درخواست بیت کوین توضیح داد مثل این است که بپرسید یک موشک چگونه کار می کند. کمی پیچیده است آ ارز دیجیتال به مقدار معینی دلار (یا یورو، ین و غیره) ارزش گذاری می شود و برای پرداخت کالا یا مبادله با ارزهای دیگر استفاده می شود. این منطقی است. اما با عمیقتر رفتن، همه چیز میتواند پیچیدهتر شود بیت کوین و بلاک چین. نیازی به غرق شدن نیست. آوردیم Amif Sifedean، اقتصاددان و نویسنده استاندارد بیت کوین, وارد نمایش شد تا توضیح دهد
سیفدیان مانند بسیاری از سرمایه گذاران بود در ابتدا نسبت به بیت کوین شک داشت. او فکر می کرد این است صرفا یک مد که چند سال دیگر از دنیا می رود اما، پس از تحقیق در مورد تاریخچه پول، افزایش و سقوط ارزهای فیاتو استانداردی که بیت کوین بر اساس آن ساخته شد، سیفدیان لحن خود را تغییر داد. در حال حاضر، او یک طرفدار بزرگ این است طلای دیجیتال جدید و سالها از عمر خود را صرف هشدار دادن به دیگران کرده است ایرادات ارز فیات و فرصتی که در پشت خود بیت کوین وجود دارد.
سیفدیان در قسمت امروز توضیح می دهد بیت کوین چیست، چگونه کار می کند، چرا بلاکچین مورد نیاز است، و چرا پس انداز پول کافی نیست در محیط تورمی فیات امروزی. شما نیز خواهید شنید چرا «پول سخت» مانند بیت کوین، «پول آسان» مانند دلار آمریکا را شکست می دهد و چرا جدیدترین کریپتو کارنسی (رمز ارزها ) سقوط آنقدرها هم که اقتصاددانان جریان اصلی فکر می کنند بد نیست. بنابراین اگر به فکر گرفتن بیت کوین هستید، این بهترین مکان برای شروع است.
برای گوش دادن به پادکست های اپل اینجا را کلیک کنید.
پادکست را از اینجا بشنوید
متن را اینجا بخوانید
میندی:
به پادکست BiggerPockets Money خوش آمدید که در آن با Saifedean Ammous مصاحبه می کنیم و در مورد بیت کوین صحبت می کنیم.
سیفدیان:
این پولی است که تمام پول را به پایان می رساند، و دلیل آن این است که پولی است که کمترین نرخ رشد عرضه را تا کنون خواهد داشت و در حال حاضر حدود 2 درصد در سال است. اما تا زمانی که در نهایت به 0 درصد برسد به کاهش ادامه خواهد داد. بنابراین دستاورد واقعا شگفت انگیز و منحصر به فرد بیت کوین این است که این فرآیند به راه افتاد. ایجاد بیت کوین آغاز شد و شبکه به رشد خود ادامه داد.
میندی:
سلام. سلام. سلام، اسم من میندی جنسن است و مثل همیشه با پدرم شوخی میکند، اسکات ترنچ، مجری برنامه.
اسکات:
من در مورد شوخی های بابا نمی دانم، میندی، اما من می توانم کمی خوش فکر باشم.
میندی:
اوه خدای من، افتضاح بود، اسکات. این بدترین مورد بود. من و اسکات اینجا هستیم تا جوک های وحشتناک بگوییم و استقلال مالی را کمتر ترسناک کنیم، کمتر فقط برای شخص دیگری، شما را با داستان همه آشنا کنیم، زیرا ما واقعاً معتقدیم آزادی مالی برای همه قابل دستیابی است، مهم نیست که چه زمانی و از کجا شروع می کنید.
اسکات:
درست است. چه بخواهید زودتر بازنشسته شوید و به دنیا سفر کنید، سرمایه گذاری های کلان در دارایی هایی مانند املاک و مستغلات انجام دهید، کسب و کار خود را راه اندازی کنید یا سعی کنید تز سرمایه گذاری پشت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را درک کنید، ما به شما کمک می کنیم به اهداف مالی خود برسید. و پول را از سر راه خود بردارید تا بتوانید خود را به سمت رویاهای خود راه بیندازید.
میندی:
اسکات، من برای آوردن سیفدیان امروز هیجان زده ام. من قبلاً گفته ام که به بیت کوین اهمیت خاصی نمی دهم. فکر میکنم در گذشته با ارزیابی خود از بیتکوین کمی خشنتر رفتار کردهام، اما فکر کردم قسمت امروز بسیار جالب بود و چیزهای زیادی در مورد ارز به طور کلی و تاریخچه پشت آن، ویژگیهای خاص پیرامون بیتکوین بهطور خاص یاد گرفتم. من میخواهم بگویم که امروز وقتی درباره بیتکوین صحبت میکنیم، در مورد بیتکوین واقعی صحبت میکنیم، نه اینکه از بیتکوین بهعنوان یک اصطلاح عمومی برای ارز دیجیتال بهطور کلی استفاده کنیم. ما به طور خاص در مورد ارز دیجیتال به نام بیت کوین بحث می کنیم.
اسکات:
آره همچنین یک سلب مسئولیت کوچک در اینجا، این تایید بیت کوین نیست. Saifedean یک رهبر فکری باورنکردنی است، فیلسوف، واقعاً درک عمیقی از این موضوع دارد و مورد بسیار قانع کننده ای برای بیت کوین ساخته است. اما من فلسفه شخصی خود را در مورد اینکه چرا در پایان قسمت و همچنین در قسمت بیرونی روی بیت کوین سرمایه گذاری نمی کنم، با شما به اشتراک می گذارم.
میندی:
بله، بارها گفته ام که بیت کوین را نمی فهمم، به همین دلیل سرمایه گذاری نمی کنم. این نکته اصلی است که چرا من هیچ پولی در بیت کوین نمی گذارم و با این بیانیه موافقم. فکر نمیکنم لازم باشد روی همه چیز سرمایهگذاری کنید، اما این قسمت چشمان من را به دلیل پشت بیت کوین باز کرد، که فکر میکنم مهم است. خوب، قبل از اینکه سیفدیان را وارد کنیم، بیایید کمی استراحت کنیم. و ما برگشتیم.
اسکات:
Saifedean Ammous یک اقتصاددان مشهور بیت کوین، سرمایه گذار و نویسنده کتاب استاندارد بیت کوین: جایگزین غیرمتمرکز برای بانکداری مرکزی و یکی از چشم نوازترین کتاب هایی است که در چند سال اخیر خوانده ام. Saifedean، ما بسیار هیجان زده هستیم که به شما در پادکست BiggerPockets Money خوش آمد می گوییم.
سیفدیان:
خیلی ممنونم که منو داشتی، اسکات. اینجا بودن باعث خوشحالی است.
اسکات:
عالی. خوب، من امیدوار بودم که بتوانیم از طریق پایان نامه شما، به عنوان کلمه ای که برای توصیف آن استفاده می کنم، در مورد بیت کوین به عنوان یک ارز آینده جهان بگذریم. من دوست دارم اگر بتوانیم از ابتدا به تاریخچه پول و اینکه چگونه این موضوع تز شما را برای بیت کوین پایه گذاری می کند، شروع کنیم. آیا می توانید ما را راهنمایی کنید، یک نمای کلی از آن به ما ارائه دهید؟
سیفدیان:
بله، بنابراین نوشتن استاندارد بیت کوین، زمانی که می خواستم آن را بنویسم، به این نتیجه رسیدم که این باید کتابی باشد که بیت کوین را از ابتدا توضیح دهد. از آنجایی که این موضوعی است که افراد را از همه اقشار به خود جذب می کند، این موضوع فقط برای اقتصاددانان یا برنامه نویسان نیست، بنابراین شما انواع دیدگاه های مختلف را در مورد سؤالات و موضوعات مختلف دریافت خواهید کرد و این بهترین راه است. برای مقابله با آن فقط باید از صفر شروع کرد. من شروع به کندوکاو در تاریخ پول کردم و شروع به کندوکاو در درس ها و استعاره هایی کردم که در طول سال ها به عنوان یک اقتصاددان یاد گرفتم تا بیت کوین را با اصطلاحات مدرن توضیح دهم و به این ایده رسیدم که واقعا بهترین راه برای درک بیت کوین است. تلاش برای درک اهمیت سختی پول است. منظور ما از سختی پول، سختی تولید پول است.
این اصطلاح برای افرادی که در اقتصادهایی با ارزهای بد زندگی می کنند بسیار آشنا است، جایی که از اصطلاح پول سخت برای اشاره به دلار یا یورو استفاده می کنند، ارزهایی که ساختن آنها برای مردم کشورشان بسیار دشوار است. در حالی که اصطلاح پول آسان به پول محلی اطلاق می شود که بانک مرکزی و همه دوستان و پسرعموهای آنها اساساً به میل خود یا به راحتی می توانند تولید کنند. این ایده انگیزهبخش من برای درک اینکه چرا بیتکوین اهمیت دارد، بود، و همانطور که شروع به نوشتن کتاب و تحقیق بیشتر و بیشتر در مورد تاریخ کردم، هر چه بیشتر به آن نگاه میکردم، بیشتر متوجه شدم که این یک چارچوب بسیار قدرتمند برای تحلیل تاریخ پولی موضوع اصلی چند فصل اول کتاب این ایده است که سخت ترین پول برنده می شود، اینکه هر چه سخت ترین چیز تولید شود در نهایت به عنوان پول در هر جامعه ای استفاده می شود.
بدیهی است که باید یک کالای مایع باشد، چیزی که قابل تقسیم و قابل حمل باشد و باید خواص دیگری داشته باشد. اما بسیاری از چیزها این ویژگی ها را برآورده می کنند، و در میان چیزهایی که این ویژگی ها را برآورده می کنند، چیزی که در نهایت تبدیل به پول می شود، سخت ترین چیزی است که تولید می شود. نمونه های بی شماری می بینیم. ما به نمونه هایی از جزیره ای در پلینزی نگاه می کنیم که در آن جزیره سنگ آهک نداشت، اما جزیره ای نزدیک که خیلی نزدیک نبود، باید سوار قایق شوید و مسافت های قابل توجهی را طی کنید. آنها سنگ آهک داشتند، بنابراین جزیره ای که سنگ آهک نداشت، که به آن یاپ می گفتند، از سنگ آهک به عنوان پول استفاده می کردند، زیرا برای رساندن سنگ آهک از جزیره دیگر به این جزیره بسیار گران بود. بنابراین تا زمانی که مقداری سنگ آهک داشتید، میدانستید که ساختن آن برای مردم بسیار کمیاب و بسیار دشوار است، و بنابراین ذخیره خوبی از ارزش است، شکل خوبی از پول است که مردم از آن استفاده میکنند.
نمونه غرب آفریقا را می بینید که در آن دانه های شیشه ای، تکنولوژی ساخت شیشه را نداشتند، بنابراین ساختن مهره های شیشه ای بسیار سخت بود و بنابراین دانه های شیشه ای به عنوان پول ساخته می شدند. از لحاظ تاریخی، ما می بینیم که انواع کالاهای مختلف به عنوان پول مورد استفاده قرار می گرفته است، مانند صدف دریایی، به ویژه صدف های دریایی کمیاب، نمک، گاو، چیزهایی که ساختن آنها دشوار است. اما از آنجایی که ساختن این چیزها آسان تر و آسان تر می شود، زیرا تکنولوژی پیشرفت می کند، چیزی که در نهایت به عنوان پول استفاده می شود، چیزهایی هستند که ساختن آنها سخت تر است. بنابراین ما به عصر فلزات رفتیم که ساخت آنها سخت بود و از آنها به عنوان پول استفاده می شد. اما بعد که متالورژی پیشرفت کرد و توانستیم فلزات بیشتری بسازیم، فقط فلزات گرانبها بودند که به عنوان پول مورد استفاده قرار می گرفتند. بنابراین هنوز در میان فلزات، سختترین فلزاتی که بهعنوان پول استفاده میشوند، بهویژه نقره و طلا ساخته میشوند.
سپس در داخل نقره و طلا، ما همچنین متوجه میشویم که طلایی که در نهایت به عنوان پول مورد استفاده قرار گرفت، طلا بود، زیرا سختترین است، افزایش عرضه طلا از همه سختتر است. این از این واقعیت ناشی می شود که طلا در زمین تا حدی بسیار کمیاب است، اما مهمتر از این واقعیت که طلا در زمین کمیاب است این واقعیت است که طلا غیرقابل تخریب است، به این معنی که تا زمانی که در حال تولید است، نمی توان آن را تولید کرد. مصرف شده است. بنابراین هیچ راهی برای مصرف طلا وجود ندارد که جلوی طلا بودن آن را بگیرد. گرمش می کنی سرد می شود، هنوز طلاست. شما آن را با چیزهای دیگر مخلوط می کنید، می توانید آنها را بیرون بیاورید و هنوز طلا است. بنابراین تمام طلایی که ما برای هزاران سال تولید کردهایم در حال انباشته شدن است، به طوری که حتی اگر فناوری تولید طلا ما سال به سال بهبود مییابد، هرگز قادر به تولید مقدار بسیار زیادی طلا برای افزایش طلا نیست. ذخایر طلای موجود
به عبارت دیگر، ما همچنان به این توده رو به رشد اضافه می کنیم و آن توده هرگز کوچک نمی شود زیرا ما هرگز طلا را مصرف نمی کنیم. بنابراین، اگر از نظر تاریخی نگاه کنید، می بینید که تولید سالانه همیشه حدود 1-1/2 تا 2 درصد از عرضه جهانی در سال را تشکیل می دهد، بنابراین این نرخ رشد عرضه برای طلا است. ما هر سال عرضه طلا را حدود 1 تا 2 درصد افزایش می دهیم که سخت ترین ماده طبیعی روی زمین است. به همین دلیل است که سختترین پول است، و به همین دلیل است که من در کتاب بحث میکنم، به همین دلیل است که در پایان قرن نوزدهم به پول جهان تبدیل شد، و فکر میکنم این یک استدلال بسیار قانعکننده است. من هیچ استدلال متقابل منسجمی نشنیدهام که چرا سختترین فلز برای تولید، فلزی که افزایش عرضه آن سختترین است، فلزی که پایینترین نرخ رشد عرضه را دارد، چرا این تبدیل به پول میشود به غیر از این واقعیت که این مهمترین دارایی در پول یا حداقل یکی از مهمترین دارایی ها در پول.
چرا نقره نیست؟ چرا مس نه؟ چرا نیکل نه؟ پاسخ این است که طلا طلایی است که کمترین نرخ رشد عرضه را دارد. از نظر تاریخی نمونه های زیادی را می بینیم که این موضوع را تایید می کند. می بینیم که وقتی پولی که سخت است با پولی که در جامعه خاصی آسان است در تعامل باشد، پول آسان از بین می رود، ارزش ذخیره شده در پول آسان از بین می رود. بنابراین، زمانی که فناوری مدرن به جزیره یاپ آمد، این را با صدفهای دریایی در جزیره یاپ دیدیم. داستان یک کاپیتان ایرلندی آمریکایی است که در آن جزیره کشتی غرق می شود و سپس متوجه می شود که چرا آن افراد از سنگ آهک به عنوان پول استفاده می کنند. من میتوانم از فناوری مدرن برای تولید سنگهای آهکی استفاده کنم و بیایم و همه چیز را در این جزیره بخرم، تمام نارگیلهایی را که دارند بخرم و ثروت خوبی به دست بیاورم.»
بنابراین او می رود و مقدار زیادی سنگ آهک تولید می کند، به جزیره می آید و می تواند مقدار زیادی از نارگیل آنها را بدست آورد و ارزش پول جزیره را از بین می برد. در واقع، فیلمی با برت لنکستر در این باره ساخته شده است، اسمش اعلیحضرت اوکیف است که در کتاب هم به آن اشاره کردم. این نمونه ها را بارها و بارها می بینیم. ما آن را در غرب آفریقا می بینیم که اروپایی ها شروع به آمدن به غرب آفریقا کردند و دیدند که از مهره های شیشه ای به عنوان پول استفاده می کنند. اروپاییها میتوانند دانههای شیشهای را ارزان و آسان در اروپا بسازند، بنابراین تمام بدنه قایقها را با مهرههای شیشهای پر میکنند، به آفریقا، غرب آفریقا میروند و از آن دانههای شیشهای برای خرید همه منابع آنجا استفاده میکنند. از آنجایی که آن چیزها در آفریقا نادر بودند، تبدیل به پول شدند و بنابراین اروپایی ها توانستند همه چیز را در غرب آفریقا از جمله بردگان بخرند.
به همین دلیل است که این مهرهها به مهرههای برده معروف هستند، زیرا آنها در واقع پولی بودند که مردم اروپا میتوانستند چاپ کنند و به آفریقا بروند و هر آنچه را که آفریقای غربی داشتند بخرند. ما می بینیم که این روابط بارها و بارها اتفاق می افتد. پول آسان زمانی که با پول سختتر تماس پیدا میکند از بین میرود، فقط به این دلیل که افرادی که پول خود را در پول آسان میگذارند، شاهد کاهش ارزش آن پول در طول زمان هستند، زیرا بیشتر و بیشتر از آن تولید میشود و افرادی که پول خود را در پول میگذارند. پول سخت تر شاهد افزایش ارزش ثروت آنها در طول زمان است زیرا هیچ کس راه آسانی برای به دست آوردن بیشتر از آن ندارد.
اسکات:
فقط برای مردم، اگر یک بار دیگر آن را چکش کنیم، این مفهوم پول سخت پولی است که به راحتی نمی توان آن را تولید کرد، درست است؟ طلا، دوباره، فقط برای تقویت نکاتی که در اینجا به اشتراک گذاشتید، آیا پول سخت نهایی، حداقل از نقطه نظر منابع طبیعی تکرار شونده است، درست است؟ چون استخراج آن سخت است، نادر است، شما نمی توانید آن را تولید کنید. کیمیاگری تمام این وسواس برای افراد بیشماری در طول اعصار بود و هیچکس تا به حال نتوانسته طلا بسازد. نمی توان آن را از بین برد، دستکاری آن آسان است، در مقادیر زیاد و مقادیر کم به دست می آید. بنابراین، این یک ماده طبیعی تقریباً کامل است که میتوان در درازمدت از آن برای پول استفاده کرد، اگرچه هیچ ارزش ذاتی واقعی ندارد، اما در بسیاری از کاربردها هیچ فایدهای جز پول برای آن وجود ندارد. ما را از طریق آن راهنمایی کنید... من فکر می کنم یکی از چیزهایی که در کتاب خود به آن اشاره می کنید، خطرات پول آسان برای آن است... ببینید، اینها نتایج وحشتناکی هستند که شما فقط با پول آسان بیان کردید که پول محلی را نابود می کند و به افراد خارجی اجازه می دهد از مردم محلی سوء استفاده کنند. اما خطراتی نیز وجود دارد که شما به آن اشاره می کنید در کاهش ارزش پول و آسان کردن پول برای تمدن ها. آیا می توانید برخی از این نمونه ها را برای ما راهنمایی کنید؟
سیفدیان:
بله، قطعا. در کتاب استاندارد فیات، دومین کتاب من، با کمی جزئیات بیشتر به این موضوع می پردازم. فکر می کنم راهی که می توانم آن را بفهمم این است. پیشرفت انسان به طور جدایی ناپذیری با سختی فزاینده پول ما در هم آمیخته است، زیرا با پیشرفت فناوری خود، پول های سخت و سخت تری پیدا می کنیم. همانطور که پول های سخت تر و سخت تری پیدا می کنیم، می توانیم ثروت آینده خود را در این پول های سخت تر برای آینده ذخیره کنیم. هرچه پول سختتر باشد، احتمال اینکه ارزشی را که در پول ذخیره میکنیم برای آینده حفظ کنیم، بیشتر میشود. بنابراین، وقتی فرآیندی داریم که در آن پول ما به مرور زمان سختتر میشود، چیزی که در طول تاریخ چنین بوده است، ما دائماً میتوانیم آینده خود را با نرخ کارآمدتر فراهم کنیم. این یک معامله بزرگ است. ما شروع به درک این موضوع می کنیم که "اوه وای، ما می توانیم آینده خود را تامین کنیم" و اگر بتوانیم برای آینده خود فراهم کنیم، بیشتر به آینده فکر می کنیم. ما کمتر شروع به تخفیف آینده می کنیم، و بنابراین این مفهوم ترجیح زمانی است. اولویت زمانی درجه ای است که شما آینده را در مقایسه با زمان حال تخفیف می دهید.
همه آینده را در مقایسه با حال تخفیف می دهند زیرا حال اینجاست، واقعی است، مسلم است، شما در آن هستید، باید آن را تجربه کنید. در حالی که آینده همیشه نامشخص است. همیشه این خطر و احتمال وجود دارد که آینده به وجود نیاید، زیرا ممکن است بمیرید. پس هرکس تا حدی آینده را تخفیف میدهد، اما پیشرفت و تمدن، تلاش ما برای تخفیف دادن به آینده است. ما همچنان قصد داریم آن را تخفیف دهیم، اما به میزان کمتری آن را تخفیف می دهیم و بنابراین به ما امکان می دهد آن را بیشتر تامین کنیم. هر چه پولمان سخت تر باشد، بهتر بتوانیم آینده را تامین کنیم، هر چه بیشتر به آینده فکر کنیم، هر چه آینده را کمتر تخفیف دهیم، آینده نگرتر باشیم، از نظر تمدنی بیشتر پیشرفت می کنیم.
هر چه بیشتر برای آینده پس انداز کنیم، سرمایه بیشتری انباشته می کنیم و هر چه بیشتر پس انداز کنیم و سرمایه انباشته کنیم، بهره وری بیشتری خواهیم داشت. این واقعاً چیزی است که ترجیح زمانی ما را کاهش می دهد و افق ما را برای تصمیم گیری اقتصادی گسترش می دهد. به جای اینکه فقط حیواناتی باشیم که بر ارضای نیازهای فوری خود تمرکز می کنند، غرایز حیوانی خود را مهار می کنیم و آنها را مطیع عقل خود می کنیم، آنها را مقهور توانایی ذهنی خود برای اندیشیدن به عواقب و آینده می کنیم و آینده را در اولویت قرار می دهیم. بنابراین شما فقط کاری را انجام نمیدهید که در لحظه احساس میکنید، بلکه کاری را انجام میدهید که در دراز مدت برای شما بهتر است، و این واقعاً پیشرفت انسانی است. بنابراین در طول تاریخ ما به سمت پول سختتر و سختتر حرکت میکنیم و پول خود را سختتر میکنیم، که به ما امکان میدهد بیشتر برای آینده فراهم کنیم، به ما اجازه میدهد بیشتر پسانداز کنیم، به ما امکان میدهد بیشتر سرمایهگذاری کنیم، به ما امکان میدهد نرخ بهره را به دلیل بهره پایین بیاوریم. نرخ ها بر اساس میزان صرفه جویی ما یا میزان ترجیح زمانی ما تعیین می شود.
پیشرفت انسانی این فرآیند سختتر شدن پول، افزایش ارزش پسانداز، در دسترستر شدن سرمایه، کاهش نرخهای بهره، گرایش طولانیمدتتر مردم و در نتیجه صلحآمیزتر شدن، همکاری بیشتر و متمدنتر شدن است. این واقعاً روند تمدن بشری است و این تمام تاریخ بشر تا اوایل قرن نوزدهم، اوایل قرن بیستم است. سپس در اوایل قرن بیستم، ما یک چرخش باورنکردنی و غیرقابل توضیح را انجام میدهیم و تصمیم میگیریم شروع به بازگشت کنیم. به همین دلیل است که عنوان فرعی کتاب دوم من، استاندارد فیات، جایگزینی بردهداری برای تمدن بشری است. اگر بیت کوین جایگزینی برای بانک های مرکزی است، فیات جایگزینی برای خود تمدن بشری است. روند تمدن بشری، از آنجایی که ما دائماً به سمت پول سختتر حرکت میکنیم و آیندهنگرتر میشویم و سرمایه انباشتهتر و متمدنتر میشویم، پول فیات این را معکوس کرده است زیرا توانایی استفاده از پولی را که فقط در حال رشد است از ما گرفته است. 19 یا 20٪ در سال، که طلا است، و با پول هایی جایگزین می شود که در 20 سال گذشته به طور متوسط 1٪ در سال رشد می کنند. بنابراین ما تقریباً 2 برابر نرخ رشد عرضه پولی در قرن بیستم داریم.
14٪ در سال به این معنی است که شما اساساً نیمی از پولی را که به شکلی در پول خود ذخیره کرده اید از دست می دهید. شما نیمی از ارزش ذخیره شده در پول خود را در حدود پنج سال از دست می دهید. این میانگین در سطح جهانی است. برخی از مردم بدیهی است که وضعیت بهتری دارند که پولشان فقط در حدود 6، 7، 8 درصد در سال افزایش مییابد، و اقتصادهایی مانند ایالات متحده، سوئیس، سوئد و دانمارک، بهترین ارزهای فیات را تنها در حدود 7 درصد در سال افزایش میدهند. . البته بدترین عملکردها به 100، 200، شاید 500 درصد در سال افزایش می یابد، نمونه هایی مانند ونزوئلا، زیمبابوه و لبنان در حال حاضر. بین این حالتهای مختلف عملکرد برای استاندارد فیات، میبینیم که میانگین آن در 14 سال گذشته از سال 60 تا 1960 حدود 2020 درصد است.
در 14 درصد، توانایی شما برای تأمین آینده را به شدت به خطر می اندازد و توانایی شما برای فکر کردن به آینده را از بین می برد. آینده بیشتر و بیشتر نامشخص می شود زیرا شما هیچ راه آسانی برای تامین آن ندارید. شما باید بیرون بروید و سرمایه گذاری کنید، باید یک متخصص سرمایه گذاری شوید، باید یک پایان نامه سرمایه گذاری پیدا کنید، باید در انواع صنایع مختلف متخصص شوید تا بتوانید آینده خود را تامین کنید. به همین دلیل است که من فکر می کنم شاید بدترین چیز در مورد پول فیات این است که باید دو بار آن را به دست آورید. وقتی کارتان را انجام می دهید تا به دست بیاورید، ابتدا باید آن را به دست آورید و سپس باید دوباره آن را با سرمایه گذاری به گونه ای که بر تورم غلبه کنید، کسب کنید تا بتوانید آن را حفظ کنید. این پولی است که باید با آن دو بار کار کنید، هرچند که پول یکسان باشد.
بگو تو دندانپزشکی، رفتی بیرون، دندان های کسی را درست کردی، به تو پول دادند. شما نمی توانید آن پول را فقط برای پنج سال پس انداز کنید. شما نمی توانید بگویید، "خوب، خوب، من می خواهم پنج سال دیگر بازنشسته شوم و می خواهم این پول را برایم در اختیار داشته باشم." زیرا در مدت پنج سال برای یک کاربر متوسط فیات، نیمی از این پول از بین می رود. بنابراین اکنون به شغل دیگری علاوه بر دندانپزشکی نیاز دارید تا بفهمید "چگونه می توانم این پول را پنج سال بعد با ارزش نگه دارم؟" این شامل مطالعه و درک سهام، مطالعه و درک اوراق قرضه، بازارهای املاک و مستغلات، بازارهای کالا، انجام انواع سرمایه گذاری های مختلف، تنوع بخشیدن به پرتفوی شما است که یک کار دیگر است. بنابراین دندانپزشک بودن و همچنین حرفه ای بودن در سرمایه گذاری برای شما بسیار دشوار است، و به همین دلیل است که می بینیم همه توانایی پس انداز را از دست می دهند، هرکسی باید به بهای کار خود یک متخصص سرمایه گذاری شود.
میندی:
من از شما می خواهم ارز فیات را برای کسانی که گوش می دهند تعریف کنید.
سیفدیان:
آره. منظور از فیات حکم است. این چیزی است که به دلیل حکم یک مقام درست است، و بنابراین پول واقعی پول است زیرا دولت می گوید: "این پول است." دولت حکم میکند که باید آن را بپذیرید و دولت ارزش بازاری را که میتوانید برای آن بپردازید، تعیین میکند، بنابراین این تمایز است. تمایز بین پول فیات و پول سالم است. پول سالم پولی است که از انتخاب بازار بیرون می آید. به عبارت دیگر، مردم آزادانه انتخاب می کنند که از این چیز به عنوان پول استفاده کنند و آزادانه انتخاب می کنند که هر قیمتی را که می خواهند برای آن بپذیرند، بپذیرند. این پول خوب است. از طرف دیگر پول فیات پولی است که به انتخاب شما مربوط نیست. این شامل انتخاب شما نمی شود. شما انتخاب نمی کنید که آن را پول خود کنید. با اجبار بر شما تحمیل می شود، پس تفاوت صلح و اجبار واقعاً و تفاوت بین پولی که به دلیل ویژگی های آن به وجود می آید، به دلیل مناسب بودن آن به عنوان پول و مالی که به دلیل مناسب بودن آن با مردم بر شما تحمیل می شود. آن را به شما تحمیل می کند این اصطلاح برای پول دولتی است، اساسا.
اسکات:
در زمینه ارز فیات، یکی از استدلال های فیات این مفهوم است که تورم اندکی، مثلاً 2 درصد افزایش عرضه پول به صورت سالانه، سرمایه گذاری اقتصادی و استفاده از عواید را تشویق می کند تا صرف انباشت و انباشت. به عنوان مثال، احتکار برای آینده، و خطرات مرتبط با کاهش تورم از یک ارز واقعا سخت برای اقتصاد وجود دارد. به نظر می رسد که شما با این فرض موافق نیستید. آیا می توانید افکار خود را به اشتراک بگذارید؟
سیفدیان:
نه، مطلقاً نه. من فقط با آن مخالف نیستم. من فکر میکنم این یکی از فاجعهبارترین و کاملاً جنایتکارانهترین قطعات تبلیغاتی است که در قرن بیستم بر بشریت تحمیل شده است. این کاملاً دیوانه کننده است که ایده مردم پس انداز برای آینده به عنوان دلیل مشکلات اقتصادی مورد نکوهش قرار گیرد، در حالی که در واقعیت این تنها دلیلی است که ما می توانیم هر شکلی از رشد اقتصادی داشته باشیم. تنها دلیلی که ما هر نوع بهبود اقتصادی داریم این است که مردم مصرف را به تعویق می اندازند، رضایت را به تاخیر می اندازند، سرمایه گذاری منابع خود را انتخاب می کنند و بنابراین این منابع به عنوان منابع سرمایه برای سرمایه گذاری در دسترس قرار می گیرند و امکان افزایش بهره وری را فراهم می کنند. فرآیند طبیعی بازار این است که انتخاب کنید، همانطور که قبلاً گفتم، چیزی که پول است سخت ترین چیزی است که به دست می آید. این روند طبیعی بازاری است که ما برای پول در نظر می گیریم، چیزی که سخت ترین چیز برای به دست آوردن آن است، صرفاً به این دلیل که در نهایت پول است، چه آگاهانه آن را انتخاب کنیم یا نه، فقط به این دلیل که در طول زمان ارزش بیشتری پیدا می کند تا مردم که از آن به عنوان منفعت پولی به ضرر افرادی که این کار را نمی کنند استفاده می کنند.
طبیعی است که ارزش پول در مقایسه با سایر کالاها کمی افزایش پیدا کند یا ساختن کالاهای دیگر آسان تر باشد. ما همیشه ماشینهای بیشتر، خانههای بیشتر، هر سال همه چیز بیشتر، رایانههای بیشتر هر سال میسازیم و قیمتهای آنها در مقایسه با پول کاهش مییابد، و این باید باشد. این همان چیزی است که در زمینه های پیشرفته تکنولوژیکی مهم است، رایانه شما هر سال ارزان تر می شود. تلفن شما هر سال ارزان تر می شود. هر دلاری که برای آن می پردازید بهتر و سریعتر می شود. آیا چیز بدی است؟ آیا این برای صنعت کامپیوتر مضر بوده است؟ آیا اپل از این واقعیت رنج می برد که لپ تاپ امسال آنها بسیار ارزان تر از 10 سال پیش است؟ نه، مطلقاً اینطور نیست. در واقع، به دلیل افزایش بهره وری، ارزان تر می شود. و اپل تنها به دلیل توانایی اش در ارائه رایانه های بهتر، سریع تر و قوی تر به شما هر سال سودآور می شود.
این به سادگی فرآیند رشد اقتصادی است. تورم و کاهش قیمت صرفاً رشد اقتصادی است. ما چیزهای بیشتری به جای پول بیشتر به دست می آوریم و بنابراین ارزش چیزها در مقایسه با آن پول کاهش می یابد. برای یک مصرف کننده، برای یک پس انداز، این چیز بسیار خوبی است. پولی که امروز به دست می آورید، می توانید آن را برای آینده پس انداز کنید و سپس ارزش آن را بیشتر و بیشتر می کند و باعث می شود که بتوانید با آن بیشتر خرید کنید. به طوری که مردم را تشویق می کند تا بیشتر پس انداز کنند و به نوبه خود باعث می شود که سرمایه بیشتری در دسترس باشد، که به نوبه خود مردم را برای تولید بیشتر تشویق می کند. بنابراین با افزایش پسانداز، در دسترس بودن سرمایه افزایش مییابد که منجر به افزایش رشد اقتصادی و افزایش تولید اقتصادی میشود.
بنابراین، واقعاً افزایش ارزش پول چیزی نیست جز رشد اقتصادی و روند تمدن و این تصور که ما باید ارزش پول را از بین ببریم تا مصرف اتفاق بیفتد، به طرز حیرت آوری احمقانه است. مردم نیاز به مصرف دارند زیرا باید زنده بمانند. مردم نیازی به مصرف ندارند زیرا باید این هیولای جادویی به نام اقتصاد را زنده نگه دارند. این تصور که ما این خدای اقتصاد را داریم که باید با از بین بردن ارزش پولمان قربانی کنیم، واقعا احمقانه است، و کاملاً دیوانه کننده است که در دانشگاه ها تدریس شود. اگر این مطالب را در دانشگاه به شما یاد داده اند، متاسفم که از جوانی و پول شما کلاهبرداری کردند تا این مطالب را به شما آموزش دهند، اما این تصور که کاهش قیمت برای یک اقتصاد مضر است کاملاً پوچ است. دوباره به مثال صنعت فناوری پیشرفته نگاه می کنیم. همه جا در اطراف ما شاهد کاهش قیمت ها و ادامه رشد صنعت هستیم.
منظورم این است که من اعداد را در این مورد اجرا کردم. اگر در سال 10 می خواستید یک هارد 1981 مگابایتی یا چیزی شبیه به آن بخرید، 10 مگابایت اطلاعات امروز 3,500 دلار قیمت دارد. امروز می توانید 16 گیگابایت داده را با چیزی حدود 10 دلار در یک درایو انگشت شست بخرید. بنابراین هزینه بیش از یک میلیون برابر یا بیشتر کاهش یافته است، و با این حال ما شاهد رشد عظیم در صنعت فناوری پیشرفته، رشد عظیم در قدرت محاسباتی، رشد عظیم در بهرهوری محاسبات و کاهش شدید قیمتها هستیم. روند کاهش قیمت ها فقط روند رشد اقتصادی و بهره وری است و نیازی به نجات از آن نداریم. در واقع، تنها دلیلی که هر کسی میتواند چیزی بهشدت احمقانه را باور کند این است که از آن سود میبرد. به همین دلیل است که اگر به همه اقتصاددانان مفروض طرفدار این ایده مضحک نگاه کنید، متوجه خواهید شد که بدون استثنا، تک تک آنها از تورم حقوق می گیرند.
آنها توسط دانشگاه هایی استخدام می شوند که پول خود را از طریق تورم از دولت دریافت می کنند. دانشگاه ها هم از طریق پول تحقیقاتی دولت و هم وام های یارانه ای برای دانشجویانی که شهریه خود را از دولت پرداخت می کنند، یارانه می گیرند. بنابراین، این کاملاً به نفع شخصی بستگی دارد که هر کسی ممکن است چیزی بسیار عجیب را باور کند.
میندی:
خوب، به یاد داشته باشید در اوایل دهه 80، زمانی که VCR ها برای اولین بار عرضه شدند، حدود 800 دلار یا 1,000 دلار بودند. حالا می تونی بری، خب، می خواستم بگم Circuit City، اونا هم دیگه اینجا نیستن. اکنون می توانید به Best Buy بروید و یکی را با 20 دلار دریافت کنید. درست زمانی که در ساخت آنها بهتر می شوید، چون رقابت بیشتری دارید، قیمت همه چیز کاهش می یابد، همه اینها از نظر فناوری. پس این فقط یک استدلال احمقانه به نظر می رسد. اوه، اپل خوب عمل نمی کند زیرا رایانه های آنها ارزان تر هستند. متاسفم، آیا آنها روی یک دسته پول نقد غول پیکر، مانند میلیاردها و میلیاردها دلار پول نقد نشسته اند که در آنجا منتظر اعزام هستند؟
سیفدیان:
بله، و چرا آنها به ونزوئلا نقل مکان نمی کنند، اگر قیمت های بالاتری می خواهند؟ از خود بپرسید: «چرا اپل و گوگل و این همه شرکت عظیم که دائماً از کاهش قیمت کالاهای خود رنج می برند، چرا به ونزوئلا نمی روند که در آن تورم می تواند با پیشرفت های فناوری همراه شود و لپ تاپ های آنها بیشتر شود. هر سال گران است؟» به نوعی، صنعت فناوری پیشرفته در ونزوئلا موفق نشده است از این مزیت تورمی به نفع خود استفاده کند و این به ضرر صنعت فناوری پیشرفته در کشورهایی با ارزهای نسبتا مناسب است. جالبه، نه؟
میندی:
بیایید در مورد ارز سخت و بیت کوین به طور کلی صحبت کنیم. بیت کوین چگونه این مشکل ارز سخت را حل می کند؟
سیفدیان:
بیت کوین مانند راه حل نهایی برای این است و سپس آن را به روشی حل می کند که فقط ... آن را حل می کند و حل می شود، آن را برطرف می کند و ثابت می ماند. قرار نیست برای همیشه از این مشکل رنج ببریم. این اساساً ایده بیت کوین است زیرا این همان پولی است که به همه پول ها پایان می دهد. دلیل آن این است که پولی است که کمترین نرخ رشد عرضه را خواهد داشت. در حال حاضر حدود 2 درصد در سال است، اما تا زمانی که در نهایت به 0 برسد، به کاهش ادامه خواهد داد. دستاورد واقعا شگفت انگیز و منحصر به فرد بیت کوین این است که این فرآیند به راه افتاد. ایجاد بیت کوین شروع شد و شبکه به رشد خود ادامه داد، اما عرضه بیت کوین ثابت است و کل بیت کوینی که در دسترس داریم کاملاً ثابت است و هیچ راهی برای تولید بیشتر و بیشتر آن وجود ندارد.
هیچ راهی برای افزایش عرضه وجود ندارد، و هیچ کس راهی برای افزایش عرضه در 14 سالی که بیت کوین وجود داشته است، پیدا نکرده است. این واقعاً شگفتانگیز است، زیرا ما این نرمافزار را به مدت 14 سال اجرا کردهایم و برنامهای برای تولید بیتکوین داشت. برنامه ای داشت که می گفت: "هر 10 دقیقه ما این تعداد بیت کوین تولید می کنیم." در ابتدا در چهار سال اول هر 50 دقیقه 10 بیت کوین بود و سپس از قبل برنامه ریزی شده بود که در چهار سال دوم از 50 به 25 به نصف کاهش یابد. سپس دوره سوم، دوره چهار ساله سوم، افت را از 25 به 12-1/2 خواهیم داشت. سپس در دوره چهارم، که اکنون دوره چهار ساله چهارم است، یعنی همان جایی که ما الان هستیم، هر 12 دقیقه از 1-2/6 به 1-4/10 بیت کوین کاهش یافت. هر چهار سال یک بار به نصف کاهش می یابد تا اینکه در نهایت عرضه جدید در حدود 100 سال آینده به صفر می رسد.
این برنامه از روز اول برای عملیات بیت کوین تعیین شده بود و شبکه کم و بیش از آن پیروی کرده است. ما در حال حاضر در نقطه ای هستیم که بیش از 90 درصد از کل بیت کوینی که تا به حال وجود خواهد داشت قبلا استخراج شده است. بنابراین نحوه کج شدن این موضوع این است که در ابتدا تولید سنگینی وجود دارد، در ابتدا تولید بسیار سریع وجود دارد، و اکنون ما در حال حاضر 90 درصد اول تولید را در 10 سال اول، و سپس 100 سال آینده یا بنابراین تنها 10 درصد گذشته را خواهیم داشت و سپس اکثریت آن در چند سال آینده نیز خواهد بود. رشد عرضه دائما در حال کاهش است و این به نوبه خود به این معنی است که دارایی پولی که بیت کوین است تبدیل به سخت ترین پول در جهان می شود.
در حال حاضر تقریباً در حدود همان محدوده سختی طلا است. به عبارت دیگر، عرضه طلا در حدود 1-1/2 تا 2 درصد افزایش می یابد. بیت کوین در حال حاضر حدود 1.8 درصد در سال افزایش می یابد، اما در سال 2024، به نصف کاهش می یابد، بنابراین کمی کمتر از 1 درصد در سال افزایش می یابد. بنابراین ما سالانه حدود 1 درصد افزایش عرضه خواهیم داشت، که ما هرگز پولی نداشتیم که به این مقدار کمی افزایش پیدا کند. به همین دلیل، بیت کوین به گونه ای ساخته شده است که رد زنده ای بر این ایده باشد که ما به افزایش قیمت ها نیاز داریم تا اقتصاد کار کند، بنابراین اقتصاد بیت کوین به رشد خود ادامه می دهد. ما در حال حاضر بیش از 350 میلیارد دلار بیت کوین داریم. اندازه اقتصاد و اندازه مبادلات داده در بلندمدت به رشد خود ادامه می دهد.
نوسانات و نوسانات روز به روز زیاد است، اما اگر بزرگنمایی کنید، می بینید که تصویر فقط در طول زمان رشد مداوم دارد. اقتصاد به رشد خود ادامه میدهد حتی اگر عرضه رشد نمیکند، بنابراین اگر من یک اقتصاددان جریان اصلی بودم که معتقدم برای رشد اقتصاد به افزایش عرضه پول نیاز داریم، در این مرحله از خودم سؤال میپرسیدم. اما مطمئناً، شما به عنوان یک اقتصاددان جریان اصلی نمی توانستید اگر به اندازه کافی صادق باشید که از خود سؤالاتی بپرسید، باید اساساً آنچه را که بانک مرکزی برای گفتن به شما پول می دهد تکرار کنید، و این شامل پرسیدن سؤالات صادقانه نمی شود. در حال حاضر این را رد کرده است و ما می بینیم که به رشد خود ادامه می دهد، و اگر به رشد خود ادامه دهد، دلیلی وجود ندارد که در هر مقطع زمانی متوقف شود. من فکر می کنم نکته ای که در چند فصل اول استانداردهای بیت کوین به آن اشاره کردم این است که پول یک فناوری همه چیز است. این یک فناوری نیست که شما فقط بتوانید در آن تصمیم بگیرید: «می دانید چیست؟ من از این چیز استفاده خواهم کرد.» اگر همه بخواهند از مک استفاده کنند و 10 درصد از مردم بخواهند از لینوکس استفاده کنند، لینوکس می تواند زنده بماند.
اما پول متفاوت است. اگر 90 درصد مردم به نوعی پول ختم شوند، 10 درصد دیگر پول خود را نخواهند داشت. آنها فقط فقیر می شوند و پول آنها از بین می رود. با پول، اختیاری نیست. شما باید تکنولوژی را انتخاب کنید که برای نقش مناسب تر است، زیرا اگر این کار را نکنید، پول از بین می رود. آنچه ما می بینیم اساساً این است که اگر این پویایی را درک کنید و به نحوه کار جهان در طول یک قرن گذشته نگاه کنید، می بینید که اساساً ما شاهد فرآیند درآمدزایی بیت کوین هستیم که در آن افراد بیشتری از بیت کوین استفاده می کنند. بیت کوین و هر چه مردم بیشتر از بیت کوین استفاده کنند، ما نمی توانیم بیت کوین بیشتری برای آنها بسازیم. تنها راه پاسخگویی به تقاضای فزاینده افزایش ارزش بیت کوین است. بنابراین ما شاهد افزایش بسیار سریع ارزش بیت کوین و کاهش ارزش سایر پول ها هستیم و من فکر می کنم این روندی است که احتمالاً در بلندمدت ادامه خواهد داشت.
اسکات:
آیا می توانید به ما توضیح دهید که چرا بیت کوین سخت است؟ یک سطح عمیق تر، شاید پنج دقیقه توضیح دهید، و اینکه چگونه بلاکچین به طور خاص ابزاری است که برای بیت کوین مفید است. برای تنظیم این، این یک سوال دو قسمتی است، بنابراین تز شما که به نظر من بسیار جالب بود این بود که بلاک چین واقعاً فقط به بیت کوین یا فقط به ارز بلندمدت واقعی که سخت ترین است مربوط است و مفید نیست. در برنامه های کاربردی دیگر بنابراین می توانید ما را از طریق احساسات خود در مورد آن راهنمایی کنید؟
سیفدیان:
بله، بنابراین من تصور میکنم بهترین شکل شک در اینجا این است که بپرسیم: "خب، چه چیزی به ما تضمین میکند که بیت کوین واقعاً 21 میلیون دلار است؟" البته این مشکل اصلی من با بیت کوین بود که اولین بار در مورد آن شنیدم و اتفاقاً گران ترین اشتباه زندگی من بود زیرا باعث شد تا چند سال اول بیت کوین را کنار بگذارم، زمانی که در مورد آن شنیدم. خیلی ارزان. پس فقط اینکه از آن نوع الاغ باهوشی باشید که به جای اینکه در مورد چیزی بخواند مخالفت می کند... اشتباه بسیار گرانی است. خیلی آسان است که بگوییم: «اوه، خوب، این فقط یک کد است، و اگر بتوان آن را طوری برنامهریزی کرد که ۲۱ میلیون دلار درآمد داشته باشد، میتوان آن را طوری برنامهریزی کرد که ۲۱ میلیارد دلار درآمد داشته باشد، و سپس میتوانید کد را تغییر دهید تا هر کاری که میخواهید انجام دهید. بنابراین من حوصله خواندن در مورد بیت کوین و یادگیری نحوه کارکرد آن را ندارم زیرا چه کسی به همه این چیزهای عصبی اهمیت می دهد؟ چون من یک اقتصاددان هستم و می دانم که اگر بتوانید عرضه را تغییر دهید، پس همه چیز مهم نیست.»
خوب، سال ها می گذرد و بیت کوین همچنان از مردن خودداری می کند، و سپس شما شروع به کنکاش در مورد نحوه عملکرد واقعی آن می کنید و سپس متوجه می شوید، "اوه، من یک اشتباه بزرگ مرتکب شدم. من باید این موضوع را از ابتدا مطالعه می کردم.» پاسخ این است، واقعاً، اگر به نحوه عملکرد آن نگاه کنید، می بینید که بیت کوین آنقدرها کد نیست. همچنین این فرآیند منحصربهفردی است که این کد طی کرده است و مسیر منحصربهفردی که این کد از زمان راهاندازی خود طی کرده است، از زمانی که برای اولین بار منتشر شد تا به امروز. مجموعهای از تصادفات یا پیشرفتهایی که به روشهای خاصی رخ دادهاند، شاید یا شاید بهدلیل طراحی، وجود دارد که به ما اجازه میدهد بیتکوین را به شکل کنونی که امروز داریم داشته باشیم و بدون آن واقعاً کارکرد آن را نداشتیم. به این ترتیب
اصلیترین و مهمترین چیز در مورد بیتکوین این واقعیت است که تغییرناپذیر است و مسئولیت یک فرد نیست، بنابراین ارز شخصی کسی نیست که بتواند عرضه را تغییر دهد. واقعاً مهمترین چیز این است که هیچ کس نمی تواند آن را تغییر دهد. اینکه چرا چنین است و چرا برای هیچ یک از ارزهای دیجیتال دیگر اعمال نشده است، شاید نکته بسیار مهمی است که باید در مورد بیت کوین بدانید. به همین دلیل است که به نظر من تنها ارز دیجیتالی که اهمیت دارد بیت کوین است. من فکر می کنم هر ارز دیجیتال دیگر، هر یک، و منظورم قطعی این است، اتلاف وقت کامل است. تک تک آنها کاملا محکوم به فنا هستند.
اسکات:
آیا می توانید اصطلاح حرفه ای را که برای توصیف این سکه های دیگر استفاده می کنید به اشتراک بگذارید؟
سیفدیان:
سکه های (بیپ)
اسکات:
اوه درسته. همین است، بله. بنابراین بیت کوین و سپس (بیپ) سکه وجود دارد.
سیفدیان:
دقیقا. ارزهای دیجیتال به دو دسته بیت کوین و سکه (بیپ) تقسیم می شوند. این فقط علوم پایه است.
اسکات:
کامل. با مکانیسمی که بیت کوین از رشد عرضه جلوگیری می کند، ما را راهنمایی کنید.
سیفدیان:
آره، پس دلیل، راه این است که شخصی که بیت کوین را منتشر کرده، آن نرم افزار را منتشر کرده و به هر کسی اجازه داده است که آن را دانلود کرده و اجرا کند. سپس هرکسی که آن نرم افزار را دانلود می کند، به یک همتا در شبکه برابر با سایر همتایان تبدیل می شود. حالا دوباره، شما می توانید این کار را با هر نوع نرم افزاری انجام دهید، اما تفاوت این است که با بیت کوین، شخصی که این کار را انجام داده است خود را ناشناس نگه داشته و یک سال پس از انتشار آن ناپدید شده است و چه کسی می داند چه اتفاقی برای او افتاده است. شاید او با ما باشد، شاید مرده باشد، شاید رفته باشد، شاید نامش را تغییر داده و هنوز جایی در آن بیرون است.
اسکات:
درست است، تمام بیت کوین های خود را فروخت.
سیفدیان:
شاید به طور بالقوه، چه کسی می داند؟ اما در این مرحله، حتی مهم نیست که چه اتفاقی برای او افتاده است، زیرا آن چیز خیلی بیشتر از او پیشی گرفته است. فرانکنشتاین آزمایشگاه را ترک کرده است و دیگر مهم نیست که صاحب آزمایشگاه به آزمایشگاه برگردد، فرانکشتاین در آزمایشگاه نیست و آنها دیگر نمی توانند آن را کنترل کنند. آنها نمی توانند آزمایشی انجام دهند، نمی توانند آن را به چیزها وصل کنند. بیت کوین با وجود اینکه مالک آن ناپدید شد رشد کرد و در سیستمی رشد کرد که هیچ مدیری نداشت، فقط کاربران داشت، و به همین دلیل است که واقعاً به این دلیل است که کمی فرانکشتاین است زیرا چیزی است که رشد کرده و زندگی خاص خود را دارد. درست مانند فرانکشتاین، از این نظر که فقط یک دسته اندام بود که میتوانستید آنها را در آزمایشگاه به هم ببندید. اما به محض اینکه کلیک کرد، زمانی که زندگی خود را داشت، دیگر فقط یک اسباب بازی در دست سازنده نیست. این فقط چیز خودش است. این موجود زنده خودش است.
بیت کوین به نوعی شبیه آن است. این شکل از زندگی دیجیتال است، اگر بخواهید، این برنامه است که فقط با کاربران کار می کند، اما بدون ادمین. وقتی به آن فکر می کنید واقعاً قابل توجه است زیرا ما واقعاً چنین چیزی نداریم. وقتی به شبکه های کامپیوتری بزرگی که استفاده می کنید فکر می کنید، فیس بوک یک ادمین دارد، اپل یک مدیر. شما می توانید فردا از خواب بیدار شوید و متوجه شوید که تلفن شما دیگر این کار را انجام نمی دهد زیرا افراد مسئول آن یک به روز رسانی را برای نرم افزار شما دانلود کرده اند و اکنون نرم افزار شما نمی تواند این کار را انجام دهد. آن برنامه حذف میشود، یا حساب شما برای هر تخلفی که انجام دادهاید بسته میشود. بنابراین یک ادمین در شبکه اپل وجود دارد و شما فقط یک کاربر هستید و تمایز بسیار واضحی بین شما دو نفر وجود دارد. همین امر برای آمازون، برای فیس بوک، برای گوگل، برای همه این شبکه های دیجیتال بزرگ عصر ما صادق است.
بیت کوین تنها شبکه ای است که فقط کاربر دارد، بنابراین یک شبکه کاملاً همتا به همتا است. این یک چیز نرم افزاری است، اما نکته منحصر به فرد در مورد بیت کوین این است که این تنها بیت کوین است که واقعاً موفق شده است ادعا کند که کسی مسئول نیست. هیچ سیم کشی وجود ندارد که این هیولای فرانکنشتاین را حرکت دهد، این هیولای فرانکشتاین واقعاً به تنهایی حرکت می کند. دلیل آن این است که اگر به بقیه موارد نگاه کنید، برای شما کاملاً بی اهمیت است که بفهمید کشنده های ریسمان چه کسانی هستند. هیچ فرانکنشتاین دیگری وجود ندارد، آنها فقط عروسک هستند و رشتههایی دارند و کسی آنجاست و کسی در بیرون است و سعی میکند شما را متقاعد کند که اگر به کشیدن نخها به سختی و به اندازه کافی طولانی ادامه دهیم، در نهایت این عروسک فرانکشتاین خواهد چرخید. به یک هیولای فرانکشتاین نیز تبدیل می شود و او دقیقاً مانند بیت کوین خواهد بود. این نیست.
بیت کوین واقعاً منحصر به فرد شد زیرا کسی مسئول نبود و آن مرد ناپدید شد. اکنون پس از به وجود آمدن بیت کوین، هر کسی که به دنبال نوعی پول است که تحت کنترل کسی نیست، هرکسی که به دنبال نوعی پول است که بدون مدیر است، هر کسی که به دنبال نوعی پول است که واقعاً وجود دارد. خنثی قرار است از بیت کوین استفاده کند. آنها دلیلی ندارند از چیزی استفاده کنند که نوپا است، سابقه بیت کوین را ندارد، آزمایش نشده است، آزمایش نشده است، شبکه کوچکتری دارد. تنها راهی که شبکه دیگری می تواند با بیت کوین رقابت کند این است که مدیریت فعال داشته باشد، این است که گروه کوچکی از افراد را پشت سر داشته باشد، آن را تبلیغ کند، آن را تبلیغ کند، روی کدگذاری آن کار کند، از آن محافظت کند، اجازه دهد رشد کند و از حملات جلوگیری کند. برای آن اتفاق بیفتد
به عبارت دیگر، هنگامی که بیت کوین اختراع شد، نه تنها داشتن یک فرانکشتاین دیگر دشوار است، بلکه عملا غیرممکن است که یک فرانکشتاین دیگر بسازیم که کاملا نادیده گرفته نشود و در دریای بی ربطی غرق شود، زیرا ما قبلاً یک فرانکشتاین در حال کار داریم. همه می خواهند از امن ترین آنها استفاده کنند. هیچ کس برای یک فرانکشتاین کمتر امن، برای یک شبکه کمتر امن، هیچ استفاده ای ندارد، بنابراین هیچ تقاضای طبیعی در بازار ارگانیک برای بیت کوین کمتر امن وجود ندارد. طبیعی است که شما فقط به سراغ امنترین آنها بروید، بنابراین تنها تقاضا را میتوان با تبلیغ، بازاریابی آن تولید کرد و این نیاز به تمرکز دارد. نتیجه این امر این است که اگر به همه ارزهای دیجیتال به جز بیت کوین نگاه کنید، می بینید که همه آنها دارای مبانی و افراد مهمی هستند. همه آنها بهروزرسانیهایی را برای شبکه انجام میدهند که طبق یک برنامه منظم اتفاق میافتد. این به روز رسانی ها به طور مداوم از ادمین ها به کاربران منتقل می شود. این بسیار بیشتر شبیه اپل یا گوگل یا همه این شبکه های دیگر است.
در حال حاضر، هیچ مشکلی با شبکه متمرکز مدیران و کاربران وجود ندارد، این کاملاً قانونی است. من نمی گویم هر چیزی که متمرکز است بد است. تمرکز فقط تقسیم کار است. اما در مورد پول، بد است، زیرا ما یک جایگزین داریم که ... و شما به مدیر مرکزی نیاز ندارید. تنها چیزی که نیاز دارید قوانین قابل پیش بینی است. بنابراین با بیت کوین، ما موفق شده ایم شکلی از پول ایجاد کنیم که هیچ اعتباری ندارد، کلید اصلی ندارد، درب پشتی ندارد، کاملا شفاف است، که به شما امکان می دهد بدانید دقیقاً چه تعداد سکه در هر نقطه از زمان وجود دارد، و این به شما امکان می دهد بسیار بسیار بسیار بسیار مطمئن باشید که هیچ کس قرار نیست کل عرضه سکه ها را تغییر دهد یا سکه های شما را از شما بگیرد یا تغییراتی در سکه های شما انجام دهد. ممکن است روی شما تأثیر منفی بگذارد
شما می توانید از آن مطمئن باشید زیرا بر گره خود و بر روی کدی که در گره شما وجود دارد، حاکم هستید. این اساسا بهترین کاری است که می توانید با پول انجام دهید. شما با پول به هیچ چیز دیگری نیاز ندارید. شما نیازی به عرضه پولی ندارید که افزایش یابد. برعکس، شما نیاز به عرضه پولی دارید که در حال افزایش نیست و به عرضه پولی نیاز دارید که قابل افزایش نباشد. همه ارزهای دیجیتال دیگر روی این واقعیت شرط میبندند که افزودن یک مدیر به فرانکشتاین شما، فرانکشتاین شما را سریعتر یا قویتر یا بهتر میکند. اما نکته اصلی داشتن این فرانکشتاین پولی این است که شما نمی خواهید کسی را مسئول داشته باشید. شما نمی خواهید که نخ کسی آن را بکشد. بنابراین تنها دلیل ارزشمند بودن بیت کوین دقیقاً به این دلیل است که مسئولیت هیچ کس نیست. به این دلیل است که کسی آن را کنترل نمی کند. به این دلیل است که این یک کالای دیجیتال است و نه یک امنیت دیجیتال، که اگر به قانون اوراق بهادار فکر کنید، تمایز بسیار بسیار مهمی است.
بیت کوین یک امنیت نیست زیرا هرگز به عنوان یک قرارداد سرمایه گذاری توسط کسی ارائه نشده است. هرگز کسی نبود که بیت کوین را در یک ICO یا IPO فروخته باشد. بیت کوین، کسی کد را در آنجا قرار می دهد تا مردم آن را دانلود کنند و سپس هر کسی می تواند آن را دانلود کند و هر کسی می تواند آن سکه ها را بسازد و سپس آن سکه ها را ارسال کند. سپس در مقطعی مردم تصمیم گرفتند که مبادله آن سکه ها را برای پول شروع کنند. آن زمان بود که بیت کوین به یک کالا تبدیل شد، اما هرگز یک امنیت نبود. با تمام ارزهای دیجیتال دیگر، آنها اوراق بهادار هستند زیرا در ابتدا برای فروش عرضه می شدند و یک پیش معدن وجود داشت که در آن افرادی که آنها را تولید می کردند بخشی از سکه ها را می گرفتند و آنها آن را به بیت کوین یا سایر اشکال پول می فروختند. . بنابراین یک قرارداد سرمایه گذاری در آنجا وجود دارد و بنابراین یک نفر مسئول است.
و اگر کسی مسئول باشد، پس شما فقط با اعتبار سروکار دارید، به طور موثر با امنیت شخصی یک نفر سروکار دارید. این یک بازی کاملاً متفاوت از بیت کوین است. من مشکلی با اوراق بهادار ندارم. من فکر می کنم اوراق بهادار ایده خوبی است و من فکر می کنم ارزشی برای اوراق بهادار وجود دارد، اما من قطعاً با همه این ارزهای دیجیتال که تظاهر به ارز هستند در حالی که در واقع اوراق بهادار هستند مشکل دارم، و من معتقدم که این فقط تقلب است، و من این کار را انجام نمی دهم. معتقدند که آنها هرگز هر نوع ارزشی خواهند داشت زیرا آنها از روشی بسیار پیچیده، بسیار گران قیمت و ناکارآمد برای اجرای یک اوراق بهادار استفاده می کنند تا وانمود کنند که یک کالا هستند. برای همین به نظر من کاملا بی ارزش هستند.
اسکات:
بیایید به آن نقطه بپردازیم. بلاک چین یک راه بسیار گران، اما همچنین بسیار ایمن برای داشتن یک دفتر کل غیرمتمرکز برای ارز دیجیتالی مانند این است. شما استدلال می کنید که تنها کاربرد عملی بلاک چین برای بیت کوین است و ابزار مفیدی برای عنوان، به عنوان مثال، در مورد مسکن یا سوابق پزشکی یا این موارد دیگر نیست. ممکن است برای نوب توضیح دهید؟ چرا اساساً چنین است؟
سیفدیان:
بله، قطعا. فکر میکنم این نکته بسیار مهمی است که من در کتابم به آن اشاره کردم و به نوعی با ایدههای اصلی کتاب مماس بود، اما فکر میکنم مطرح کردن آن مهم بود و در ابتدا بسیار بحث برانگیز تلقی میشد. و به شدت غیر منطقی چگونه می توانید به دنیای 20,000 سکه دیجیتال نگاه کنید و فقط تصمیم بگیرید: "نه، فقط یکی از آنها مهم است و بقیه آنها زباله هستند"؟ اما واقعاً همینطور است. بقیه آنها در واقع زباله هستند. دلیل این است که، من فکر میکنم، در نهایت تنها دلیلی که شما به این ساختار که یک بلاک چین است نیاز دارید، این است که بتوانید آن را به گونهای بسازید که بتوانید عناوین را برای کوین خود بلاک چین بدون نیاز به متوسل شدن به اشخاص ثالث منتقل کنید. این یک مکانیسم همتا به همتا برای انتقال پول است، اما یک مکانیسم همتا به همتا برای انتقال پول است که فقط برای توکن بومی خود شبکه کار می کند. شما نمی توانید چیزهای دیگر را منتقل کنید زیرا هیچ مکانیزمی برای اعمال پیوند بین آن چیز دیگر و بلاک چین وجود ندارد.
تنها چیزی که یک بلاک چین می تواند به شما بگوید، تنها چیزی که بلاک چین بیت کوین می تواند به شما بگوید این است که کدام یک از آدرس های موجود در شبکه صاحب کدام کوین هستند. بنابراین فقط هر 10 دقیقه یک دفتر کل تولید میکنیم: «این آدرس آن تعداد سکه دارد، آن آدرس آن تعداد سکه دارد، آن آدرس آن تعداد سکه دارد». هر 10 دقیقه یک دفتر کل جدید از اینها تولید می کنیم و تعداد سکه ها و تراکنش های تولید شده برای به روز رسانی را دریافت می کنیم. این تنها چیزی است که می تواند بگوید. اکنون، نمی تواند چیزی در مورد دنیای واقعی به شما بگوید. بنابراین اگر میخواهید بگویید که هر یک از این سکهها نشاندهنده یک اونس طلا است، هیچ کاری امنتر، کارآمدتر یا قابل اعتمادتر از داشتن پایگاه داده در دست شخصی که حافظ طلا است، انجام ندادهاید. در نهایت اگر طلای فیزیکی واقعی پشتوانه آن بلاک چین باشد، آن طلا کجاست؟
در طاق کسی است. اون کسی کیه؟ از کجا بفهمیم که او در مورد طلا دروغ نمی گوید؟ چگونه بفهمیم که در واقع یک گرم طلا به ازای هر یک از این سکه هایی که در بلاک چین دارید وجود دارد؟ شما کاملا به آنها متکی هستید. سپس تمام کاری که شما انجام میدهید این است که چیزها را بسیار ناکارآمدتر میکنید تا اینکه آنها فقط یک اوراق بهادار برای آن طلا صادر کنند، یک قرارداد سرمایهگذاری صادر کنند که در آن نوشته شده بود: «بله، شما این ورودی دیجیتالی را در صفحه گسترده من دریافت میکنید و این به شما این حق را میدهد که بازخرید کنید. این به شما این حق را می دهد که بازخرید شوید. که می توان آن را با مقدار مشخصی طلا بازخرید کرد.» داری بهشون اعتماد میکنی افزودن یک بلاک چین به معنای افزودن چیزی به آن عملیات نیست. آن را قابل اعتماد تر نمی کند. آن را شفاف تر نمی کند. سریعترش نمیکنه در واقع، آن را ماتتر، گرانتر و کارآمدتر میکند.
این فقط یک چیز بسیار مفصل است که شما اضافه می کنید و هیچ هدفی ندارد. تنها افرادی که فکر می کنند این کار به هر هدفی خدمت می کند، فقط تنبلی است. مردم واقعاً درک نمی کنند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، و آنها بر اساس قیاس استدلال می کنند، آنها فقط با آنچه که خوب است استدلال می کنند. مانند، "این به نظر یک سازش خوب است. آه، خوب، بیت کوین، به نظر می رسد که خیلی افراطی و بیش از حد احمقانه است، اما هی، شاید بتوانیم با این واقعیت که در آن استفاده می کنیم چانه بزنیم و، آه، فقط بیایید از فناوری پشت بیت کوین استفاده کنیم و سپس از آن با طلا یا املاک استفاده کنیم. یا هر چیز دیگری، و سپس این را خواهیم داشت.» این مانند نوعی چانه زنی است که کاملاً بی معنی است.
مثل این است که بگوییم: «اوه، خوب، همه این ماشین ها موتور دارند. آره، این موتورها واقعاً بد به نظر می رسند. اما من فکر می کنم شاید اگر موتوری داشته باشیم و آن را داخل اسب بگذاریم و سپس اسب را کمی سریعتر کند، دیگر نیازی به خلاص شدن از شر کالسکه اسبی نیست. ما هنوز یک کالسکه اسبی خواهیم داشت، اما یک موتور با جراحی داخل اسب خواهیم داشت که اسب را سریعتر میکند، و سپس اسب را روی یک موتور میچرخانیم و سپس اسب میبرد. همه جا مدفوع می کنیم، و این به ما مزایای حرکت به سمت موتور را می دهد بدون اینکه ناراحتی خداحافظی با اسبی که دوستش داریم را داشته باشیم. پس بیایید فقط یک موتور اسب را پر کنیم و ببینیم که چگونه کار می کند."
این معادل است. این دقیقاً همان چیزی است که مردم در مورد قرار دادن طلا یا املاک و مستغلات در یک بلاک چین صحبت می کنند. شما همیشه به مکانیسمهایی که برای اجرای قراردادهای این داراییها وجود دارد، اعم از خانه یا طلا یا هر چیز دیگری، یا کالا، متکی هستید. بنابراین، افزودن این نوع سیرک غیرمتمرکز به آن صرفاً یک هزینه اضافی است و کاری است که اکنون هشت سال یا بیشتر انجام شده است. مردم بر این اسب سرگرمی سوار شده اند، "فناوری بلاک چین این را تغییر خواهد داد و آن را تغییر خواهد داد و همه چیز را تغییر خواهد داد." ما حتی یک مورد استفاده تجاری مناسب را ندیده ایم.
ما شاهد صرف هزینه های زیادی بوده ایم، "اوه، جی پی مورگان در حال مطالعه با استفاده از بلاک چین برای این یا آن است، و گلدمن ساکس در حال مطالعه با استفاده از بلاک چین برای این یا آن است." آنها پول زیادی خرج کردند، چند بیانیه مطبوعاتی تولید کردند. هیچ کدام از آنها تا به حال جایی نرفته اند و من با شما شرط می بندم که هیچ یک از آنها به جایی نخواهند رسید. همیشه اینطور است که تنها کاری که میتوانید با بلاک چین انجام دهید این است که یک معامله انجام دهید، یک مکانیسم انتقال همتا به همتا را با توکن اصلی خود بلاک چین اجرا کنید.
اسکات:
من در طول سالها در مورد خرید، داشتن یا نداشتن بیتکوین نگران بودم. بعد از اینکه کتاب شما را خواندم، مقداری بیت کوین خریدم و خوش شانس بودم چون آن را با قیمت 16 دلار یا چیزی شبیه به آن خریدم، به 35 دلار رسید. سپس من در واقع دیگر مالک بیت کوین نیستم و در یک ثانیه در اینجا توضیح خواهم داد که چرا. علاوه بر استدلال بسیار قانعکنندهای که در مورد پول سخت ارائه کردهاید، این مفهوم عمیق که خود بلاک چین به دلیل ساختاری که دارد و به دلیل نیاز به توان محاسباتی، تنها برای مدیریت بلندمدت ارز مرکزی دنیا ساخته شده است. و تقاضای سیری ناپذیر برای انرژی بیشتر و بیشتر، که فقط می تواند به طور موثر برای یک هدف به کار گرفته شود، درست است؟
زیرا اگر آن همه انرژی برای رسیدن به آن نداشته باشید، آنگاه یک منبع واحد از قدرت محاسباتی می تواند بلاک چین املاک و مستغلات را به عنوان مثال، یا حتی بلاک چین طلا، آن نوع چیزهایی را که غیرمتمرکز را از بین می برد، تصاحب کند. جنبه آن من فکر کردم که واقعاً جذاب بود. من مطمئن هستم که برخی از نردهای بلاک چین در مورد آن فکر می کنند و در مورد آن صحبت می کنند و احتمالاً با آن بحث می کنند و مشتاقانه منتظر این بحث هستند.
میندی:
ارزش نهایی بیت کوین در بلندمدت چیست و چگونه نوسانات اخیر، مانند افت شدید سال 2022 را توضیح می دهید؟
سیفدیان:
خوب، ما قبلاً افت زیادی داشته ایم، بنابراین این چیز منحصر به فردی نیست. ما همیشه این را با بیت کوین می بینیم. ما این نصف شدن را در جایی دریافت میکنیم، که قبلاً به آن اشاره کردم، جایی که عرضه روزانه بیتکوین به نصف کاهش مییابد، و پس از آن، به دلیل کمبود بیتکوین جدید، یک جهش بزرگ در قیمت خواهیم داشت. فرض کنید معمولاً مقدار مشخصی پول به طور متوسط در روز وارد می شود، خرید بیت کوین جدید در روز، و سپس تولید بیت کوین جدید در روز نیز وجود دارد. بنابراین تقاضای عرضه در یک نقطه مشخص برآورده می شود و آنها حول قیمت حل می شوند. سپس وقتی عرضه را به نصف کاهش دادید، تنها راه برای تامین تقاضا، یعنی مازاد تقاضا بر عرضه، افزایش قیمت است. سپس این باعث افزایش قیمت میشود، که باعث میشود مردم به بیتکوین توجه کنند، بنابراین مردم شروع به انباشته شدن در بیتکوین میکنند، بنابراین قیمت بیشتر و بیشتر و بیشتر افزایش مییابد، و سپس به خودی خود، سپس قیمت همچنان بالا میرود. ، اما این باعث می شود بیت کوین جدیدی که در حال تولید است ارزش بیشتری پیدا کند.
سپس در نهایت پویایی مخالف را دریافت می کنیم که در آن ارزش سکه ها آنقدر بالا می رود، تولید جدید آنقدر زیاد است که خرید جدید دیگر نمی تواند ادامه یابد. اما در آن مرحله، ما در نقطه شیدایی اهرمی قرار داریم که در آن همه برای خرید وام میگیرند، زیرا همه بر این باورند که برای همیشه بالا میرود و همه وارد میشوند. بنابراین پول زیادی وارد میشود و قیمت همچنان بالا میرود. و مقدار زیادی از پول اهرمی است. اما زمانی که پولی که وارد میشود نمیتواند با همان ارزشی که تولید جدید بیتکوین افزایش مییابد به رشد خود ادامه دهد، قیمت شروع به کاهش میکند و سپس همه را با اهرم نقد میکند و سپس خریداران اهرمی را مجبور میکند. تبدیل شدن به فروشندگان اجباری، و سپس این افت را حتی بیشتر تشدید می کند، بنابراین شما تمام این انحلال ها را دریافت می کنید.
ما قبلا سه بار این اتفاق افتاده است، اما نکته جالب این است که حتی پس از وقوع آن، بیت کوین در سطحی بسیار بالاتر از آنچه قبلا اتفاق افتاده است، ته نشین می شود. در سال 2018، ما از اواخر افت کردیم، حدود 17,000، 18,000، 19,000 کاهش یافت و به 3,000، 4,000 در سال 2018 رسید. پایینها به افزایش و اوجها ادامه میدهند، و بنابراین نوسانات زیادی در طول مسیر وجود دارد زیرا عرضه در حال تغییر است و تقاضا به روشهای غیرقابل پیشبینی و به دلیل اهرم تغییر میکند. اما روند بلندمدت این است که به روند صعودی خود ادامه می دهد.
پاسخ بلندمدت این است که نوع ارزش نهایی بیت کوین چیست، اساساً تا زمانی که پول های دیگری برای اندازه گیری آن وجود دارد بیت کوین به افزایش خود ادامه می دهد. هنگامی که آن دوره انتقالی به پایان رسید و پول دیگری باقی نماند، ارزش بیت کوین در مقایسه با کالاها و خدمات هر سال اندکی افزایش می یابد. هر سال تعداد سیبهای بیشتری، پرتقالهای بیشتر، رایانههای بیشتری داریم و بنابراین رایانهها و پرتقالها و سیبها هر سال کمی مقرون به صرفهتر از بیتکوین میشوند. اما ارزش بیت کوین همچنان در حال افزایش است زیرا این سخت ترین چیز است.
اسکات:
بنابراین، آیا منصفانه است که بگوییم این تز، که آن را به یک افراط منطقی می برد، این است که بیت کوین در نهایت در بلندمدت یک 22 میلیونیم اقتصاد جهان ارزش خواهد داشت، زیرا تنها 20 عدد خواهد بود... متاسفم، 21 میلیون یا 22؟
سیفدیان:
21 میلیون
اسکات:
ارزش آن یک 21 میلیونیم اقتصاد جهان در آخرین وضعیت خود خواهد بود و بنابراین این ارزش نهایی در دراز مدت خواهد بود.
سیفدیان:
من نمی گویم اقتصاد جهانی، ارزش آن یک بیش از 21 میلیون موجودی نقدی جهان است، زیرا اقتصاد جهانی چیزی بیش از پول نقد است. بنابراین در مورد آن فکر کنید، سبد شما میتواند، مثلاً 15٪ پول نقد، 30٪ املاک، 50٪ اوراق قرضه و سهام، یا مثلاً سهام باشد. بنابراین این یک بیش از 21 میلیون از املاک و سهام شما نخواهد بود، یک بیت کوین یک بیش از 21 میلیون موجودی نقدی شما و موجودی نقدی همه خواهد بود. من فکر می کنم این حالت پایانی است. من هیچ پولی را در دراز مدت در کنار بیت کوین نمی بینم. من می بینم که بیت کوین اساساً همه اشکال دیگر پول را می کشد، و بنابراین موجودی نقدی همه به بیت کوین ختم می شود. من در دراز مدت این را می بینم.
اسکات:
استدلالهای زیادی وجود دارد که… من این فرضیه را که شما در اینجا دارید دوست دارم، و موافقم که اگر قرار است یک ارز وجود داشته باشد که قدرت را بگیرد، آن بیتکوین است. یک سری چالش در اطراف وجود دارد، "هی، آیا دولت ها می توانند جلوی آن را بگیرند؟ چقدر می تواند طول بکشد؟» این همه چیز یکی از چالش های بزرگ بیت کوین این است که مردم آن را از دست می دهند، درست است؟ بر خلاف طلا، وقتی آن را از دست می دهید، به نوعی از بین می رود، درست است؟ شما هرگز قادر نخواهید بود وارد سیستم شوید و دوباره در بلاک چین به آن دسترسی پیدا کنید، زیرا آن چقدر امن است. آیا فکری در مورد اثرات کاهش تورم بیت کوین دارید به این معنا که نه تنها عرضه محدودی خواهیم داشت، بلکه در واقع به مرور زمان کاهش می یابد زیرا مردم کلیدهای خود را گم می کنند؟
سیفدیان:
بله، من فکر می کنم این برای هر کسی که کلیدهای خود را گم نمی کند نیز بسیار خوب است. منظورم این است که مدام بیشتر و بیشتر قدردانی می کند. بله، فکر می کنم برای من، دلیل اینکه بیت کوین را بسیار جذاب یافتم این است که قبل از اختراع بیت کوین، از دیدگاه دانشکده اقتصاد اتریش، چیزی که من دنبال می کنم و می نویسم، و طبق آن سنت، اتریشی ها این کار را انجام می دادند. بگوییم که اگر یک پول ایده آل وجود داشت، آن پولی بود که عرضه آن ثابت است، در این صورت راهی برای تولید بیشتر آن نداشتیم. به نظر من، این واقعاً مهمترین آزمون تورنسل برای تشخیص یک اقتصاددان مناسب از یک مبلغ بانک مرکزی است، که مبلغ بیپایان سؤالات و دلایل بیپایان، توجیههای منطقی برای چرایی عرضه پول دارد. باید به رشد خود ادامه دهد هیچ کدوم آب نگه نمیدارن هیچ کدام منسجم نیستند، هیچ کدام قابل توجیه نیستند.
شما نیازی به افزایش حجم پول ندارید، بلکه می خواهید عرضه پول افزایش پیدا نکند و هر چه کمتر بتوانید آن را افزایش دهید، بهتر است. تمام تاریخ مبارزه بشریت برای یافتن پولی است که افزایش آن دشوارتر است. بله، با گذشت زمان شما فقط می خواهید... منظورم این است که می بینید ارزش بیت کوین در طول زمان همچنان در حال افزایش است. اما با گفتن این موضوع، فکر میکنم به مرور زمان راههای مطمئنتری برای نگهداری بیتکوین ایجاد میکنیم، پشتیبانگیری داشته باشیم تا در صورت از بین رفتن چیزی، همیشه یک نسخه پشتیبان وجود داشته باشد که از بد پیش رفتن کارها جلوگیری کند. من فکر می کنم که ما در این موارد کارآمدتر خواهیم بود، بنابراین به احتمال زیاد شاهد ضررهای کمتر و کمتری خواهیم بود.
اسکات:
سیفدیان، از شما بسیار سپاسگزارم برای فلسفه باورنکردنی، فرآیند فکری شما در این زمینه، دانش شما در این مورد، در دسترس قرار دادن آن برای مردم و کمک به مردم برای درک دلیل اینکه چرا بیت کوین یک ارز بالقوه آینده برای جهان است و چرا دارای چنین مزایای ذاتی است. بیش از هر دو ارزهای فیات از دولت ها و (بیپ) سکه هایی که در آنجا در هزاران یا ده ها هزار وجود دارد. ما واقعا قدردان آن هستیم. خیلی ممنونم.
سیفدیان:
از اینکه من را دارید بسیار سپاسگزارم
اسکات:
مردم از کجا می توانند درباره شما اطلاعات بیشتری کسب کنند؟
سیفدیان:
وبسایت من، saifedean.com، که در آن میتوانید فصلهایی از کتابهای من در حال نگارش را دریافت کنید. شما می توانید پیش نویس کتاب آینده من، کتاب سوم من، اصول اقتصاد را بخوانید، و همچنین می توانید من را در توییتر @saifedean پیدا کنید، و می توانید کتاب های من را اساساً در اکثر کتابفروشان آنلاین و برخی از کتابفروشان Meatspace پیدا کنید.
میندی:
بسیار خوب، این Saifedean Ammous بود. اسکات، نظرت در مورد این قسمت چیه؟
اسکات:
من واقعاً از یادگیری از او لذت بردم و واقعاً از دنبال کردن او برای چند سال و خواندن کتاب او، دوباره استاندارد بیت کوین، لذت بردم. حتی اگر به بیت کوین علاقه ای ندارید، این یک مرور کلی عالی از تاریخچه پول، ارزهای فیات و همه چیزهای دیگر است، و من فکر می کنم این چیزی است که ما از قسمت امروز دریافت کردیم، واقعاً یک استاد کلاس در تفکر مدرسه اقتصاد اتریش است. و این شیوه نگرش به جهان از دریچه داشتن پول سخت به جای بانکداری متمرکز. به نظر من فوق العاده بود. من معتقدم که حداقل تا آنجایی که می توان از سیفدیان و فلسفه او یاد گرفت، از منظر ارز دیجیتال می فهمم که در این فضا چه می گذرد و فکر می کنم این مهم است. من فکر میکنم مردم آن را رد میکنند، یا روی آن سرمایهگذاری میکنند بدون اینکه واقعا بفهمند دارند چه میکنند. وقتی روی بیت کوین سرمایه گذاری می کنید یا وقتی بیت کوین می خرید، یک ارز خریداری می کنید، ارزی که برای از دست دادن ارزش طراحی شده است.
من فکر می کنم که از یک ارز دیجیتال منطقی است. من معتقدم که بیت کوین در یک دوره زمانی طولانی ممکن است ارزش خود را به خوبی حفظ کند. من کمتر مطمئن هستم که اکثر کشورهای جهان آن را به عنوان واحد پول خود بپذیرند، و ارزش نهایی بیت کوین در درازمدت یک 21 میلیونم تامین کننده پول جهانی است، حداقل موجودی های نقدی جهانی. من فکر می کنم که خیلی چیزها باید به واقعیت تبدیل شوند تا خیلی سریع اتفاق بیفتد، مثلاً فروپاشی دولت ایالات متحده، که من به عنوان یک فرد حاضر نیستم روی آن شرط بندی کنم. علاوه بر این، به همین دلیل، من فکر می کنم که بیت کوین یک راه عالی بالقوه برای ذخیره ارزش است. به عنوان مثال، اگر میخواهید یک بالشتک نقدی پنج ساله داشته باشید، فکر میکنم این ایده عالی خواهد بود که مقداری از آن را به دلار قرار دهید، زیرا میخواهید دلار خرج کنید. ما در ایالات متحده زندگی می کنیم. آنها در بیشتر مواقع به جز بیت کوین در نانوایی نخواهند رفت.
مقداری از آن را در طلا و شاید مقداری از آن را در بیت کوین قرار می دادم. من فکر می کنم که این یک راه بسیار معقول برای تخصیص بودجه خواهد بود، و اگر بخواهم آن ذخیره پنج ساله را با چند ارز ایجاد کنم، این کار را انجام خواهم داد. با این حال، فکر میکنم که حاضرم شغل دومی را که باید در جامعهای با تورم انجام دهیم، انجام دهم، که فکر میکردم چارچوب خوبی بود که او گرد هم آورد. من می خواهم به عنوان مدیر عامل شرکت BiggerPockets و سرمایه گذار و مباشر ثروتم کار شغلی را انجام دهم. برای این منظور، من معتقدم که املاک، سهام، مشاغل کوچک، این نوع چیزها سرمایه گذاری های بهتری نسبت به ارزها هستند. اگر بیت کوین در واقع تبدیل به ارز ذخیره جهانی به ارزش یک 21 میلیونیم موجودی نقدی جهانی یا یک 21 میلیونیم اقتصاد جهانی شود، ممکن است از دست بدهم. اما من معتقدم که اگر روی ارزش بخشیدن به داراییهایی سرمایهگذاری کنم که در شرایط واقعی تقاضای بیشتری دارند، مانند املاک و مستغلات، به طور کلی بهتر عمل خواهم کرد.
میندی:
من تمایل دارم در این جمله با شما موافق باشم، اسکات. من می توانم بفهمم که چرا کسی بعد از گوش دادن به این قسمت احساس می کند که درک بهتری از بیت کوین دارد زیرا اکنون احساس می کنم درک بهتری از بیت کوین دارم. من هنوز هم برای بیرون رفتن و ریختن یک مشت پول به بیت کوین نمی خواهم. اگر فکر می کنید که این چیزی است که می خواهید باشید، من در استفاده از کلمه سرمایه گذاری در آن تردید دارم. کلمه سرمایهگذاری است، اما اگر میخواهید مقداری پول در بیتکوین بگذارید، همه آن را دور نریزید. وقتی در سال 2022 این افت شدید در ارزش بیتکوین را داشتیم، افرادی را دیدم که پساندازهای زندگی خود را در این امر صرف کردند. این تنها سرمایه گذاری آنهاست و آنها شاهد سقوط آن بودند. در 60 بود و آنها می گویند، "اوه، قرار است بالاتر برود." و آنها تماشا کردند که اکنون به 15 کاهش یافته است و آنها له شده اند، و من فکر می کنم آنها دارند پول را از دست می دهند زیرا نمی دانند دارند چه می کنند.
آنها در حال سرمایه گذاری هستند، آنها همه تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار می دهند، در مورد سرمایه گذاری و پس انداز برای آینده دقیقاً کار اشتباهی انجام می دهند. دریغ از توصیه... من هم تمام تخم مرغ هایم را در یک سبد انبار قرار نمی دهم. من به شدت در بازار سهام سرمایه گذاری می کنم، اما این تنها جایی نیست که پولم را سرمایه گذاری می کنم. من هم پولم را در املاک دارم. من پولم را در خیلی چیزهای مختلف دارم. این همه در ایالات متحده است. من به شدت طرفدار ایالات متحده هستم، بنابراین حدس میزنم در آن دوره، همه در یک سبد هستم. اما صادقانه بگویم، اگر ایالات متحده سقوط کند، ما مشکلات بسیار بزرگتری خواهیم داشت.
اما فکر میکنم اگر این کاری است که میخواهید انجام دهید، وقتی انگشت پا را فرو میبرید محتاط باشید. اگر 50,000 دلار دارید، 50,000 دلار از آن دلار را صرف یک چیز نکنید، آن را با 100 دلار امتحان کنید. یا 1,000 دلار منظورم این است که حتی 1,000 دلار از 50,000 دلار برای یک چیز پول زیادی است. اما آن را امتحان کنید و ببینید چه اتفاقی میافتد و قیمت را تماشا کنید و ترن هوایی را تماشا کنید و قبل از اینکه پول بیشتری را وارد آن کنید، ببینید چگونه با آن کار میکنید. من با توضیحات او در حال حاضر کاملاً مخالف بیت کوین نیستم، اما باز هم نمی خواهم یک مقدار پول در آنجا بریزم. به نظر می رسد من با کارل صحبت خواهم کرد.
اسکات:
بله، و بنابراین نگاه کنید، من این را با بخشی می گذارم، فکر می کنم بیت کوین، شما باید آن را طلای دیجیتال در نظر بگیرید. من اینطوری فکر می کنم. من فکر می کنم که این یک برداشت بسیار قانع کننده است و فکر می کنم این یک چیز واقعاً قدرتمند است. در اینجا وارن بافت طلایی است. «اگر تمام طلای دنیا را بردارید، مکعبی تقریباً 60 فوتی در یک طرف 67 فوتی ایجاد میشود. اکنون برای همان مکعب طلا با قیمت های فعلی آن زمان، ارزش آن حدود 7 تریلیون دلار است. این حدود یک سوم ارزش کل سهام در ایالات متحده است. با همان 7 تریلیون دلار، او در آن زمان میتوانست هفت اکسون موبیل، تمام زمینهای کشاورزی ایالات متحده، بخرد و یک تریلیون دلار پول داشته باشد. اگر شما به من پیشنهاد دادید بین 67 فوت مکعب طلا انتخاب کنم، من هنوز از او نقل قول می کنم، و تمام روز به آن نگاه می کنم، آن را لمس می کنم، نوازش می کنم، گاهی اوقات مرا دیوانه خطاب می کنم، اما من، وارن بافت، من. زمین های کشاورزی و اکسون موبیل را می گیرم.»
من فکر میکنم این جوهره موضع من در مورد بیتکوین است، و بهطور خاص طلا، این است که چرا به جای سرمایهگذاری در داراییهای مولد درآمد که میتوانند قدردانی کنند، یک دسته طلا یا طلای دیجیتال احتکار کنم و برای مدت طولانی روی آن بنشینم. ارزشی مانند ExxonMobils، Googles، Apples و زمین و املاکی که درآمد ایجاد می کنند؟ این موضع من است. واقعاً استدلال های خوبی علیه آن وجود دارد. اگر فکر می کنید که قرار است به ارز ذخیره جهانی تبدیل شود، البته، می تواند با سرعت بیشتری نسبت به سایر سرمایه گذاری هایی که من شخصا انجام می دهم، افزایش یابد، اما این همان چیزی است که از همه اینها به فلسفه من باز می گردد. اگر فکر می کنید که بیت کوین تبدیل به ارز ذخیره جهانی می شود و به یک 21 میلیونیم عرضه پول جهانی تبدیل می شود، بله، روی آن شرط بندی می کنید یا بیشتر از آن سرمایه گذاری هایی که من فقط به مالکیت بیت کوین اختصاص می دهید. مفصل بندی شده است. اما برای من، احساس میکنم که این یک شرط با احتمال بالاتر است و هنوز سوالاتی در مورد سرعت و اینکه آیا در نهایت با پذیرش بیتکوین در مقیاس وسیع، حداقل در طول زندگی من محقق میشود یا خیر، وجود دارد.
میندی:
من نمی توانستم بهتر از تو بگویم، اسکات، بنابراین نمی خواهم بگویم. آیا باید از اینجا برویم؟
اسکات:
اجازه دهید آن را انجام دهد
میندی:
باشه. این قسمت جذاب پادکست پول BiggerPockets را به پایان می رساند. او اسکات ترنچ است و من میندی جنسن هستم که می گویم: "به زودی می بینمت، بابون."
اسکات:
اگر از قسمت امروز لذت بردید، لطفاً یک بررسی پنج ستاره در Spotify یا Apple به ما بدهید. اگر به دنبال محتوای پول بیشتر هستید، از کانال YouTube ما در youtube.com/BiggerPocketsMoney دیدن کنید.
میندی:
BiggerPockets Money توسط Mindy Jensen و Scott Trench، تولید شده توسط Kailyn Bennett، ویرایش توسط Exodus Media، کپی رایت توسط Nate Weintraub ساخته شده است. در آخر، یک تشکر بزرگ از تیم BiggerPockets برای امکان پذیر ساختن این نمایش.
پادکست را اینجا تماشا کنید
[محتوای جاسازی شده]
به ما کمک کنید تا به شنوندگان جدید دسترسی پیدا کنیم آیتونز با گذاشتن امتیاز و بررسی برای ما! فقط 30 ثانیه طول می کشد. با تشکر! ما واقعا از آن قدردانی می کنیم!
در این قسمت ما پوشش می دهیم
- تاریخچه پول، ارزهای فیات، چرا نادر، پول سخت همیشه امن ترین است
- La خطرات پول آسان، تحقیر ارز و مغالطه بودن مورد نیاز تورم
- چگونه بیت کوین مشکل فیات را حل می کند و چرا هرگز نمی توان آن را باد کرد یا بیش از حد چاپ کرد
- La بلاکچین توضیح داده شده و چرا برای بیت کوین کار می کند و نه برای برنامه های کاربردی دیگر مانند املاک و مستغلات
- آخرین سقوط کریپتوکارنسی و چرا نوسان قیمت بیت کوین معمولی تر از آن چیزی است که به نظر می رسد
- آیا هنگام سرمایه گذاری روی مشاغل، املاک، بیت کوین یا هر سه شرط بندی کنید
- و So خیلی بیشتر!
پیوندهایی از نمایش
کتاب های ذکر شده در این قسمت
آیا میخواهید در مورد حامیان مالی امروز بیشتر بدانید یا خودتان شریک BiggerPockets شوید؟ ما را بررسی کنید صفحه حامی!
یادداشت توسط BiggerPockets: اینها نظرات نوشته شده توسط نویسنده هستند و لزوماً نظرات BiggerPockets را نشان نمی دهند.
- محتوای مبتنی بر SEO و توزیع روابط عمومی. امروز تقویت شوید.
- پلاتوبلاک چین. Web3 Metaverse Intelligence. دانش تقویت شده دسترسی به اینجا.
- منبع: https://www.biggerpockets.com/blog/money-371
- $3
- 000
- 1
- 10
- 100
- ٪۱۰۰
- 2%
- 2018
- 2020
- 2022
- 2024
- 67
- 7
- a
- توانایی
- قادر
- درباره ما
- در مورد IT
- کاملا
- پذیرفتن
- دسترسی
- در دسترس
- حوادث
- حساب
- انباشتن
- تجمع
- موفقیت
- در میان
- فعال
- واقعا
- اضافه
- نشانی
- آدرس
- می افزاید:
- مدیر سایت
- اداری
- به تصویب رسید
- اتخاذ
- پیشرفت
- پیشرفته
- پیشرفت
- مزیت - فایده - سود - منفعت
- مزایای
- تبلیغات
- اثر
- مقرون به صرفه
- افریقا
- پس از
- در برابر
- قرون
- کیمیاگری
- معرفی
- اجازه دادن
- اجازه می دهد تا
- تنها
- قبلا
- جایگزین
- هر چند
- همیشه
- آمازون
- امریکایی
- در میان
- مقدار
- تحلیل
- و
- حیوانات
- سالیانه
- ناشناس
- دیگر
- پاسخ
- هر جا
- نرم افزار
- اپل
- کاربرد
- برنامه های کاربردی
- اعمال می شود
- قدردانی
- قدردانی
- استدلال
- استدلال
- استدلال
- دور و بر
- ظاهر
- ارزیابی
- دارایی
- دارایی
- مرتبط است
- حمله
- قابل دستیابی است
- توجه
- جاذبه ها
- اتریش
- مدرسه اتریش
- نویسنده
- قدرت
- دسترس پذیری
- در دسترس
- میانگین
- به عقب
- حمایت کرد
- حمایت
- پشتیبان گیری
- پشتیبان گیری
- بد
- بدی
- برج میزان
- تعادل
- بانک
- بانکداری
- بانک
- اساسی
- اساسا
- اساس
- سبد
- زیرا
- شدن
- شود
- تبدیل شدن به
- قبل از
- شروع
- پشت سر
- بودن
- باور
- معتقد است که
- سود
- مزایای
- بهترین
- بهترین فروش
- شرط
- بهتر
- ورزش ها
- میان
- بزرگ
- بزرگتر
- بیلیون
- میلیاردها
- بیت
- بیت کوین
- تصویب بیت کوین
- Bitcoin Blockchain
- قیمت بیت کوین
- استاندارد بیت کوین
- Bitcoins
- بلاکچین
- قایق
- سهام
- کتاب
- کتاب
- مرز
- قرض گرفتن
- پایین
- خریداری شده
- شکستن
- به ارمغان بیاورد
- آورده
- ساختن
- ساخته
- دسته
- کسب و کار
- کسب و کار
- خرید
- خرید بیتکوین
- خریداران
- خریداری کردن
- صدا
- نام
- می توانید دریافت کنید
- نمی توان
- سرمایه
- اهميت دادن
- حمل
- اتومبیل
- مورد
- پول دادن و سكس - پول دادن و كس كردن
- مصیبت بار
- دسته
- علت
- علل
- محتاط
- مرکزی
- بانک مرکزی
- بانک های مرکزی
- تمرکز
- متمرکز
- قرن
- مدیر عامل شرکت
- معین
- چالش ها
- شانس
- تغییر دادن
- تبادل
- متغیر
- کانال
- بار
- ارزان
- ارزان تر
- بررسی
- انتخاب
- را انتخاب کنید
- شهر:
- ادعا
- واضح
- بسته
- رمز
- برنامه نویسی
- منسجم
- سکه
- سکه
- سقوط - فروپاشی - اضمحلال
- COM
- بیا
- آینده
- تجاری
- Commodities
- کالا
- شرکت
- مقایسه
- متقاعد کننده
- رقابت
- رقابت
- کامل
- به طور کامل
- پیچیده
- بغرنج
- سازش
- کامپیوتر
- کامپیوتر
- محاسبه
- قدرت پردازش
- مفهوم
- مطمئن
- عواقب
- به طور مداوم
- مصرف
- مصرف
- مصرف کننده
- مصرف
- تماس
- محتوا
- زمینه
- ادامه دادن
- ادامه داد:
- ادامه
- مداوم
- قرارداد
- قرارداد
- مخالف
- کنترل
- گروه شاهد
- بحث برانگیز
- گفتگو
- متقاعد کردن
- تعاونی
- مس
- copywriting است
- هزینه
- میتوانست
- کشور
- کشور
- زن و شوهر
- دوره
- سقوط
- ایجاد
- ایجاد شده
- ایجاد
- موجود
- اعتبار
- کیفری
- بسیار سخت
- عضو سازمانهای سری ومخفی
- ارز رمزنگاری
- کریپتو کارنسی (رمز ارزها )
- ارز
- واحد پول
- جاری
- در حال حاضر
- بازداشت
- پدر
- روزانه
- خطرات
- داده ها
- پایگاه داده
- روز
- مرده
- مقدار
- معامله
- غیر متمرکز
- مصمم
- تصمیم گیری
- کاهش
- کاهش می یابد
- رو به کاهش است
- عمیق
- عمیق تر
- قطعا
- فروکش
- deflationary
- درجه
- تاخیر
- تقاضا
- دانمارک
- مستقر
- توصیف
- طرح
- طراحی
- از بین بردن
- نابود شده
- جزئیات
- مشخص
- توسعه
- تحولات
- DID
- مردن
- تفاوت
- تفاوت
- مختلف
- مشکل
- مشکل
- دیجیتال
- سکه های دیجیتال
- کالای دیجیتال
- ارزهای دیجیتال
- ارز دیجیتال
- طلای دیجیتال
- تخفیف
- تخفیف
- بحث در مورد
- گفتگو
- رد
- تمیز دادن
- تقسیم شده
- بخش
- نمی کند
- عمل
- دلار
- دلار
- آیا
- محکوم به فنا
- توسط
- پایین
- دانلود
- دانلود
- پیش نویس
- رویاها
- راندن
- قطره
- کاهش یافته است
- قطره
- موادی که موقتا برای استعمال انبار میشود
- پویا
- هر
- پیش از آن
- در اوایل
- کسب درآمد
- زمین
- آسان تر
- به آسانی
- اقتصادی
- رشد اقتصادی
- اقتصاد (Economics)
- اقتصاد
- اکونومیست
- اقتصاددانان
- اقتصاد
- به طور موثر
- اثرات
- موثر
- موثر
- تخم مرغ
- هر دو
- دارای جزئیات - بسیط
- جاسازی شده
- ظهور می کند
- تشویق می کند
- بی پایان
- به پایان می رسد
- انرژی
- اجرای قانون
- موتور
- موتورهای حرفه ای
- عظیم
- کافی
- تمام
- به طور کامل
- ورود
- محیط
- معادل
- عصر
- ماهیت
- اساسا
- املاک
- و غیره
- اروپا
- اروپایی ها
- یورو
- حتی
- در نهایت
- تا کنون
- هر کس
- همه چیز
- کاملا
- مثال
- مثال ها
- جز
- استثنا
- تبادل
- برانگیخته
- وجود دارد
- مهاجرت
- گسترش می یابد
- گران
- تجربه
- کارشناس
- توضیح دهید
- توضیح می دهد
- توضیح
- مفرط
- خیلی
- چشم ها
- فیس بوک
- منصفانه
- آشنا
- خارق العاده
- شگفت انگیز
- FAST
- سریعتر
- چربی
- پا
- کمی از
- حکم
- ارزهای فیات
- ارز فیات
- پول بدون پشتوانه
- زمینه
- شکل
- پر کردن
- نهایی
- مالی
- استقلال مالی
- پیدا کردن
- نام خانوادگی
- ثابت
- نوسانات
- تمرکز
- به دنبال
- پیروی
- در حال آمدن
- پا
- نیروهای
- برای همیشه
- فرم
- اشکال
- آینده
- ثروت
- به جلو
- یافت
- مبانی
- چهارم
- FRAME
- چارچوب
- تقلب
- رایگان
- آزادی
- دوستان
- از جانب
- تکمیل کنید
- عملکرد
- اساساً
- بودجه
- بیشتر
- بعلاوه
- آینده
- سوالات عمومی
- تولید می کنند
- تولید می کند
- دریافت کنید
- گرفتن
- غول
- دادن
- داده
- شیشه
- جهانی
- اقتصاد جهانی
- در سطح جهانی
- Go
- اهداف
- خوب
- می رود
- رفتن
- طلا
- بلاک چین طلا
- مرد طلایی
- گلدمن ساکس
- خوب
- مغازه
- گوگل
- دولت
- دولت ها
- گرم
- بزرگ
- گروه
- شدن
- در حال رشد
- رشد
- تضمین می کند
- مرد
- نیم
- نصف شدن
- دسته
- دست ها
- رخ دادن
- اتفاق افتاده است
- اتفاق می افتد
- سخت
- هارد دیسک
- داشتن
- عنوان
- شنیده
- به شدت
- کمک
- کمک
- اینجا کلیک نمایید
- پنهان
- زیاد
- بالاتر
- اوج
- به لحاظ تاریخی
- تاریخ
- بازدید
- ذخیره سازی
- نگه داشتن
- صفحه اصلی
- خانه
- امید
- افق
- اسب
- مسکن
- چگونه
- اما
- HTTPS
- بزرگ
- انسان
- بشریت
- من می خواهم
- ICO
- اندیشه
- دلخواه
- ایده ها
- فوری
- تغییر ناپذیر
- اهمیت
- مهم
- تحمیل
- تحمیل
- غیر ممکن
- بهبود
- بهبود
- ارتقاء
- in
- در دیگر
- تشویق می کند
- شامل
- از جمله
- درآمد
- افزایش
- افزایش
- افزایش
- افزایش
- به طور فزاینده
- باور نکردنی
- استقلال
- فرد
- افراد
- لوازم
- صنعت
- ناکارآمد
- تورم
- تورمی
- ذاتی
- در ابتدا
- اینسان
- در عوض
- تعامل
- علاقه
- نرخ بهره
- علاقه مند
- جالب
- مصاحبه
- ذاتی
- معرفی
- اختراع
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری
- سرمایه گذار
- سرمایه گذاران
- شامل
- IPO
- ایرلندی
- جزیره
- موضوع
- صادر
- مسائل
- IT
- خود
- JP مورگان
- کار
- نگاه داشتن
- کلید
- کلید
- نوع
- دانستن
- دانش
- شناخته شده
- آزمایشگاه
- کار
- زمین
- لپ تاپ
- لپ تاپ
- بزرگ
- نام
- دیر
- آخرین
- راه اندازی
- قانون
- رهبر
- منجر می شود
- یاد گرفتن
- آموخته
- یادگیری
- ترک کردن
- ترک
- لبنان
- رهبری
- دفتر کل
- عدسی
- کمتر
- درس
- سطح
- قدرت نفوذ
- LG
- بدهی
- زندگی
- عمر
- احتمالا
- محدود شده
- لاین
- ارتباط دادن
- لینوکس
- مایع
- نقدینگی
- استماع
- کوچک
- زنده
- زندگی
- وام
- محلی
- طولانی
- دراز مدت
- دیگر
- نگاه کنيد
- به دنبال
- مطالب
- از دست دادن
- از دست می دهد
- شکست
- تلفات
- خیلی
- عشق
- پایین می آورد
- مک
- ساخته
- اصلی
- مسیر اصلی
- حفظ
- عمده
- اکثریت
- ساخت
- باعث می شود
- ساخت
- اداره می شود
- مدیریت
- مدیر
- ساخته
- سازنده
- بسیاری
- بازار
- بازار یابی (Marketing)
- بازارها
- توده
- انبوه
- استاد
- استاد کلاس
- ماده
- مسائل
- به معنی
- اندازه
- مکانیزم
- رسانه ها
- پزشکی
- دیدار
- روانی
- ذکر شده
- فلز
- Metals
- قدرت
- میلیون
- مین گذاری
- دقیقه
- اشتباه
- مدرن
- حالت های
- لحظه
- پولی
- کسب درآمد
- پول
- منبع مالی
- بیش
- کارآمدتر
- مورگان
- اکثر
- حرکت
- حرکت
- سینما
- متحرک
- نام
- نوظهور
- بومی
- طبیعی
- نزدیک
- تقریبا
- لزوما
- نیاز
- ضروری
- نیازهای
- منفی است
- شبکه
- شبکه
- خنثی
- جدید
- بعد
- نیکل
- گره
- ایده
- عدد
- تعداد
- ارائه
- ارائه شده
- خوب
- ONE
- آنلاین
- باز
- عمل می کند
- عمل
- نظر
- دیدگاه ها
- فرصت
- مقابل
- سفارش
- سازمانی
- دیگر
- دیگران
- اونس طلا
- به طور کلی
- مروری
- غرق شدن
- خود
- مالک
- پرداخت
- بخش
- ویژه
- ویژه
- احزاب
- شریک
- گذشته
- مسیر
- پرداخت
- کشور
- همکار
- همکار برای همکار
- مردم
- کامل
- هنرمندان
- انجام
- شاید
- دوره
- شخص
- شخصی
- شخصا
- چشم انداز
- دیدگاه
- فلسفه
- تلفن
- فیزیکی
- تصویر
- قطعه
- قطعات
- محل
- افلاطون
- هوش داده افلاطون
- PlatoData
- بازیکن
- لطفا
- لذت
- پادکست
- نقطه
- نقطه
- مقام
- موقعیت
- ممکن
- پتانسیل
- بالقوه
- قدرت
- قوی
- عملی
- عملا
- گرانبها
- فلزات گرانبها
- دقیقا
- قابل پیش بینی
- در حال حاضر
- فشار
- اعلامیه مطبوعاتی
- زیبا
- جلوگیری
- قبلا
- قیمت
- قیمت
- از اصول
- چاپ
- اولویت بندی
- خصوصی
- در هر
- احتمال
- شاید
- مشکل
- مشکلات
- درآمد حاصل
- روند
- تولید کردن
- ساخته
- تولید
- بهره وری
- حرفه ای
- مفید
- برنامه
- برنامهریزی شده
- برنامه نویسان
- پیشرفت
- ترویج
- تبلیغات
- مناسب
- املاک
- ویژگی
- طرفدار
- حفاظت
- ارائه
- ارائه
- کشیدن
- خرید
- صرفا
- هدف
- تحت فشار قرار دادند
- قرار دادن
- قرار دادن
- سوال
- سوالات
- سریع
- به سرعت
- محدوده
- سریع
- سریعا
- نادر
- نرخ
- نرخ
- رتبه
- رسیدن به
- خواندن
- مطالعه
- اماده
- واقعی
- املاک و مستغلات
- بازارهای املاک و مستغلات
- دنیای واقعی
- واقعیت
- تحقق بخشیدن
- تحقق
- دلیل
- معقول
- دلایل
- گرفتن
- اخیر
- رکورد
- سوابق
- مکرر
- از گرو در اوردن
- اشاره دارد
- منظم
- تقویت کردن
- روابط
- نسبتا
- آزاد
- منتشر شد
- منتشر شده
- مربوط
- قابل اعتماد
- قابل توجه
- به یاد داشته باشید
- حذف شده
- مشهور
- تکرار
- جایگزین
- نشان دادن
- نشان دهنده
- ضروری
- مورد نیاز
- نیاز
- تحقیق
- ذخیره
- رزرو ارز
- توسل
- منابع
- منابع
- REST
- نتیجه
- این فایل نقد می نویسید:
- خلاص شدن از شر
- سواری
- طلوع
- خطر
- موشک
- نقش
- تقریبا
- دور
- خراب کردن
- قوانین
- دویدن
- در حال اجرا
- ساکس
- قربانی
- سعید
- آموس سیفدیان
- حقوق
- فروش
- نمک
- همان
- ذخیره
- صرفه جویی کردن
- پس انداز
- مقیاس
- کمیاب
- برنامه
- مدرسه
- علم
- SEA
- دوم
- ثانیه
- امن
- اوراق بهادار
- تیم امنیت لاتاری
- مشاهده
- به نظر می رسد
- فروشندگان
- حس
- سلسله
- خدمت
- خدمات
- تنظیم
- مستقر می شود
- هفت
- شکل
- اشتراک گذاری
- به اشتراک گذاشته شده
- کمبود
- باید
- نشان
- قابل توجه
- نقره
- مشابه
- به سادگی
- پس از
- تنها
- نشسته
- اندازه
- سوگواری
- کوچک
- کسب و کارهای کوچک
- کوچکتر
- هوشمند
- So
- جامعه
- نرم افزار
- فروخته شده
- راه حل
- حل
- حل می کند
- برخی از
- کسی
- چیزی
- یک جایی
- بزودی
- صدا
- پول سالم
- منبع
- پادشاه
- فضا
- خاص
- به طور خاص
- سرعت
- خرج کردن
- صرف
- سنبله
- حامیان
- Spotify
- صفحه گسترده
- استاندارد
- استانداردهای
- شروع
- آغاز شده
- راه افتادن
- شروع می شود
- دولت
- بیانیه
- ایالات
- هنوز
- موجودی
- بازار سهام
- سهام
- توقف
- توقف
- opbevare
- ذخیره ارزش
- ذخیره شده
- داستان
- قوی
- ساختار
- ساخت یافته
- مبارزه
- دانشجویان
- مورد مطالعه قرار
- در حال مطالعه
- ماده
- چنین
- مبتلا
- مناسب بودن
- مناسب
- عرضه
- پشتیبانی
- مفروض
- زنده ماندن
- سوئد
- سویس
- سیستم
- گرفتن
- طول می کشد
- مصرف
- صحبت
- سخنگو
- تیم
- فن آوری
- صنعت فناوری
- فنی
- پیشرفته
- قوانین و مقررات
- آزمون
- La
- استاندارد بیت کوین
- سکه ها
- آینده
- جهان
- شان
- موضوع
- آنجا.
- از این رو
- چیز
- اشیاء
- تفکر
- سوم
- اشخاص ثالث
- در این سال
- فکر
- هزاران نفر
- سه
- از طریق
- سراسر
- TIE
- زمان
- بار
- عنوان
- عناوین
- به
- امروز
- امروز
- با هم
- رمز
- فردا
- TONE
- هم
- ابزار
- بالا
- موضوع
- جمع
- کاملا
- لمس کردن
- نسبت به
- طرف
- اسباب بازی
- مسیر
- تجارت
- سنتی
- معامله
- معاملات
- رونوشت
- انتقال
- انتقال
- نقل و انتقالات
- شفاف
- سفر
- روند
- تریلیون
- درست
- دور زدن
- توییتر
- انواع
- نوعی
- نهایی
- در نهایت
- مردد
- زیر
- فهمیدن
- درک
- منحصر به فرد
- متحد
- ایالات متحده
- دانشگاه ها
- دانشگاه
- غیرقابل پیش بینی
- بروزرسانی
- به روز رسانی
- us
- استفاده کنید
- مورد استفاده
- کاربر
- کاربران
- با استفاده از بیت کوین
- معمولا
- ارزشمند
- ارزش
- ارزش بیت کوین
- ارزش
- طاق
- ونزوئلا
- قابل اعتماد
- تصویری
- نوسانات
- منتظر
- بیداری
- از خواب بیدار
- راه رفتن
- خواسته
- هشدار
- وارن
- وارن بافت
- ضایعات
- تماشا کردن
- آب
- راه
- ثروت
- سایت اینترنتی
- خوش آمد
- غرب
- آفریقای غربی
- چی
- چه شده است
- چه
- که
- WHO
- وسیع
- اراده
- مایل
- برنده
- در داخل
- بدون
- شاهد
- شاهد
- کلمه
- کلمات
- مهاجرت کاری
- مشغول به کار
- کارگر
- با این نسخهها کار
- جهان
- ارز ذخیره جهانی
- جهان
- بدترین
- با ارزش
- خواهد بود
- می داد
- وای
- نوشتن
- نوشته
- کتبی
- اشتباه
- X
- سال
- سال
- ین
- شما
- خودت
- جوانان
- یوتیوب
- زفیرنت
- صفر
- زیمبابوه
- زوم