HSBC با پلتفرم‌ها در مقابل محصولات آزمایش می‌کند

HSBC با پلتفرم‌ها در مقابل محصولات آزمایش می‌کند

گره منبع: 2660226

امان ناراین، رئیس جهانی پلتفرم ها و بانکداری تعبیه شده HSBC، مستقر در سنگاپور، می گوید: بانک ها اکنون در سومین موج تاریخی توزیع قرار دارند.

بانکداری شعبه بر نحوه دسترسی محصولات بانکی به مشتریان تسلط داشته است. شاخه های فیزیکی جایی است که مردم برای انجام امور مالی به آنجا می روند.

از دهه 2000، اینترنت و بانکداری همراه به کانال اصلی توزیع تبدیل شدند. به جای رفتن به مکانی برای انجام امور مالی، امور مالی روی میز یا در جیب شما قرار داده شد.

ما اکنون در مراحل اولیه موج سوم بانکداری یکپارچه هستیم که به گفته ناراین، امور مالی را در کاری که شما انجام می دهید ادغام می کند. هیچ مکانی وجود ندارد، فقط خدمات مالی در فعالیت‌های روزانه وجود دارد. 

ناراین با اشاره به سیستم متروی زیرزمینی هنگ کنگ گفت: «از ApplePay در MTR استفاده کنید. «پرداخت در تلفن شما و زندگی شما یکپارچه شده است. ما تازه در ابتدای این کار هستیم.»

قسمت سخت

این هم برای بانکداری مصرف کننده و هم برای منطقه ناراین، بانکداری شرکتی - در درجه اول پرداخت ها و تامین مالی تجارت صادق است.

به همین دلیل است که HSBC افرادی مانند ناراین را استخدام می کند که سال گذشته در نقشی جدید برای پیشبرد بانکداری تعبیه شده، پس از یک حرفه در GooglePay و استارت آپ خود (کوتاه عمر) به بانک تجاری پیوست. او از بانک استاندارد چارترد شروع به کار کرده است، اما اکنون در ماموریتی است که به جای محصولات، پلتفرم‌ها را بفروشد.

اما این مستلزم یک تغییر اساسی در نحوه عملکرد بانک ها و دیدگاه خود است.

ناراین گفت: «تمرکز روی «تحول دیجیتال» API ها و تجربه کاربر بوده است DigFin. اما این فقط سطحی است. ما همچنین باید روی خط دفاعی تمرکز کنیم."

او می گوید همه بانک ها برای موفقیت در توزیع یکپارچه باید به پنج مورد توجه کنند:

  • نحوه سوار شدن به مشتریان
  • نحوه خدمت رسانی به آن مشتریان
  • چگونه می توان وام به آن مشتریان را پذیره نویسی کرد
  • نحوه ایجاد زیرساخت موثر برای انجام موارد فوق
  • نحوه طراحی مجدد محصولات و خدمات در آن زیرساخت

بله ابر اما…

DigFin اشاره کرد که برای بسیاری از مؤسسات مالی، پاسخ، یا حداقل نقطه شروع، پذیرش ابر برای ذخیره سازی محاسباتی و محاسبه است. مدتی طول کشید تا بانک‌ها روی مسائلی مانند امنیت داده‌ها و انطباق با آن‌ها فکر کنند، اما پس از آن بسیار هیجان‌زده شدند. گاهی گفتگو به همین جا ختم می شود.

ناراین گفت: «ابر مانند هوا یک ضرورت است. اما در زندگی چیزهای بیشتری از نفس کشیدن وجود دارد.



هدف از مهاجرت پرداختن به هزینه های خدمات به مشتریان است، اما مشکلات اساسی مدیریت، حاکمیت داده یا محصول را حل نمی کند. بلکه ابزاری برای منطقی کردن پشته های فناوری قدیمی و آماده سازی مؤسسه برای به اشتراک گذاری داده ها و سایر جنبه های بانکداری مشارکتی است.

مشارکت به معنای تکیه بیشتر بر فین تک‌هایی است که راه‌حل‌های نوآورانه ارائه می‌کنند. ناراین می گوید این بانک به ویژه در همکاری با استارت آپ ها در هند فعال است.

ناراین گفت: «انبوهی از فین‌تک‌ها در هند در بالای زیرساخت‌های دیجیتالی دولت هستند. آنها اجزای زیادی را می آورند که ما می توانیم به آنها وصل کنیم. اما یک بانک برای استفاده از آنها نیاز به معماری مدرن دارد.

جاذبه متقابل

معمولاً استارت‌آپ‌ها در حال تعقیب مدیر فعلی هستند که قدرت توزیع را دارد. اما ناراین می‌گوید بانک‌ها خود را برای استارت‌آپ‌ها نیز جذاب کرده‌اند، زیرا اکنون برای بهترین شرکا در حال رقابت هستند.

یکی از چالش های فین تک ها این است که از بازار محلی خود فراتر نمی روند. این بانک می‌تواند یک KYC عالی یا فین‌تک داخلی در هند پیدا کند، اما ممکن است لازم باشد فین‌تک مشابهی برای اندونزی یا بریتانیا پیدا کند. یا می‌تواند فناوری را کپی کند و چیزی را به صورت داخلی بسازد، اگرچه این معمولاً در درازمدت جواب نمی‌دهد - بانک می‌تواند یک مدل نرم‌افزاری را کپی کند، اما بدون نوآوری راه‌اندازی گیر می‌کند.

بنابراین استراتژی بهینه کمک به مقیاس فین‌تک محلی در سطح جهانی است که با نقاط قوت یک بانک جهانی عمل می‌کند. موسساتی که می‌توانند مسیری را برای مقیاس‌پذیری برای کارآفرین فراهم کنند، از آن برای رقابت برای بهترین فین‌تک‌ها استفاده می‌کنند.

فراتر از PoCs

با این حال، این فرض می‌کند که بانک‌ها می‌توانند به طور موثر با استارت‌آپ‌ها همکاری کنند. DigFin در مورد اثبات مفاهیم (PoCs) که فین‌تک‌ها را خفه می‌کنند، این سوال را مطرح کرد: بانک‌ها در پرداخت خسیس هستند، PoC بسیار طولانی است، تیم‌های داخلی برای همیشه زمان می‌برند تا آن را تایید کنند، و سپس تامین مالی سرمایه‌گذاری استارت‌آپ تمام می‌شود. در محیط امروزی، استارت‌آپ‌ها به سختی می‌توانند سهام خود را تکمیل کنند.

ناراین گفت: "من بخشی از یک استارت آپ بوده ام، بنابراین می دانم که چگونه است." او می گوید که PoC ها در راه خروج هستند. آنها دیگر آنقدر مد نیستند. یکی از اطرافیان اینجا گفت: "ما خلبانان بیشتری در HSBC از بریتیش ایرویز نمی خواهیم."

ناراین می‌گوید که PoCها نشانه‌هایی هستند که نشان می‌دهد تیم بانک قانع نیست. آنها معمولاً مستقر می شوند تا به مدیر عامل یا هیئت مدیره نشان دهند که یک پیوند فین تک می تواند کارساز باشد. PoC ها می توانند در نهایت به عنوان یک نمایش پیچیده عمل کنند تا به عنوان یک استراتژی قابل استقرار. "این اتلاف وقت و منابع است."

در عوض، او می‌گوید که تیم‌های تحقیقات داخلی و تجربه کاربر می‌توانند مدل‌هایی ایجاد کنند، و اگر به پیوند اعتقاد داشته باشند، می‌توانند زودتر به فرآیندهای داخلی بپردازند.

اما ناراین چگونه بوروکراسی های داخلی را دور می زند؟ مردم تمکین؟ تدارکات؟

ناراین گفت: «تیم های تدارکات شرور می شوند. مدیران این را راحت می‌دانند که شکست‌های خود را به چنین تیم‌هایی بچسبانند. "با قانون، تدارکات، و نام تجاری، ما باید آنها را زودتر درگیر کنیم و استراتژی را توضیح دهیم. تلاش می‌خواهد، اما در ادامه راه سودی را به همراه دارد.»

مشارکت

نکته کلیدی این است که شرکای خود را با دقت انتخاب کنید، و هنگامی که تیم به این رابطه ایمان آورد، سپس همه چیز را انجام دهید. بررسی اولیه کار حیاتی است.

ناراین گفت: «می‌خواهم موسس استارت‌آپ، مهندسان، تیم‌های محصول را بشناسم. من می خواهم زمانی را در دفتر آنها بگذرانم، از آنها بخواهم از دفتر ما بازدید کنند. این فقط به آنها گفتن در مورد سیاست ها و مقررات بانک نیست. این درباره همدلی است.»

از زمان پیوستن، تیم ناراین تنها چهار شراکت را امضا کرده است که دو تای آن عمومی است. آنها برای خدمت مستقیم به SMEها یا برای خدمت به SMEهایی که در بالادست یا پایین دست یک شرکت بزرگ چند ملیتی هستند طراحی شده اند. 

در ایالات متحده، اخیراً با Oracle NetSuite، یک برنامه مبتنی بر ابر برای برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) شریک شده است. این سرویس به شرکت‌های کوچک و متوسط ​​امکان می‌دهد پرداخت‌ها را مدیریت کنند و تطبیق‌ها را به‌طور خودکار انجام دهند، مانند پردازش صورت‌حساب‌ها، بدون تغییر صفحه نمایش یا ورود چندگانه.

دوم، HSBC با فروشنده فناوری بانکی Finastra همکاری کرده است تا قابلیت‌های FX خود را به پلتفرم بانکداری به عنوان سرویس Finastra که به بانک‌های سطح متوسط ​​خدمات می‌دهد متصل کند. این مؤسسات کوچکتر اکنون می توانند خدمات HSBC FX را به مشتریان شرکتی و خرده فروشی خود بدون هیچ گونه ادغام فناوری اضافی ارائه دهند.

HSBC همچنین در حال کار بر روی راه‌حل‌های تعبیه‌شده دیگری با بازوی چینی یک تولیدکننده چندملیتی آمریکایی و روابط محلی SME آن، و همچنین توسعه چیزی در هند پیرامون مطالبات تجاری و سرمایه در گردش است.

همه پروژه‌ها برای ادغام با مشتری به APIها متکی هستند، در حالی که کار ناراین در انتهای کار قرار دارد و به آن پنج شایستگی که او فهرست کرده است می‌پردازد.

درس

پلتفرم این است که ما چگونه خدمات خود را خارجی می کنیم، که پیچیدگی بانکداری را برای شرکای ما و مشتریان آنها از بین می برد. ما محصولات موجود را می گیریم و مصرف آنها را ساده و آسان می کنیم. اما از نظر داخلی، این موضوع پیچیده است.»

حالا که او چند پروژه را در دست اجرا دارد و یک خط لوله در دست اجرا دارد، چه چیزی یاد گرفته است؟ آیا بانک ها می توانند به پلتفرم تبدیل شوند؟

نراین به سه مورد اشاره می کند.

اول، کار آماده سازی از قبل کلیدی است. عملکرد مانند یک فین تک، با مهندسان و توسعه دهندگان محصول، فقط API نیست. این در مورد همکاری های زیادی است، از جمله توضیح نحوه عملکرد مالی برای استارتاپ ها. این دیالوگ به طور ایده آل آهنگی از نقاط عطف را ایجاد می کند.

دوم، تست تست تست.

سوم، قابلیت استفاده مجدد نشانه موفقیت است. راه حل ها باید طوری طراحی شوند که بین چندین شریک کار کنند. ناراین گفت: «ما در حال ساختن پلتفرم هستیم، نه محصولات یکبار مصرف.

تمبر زمان:

بیشتر از DigFin