Cannacurio پادکست قسمت 53 با دیوید فریدمن از Panther Capital | رسانه کانابیز

Cannacurio پادکست قسمت 53 با دیوید فریدمن از Panther Capital | رسانه کانابیز

گره منبع: 2786571

در این قسمت Cannacurio، اد و دیوید فریدمن از Panther Capital درباره پیشینه او در امور مالی و نحوه ورود او به فضای شاهدانه، همه چیزهایی که ادغام و اکتساب در فضای نرم افزاری هستند، روندهایی که باید به دنبال آنها باشیم و خیلی چیزهای دیگر بحث می کنند!

برای گوش دادن به پادکست دکمه پخش زیر را فشار دهید.

[محتوای جاسازی شده]

لینک را دنبال کنید به قسمت های قبلی گوش کنید از پادکست Cannacurio.the

لینک را دنبال کنید برای خبرنامه ثبت نام کنید برای دریافت هشدارهای پادکست Cannacurio.

the

متن پادکست Cannacurio قسمت 53

اد کیتینگ:

به پادکست Cannacurio با استفاده از رسانه شاهدانه خوش آمدید. من میزبان شما هستم، اد کیتینگ در برنامه امروز، دیوید فریدمن، مدیر عامل Panther Capital به ما ملحق شده است. خوش آمدی دیوید!

دیوید فریدمن:

چه خبرا؟ خوبه که اینجام

اد کیتینگ:

خوبه که تو رو دارم بنابراین چیزهای زیادی در این صنعت اتفاق افتاده است. ما چند هفته پیش در مورد روندهایی که در جریان است گپ زدیم و اخبار و عناوین بیشتر و بیشتری منتشر می شود و واقعاً هیچ کدام از آنها عالی نیستند و به نوعی فضای مالی زیادی دارند. بنابراین Canopy Growth به تازگی اعلام شد که اساساً آنها بیش از 3 میلیارد دلار در سال گذشته از دست داده اند. و من فکر می کنم حسابرسان آنها نیز رفته اند. MedMen ششمین مدیر مالی خود در شش سال گذشته است و پس از آن Acreage Holdings تغییرات بیشتری را در مجموعه دریا تجربه می کند. فکر می‌کنی ما هستیم، می‌دانی، من معمولاً این را در پایان پادکست می‌پرسم، اما آیا فکر می‌کنی داریم به آخر می‌رسیم، دیوید؟ مثلاً اینجا چه خبر است؟ و آیا چیزهای بیشتری در راه است؟

دیوید فریدمن:

فکر می‌کنم ما در پایین‌ترین نقطه هستیم، اما فکر می‌کنم برای مدتی اینجا می‌مانیم و، و فکر می‌کنم چیزهای بیشتری در راه است، زیرا، می‌دانی، وقتی در پایین‌ترین سطح هستید، سقوط زیادی وجود دارد، بسیاری از این چیزها در این شرکت ها تعبیه شده است و می دانید، تا زمانی که به پایان نرسیدید، چیزها شروع به سقوط نمی کنند. درست؟ و بنابراین آیا نمی توان این نوع پول را از دست داد؟ منظورم این است که وجود دارد، و ببینید، من قرار نیست اظهارنظرهای غیررسمی کنم، نه اتهام. می دانید، من همچنین در نتیجه کاری که در تجارت تحت NDA با افراد مختلف در صنعت انجام می دهم، هستم. پس من باید مراقب چیزهایی باشم که می‌دانم و این‌طور چیزها، درست است. اما، می دانید، این جور چیزها از هیچ کجا از ترازنامه خارج نمی شوند، درست است؟ آنها آنجا بودند. و می دانید، به گونه ای با آنها رفتار می شد که می دانید، به مردم اجازه می داد قوطی را در جاده لگد بزنند یا کارهای خاصی را انجام دهند. و می‌دانی، وقتی این خود به خود از بین می‌رود، مردم به سمت تپه‌ها می‌دوند، می‌دانی، دیوانه‌ها سال‌ها پیش منفجر شدند، می‌دانی، آنها هرگز نباید همان چیزی می‌بودند که بودند، آنها فقط جلو بودند و می‌خواستند می دانید که اولین شرکت دولتی حشیش یک میلیارد دلاری باشید. اما توسط افرادی تأسیس و اداره شد که، می دانید، در غیر این صورت مجرم محسوب می شوند. و بسیاری آنها را بر اساس بسیاری از فعالیت ها می دانند و Canopy اینطور نیست. منظورم این است که Canopy از یک منبع قانونی پول گرفته است، اما فقط افراد زیادی در این صنعت هستند و نمی‌دانند دارند چه می‌کنند. می دانید، به مردم فقط مبالغ هنگفتی سرمایه داده شد تا به کاوش بروند. مثل این است که، می‌دانید، هجوم طلا و چیزی که آنها با آن بازگشتند، در بسیاری از موارد، ارزش آن چیزی را که مشتریان بالقوه فکر می‌کردند، نداشتند.

اد کیتینگ:

آره نکته خوبیه یعنی، و فکر می‌کنم یکی از سرفصل‌های دیگر این بود، فکر می‌کنم در کانادا است که روی 1.2 میلیارد گرم حشیش فروخته نشده نشسته‌اند. منظورم این است که فقط یک عدد بسیار زیاد است.

دیوید فریدمن:

من این را نشنیدم.

اد کیتینگ:

بله، من باید حقایق و ارقام خود را در آن راه بررسی کنم تا مطمئن شوم. اما، اما قطعا با b بود. بنابراین فقط، بله، زمان سختی است و، و من فکر می‌کنم که برای هر شرکتی که به خوبی اداره می‌شود یا با مسائل مربوط به سیاست عمومی که در اینجا مطرح می‌شوند، سروکار ندارد، سخت است. اما خوب، با تشکر از آن، آن مرور کلی صنعت. من می خواهم کمی بیشتر روی شما تمرکز کنم. بنابراین سابقه شما در زمینه مالی است. پس چگونه وارد فضای حشیش شدید؟ چون مدتی اینجا بودی؟ شما فقط چند سال پیش وارد عمل نشدید.

دیوید فریدمن:

نه، من هستم، این 10 سالگی من است. من در پایان سال 2013 وارد شدم، اولین معامله خود را در سال 2014 انجام دادم.

بله، منظورم سرمایه گذاری مالی است. می دانید، من بسیاری از دارایی های مضطرب M و A را انجام دادم و سپس آن ها به صنعت نوظهور زیادی تبدیل شدند، زیرا این یک چیز سرعت است، درست است؟ من از آن دسته افرادی هستم که دوست دارم در معاملاتی شرکت کنم که به سرعت در حال حرکت هستند، زیرا دوست دارم فکر کنم که سرپا هستم و می توانم سریعتر از بسیاری از مردم فکر کنم. و در نتیجه، فرصت‌هایی را پیدا می‌کنید، زیرا افراد دیگر مجبور به کاهش سرعت و تجزیه و تحلیل چیزها می‌شوند. و زمانی که آن‌ها تحلیل فرصت‌های از دست رفته را به پایان می‌رسانند، جایی بود که من به آنجا رفتم و شاهدانه در آن نقطه غیرطبیعی بود، می‌دانید، این صنعت در حال ادغام بود. داشتم از مرحله اولیه فناوری بیرون می آمدم. به حدی رسیده بود که آربیتراژ برای افرادی مثل من به راحتی در دسترس نبود. دفاتر خانواده 100 میلیون دلار به فناوری اختصاص داده بودند، وقتی می دانید، شما یک شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر در شیکاگو دارید، این 100 میلیون دلار است درست است؟ بنابراین اتفاقی که می افتد این است که آنها شروع به شکار غیرقانونی تحلیلگران از شرکت VC شما می کنند و بیشتر از آنچه شما می توانید به آنها بپردازید به آنها پول می پردازند. از آنجا که، می دانید، مرد دفتر خانواده در اسارت قرار است یا دختر، از این طریق پول بیشتری به دست بیاورد تا در یک شرکت VC که در آن آنها به راه خود ادامه دهند. و حشیش مثل این بود، خوب، شما واقعا نمی توانید این کار را درست انجام دهید؟ زیرا شما نمی توانید تحلیلگر من را مربی کنید زیرا آنها وجود ندارند. آنها به من پنج سال فرصت می دهند تا یاد بگیرم و در حال حاضر من تحلیلگر هستم. بنابراین، این فقط پیشرفت طبیعی بود، بله، من یک مورد دیگر در خودم پیدا کردم، می دانید، من 47 سال دارم، بنابراین به 50 سالگی نزدیک می شوم - من یک مورد دیگر در خود دارم و فقط یک چرخش در صنعت حشیش انجام خواهم داد و انباشته کردن دانش و نوعی سوار شدن به غروب خورشید.

اد کیتینگ:

عالی، عالی اکنون، همانطور که من به یاد دارم، شما روی حشیش سرمایه گذاری نمی کنید، بلکه بیشتر شبیه فناوری یا فرآیندهای نوآورانه است. انصافه که این را بگیم؟

دیوید فریدمن:

نه، نمی‌توانم بگویم که این منصفانه نیست، می‌توانم بگویم که ما در حشیش واقعاً فقط در حشیش سرمایه‌گذاری می‌کنیم، اما ما در شرکت‌های شاهدانه سرمایه‌گذاری می‌کنیم که توانایی داشتن - چگونه باید بگویم - که جذابیتی برای غیر شاهدانه دارند. صنایع ما فکر می کنیم که سرعت در صنعت شاهدانه و عدم وجود بادهای مخالف به دلیل کمبود زیرساخت هایی است که در صنایع کالایی با آن روبرو هستید، درست است؟ در جایی که شما صاحبان فعلی دارید که فقط رشد را کند می کنند، در حشیش وجود ندارد. و فکر می‌کنم ممکن است داستان را برای شما تعریف کرده باشم، شما از سفر من به آفریقا در حدود 12 سال پیش می‌دانید، جایی که در وسط بیابان بودم و نه آب لوله کشی داشتم، نه توالت، نه برق، بلکه چهار میله در سلولم داشتم. به این دلیل که آن افراد مجبور نبودند با AT&T و، و همه این متصدیان، رقابت کنند تا سرنگتی را با برج های تلفن همراه کنند. آنها فقط این کار را انجام دادند و می‌دانید، M-Pesa، نسخه آفریقایی Venmo در 15 سال پیش را انجام می‌دادند و پول را روی تلفن‌هایشان جابه‌جا می‌کردند. و من فکر می کردم، خوب، این دیوانه است، درست است؟ بنابراین حشیش یک جورهایی است چون هیچ متصدی وجود ندارد، می‌توانید کارهایی را شروع کنید که انجام نمی‌دهند، آن‌طور که ما آن‌ها را می‌نامیم، پذیرفته نمی‌شوند. می دانید، مردی که توسط پنج خودروساز بزرگ، ماشین تاکر و، و، می دانید، شما می توانید این کار را در صنعتی مانند حشیش با سرعت نوآوری انجام دهید، بسیار سریعتر است. و سپس اگر بتوانید با چیزی در صنعت حشیش که یک تغییر پارادایم است یا بازی در حال تغییر است، جذب شوید. حالا، شما کشش دارید، به صنعت اصلی بازمی‌گردید و FOMO را ایجاد می‌کنید، که نقطه مقابل انحراف است، درست است؟ شما کاری را به اندازه کافی خوب انجام می دهید، FOMO را ایجاد می کنید و سپس، می دانید، شما دفاع خود را در برابر گرفتن تاکر دارید، درست است. بنابراین، این همیشه نوعی فلسفه بود، بسیار خوب، خوب، خوب، ما در مورد شاهدانه چه کار می‌توانیم انجام دهیم که می‌دانیم اگر در حشیش مؤثر باشد به ما اجازه می‌دهد بر شاهدانه تسلط داشته باشیم و سپس به غیر شاهدانه بپردازیم و این را به کار ببریم. می‌دانید، در صنایع کالایی شده و می‌دانید، می‌توانید از مزایای آن بهره ببرید و فراتر از تامی که خود صنعت شاهدانه ارائه می‌کند، بروید.

اد کیتینگ:

بله، و این موضوع سرعت قطعاً بسیار منطقی است زیرا اگر با باد مخالف مواجه نمی‌شوید، می‌توانید قبل از اینکه سرعتتان را کم کنید، زمین زیادی را خیلی سریع بپوشانید. بنابراین با در نظر گرفتن این موضوع، چه نوع شرکت هایی را می شناسید که در سبد شما بوده اند؟ و از نظر ترکیب انواع شرکت‌هایی که می‌خواهید باشید، این سبد در طول سال‌ها چگونه تغییر کرده است؟ بله، ما آن را می خواهیم یا حالا شاید هم نخواهیم.

دیوید فریدمن:

می توانم بگویم که ما نسبت به پایان نامه اولیه خود تغییر چندانی نکرده ایم. اکنون، می دانید، Panther صندوق سومی دارد که من در آن مشارکت ندارم. من در آن سرمایه گذار هستم، اما در مدیریت آن دخالتی ندارم و توسط جردن تریت اداره می شود که پسرش است. رامی تریت، که یکی از بنیانگذاران من در دو صندوق اول است. اما من فکر می‌کنم اگر به صندوق اول و حتی به صندوقی که او در آن است نگاه کنید که تغییری نکرده است، ما واقعاً هنوز تنها تغییر این است که در صندوق سوم، جردن شروع کرده است. می دانم که برای سرمایه گذاری دارایی های تاثیرگذار کارخانه و چند معامله به خصوص مانند گرین لایت انجام داده است، زیرا شما شروع به دیدن فرصت های افرادی کرده اید که در صنعت خروج داشتند و به دنبال شستشو و تکرار بودند. بنابراین این احتمالاً تنها محور واقعی مادی است، اما فراتر از آن باشد. یعنی از روز اول همینطور بوده. ما به شرکت‌هایی نگاه می‌کنیم که نوآور هستند، می‌دانید که می‌توانند از سرعت نوآوری استقبال کنند. بسیاری از آن‌ها به دلایل واضح نرم‌افزار بودند. من از نرم افزار بیرون آمدم، جردن از نرم افزار بیرون آمد، او برای یک شرکت ERP و سرعت نوآوری و توسعه نرم افزار کار می کرد. می دانید، فقط همیشه یک همبستگی خوب بود. و، می دانید، هر چیزی که در حال توسعه IP است و می تواند از آن سرعت نوآوری استفاده کند و ثابت بماند، می دانید، در سراسر شما می دانید، نمونه کارها، فقط این است که ما آن سرمایه را در یک دوره زمانی به کار بردیم. ، 8-9 سال و در حال حاضر سه صندوق مختلف. و مقداری از آن پول به شرکت‌هایی برگشت که ما در دور اولیه آن‌ها را تامین مالی کردیم و هنوز هم سرمایه‌گذاری می‌کنیم و می‌دانید، به دنبال تلاش برای حمایت از برندگان، درست مانند رفتن به وگاس است، درست است؟ شما تبلیغات خود را پشت سر برندگان خود قرار می دهید. درست.

اد کیتینگ:

آره نه، آن، آن، درست است. این نمونه کارها از 10 شرکت است، می دانید، یک یا دو شرکت ممکن است در وسط قرار بگیرند و سپس برخی از آنها سقوط کنند و به نوعی از کار بیفتند. چیزی که قبلاً هنگام صحبت با ما به اشتراک گذاشتید این است که نمی‌خواهید این شرکت‌ها را اداره کنید و گاهی اوقات این اتفاق در یک مجموعه می‌افتد زیرا همه آنها نمی‌توانند برنده باشند. به عنوان، به عنوان، به عنوان یک شریک عملیاتی یا، یا، یا مدیر عامل چگونه آن را مدیریت می کنید؟

دیوید فریدمن:

می‌دانی، من، فکر می‌کنم، می‌دانی، یک اصطلاح خوب برای آن میل به تخریب است که هر فردی دارد. ما تعدادی شرکت در کارنامه خود داشته‌ایم که به دلیل توانایی ما نبودند که وارد کار شویم، آستین‌ها را بالا بزنیم و مدیریت را در دست بگیریم. ما آن شرکت ها را از دست می دادیم. آنها می توانستند زیر بار رفته باشند، من در 25-30 سال سرمایه گذاری مخاطره آمیز دیده ام. اگر آنها را به مدیر عامل S که مسئول بودند واگذار می کردید، آنها از کار می افتادند. نه اینکه بگوییم یکی دوتا نداشتیم. هنوز هم هستیم، میانگین ضربتی ما در این صندوق‌ها بسیار بالاست، احتمالاً هنوز در صدک 80 است و من نمی‌گویم 80 درصد از شرکت‌هایی را داریم که می‌خواهند خروج داشته باشند، اما آنها هنوز زنده هستند. مطمئناً، می‌دانید، دسته‌ای در آنجا هستند که در آب پا می‌گذارند و در حالی که هنوز فرصت دارند، می‌دانید، آنها هنوز یک تپه برای بالا رفتن دارند. اما می‌دانید که بتوانید همه آن شرکت‌ها را ادامه دهید، دشوار است. درست. بنابراین، می دانید، شما یک تریاژ دارید، درست است. و، و برخی از آن‌ها بر اساس، می‌دانید، اندازه سرمایه‌گذاری است، برخی از آن‌ها بر اساس اندازه فرصت است، می‌دانید، فرصتی را مبادله خواهم کرد که در آن می‌توانم 100 برابر با یک می‌دانید، یک میلیون دلار سرمایه‌گذاری برای فرصتی که می‌توانم با سرمایه‌گذاری 1 میلیون دلاری 5X بگیرم و فقط پولم را پس بگیرم، درست است. می دانید، پس باید انتخاب کنید و انتخاب کنید، باید راحت باشید و در صورت لزوم باید اقدامات شدیدی انجام دهید. خوشبختانه، من پیشینه ای از دارایی های آسیب دیده دارم و بنابراین در مانورهای قانونی راحت هستم و در خواندن قراردادهای حقوق سهامداران و مواردی از این دست واقعا خوب هستم. و چند مورد وجود داشته است که ما وارد عمل شده ایم و به کارآفرین گفته ایم، نه، نه، شما این پول را نمی گیرید. می‌دانی، اگر پول را بگیری، ما از تو شکایت می‌کنیم و همه آنها حل شده‌اند. ما پرونده ای نداشتیم 

اد کیتینگ:

خوبه. منظورم این است که من می‌توانم ببینم این پس‌زمینه چگونه وارد می‌شود و، می‌دانید، ما همیشه برای این جزئیات مطالعه می‌کنیم. اکنون، 11 بخش از بخش‌هایی که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم و یکی از آن‌ها را دنبال کردیم، بسیاری از رسانه‌های شاهدانه فضای نرم‌افزاری است و ادغام‌ها و ادغام‌های زیادی در آنجا صورت گرفته است. ما، ما پیگیری می کنیم و به مدت پنج سال گزارش خود را در مورد نقطه فروش انجام داده ایم. پاییز گذشته، هنوز 79 نقطه فروش نرم افزار در این صنعت وجود داشت. پنج نفر اول بیشترین سهم را در حدود 60 درصد داشتند. اما اکنون شاهد ادغام برخی از آن شرکت‌های برتر با یکدیگر و یا خرید شرکت‌های دیگر هستیم. منظورم این است که آیا فکر می‌کنید ما بیشتر شاهد بازگشت به بحث در قسمت، در، بالای قسمتی خواهیم بود که در پایین نیستیم یا اگر در پایین باشیم؟ این می تواند یک دره طولانی باشد. بنابراین ما نمی دانیم که چه زمانی قرار است به طرف مقابل برسیم و فکر می کنید در آن فضا چه اتفاقی می افتد؟ از آنجا که من و شما هر دو می دانیم که صنعت به 80 فروشنده نقطه فروش برای خدمات رسانی نیاز ندارد، می دانید، 10-12,000 فروشگاه.

دیوید فریدمن:

بله، این یک سوال عالی است و این چیزی است که ما زمان زیادی را صرف آن می کنیم زیرا یکی از استعدادهای شرکت های نمونه کار ما این است که یک پلت فرم یادگیری مبتنی بر داده است. اما به هر حال، داده ها عمدتاً در این نقطه از برخی از سیستم های فروش به دست می آیند. در حال حاضر، داده‌ها از سیستم‌های دیگر نیز می‌آیند، می‌دانید، این فقط بر مبنای نقطه‌ی فروش نیست، بلکه ما به آنچه در آن بخش از بازار در حال حاضر می‌گذرد بسیار حساس هستیم. و، می دانید، چند چیز وجود دارد که من می بینم. شماره یک، کار با بسیاری از این شرکت‌های فروش در اطراف API‌هایشان سخت‌تر می‌شود، زیرا آنچه که آن‌ها می‌دانند مانند آنچه شما گفتید، می‌دانند، ۷۹ شرکت در این فضا، فقط، امکان‌پذیر نیست. و بنابراین، می دانید، که یک شرکت فروش هستید و در حال رقابت هستید، می دانید، با پنج نفر برتر، یا خریداری می شوند، درهای خود را می بندند یا می خواهند چرخش کنند و حتی بزرگترها نگاه كردن. خوب، خوب، می دانید، سهم بازار، درست است؟ و من همیشه در محل فروش و مواردی از این دست می‌گفتم، مثل این است که ما هرگز در یک شرکت فروش سرمایه‌گذاری نکرده‌ایم، زیرا نظر من این بود که، می‌دانی، وقتی کسی به من می‌گوید که، می‌دانی، اوراکل خواهد بود، شما می دانید، یا می دانید، از شاهدانه. خوب، می دانید، زمانی که اوراکل تصمیم بگیرد به سراغ شاهدانه بیاید، اوراکل اوراکل حشیش خواهد بود. بنابراین تمام کاری که شما انجام می دهید به دست آوردن سهم بازار است. اما اگر نیاز به ساخت یک پلتفرم فناوری سفارشی دارید که از قبل وجود داشته باشد و بسیار بهتر از هر چیزی است که می توانید از ابتدا بسازید، می دانید، پس این یک تمرین بیهوده است. و بنابراین آنچه می‌بینید این است که برخی از این شرکت‌ها اکنون می‌دانند، خوب، عزیزم، ما ده‌ها میلیون دلار برای ساختن یک پلت‌فرم نرم‌افزاری دریافت کرده‌ایم که ارزشی ندارد، زیرا اوراکل فقط نرم‌افزار ما را با نرم‌افزار آنها جایگزین می‌کند. بنابراین تنها چیزی که ارزش دارد سهم بازار است، شاید سهم بازار آنقدر بزرگ نباشد که بتواند مقدار زیادی از سرمایه گذاری را بازیابی کند. پس چه کار دیگری می توانیم بکنیم؟ و بنابراین اکنون برخی از این سیستم‌های فروش را می‌بینید که به آنها نگاه می‌کنند، خب، ما نمی‌خواهیم api خود را به برخی از این شرکت‌های تحلیلی بدهیم، زیرا باید بتوانیم آن را برای توجیه ارزش سازمانی ارائه دهیم. که برای رهایی از این موضوع و پول درآوردن باید بدست آوریم. و بنابراین کمی دعوا در جریان است. منظورم این است که ما نسبتاً محافظت شده‌ایم، و هیچ‌کدام از این افراد واقعاً نمی‌خواهند وارد یادگیری و پیشرفت شوند، و این برای ما بسیار خوب بوده است. اما آنچه را که می بینیم، می دانید، این شرکت های نقطه فروش لزوما مایل به اشتراک گذاری داده های خود نیستند. و بنابراین پس از آن این سؤال پیش می‌آید، خوب، آیا این داده‌های آنهاست یا مشتریان، می‌دانید، و اکنون در حال وارد شدن به بحث هستید، خوب، برای مشتری که می‌گوید: هی، ببین، می‌دانی، باید به اشتراک بگذاری. این داده ها و شرکت نقطه فروش می گوید، خوب، می دانید، پس نقطه فروش را تغییر دهید. و بنابراین، چیزهای زیادی وجود دارد که در اینجا تکان می‌خورد و من پاسخ آن را نمی‌دانم، اما می‌دانم که برخی از آن‌ها M&A خواهد بود، برخی از آن‌ها محوری و بسط خواهد بود، از شما می‌دانید، ویژگی‌ها و ویژگی‌ها مجموعه‌هایی در شرکت‌های نقطه‌فروشی که هستند، به آن‌ها اجازه می‌دهند تا شاید برخی کسب‌وکارهای غیررقابتی اما مشارکتی را حذف کنند.

اد کیتینگ:

بله، یکی از فرضیه‌هایی که من با برخی از افراد در مورد آن صحبت کرده‌ام این است که محل فروش به اضافه پرداخت‌ها، نوعی POS 2.0 است، زیرا به نظر می‌رسد علاقه‌ای به این نوع کراوات‌ها وجود دارد. این به چیزی برمی گردد که قبلاً بارها در مورد آن صحبت کرده ام، یعنی، می دانید، وقتی در حال ساختن نرم افزار گردش کار هستید، یکی از راه های انجام کار خوب این است که بگویید David آیا 10 دقیقه قبل از استفاده از نرم افزار من و 10 دقیقه بعد از آن را انجام می دهید؟ شما به نوعی آن را می سازید. و پرداخت به نظر می رسد جایی است که بسیاری از مردم شاید برای بهتر یا بدتر به آن رفته اند. اما اگر بتوانید یک پشته فناوری ساده تری برای مشتری خود بسازید که ممکن است برای برخی جذاب باشد.

دیوید فریدمن:

بله، منظورم این است که پرداخت ها فضایی است که ما در آن سرمایه گذاری زیادی کردیم و سرمایه گذار اصلی در PayQuick بودیم و PayQuick را به Green Check Verify فروختیم، که یک معامله تمام سهام بود. بنابراین رویداد نقدینگی وجود نداشت، اما به نظر من، این یکی از آن موقعیت‌هایی بود که من در آن بودم، من شخصاً به شدت در هیئت مدیره شرکت داشتم و کمک می‌کردم تا آن معامله به پایان برسد، زیرا به عنوان یک شرکت مستقل PayQuick در تلاش برای به دست آوردن سهم کافی از بازار بود، زیرا به رسمیت شناختن، می‌دانید، بانکداری ایمن و همه این موارد و و پرداخت‌ها، هنوز کمی پیچیده است و شما یک صنعت تنظیم‌شده در یک صنعت به شدت تنظیم‌شده دارید. شما حشیش و بانکداری را با هم ترکیب کردید و واقعاً خیلی سخت بود. بنابراین این یک معامله واقعاً خوب برای ما بود، و من واقعاً فکر می کنم که رهبری Green Check Verified، کوین هارت و تیمش، شما می دانید، به ویژه با اینکه می توانید ما و، و چند نفر دیگر را در حال حاضر و، و شما ادغام کنند. بدانید، مقداری سرعت در آن داشته باشید. اما بله، می دانید، سیستم نقطه فروش بخشی از دلیلی است که NetSuite و برخی از این شرکت ها در اوایل اجازه ورود حشیش را به اکوسیستم خود ندادند. من نامه‌ای از مشاور عمومی NetSuite از شش سال پیش دارم، پس از تأیید استفاده از NetSuite برای شرکت‌های حشیش که دست زدن به گیاه یا غیر گیاهی است. و می دانید، به عنوان یک سرمایه گذار، من برگشتم و گفتم، من نامه ای از انطباق می خواهم، زیرا شرکت دیگری داشتم که 100,000 دلار برای اجرای NetSuite هزینه کرد و سپس تعطیل شد و آنها این کار را نکردند، به آنها نمی دادند. پول آنها را پس می دهند و من گفتم، نه، من نامه ای از انطباق می خواهم. من نامه ای از رئیس شورای نت سوئیت دریافت کردم که می گفت، نه، ما باید قرارداد شما را لغو کنیم. می دانید، ما نمی توانیم با این کار معامله کنیم. می‌دانید، و این به این دلیل بود که ریل‌های پرداختی که در NetSuite وجود داشت، آنها را کاملاً با امور بانکی مطابقت می‌داد و شش سال پیش، درست است؟ بنابراین می‌دانم که NetSuite اکنون برخی از پیاده‌سازی‌ها و AA و جاهای دیگر را انجام داده است، اما می‌دانید که ریل پرداخت هنوز بسیار بسیار سخت است و هیچ یک از سیستم‌های فروش، راه‌حل پرداخت شخص اول را ارائه نکرده‌اند. زنده ماندن، FIS و FiveServe، و جان هنری، و این، این شرکت ها، آنها در حال حاضر این کار را انجام می دهند. آن‌ها می‌دانند که در حال حاضر این کار را انجام می‌دهند، وقتی که در ساحل غربی برای قبض برق خود به PG&E پرداخت می‌کنید. فکر می کنید آنها در حال پردازش چه چیزی هستند، آنها از FiveServe یا FIS می گذرند یعنی این چیزها سوار بر آن ریل هستند. و بنابراین، این تابعی از این است که دولت فدرال چه زمانی آن را باز خواهد کرد؟ و در حال حاضر این یک، نپرس، نگو. و بنابراین فکر می‌کنم که این یکی دیگر از پرداخت‌های مربوط به ترکیب آن با نقطه فروش است. این کمی سفر است و در ذهن من می افتد زیرا هیچ کس نمی تواند آن را از درب ورودی انجام دهد. می دانید، ویزا، مسترکارت، این افراد همه در هیئت مدیره ما هستند و مشاور FIP نیست، می دانید، و، امریکن اکسپرس تنها کسی است که و من، پیش بینی می کنم که آنها اولین نفری باشند که این کار را انجام نمی دهند. آنها ریل های پرداخت خود را دارند، از ریل های پرداخت دولت فدرال استفاده نمی کنند. بنابراین آنها می توانند این کار را انجام دهند، اما آنها هنوز هم هستند، می دانید، می دانید، اپتیک، درست است؟

اد کیتینگ:

متعجب. جالب هست. وای. در حال حاضر، یکی از نقش های دیگر شما به عنوان یکی از بنیانگذاران و CFO استعدادهای بذر است. بنابراین، می توانید کمی بیشتر در مورد اینکه چگونه با معیارهای شما مطابقت دارد به ما بگویید؟ از آنجا که این یک داستان جالب است و از نظر نوع راه حل هایی که شما به صنعت ارائه می دهید.

دیوید فریدمن:

آره. بنابراین، می دانید، من همیشه از تعاریف خوش شانسی زمانی که فرصت با آمادگی روبرو می شود، طرفدار پر و پا قرصی بوده ام. درست؟ می دانید، این نقل قول معروف اوست و، می دانید، یک نقل قول اضافه کنید و، می دانید، این یک سناریو بود که در آن، من با زنی درگیر شدم که اکنون شریک زندگی من است - هم شریک تجاری من و هم شریک زندگی من. وقتی من از این اصطلاح استفاده می کنم متنفر است. ولی نمیدونم دیگه چی می دانی، من از طریق یک دوست مشترک با او آشنا شدم و می دانستم که از خدمات متنفرم. او صاحب یک شرکت پرسنلی است، یک شرکت بزرگ و خیلی خوب کار می‌کند و درست قبل از ابتلا به کووید و، می‌دانید، اتفاق افتاد، و او سعی می‌کرد خوب بفهمد، من چه کار کنم؟ زیرا بخش بزرگی از چهره مشتری او در صنعت مسافرت بود. بنابراین شما هتل‌ها و یونایتد و برخی از این چیزها را پنهان می‌کنید و ناگهان کووید شیوع پیدا می‌کند و مثل این است که، خوب، هیچ استخدامی را اخراج نکنید، درست است؟ و بنابراین یکی گفت، هی، شما باید شاهدانه را امتحان کنید و من با او ملاقات کردم و گفتم، نگاه می کنم، من مشاغل خدماتی را دوست ندارم. من واقعاً نمی خواهم درگیر کارمندان باشم، اما به شما کمک خواهم کرد، می دانید، من به شما در تجارت حشیش کمک خواهم کرد. اما تو باید با من برای شام بیرون بروی. بنابراین، من هر دو را از آن خارج کردم. و بنابراین من اولین مشتری او شدم و در طول جستجوی یکی از شرکت‌های دیگرم، بچه‌ای را استخدام کردیم که مناسب نبود، اما او، او را دوست داشت. و کورت کافمن، می‌دانید، او کرت را استخدام کرد تا بیاید در شرکت کارمندانش تمرین حشیش را اداره کند. و در آن زمان من فقط به او توصیه می کردم که به او کمک کند، درست است. و کرت از GTI بیرون آمد و کارهای زیادی را در هنگام سوار شدن و آموزش برای GTI انجام داد. و به این ترتیب، نزدیکی او به کارکنان بود و آنها وارد شدند و خیلی سریع متوجه شدند، می دانید، استخدام افراد در این صنعت بسیار سخت است، زیرا آنها دانش ندارند، آنها ندارند. با داشتن تحصیلات، نمی توانید به هیچ وجه، شکل و شکلی به مدرسه بروید و در رشته حشیش تحصیل کنید. و رعنا این را در IT گذرانده بود، او به شدت در IT است، در اوایل دوهزار نفر زمانی که مردم از دانشگاه بیرون می آمدند، اما آنها علم کامپیوتر نداشتند، می دانید، در دوران کودکی آن، درست است. ? و خب او چه کرد؟ او به معنای واقعی کلمه کلاس هایی داشت که در آن افراد را می نشست و به او یاد می داد، می دانید، چگونه از فناوری اطلاعات استفاده کند، می دانید، چگونه کارها را در آن انجام دهد. بنابراین او می تواند آنها را با مشتریان خود بازی کند. بنابراین او، می‌دانید، سریع جلو می‌رود و می‌دانید، خوب، می‌دانید، ما می‌توانیم همین کار را انجام دهیم، اما اکنون در عصر دیجیتال هستیم، درست است؟ 20 سال بعد، ما قرار نبود کلاس‌هایی راه اندازی کنیم تا به مردم بیاموزیم چگونه در زمینه حشیش شغل پیدا کنند. و بنابراین، کورت واقعاً به این ایده رسید و، و مانند کورت، خوب، بیایید، می دانید، بیایید راهی برای کمک به صنعتی پیدا کنیم که نیاز دارد به سرعت افراد را از سایر صنایع ارتقا دهد و مشخص کند که این افراد در چه صنایعی قرار دارند. از، درست است؟ بنابراین مانند یک باریستا تبدیل به یک جوانه می شود و می دانید، این چیزها و آن چیزها به نوعی خود را نشان می دهند. و بنابراین هر دوی آنها به این موضوع رسیدند و، می دانید، من واقعاً وارد عمل شدم و آن را از نقطه نظر فناوری به هم گره زدم زیرا این پیشینه من بود و از طریق شرکت دیگری که یک شرکت نمونه کار بود، ما، ما، این LMS را ساختیم. پلتفرم مدیریت یادگیری پلتفرم به کرت گفت، بسیار خوب، این مقدار کمی پول است، برو آن را کشف کن. و می دانید، او چند ماه بعد برگشت و مثل این است که هی، می دانید، مردم برای این کار به من پول می دهند. و بنابراین، می دانید، ما به انجام آن ادامه دادیم و به انجام آن ادامه دادیم. و می دانید، ما اکنون تبدیل شده ایم که فکر می کنم واقعاً تنها پلتفرم تجربه یادگیری LXP در حشیش است، یکی از معدود پلتفرم هایی که در صنعت حشیش نیست و در حال انجام یادگیری مبتنی بر داده های زیادی هستیم که می توانیم KPIS را از آن دریافت کنیم. سیستم های نقطه فروش و سیستم های دیگر و بگویید، خوب، می دانید، اینجا یک انحراف معیار وجود دارد، شما باید این دوره را بگذرانید. و پس از گذراندن این دوره، ما به اندازه گیری بهره وری شما ادامه خواهیم داد و شاهد افزایش بهره وری شما خواهیم بود و تا این حد، اکنون که، می دانید، قراردادهایی را امضا کرده ایم، زمانی که امضای امضا شده را اعلام کردیم. قرارداد با Verano در سراسر کشور برای همه فروشگاه‌های آنها، ما در حال راه‌اندازی تک تک فروشگاه‌های خرده‌فروشی هستیم. یکی دو مورد دیگر هم داریم که در حال امضا هستند که نمی توانم اعلام کنم. اما این فناوری مبتنی بر داده است. استفاده از داده‌ها برای درک اینکه مردم چگونه می‌خواهند یاد بگیرند، نیاز به یادگیری دارند و چگونه به اهداف شخصی خود می‌رسند و کارفرمایانشان به اهداف حرفه‌ای خود دست می‌یابند. درست. همه اینها با هم جمع می شوند و می دانید، ما در حال خروج از دانشگاه هستیم، می دانید، و ما هشدارهای زیادی دریافت می کنیم. خوب، در خط خود بمانید، در خط خود بمانید. اما همانطور که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، می دانید که تام و حشیش بسیار بزرگ است. بنابراین، شما می‌توانید آن را به باریستاها، رستوران‌ها در هر کجا برگردانید، و اکنون بگویید، هی، خوب، ما این کار را انجام دادیم و ROI را نشان دادیم و کشش را داریم. حالا شما آن را برگردانید و اکنون به جای، می دانید، FOMO را دارید. بنابراین seeds انجام می‌دهم و من خرج می‌کنم، این اولین شرکتی است که من در دهه گذشته تأسیس کردم و، می‌دانید، دیگر هرگز این کار را انجام نمی‌دهم. من هرگز نمی‌خواستم یکی از بنیان‌گذاران اپراتور باشم، اما کرتس در سال گذشته زمام شرکت را به جایی رساند که نمی‌توانم، می‌دانی، من واقعاً بیشتر از هر چیز دیگری برای او مربی هستم. و، می دانید، رعنا به وضوح بینش کارکنان و صنعت را ارائه می دهد، و هنوز هم شرکت پرسنل خود را اداره می کند.

اد کیتینگ:

بنابراین، آخرین شرکت من در واقع در فضای آموزش ساعت بود. و بنابراین من کنجکاو هستم، چگونه آنها در مورد ایجاد آن محتوا اقدام می کنند؟ زیرا آن سیستم‌های مدیریت یادگیری، می‌دانید، اشتهای بسیار زیادی دارند و محتوای زیادی را به روش‌های مختلف انجام می‌دهند. پس چه، آن فرآیند چگونه است؟

دیوید فریدمن:

بنابراین محتوا به طور کلی توسط ذینفعان ایجاد می شود، درست است؟ بنابراین مورد استفاده ای که در حال حاضر در دسترس عموم است، می دانید، ما اطلاعات سیستم نقطه فروش را سرمایه گذاری می کنیم. ما می‌توانیم میانگین اندازه سبد را برای یک مناقصه باگ محاسبه کنیم و می‌توانیم یک انحراف استاندارد از اندازه متوسط ​​سبد محاسبه کنیم و می‌توانیم هر کسی را که 20٪ عددی است که استفاده می‌کنیم، در نظر بگیریم. بنابراین، اگر انحراف معیار 20٪ داشته باشید، دوره‌ای به شما ارائه می‌شود که به شما می‌گوید چگونه در فرآیند پرداخت یا هر چیز دیگری فروش بیشتری داشته باشید. اما بسیاری از این محتوا از آن کارفرمای خاص می آید. حالا به مرور زمان با هم ترکیب می شود، درست است؟ یک کارفرما به ما محتوا می‌دهد، کارفرمای دیگر به ما محتوا می‌دهد، اما آنها می‌دانند که چگونه می‌خواهند افرادشان بفروشند یا از ما کمک می‌خواهند و بعد می‌دانید، ما تکمیل می‌کنیم. اما محتوا محتوایی است که آنها در حال حاضر در قالب دیجیتالی به کار می‌برند. می دانید، اولین ساعت روز جمعه، ما به همه می گوییم که چگونه می توانند بیشتر بفروشند، وقتی، می دانید، مردم چک می کنند.» - آنها این کار را انجام می دهند. درست؟ موضوع فقط گرفتن آن است. بنابراین، ما یک طراح آموزشی در کارکنان داریم که با مشتریان ما کار می کند، اما 90٪ از محتوا از آنها می آید. چه چیزی می خواهید به مردم بگویید؟ خوب. می‌دانید، KPI چیست، اگر آنها در اندازه‌گیری شکست خوردند، چگونه آن را اندازه‌گیری کنیم؟ چی میخوای بهشون بگی؟ و ما آن را وارد یک دوره می کنیم و سپس آن دوره روی پلتفرم مستقر می شود.

اد کیتینگ:

وای، به نظر می رسد که واقعاً حرفه ای می شود که به جای این که نه، صحبت در جعبه ابزار مانند قسمت ایمنی کار بدی است. منظورم این است که خوب است. اما به جای اینکه فقط صبح جمعه وارد شوید و افراد را داشته باشید، می دانید، شاید بتوانید، مثلاً می دانید، به آموزش روی دستگاه آنها دسترسی داشته باشید، یا زمانی که واقعاً برای آنها راحت است به نظر می رسد که می تواند مزایای بزرگی را به همراه داشته باشد. . و با، می دانید، با API عالی است.

دیوید فریدمن:

بله، ما با آن شروع کردیم. منظورم این است که ما یک پلتفرم بسیار قوی داریم، دوره‌هایی که مردم می‌توانند به صورت رایگان در آن شرکت کنند، که همه، می‌دانید، در بخش حشیش بسیار گسترده هستند. و می دانید، کارفرمایان به ما پول می دهند تا محتوایشان را در آنجا قرار دهیم. اما یادگیری مبتنی بر داده اکنون آن را به سطح بعدی می برد. می دانید، اینجاست که ما بیشتر به تجربه یادگیری تبدیل می شویم و اکنون شما می توانید به مردم بگویید و کارفرمایان می توانند بگویند و، و چیزهای بیشتری در راه است، درست است. می دانید، پس اگر کارمند هستید و عملکرد ضعیفی دارید و کارفرمایی برای شما درسی تعیین کرده است و شما آن دوره را نمی گذرانید، کار کنید، درست است؟ یا آن درس را می گذرانید و هنوز پیشرفت نمی کنید، سپس می توانید با برنامه های PIP و چیزهای منابع انسانی پشت سر آن باشید، می دانید، منابع انسانی یک مشکل کلیدی بسیار داغ است زیرا شما، شما، باید نشان دهید که تلاش کرده اید. برای کمک به یک کارمند قبل از اینکه او را از نظر اخلاقی و نه قانونی اخراج کنید، درست است؟ و بنابراین، اگر بتوانید این کار را به گونه‌ای انجام دهید که به کارفرما و کارمند کمک کند تا بفهمند، هی، این دلیل است که شما کار نمی‌کنید، یا می‌توانید، می‌دانید، به آن کارمندان کمک کنید تا آن را ببینند یا می‌توانید اخراج‌های موجه‌تری داشته باشید. و می دانید، و برنامه های PIP مناسب را در جای خود قرار دهید. بنابراین شما ریسک را کاهش می‌دهید و بهره‌وری را در هر مرحله افزایش می‌دهید، مهم نیست که موفقیت یا شکست، همیشه به نفع همه است. و کاملاً صادقانه بگویم، اگر یک کارمند نباید در آن نقش باشد، پس باید نگاه کند. خوب، چرا من نمی خواهم این آموزش را بگذرانم زیرا از آن متنفرم. خب چرا ازش متنفرم اوه، شاید من در نقش اشتباهی هستم. شاید باید به جای دیگری بروم. ما در نهایت فکر می کنیم که همه چیز اتفاق می افتد، اما زمان می برد.

اد کیتینگ:

خوب، و همچنین به‌عنوان شرکتی که ارائه می‌کند، بیایید بگوییم آموزش‌های عالی به کارمندانشان که می‌تواند به حفظ افراد خوب در جایی که احساس می‌کنند در حال آموزش هستند کمک کند، فقط این نیست که چه کاری انجام دهند، چه باب انجام می‌دهد یا شما می‌دانید. ، جهنم، آموزش در کار است. خودتان آن را رقم بزنید. و این برای مشتریان عالی نیست.

دیوید فریدمن:

اگر انحراف معیار دارید و زیر 20 درصد هستید. و پس از آن یک مرد در اینجا 20٪ بالاتر از آن است. می توانید شروع به ایجاد برنامه های مربیگری کنید، درست است؟ یا تخصص های شما، می دانید، می توانید وارد شوید، خوب، این پسر واقعاً خوب است، می دانید، تمرکز می کند، اما این دختر واقعاً در آرد مهارت دارد. درست؟ و بنابراین اکنون شما شروع به خرید کرده اید، و اگر به خرده فروشی نگاه کنید، وارد انبار خانه می شوید، آنها یک نفر را در آشپزخانه و حمام دارند، یک نفر را در الکترونیک آورده اند - فرقی نمی کند. اما راه رسیدن به آنجا می تواند عمدی تر باشد زیرا شما در حال ساختن آن هستید. و بنابراین، می دانید، سپس دوباره آن را پس می گیرید. منظورم این است که ما در مورد اینکه آیا می توانیم کاری را که در Home Depot انجام می دهیم انجام دهیم؟ آیا ما می توانیم این کار را انجام دهیم، می دانید، آموزش آشپزخانه و کاملاً. درست. اما آنها در حال حاضر قصد خرید این را ندارند. آنها یک برنامه تمرینی عالی دارند. می دانید، ما در این مرحله نمی خواهیم افراد آنها را بهتر از آنها مهارت دهیم. اما روزی شاید

اد کیتینگ:

آره عالی عالی اکنون با نگاهی گسترده تر به صنعت، یکی از موضوعاتی که به آن پرداختیم این است، می دانید، با قانونی شدن فدرال چه اتفاقی می افتد، با بانکداری ایمن چه اتفاقی می افتد، می دانید، فکر می کنید اگر به آنجا برسیم صنعت چگونه خواهد بود. ، می دانید، آیا مانند شراب خواهد بود

دیوید فریدمن:

شراب همبستگی خوبی دارد. پس می دانید، حتی مانند نمرات شراب، درست است؟ این چیزی است که چکیده شروع به نگاه کردن به آن کرده است. خیلی شبیه است، درست است؟ صنعت شراب، صنایع دستی، صنعت آبجو، صنعت مشروب سازی. اما همچنین فکر می‌کنم که مستقیم‌ترین صنعت تنظیم‌شده مرتبط است، نزدیک به یک دارو، یک داروی قانونی است، درست است؟ و می دانید محدودیت توزیع بین ایالتی و بین ایالتی بسیار خاص دارد، مواردی از این دست. بنابراین، اگر، اگر ما باهوش باشیم، که منظور ما از چشم‌انداز سیاسی آمریکاست و نشان داده باشیم که آنقدر باهوش نیستیم، اما اگر اینطور باشیم، فکر می‌کنم، بیشتر از داروسازی، بیشتر از دخانیات، مشروب الکلی مدل مناسبی برای صنعت شاهدانه است. چیزی که در مورد آن منحصر به فرد است این است که هیچ چیزی در این سیاره وجود ندارد که برای استفاده پزشکی و تفریحی قانونی باشد. تو یا یکی هستی، نه؟ برای رفتن به GNC و مصرف مکمل های گیاهی نیازی به نسخه ندارید. شما نیاز به نسخه برای فنتانیل دارید. این بدان معنا نیست که مردم از آن برای تفریح ​​استفاده نمی کنند، اما قانونی نیست و پس از آن هرگز نخواهد بود و تنظیم نشده است و هرگز نخواهد بود. بنابراین، شاهدانه تنها بستر روی این سیاره است که کاربردهای قانونی برای پزشکی دارد، که به مقدار مشخصی از محیط نظارتی نیاز دارد، و سپس از نظر تفریحی نیز این تفاوت در مورد آن است. و من بسیار کنجکاو هستم که ببینم چگونه هر دوی این موارد را بدون رقابت با یکدیگر تنظیم می کنید.

اد کیتینگ:

بنابراین، می‌دانید که باید به دنبال چه روندهای دیگری باشیم، می‌دانید که از تجربه یک دهه شما در اینجا و همچنین پیشینه فناوری شما استفاده می‌کنیم، می‌دانید که منتظر آنچه ممکن است رخ دهد و، می‌دانید، شاید در جنبه علمی چون فکر می کنم این یکی از حوزه هایی است که ما در مورد آن صحبت کردیم.

دیوید فریدمن:

بله، منظورم این است که از جنبه علمی، می‌دانید، من شما را تشویق می‌کنم، می‌توانیم، می‌توانیم آفلاین صحبت کنیم، شاید برخی از افراد انتزاعی را در پادکست خود بیاوریم، زیرا من به اندازه کافی می‌دانم که خطرناک باشم. اما من دانشمند نیستم، می دانید، من هستم، من یک گورو هستم، من یک استاد مالی هستم، اما من یک دانشمند نیستم. اما چیزی که من می دانم این است که گیاه شاهدانه گیاهی است که تا حد زیادی قابل درک نیست. خواص فوق العاده ای دارد که می توان گفت خواص درمانی، خواص دیگر. می‌دانید، به من گفته شد، نمی‌دانم این یک واقعیت است یا نه، اما گیاه شاهدانه بیش از هر گیاه دیگری روی کره زمین ترپن دارد. فقط، آیا ترپن ها فراوان است. من نمی دانم که آیا این یک جمله درست است یا نه، اما ترپن های زیادی دارد و هیچ کس آن را مطالعه نمی کند و علمی است که از مطالعه حشیش بیرون می آید. می‌دانید، از طرف ترپن، طعم‌ها و عطرها و چیزهای دیگر است، می‌دانید، طعم‌دهنده‌ها و می‌دانید، و چیزهایی از آن طبیعت. اما اکتشافات دیگری نیز وجود خواهد داشت که از حشیش حاصل می شود. و من فکر می کنم این یک منطقه فوق العاده جالب است. من فقط استعداد علمی کافی برای سرمایه گذاری در آن زمینه در سطح بعدی را ندارم، می دانید، abstract یک شرکت بسیار علمی است. من به معنای واقعی کلمه و به معنای واقعی کلمه روی شرکت و کاری که آنها انجام می دهند بسیار سرمایه گذاری کرده ام. اما اگر حتی چیزهای آنها را دریافت کنید، نمی توانم آن را درک کنم.

اد کیتینگ:

منصفانه، منصفانه، به اندازه کافی منصفانه. خوب، دیوید، از اینکه در پادکست امروز به ما ملحق شدید بسیار متشکرم. من واقعاً خیلی چیزها یاد گرفتم و هستم، مطمئنم که مهمان ما هم همینطور.

دیوید فریدمن:

آره خوشحالم خوشحالم که اینجا هستم. و هر وقت خواستی من را برگردی از چت خوشحالم

اد کیتینگ:

عالی عالی خب، من میزبان شما هستم، اد کیتینگ. منتظر بروزرسانی های بیشتر از خزانه داده باشید.

تمبر زمان:

بیشتر از رسانه کانابیز