات متحده جایگاه محکمی در پیشرفت‌های پیشرفته هوش مصنوعی دارد و سازمان‌هایی مانند OpenAI، Microsoft و Alphabet در ایجاد و انتشار مدل‌های زبانی بزرگ پیشرو هستند. این سازمان ها بخشی از یک نوآوری گسترده تر هستند اکوسیستمی که به فناوری های جدید اجازه رشد می دهد و به طور گسترده در سراسر اقتصاد جهانی پذیرفته شود. تک شاخ های فناوری ایالات متحده - استارت‌آپ‌هایی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار - و شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر که از آنها حمایت می‌کنند، هم موفقیت مالی و هم پیشرفت فناوری قابل توجهی را نشان می‌دهند.

در این بازار آزاد پر رونق، محصول تعهد ایالات متحده به یک جامعه باز و مبادله آزاد ایده ها، معیارهایی مانند موفقیت تجاری، پذیرش فناوری و تأثیر در دنیای واقعی، گویاتر از اقدامات خام هستند. این معیارها، در زمینه رقابت استراتژیک با چین، بر تمایل ایالات متحده برای تبدیل تحقیقات به نوآوری های تأثیرگذار و مقیاس پذیر تأکید می کند.

تمرکز بر معیارها به جای اقدامات به مقامات وزارت دفاع این امکان را می دهد که به درستی توسعه فناوری های نوظهور را به عنوان ابزاری برای دستیابی به سیاست های خاص یا اهداف نظامی ببینند. به عنوان مثال، همانطور که وزارت دفاع برای توسعه فناوری در 14 خود سرمایه گذاری می کند حوزه های فناوری بحرانی, metrics should be developed to track progress toward filling specific operational demands.

تغییر تمرکز بر معیارها همچنین تصویر دقیق تری از رقابت فناوری آمریکا و چین ارائه می دهد و نقاط قوت حیاتی ایالات متحده را به تصویر می کشد. در حالی که چین به یک جمعیت بیش از چهار برابر ایالات متحده است و یک اقتصاد به سرعت در حال رشد، با تمرکز بر معیارها، ایالات متحده می تواند از مزایای آن استفاده کند. ویژگی های ذاتی سیستم نوآوری ایالات متحده - حفاظت از IP قوی، چشم انداز بازدهی بالا برای نوآوری و پیوندهای قوی دولت-دانشگاه- صنعت - خلاقیت را تحریک می کند، نوآوری را تشویق می کند و کارآفرینی را تقویت می کند.

علاوه بر این، ایالات متحده تلاش می کند به طور ناقصبا دوری از موانع و سهمیه های مصنوعی و پرهیز از انطباق فکری، فرصت هایی را به هرکسی که می خواهد ارائه دهد. این تعهد به یک پویایی دامن می زند، نیروی کار گوناگون که سرچشمه نبوغ و نوآوری است.

تمرکز بر این ویژگی‌های متمایز آمریکایی، دیدگاه را از یک رقابت کاملاً مبتنی بر اندازه‌گیری، که در آن کمیت می‌تواند کیفیت را تحت الشعاع قرار دهد، به دیدگاهی ظریف و مبتنی بر معیارها که پیوندها به معنای هدف است، منتقل می‌کند. این تغییر به ایالات متحده اجازه می دهد تا از نقاط قوت خود استفاده کند، ارزش های اصلی خود را حفظ کند و زمینه را برای هدایت و موفقیت در این رقابت استراتژیک فراهم کند.

جان اشمید یک دانشمند علوم سیاسی در شرکت غیرانتفاعی و غیر حزبی RAND Corp است.

تمبر زمان:

بیشتر از دیدگاه اخبار دفاعی